شاه تهماسب یکم

از اسلامیکال
پرش به ناوبری پرش به جستجو
شاه تهماسب یکم
شاهنشاه ایران
پرونده:Tahmasp I.png
نگاره شاه تهماسب یکم اثر فرخ بیگ
دومین شاه ایران صفوی
سلطنت۱۹ رجب ۹۳۰ – ۱۵ صفر ۹۸۴ ه‍. ق
۲۳ مه ۱۵۲۴ – ۲۵ مه ۱۵۷۶
تاج‌گذاری۹۳۰ ه‍. ق
۲ ژوئن ۱۵۲۴
پیشیناسماعیل یکم
جانشیناسماعیل دوم
نایب السلطنه
متولد۴ مارس ۱۵۱۴
۲۶ ذیحجه ۹۱۹
شاه‌آباد، اصفهان، ایران
درگذشته۲۴ مهٔ ۱۵۷۶ (۶۲ سال)
۱۵ صفر ۹۸۴
قزوین، ایران
همسر(ان)تعداد زیاد؛ شامل سلطانم بیگم و سلطان آغا خانم
فرزند(ان)
بیشتر…
الگو:Indented plainlist
نام کامل
ابوالمظفر ابوالفتح سلطان شاه تهماسب الحسینی الموسوی الصفوی بهادرخان[۱]
دودمانصفوی
پدراسماعیل یکم
مادرتاجلو بیگم
دین و مذهبشیعه دوازده‌امامی
نشانشاه تهماسب یکم's signature

تهماسب یکم (۲۶ ذی الحجه ۹۱۹ – ۱۵ صفر ۹۸۴) از ۹۳۰ تا ۹۸۴ ه‍.ق دومین شاه از ایران صفوی بود. او پسر ارشد اسماعیل یکم و ملکهٔ هم‌نشین او، تاجلو بیگم، بود. تهماسب پس از مرگ پدرش در ۹۳۰ ه‍.ق به سلطنت رسید و سال‌های نخست پادشاهی او، شاهد جنگ‌های داخلی میان رهبران قزلباش بود تا اینکه در سال ۹۳۸ ه‍.ق قدرت ناشی از منصب خود را اعلام و پادشاهی مطلقه‌اش را آغاز کرد. خیلی زود جنگی طولانی‌مدت تهماسب را با امپراتوری عثمانی مواجه کرد که سلطان سلیمان یکم به دنبال پیشروی در ایران برای گسترش امپراتوری خود بود. این جنگها با پیمان آماسیه در ۹۶۲ ه‍.ق به پایان رسید و عثمانی‌ها بر عراق عرب، بخش عمده‌ای از کردستان و گرجستان غربی حاکم شدند. تهماسب همچنین با ازبک‌های بخارا بر سر خراسان نبردهایی داشت و آنها بارها به هرات یورش بردند که مهم‌ترین این درگیریها در اوایل پاییز سال ۹۳۵ ه‍.ق رخ داد که شاه تهماسب ازبکان را با وجود نفرات بیشتر به دلیل ناآشنا بودن به توپخانه در نبرد جام شکست داد.

تهماسب دوست‌دار هنر و خودش نیز نقاش ماهری بود. او برای نقاشان، خوش‌نویسان و شاعران، مجلسی سلطنتی در زمینهٔ هنر ایجاد کرد. در دوره سلطنت او همچون کل دوران صفویه به دلیل داشتن تقوای دینی و تعصب زیاد به شاخهٔ شیعه، تعدادی از بزرگان و شعرای سنی مذهب به دربار گورکانیانِ هند مهاجرت کردند. او برای روحانیون امتیازات فراوانی قائل شد و به آنان اجازه داد تا در امور شرعی و اداری نقش داشته باشند. در سال ۹۵۱ ه‍. ق، او از امپراتور فراری مغول، نصیرالدین همایون، در ازای کمک نظامی برای بازپس‌گیری تاج و تختش در هند، خواست که به تشیع بپیوندد. با این وجود تهماسب همچنان با قدرت‌های مسیحی جمهوری ونیز و پادشاهی هابسبورگ که رقبای امپراتوری عثمانی نیز بودند، مذاکره می‌کرد.

مسئلهٔ جانشینی تهماسب پیش از مرگش مورد مناقشه قرار گرفت. مرگ او جنگی داخلی به‌همراه داشت که منجر به مرگ اکثر خانوادهٔ سلطنتی شد. پادشاهی او که ۵۲ سال طول کشید، طولانی‌ترین دورهٔ حکومت در دودمان صفوی و حتی کل پادشاهان ایران پس از اسلام می‌باشد. به‌رغم آنکه گزارش‌های غربی معاصر در خصوص تهماسب انتقادی بودند، مورخان مدرن او را فرمانده‌ای شجاع و توانا توصیف می‌کنند که شاهنشاهی پدرش را حفظ کرد و آن را گسترش داد. دوران پادشاهی او شاهد تغییری در سیاست ایدئولوژیک صفویان بود؛ او به پرستش پدرش به‌عنوان مسیحا از سوی قبایل ترکمان قزلباش پایان داد و در عوض وجهه‌ای عمومی از شاه شیعهٔ باتقوا و سنت‌گرا بر جای گذاشت. او به‌منظور پایان نفوذ قزلباشان بر امور سیاسی صفویه، فرایندی طولانی را آغاز کرد که به‌دست جانشینانش ادامه یافت. همچنین گروهی به‌تازگی معرفی شده‌ای شامل گرجی‌ها و ارمنی‌های مسلم‌شده را وارد نیروی نظامی کرد.

نام

«تهماسب» نامی در فارسی نو است که در اصل از زبان ایرانی باستان به‌معنی «دارندهٔ اسب توانا» ریشه گرفته است.[۲] تهماسب یکی از معدود نام‌ها در حماسهٔ شاهنامه است که به‌وسیلهٔ دودمان اسلامی مستقر در ایران استفاده شده است.[۳] در شاهنامه، تهماسب پدرِ زو، شاه ماقبل آخر دودمان اساطیری پیشدادیان است.[۴]

زمینه

تهماسب دومین شاه از دودمان صفوی بود. این دودمان از نسل شیخ‌های طریقت صوفی بود که به طریقت صفویه شهرت داشت. نسب آن‌ها به مردم کرد[۵] می‌رسید و در اردبیل سکونت داشتند.[۶] نخستین شیخ این طریقت صفی‌الدین اردبیلی بود که نام این دودمان برگرفته از اوست. صفی‌الدین با دختر شیخ زاهد گیلانی ازدواج کرد و وارث طریقت زاهدیه متعلق به پدر همسرش شد.[۷] دو تن از نوادگان صفی‌الدین — شیخ جنید و پسرش شیخ حیدر — این طریقت را ستیزه‌جویانه‌تر کردند و کوشش ناموفقی برای گسترش قلمرو خود داشتند.[۶]

خانواده

نگارهٔ شاه تهماسب در کاخ چهل‌ستون اصفهان

شاه تهماسب در مجموع ۹ بار ازدواج کرد و صاحب ۱۳ پسر و احتمالاً ۱۳ دختر بود که اکنون ۸ تن از آن‌ها شناخته شده‌اند.[۸]

همسران

فرزندان

پسران

دختران

میراث

عمارت چهل‌ستون قزوین،[۱۳] محل استقرار دولت در زمان شاه تهماسب یکم[۱۴] و شاه اسماعیل دوم صفوی

سلطنت تهماسب در دوره‌ای از جنگ‌های داخلی میان رهبران قزلباش پس از مرگ اسماعیل آغاز شد. شخصیت کاریزماتیک اسماعیل به‌طوری‌که به مسیحا تشبیه می‌شد و قزلباش‌ها را به پیروی از او سوق داده بود، با بر تخت نشستن تهماسب به پایان رسید.[۱۵] تهماسب برخلاف پدرش، به هیچ وجه دارای کاریزما در زمینهٔ سیاسی و معنوی نبود و همچنین به اندازه کافی باسابقه نبود که بتواند خود را به‌عنوان مبارزی قدرتمند در میدان نبرد ثابت کند (ویژگی که قزلباش‌ها به آن اهمیت می‌دادند). در نهایت، تهماسب بر آن معضلات چیره شد؛ او در نبرد جام در برابر ازبک‌ها خود را به‌عنوان فرماندهٔ نظامی شایسته‌ای ثابت کرد و به‌جای رویارویی مستقیم با عثمانی‌ها در میدان جنگ، ترجیح داد که غنایم نیروهای پشتیبان آن‌ها را غارت کند.[۱۶] حتی توانایی جان سالم به در بردن از ارتش بسیار بزرگ‌تر عثمانی، نشان می‌دهد که او در تاکتیک‌های فابیان ماهر است.[۱۷] تهماسب می‌دانست به‌عنوان رهبر معنوی کاریزماتیک نمی‌تواند جایگزین پدرش شود؛ درحالی‌که به‌منظور بازگرداندن مشروعیت خانواده‌اش در میان قزلباش‌ها تلاش می‌کرد، او همچنین مجبور بود چهره‌ای عمومی از خود نمایش بگذارد تا به‌عنوان شاه جدید صفویه، افراد بیشتری را متقاعد سازد.[۱۸] بدین ترتیب، او از پیروان وفادار شیعه شد و با تقوای مبالغه‌آمیز، این وجهه را تا پایان سلطنت خود حفظ کرد.[۱۹] این وجهه تعصبی به او کمک کرد تا نفوذ قزلباش‌ها را بشکند و توانست ظرف ده سال زمام قدرت را در دست بگیرد؛ بنابراین او وجههٔ عمومی برای شاهان صفوی تعیین کرد که معیار سلطنت آن‌ها شد: فرمانروایی غیور که به‌عنوان نمایندهٔ امام زمان عمل می‌کرد. با این حال، هیچ‌یک از جانشینان صفوی به اندازهٔ همت او، این وجهه را حفظ نکردند.[۲۰] حتی پس از تثبیت قدرتش، تهماسب در مقایسه با امپراتوری عثمانی، نفوذ سیاسی کمی داشت. با این حال، او با وارد کردن بردگان قفقازی به قلمروی صفوی، پایه‌های دگرگونی شیوهٔ حکمرانی صفویه به‌دست شاه عباس بزرگ را با موفقیت مقرر کرد؛ بنابراین او هستهٔ اصلی نیرویی را ایجاد کرد که توازن سیاسی امپراتوری را در زمان سلطنت نوه‌اش تغییر داد.[۲۱]

پانویس

ارجاعات

  1. Buyers، The Safavid Genealogy.
  2. Hinz 1975, p. 232.
  3. Ansari 2012, p. 25 (see note 74).
  4. Justi 1895, p. 319.
  5. Amoretti & Matthee 2009.
  6. ۶٫۰ ۶٫۱ Matthee 2008.
  7. Babinger & Savory 1995.
  8. Savory & Bosworth 2012.
  9. Newman, Andrew J. (2005). Safavid Iran: Rebirth of a Persian Empire. London [u.a.]: I. B. Tauris. p. 29. ISBN 978-1-86064-667-6.
  10. Savory 2007, p. 68.
  11. ۱۱٫۰ ۱۱٫۱ Szuppe 2003, p. 146.
  12. Babaie et al. 2004, p. 35.
  13. http://www.aftab.ae/photoblog/page.php?id=942[پیوند مرده]
  14. سید مهدی میر دانش (۱۳۸۴)، «فصل چهارم:کاخ‌ها»، آشنایی با بناهای تاریخی، ص. صفحه ۵۵ و ۵۶
  15. Khafipour 2021, p. 111.
  16. (Mitchell 2009b); (Khafipour 2021، ص. 111).
  17. Savory 2007, p. 58.
  18. Khafipour 2021, p. 121.
  19. (Roemer 2008، ص. 252); (Khafipour 2021، ص. 121).
  20. (Roemer 2008، ص. 249); (Matthee 2008); (Matthee 2011، ص. 86)
  21. Streusand 2019, p. 148.

منابع

  • عالم آرای عباسی – اسکندر بیک ترکمان
  • مرگ شاه تهماسب و آغاز تهاجم همه‌جانبه عثمانیان به ایران
  • کریم زاده تبریزی، محمدعلی - احوال و آثار نقاشان قدیم ایران - انتشارات مستوفی - تهران ۱۳۷۶ شابک:۲-۰۱-۶۵۳۲-۹۶۴ ص ۲۹۱–۲۸۹
  • منشی قمی، احمد بن حسین، خلاصة التواریخ، (جلد ۱، از شیخ صفی تا مرگ شاه تهماسب یکم)، به تصحیح احسان اشراقی.
  • شاه تهماسب صفوی (قهرمان عشق و جنگ)، رالف کانلی، ترجمه فروردین صبا

پیوندهای بیرونی

شاه تهماسب یکم
زادهٔ: ۲۲ فوریه ۱۵۱۴ درگذشتهٔ: ۲۵ مه ۱۵۷۶
پادشاهی ایران
پیشین:
شاه اسماعیل یکم
شاه ایران
۱۵۲۴–۱۵۷۶
پسین:
شاه اسماعیل دوم