علی بن حامد کوفی

از اسلامیکال
پرش به ناوبری پرش به جستجو

علی بن حامد کوفی (زادهٔ ۵۵۵ قمری در کوفه) شاعر پارسی‌گوی ایرانی است که در قرن هفتم هجری به سند آمد و سکنی گزید.[۱]

زندگی

چون علی‌بن حامد کوفی هنگام ترجمهٔ چچ‌نامه در ۶۱۳، ۵۸ ساله بوده، احتمالاً حدود ۵۵۵ متولد شده است.[۲] خاندان وی، چنان‌که نسبتش به کوفی نشان می‌دهد، اصالتاً اهل کوفه بودند و علی‌بن حامد هم در آن‌جا به دنیا آمد و پرورش یافت. وی اوایل عمرش را در زادگاهش در «فراغت و نعمت» گذراند. در دههٔ نخست سدهٔ هفتم، هنگامی که حدود پنجاه سال داشت، به سبب حوادث ناگوار، وطن را ترک کرد و به سند رفت و در ابتدای فرمانروایی ناصرالدین قُباچه (حک:۶۰۲–۶۲۴) در شهر اُچ، پایتخت وی، سکنی گزید.[۳][۴] علی‌بن حامد نزد شرف‌الملک رضی‌الدین ابوبکربن محمد اشعری، وزیر ناصرالدین قُباچه، تقرب یافت و تا وی زنده بود، در حمایت او زندگی کرد. با درگذشت شرف‌الملک و به وزارت رسیدن پسرش، عین‌الملک فخرالدین حسین اشعری، اوضاع علی‌بن حامد به سبب رقابت و ستیزهٔ حاسدان دگرگون شد و با سختی مواجه گردید. از این‌رو، در ۶۱۳ کارهایی را که در دست داشت رها کرد و به مطالعه پرداخت. وی در اندیشهٔ تألیف کتابی دربارهٔ فتح سند به دست مسلمانان، از اُچ به شهرهای اَرور و بَکَّر (بَهکَر) رفت. او با مولانا قاضی اسماعیل‌بن علی‌بن محمد ثقفی، از بازماندگان محمدبن قاسم ثقفی (فاتح سند، متوفی ح ۹۸)، ملاقات کرد و ثقفی کتابی به عربی دربارهٔ فتح هند و بلاد سند به علی‌بن حامد نشان داد. این کتاب به خط یکی از اجداد ثقفی رونویسی یا تألیف شده بود. علی‌بن حامد این کتاب را از عربی به فارسی ترجمه کرد و به عین‌الملک فخرالدین، وزیر ناصرالدین قباچه، تقدیم نمود.[۵][۶][۷][۸]

ظاهراً علی‌بن حامد بار دیگر به اُچ رفته تا کتاب خود را به وزیر تقدیم کند و گویا چندی در آن‌جا مانده است. بنا بر پاره‌ای قراین، وی به ارور بازگشت و باقی عمر را تحت حمایت قاضیان آن‌جا به تألیف گذراند و در همان‌جا وفات یافت.[۹] سیدمحب‌اللّه بَکَّری در تاریخ سند، به‌جز چچ‌نامه از آثار دیگر کوفی، از جمله ترجمهٔ تنقیح الاسناد فی تشریح الامصار و البلاد و تألیف کتاب الانساب، یاد کرده، اما نام کوفی را به اشتباه علی‌بن ابراهیم نوشته است.[۱۰]

آثار

علی بن حامد کوفی قدیمی‌ترین تاریخ موجود سند یعنی «منهاج‌الدین و الملک» را در سال ۶۱۳ ه‍.ق به فارسی ترجمه کرد و نام آن را «چچنامه» نهاد. در این کتاب علی، برخی از اشعار خود را آورده که بیشتر در مدح ناصرالدین قباچه سروده است. وی ظاهراً پیشاهنگ شاعران فارسی‌زبان در سند است.[۱۱]

چچ‌نامه از نمونه‌های بسیار لطیف نثر پارسی است[۱۲] و اثر ترجمه از عربی به فارسی در آن آشکار است، ولی این امر به شیوهٔ پارسی‌گویی مترجم آسیبی نرسانده است. در دیباچهٔ کتاب، لغات و ترکیبات عربی بیشتری به کار رفته است، اما متن کتاب، همچون دیگر آثار پارسی قرن ششم، نثری ساده و روان، با جمله‌های کوتاه و استوار دارد.[۱۳] کاربرد آرایه‌های ادبی در این ترجمه محدود است، به‌طوری که معنا فدای لفظ نشده است.[۱۴] علی‌بن حامد کوفی که در نظم فارسی توانایی داشته، پاره‌ای ابیات خود را در چچ‌نامه درج کرده است.[۱۵]

نمونه شعر

خسروا ملک بر تو خرم بادکل گیتی تو را مسلم باد
از تو آباد ظلم ویران شدبه تو بنیاد عدل محکم باد
خطبه تعظیم یافت از نامتهمچنین سال و مه معظم باد
وانچه در ملک جم نبود، تراهمه زیر نگین مختم باد
چتر میمون و همت عالیتسایه دار سپهر اعظم باد
هر دلی کز تو حال عصیانستهمه کارش چو زلف در هم باد
تا کم و بیش در شمار آیددوستت بیش و دشمنت کم باد
به یمینت چو ملک داد یساریسار تو خاتم جم باد

[۱۶]

پانویس

ارجاعات

منابع

  • Storey, Charles Ambrose (1989). Persian literature: a bio-bibliographical survey (به انگلیسی). Vol. 1, pt.1. London.