صادق رحمانی
صادق رحمانی | |
---|---|
صادق رحمانی در سال ۱۳۹۶ | |
نام اصلی | محمدصادق رحمانیان |
زاده | ۲۹ تیر ۱۳۴۴ (۵۹ سال) گراش، ایران |
محل زندگی | تهران |
پیشه | شاعر، نویسنده و مدیر دولتی |
ملیت | الگو:ایرانی |
تحصیلات | کارشناسی ارشد زبان و ادبیات فارسی |
دانشگاه | دانشگاه علوم و تحقیقات |
مذهب | شیعه |
سبک نوشتاری | قالبهای کلاسیک و سهگانی |
سالهای فعالیت | از ۱۳۶۴ تاکنون |
کتابها | انار و بادگیر سبزها قرمزها |
دلیل سرشناسی | ابداع رباعیات نیمایی |
پدر و مادر | علیاصغر رحمانی |
پسزمینههای علمی | |
دانشگاه | دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات |
عنوان پایاننامه | ویژگیهای زبان رادیو (۱۳۸۳) |
استاد راهنما | محسن ابوالقاسمی |
کار علمی | |
زمینهٔ تخصصی/حوزه کاری | زبان و ادبیات فارسی |
زیرشاخهٔ | زبان رادیو |
صادق رحمانی (زادهٔ تیر ۱۳۴۴) با نام شناسنامهای محمدصادق رحمانیان، شاعر ایرانی است.
زندگینامه
صادق رحمانی با نام شناسنامهای محمدصادق رحمانیان در تیرماه ۱۳۴۴ در شهر گراش استان فارس به دنیا آمد. پدرش، علیاصغر رحمانی، متولد جهرم و اصالتاً اهل جویم بود. او در سالهای پیش از انقلاب اسلامی به عنوان یکی از چهرههای فعال، مشغول به فعالیتهای انقلابی بود و علاوه بر ایران، در بحرین و قطر نیز سخنرانی میکرد. علیاصغر رحمانی در سال ۱۳۶۶ قمری به عنوان روحانی و برای فعالیت تبلیغی به گراش رفت و در دی ۱۳۵۸ درگذشت.[۱] پدربزرگ صادق رحمانی، ملا علینقی جویمی نام داشت که در دوران انقلاب مشروطه در لارستان، در کنار سید عبدالحسین لاری به مبارزه میپرداخت.[۲]
صادق رحمانی تحصیلاتش در دوران ابتدایی را در دبستان برق روز گراش پشت سر گذاشت و دورهٔ متوسطه را هم در دبیرستان حاجیپور گراش گذراند و در سال ۱۳۶۴ دیپلم گرفت. پس از آن با توجه به شغل پدرش، برای ادامهٔ تحصیل به قم رفت و به تحصیل علوم حوزوی مشغول شد.[۱] او مقدمات علوم حوزوی را در مدرسهٔ علمیهٔ رضویه و صرف و نحو عربی، معانی، بیان، بدیع و دیگر علوم را در حوزهٔ علمیهٔ قم فراگرفت ولی تحصیلاتش را برای درس خارج ادامه نداد.[۳] او مدرک کارشناسی خود را در رشتهٔ زبان و ادبیات فارسی از دانشگاه تهران گرفته است.[۱] محمدرضا شفیعی کدکنی، سید حسن سادات ناصری، خسرو فرشیدورد، علی شیخالاسلامی، مظاهر مصفا و امیربانو کریمی از جمله استادان دورهٔ کارشناسی صادق رحمانی در بازهٔ سالهای ۱۳۶۸ تا ۱۳۷۲ بودند.[۴]
رحمانی پس از پایان تحصیلات کارشناسیاش به قم رفت و در مراکز علمی و فرهنگی مشغول شد.[۴] او مدتی در دههٔ ۱۳۷۰ به عنوان مدیر قسمت هنر و ادبیات روزنامهٔ جمهوری اسلامی مشغول به کار بود.[۱] رحمانی مدرک کارشناسی ارشد خود را در رشتهٔ زبان و ادبیات فارسی از دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات گرفته است. پایاننامهاش با عنوان ویژگیهای زبان رادیو، یکی از نخستین پایاننامهها در این موضوع بود. تدریس در دانشکدهٔ صدا و سیما، اشتغال و سپس مدیریت در شبکهٔ رادیویی فرهنگ و سردبیری چندین روزنامه و نشریهٔ محلی از دیگر سوابق شغلی رحمانی است.[۵] او در سال ۱۳۹۵ در حال تحصیل در مقطع دکتری زبان و ادبیات فارسی بود.[۲]
فعالیتهای ادبی
رحمانی در سالهای تحصیل در دورهٔ راهنمایی بود که نخستین شعرش را سرود. این فعالیت او تحت تأثیر شاعری پدرش و با مطالعهٔ کتاب درةالاهلیهٔ او بود.[۳] نخستین شعری که از رحمانی به چاپ رسید، یک رباعی بود. آن رباعی که توسط علیرضا قزوه نقد و چکشکاری شده بود، در سال ۱۳۶۴ در مجلهٔ امید انقلاب، که مدیریت بخش ادبیات آن بر عهدهٔ قزوه بود، چاپ شد. در پی انتشار آن شعر، قزوه نامهٔ تشکرآمیزی برای رحمانی نوشت و از او خواست شعرهای دیگرش را هم برای چاپ در مجلهٔ امید انقلاب، برایش بفرستد.[۲] او در سالهای تحصیل در قم، با انجمنهای شعر دفتر تبلیغات اسلامی و شاعرانی چون علیرضا قزوه، محمدرضا ترکی، محمدتقی پورمتقی، عبدالرضا رضایینیا و نیز عبدالله حسنزادهٔ آملی آشنا شد.[۴] رحمانی در سال ۱۳۶۸ در یکی از کنگرههای شعر حوزه شعری با مطلع «کاری که ز دست عقل ما ساخته نیست / من منتظرم که عشق کاری بکند» خواند که مورد توجه محمدتقی جعفری قرار گرفت.[۲] او در همان سالها و همزمان با فعالیت در دفتر تبلیغات اسلامی، انتشارات همسایه را تأسیس کرد و تمرکز آن را بر انتشار مجموعههای شعر، به خصوص مجموعههای شاعران شهرستانی و دور از مرکز گذاشت.[۶]
اولین کتاب شعر رحمانی، با همین واژههای معمولی نام داشت که در سال ۱۳۷۲ چاپ شد.[۴] کتاب انار و بادگیر دومین کتاب او و نخستین کتاب شعری است که به گویش گراشی از زبان اچمی سروده شده و در سال ۱۳۷۳ انتشار یافته است. پس از انتشار چاپ نخست، نقدهایی بر کتاب وارد شد که در چاپ دوم، به کتاب اضافه شدهاند. مهمترین این نقدها به قلم نویسندگانی چون احمد اقتداری، محمدباقر وثوقی، نظامالدین کامیاب و احمد حبیبی است.[۷] اولین کتاب شعر صادق رحمانی که به زبانی دیگر ترجمه شده است، همهٔ چیزها آبی است نام دارد. این کتاب که سومین اثر رحمانی است، توسط محمد الامین الکرخی، شاعر عراقی مقیم هلند، در سال ۱۳۷۵ به عربی ترجمه و چاپ شد. در سابقهٔ رحمانی، تصحیح و انتشار دیوان شعر سرود آفتاب، سرودهٔ پدرش علیاصغر رحمانی نیز به چشم میخورد.[۴] او در دههٔ ۸۰ و نیمهٔ اول دههٔ ۹۰ کمتر به چاپ مجموعهشعر پرداخته و بیشتر به سمت مسئولیتهای اجرایی فرهنگی متمایل شد.[۲] کتاب در این شب آهسته اشعار رحمانی را دربردارد. بخش نخست این کتاب، سبزها قرمزها نام دارد
رحمانی در سرایش غزل و استفاده از صنایع لفظی و معنوی تبحر دارد. او در بیت «هنوز مثل آرزو نشسته در برابرم / کسی که داغ رفتنش شکست پشت باورم» که در سوگ سید روحالله خمینی سروده است، با تکرار صامت «س»، تلاش دارد صدای شکستن کمر شاعر را برای مخاطب تداعی کند. یکی دیگر از غزلهای رحمانی «شاعران معمولی» نام دارد که او در آن به هجو فضای شعری و شاعران آن دوره میپردازد.[۲]
سرایش به زبان لارستانی
هرچند اشعار پراکندهای که به زبان لارستانی سروده شده باشند در برخی آثار پژوهشگران نقل شده است، اما کتاب انار و بادگیر صادق رحمانی نخستین تلاش منسجم برای سرایش به این زبان است. محمدباقر وثوقی، استاد تاریخ، استفاده از تعابیر و تشبیهات بومی که گاه ترجمهٔ آن به فارسی و درکش برای مخاطب غیربومی ناممکن است را نشانهٔ تسلط رحمانی بر ظرافتهای فرهنگی منطقهٔ خود میداند. به عقیدهٔ او، موفقترین نمونهٔ سرایش به زبان لارستانی در انار و بادگیر، در قالب دوبیتی نمایان شده است که شاعر بدون احساس نیاز به استفاده از کلمات رسمی و رایج زبان فارسی، توانسته مضامین مورد نظرش را با واژههای بومی منتقل کند.[۸] این اشعار مورد استقبال عامهٔ مردم قرار گرفت؛ به گونهای که بسیاری از قطعات آن در مراسمهای شادی بازخوانی و اجرا میشوند. علاوه بر آن، انار و بادگیر موجب ورود شاعران دیگر به موضوع شعر بومی شد و آثاری در این باره خلق گردید. رحمانی در این کتاب، شعرها را به سه صورت، با الفبای فارسی به گویش محلی، آوانگاری لاتین و ترجمهٔ فارسی نوشته است و در پایان کتاب، لغتنامهای قرار داده است که واژگان لارستانی استفاده شده در اشعار را به همراه معادل فارسیشان فهرست کرده است.[۷]
ابداع رباعیات نیمایی
شهرت رحمانی در جامعهٔ ادبی، بیش از هر چیز به کتاب سبزها قرمزها برمیگردد. او با انتشار این کتاب، خود را به عنوان شاعری خلاق و ابداعگر معرفی کرد و توانست تجربهای نو در شعر فارسی و قالب رباعی ایجاد کند.[۴] کار رحمانی از آن روی مورد توجه است که او اشعار کوتاه را با رعایت اوزان شعری کلاسیک سروده است.[۹] او به پیشنهاد سید علی میرافضلی، شاعر و پژوهشگر ادبیات، مبنی بر تلاش برای ایجاد تحول در رباعی، شروع به سرایش شعرهای کوتاهی کرد که خودش آنها را «رباعی نیمایی» نامیده است. رحمانی این کار را با متحولکردن تعداد مصراعها و طرحهای قافیهٔ این قالب ادامه داد. هرچند برخی از این اشعار او، خارج از وزنهای متداول رباعی سروده شدهاند.[۱۰] این نامگذاری به گونهای است که شاعر را موظف به رعایت اوزان رباعی میکند، اما بر خلاف رباعی، برای سرایش یک مصراع قوی، او را مجبور به سرایش سه مصراع دیگر نمیکند. میرافضلی طبیعتگرایی را یکی از ویژگیهای این سبک شعری میداند که رحمانی در برخورد بیواسطه با طبیعت زادگاهش و نمادهای برخاسته از آن، به دست آورده است. او معتقد است که استفاده از وزن رباعی، پرداختن به مضامین خیامگونه و استفادهٔ اختیاری و مناسب از موسیقی و قافیه، ویژگیهایی است که به موفقیت این سبک جدید از شعر کوتاه ایرانی انجامیده است.[۱۱] سعید ناصری این شعرهای رحمانی را ترکیبی دلنشین از هایکوی ژاپنی، رباعی و طرح میداند. رنگ و بوی بومی در این اشعار بیش از مضامین دیگر به چشم میخورد و شاعر در آن به توصیف طبیعت، حس و حال مردمان و اشیا و اماکن قدیمی منطقهٔ زادگاهش میپردازد که بیش از هر چیز ریشه در تجربههای دوران کودکی شاعر دارد.[۹]
مضامین عمده
گفتید با تمام وقاحت به آسمان
بر سفرههای خالی ما نان بیاورید
با آن همه ستارهٔ روشن کسی نگفت
من سیب سرخ دارم و ایمان بیاورید
ای بادهای غمزده، دیگر دلم گرفت
بویی ز خاک پای شهیدان بیاورید
افسانه شیرشاهی، پژوهشگر ادبیات، جریان شعر مقاومتِ متأثر از جنگ ایران و عراق را به دورههایی تقسیم میکند و دورهٔ هفتم آن را دورهٔ ظهور شعر اعتراض میداند. مضمون عمدهٔ این دوره، دغدغهٔ فراموشی ارزشها، ایثارها و شهادتهاست که بیش از همه در شعر علیرضا قزوه جلوه کرده است. پس از او شاعران جوانتری چون صادق رحمانی به این مضمون روی آوردند. محتوای شعر رحمانی در این دوره، انتقاد از وضع فرهنگی و اقتصادی جامعهٔ پس از جنگ است. او به اقتصادگرایی و رفاهزدگی بعد از جنگ انتقاد میکند و مرهم آن را یاد و خاطرهٔ شهیدان میداند. غزل «خاطرات» رحمانی، بارزترین نمونهٔ این مضمون است.[۱۲] حسین قرایی، نویسنده و استاد دانشگاه، محتوای کلی این غزل را گلهمندی از اجتماع و اعتراض نسبت به فراموشی یاد شهیدان میداند و معتقد است شاعر با استفاده از قافیههای توفان، پریشان، باران، شهیدان، نان، ایمان، خیابان، قرآن و زمستان در این شعر توانسته است بهرهٔ کاملی از اثر ببرد و مضمونش را منتقل کند. او دههٔ ۶۰ و ۷۰ را دورهٔ اوج شاعری رحمانی میداند و آثار عاشورایی سروده شده در آن دوره را در لفافهای از عشق و حب نسبت به شخصیتهایی چون عباس بن علی توصیف میکند. قرایی همچنین معتقد است که استفادهٔ فراوان از واژههایی چون دست، عزا و اشک در شعرهای آیینیِ رحمانی، بیش از هر چیز برای بیان مفهوم سوگ در شعر اوست.[۲] حسرت روزهای جنگ و حسرت از دست رفتن فرصت شهادت، از دیگر مضمونهای عمدهٔ این دوره است که در شعر رحمانی، با رویکردی انتقادی نمود پیدا کرده است.[۱۳]
به اعتقاد محمدحسین انصارینژاد، عنصر عاطفه در اشعار رحمانی بیشتر از عناصر دیگر به چشم میخورد و تعادل شاعر در استفاده از هنرهای زبانی و تصویری در شعر، باعث گرایش سلیقههای گوناگون به شعرش شده است. او موفقیت اشعار رحمانی را در «صدق عاطفی» او میداند.[۶]
فعالیتهای پژوهشی
رحمانی پس از آشنایی با پژوهشهای احمد اقتداری، به خصوص با مطالعهٔ کتابهای فرهنگ لارستانی و لارستان کهن، به پژوهش و تحقیق در موضوع فرهنگ مردم روی آورد.[۳] او در سال ۱۳۸۴، طرحی برای پژوهش و تدوین کتابی با عنوان فرهنگنامهٔ گراش را ارائه کرد که خود ویراستاریاش را برعهده داشت و توسط نویسندگان مختلفی نوشته میشد. هرچند این کتاب تا کنون به چاپ نرسیده است.[۱۴] کتاب سیمای لارستان که به موضوعات تاریخ، جغرافیا و مردمشناسی لارستان میپردازد، نخستین اثر رحمانی در این حوزه است که در سال ۱۳۷۵ چاپ شده است. همچنین، او در کنار محمدباقر وثوقی، منوچهر عابدیراد و کرامتالله تقوی، یکی از چهار نویسندهٔ کتاب تاریخ مفصل لارستان است که در دو جلد، به سال ۱۳۸۵ نوشته شده است. رحمانی اما در کنار تألیف، به تدوین نوشتههای دیگران نیز پرداخته است که گردآوری و چاپ مقالههای احمد اقتداری در موضوع زبانشناسی در قالب کتاب زبان لارستانی، نمونهای از آنهاست.[۱۵]
فهرست آثار
نوشته
- با همین واژههای معمولی، قم: محراب اندیشه، ۱۳۷۲
- انار و بادگیر، قم: همسایه، ۱۳۷۳
- سیمای لارستان، قم: همسایه، ۱۳۷۵
- همهٔ چیزها آبی است، قم: همسایه، ۱۳۷۵ (ترجمه به زبان عربی توسط محمد الامین الکرخی با عنوان کل شیء الأزرق در سال ۱۳۷۵)
- گزیدهٔ ادبیات معاصر: مجموعهٔ شعر ۱۲۰، تهران: نیستان، ۱۳۸۰
- تاریخ مفصل لارستان، تهران: همسایه، ۱۳۸۵
- سبزها قرمزها، تهران: همسایه، ۱۳۸۵ (ترجمه به زبان عربی توسط محمد الأمین الکرخی با عنوان أخضر أحمر در سال ۲۰۱۷)
- در این شب آهسته، تهران: تکا، ۱۳۸۷
- آبی روشن، آبی خاموش، تهران: همسایه، ۱۳۹۶
- الله بده بارون، تهران: همسایه، ۱۳۹۶
ویراسته
- سرود آفتاب، علیاصغر رحمانی، به کوشش صادق رحمانی، تهران: همسایه، ۱۳۸۳
- زبان لارستانی، احمد اقتداری، به کوشش صادق رحمانی، تهران: همسایه، ۱۳۸۴
- سال دردی، اللهقلی مقتدری، به تصحیح صادق رحمانی، تهران: همسایه، ۱۳۹۷
پانویس
ارجاعات
- ↑ ۱٫۰ ۱٫۱ ۱٫۲ ۱٫۳ برقعی، سخنوران نامی معاصر ایران، ۳: ۱۵۰۲.
- ↑ ۲٫۰ ۲٫۱ ۲٫۲ ۲٫۳ ۲٫۴ ۲٫۵ ۲٫۶ قرایی، «من منتظرم که عشق کاری بکند»، وطن امروز.
- ↑ ۳٫۰ ۳٫۱ ۳٫۲ صلاحی، جامعهشناسی گراش، ۱۷۱.
- ↑ ۴٫۰ ۴٫۱ ۴٫۲ ۴٫۳ ۴٫۴ ۴٫۵ صلاحی، جامعهشناسی گراش، ۱۷۲.
- ↑ صلاحی، جامعهشناسی گراش، ۱۷۴.
- ↑ ۶٫۰ ۶٫۱ انصارینژاد، «صادق رحمانی دلش را میسراید و بس»، فارس.
- ↑ ۷٫۰ ۷٫۱ صلاحی، جامعهشناسی گراش، ۶.
- ↑ وثوقی، «تلاشی نو در هوای کهنگی»، شعر.
- ↑ ۹٫۰ ۹٫۱ ناصری، «ترکیب دلنشین هایکو، رباعی و طرح»، تسنیم.
- ↑ فولادی، بوطیقای سهگانی و مسائل آن، ۷۷.
- ↑ میرافضلی، «تجربهای نو در شعر کوتاه ایرانی»، شعر.
- ↑ شیرشاهی، شعر مقاومت و دفاع مقدس، ۱۳۷.
- ↑ شیرشاهی، شعر مقاومت و دفاع مقدس، ۲۴۲.
- ↑ صلاحی، جامعهشناسی گراش، ۸.
- ↑ صلاحی، جامعهشناسی گراش، ۱۷۳.
منابع
- انصارینژاد، محمدحسین (۲۶ شهریور ۱۳۹۶). «صادق رحمانی دلش را میسراید و بس». خبرگزاری فارس. دریافتشده در ۱۱ اسفند ۱۴۰۰.
- برقعی، سید محمدباقر (۱۳۷۳). سخنوران نامی معاصر ایران. ج. ۳. قم: خرم. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۹۹۷۲-۷۳-۲.
- بیاتانی، حسن (۲۶ شهریور ۱۳۹۶). «میل و گرایش بومی صادق رحمانی دایرهٔ مخاطبانش را محدود نکرد». خبرگزاری فارس. دریافتشده در ۱۱ اسفند ۱۴۰۰.
- پاشا، ابوالفضل (۱۳۷۶). نقبی در نقد امروز. تهران: سورهٔ مهر. شابک ۹۶۴-۴۷۱-۰۴۱-X.
- جهانی، منصور (۲۶ اسفند ۱۴۰۰). «انتشار مجموعهٔ اشعار صادق رحمانی با ترجمهٔ محمد الأمین الکرخی در مراکش». سایت تحلیلی خبری عصر ایران. دریافتشده در ۲۶ اسفند ۱۴۰۰.
- حبیبی، احمد (۱۳۸۱). «ترانههای گراشی». در ایرج افشار. پژوهشهای ایرانشناسی. ج. ۱۳. تهران: بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار یزدی. شابک ۹۶۴-۶۰۵۳-۹۵-۵.
- خواجهپور، محمد (۱۳۸۵). «شاعر بودن در ساحت واژههای فراموششده». در محمدباقر وثوقی؛ کرامتالله تقوی؛ منوچهر عابدی راد؛ صادق رحمانی. تاریخ مفصل لارستان. ج. ۲. تهران: همسایه. شابک ۹۶۴-۶۱۹۹-۸۷-۹.
- خواجهپور، محمد (۳۰ بهمن ۱۳۹۶). «کاروان سبزها قرمزها به «الاهرام» مصر رسید». خبرگزاری هفتبرکه. دریافتشده در ۱۱ اسفند ۱۴۰۰.
- سعیدی، پارسا (مرداد و شهریور ۱۳۸۶). «کتابخانهٔ ادبی». حدیث زندگی. قم. ۱ (۳۶): ۸۴–۸۷.
- شالبافان، محمدرضا (۱۶ شهریور ۱۳۸۷). «کوتاه مثل آه». جامجم آنلاین. دریافتشده در ۱۱ اسفند ۱۴۰۰.
- شیبانی، رضا (۳ شهریور ۱۳۹۶). «آهستهتر و عمیقتر از شب». سایت خبری نسیمآنلاین. دریافتشده در ۱۱ اسفند ۱۴۰۰.
- شیرشاهی، افسانه (۱۳۹۰). شعر مقاومت و دفاع مقدس. تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۴۱۹-۵۶۰-۰.
- صالحی، اسکندر (۱۳ شهریور ۱۳۹۶). «سازندهٔ خمرهٔ گراشیها کو؟». سایت خبری تحلیلی تابناک. دریافتشده در ۱۱ اسفند ۱۴۰۰.
- صلاحی، عبدالعلی (دی ۱۳۸۴). «اهمیت حفظ لهجهٔ محلی». عصر مردم. شیراز.
- صلاحی، عبدالعلی (۱۳۹۴). جامعهشناسی گراش. شیراز: دانشنامهٔ فارس. شابک ۶۰۰-۹۰۳۳۵-۷-۸.
- فولادی، علیرضا (۱۳۹۴). بوطیقای سهگانی و مسائل آن. اصفهان: گفتمان اندیشهٔ معاصر. شابک ۹۷۸-۶۰۰-۷۹۷۹-۱۰-۵.
- قرایی، حسین (۵ مهر ۱۳۹۵). «من منتظرم که عشق کاری بکند». وطن امروز. تهران (۱۹۸۹): ۱۳.
- کاردر، مرتضی (۲۵ شهریور ۱۳۸۶). «در ازدحام این همه قرمز». فیروزه. دریافتشده در ۱۱ اسفند ۱۴۰۰.
- کلباسی، ایران (دی ۱۳۸۶). «دربارهٔ گویشهای لارستان». هیمه. گراش: مؤسسهٔ فرهنگی هنری هفتبرکه. ۱ (۳): ۴.
- میرافضلی، سید علی (پاییز ۱۳۸۵). «تجربهای نو در شعر کوتاه ایرانی». شعر. تهران: سورهٔ مهر. ۱ (۴۹): ۳۸–۴۰.
- ناصری، سعید (۲۵ شهریور ۱۳۹۶). «ترکیب دلنشین هایکو، رباعی و طرح». خبرگزاری تسنیم. دریافتشده در ۱۱ اسفند ۱۴۰۰.
- نوذری، سیروس (۱۳۸۸). کوتهسرایی: سیری در شعر کوتاه معاصر. تهران: ققنوس. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۳۱۱-۷۹۸-۶.
- وثوقی، محمدباقر (بهار ۱۳۷۷). «تلاشی نو در هوای کهنگی». شعر. تهران: سورهٔ مهر. ۱ (۲۲): ۱۰۲–۱۰۳.
- هوشمند، علی (بهمن ۱۳۷۳). «زیباییشناختی و شاخصهای شعر صادق رحمانی». جمهوری اسلامی. تهران: مؤسسهٔ فرهنگی مطبوعاتی جمهوری اسلامی (۴۵۵۴).
- یوسفی، فاطمه (۵ مرداد ۱۳۹۲). «سالروز تولد شاعر انار و بادگیر برگزار شد». خبرگزاری هفتبرکه. دریافتشده در ۱۱ اسفند ۱۴۰۰.
- «معرفی کتاب». پیام زن. قم: دفتر تبلیغات حوزهٔ علمیه. ۱ (۶۲): ۵۲. فروردین و اردیبهشت ۱۳۷۶.
- «شعرهای روان و ساده». تهران امروز. تهران. ۲۳ شهریور ۱۳۸۹.
- «شعرهایی که نه رباعی است نه نیمایی». خبرگزاری مهر. ۲۴ شهریور ۱۳۹۶. دریافتشده در ۸ اسفند ۱۴۰۰.
- «رباعیهای آبیرنگ صادق رحمانی رونمایی شد». خبرگزاری مهر. ۲۵ شهریور ۱۳۹۶. دریافتشده در ۱۱ اسفند ۱۴۰۰.
- «تلاشهای رحمانی در حوزهٔ دفاع مقدس و شعر آیینی ستودنی است». خبرگزاری تسنیم. ۲۷ شهریور ۱۳۹۶. دریافتشده در ۱۱ اسفند ۱۴۰۰.
- «دورهمی فرهنگ، رادیو و شعر در تجلیل از صادق رحمانی». باشگاه خبرنگاران جوان. ۲۷ شهریور ۱۳۹۶. دریافتشده در ۱۱ اسفند ۱۴۰۰.
- «رسانهٔ رادیو همواره حضور بزرگان را ارج مینهد». پایگاه جامع اطلاعرسانی رادیو. ۲۷ شهریور ۱۳۹۶. دریافتشده در ۱۱ اسفند ۱۴۰۰.
- «ماجرای تشویق یک شاعر توسط علامه حسنزادهٔ آملی». خبرگزاری فارس. ۲۷ شهریور ۱۳۹۶. دریافتشده در ۱۱ اسفند ۱۴۰۰.
- «مجموعهٔ شعر «آبی روشن، آبی خاموش» در شهرستان گراش نقد و بررسی شد». پایگاه اطلاعرسانی نهاد کتابخانههای عمومی کشور. ۸ آذر ۱۳۹۶. دریافتشده در ۱۱ اسفند ۱۴۰۰.