درایة الحدیث
(تغییرمسیر از مصطلح الحدیث)
بخشی از مجموعه مقالههای: |
حدیث |
---|
تاریخ حدیث |
درایه یا درایة الحدیث، علمی است که امروزه به بررسی اسناد احادیث میپردازد. اما «درایه» در زمان حضور معصومان به مفهوم فهم عمیق روایات بوده، این معنا از درایة الحدیث امروزه با عنوان «فقه الحدیث» شناخته میشود.[۱]
با نگاهی به سیر تاریخی در مییابیم که نام و محتوای این علم در طول زمان دچار تغییرات و اختلاف نظراتی بوده و بهطور عمده با این عناوین مشهور بوده است: «اصول الحدیث»، «مصطلح الحدیث»، «قواعد الحدیث» و «درایة الحدیث». از نظر محتوا نیز برخی این علم را ناظر بر سند حدیث، گروهی ناظر بر متن و گروهی دیگر سند و متن را توأمان لحاظ کردهاند.[۲]
تعاریف
تعاریفی که برخی از عالمان برای «درایة الحدیث» در طول تاریخ ارائه کردهاند:[۳]
- شهید ثانی (متولد ۹۶۶ هـ. ق): علمی که از متن و سند حدیث و از طرق آن از صحیح یا سقیم یا علیل بودنش و ملزومات آن بحث میکند تا حدیث مقبول از مردود شناخته شود.
- شیخ بهایی (متولد ۱۰۳۰ هـ. ق): دانشی که در آن از سند حدیث و متن آن و کیفیت تحمل و آداب نقل آن بحث میشود.
- آقابزرگ طهرانی (متولد ۱۳۸۹ هـ. ق): علمی که در آن از احوال و عوارض مربوط به سند حدیث بحث میشود … سند که خود مجموعهای از این ناقلان است، حالات گوناگون را میپذیرد که در اعتبار یا عدم اعتبار سند مؤثر است، مانند این که متصل باشد یا منقطع، مسند باشد یا مرسل، معنعن، مسلسل، عالی، قریب، صحیح، حسن، مثق یا ضعیف یا مواردی از این گونه که در اعتبار یا عدم اعتبار سند نقش دارند. علم درایة الحدیث ازین موارد بحث میکند. لکن بحث از احوال یک یک راویان به عهده علم رجال است و علم رجال فن جداگانهای است و هرچند موضوع آن با علم درایة الحدیث یعنی سند حدیث مشترک است، ولی جهت بحث در این دو علم متفاوت است: در علم درایة الحدیث از احوال سند و در علم رجال حدیث از احوال اجزا و اعضایی که سند از آنها تشکیل یافته بحث میشود.
احادیث
- ابن ابیعمیر از ابراهیم کرخی از جعفر صادق نقل میکند که گفت: «حَدِیثٌ تَدْرِیهِ خَیْرٌ مِنْ أَلْفٍ تَرْوِیهِ وَ لَا یَکُونُ الرَّجُلُ مِنْکُمْ فَقِیهاً حَتَّی یَعْرِفَ مَعَارِیضَ کَلَامِنَا وَ إِنَّ الْکَلِمَةَ مِنْ کَلَامِنَا لَتَنْصَرِفُ عَلَی سَبْعِینَ وَجْهاً لَنَا مِنْ جَمِیعِهَا الْمَخْرَجُ» ترجمه: «حدیثی را که درایت کنی، بهتر از هزار (حدیث) است که روایت کنی و هیچیک از شما فقیه نیست، مگر این که اختلاف (مقاصد) کلام ما را بشناسد، همانا هر کلمهای از کلام ما به هفتاد وجه بر میگردد که ما بر همهٔ آنها آگاهیم.[۴]
- زید زراد گوید: جعفر صادق از پدر محمد باقر نقل میکرد: «یَا بُنَیَّ اعْرِفْ مَنَازِلَ الشِّیعَةِ عَلَی قَدْرِ رِوَایَتِهِمْ وَ مَعْرِفَتِهِمْ فَإِنَّ الْمَعْرِفَةَ هِیَ الدِّرَایَةُ لِلرِّوَایَةِ وَ بِالدِّرَایَاتِ لِلرِّوَایَاتِ یَعْلُو الْمُؤْمِنُ إِلَی أَقْصَی دَرَجَاتِ الْإِیمَانِ إِنِّی نَظَرْتُ فِی کِتَابٍ لِعَلِیٍّ ع فَوَجَدْتُ فِی الْکِتَابِ أَنَّ قِیمَةَ کُلِّ امْرِئٍ وَ قَدْرَهُ مَعْرِفَتُهُ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی یُحَاسِبُ النَّاسَ عَلَی قَدْرِ مَا آتَاهُمْ مِنَ الْعُقُولِ فِی دَارِ الدُّنْیَا.» «ای فرزندانم، مراتب شیعه را به میزان روایت و معرفت آنها بشناسید. معرفت همان درایت روایت است و با درایتهای روایات است که مؤمن به بالاترین درجههای ایمان میرسد، همانا در کتاب علی نگریستم، در آن یافتم که ارزش هر شخص و قدر و منزلتش به معرفت و شناخت اوست. همانا خدای تبارک و تعالی انسانها را به نسبت عقلشان در دنیا محاسبه میکند.»[۴]
پانویس
ارجاعات
- ↑ شعرانی ۱۳۷۲، ص. ۵۷.
- ↑ شعرانی ۱۳۷۲، ص. ۵۶.
- ↑ غروی نائینی ۱۳۸۱، ص. ۹۷.
- ↑ ۴٫۰ ۴٫۱ غروی نائینی ۱۳۸۱، ص. ۹۹.
منابع
- شعرانی، ابوالحسن (۱۳۷۲). «رسالهای در علم درایه». نور علم (۵۰-۵۱).
- غروی نائینی، نهله (۱۳۸۱). «فقه الحدیث در آثار حدیث شناسان شیعه». مطالعات اسلامی (۵۸).
حدیثشناسی | |||||
متواتر | متفق علیه | مشهور | عزیز | غریب | حسن |
متصل | ↑حدیث صحیح↑ | منکر | |||
مسند | ← از نظر سند | حدیث | از نظر متن→ | متروک | |
خبر آحاد | ↓حدیث ضعیف↓ | مدرج | |||
منقطع | مضطرب | مدلس | موقوف | منقطع | موضوع |