اکبر هاشمی رفسنجانی
اکبر هاشمی رفسنجانی | |
---|---|
دومین رئیس مجلس خبرگان رهبری | |
دوره مسئولیت ۱۳ شهریور ۱۳۸۶ – ۱۷ اسفند ۱۳۸۹ | |
نایب اول | |
نایب دوم | فهرست |
پس از | علی مشکینی |
پیش از | محمدرضا مهدوی کنی |
دومین رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام | |
دوره مسئولیت ۱۲ مهر ۱۳۶۸ – ۱۹ دی ۱۳۹۵ | |
گمارنده | علی خامنهای |
دبیر | حسن حبیبی محسن رضایی |
پس از | علی خامنهای |
پیش از | محمود هاشمی شاهرودی |
چهارمین رئیسجمهور ایران | |
دوره مسئولیت ۲۵ مرداد ۱۳۶۸ – ۱۲ مرداد ۱۳۷۶ | |
رهبر | علی خامنهای |
معاون اول | حسن حبیبی |
پس از | علی خامنهای |
پیش از | محمد خاتمی |
نمایندهٔ مجلس خبرگان رهبری دورههای ۱، ۲، ۳، ۴ و ۵ | |
دوره مسئولیت ۴ تیر ۱۳۹۵ – ۱۹ دی ۱۳۹۵ | |
حوزه انتخاباتی | استان تهران |
اکثریت | ۲٬۳۰۱٬۴۹۲ (۵۱٫۱٪) |
دوره مسئولیت ۱ اسفند ۱۳۸۵ – ۳ تیر ۱۳۹۵ | |
حوزه انتخاباتی | استان تهران |
اکثریت | ۱٬۵۶۴٬۱۹۷ (۴۱٪) |
دوره مسئولیت ۴ اسفند ۱۳۷۷ – ۳۰ بهمن ۱۳۸۵ | |
حوزه انتخاباتی | استان تهران |
اکثریت | ۱٬۶۸۲٬۸۸۲ (۶۰٫۱٪) |
دوره مسئولیت ۲ اسفند ۱۳۶۹ – ۳ اسفند ۱۳۷۷ | |
حوزه انتخاباتی | استان تهران |
دوره مسئولیت ۲۳ تیر ۱۳۶۲ – ۱ اسفند ۱۳۶۹ | |
حوزه انتخاباتی | استان تهران |
اکثریت | ۲٬۶۷۵٬۰۰۸ (۸۳٫۹٪) |
نخستین رئیس مجلس شورای اسلامی | |
دوره مسئولیت ۱۷ خرداد ۱۳۶۷ – ۲۴ مرداد ۱۳۶۸ سرپرست: ۸–۱۷ خرداد ۱۳۶۷ | |
نایب اول | مهدی کروبی |
نایب دوم | حسین هاشمیان |
پیش از | مهدی کروبی |
دوره مسئولیت ۲۷ خرداد ۱۳۶۳ – ۶ خرداد ۱۳۶۷ سرپرست: ۸–۲۷ خرداد ۱۳۶۳ | |
نایب اول | فهرست |
نایب دوم | |
دوره مسئولیت ۲۹ تیر ۱۳۵۹ – ۶ خرداد ۱۳۶۳ | |
نایب اول | |
نایب دوم | |
نمایندهٔ مجلس شورای اسلامی دورههای ۱، ۲، ۳ و ۶ | |
دوره مسئولیت اعلام کنارهگیری در ۵ خرداد ۱۳۷۹ | |
پیش از | علیرضا محجوب |
حوزه انتخاباتی | تهران، ری، شمیرانات و اسلامشهر |
اکثریت | ۷۴۹٬۸۸۴ (۲۵٫۵٪) |
دوره مسئولیت ۷ خرداد ۱۳۶۷ – ۲۴ مرداد ۱۳۶۸ | |
حوزه انتخاباتی | تهران، ری و شمیران |
اکثریت | ۱٬۵۷۳٬۵۸۷ (۸۲٫۳٪) |
دوره مسئولیت ۷ خرداد ۱۳۶۳ – ۶ خرداد ۱۳۶۷ | |
حوزه انتخاباتی | تهران، ری و شمیران |
اکثریت | ۱٬۸۹۱٬۲۶۴ (۸۱٫۹٪) |
دوره مسئولیت ۷ خرداد ۱۳۵۹ – ۶ خرداد ۱۳۶۳ | |
حوزه انتخاباتی | تهران، ری و شمیران |
اکثریت | ۱٬۱۵۱٬۵۱۴ (۵۴٪) |
وزیر کشور سرپرست | |
دوره مسئولیت ۲۱ آبان ۱۳۵۸ – ۷ اسفند ۱۳۵۸ | |
گمارنده | شورای انقلاب اسلامی ایران |
پس از | هاشم صباغیان |
پیش از | محمدرضا مهدوی کنی |
اطلاعات شخصی | |
زاده | اکبر هاشمی بهرمانی ۳ شهریور ۱۳۱۳ بهرمان، رفسنجان، یران |
درگذشته | ۱۹ دی ۱۳۹۵ (۸۲ سال) تجریش، تهران، ایران |
علت مرگ | مورد مناقشه |
آرامگاه | آرامگاه سید روحالله خمینی |
حزب سیاسی | جامعه روحانیت مبارز |
دیگر عضویتهای سیاسی | حزب جمهوری اسلامی |
همسر(ان) | عفت مرعشی (ا. ۱۳۳۷) |
فرزندان |
|
خویشاوندان | محمد هاشمی رفسنجانی (برادر) علی هاشمی بهرمانی (برادرزاده) |
محل تحصیل | حوزه علمیه قم |
هیئت دولت | دولت موقت شورای انقلاب دولت پنجم دولت ششم |
مرتبه حوزوی | آیتالله |
وبگاه | |
خدمات نظامی | |
وفاداری | ایران |
سالهای خدمت | ۱۳۶۸–۱۳۶۲ |
فرمانده | قرارگاه مرکزی خاتمالانبیا |
جنگها/عملیات | جنگ ایران و عراق |
جوایز | نشان فتح (درجه ۱) |
اکبر هاشمی بَهرَمانی (۳ شهریور ۱۳۱۳ – ۱۹ دی ۱۳۹۵) معروف به اکبر هاشمی رفسنجانی، روحانی و سیاستمدار ایرانی بود. او از ۱۳۵۹ تا ۱۳۶۸ نخستین رئیس مجلس شورای اسلامی و از ۱۳۶۸ تا ۱۳۷۶ چهارمین رئیسجمهور ایران بود. هاشمی پس از خرداد ۱۳۶۰ و خلع بنیصدر، به عنوان نمایندهٔ روحالله خمینی، در شورای عالی دفاع، فرماندهی نیروهای مسلح و جنگ را بر عهده داشت. وی از سال ۱۳۶۸ تا زمان مرگ، ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام را برعهده داشت. او از ابتدای تأسیس مجلس خبرگان رهبری در سال ۱۳۶۱ تا سال ۱۳۸۵ نائب رئیس اول این مجلس بود و از ۱۳۸۶ تا ۱۳۹۰ دومین رئیس این مجلس بود. رفسنجانی همچنین رئیس هیئت مؤسس و هیئت امنای دانشگاه آزاد اسلامی بود.
فعالیت سیاسی هاشمی رفسنجانی در دههٔ ۱۳۴۰ آغاز شد و از نزدیکان خمینی بود. او یکی از مخالفان اصلاحاتِ معروف به انقلاب سفید توسط محمدرضاشاه بود و تا پایان حکومت پهلوی، هفت بار بهعلت فعالیت مخفیانه علیه این حکومت دستگیر شد. هاشمی رفسنجانی پس از انقلاب ۱۳۵۷ یکی از بانفوذترین سیاستمداران ایران و از دوستان نزدیک رهبر بعدی، علی خامنهای بود. در دوران ریاست جمهوری او، با توجه به شرایط جدید کشور و پایان جنگ، وی اقدامات گستردهای را در طی ۸ سال در ابعاد گوناگون سیاست داخلی و خارجی، اقتصادی، نظامی و امنیتی انجام داد که به دوران سازندگی شهرت یافت. مهمترین اولویت دولت در این دوران، بازسازی زیربناهای اقتصادی و صنعتی کشور، توسعه روابط سیاست خارجی و اصلاح ساختار مدیریتی کشور بود که انتقاداتی را نیز در پی داشت. در این دوران، تعداد بسیار زیادی سد، کارخانه و کارگاه تولید صنعتی راهاندازی، و در بسیاری از شهرهای کوچک و بزرگ دانشگاه ساخته گردید. این اصلاحات، تبعاتی منفی نظیر افزایش تورم و قیمت مسکن در دورهٔ اول ریاست جمهوری وی را نیز در پی داشت. ثبت رکورد تورمی ۴۹٫۴ درصدی که بالاترین رقم تورم ثبت شده در ۸۵ سال اخیر است، در دوران ریاست جمهوری وی اتفاق افتاد.
زندگی
اکبر هاشمی رفسنجانی در ۳ شهریور ۱۳۱۳ (برابر با ۲۴ اوت ۱۹۳۴) در روستای بهرمان شهرستان رفسنجان و در خانوادهای نسبتاً ثروتمند به دنیا آمد. پدرش با اندکی تحصیلات حوزوی از باغداران و تاجران پسته بهرمان از توابع بخش نوق رفسنجان بود. او در پنج سالگی تحصیل را از مکتبخانهای در نوق آغاز نمود. او در سن ۱۴ سالگی به قم رفت و به تحصیل علوم دینی پرداخت. استادان وی در حوزه علمیه قم حسین طباطبایی بروجردی، روحالله خمینی، محمد محقق داماد، محمدرضا گلپایگانی، محمدکاظم شریعتمداری، شهابالدین نجفی مرعشی، محمدحسین طباطبائی، نعمتالله صالحی نجف آبادی و حسینعلی منتظری بودهاند.[۱] در آنجا تحت اثر تعلیمات روحالله خمینی به سیاست روی آورد و به مخالفت با حکومت محمدرضا شاه پهلوی و انقلاب سفید او پرداخت. با تبعید خمینی، نقش هاشمی در مبارزه با محمدرضاشاه و نمایندگی خمینی در داخل کشور پررنگتر شد. با وجود نگرش ضد غربی انقلابیون، او سفرهای زیادی از ژاپن در شرق تا ۲۰ ایالت از ایالات متحده در غرب نمود.[۲]
هاشمی رفسنجانی در سال ۱۳۳۷ با عفت مرعشی که دختری از خانواده روحانی و از نوادگان محمدکاظم طباطبایی یزدی است ازدواج کرد. ثمره این ازدواج پنج فرزند به ترتیب به نامهای فاطمه، محسن، فائزه، مهدی و یاسر است. دو دختر او با دو پسر حسن لاهوتی اشکوری، امام جمعه سابق رشت و از دوستان او در زندان، (که یکی پزشک و دیگری دندانپزشک است) ازدواج کردند. از بین دختران او تنها فائزه هاشمی وارد سیاست شد و یک بار نمایندهٔ مجلس شورای اسلامی شد. فاطمه هاشمی از ابتدای تأسیس بنیاد امور بیماریهای خاص ریاست آن را برعهده دارد و محسن هاشمی رئیس سابق مترو تهران بوده است و سپس معاون عمرانی دانشگاه آزاد اسلامی گردید. مهدی هاشمی نیز مسئولیتهایی مانند ریاست سازمان بهینهسازی مصرف سوخت و ریاست مرکز تحقیقات دانشگاه آزاد اسلامی را برعهده داشته است.[۳][۴][۵]
فعالیتهای مبارزاتی
هاشمی رفسنجانی یکی از چهرههای تأثیرگذار در روند انقلاب ۱۳۵۷ و همچنین دوران پس از آن است.[۶] آشنایی و دوستی او با روحالله خمینی از اواخر دهه ۱۳۳۰ شمسی آغاز شد؛ ولی فعالیت سیاسی خود را از سال ۱۳۴۰ آغاز کرد. او در دوران قبل از انقلاب، بسیار به خمینی نزدیک بود.[۷]
هاشمی پیش از انقلاب، یکی از مخالفان برنامههای نوگرایانه شاه (انقلاب سفید) شناخته میشد. با تبعید خمینی، رفسنجانی در ایران ماند و مخالفتهایش با این برنامهها افزایش یافت. این مخالفتها سرانجام به دستگیری و زندانی شدن او منجر شد.[۸] در مجموع و از سال ۱۳۳۷ تا سال ۱۳۵۷ هاشمی رفسنجانی ۷ بار و مجموعاً ۴ سال و ۵ ماه به جرم فعالیت مخفیانه علیه حکومت پهلوی به زندان افتاد.[۹] اگرچه در بعد فردی عمده فعالیت مبارزاتی وی پیش از انقلاب را سخنرانیهای مختلف و کارهای انتشاراتی تشکیل میدادند[۹] ولی خمینی در دوران تبعید، نقش مدیر مالی مبارزات انقلاب و نیز ارتباط با سایر گروههای انقلابی را نیز بر عهده وی گذاشته بود.[۱۰]
از جمله گروههایی که پیوندهای عمیقی با هاشمی داشتند، حزب مؤتلفه اسلامی بود که مسئول ترور حسنعلی منصور شناخته میشد. همین ارتباطات یکی دیگر از دلایل دستگیریهای او بود. در زندان او فرصت یافت تا با سایر گروههای مخالف شاه آشنا شود. هاشمی در آغاز دهه پنجاه، به گروه مجاهدین خلق ایران پیوست؛ ولی خیلی زود آنان را ترک کرد و به فعالیت اقتصادی ساخت و ساز املاک در تهران روی آورد.[۱۱]
پس از پیروزی انقلاب اسلامی
پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، او یکی از اعضای مؤسس شورای انقلاب اسلامی شد.[۱۲] او از بَدوِ تشکیل این شورا، یکی از قدرتمندترین چهرههای آن بود. همچنین او مدتی معاونت و سپس سرپرستی وزارت کشور را بر عهده گرفت.[۱۳] او یکی از ۲۸ عضو اولیه و مؤسس جامعه روحانیت مبارز (یک تشکل راستگرای سنتی)[۱۴] و همچنین یکی از اعضای مؤسس حزب جمهوری اسلامی در سال اول پس از انقلاب اسلامی بود.[۱۲] سالها بعد، باز او بود که درخواست انحلال این حزب را به روحالله خمینی داد.[۱۵]
او از سایر بازیگران صحنه سیاست ایران در آن دوره، ذکاوت سیاسی بیشتری داشت.[۱۶] این توانائی به همراه اعتماد کاملی که خمینی به هاشمی داشت، دو عامل اصلی افزایش روزافزون قدرت او در نظام پس از انقلاب بود. در آن دوره او نزدیکترین فرد به رهبر بود و نقش «چشم و گوش» رهبر را ایفا میکرد.[۱۷] به گفته گلد، به کمک هاشمی بود که سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷ شکل گرفت.[۱۸]
با وقوع بحران گروگانگیری در سفارت آمریکا بهوسیله دانشجویان پیرو خط امام در آبان ۱۳۵۸، هاشمی از آن بهعنوان «یکی از بزرگترین اقدامات سازنده در تاریخ کشور» یادکرد. با اینحال او در دهمین سالگرد پیروزی انقلاب در یک مصاحبه گفت که با توجه به تجارب این سالها «گروگانگیری اشتباه بود.»[۱۹]
در مجلس شورای اسلامی
نخستین قانون انتخابات پس از انقلاب با مشارکت هاشمی رفسنجانی تدوین شد[۲۰] و پس از برگزاری اولین انتخابات مجلس از حوزه انتخابیه تهران به مجلس راه یافت[۲۱] و با آغاز کار مجلس در ۷ خرداد ۱۳۵۹ اولین رئیس مجلس شورای اسلامی ایران بعد از انقلاب شد[۲۲] در بهار سال ۱۳۶۰ در عزل ابوالحسن بنیصدر از فرماندهی کل قوا و سپس تصویب طرح عدم کفایت سیاسی او نقشی تعیینکننده داشت.[۲۳]
در تابستان ۱۳۶۰، اعتراض مجلس را به رد شدن یکی از مصوباتش توسط شورای نگهبان به اطلاع روحالله خمینی رساند[۲۴] و توانست برای اولینبار، راهکاری قانونی برای اجرایی شدن قوانینی که توسط شورای نگهبان خلاف شرع یا قانون دانسته شده بود ایجاد کند. راهکاری که بعدها به تشکیل مجمع تشخیص مصلحت نظام منجر شد.[۲۵] در بهار ۱۳۶۵، هاشمی نقش فعالی در ماجرای ایران-کنترا داشت؛ ولی این مذاکرات با افشاگری سیدمهدی هاشمی با شکست مواجه شد.[۲۶]
درجریان سومین دوره انتخابات ریاست جمهوری ایران، زمانی که هاشمی رای خود را به نفع علی خامنهای به صندوق میانداخت، مدعی شد که «این رای امام، روحانیت و مجلس است»[۲۷] در گرماگرم اختلافات میرحسین موسوی و علی خامنهای در اواسط دهه شصت، هاشمی خود را از موضعگیری له یا علیه نقطهنظرات این دو دور نگه داشت و موضعی میانه اتخاذ کرد.[۲۸] با اینحال بهمن بختیاری، در این دوره میرحسین موسوی را در راس جناح چپ ایران و هاشمی و خامنهای را در راس جناح راست معرفی میکند. در چنین شرایطی هاشمی برای یک ریاست جمهوری قدرتمند خیز برداشت.[۲۹]
هاشمی در دوران جنگ ایران و عراق
هاشمی پس از عزل بنی صدر و کشته شدن مصطفی چمران در اواخر خرداد ۱۳۶۰ به عنوان نماینده رهبر در شورای عالی دفاع، فرماندهی نیروهای مسلح را برعهده داشت. وی جانشین فرمانده کل قوا در ماههای پایانی جنگ بود.[۳۰] هاشمی رفسنجانی در وادار کردن روحالله خمینی به پذیرش خاتمه جنگ با عراق نیز نقش داشت.[۳۱] سه ماه بعد از آنکه هاشمی در خرداد ۱۳۶۷ از سوی خمینی به جانشینی فرماندهی کل قوا منصوب شد، ایران قطعنامه ۵۹۸ شورای امنیت را پذیرفت.[۳۲]
ریاست جمهوری
دوره اول
به عقیده برخی منابع، این هاشمی بود که راه را برای رهبری علی خامنهای در خبرگان هموار کرد.[۳۳] هاشمی در مجلس خبرگان خاطرهای تعریف کرد که بر اساس آن روحالله خمینی در زمان حیات خود جانشینی خامنهای بر منصب رهبری را تأیید کردهبود.[۳۴] او با کمک خامنهای، تغییرات لازم در قانون اساسی را بهگونهای اعمال کرد تا با شرایط علی خامنهای تطابق داشتهباشد.[۳۵] برای نمونه شرط مرجعیت برای رهبر با تلاش او از قانون اساسی ۱۳۵۸ حذف شد.[۳۶] رهبر شدن خامنهای از دید او «یک خبر خوب برای مردم» بود.[۳۷] همزمان با آغاز دوران رهبری علی خامنهای، هاشمی نیز به ریاست مجمع تشخیص مصلت نظام منصوب شد.[۳۸]
رشد قدرت هاشمی در سالهای پس از مرگ روحالله خمینی حداقل تا سال ۱۳۷۴ ادامه یافت. در واقع او خود را به عنوان معمار و مجری ایران نوین معرفی کرد و لقب «سردار سازندگی» را از آن خود ساخت. قدرت اجرایی کشور منحصراً در دست او بود و خامنهای ضعیفتر از آن بود تا بتواند نقشی که پیش از او روحالله خمینی بازی میکرد را ایفا کند.[۳۹] خامنهای به وضوح از نظر کاریزماتیک و مقبولیت نسبت به هاشمی ضعیفتر بود.[۴۰] در طول سالهای بعد و دوره اول ریاستجمهوری هاشمی، رهبر واقعی کشور او بود. در واقع این هاشمی بود که در آن دوره سیاستهای کلی نظام را تعیین میکرد.[۴۱]
به عقیده منتقدان جمهوری اسلامی ایران، دوره اول ریاست جمهوری هاشمی یکی از دورههای تاریک کشور از نظر نقض حقوق بشر بود.[۴۲] ولی برخی تحلیلگران معتقدند حضور یک روحانی فرصتطلب و با دیدگاههای کمتر سنتی در راس هرم قدرت در ایران، باعث شد تا حکومت مشروعیت بیشتری کسب کند.[۴۳]
دوره دوم
ششمین دوره انتخابات ریاست جمهوری ۱۲۸ داوطلب داشت که چهار نفر از آنان یعنی علیاکبر هاشمی رفسنجانی، احمد توکلی، عبدالله جاسبی و رجبعلی طاهری تأیید صلاحیت شدند. در دور دوم ریاست جمهوری و در طول دهه هفتاد، او بارها نشانههایی از تمایل دولت خود به ایجاد نوعی از رابطه با ایالات متحده را نشان داد؛ ولی همواره با شکست مواجه شد.[۴۴] سرانجام در اواخر دور دوم ریاست جمهوری او، دادگاهی در آلمان که به پرونده ترور میکونوس رسیدگی میکرد، طی حکمی علی خامنهای و هاشمی رفسنجانی را به دادن دستور این ترور متهم کرد. این حکم موجب بحرانی میان ایران و اروپا شد. بحرانی که تا دوره ریاست جمهوری محمد خاتمی ادامه یافت.[۴۵]
همزمان کارگزاران حکومتی هاشمی، (راست مدرن) نگرش جدیدی از اسلام را به مردم معرفی کردند. این دوران، دوره تقابل دو چهره کاملاً متفاوت از اسلامگرایان بود.[۴۶] با آغاز دور دوم ریاست جمهوری هاشمی، او از تمام انرژی و ظرفیت سیاسی خود استفاده کرد تا میان این دو چهره متفاوت آشتی برقرار کند. او از نفوذ خود بر روحانیون سنتی نیز برای برقراری این تعادل استفاده میکرد.[۴۷] در برنامههای اقتصادی و فرهنگی نیز هاشمی بهدنبال تغییر ساختار حکومت دینی به قالبی کارآمدتر بود.[۴۸] او تلاش کرد تا به حاکمیت حکومت بر افکار و زندگی عمومی مردم خاتمه داده و تغییرات اقتصادی-اجتماعی زیادی را نسبت به دوران جنگ با عراق بهوجود آورد.[۴۹]
در این میان، جناح راست سنتی به رهبری خامنهای با آنکه بازسازی اقتصاد کشور با سیاست هاشمی را تأیید میکرد، ولی سیاست فرهنگی و تمایل او به ظواهر غربی را تحمل نمیکرد. بهتدریج محافظهکاران در جهتگیریهای سیاست خارجی با هاشمی اختلافات پیچیدهای پیدا کردند. از یک سو از دید آنان آرامش و بازسازی پس از جنگ و توسعه اقتصادی دوره هاشمی قابل قدردانی بود، ولی از سوی دیگر، آنان نگران عادیسازی روابط با غرب و تهاجم فرهنگی به کشور بودند.[۵۰] به گمان آنان، سیاستهای هاشمی در جهت آرمانهای خمینی و تشیع نبود.[۵۱]
در این ساختار پیچیده جناح چپ که برخلاف سایر جناحها از داشتن یک رهبر قدرتمند (مانند هاشمی و خامنهای) در راس خود محروم بود، قدرت خود را از دست داده[۵۲] و به تدریج صحنه سیاسی کشور را واگذار کرده بود.[۵۳] با اینحال در دوران ریاست جمهوری هاشمی، او تأکید داشت که «هر کسی در خط امام است با ما اختلافی ندارد». به استناد همین اندیشه وزرایی از جناح چپ نیز در کابینه او حضور داشتند.[۵۴]
در چنین شرایطی بود که گروه شبه نظامی انصار حزبالله بهتدریج شکل گرفت.[۵۵] گروهی که با جناح راست و سیدعلی خامنهای ارتباط داشت.[۵۶] خامنهای که از تابستان ۱۳۷۱ و همزمان با طرح مبحث تهاجم فرهنگی، در تلاش بود تا از قدرت هاشمی به نفع خود بکاهد،[۵۷] در اختلافات میان هاشمی با محافظهکاران، طرف محافظهکاران را گرفت و مهرههای نزدیک به هاشمی را یکییکی برکنار کرد.[۵۸]
دوران اصلاحات
با نزدیک شدن به پایان دور دوم ریاست جمهوری، کمیسیون فرهنگ و ارشاد مجلس شورای اسلامی تلاش کرد تا اصلاحیهای را به تصویب برساند که بر اساس آن، هاشمی بتواند برای سومین بار پیاپی در انتخابات ریاست جمهوری شرکت کند. این اقدام بیدرنگ مورد اعتراض قرار گرفت.[۵۹] هاشمی نیز تصمیم گرفت ابتکار عمل را از دست ندهد و همگام با اصلاحطلبان مسیر اصلاحات را انتخاب کرد.[۶۰] او ابتدا برای مدت چند ماه تلاش کرد تا میرحسین موسوی را ترغیب به شرکت در انتخابات کند؛ ولی پس از اینکه او نامزدی در انتخابات را نپذیرفت، هاشمی از نامزدی محمد خاتمی (که پس از خروج از کابینه در سال ۱۳۷۰ همواره مشاور او بود) حمایت کرد.[۶۱] هاشمی در واکنش به محافظهکاران تندروتر مانند محمدتقی مصباح یزدی هشدار میداد که «ازبین رفتن اعتماد مردم، از ایدز خطرناکتر است»[۶۲]
او دو سال پس از اتمام دوران ریاست جمهور خود و در سال ۱۳۷۸ در انتخابات مجلس ششم برای بهدست آوردن نمایندگی تهران شرکت کرد. حضور او در مجلس میتوانست باعث شود تا از نگرانی محافظهکاران نسبت به ریاست جمهوری خاتمی کاسته شده و خطوط ایدئولوژیک میان آنان با جبهه دوم خرداد کمرنگتر شود. در این انتخابات او به سختی توانست آخرین نفر پذیرفته شده باشد.[۶۳] علیرغم این پیروزی، هاشمی رفسنجانی قبل از تحلیف به عنوان نماینده از این پست استعفا داد.[۶۴]
اگرچه خاتمی در مقام یک رئیسجمهور، محمد هاشمی رفسنجانی (برادر علیاکبر هاشمی رفسنجانی) را به سمت معاونت اجرائی خود منصوب نموده بود،[۶۵] در جریان قتلهای زنجیرهای، اکبر گنجی در مقاله عالیجناب سرخپوش و عالیجنابان خاکستری به بررسی نقش او در این قتلها پرداخت.[۶۶] غلامحسین کرباسچی، شهردار تهران و یکی از متحدان کلیدی او به زندان محکوم شد.[۶۷] با اینحال علیرغم کاهش چشمگیر قدرت وی، همچنان ریاست مجمع تشخیص نظام را که ارگانی مهم بود برعهده داشت.[۶۸]
دورهٔ پس از اصلاحات
هاشمی بار دیگر در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۴ شرکت کرد. با وجود آنکه او در مرحلهٔ اول انتخابات آرایی بیش از محمود احمدینژاد کسب کردهبود، ولی در مرحلهٔ دوم نتوانست بیش از ۳۶ درصد از آرا را کسب کند. در واقع، رأیدهندگان ترجیح دادند از میان دو فردی که یکی را میشناختند و دیگری را نمیشناختند، ناشناخته را انتخاب کنند.[۶۹][۷۰] کیت کرین ثروت هاشمی را یکی از دلایل شکست او در این انتخابات میداند.[۷۱] او همانند مهدی کروبی و مصطفی معین به نتایج انتخابات اعتراض کرد.[۷۲] هاشمی پس از انتخابات با صدور بیانیهای اعلام کرد پارهای اقدامات و دخالتهای سازمان یافته، انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۴ را آلوده کرده است.[۷۳]
پیروزی او در انتخابات مجلس خبرگان رهبری در سال ۱۳۸۶، فرصتی برای جبران شکستهای جدی پیشین از جناح تندرو محافظهکار فراهم آورد.[۷۴] هاشمی در تهران آرای بیشتری نسبت به سایر نامزدها کسب کردهبود و نمایندهٔ اول پایتخت محسوب میشد. اندکی بعد او در رقابت با احمد جنتی، ریاست مجلس خبرگان را نیز بهدستآورد.[۷۵]
انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸ و پیامدها
تنش بین هاشمی و احمدینژاد در جریان انتخابات ریاست جمهوری در سال ۱۳۸۸ به صورت علنی خود را نشان داد، در مناظره تلویزیونی محمود احمدینژاد و میرحسین موسوی در تاریخ ۱۳ خرداد ۱۳۸۸، احمدینژاد اتهاماتی را به خانوادهٔ هاشمی رفسنجانی وارد ساخت. هاشمی نیز تنها سه روز قبل از انتخابات و در یک نامه سرگشاده به خامنهای، ادعاهای احمدینژاد را «دروغ، تهمت و خلافگویی» خواند.[۷۶]
در روز ۲۶ تیرماه ۱۳۸۸، هاشمی سکوت غیرمعمول خود پس از انتخابات را شکست. او در خطبههای نماز جمعه تهران (۲۶ تیر ۱۳۸۸) شورای نگهبان را به ازدست دادن فرصت متهم کرد. نتایج انتخابات را از دید مردم مشکوک و تردیدآمیز خواند و از حاکمیت خواست تا با آزاد کردن زندانیان سیاسی، اعتماد را به مردم بازگرداند.[۷۷] اجتماع دو و نیم میلیون نفر از نمازگزاران و معترضان حاضر (پرازدحامترین نماز جمعه تاریخ ایران)،[۷۸] با دخالت حکومت به درگیری کشیده شد.[۷۹] هاشمی که از ۱۲ تیرماه ۱۳۶۰ امام جمعه موقت تهران بود و با بیش از ۴۰۰ بار اقامه، رکورددار امامت جمعه تهران بود،[۸۰] پس از این روز این سمت را ترک گفت.[۸۱] هاشمی پس از آن در مناسبت دیگری گفت:[۸۲]
اگر مردم ما را بخواهند حکومت میکنیم و اگر نخواهند میرویم. حکومت پول دارد. نیرو دارد میتواند در خیابان آدم جمع کند ولی گروه مقابل یک عده استاد، دانشجو کارگر، مدیر، صنعتگر هستند و درست نبود که بسیج و سپاه در مقابل مردم قرار داده شوند… چطور میشود میلیونها نفر در خیابان بیانند و بگویند در انتخابات تقلب شده است و به انتخابات تردید نکرد؟
از آن پس هاشمی همسو با سران فتنه خواندهشد.[۸۳] نزدیکانش به ویژه فائزه هاشمی و مهدی هاشمی دستگیر یا تهدید به دستگیری شدند[۸۴] و کنترل او بر دانشگاه آزاد اسلامی به چالش کشیده شد[۸۵] از سوی دیگر با اعلام کاندیداتوری مهدوی کنی برای ریاست خبرگان در سال ۱۳۸۹، هاشمی از کاندیداتوری برای این سمت نیز استعفا داد و ریاست مجلس خبرگان را به مهدوی کنی واگذار کرد.[۸۶] وب سایت وی نیز در دی ماه ۱۳۹۰ مسدود شد و تا مدت شش ماه خارج از دسترس بود.[۸۷]
دیدگاههای سیاسی و اقتصادی
با وجود تمایلات راست در اندیشه اقتصادی هاشمی، نوع نگاه او به اقتصاد با محافظهکاران جناح راست سنتی تفاوت اساسی داشت. جناح راست سنتی طالب حاکمیت اقتصادی بازار است. درحالی که رفسنجانی به اقتصادی مبتنی بر صنایع مدرن باور داشت. اندیشهای که باعث پدیدار شدن جناح راست مدرن در ساختار سیاسی ایران شد.[۸۸] از دیدگاه سیاسی، کسانی که دنبالهرو هاشمی هستند در ساختار سیاسی ایران جزء اصلاحطلبان محسوب میشوند.[۸۹] بخش مهمی از کارگزاران سازندگی تحت رهبری معنوی او قرار داشتند.[۹۰] از بعد عمرانی، برنامههای سازندگی هاشمی با سیاستهای اقتصادی محمدرضا شاه پهلوی مشابهت داشت.[۹۱] وی مطرحکننده ایده شورای فقهی است. عدهای اصل فقاهت هاشمی جهت اظهارنظر را محل تأمل دانسته و این ایده را بهدنبال تزلزل در جایگاه ولی فقیه میدانند.[۹۲]
دانشگاه آزاد اسلامی
هاشمی رفسنجانی از بنیانگذاران و رئیس هیئت امنای دانشگاه آزاد اسلامی است. در جریان انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۸۸ دانشگاه آزاد اسلامی با ریاست عبدالله جاسبی یکی از پایگاههای مخالفت با احمدینژاد بود و احمدینژاد تلاش داشت تا نفوذ دولت را بر این مؤسسه غیردولتی گسترش داده و از نفوذ هاشمی در آن بکاهد. هیئت مؤسسان برای جلوگیری از این اقدام، دانشگاه را وقف نمود[۹۳] و این وقف به تأیید مجلس رسید؛ ولی تحت فشار لباس شخصیها مجلس مصوبه خود را لغو کرد.[۹۴] سرانجام در سال ۱۳۹۰ عبدالله جاسبی جای خود را به فرهاد دانشجو از حامیان محمود احمدینژاد داد؛ ولی هاشمی رفسنجانی این اقدام را غیرقانونی دانست و به عنوان رئیس هیئت مؤسس دانشگاه آزاد اسلامی از امضای حکم دانشجو خودداری کرد.[۹۵]
دارایی
خانوادهٔ هاشمی نام خانوادگی خود را از یکی اجداد خود بهنام هاشم که از ملاکهای منطقه نوق بود، گرفتهاند.[۹] زمانی که علیاکبر هاشمی رفسنجانی زاده شد، پدرش باغدار و تاجر پستهٔ نسبتاً ثروتمندی بود.[۹۶] با گذشت سی سال از انقلاب مجید انور او را یک میلیونر معرفی میکند.[۹۷] نام او همچنین در مجلهٔ فوربز زیر عنوان «ملاهای میلیونر» منتشر شده است.[۹۸] بر اساس گزارش کنگره آمریکا، تنها تجارت پسته تعاونی پستهکاران رفسنجان که باغهای پسته او را زیر نظر پسرعموی او اداره میکند.[۹۹] خانواده او، کنترل میلیاردها دلار دارایی را در دست دارد.[۱۰۰] بر اساس یک تحقیق ژورنالیستی، منشأ ثروت او آشنایی با ابوالفضل تولیت، میلیاردر ایرانی است که سالها پیش از پیروزی انقلاب ۱۳۵۷، ثروت خود را از طریق هاشمی وقف انقلاب کرد. هاشمی با شراکت محمدجواد باهنر و محمدرضا مهدوی کنی شرکتی به نام دژساز تأسیس کرد و با فعالیتهای عمرانی بر روی زمینهای موقوفه تولیت موفق شد سرمایه خود را زیاد کند.[۱۰۱]
پانویس
ارجاعات
- ↑ Yossi Melman و Meir Javedanfar، ۲۵.
- ↑ Yossi Melman و Meir Javedanfar، ۲۶.
- ↑ Yossi Melman و Meir Javedanfar، ۲۵.
- ↑ نازی عظیما، رادیو فردا.
- ↑ اکبرین، بیبیسی فارسی.
- ↑ Dore Gold، ۹۴.
- ↑ Baktiari، ۸۳.
- ↑ John Jessup، ۶۰۹.
- ↑ ۹٫۰ ۹٫۱ ۹٫۲ زندگینامه: اکبر هاشمی رفسنجانی.
- ↑ Thomas R. Mattair، ۱۵۸.
- ↑ Manouchehr Ganji، ۸۴.
- ↑ ۱۲٫۰ ۱۲٫۱ Baktiari، ۵۵.
- ↑ Baktiari، ۶۵.
- ↑ Moslem، ۵۱.
- ↑ Moslem، ۶۸.
- ↑ Ray Takeyh، ۱۲۷.
- ↑ Moslem، ۸۹&۹۰.
- ↑ Dore Gold، ۹۴.
- ↑ Baktiari، ۶۵.
- ↑ Baktiari، ۶۴.
- ↑ Baktiari، ۶۹.
- ↑ Baktiari، ۷۰.
- ↑ Baktiari، ۷۴–۷۶.
- ↑ Scott Appleby، ۵۶.
- ↑ Moslem، ۶۴.
- ↑ Baktiari، ۱۳۴–۱۳۷.
- ↑ Baktiari، ۸۰.
- ↑ Moslem، ۶۲.
- ↑ Baktiari، xi.
- ↑ Saskia Maria Gieling، ۳.
- ↑ Daniel Brumberg، ۱۲۳.
- ↑ The Middle East and North Africa، ۳۷۲.
- ↑ Moslem، ۸۳.
- ↑ Ray Takeyh، ۱۱۸.
- ↑ Baktiari، ۱۸۵&۱۸۶.
- ↑ Scott Appleby، ۱۷.
- ↑ Baktiari، ۱۸۵&۱۸۶.
- ↑ Reza Afshari، ۲۰.
- ↑ Moslem، ۱۴۲.
- ↑ Ray Takeyh، ۱۱۸.
- ↑ Moslem، ۸۸.
- ↑ Reza Afshari، xxi.
- ↑ Reza Afshari، ۲۴.
- ↑ Saīd Amir Arjomand، ۱۴۴.
- ↑ Barbara Allen Roberson، ۱۴۳–۱۴۵.
- ↑ Reza Afshari، ۲۴–۲۸.
- ↑ Reza Afshari، ۳۰.
- ↑ Ray Takeyh، ۱۱۲.
- ↑ Güneş Murat Tezcür، ۱۷.
- ↑ Ray Takeyh، ۱۱۹.
- ↑ Scott Appleby، ۱۸.
- ↑ Ray Takeyh، ۱۲۰&۱۲۲.
- ↑ Güneş Murat Tezcür، ۱۱۸.
- ↑ Scott Appleby، ۶۲.
- ↑ Reza Afshari، ۲۴–۲۸.
- ↑ The Middle East and North Africa، ۱۰۷.
- ↑ Stephen M. Walt، ۲۲۱.
- ↑ Moslem، ۸۸.
- ↑ Bruce Maddy-Weitzman، ۲۴۶.
- ↑ Ray Takeyh، ۱۲۷.
- ↑ Daniel Brumberg، ۲۱۹.
- ↑ Bruce Maddy-Weitzman، ۲۳۸.
- ↑ Daniel Brumberg، ۲۴۵.
- ↑ اکبرین، بیبیسی فارسی.
- ↑ Daniel Brumberg، ۲۳۵.
- ↑ Scott Peterson، ۲۳۶.
- ↑ Güneş Murat Tezcür، ۱۲۸.
- ↑ Bruce Maddy-Weitzman، ۲۴۰.
- ↑ Yossi Melman و Meir Javedanfar، ۲۰–۲۷.
- ↑ Güneş Murat Tezcür، ۱۳۷.
- ↑ Keith Crane و Rollie Lal، ۳۰&۳۱.
- ↑ BBCPersian.com
- ↑ BBCPersian.com
- ↑ Saīd Amir Arjomand، ۱۳۹.
- ↑ Güneş Murat Tezcür، ۱۹۶.
- ↑ Casey L. Addis، ۳.
- ↑ Elton L. Daniel، ۲۸۹.
- ↑ میترا شجاعی، دویچهوله.
- ↑ Alistair Lyon.
- ↑ محمدمهدی اسلامی، نقد نیوز.
- ↑ حیدر مصلحی، بیبیسی فارسی.
- ↑ علیاکبر هاشمی رفسنجانی، رادیو فردا.
- ↑ حیدر مصلحی، بیبیسی فارسی.
- ↑ رضا الفت، رادیو فردا.
- ↑ Elton L. Daniel، ۲۹۲.
- ↑ «مهدوی کنی به ریاست خبرگان انتخاب شد»، بیبیسی فارسی.
- ↑ محمد هاشمی، بیبیسی فارسی.
- ↑ Moslem، ۱۲۸.
- ↑ Moslem، ۹۱.
- ↑ Moslem، ۱۲۸.
- ↑ Moslem، ۱۲۸.
- ↑ مشایی سکوت چند ماهه را شکست - Tabnak.IR | تابناک
- ↑ Elton L. Daniel، ۲۹۲.
- ↑ علی خامنهای، بیبیسی فارسی.
- ↑ اکبر هاشمی رفسنجانی، بیبیسی فارسی.
- ↑ Yossi Melman و Meir Javedanfar، ۲۶.
- ↑ Revathi Krishnaswamy و majid anouar، ۱۴۰.
- ↑ Paul Klebnikov، forbes.
- ↑ Energy and the Iranian economy، ۱۸.
- ↑ David Thaler، ۵۰.
- ↑ رضا رادمنش، خبرنگاران سبز.
منابع
- Addis, Casey L (2009). Iran's 2009 Presidential Elections (به انگلیسی). Washington, DC: Congressional Research Service. pp. ۱۱.
- Afshari, Reza (2001). Human Rights in Iran: The Abuse of Cultural Relativism (به انگلیسی). Philadelphia: University of Pennsylvania Press. pp. ۴۴۰.
- Amir Arjomand, Saīd (2009). After Khomeini: Iran under his successors (به انگلیسی). New York: Oxford University Press. pp. ۲۶۴.
- Anouar, Majid (2008). Revathi, Krishnaswamy (ed.). The postcolonial and the global (به انگلیسی). US: University of Minnesota. pp. ۳۲۹.
- Appleby, Scott (1997). Spokesmen for the despised: fundamentalist leaders of the Middle East (به انگلیسی). London: University of Chicago Press. pp. ۴۲۹.
- Baktiari, Bahman (1996). Parliamentary politics in revolutionary Iran: the institutionalization of factional politics (به انگلیسی). US: The University Press of Florida. pp. ۳۱۲.
- Crane، Keith؛ Lal، Rollie (۲۰۰۸). Iran's political, demographic, and economic vulnerabilities (به Santa Monica). Jeffrey Martini. Rand Corporation. صص. ۱۲۸. شابک ۹۷۸-۰-۸۳۳۰-۴۳۰۴-۷.
- Daniel, Elton L (2012). The History of Iran (به انگلیسی). Westport, Connecticut: Greenwood Publishing Group. pp. ۳۳۴.
- Energy and the Iranian economy: hearing (به انگلیسی). Washington, DC: US Government Printing Office. 2006. pp. ۶۲.
- Ganji, Manouchehr (2002). Defying the Iranian revolution: from a minister to the Shah to a leader of Resistance (به انگلیسی). Westport: Greenwood Publishing Group. pp. ۲۶۹.
- Gieling, Saskia Maria (1999). Religion and war in revolutionary Iran (به انگلیسی). New York: I.B. Tauris. pp. ۲۱۳.
- Gold, Dore (2009). The Rise of Nuclear Iran: How Tehran Defies the West (به انگلیسی). New York: Regnery Publishing Inc. pp. ۴۰۴.
- Jessup, John E (1998). An encyclopedic dictionary of conflict and conflict resolution, ۱۹۴۵–۱۹۹۶ (به انگلیسی). Westport, Connecticut: Greenwood Publishing Group. pp. ۸۸۷.
- Klebnikov, Paul (2007). "Millionaire Mullahs" (به انگلیسی). US: Forbes Magazine. Archived from the original on 7 January 2007.
- Lyon, Alistair (Jul 17, 2009). "Cleric says Iran in crisis, police fight protesters" (به انگلیسی). US: Reuters. Archived from the original on 7 November 2012.
- Maddy-Weitzman, Bruce (1999). Middle East Contemporary Survey (به انگلیسی). Vol. ۲۳. Tel Aviv: Tel Aviv University. pp. ۶۹۴.
- Mattair, Thomas R (2008). Global security watch--Iran: a reference handbook (به انگلیسی). Westport CT: ABC-CLIO Praeger. pp. ۲۰۸.
- Melman, Yossi; Javedanfar, Meir (2007). The Nuclear Sphinx of Tehran (به انگلیسی). New York: Carroll & Graf. pp. ۳۰۴.
- Moslem, Mehdi (2002). Factional politics in post-Khomeini Iran (به انگلیسی). New York: Syracuse University Press. pp. ۳۷۱.
- Naji, Kasra (2008). Ahmadinejad: the secret history of Iran's radical leader (به انگلیسی). New York: I.B. Tauris. pp. ۲۹۸.
- Peterson, Scott (2010). Let the swords encircle me: Iran--a journey behind the headlines (به انگلیسی). New York: Simon & Schuster. pp. ۷۳۲.
- Roberson, Barbara Allen (2005) [۱۹۹۸]. The Middle East and Europe: the power deficit (به انگلیسی). New York: Taylor & Francis. pp. ۲۲۸.
- Takeyh, Ray (2009). Guardians of the revolution: Iran and the world in the age of the Ayatollahs (به انگلیسی). New York: Oxford University Press. pp. ۲۵۴.
- Tezcür, Güneş Murat (2010). Muslim reformers in Iran and Turkey: the paradox of moderation (به انگلیسی). US: University of Texas Press. pp. ۳۰۶.
- Thaler, David E (2010). Mullahs, Guards, and Bonyads: an exploration of Iranian leadership dynamics (به انگلیسی). Santa Monica: Rand Corporation. pp. ۱۳۵.
- The Middle East and North Africa (به انگلیسی). London: Europa Publications Limited. 2004. pp. ۱۳۷۰.
- Walt, Stephen M (1996). Revolution and war (به انگلیسی). New York: Cornell University. pp. ۳۶۵.
- هاشمی رفسنجانی در دقیقه ۹۰ نامزد ریاست جمهوری شد بایگانیشده در ۲ فوریه ۲۰۱۷ توسط Wayback Machine خبرگزاری فارس
- اسلامی، محمدمهدی (۵ مرداد ۱۳۹۰). «محبوبترین، جنجالیترین و کهنسالترین خطیبهای نماز جمعه تهران». نقد نیوز فارسی. دریافتشده در ۱۸ بهمن ۱۳۹۰.[پیوند مرده]
- الفت، رضا (۱۳۸۹). «هاشمی رفسنجانی؛ انتخابات، انتقادات، بازداشت و تهدید اطرافیان». رادیو فردا فارسی. دریافتشده در ۱۸ بهمن ۱۳۹۰.
- اکبرین، محمدجواد (۱۷ اسفند ۱۳۸۹). «اکبر هاشمی رفسنجانی؛ پایان حیات سیاسی چهرهای قدرتمند؟». بیبیسی فارسی. دریافتشده در ۱۸ بهمن ۱۳۹۰.
- «تفسیر راهنما». مرکز فرهنگ و معارف قرآن. بایگانیشده از اصلی در ۲۶ ژانویه ۲۰۱۲. دریافتشده در ۱۸ بهمن ۱۳۹۰.
- دریایی، نیلگون. «امیرکبیر یا قهرمان مبارزه با استعمار». روزنامه شرق. دریافتشده در ۱۸ بهمن ۱۳۹۰.[پیوند مرده]
- «دفترچه خاطرات محرمانه هاشمی رفسنجانی کجاست؟». خبرآنلاین. ۱۳۹۰. بایگانیشده از اصلی در ۱۳ ژانویه ۲۰۱۲. دریافتشده در ۱۸ بهمن ۱۳۹۰.
- رادمنش، رضا (۲۲ مرداد ۱۳۸۹). «هاشمی رفسنجانی چگونه ثروتمند شد؟». خبرنگاران سبز. بایگانیشده از اصلی در ۱۹ آوریل ۲۰۱۲. دریافتشده در ۱۸ بهمن ۱۳۹۰.
- شجاعی، میترا (۱۷ ژوئیه ۲۰۰۹). وحیدی، فرید، ویراستار. «اعتراضیترین نمازجمعهٔ تاریخ معاصر ایران». دویچه وله فارسی. دریافتشده در ۱۸ بهمن ۱۳۹۰.
- عظیما، نازی (۲۹ خرداد ۱۳۸۳). «تحقیقات دربارهٔ رشوه دهی شرکت نفت نروژی به مهدی هاشمی: استات اویل عمل خلافی مرتکب نشده است». رادیو فردا فارسی. دریافتشده در ۱۴ اسفند ۱۳۹۰.
- «کتابهای جدید هاشمیرفسنجانی در راه است/از نظرات سیاسی۸۹ تا خاطرات۶۸». خبرآنلاین. ۱ شهریور ۱۳۹۰. بایگانیشده از اصلی در ۱۱ مارس ۲۰۱۲. دریافتشده در ۱۸ بهمن ۱۳۹۰.
- گنجی، اکبر (۸ تیر ۱۳۹۰). «خاطرات اکبر هاشمی رفسنجانی و حذف روایت کشتار ۶۷». بیبیسی فارسی. دریافتشده در ۱۸ بهمن ۱۳۹۰.
- «مهدوی کنی به ریاست مجلس خبرگان انتخاب شد». بیبیسی فارسی. ۱۷ اسفند ۱۳۸۹. دریافتشده در ۲۷ بهمن ۱۳۹۰.
- مصلحی، حیدر (۱۰ دسامبر ۲۰۰۹). «وزیر اطلاعات: رفسنجانی مباحث سران فتنه را مطرح میکند». بیبیسی فارسی. دریافتشده در ۱۸ بهمن ۱۳۹۰.
- هاشمی رفسنجانی، علیاکبر (۱۵ آذر ۱۳۸۸). «هاشمی رفسنجانی: مردم نخواهند باید برویم». رادیو فردا فارسی. دریافتشده در ۱۸ بهمن ۱۳۹۰.
- هاشمی، محمد (۹ دی ۱۳۹۰). «سایت هاشمی رفسنجانی مسدود شد». بیبیسی فارسی. دریافتشده در ۱۸ بهمن ۱۳۹۰.
- هاشمی رفسنجانی، علیاکبر (۲۶ مرداد ۱۳۹۰). «برخی مسائل را به دلیل امنیتی بودن در خاطرات روزانهام نمینویسم». مردمسالاری. بایگانیشده از اصلی در ۹ فوریه ۲۰۱۴. دریافتشده در ۱۸ بهمن ۱۳۹۰.
- هاشمی رفسنجانی، اکبر (۲۲ دی ۱۳۹۰). «هاشمی رفسنجانی: انتخاب رئیس جدید دانشگاه آزاد غیرقانونی بود». بیبیسی فارسی. دریافتشده در ۵ فروردین ۱۳۹۱.
- خامنهای، علی (۱۹ مهر ۱۳۸۹). «آیت الله خامنهای: وقف دانشگاه آزاد 'صحیح نیست'». بیبیسی فارسی. دریافتشده در ۵ فروردین ۱۳۹۱.
- اعضای جامعه روحانیت مبارز
- اعضای حزب جمهوری اسلامی
- اعضای حزب کارگزاران سازندگی ایران
- اعضای حزب مؤتلفه اسلامی
- اعضای شورای انقلاب اسلامی ایران
- اعضای شورای مرکزی حزب جمهوری اسلامی
- اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام
- اعضای هیئت بازنگری قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران
- افراد پادکمونیست اهل ایران
- افراد جنگ ایران و عراق اهل ایران
- افراد مربوط به انقلاب ۱۳۵۷ ایران
- امامان جمعه شهر تهران
- اهالی کرمان
- ترورشدگان توسط گروه فرقان
- خاطرهنویسان اهل ایران
- درگذشتگان ۱۳۹۵
- درگذشتگان ۲۰۱۷ (میلادی)
- درگذشتگان از بیماری مرتبط قلبی
- درگذشتگان به علت بیماریهای قلبی و عروقی
- دریافتکنندگان نشان فتح
- رئیسان مجلس خبرگان رهبری
- رئیسان مجلس شورای اسلامی
- رئیسجمهورهای ایران
- روحانیان شیعه اهل ایران
- روحانیان شیعه اهل کرمان
- روحانیان شیعه دوازدهامامی
- زادگان ۱۳۱۳
- زادگان ۱۹۳۴ (میلادی)
- زندانیان کمیته مشترک ضدخرابکاری
- فرماندهان قرارگاه مرکزی خاتمالانبیا
- کارآفرینان اهل ایران
- مدفونان در آرامگاه خمینی
- نجاتیافتگان از ترور اهل ایران
- نمایندگان تهران در مجلس شورای اسلامی
- نمایندگان مجلس خبرگان رهبری
- نویسندگان سیاسی اهل ایران
- نویسندگان متون دینی اهل ایران
- نویسندگان مرد اهل ایران
- وزیران دولت ایران