منطقی رازی

از اسلامیکال
پرش به ناوبری پرش به جستجو

ابومحمد منصور بن علی شناخته‌شده به منطقی رازی شاعر سده چهارم هجری و از شاعران پیشگام در عراق عجم است. او هم‌دوره با صاحب بن عَبّاد وزیر ایرانی بود. او میان سال‌های ۳۶۷ تا ۳۸۰ ق درگذشته است. نمونه‌ای از شعر او در پی می‌آید.

زندگی‌نامه

منطقی از متقدمان شعرای ایرانی که در قرن چهارم قمری و در ری می‌زیست و در شعر دری استاد بوده است و شاید بتوان او را قدیمترین شاعر پارسی گوی عراق دانست.[۱]به هر دو زبان فارسی و عربی شعر می‌سرود و به اصطلاح، دولسانین بود. نام کامل او ابومحمد منصور بن علی منطقی رازی است که در شعر «منطقی» و «منصور» تخلص می‌کرد. معروف به «موژد» نیز بوده است. دهخدا در باب «منصور موژد» می‌نویسد: «همان منصور بن علی رازی شاعر قرن چهارم هجری است». او از شعرای منسوب به دربار آل بویه (دیلمیان)، در زمان حکومت فخرالدوله دیلمی (۳۶۹–۳۸۷ق) و وزارت صاحب بن عباده (۳۲۶–۳۸۵ق) بود و از مداحان آنان به‌شمار می‌رفت (اداره چی گیلانی، همان‌جا؛ براون، ج ۱، ص ۶۷۴؛ عوفی، همان‌جا؛ معین، ص ۱۴۱؛ نفیسی، همان‌جا).[۲]

در مجموع، در باب منطقی رازی اطلاعات چندانی در دست نیست و اغلب منابع نیز آنچه را عوفی (ص ۱۶–۱۸) دربارهٔ او نقل کرده است تکرار کرده‌اند. از تاریخ ولادت او هیچ نمی‌دانیم و در مورد تاریخ وفاتش نیز اقوال مختلف وجود دارد و وقوع آن را بین سالهای ۳۶۷ق، یعنی ابتدای وزارت صاحب بن عباده تا ۳۸۰ق، ذکر کرده‌اند، همان سالی که بدیع الزمان همدانی (متوفی ۳۹۸ق) به خدمت صاحب درآمده بود. آن هنگام که بدیع الزمان همدانی(۳۵۸–۳۹۸ق) در سال ۳۸۰ق به دربار آل بویه پیوسته صاحب بن عباد، که عوفی گوید «پیوسته مطالعه اشعار او [= منطقی کردی» ، به منظور امتحان قدرت بدیع الزمان در شاعری، سه بیت از منطقی را به او می‌دهد تا از فارسی به عربی ترجمه کند.[۳]

《عوفی گوید: صاحب عباد پیوسته مطالعه اشعار او کردی و در آن وقت که استاد بدیع الزمان همدانی بخدمت او پیوست دوازده ساله بود و شعر تازی سخت خوب می‌گفت و طبعی فیاض داشت. چون بخدمت صاحب درآمد او را گفت شعری بگوی! گفت امتحان فرمای، و این سه بیت منطقی بخواند و گفت این را به تازی ترجمه کن گفت بفرمای که بکدام قافیه، گفت طا، گفت بحر تعیین کن، گفت :اسرع یا بدیع فی البحر السریع! بی تأمل گفت:

سرقت من طرته شعرةحین غدا یمشطها با لمشاط
ثم تدحرجت بها مثقلاًتدحرج الشیء تحت الحیاط
قال ابی من ولدی منکماکلاکما یدخل سم الخیاط

[۴]

از این حکایت چنین بر می‌آید که در آن تاریخ منطقی رازی در دربار نبوده و به احتمال بسیار درگذشته بوده است؛ بدین ترتیب قول کسانی مانند حمیدی (ص ۲۰)، که تاریخ وفات او را بعد از ۳۸۰ق ذکر کرده‌اند، چندان صحیح به نظر نمی‌رسد. برخی از منابع، به اشتباه منطقی رازی را شاگرد بدیع الزمان همدانی دانسته‌اند. با توجه به اینکه بدیع الزمان همدانی در سال ۳۸۰ق، یعنی در بیست و دو سالگی، از همدان به ری و به دربار آل بویه رفت و داستان امتحان او که ذکر آن رفت، مربوط به همین تاریخ است، به نظر می‌رسد که میان او و منطقی رازی حتی ملاقاتی هم اتفاق نیفتاده باشد. در نتیجه ادعای شاگردی منطقی در نزد بدیع الزمان بی اساس است.[۵]

آثار

از آثار و اشعار منطقی تنها هشتاد و پنج بیت، شامل سه قصیده و شش قطعه و دوازده بیت برجای مانده است که از این تعداد، هشتاد و چهار بیت را مدبری یکجا گرد آورده و یک بیت نیز در کتاب الجماهر بیرونی به او نسبت داده شده است. از همین مقدار و از آنچه در تواریخ در باب منطقی رازی و شیوه شاعری او گفته‌اند چنین برمی آید که او از شاعران لطیفه گو و برجسته دوران خویش به‌شمار می‌رفته و سخنانش مطبوع و مطلوب بزرگان و سخن شناسان بوده است. برخی از اشعار او در لغت فرس اسدی طوسی، حدائق الشحر رشیدالدین وطواط، المعجم فی معاییر اشعار عجم شمس قیس رازی، فرهنگ جهانگیری، فرهنگ سروری، فرهنگ رشیدی، مونس الاحرار، ترجمان البلاغه رادو بانی و بدایع الافکار واعظ کاشفی، به عنوان شاهد مثال لغات و صنایع ادبی ذکر شده است. منطقی از شاعران صاحب دیوان شعر بوده که امروزه دیوانش دردسترس نیست.[۶]

نگاری سمن‌بوی و ماهی سمن‌برلبش جای چان و رخش جای آذر
بهار بتان است و محراب خوبیبه روی دلارام و زلفین دلبر
بدان چنبرین زلف و بالای سروینز چنبر کند سرو و از سرو چنبر
شنیدم که در خُلد کژدم نباشدچرا با رخ توست دایم مجاور؟

پانویس

ارجاعات

منابع

  • صفا، ذبیح‌الله (۱۳۶۹). تاریخ ادبیات در ایران. ج. ۱. تهران: فردوس.