عباس کیارستمی
عبّاس کیارستمی | |
---|---|
پرونده:Kiarostami Boroujerdi (3)(Cropped).jpg | |
متولد | ۱ تیر ۱۳۱۹ تهران، ایران |
وفات | ۱۴ تیر ۱۳۹۵ (۷۶ سال) پاریس، فرانسه |
مدفن | لواسان، شهرستان شمیرانات، ایران |
محل تحصیل | دانشگاه تهران |
حرفه |
|
سالهای فعالیت | ۱۹۶۲–۲۰۱۶ |
کارهای برجسته | |
سبک |
|
همسر(ها) | پروین امیرقلی (ا. ۱۹۶۹–ج. ۱۹۸۲)[۱] |
فرزندان | ۲؛ از جمله بهمن کیارستمی |
امضاء | |
پرونده:Abbas Kiarostami signature.svg | |
صفحه در وبگاه IMDb | |
صفحه در وبگاه سوره |
عبّاس کیارستمی (۱ تیر ۱۳۱۹ – ۱۴ تیر ۱۳۹۵) فیلمساز و عکّاس ایرانی بود.[۲][۳][۴][۵] کیارستمی به عنوان یکی از تأثیرگذارترین سینماگران جهان نیز شناخته میشد.[۶] او از سال ۱۹۷۰ میلادی در کار سینما شروع به فعالیت کرد و بیش از ۴۰ فیلم بلند، کوتاه و مستند ساخت. از مهمترین کارهایش میتوان به: سهگانهٔ کوکر، کلوزآپ (۱۹۹۰)، طعم گیلاس (۱۹۹۷)، و باد ما را خواهد برد (۱۹۹۹) اشاره کرد. او در دوره پایانی کارش به فیلمسازی بیرون از ایران روی آورد که حاصلش فیلمهایی مانند کپی برابر اصل (۲۰۱۰) و مثل یک عاشق (۲۰۱۲) بود.
کیارستمی علاوه بر سینما در کارهای دیگر هنری از جمله شعر، عکّاسی،[۷] چیدمان،[۸] موسیقی،[۹] طرّاحی گرافیک، طراحی و نقاشی نیز فعال بود. او را باید در زمرهٔ سینماگران جریان موسوم به موج نوی سینمای ایران و همتای سهراب شهید ثالث و پرویز کیمیاوی بهشمار آورد. سادگی،[۱۰][۱۱] استفاده از کودکان به عنوانِ نقش اول و قهرمانِ داستان، سبکِ مستندگونه،[۱۲] بهرهگیری از فضاهای روستایی، حذفِ کارگردان،[۱۳] شاعرانگی و نیز مکالمهٔ شخصیتها در سواری برخی از ویژگیهای فیلمهای کیارستمی است.
زندگی
کیارستمی در سالِ ۱۳۱۹ در تهران به دنیا آمد.[۱۴] او در مدرسهٔ جَم در قلهک با آیدین آغداشلو همدرس شد. نخستین تجربهٔ هنریِ او نقاشی بود. او این هنر را تا پایانِ دورانِ نوجوانی همچنان ادامه داد تا آنجا که در سن ۱۸ سالگی توانست در یک مسابقهٔ نقاشی برندهٔ جایزه شود. وی اندکی پس از این کامیابی در دانشکدهٔ هنرهای زیبای دانشگاه تهران پذیرفته شد.[۱۵] او در دانشگاه بیشتر به فراگیریِ نقاشی و طراحیِ گرافیک پرداخت و در هنگام تحصیل برای تأمین هزینههای زندگی به عنوان پلیس راهنمایی رانندگی مشغول به کار شد. کیارستمی از سال ۱۳۴۰ یعنی در دهه ۱۹۶۰ به عنوان نقاش تبلیغاتی در آتلیه ۷ و یکی دو مؤسسهٔ دیگر به کار طراحی جلد کتاب، پوستر و آگهیهای بازرگانی پرداخت، و بعدها به «تبلی فیلم» رفت. از سال ۱۳۴۶ در سازمان تبلیغاتی نگاره به طراحی و ساختن تیتراژ فیلم پرداخت که نخستین آنها عنوانبندیِ فیلم وسوسهٔ شیطان ساختهٔ محمّد زرّیندست بود. طراحی پوستر و ساخت عنوانبندیِ فیلمهای قیصر و رضا موتوری ساختهٔ مسعود کیمیایی را او انجام داد. مدتی بعد به دعوت فیروز شیروانلو، که مسئولیت امور سینمایی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان را داشت به کانون رفت و در سال ۱۳۴۹ فیلم کوتاه نان و کوچه را ساخت. در سال ۱۳۵۱ فیلم زنگ تفریح را ساخت و با ساخت فیلم مسافر در سال ۱۳۵۳ مطرح شد. او در سینمای بعد از انقلاب پایهگذار سینمایی شد که تا به حال فیلمسازان زیادی پیرو این نوع سینما، فیلم ساخته و مطرح شدهاند. عباس کیارستمی با فیلم طعم گیلاس در سال ۱۹۹۷ جایزه نخل طلای جشنواره فیلم کن را هم از آن خود کرده است.
کیارستمی از ۱۹۶۲ تا ۱۹۶۶ روی هم رفته ۱۵۰ آگهی بازرگانی برای تلویزیون ایران ساخت. او تا پایان دههٔ ۱۹۶۰ عنوانبندیِ فیلمهایی همچون قیصر ساختهٔ مسعود کیمیایی و طرح کتابهای کودکان را انجام داد.[۱۶][۱۷]
کیارستمی در ۱۹۶۹ با پروین امیرقلی ازدواج کرد و در سال ۱۹۸۲ از او جدا شد. آنها از این پیوند، صاحب دو پسر به نامهای احمد زادهٔ ۱۹۷۱ و بهمن ۱۹۷۸ شدند. فرزند دوم او بهمن کیارستمی در سال ۱۹۹۳ در سن ۱۵ سالگی مدیر فیلمبرداری و کارگردان شد و فیلم مستند سفری به دیار مسافر را ساخت.
کیارستمی پس از انقلابِ ۱۳۵۷ هم در ایران ماند. او بر این باور بود که «تصمیم به ماندن» مهمترین تصمیمِ او برای زندگیِ حرفهایش بوده است. او میگوید که حضور همیشگی اش در ایران و ملیت ایرانی توانایی او در ساخت فیلم را دو چندان کرده است، وی در این باره گفت:[۱۸]
اگر درختی را که ریشه در خاک دارد از جایی به جای دیگر ببرید، آن درخت دیگر میوه نمیدهد و اگر بدهد آن میوه دیگر به خوبی میوهای که در سرزمین مادریش میتواند بدهد نیست. این یک قانون طبیعت است. فکر میکنم اگر سرزمینم را رها کرده بودم درست مانند این درخت شده بودم.
او به دلیل حساسیت چشمانش به نور، معمولاً از عینک تیره استفاده میکرد.[۱۹]
فیلمسازی
کیارستمی، جز سرشناسیِ گسترده از دههٔ ۱۹۹۰ میلادی در اروپا، در ایران نیز محبوب و شناخته بود؛ بهطوریکه در رأیگیری از ۵۵ فیلمشناسِ ایرانی به سالِ ۱۳۸۱ کیارستمی همراهِ امیر نادری ششمین فیلمسازِ برترِ تاریخِ سینمای ایران شناخته شد.[۲۰]
دههٔ ۱۳۵۰
سال ۱۹۶۹، در سرآغاز دگرگونیهایی که گاهی موج نوی سینمای ایران مینامند و با فیلمهایی چون گاو و قیصر و آرامش در حضور دیگران و رگبار شناخته میشود، کیارستمی کمک کرد تا بخشی برای فیلمسازی در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان تهران ایجاد شود. فیلم دوازده دقیقهای نان و کوچه (۱۳۴۹)، ساختهٔ کیارستمی، سرآغاز همکاری کانون در ساخت فیلم بود. این فیلم کوتاه نئورئالیسم داستان بچه مدرسهای بیچارهای را روایت میکرد که گرفتار یک سگ شده بود. فیلم بعدی زنگ تفریح نام داشت که سال ۱۹۷۲ ساخته شد. کمکم کانون به کارگاهی مهم برای ساخت فیلمهای ایرانی تبدیل شد و نه تنها فیلمهای کیارستمی بلکه فیلمهایی چون دونده و باشو، غریبهٔ کوچک هم توسط همین کارگاه هنری ساخته شد.[۲۱] در دههٔ ۱۹۷۰ در هنگام نو شدن ادبی فرهنگی سینمای ایران، کیارستمی به فردگرایی در فیلمسازی روی آورد.[۲۲] هنگامی که دربارهٔ نخستین فیلم او سخن به میان آمد او چنین پاسخ داد:[۲۳]
نان و کوچه نخستین تجربهٔ سینمایی من بود و باید بگویم که بسیار دشوار بود. من مجبور بودم با یک بچهٔ بسیار کوچک، یک سگ و یک گروه فیلمسازی غیرحرفهای البته به جز مدیر فیلمبرداری که مدام غُر میزد و اعتراض میکرد کار کنم. خوب مدیر فیلمبرداری در صحنه حق داشت چون من از روش فیلمسازی که او بدان خو گرفته بود پیروی نمیکردم.
کیارستمی پس از فیلم تجربه ۱۹۷۳، فیلم مسافر را در سال ۱۹۷۴ ساخت. مسافر روایتگر داستان پسری ده ساله و پُر دردسر به نام قاسم جولایی (با بازی حسن دارابی) است که در یکی از شهرهای کوچک ایران زندگی میکند و میخواهد برای تماشای مسابقهٔ تیم فوتبال مورد علاقهاش به تهران برود او برای این کار، دوستان و همسایگانش را هم فریب میدهد و پس از چندین ماجراجویی در نهایت به موقع به ورزشگاه تهران میرسد. این فیلم، تصمیم پسر را به عنوان هدفش؛ و کوتاهیها و بیتفاوتیهایش را به صورت تأثیر رفتار او بر دیگران بهویژه نزدیکانش نمایش میدهد. این فیلم به بررسی رفتار آدمی و تعادل راستی و ناراستی میپردازد. فیلم ویژگیهای کیارستمی یعنی واقعگرایی، سادگی و سبک پیچیده و همچنین نوعی شیفتگی بین روح و جسم بشری را به نمایش گذاشت. مسافر، فیلمی زمینهساز در کارنامهٔ وی ارزیابی میشود، از این جهت که عناصری صوری و روایی در آن وجود دارد که تا به امروز، در همهٔ آثار کیارستمی مشترکند؛ و آن سبک مستندگونه و ادغام دو ویژگی پارادوکسال یعنی سادگی و پیچیدگی است.[۲۴]
سال ۱۹۷۵ کیارستمی دو فیلم کوتاه به نامهای من هم میتوانم و دو راه حل برای یک مسئله کارگردانی کرد. در آغاز سال ۱۹۷۶ فیلم رنگها و پس از آن فیلم پنجاه و چهار دقیقهای لباسی برای عروسی را به نمایش درآورد. لباسی برای عروسی داستان سه نوجوان را نمایش میدهد که بر سر یک لباس برای یک جشن عروسی با هم درگیر میشوند. این فیلم برنده دیپلم افتخار جشنواره بینالمللی فیلم مسکو و برنده دیپلم ویژه هیئت داوران و جایزه تلویزیون ملی ایران یازدهمین جشنواره بینالمللی فیلم کودکان و نوجوانان تهران شد.[۲۵]
دههٔ ۱۳۶۰
خانهٔ دوست کجا است داستان سادهای دربارهٔ یک پسر مدرسهای هشت سالهٔ باوجدان را روایت میکند که تلاش میکند دفترچه دوستش را که در روستای همسایه زندگی میکند به او بازگرداند وگرنه دوستش را از مدرسه بیرون میکنند. در طول این فیلم باورهای سنتی روستانشینان ایران نمایش داده شده است. کیارستمی این فیلم را از نگاه یک کودک میسازد. بهرهگیری شاعرانه از منظرههای روستایی ایران و همچنین نشان دادن واقعیت زندگی از نکتههای مورد توجه در این فیلم است.[۲۶]
منتقدان سه فیلم خانهٔ دوست کجاست؟ و زندگی و دیگر هیچ ۱۹۹۲ و زیر درختان زیتون ۱۹۹۴ را به سهگانهٔ کوکر مانند کردهاند چون هر سه فیلم، روستایی به نامِ کوکر در ایران را به تصویر میکشد. پایهٔ فیلم به زمینلرزه رودبار و منجیل (۱۳۶۹) مربوط میشود که در آن ۴۰٬۰۰۰ تن جانشان را از دست دادند. کیارستمی از نمادهای زندگی، مرگ، تغییر و دوام برای ارتباط سه فیلم استفاده میکند. این سهگانه در دههٔ ۱۹۹۰ در فرانسه و دیگر کشورها از جمله هلند، سوئد، آلمان و فنلاند بسیار خوش درخشید و با کامیابی روبرو شد.[۲۷]
دههٔ ۱۳۷۰
نخستین فیلم کیارستمی در دههٔ ۱۹۹۰ کلوزآپ نام داشت که روایتگر داستانی واقعی بود. داستان این فیلم مربوط به مردی شیفتهٔ سینما به نام حسین سبزیان بود که وارد یک خانواده میشود و خود را محسن مخملباف معرفی میکند. در پایان فیلم مخملباف واقعی پیدا میشود و سبزیان در دادگاه میگوید به دلیل علاقه به سینما دست به این کار زده است. بخشهایی از این فیلم مستند و بخشی از آن استودیویی است.[۲۸][۲۹] کیارستمی برای این ساختهاش در نزد جامعه غرب شناخته تر شد و فیلمش در سراسر اروپا به نمایش درآمد و مورد تحسین قرار گرفت. کلوزآپ در سال ۲۰۱۲ نیز توسط نشریهٔ سایت اند ساوند در فهرست ۵۰ فیلم برتر تاریخ سینما قرار گرفت و جایزه فیپرِشی جشنواره بینالمللی فیلم استانبول و جایزه ویژه منتقدان جشنواره بینالمللی فیلم مونترال را به دست آورد. نانی مورتی در سال ۱۹۹۶ فیلم کوتاهی با نام روز افتتاحیه کلوزآپ دربارهٔ نمایش کلوزآپ در رم ساخت.[۳۰]
وی در همین سال نشان شوالیه هنر و ادب فرانسه را دریافت کرد. کیارستمی در ۱۹۹۲ فیلم زندگی و دیگر هیچ را ساخت و برنده جایزه بخش نوعی نگاه در چهل و پنجمین جشنواره فیلم کن شد. به بیان منتقدان، این فیلم یکی از سهگانهٔ کوکر یا سهگانهٔ زلزله بود. این فیلم دربارهٔ یک پدر و پسر است که چند روز پس از زلزلهٔ ۱۹۹۰ یا ۱۳۶۹ کوکر، از تهران به این منطقه میروند تا از سلامتی دو پسر جوان که در زلزله بودهاند، با خبر شوند. آنها در جریان سفر به این منطقه با بازماندگان زلزله روبرو میشوند که چگونه در سختی به زندگی خود ادامه میدهند.[۳۱][۳۲][۳۳] کیارستمی در آن سال برندهٔ جایزهٔ روبرتو روسلینی شد. این نخستین جایزهٔ تخصصی بود که او برای کارگردانی یک فیلم دریافت میکرد. زیر درختان زیتون آخرین فیلم از سهگانهٔ کوکر بود.[۳۴] بعدها کیارستمی فیلمنامهٔ سفر و بادکنک سفید را برای همکارِ سابقش، جعفر پناهی، نوشت.[۳۵]
طعم گیلاس فیلم بعدی کیارستمی در سال ۱۹۹۷ بود. این فیلم مورد تحسین منتقدان و سینماگران قرار گرفت. کیارستمی جایزهٔ نخل طلایی جشنواره فیلم کن ۱۹۹۷ و جایزهٔ بهترین فیلم خارجی انجمن منتقدان فیلم بوستون را برای طعم گیلاس به دست آورد و مورد تحسین جهانیان قرار گیرد. مجله تایم در سال ۲۰۰۴ نیز این فیلم را به عنوان یکی از ۱۰ فیلم برتر تاریخ کن نامید. طعم گیلاس در ادامه به عنوان بهترین فیلم خارجی زبان انجمن ملی منتقدان فیلم نیز انتخاب شد. مجموعه کرایتریون در ۱ ژوئن ۱۹۹۹ این فیلم را به عنوان یک فیلم منحصر به فرد اعلام کرد.[۳۶] این فیلم دربارهٔ مردیست که قصد خودکشی دارد.[۳۷]
کیارستمی در سال ۱۹۹۹ فیلم باد ما را خواهد برد را جلوی دوربین برد. وی برای این فیلم نامزد دریافت جایزهٔ شیر طلایی جشنواره فیلم ونیز بود اما موفق به کسب جایزهٔ شیر نقرهای شد. همچنین این فیلم، برندهٔ جایزهٔ فیپرشی جشنواره فیلم ونیز گردید و به عنوان یکی از صد اثر برتر سینمای جهان در دهه گذشته از نگاه برگزارکنندگان جشنواره بینالمللی فیلم تورنتو انتخاب شد. داستان فیلم در مورد گروهی روزنامهنگار است که برای تولید فیلمی مستند از آئین سوگواری به روستایی در کردستان میروند. اما پیرزنی که قرار است بمیرد، نمیمیرد.[۳۸] یکی از جذابیتهای فیلم، این بود که بیشتر شخصیتهای آن جلوی دوربین ظاهر نمیشدند و فقط صدای آنها شنیده میشود.[۳۹]
دههٔ ۱۳۸۰
سالِ ۲۰۰۱ میلادی کیارستمی و همکارش سیفالله صمدیان به درخواستِ صندوق بینالمللی توسعه کشاورزی سازمان ملل متحد برای ساختِ فیلمی مستند دربارهٔ یتیمانِ اوگاندا به کامپالا سفر کردند. وی ده روز در آنجا ماند و مستند ایبیسی آفریقا را ساخت. هدف اصلی سفر در ابتدا، آمادگی برای ساخت فیلمی بلند بود، ولی کیارستمی ویرایش کامل فیلم را از طریق قطعههای ویدیوئی به دستآمده تمام کرد.[۴۰]
جف اندرو منتقد کمپانی تایم اوت، در مورد فیلم کیارستمی میگوید: «مانند ۴ اثر قبلیاش، این فیلم هم در مورد مرگ نیست ولی در مورد مرگ و زندگی است: دربارهٔ اینکه آنها چگونه با هم ارتباط دارند و ما چه نگرشی را در مورد همزیستی آنان داریم.»[۴۱]
در سال ۲۰۰۲ میلادی، کیارستمی فیلم ده را کارگردانی کرد. در این فیلم زنی درون خودرویی نشسته است و در ده سکانس با ده شخص گفتگوهایی انجام میدهد و نمایی از زندگی زن امروزی در ایران را نشان میدهد. در این فیلم شخصیت اصلی داستان با پسرش، خواهرش، یک عروس آینده، یک روسپی و پیرزنی مذهبی گفتگو میکند. این سبک فیلمسازی توسط بسیاری از منتقدان حرفهای همچون آو اسکات مورد تجلیل قرار گرفت. اسکات در نیویورک تایمز مینویسد: «کیارستمی علاوه بر اینکه شناختهشدهترین کارگردان ایرانی در سطح بینالمللی در دههٔ گذشته بوده است، جزو پیشروان سینمای خودرو نیز هست … او میداند خودرو مکانیست برای تفکر، مشاهده و بالاتر از همه، صحبت کردن.».[۴۲]
در سال ۲۰۰۳ میلادی، کیارستمی فیلم پنج را کارگردانی کرد. فیلمی شاعرانه، بدون هیچ دیالوگ و شخصیتی، فیلمی که هر بخشش تنها یک نمای طولانی ثابت است که حدود ده تا بیست دقیقه طول میکشد و جمعاً این مجموعهٔ یک ساعت و پانزده دقیقهای را میسازد. کیارستمی قبل از نمایش فیلم از تماشاگران خواست که اگر خسته شدند، لطفاً سالن را ترک نکنند، چشمانشان را ببندند و فقط به صداها گوش کنند: «شما این شانس را دارید که فیلمهای دیگری را در سینماهای دیگر و در زمانهای دیگر ببینید، اما این فیلم، برای اولین بار، و امیدوارم نه برای آخرین بار به نمایش گذاشته میشود و من مطمئنم که شما موفق به تماشای چنین فیلمی در هیچ سینمایی نخواهید شد پس تا آخر بنشینید و تمام آن را ببینید.» فیلم دارای ۵ قسمت است و با نماهایی طولانی که بهصورت پی در پی با دوربین دی وی بر روی دست در امتداد سواحل شهر خیخن در استان آستوریاس اسپانیا فیلمبرداری شد. جف اندرو در مورد فیلم گفت: «این فیلم بیش از چند تصویر زیباست». او میافزاید: «با چینشی منظم شامل رنگین کمانی از روایتهای انتزاعی و احساسی هستند که از جدایی و کنج خلوت بهسوی جامعه، از حرکت به سوی سکون، از سکوتی نسبی به صدا و آواز، روشنایی به تاریکی و دوباره از تاریکی به روشنایی حرکت میکنند و به نوزایی و تجدید حیات پایان میپذیرند.»[۴۳]
سالِ ۲۰۰۴ میلادی ۱۰ روی ده را ساخت: فیلمی مستند که در حینِ رانندگی گرفته بود و ده درس دربارهٔ ساختِ فیلم را به مخاطب توضیح میداد. سراسرِ فیلم توسّطِ دوربینی ثابت که در ماشین نصب شدهبود گرفته شد که یادآور شیوهٔ فیلمبرداریِ طعم گیلاس و ده بود. در سالهای ۲۰۰۵ و ۲۰۰۶ میلادی فیلمِ جادههای کیارستمی را کارگردانی کرد: مستند ۳۲ دقیقهای، ترکیبی از تصویر و شعر و موسیقی که با فیلمهای سیاه و سفید ساخته شده است.[۴۴]
در سال ۲۰۰۵ میلادی او در ساخت فیلمِ سهاپیزودیِ بلیتها با ارمانو اولمی و کن لوچ همکاری کرد. هر سه اپیزود، از جمله اپیزودی که کیارستمی ساخت، در قطاری در حال عبور از ایتالیا اتفاق میافتاد. در نوامبر ۲۰۰۷ گاردین در گزارشی کیارستمی را در رتبهٔ ششمِ چهل کارگردان برتر معاصر سینمای جهان قرار داد.[۴۵]
در سال ۲۰۰۸ میلادی فیلم شیرین توسط کیارستمی کارگردانی شد. این فیلم تصویرگر نگاه ۱۱۳ بازیگر زن، بدون هیچ سخنی به دوربین فیلمبرداری است، در حالی که صداهایی از قرائت داستانِ خسرو و شیرین نظامی گنجوی بازنوشتهٔ محمّد رحمانیان به گوش میرسد. همهٔ بازیگران فیلم، بهجز ژولیت بینوش، ایرانی و همگی از هنرپیشگان حرفهای سینما هستند. این فیلم نامزد جایزه بهترین فیلم خارجی زبان جشنواره فیلم ونیز در سال ۲۰۰۸ شد.[۴۶][۴۷]
دههٔ ۱۳۹۰
کپی برابر اصل ۲۰۱۰ با هنرنمایی ژولیت بینوش که در توسکانی فیلمبرداری شد، نخستین فیلم کیارستمی بود که در خارج از ایران تولید و فیلمبرداری میشد.[۴۸] این فیلم از داستان رویارویی یک زن فرانسوی با یک مرد انگلیسی سخن میگفت. این فیلم در سال ۲۰۱۰ در جشنوارهٔ فیلم کن پذیرفته شد. پیتر بردشاو از گاردین این فیلم را «عجیب و جذاب» توصیف کرده بود و گفته بود که کپی برابر اصل به پردازش نمای یک ازدواج میپردازد ژولیت بینوش در این فیلم نقش زنی پرانرژی ولی با رفتارهایی ساختگی و گیجکننده یا به عبارت سادهتر زنی عجیب را دارد - آدمی تحصیل کرده که به نظر در زمینههایی ناموفق است. او نتیجهگیری کرده بود که «این کار، بهطور قطع یک نمونه از تکنیکهای ترکیبی کیارستمی بوده است که لزوماً نمونهٔ موفقی نیست.»[۴۹] در مقابل راجر ایبرت فیلم کیارستمی را برجسته دانسته و به این نکته اشاره کرده است که: «روش کیارستمی در پدیدآوردن فضا و دادن حس به فیلم برجسته است.»[۵۰]
داوری در جشنوارهها
کیارستمی در سال ۲۰۰۵ سرپرست داوران در بخش دوربین طلایی جشنوارهٔ فیلم کن بود. او در سال ۱۹۸۵ در جشنوارهٔ فیلم ونیز در سال ۱۹۹۰ در جشنوارهٔ فیلم لوکارنو در سال ۱۹۹۶ در جشنوارهٔ فیلم سنسباستین، در سال ۲۰۰۰ در جشنواره فیلم کارلووی واری، در سال ۲۰۰۴ در جشنواره فیلم سائو پائولو، در سال ۲۰۰۷ در جشنوارهٔ فیلم کانال بیو به عنوان سرپرست داوران و در سال ۲۰۱۱ در جشنواره فیلم کاستندورف به داوری پرداخت. او در بسیاری از جشنوارههای فیلم در سراسر اروپا مانند جشنوارهٔ فیلم استوریل پرتغال، بهطور مرتب حضور داشت.[۵۱]
عقاید و نظرها
عقایدِ سیاسی
کیارستمی با اشاره به دو مشارکت سیاسی خود در سن ۱۵ سالگی و همچنین در انقلاب سال ۱۳۵۷، گفتهبود که دیگر هیچگاه مشارکت سیاسی نخواهد داشت او همچنین انقلاب را دارای انگیزههای مشروع ولی غیر عقلانی و احساسی میدانست که باعث از بین رفتن قانونگرایی میشود.[۵۲] او در مصاحبهای در سال ۲۰۰۷ دربارهٔ محمود احمدینژاد گفت: «من فکر میکنم او کارش را خوب انجام نداد. او با وعدهٔ رفع مشکلات اقتصادی به قدرت رسید که هیچکدام از آنها را عملی نکرد.»[۵۳]
در جواب نامهٔ سرگشادهٔ بهمن قبادی به عباس کیارستمی، کیارستمی اذعان داشت که وی با فیلمهای شعاری سیاسی موافق نیست چون فیلمهای سیاسی تاریخ مصرف دارند و ارزش هنر را پایین میآورند. کیارستمی در جشنوارهٔ فیلم سان فرانسیسکو سال ۲۰۰۰ جایزهٔ آکیرا کوروساوا خود را برای یک عمر فعالیت هنری در سینمای ایران به بهروز وثوقی هدیه داد.[۵۴][۵۵]
پانویس
ارجاعات
- ↑ دادخواهی بر سر میراث فرهنگی کیارستمی
- ↑ Simonian, Abbas Kiarostami.
- ↑ Ranking for Film Directors.
- ↑ بهنود، کیارستمی، تصویر یک استثنا.
- ↑ Panel of critics, best directors.
- ↑ بیبیسی، ششمین کارگردان برتر.
- ↑ رکوردزنی عکس کیارستمی.
- ↑ ماهرویان، گفتگو با عباس کیارستمی.
- ↑ تجربه تازه عباس کیارستمی.
- ↑ ریاحی، عباس کیارستمی.
- ↑ گلستان، نگاهی به فیلم پنج.
- ↑ ماهرویان، گفتگو با عباس کیارستمی.
- ↑ عبداللهزاده، رد پای کیارستمی در برلین.
- ↑ عباس کیارستمی.
- ↑ Holland، Abbas Kiarostami.
- ↑ Holland، Abbas Kiarostami.
- ↑ Hayes، Kiarostami's journey.
- ↑ Jeffries، Landscapes of the mind.
- ↑ Siletz، Besides censorship.
- ↑ فراستی، «بهترینهای عمر ما»، ۷۳.
- ↑ Holland، Abbas Kiarostami.
- ↑ Dabashi، Iranian Cinema.
- ↑ Parhami، Kiarostami in Conversation.
- ↑ Parkinson، Abbas Kiarostami Season.
- ↑ Films by Abbas Kiarostami.
- ↑ Holland، Abbas Kiarostami.
- ↑ Parkinson، Abbas Kiarostami Season.
- ↑ Gonzalez، Close Up.
- ↑ Anderson، Holding a Mirror.
- ↑ Gupta، Celebrating film-making.
- ↑ Holland، Abbas Kiarostami.
- ↑ Heilman، Life and Nothing More.
- ↑ Rosenbaum، Fill In The Blanks.
- ↑ Bransford، Days in the Country.
- ↑ Holland، Abbas Kiarostami.
- ↑ Taste of Cherry.
- ↑ Santas، Concepts of Suicide.
- ↑ Parkinson، Abbas Kiarostami Season.
- ↑ Andrew، Abbas Kiarostami.
- ↑ Andrew، Abbas Kiarostami.
- ↑ Andrew، Abbas Kiarostami.
- ↑ Holland، Abbas Kiarostami.
- ↑ Andrew، Abbas Kiarostami.
- ↑ Ginsberg and Lippard, Historical Dictionary, 236.
- ↑ بیبیسی، ششمین کارگردان برتر.
- ↑ Young، Shirin.
- ↑ Pulver، Film Review.
- ↑ Ginsberg and Lippard, Historical Dictionary, 236.
- ↑ Bradshaw, Certified Copy Review.
- ↑ Ebert, Movie Yearbook 2012, 93.
- ↑ Vivarelli, Kiarostami to Capalbio jury.
- ↑ Jaggi، A life in cinema.
- ↑ Solomon، Kiarostam Tales From Tehran.
- ↑ Stone، Not Quite a Memoire.
- ↑ Lambert، 43rd Annual San Francisco.
منابع
- کیارستمی؛ پشت و روی واقعیت؛ نوشتهٔ یوسف اسحاقپور، ترجمهٔ محمدرضا شیخی، نشر شورآفرین، ۱۳۹۸
- سینمای عباس کیارستمی؛ نوشتهٔ آلبرتو النا، ترجمهٔ زهرا میرآخورلی- فرامرز آشنای قاسمی، نشر نارنج (۱۳۹۷)
- «کیارستمی سفیر فرهنگی ایران». جهانی خبر. دریافتشده در ۲۲ فروردین ۱۴۰۰.
- عباس کیارستمی و فیلم _ فلسفه؛ نوشتهٔ مَتیو اَبوت، ترجمهٔ صالح نجفی، نشر لِگا (۱۳۹۶)
- سینمای عباس کیارستمی نوشته جاناتان رزنبام و مهرناز سعید وفا[۱]
- بداهت فیلم، ژان لوک نانسی
- عباس کیارستمی و درسهایی از سینما، نوشته محمودرضا ثانی، با مقدمه ژان کلود کریر، انتشارات معین[۲]
- سینمای عباس کیارستمینوشته روبرت صافاریان، انتشارات روزنه[۳]
- پاریس- تهران: سینمای عباس کیارستمی، نوشته مراد فرهادپور، مازیار اسلامی (۱۳۸۷)
- کریمی، ایرج (۱۳۶۵). عباس کیارستمی، فیلمساز رئالیست. تهران: آهو.
- صفاریان، ناصر, ویراستار (۱۳۹۱). مردی که شبیه شعر خود نیست. تهران: نشر ثالث. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۳۸۰-۷۴۷-۴.
- نوعی نگاه، عباس کیارستمی: ده روی ده (درسهای سینما)
- پنج (دربارهٔ ساخت فیلم)، کارگاه فیلمسازی، به کوشش دری رضایی (۱۳۸۹)
- وقتی پروست با کیارستمی چای مینوشد، نوشته کوروش رنجبر (۱۳۸۹)
- خوانشی پساساختگرا از آثار عباس کیارستمی، نوشته فریده آفرین و امیرعلی نجومیان (۱۳۸۹)
- مجموعه مقالات در نقد و معرفی آثار عباس کیارستمی، به اهتمام زاون قوکاسیان (۱۳۷۵)
- منقار باز پرنده: سینمای عباس کیارستمی، آرش سنجابی، انتشارات کتاب آمه (۱۳۹۲)
- طعم گیلاس، نوشته سعید عقیقی، انتشارات فرشاد، نشر قطره (۱۳۷۸)
- طرحی از دوست نگاهی به زندگی و آثار فیلمساز اندیشمند عباس کیارستمی، نوشته محمد شعبانی پیرپشته، نشر روزنه (۱۳۷۶)
- سینماگران ایران: عباس کیارستمی، نوشته عباس بهارلو، انتشارات نوروز هنر (۱۳۷۹)
- خانهای با شیروانی قرمز نوشته مرجان صائبی
- «بزرگداشت کیارستمی در پرتغال». همشهری. تهران (۳۳۲۵). ۱۳۸۲. دریافتشده در ۱۶ سپتامبر ۲۰۱۳.
- «تجربه تازه عباس کیارستمی: اپرای موتسارت». رادیو فردا. ۱۳۸۶. دریافتشده در ۱۶ سپتامبر ۲۰۱۳.
- «رکوردزنی عکس کیارستمی در حراج کریستی». رادیو زمانه. ۱۳۸۷. دریافتشده در ۱۶ مه ۲۰۰۸.
- «عباس کیارستمی». سازمان توسعه سینمایی سوره. ۲۰۱۳. دریافتشده در ۱۶ مه ۲۰۰۸.
- بهرامی، نگار (۱۳۸۷). «تناولی مرد دو و نیم میلیون دلاری هنر ایران شد». بیبیسی فارسی. دریافتشده در ۱۶ سپتامبر ۲۰۱۳.
- بهنود، مسعود (۲۰۰۵). «کیارستمی، تصویر یک استثنا». بیبیسی فارسی. دریافتشده در ۱۶ مه ۲۰۰۸.
- بیبیسی (۲۰۰۳). «کیارستمی ششمین کارگردان برتر جهان». بیبیسی فارسی. دریافتشده در ۱۶ مه ۲۰۰۸.
- پارسی، لادن (۱۳۸۶). «حافظ، این بار به روایت عباس کیارستمی». بیبیسی فارسی. دریافتشده در ۱۶ سپتامبر ۲۰۱۳.
- ریاحی، مرجان (۱۳۶۸). «عباس کیارستمی: ریالی به سینمای ایران بدهکار نیستم». پایگاه خبری فیلم کوتاه. بایگانیشده از اصلی در ۲۲ اکتبر ۲۰۰۷. دریافتشده در ۱۶ سپتامبر ۲۰۱۳.
- عبداللهزاده، مهدی (۱۳۸۶). «رد پای کیارستمی در برلین». رادیو زمانه. دریافتشده در ۱۶ سپتامبر ۲۰۱۳.
- فراستی، مسعود (۱۳۸۱). «بهترینهای عمر ما: بهترین فیلمها و فیلمسازان تاریخ سینما از نگاه ۵۵ منتقد سینمایی». نقد سینما (۳۳): ۷۲–۸۷.
- کیمیایی، مسعود (۱۳۷۸). «بازجویی سعید امامی از کیمیایی و بیضایی». ضمیمه گزارش فیلم (۱۴۱): ۸–۲۳.
- گلستان، شاهرخ (۲۰۰۳). «اهدای دکترای افتخاری به کیارستمی». بیبیسی فارسی. دریافتشده در ۱۶ سپتامبر ۲۰۱۳.
- گلستان، شاهرخ (۲۰۰۴). «نگاهی به فیلم پنج، ساخته عباس کیارستمی». بیبیسی فارسی. دریافتشده در ۱۶ سپتامبر ۲۰۱۳.
- ماهرویان، پوریا (۲۰۰۵). «گفتگو با عباس کیارستمی به مناسبت بررسی آثار او در لندن». بیبیسی فارسی. دریافتشده در ۱۶ مه ۲۰۰۸.
- بویری، محمد. «نگاهی به کارنامه عکاسی عباس کیارستمی». تیتر هنر. دریافتشده در ۱۰ آذر ۱۳۹۸.
- "Festival de Cannes: Taste of Cherry". festival-cannes.com (به انگلیسی). 1997. Retrieved 2009–09–23.
{{cite web}}
: Check date values in:|تاریخ بازبینی=
(help); More than one of|کد زبان=
و|زبان=
specified (help) - "Films by Abbas Kiarostami" (به انگلیسی). Stanford University. 1999. Archived from the original on 19 February 2008. Retrieved 5 December 2012.
{{cite web}}
: More than one of|کد زبان=
و|زبان=
specified (help) - "2002 Ranking for Film Directors" (به انگلیسی). British Film Institute. 2002. Archived from the original on 12 March 2012. Retrieved 2007–02–23.
{{cite web}}
: Check date values in:|تاریخ بازبینی=
(help); More than one of|کد زبان=
و|زبان=
specified (help) - Anderson, Jeffrey M. (2000). "Close-Up: Holding a Mirror up to the Movies" (به انگلیسی). Combustible Celluloid. Retrieved 2007–02–22.
{{cite web}}
: Check date values in:|تاریخ بازبینی=
(help); More than one of|کد زبان=
و|زبان=
specified (help) - Andrew, Geoff (2005). "Abbas Kiarostami, interview" (به انگلیسی). London: Guardian Unlimited. Archived from the original on 14 March 2010. Retrieved 2010–04–12.
{{cite news}}
: Check date values in:|تاریخ بازبینی=
(help); More than one of|کد زبان=
و|زبان=
specified (help) - Bradshaw, Peter (2010). "Certified Copy Review" (به انگلیسی). The Guardian. Retrieved 2012–02–17.
{{cite news}}
: Check date values in:|تاریخ بازبینی=
(help); Italic or bold markup not allowed in:|ناشر=
(help); More than one of|کد زبان=
و|زبان=
specified (help) - Bransford, Stephen (2003). "Days in the Country: Representations of Rural Space..." (به انگلیسی). Sense of Cinema.
{{cite web}}
: More than one of|کد زبان=
و|زبان=
specified (help) - Dabashi, Hamid (2002). "Notes on Close Up – Iranian Cinema: Past, Present and Future" (به انگلیسی). Strictly Film School. Archived from the original on 17 February 2007. Retrieved 2007–02–23.
{{cite web}}
: Check date values in:|تاریخ بازبینی=
(help); More than one of|کد زبان=
و|زبان=
specified (help) - Ebert, Roger (2011). Roger Ebert's Movie Yearbook 2012 (به انگلیسی). Andrews McMeel Publishing.
{{cite book}}
: More than one of|کد زبان=
و|زبان=
specified (help) - Ebert, Roger (1998). "Taste of Cherry" (به انگلیسی). Ebert Digital LLC. Retrieved 16 Sep 2013.
{{cite web}}
: More than one of|کد زبان=
و|زبان=
specified (help) - Esfandiary, Shahab (2012). Iranian Cinema and Globalization: National, Transnational, and Islamic Dimensions. Intellect Ltd. ISBN 978-1-84150-470-4.
- Ginsberg, Terri; Lippard, Chris (2010). /9780810860902 "Historical Dictionary of Middle Eastern Cinema" (به انگلیسی). Scarecrow Press.
{{cite web}}
: Check|پیوند=
value (help); More than one of|کد زبان=
و|زبان=
specified (help) - Gonzalez, Ed (2002). "Close Up" (به انگلیسی). Slant Magazine.
{{cite web}}
: More than one of|کد زبان=
و|زبان=
specified (help) - Gupta, Hemangini (2005). "Celebrating film-making" (به انگلیسی). The Hindu. Archived from the original on 5 August 2009. Retrieved 13 January 2013.
{{cite web}}
: More than one of|کد زبان=
و|زبان=
specified (help) - Hayes, Ed (2002). "۱۰ x Ten: Kiarostami's journey" (به انگلیسی). Open Democracy. Archived from the original on 9 January 2007. Retrieved 2007–02–23.
{{cite web}}
: Check date values in:|تاریخ بازبینی=
(help); More than one of|کد زبان=
و|زبان=
specified (help) - Heilman, Jeremy (2002). "Life and Nothing More… (Abbas Kiarostami) ۱۹۹۱" (به انگلیسی). MovieMartyr.
{{cite web}}
: More than one of|کد زبان=
و|زبان=
specified (help) - Holland, Robin (2007). "Abbas Kiarostami: Biography" (به انگلیسی). Zeitgeist, the spirit of the time. Archived from the original on 18 February 2007. Retrieved 2007–02–23.
{{cite web}}
: Check date values in:|تاریخ بازبینی=
(help); More than one of|کد زبان=
و|زبان=
specified (help) - Jaggi, Maya (13 June 2009). "A life in cinema: Abbas Kiarostami" (به انگلیسی). The Guardian. Retrieved 16 Sep 2013.
{{cite web}}
: More than one of|کد زبان=
و|زبان=
specified (help)نگهداری یادکرد:تاریخ و سال (link) - Jeffries, Stuart (2005). "Landscapes of the mind" (به انگلیسی). London: Guardian Unlimited. Retrieved 2007–02–28.
{{cite news}}
: Check date values in:|تاریخ بازبینی=
(help); More than one of|کد زبان=
و|زبان=
specified (help) - Lambert، Jeff (۲۰۰۰). «43rd Annual San Francisco International Film Festival». Sense of Cinema. بایگانیشده از اصلی در ۲۵ دسامبر ۲۰۱۰. دریافتشده در ۳۰ نوامبر ۲۰۱۲.
- Panel of critics (2006). "The world's 40 best directors" (به انگلیسی). London: Guardian Unlimited. Retrieved 2007–02–23.
{{cite news}}
: Check date values in:|تاریخ بازبینی=
(help) - Parhami, Shahin (2004). "A Talk with the Artist: Abbas Kiarostami in Conversation" (به انگلیسی). Synoptique. Retrieved 2007–02–23.
{{cite web}}
: Check date values in:|تاریخ بازبینی=
(help); More than one of|کد زبان=
و|زبان=
specified (help) - Parkinson, David (2005). "Abbas Kiarostami Season" (به انگلیسی). BBC. Retrieved 2007–02–23.
{{cite web}}
: Check date values in:|تاریخ بازبینی=
(help); More than one of|کد زبان=
و|زبان=
specified (help) - Pulver, Andrew (۲۰۰۸). "Film Review: Shirin" (به انگلیسی). Guardian. Retrieved 2012–02–17.
{{cite news}}
: Check date values in:|تاریخ بازبینی=
(help); Italic or bold markup not allowed in:|ناشر=
(help); More than one of|کد زبان=
و|زبان=
specified (help) - Rosenbaum, Jonathan (1997). "Fill In The Blanks" (به انگلیسی). Chicago Reader. Archived from the original on 26 October 2007. Retrieved 13 January 2013.
{{cite web}}
: More than one of|کد زبان=
و|زبان=
specified (help) - Santas, Constantine (2000). "Concepts of Suicide in Kiarostami's Taste of Cherry" (به انگلیسی). Sense of Cinema. Archived from the original on 3 December 2008. Retrieved 14 July 2013.
{{cite web}}
: More than one of|کد زبان=
و|زبان=
specified (help) - Siletz, Ari (2006). "Besides censorship" (به انگلیسی). Iranian.com. Retrieved 2007–02–27.
{{cite web}}
: Check date values in:|تاریخ بازبینی=
(help); More than one of|کد زبان=
و|زبان=
specified (help) - Simonian, Karen (2002). "Abbas Kiarostami Films Featured at Wexner Center" (PDF) (به انگلیسی). Wexner center for the art. Archived from the original (PDF) on 10 July 2007. Retrieved 2007–02–23.
{{cite web}}
: Check date values in:|تاریخ بازبینی=
(help); More than one of|کد زبان=
و|زبان=
specified (help) - Solomon, Deborah (March 11, 2007). "Questions for Abbas Kiarostam Tales From Tehran" (به انگلیسی). The New York Times. Retrieved 16 Sep 2013.
{{cite web}}
: More than one of|کد زبان=
و|زبان=
specified (help)نگهداری یادکرد:تاریخ و سال (link) - Stone, Judy (2007). "Not Quite a Memoire" (به انگلیسی). Firouzan Films. Retrieved 2007–02–23.
{{cite web}}
: Check date values in:|تاریخ بازبینی=
(help); More than one of|کد زبان=
و|زبان=
specified (help) - Vivarelli, Nick (2007). "Kiarostami to head Capalbio jury" (به انگلیسی). Variety.com. Archived from the original on 30 October 2007. Retrieved 2007–06–16.
{{cite news}}
: Check date values in:|تاریخ بازبینی=
(help); More than one of|کد زبان=
و|زبان=
specified (help) - Young, Deborah (۲۰۰۸). "Iranian film "Shirin" a rewarding challenge" (به انگلیسی). Hollywood Reporter via Reuters. Archived from the original on 13 November 2012. Retrieved 2012–07–17.
{{cite news}}
: Check date values in:|تاریخ بازبینی=
(help); Italic or bold markup not allowed in:|ناشر=
(help); More than one of|تاریخ بایگانی=
و|archive-date=
specified (help); More than one of|پیوند بایگانی=
و|archive-url=
specified (help); More than one of|کد زبان=
و|زبان=
specified (help)
- ↑ http://www.ibna.ir/fa/doc/tolidi/238120/فیلمساز-جهانی-ایران-پاریس-درگذشت-مروری-آثار-مکتوب-عباس-کیارستمی
- ↑ «نسخه آرشیو شده». بایگانیشده از اصلی در ۱۴ سپتامبر ۲۰۱۶. دریافتشده در ۲۱ ژوئیه ۲۰۱۶.
- ↑ «نسخه آرشیو شده». بایگانیشده از اصلی در ۱۰ ژوئیه ۲۰۱۶. دریافتشده در ۲۱ ژوئیه ۲۰۱۶.
- عباس کیارستمی
- افسران لژیون دونور
- اهالی تهران
- اهالی قلهک
- برندگان جایزه آکیرا کوروساوا
- برندگان جایزه روبرتو روسلینی
- برندگان جایزه فرانسوا تروفو
- برندگان جایزه کنراد وولف
- برندگان سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی
- برندگان مدال طلای فلینی
- بشردوستان اهل ایران
- تدوینگران اهل ایران
- دارندگان لژیون دونور
- دانشآموختگان دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران
- دانشآموختگان دانشگاه تهران
- درگذشتگان ۱۳۹۵
- درگذشتگان ۲۰۱۶ (میلادی)
- درگذشتگان به علت سرطان در فرانسه
- درگذشتگان به علت سرطان معدهایرودهای
- زادگان ۱۳۱۹
- زادگان ۱۹۴۰ (میلادی)
- شاعران اهل تهران
- شاعران سده ۲۰ (میلادی) اهل ایران
- شاعران سده ۲۱ (میلادی) اهل ایران
- شاعران مرد اهل ایران
- طراحان گرافیک اهل ایران
- عکاسان اهل ایران
- فیلمنامهنویسان اهل ایران
- کارکنان کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان
- کارگردانان برنده جایزه نخل طلا
- کارگردانان برنده نخل طلا
- کارگردانان فیلم انگلیسیزبان
- کارگردانان فیلم اهل ایران
- کارگردانان فیلم ایتالیاییزبان
- کارگردانان فیلم فرانسویزبان
- کارگردانان فیلمهای فارسیزبان
- گرافیستها
- گلچینشناسان
- مستندسازان اهل ایران
- نویسندگان هنرمند
- هنرمندان معاصر اهل ایران