بدون جعبه اطلاعات
بدون تصویر

اسیر در اسلام

از اسلامیکال
(تغییرمسیر از اسارت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو

اسیر در اسلام، به قوانین اسارت در اسلام اشاره دارد. اسیر در جامعه اسلامی، یا آزاد می‌شود یا تا زمان پذیرش اسلام، محبوس می‌شود. اگر وی اسلام بپذیرد، به بردگی جامعه اسلامی در می‌آید و عضوی رسمی از جامعه اسلامی خواهد بود.

معنای اصطلاحی و لغوی

اسیر به کسی گفته می‌شود که در جنگ دستگیر شده باشد. این واژه از ماده «اِسار» به معنای ریسمان یا ریسمان بسته شده است. در معنایی وسیع‌تر، کسی که آزادانه از مزایای اجتماعی برخوردار نباشد نیز اسیر نام می‌گیرد.[۱]

تاریخچه

پیشینه

جرجی زیدان، تحلیلگر تاریخ گزارش می‌کند که پیش از اسلام، مردم مصر، شام، عراق و ایران ذیل قانون بردگی بسر می‌بردند؛ به طوری که برخی از آنان برده کامل بودند که در کشتزارها به کار گماشته می‌شدند و با زمین خرید و فروش می‌شدند. گفته شده که اسیر نزد یونانیان و رومیان یک انسان فاقد حقوق انسانی به شمار می‌آمد؛ کتکش می‌زدند و به وی توهین می‌نمودند و مانند چهارپایان او را به کار می‌گرفتند و اگر کشته می‌شد کسی پیگیر مساله مرگ او نمی‌شد. به عقیده فرید وجدی، با وجود وضع برخی قوانین در جوامع یونانی، اما همچنان اسیران، انسان به شمار نمی‌رفتند یا حداقل از امتیازات انسان بودن برخوردار نبودند. در منطقه اروپا نیز اسیران، اعدام می‌شدند.[۲]

اسارت پس از ظهور اسلام

به عقیده جرجی زیدان، اسلام برای مردمی که تا پیش از این در اسارت اجتماعی بودند، آزادی اجتماعی آورد. در اسلام افراد هرچند مخالف اسلام می‌بودند، می‌توانستند تحت عناوینی چون کافران ذمی، همچون مسلمانان محترم شمرده شوند. مسلمانان در آغاز کار خود، فقط کسانی را که با آنان به جنگ پرداخته بودند اسیر و برده می‌کردند و غالباً کسانی که شمشیر بر مسلمانان کشیده بودند غیر از مردم و سکنه شهرها بودند و عموما از سپاهیان و از طبقه آزاد به شمار می‌رفتند. از همین رو جرجی زیدان معتقد است که اسلام، آزادان را برده کرد و بردگان را آزاد ساخت. در اواخر حکومت اموی، برخی از خلفا، مردم شهرها را نیز به بندگی گرفتند.[۳]

اسیر در منابع اسلامی

اسیر در منابع اسلامی اعم از قرآن و احادیث، مورد توجه قرار گرفته است. در این خصوص در آیه ۶۷ سوره انفال، آیه ۷۰ سوره انفال و آیه ۴ سوره محمد به بیان احکام و دستوراتی در خصوص اسیران پرداخته شده است. بر اساس این آیات، حاکم اسلامی زمانی می‌تواند اسیر بگیرد که در جنگ مسلحانه با دشمنانش باشد.[۴]

تکلیف اسیر در فقه اسلامی

بر اساس شریعت اسلام، حاکم اسلامی مخیر است که با اسیر سه رفتار داشته باشد: اول آنکه او را آزاد سازد؛ دوم آنکه او را در برابر فدیه، رها سازد و سوم اینکه او را حبس نماید. بر اساس گزارش‌های منابع اسلامی، در دوران حیات محمد، او بیشتر اسیران را آزاد می‌ساخت. او در فتح مکه، دستور داد تا همه اسیران آزاد شوند. برخی اوقات نیز در برابر آزادی اسیران، از آنان طلب فدا می‌کرد که می‌توانست یک خدمت همچون سوادآموزی به دیگران باشد یا پرداخت مبلغ و یا مبادله با اسیری از مسلمانان باشد. حبس اسیر راه دیگری است که حاکم اسلامی می‌تواند به آن عمل کند. منابع اسلامی گزارش کرده‌اند که محمد در این مورد، دستور می‌داد تا اسیران به خانه‌های مسلمانان برده شده و همانند عضوی از اعضای خانواده نگهداری شوند. گفته شده که مدت زمان حضور یک اسیر در خانه یکی از مسلمانان، بیشتر از سه روز نبود و باید پس از سه روز به خانه مسلمان دیگری می‌رفت. این اسارت تا زمان پذیرش اسلام ادامه داشت و به محض پذیرش اسلام توسط اسیر، او به عنوان برده، در خانه یکی از مسلمانان اسکان می‌گرفت و عضو رسمی حکومت اسلامی می‌شد. در منابع اسلامی گزارش شده است که هرگاه اسیری، مرتکب قتل مسلمانی شده بود، عموما وی را محاکمه و اعدام می‌کردند.[۵]

پانویس

ارجاعات

منابع

  • اختری، عباسعلی (۱۳۹۰). «اسیر». دایرةالمعارف جامع اسلامی. تهران: آرایه.