فخرالدوله دیلمی
فخرالدوله دیلمی | |||||
---|---|---|---|---|---|
امیر گرگان و طبرستان | |||||
سلطنت | ۹۸۴–۹۹۷ م. | ||||
پیشین | مؤیدالدوله | ||||
جانشین | هیچکس | ||||
نایب السلطنه | سیده ملک خاتون | ||||
امیر همدان | |||||
سلطنت | ۹۸۴–۹۹۷ م. | ||||
ماقبل | مؤیدالدوله | ||||
مابعد | شمسالدوله دیلمی | ||||
نایب السلطنه | سیده ملک خاتون | ||||
امیر ری (جبال) | |||||
سلطنت | ۹۷۶–۹۸۰ م. | ||||
ماقبل | رکنالدوله دیلمی | ||||
مابعد | مؤیدالدوله | ||||
نایب السلطنه | سیده ملک خاتون | ||||
امیر ری (جبال) | |||||
سلطنت | ۹۸۴–۹۹۷ م. | ||||
ماقبل | مؤیدالدوله | ||||
مابعد | مجدالدوله دیلمی | ||||
درگذشته | اکتبر یا نوامبر ۹۹۷ م. | ||||
همنشین | سیده ملک خاتون | ||||
| |||||
پدر | رکنالدوله دیلمی | ||||
دین و مذهب | اسلام شیعه |
علی دیلمی ملقب به فخرالدوله و مُکَنّیٰ به ابوالحسن پسر رکنالدوله دیلمی و برادر مؤیدالدوله و عضدالدوله دیلمی بود. پس از مرگ رکنالدوله ولایت جبال به دو فرزندش مؤیدالدوله و فخرالدوله رسید و بر طبق وصیت پدر او میبایست از برادر بزرگ خود عضدالدوله فرماندار فارس تبعیت کند و امارت او به نیابت برادر و تحت نظارت او باشد. مؤیدالدوله از همان آغاز تفوق و حمایت برادر بزرگتر را پذیرفت اما فخرالدوله زیر بار تحکم فرماندار فارس نرفت. قلمرو جبال هم بیشترش به مؤیدالدوله رسید. پس از شکست از برادرش مؤیدالدوله که به اشارت برادر بزرگتر به مقابله با او رفته بود به خراسان گریخت.[۱]
زندگی
پس از مرگ زودهنگام برادرش، مؤیدالدوله، صاحب بن عباد وزیر مقتدر مؤیدالدوله، او را از خراسان به ری فرا خواند. فخرالدوله در ری به سلطنت ولایات جبال نشست و تقریباً تمام قلمرو پدر که نواحی ری، اصفهان و جرجان را در بر میگرفت، تحت فرمانروایی او درآمد. وزارت هم به صاحب بن عباد تعلق گرفت که فخرالدوله سلطنت خود را مدیون او بود.
قادر خلیفهٔ بغداد نیز به درخواست صمصامالدوله برای وی خلعت و فرمان فرستاد که در واقع با وصفی که او به سلطنت رسیده بود، به آن نیازی نداشت. اما این اقدام از جانب صمصام موجب دوستی برادرزاده و عمو گشت و موضع صمصام را در داخل خانواده تحکیم کرد.
چند سال بعد در فترت بعد از مرگ شرفالدوله ۳۷۹ قمری که صمصام نیز در زندان بود، فخرالدوله با عنوان بزرگ خاندان آل بویه یا رفع اختلاف برادرزادگان به اندیشهٔ تسخیر بغداد افتاد. از ری لشکر به همدان برد و از راه اهواز عزیمت بغداد کرد اما با مقاومت برادرزادهٔ دیگرش بهاءالدوله مواجه گشت و اندیشهٔ عزیمت را رها کرد و از آن پس همچنان به امارت ولایات جبال بسنده کرد.
[۲]
فخرالدوله در شعبان ۳۸۷ قمری در قلعه طبرک نزدیک ری وفات یافت و چون وفاتش با شورش دستهای از سپاه مقارن افتاد، جنازهٔ او چند روز بر روی زمین ماند. هنگام مرگ ۴۶ سال داشت.[۳] امروزه در پای کوه نقارخانه گورستانی سلطنتی از آل بویه وجود دارد که بقایای اندکی از برج آرامگاهی که مدتها گمان میرفت از آن فخرالدوله است، در آن باقیمانده است.[۴]
پانویس
ارجاعات
- ↑ زرینکوب، روزگاران، ۴۴۷.
- ↑ زرینکوب، روزگاران، ۴۴۸.
- ↑ زرینکوب، روزگاران، ۴۴۹.
- ↑ Chahryar Adle: “Notes prèliminaires sur la Tour disparue de Rey(466/1073-74)” in: Memorial Volume of the VIth International Congress of Iranian Art & Archaeology, ed. by Muhammad Yusuf Kiyani, Oxford, September 11-16th 1972, Tehran-1976, p.3.
منابع
- زرینکوب، عبدالحسین (۱۳۹۰). روزگاران. تهران: انتشارات سخن. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۶۹۶۱-۱۱-۱-.