جنگ ایران و عثمانی (۱۶۳۴–۱۶۳۶)
جنگ ایران و عثمانی (۱۶۳۴–۱۶۳۶) | |||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|
بخشی از جنگهای ایران و عثمانی | |||||||
| |||||||
طرفهای درگیر | |||||||
امپراتوری صفوی | امپراتوری عثمانی | ||||||
فرماندهان و رهبران | |||||||
شاه صفی رستم خان سپهسالار طهماسب قلیخان قاجار | سلطان مراد چهارم | ||||||
جنگهای شاه صفی
→ جنگهای شاه عباس یکم جنگهای شاه عباس دوم ← |
در سال ۱۰۴۳ ه.ق بار دیگر بین ایران و عثمانی جنگ درگرفت و سلطان مراد چهارم خود نیز عازم حرکت به طرف ایران بود لیکن به علت اختلالاتی که در شام روی کرد برگشت و شاه صفی نیز با سرداران خود در حدود آذربایجان جلوی ترکها را گرفت.[۲] سلطان مراد نیت خود را در لشکرکشی به سمت ایران در ۹ شوال/ ۱۸ مارس ۱۰۴۴ ه.ق/ ۱۶۳۵ میلادی، حمله به ایروان عملی کرد.[۳][۱] کثرت ینی چریها چنان بود که میتوان گفت در هیچ تاریخی و در هیچ لشکرکشی چنان سپاه گستردهای دیده نشده بود.[۱] حتی اشاره به هشتصد هزار نفر شده است که صرف نظر از نادرستی عدد نشان دهنده بزرگ بودن این سپاه است.[۱] در ابتدای این سال به ارزنةالروم آمد و پس از تهیهٔ کار خود به آذربایجان حمله برد و در ۱۱ صفر ۱۰۴۵ ه. ق، ایروان را محاصره نمود.[۳] طی ۱۱ روز محاصره اکثر خانههای قلعه ایروان بر اثر توپهای سنگین عثمانی ویران شد و با وجود دفاع جانانه صفویان، در سه نقطه سنگر محاصره شدگان از هم پاشید.[۱] با این وجود، ایرانیان باز دو روز دیگر هم پایداری نمودند تا سرانجام طهماسب قلیخان قاجار فرزند امیر گونهخان،[یادداشت ۱] حاکم ایروان تسلیم شد و سلطان مراد به عنوان پاداش او را والی حلب کرد و نام او را از طهماسبقلی تبدیل به یوسف نمود (به ترکی استانبولی: Emirgüneoğlu Yusuf Paşa) و از شیعه به سنی تبدیل مذهب داد.[۴] این پیروزی برای دولت عثمانی چنان اهمیتی داشت که سلطان مراد دستور داد هفت شبانه روز در استانبول جشن و چراغانی برپا کنند.[۱]
پس از سقوط قلعهٔ ایروان، برای تصرف شهر تبریز از رود ارس گذشت و آبادیهای سر راه را ویران ساخت. سلطان مراد در ۲۸ ربیعالاول ۱۰۴۵ق/۱ سپتامبر ۱۶۳۵م وارد تبریز شد شاه صفی که در ناحیه بُزکش (میان سراب و میانه) در ییلاق بود، با شنیدن این خبر، فرمان داد که ساکنان تبریز به نواحی دوردست فرستاده شوند و بار دیگر سیاست زمین سوخته را در پیش گرفت.[۵] مراد پس از ورود به تبریز، به مسجد حسن پادشاه رفت و دستور داد که شهر را کاملاً ویران نمایند. بقایای شنب غازان نیز با خاک یکسان شد و به دستور او ساختمانها را به آتش کشیدند و تبریز به دریایی از آتش بدل شد؛ در این محله غنایم بیشماری بهدست نیروهای سلطان عثمانی افتاد. سلطان مراد به سبب خرابی شهر و فقدان آذوقه بیش از ۳ روز در تبریز دوام نیاورد و مجبور به بازگشت شد. حاجی خلیفه، کاتب چلبی که در ۱۰۴۵ ه.ق/ ۱۶۳۵ میلادی شاهد این ویرانگریها بوده، جزئیات ماجرا را شرح داده است.[۵]
هفت ماه و نیم بعد از ویران شدن تبریز، شاهصفی که تا این تاریخ از خود حرکتی نشان نداده بود، پس از مراجعت سلطان مراد،[۶] با جنگی سخت ایروان را بازپس گرفت. سپاهیان عثمانی در دفاع از قلعه شجاعت و پافشاری زیادی از خود نشان دادند اما پس از کشته شدن مرتضیپاشا، فرمانده دژ و فروریختن آخرین دیوار دفاعی در روز ۲۵ شوال ۱۰۴۵ ه.ق باقیمانده سپاه عثمانی تسلیم شد. شاهصفی بعداً فرماندهان و سپاهیان عثمانی اسیر شده را آزاد نمود.[۱]
-
مسیر لشگرکشی مراد چهارم در سال ۱۶۳۵ میلادی
پانویس
یادداشتها
- ↑ امیر کونه خان سارو اصلان، بیگلربیگی ایروان از ایل آغچه قوینلوی قاجار است پدرش گلابی بیک در سلک قورچیان بود و چندگاه ایشیک آقاسی حرم و رئیس محافظین دربار در قزوین و داروغه آنجا بود و سپس بمرتبه ایالت و خانی ترقی نموده امیر الامراء چخور سعد (ایروان) گردید و در آن سرحد با عثمانی جنگهای شدیدی نمود و بلندآوازه گردید و در ازا آن به لقب سارو اصلانی ملقب گشت (به ترکی آذربایجانی یعنی شیر زرد). در جنک گرجستان که چرخچی لشکر بود زخمدار شده مدتی در ایروان بمعالجة زخم پرداخت در آخر فوت کرد و مقامش به پسرش طهماسب قلیخان امیرگونهخان قاجار رسید. (تاریخ عالمآرای عباسی، ج۳، ص: ۱۰۴۱)
ارجاعات
منابع
- احمد پاکتچی. «تبریز». دائرةالمعارف بزرگ اسلامی. مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی. دریافتشده در ۲۹ شهریور ۱۳۹۱.
- علی بابایی، غلامرضا (۱۳۸۹). تاریخ ارتش ایران (از ۵۵۸ پیش از میلاد تا ۱۳۵۷ شمسی). تهران: انتشارات محقق. شابک ۹۶۴-۷۵۱۸-۱۴-۵.
- صالحی، نصراله. «لشکرکشی سلطان مراد چهارم به ایروان و تبریز: علل و نتایج (۱۰۴۵–۱۰۴۴ ه.ق)». تاریخ اسلام و ایران. ۱۹ (شماره ۱ (پیاپی ۷۵)): ۷۷ تا ۱۰۶. کاراکتر zero width joiner character در
|عنوان=
در موقعیت 69 (کمک) - اعتمادالسلطنه، محمدحسن (۱۳۶۳). تاریخ منتظم ناصری (تصحیح محمداسماعیل رضوانی). دنیای کتاب.