اشکال اربعه
اشکال اربعه به معنای شکلهای چهارگانه، اصطلاحی در علم منطق است که به معنی صورت و هیئتهای چهارگانه استدلال اشاره دارد. در اصطلاح علم منطق، چگونگی ترکیب حد وسط با دو حد دیگر در دو مقدمه یک قیاس، یا هیئت و صورت قرار گرفتن حد وسط با حد اصغر و حد اکبر در دو مقدمه قیاس اقترانی را، شکل مینامند. این هیئت و صورت چهارگونه است و در نتیجه قیاس، دارای چهار شکل خواهد بود که از آن به اشکال اربعه تعبیر میشود:[۱]
- حد وسط در صغرای قیاس، محمول و در کبرای آن موضوع باشد. مانند انسان در این قیاس: پرویز، انسان است (صغری)، هر انسانی متفکر است (کبری)، پرویز متفکر است (نتیجه).
- حد وسط در هر دو مقدمه قیاس، محمول باشد. مانند حیوان در این قیاس: هر انسانی حیوان است (صغری)، هیچ جمادی حیوان نیست (کبری)، هیچ انسانی جماد نیست (نتیجه).
- حد وسط در هر دو مقدمه قیاس، موضوع باشد. مانند انسان در این قیاس: هر انسانی حیوان است (صغری)، هر انسانی ناطق است (کبری)، برخی از حیوانها ناطق هستند (نتیجه).
- حد وسط در صغرای قیاس موضوع و در کبرای آن محمول باشد (برعکس شکل اول). مانند انسان در این قیاس: هر انسانی حیوان است (صغری)، هر ناطقی انسان است (کبری)، برخی از حیوانها ناطق هستند (نتیجه).
از دیدگاه منطقدانان، شکل اول، برترین و کاملترین شکل قیاس است؛ زیرا حد وسط در آن، برخلاف دیگر شکلها، به صورتی طبیعی است. به همین سبب این نوع قیاس در استدلالها پراستفاده است. شکل چهارم در برابر شکل اول قرار دارد و نامأنوسترین و غیرطبیعیترین شکلها در استدلال است و به همین سبب آن را کمتر در استدلالها مورد استفاده قرار میدهند. برخی از منطقیان، این شکل را بهطور کلی به عنوان یکی از اشکال استدلال قبول نکردهاند و تنها سه شکل دیگر را به عنوان اشکال قیاس گزارش نمودهاند.[۲]
پانویس
ارجاعات
منابع
- اختری، عباسعلی (۱۳۹۰). «اشکال اربعه». دایرةالمعارف جامع اسلامی. تهران: آرایه.