کاربر:Shahroudi/کارگاه4
ویژگی آثار
بهطور کلی سعدی را میبایست از شاعران سبک عراقی بهحساب آورد. با این حال، نشانههایی از سبک خراسانی در آثار وی مشاهده میشود. وی در دورهای که استفادهٔ سخنوران از انواع آرایههای ادبی رواج پیدا کردهبود، به سادگی زبان رودکی و فردوسی روی آوردهاست.[۱] سبک شعریِ سعدی از تخیّل و تصویرآفرینی پیچیدهای بهره دارد و در عین حال بسیار ساده و روان است؛ که حاصل از شیوهٔ موجز، نرم و دلنشین بیان اوست.[۲]
سهل ممتنع
سهل یعنی آسان و ممتنع یعنی محال. یکی از مهمترین ویژگیهای آثار سعدی، سهل و ممتنع بودن آنهاست. معنی و مفهوم آثار سعدی به سادگی دریافته میشود و در ظاهر نگارش چنین جملات یا ابیاتی ساده بهنظر میرسد. اما در عمل، تقلید یا پدیدآوردن آثار مشابه دشوار یا غیرممکن میشود. دلیل بروز این ویژگی در آثار سعدی، پرهیز وی از تکلف و تصنع و در عین حال چیرگی کامل او بر زبان فارسی است؛ با این ترفند سعدی توانستهاست مطالب پیچیده و دشواری را به سادهترین شکل ممکن بیان کند. سعدی –برخلاف مصنوعنویسان– از اصطلاحات و عناصری که مردم در زندگی روزمره با آن سر و کار دارند، بهوفور استفاده کردهاست.[۳] زبان سعدی به زبان محاوره در روزگار خود بسیار نزدیک است و حتی از مثلهای متداول در زبان فارسی نیز بهره بردهاست.[۴]
یکی دیگر از عواملی که باعث سهل بودن آثار سعدی میشود، گسترده بودن دایرهٔ واژگانی است. هریک از کلماتی که سعدی بهکار میبرد، نقش ویژهای در القای مفهوم دارد. وی در عین حال، از واژگان دشوار و مهجور کمترین استفادهٔ ممکن را کردهاست. گذشته از حسن انتخاب کلمات، سعدی بیشتر ارکان جمله را در جای اصلی خود قرار میدهد و به همین دلیل فهم جملات وی در قالب شعر یا نثر آسان میشود.[۵] رعایت چنین قاعدهای، با توجه به ضرورت شعر در رعایت وزن، قافیه، ردیف و مصراعبندی کار دشواری است، که سعدی بهخوبی از عهده آن برآمدهاست.[۶]
سعدی در استفاده از آرایههای ادبی زیادهروی نکردهاست. استعارهها و مجازهای سعدی، بیشتر نزدیک به ذهن است و باعث ایجاد زیبایی و رعنایی در شعر میشود. وی در انتخاب وزن برای اشعار خود نیز به ساده و روان بودن آن توجه داشتهاست؛ چنانکه وزنهای ثقیل و پیچیده در اشعار او بهندرت بهچشم میخورَد.[۷]
ایجاز
ایجاز یعنی کوتاه کردن سخن و گفتن معنی بسیار در لفظ کم. در دوران سعدی، ادبیات فارسی به اطناب (درازگویی) متمایل شده بود و نویسندگان و شاعران بهمنظور هنرنمایی، با افزودن جملات معترضه، استفاده از واژگان مترادف و شگردهای دیگر، کلام خود را طولانی میکردند. یکی از ویژگیهای سبک سعدی، بهکاربردن ایجاز است.[۸] سعدی درحالیکه اطلاعات ضروری برای فهم موضوع را در اختیار خواننده قرار میدهد، از دادن اطلاعات اضافی هم بهجد اجتناب میکند. در گلستان و بوستان حکایتهای متعددی وجود دارد که در آنها از مقدمهچینی و تفصیل غیرضروری اجتناب شده و مطلب، در نهایت با چند بیت یا چند جملهٔ کوتاه بیان شدهاست. یکی دیگر از مهارتهای سعدی در بهکارگیری ایجاز، حذف کردن بخشی از جمله است؛ بهگونهای که ذهن خواننده، ناخودآگاه بخش حذفشده را درج میکند و متوجه کمبود آن در جمله نمیشود.[۹]
طنز
یکی دیگر از ویژگیهای بارز سعدی، شوخطبعی، نکتهدانی و طنازی اوست. در آثار گوناگون او اعم از غزلیات، بوستان، گلستان و غیره، همهجا آثاری آشکار یا پنهان از نکتهسنجی و طنز سعدی میتوان یافت.[۱۰] وی مفاسد و معایب جامعهٔ خود را با طنز ملایمی به تصویر میکشد و از آن انتقاد میکند.[۱۱]
تخلص
تخلص نام هنریای است که شاعر برای خود برمیگزیند و در اشعار خود (به خصوص در غزل) از آن استفاده میکند. بسیاری از شاعران، از جمله سعدی، با تخلص خود مشهورند.[۱۲] سعدی تخلص خود را به واسطهٔ ارادتی که به سعد بن ابوبکر، فرزند حاکم وقت شیراز داشت، انتخاب کردهاست.[۱۳][۱۴] او در استفاده از تخلص بسیار جدی بوده و در ۹۷٪ از غزلیاتش از تخلص استفاده کردهاست. تخلص اغلب در بیت آخر غزل قرار داده شده، اما در مواردی نیز بعد از بیت تخلص، یک یا چند بیت دیگر آمدهاست. سعدی در ۵۷ درصد موارد، تخلص خود را به صورت سوم شخص مفرد بهکار برده؛ یعنی در این ابیات خبری از خود دادهاست.[یادداشت ۱] و در بقیهٔ موارد از دوم شخص مفرد استفاده کرده و خودش را مخاطب قرار دادهاست.[یادداشت ۲][۱۵]
تأثیرپذیری
قرآن و حدیث
سعدی از جمله شاعرانی است که با قرآن و حدیث آشنایی داشت و در آثار خود از آن بهره گرفت. او چه در نثر و چه در شعر، به آموزههای قرآنی توجه نشان دادهاست. او همچنین از احادیث محمد، پیامبر اسلام در اشعار خود استفاده کردهاست. سعدی محدث زبردستی است که سالها به معانی و مفاهیم احادیث نبوی اندیشیده و آنها را بر چارچوب فکری خود منطبق کرده و در نهایت نتایج این امتزاج را در قالب نظم و نثر به مخاطبان خود ارائه کردهاست.[۱۶] مفهومها، مضمونها و عبارتهای قرآنی را در گلستان، بوستان، قصاید و حتی در غزلیات سعدی به وفور میتوان یافت.[۱۷][منبع بهتری نیاز است] سعدی مانند ادبای پیش از خود، در بسیاری از موارد عین آیه یا بخشی از آن را به زبان عربی در شعر یا متن ذکر کرده یا تنها مفهوم آن را در بیان آوردهاست تا مخاطب خود را به درستی گفتهٔ خود مطمئن سازد یا او را به انجام یا اجتناب از کاری توصیه کند. در اصطلاح، به این روش بهره گرفتن از آیات و احادیث، «استفادهٔ استشهادی» میگویند که هدف آن بهکار گرفتن جنبهٔ تعلیمی قرآن است.[۱۸] در گلستان ۲۷ آیه از قرآن و ۱۳ حدیث از پیامبر اسلام بهصورت کامل نقل شده که در ۳۴ مورد متن اصلی (به زبان عربی) و در ۶ مورد ترجمهٔ فارسی آنها مورد استفاده قرار گرفتهاست.[۱۹] اشاره به آیات و احادیث در آثار سعدی فراتر از این مقدار است؛ چنانکه اشاره به آیات قرآن در گلستان و بوستان، بهترتیب، ۱۰۲ و ۱۱۵ مورد و اشاره به احادیث نبوی ۷۰ و ۵۲ مورد گزارش شدهاست.[۲۰]
اما سعدی علاوه بر این روش، از آیات و احادیث برای ساختن تصویر شعری نیز استفاده کرده و توانستهاست با خلاقیت خود، در ادبیات غنایی و احساسی نیز از آیات قرآن بهره بگیرد. برای بهکارگیری این شگرد، سعدی عبارات و اصطلاحات قرآنی را در مفهومی متفاوت به کار بردهاست. امید مجد، مترجم قرآن و شاعر، این شگرد را «استنباط ذوقی» مینامد. برای نمونه، سعدی از عبارت «اللیل یغشی النهار» در آیهٔ ۵۴ سورهٔ اعراف[یادداشت ۳] استفاده کرده تا مردی سیاهپوست را توصیف کند که زنی سفیدپوست را در کنار آوردهاست.[۲۱][یادداشت ۴]
فردوسی
سعدی به شاهنامهٔ فردوسی علاقهمند بود و از آن تأثیر میپذیرفت؛ چنانکه بارها از شاهنامه یاد کردهاست و اشارههای مختلفی به نامهای اساطیری شاهنامه، ابیات شاهنامه و خودِ فردوسی (م. ۴۱۶ هجری) داشتهاست. این تأثیرپذیری را بهخصوص در کتاب بوستان میتوان دید، که سعدی آن را در وزن و قالب شعری شاهنامه سرودهاست.[۲۲] در بوستان میتوان بیتهایی را یافت که بافت کلام فردوسی را دارند و این نشاندهندهٔ انس سعدی با شاهنامه بودهاست.[۲۳] علاوه بر این، شباهتهای محتوایی و دیدگاههای فکری مشترک را نیز میتوان در آثار سعدی یافت.[۲۴] سعدی به قصد پند و اندرز سیاسی، بیش از همه چیز از داستانهای شاهنامه کمک میگیرد.[۲۵]
در بوستان حکایتی هست با این مضمون که کسی در محفلی، از شعر سعدی تمجید میکند، اما در عین حال، وی را شاعری حماسهسرا قلمداد نمیکند. سعدی در جواب این فرد پراکندهگو، عنوان میکند که «سَرِ جنگ» ندارد؛ وگرنه، «مجال سخن» بر او «تنگ نیست».[یادداشت ۵][۲۶][منبع بهتری نیاز است] سعدی، در پی آن، دو حکایت حماسی نقل میکند[یادداشت ۶][۲۷][منبع بهتری نیاز است][یادداشت ۷][۲۸][منبع بهتری نیاز است] و واژگانی مشابه واژگان شاهنامه را برای نامیدن سلاحها و حرکتهای جنگی بهکار میبرد. با این حال — علیرغم ادعای خود — در آفریدن یک اثر حماسی ناموفق بودهاست.[۲۹][۳۰]
محمد غزالی
سعدی دانشآموختهٔ نظامیهٔ بغداد است و بهواسطهٔ تحصیل در این مدرسه، به صورت غیرمستقیم از تعالیم محمد غزالی (م. ۵۰۵ هجری) بهرهمند شده و از او تأثیر پذیرفتهاست. سعدی از وی با عنوان امامِ مرشد یاد میکند. برخی از سعدیشناسان از جمله ضیاء موحد، معتقدند که بررسی اندیشهٔ سعدی بدون در نظر گرفتن آثار غزالی، به عنوان خاستگاه فکری و عقیدتی سعدی، میسر نیست. سعدی در یکی از حکایات گلستان، جایی که مناظره یکی از علماء با یکی از ملاحده را نقل میکند، بلافاصله پس از ذکر ملاحده، عبارت لعنهم الله (خداوند لعنتشان کند) را مینشاند که تا حدی میتواند یادآور لحن شدیدی باشد که غزالی در ردیههای خود بر اسماعیلیه مینویسد. همچنین یکی دیگر از نشانههای تأثیر غزالی بر سعدی، حکایتی است که در آن سعدی «دروغ مصلحتآمیز» را «بِه از راست فتنهانگیز» میداند. به احتمال زیاد، این سخن از کتاب احیاء علومالدین برگرفته شدهاست.[۳۱]
ضیاء موحد، مهمترین تفاوت سعدی با محمد غزالی را «عشق به فرهنگ و زبان فارسی» میداند و بر این رأی است که سعدی، برخلاف غزالی که در مورد اسماعیلیه فتواهای بسیار سنگینی دارد، چنین شدتی را از خود نشان نمیدهد.[۳۲]
سنایی
سنایی (م. ۵۴۵ هجری)، نخستین شاعری است که به قالب غزل تشخص بخشید. سعدی نیز در سرودن غزل به زبان سنایی توجه کامل داشتهاست. بهطور خاص، سنایی اولین شاعری بود که در غزل، بهطور جدی تخلص را بهکار برد و چنانکه میدانیم، سعدی هم کاربرد تخلص در غزل را تکرار کردهاست.[۳۳] سعدی در چندین قسمت از ترجیعبند مشهور خود،[یادداشت ۸] از غزلیات سنایی ب ا همان وزن و قافیه — استقبال کردهاست. با برانداز کردن اشعار این دو شاعر، میتوان دریافت که سعدی، سبکی را به کمال رسانده که سنایی شروع کردهاست.[۳۴]
علیرغم پیروی سعدی از زبان سنایی در سرودن غزل، نظر سنایی در مواردی مورد تعرض و انتقاد سعدی واقع شدهاست؛ چنانکه سنایی در جایی به تمثیل گفته: «خفته را خفته کی کند بیدار؟»[یادداشت ۹] اما سعدی چنین معنایی را «باطل» دانسته و به شعر[یادداشت ۱۰] گفتهاست که حتی از نوشتهای بر دیوار هم میتوان پند آموخت.[۳۵]
انوری
انوری (م. ۵۷۵ هجری) مانند سعدی از نبوغ زبانی برخوردار بودهاست؛ وی به زبان محاوره نزدیک شدهبود و از آرایههای ادبی پیچیده پرهیز میکرد.[۳۶] این تکامل زبانی، تأثیر بارزی بر اشعار سعدی داشت؛ بهطوریکه بسیاری از غزلهای او را استقبال کردهاست.[۳۷] توجه دقیق و مداوم سعدی به دیوان انوری و بهرهگیری از زبان و سبک او، بهخصوص در قصیده، انکارناپذیر است. هرچند که ضیاء موحد، سعدیشناس، معتقد است که در تأثیر گرفتن سعدی از غزل عاشقانه انوری نباید اغراق کرد،[۳۸] اما سیروس شمیسا، استاد ادبیات فارسی، سعدی را در غزل تابع تمامعیار انوری میداند. از نظر وی، سعدی هم به زبان ساده و همهفهم انوری توجه داشته و هم به پیروی از او، از عشق صوری و زمینی مبتنی بر سوز و گداز و وصال و فراق سخن گفتهاست.[۳۹]
ادبیات عرب
سعدی به زبان عربی مهارت داشت و بهواسطهٔ تحصیل در بغداد، آثار و منابع عربی را مطالعه میکرد. او اشعاری نیز به زبان عربی دارد که نشاندهندهٔ میزان تسلط او بر این زبان است. ضیاء موحد، بهرغم این پیشینه از سعدی، او را بهجد مقید به فارسینویسی میداند و بر این باور است که سعدی در گزینش واژگان و رعایت ساختار زبان فارسی نهایت دقت را بهکار میبرد. با این حال مواردی را به عنوان نمونه یادآوری میکند که سعدی از قواعد زبان عربی استفاده کردهاست. به نظر او سعدی بیش از آن که در سرایش اشعار فارسی از زبان عربی متأثر باشد، در سرایش اشعار عربی، از زبان فارسی متأثر است.[۴۰]
در عین حال برخی از پژوهشگران، مضمونهای انتخابی سعدی را برگرفته از برخی شاعران عرب تلقی کردهاند. یکی از نظرهای جنجالی در این خصوص، ادعای تأثیرپذیری او از مُتَنَّبی است.[۴۱][منبع بهتری نیاز است] مُتَنَّبی (م. ۳۵۴ هجری) شاعر و ادیب عرب زبان عراقی در قرن چهارم هجری است[۴۲] که به عقیدهٔ حسینعلی محفوظ، سعدی دیوان اشعار او را از برداشته و در انتخاب مضامین اشعار خود از او تأثیر پذیرفتهاست. محفوظ از این نظریه در سال ۱۳۳۷ در قالب رسالهٔ دکتریٰ در رشتهٔ زبان و ادبیات فارسی دفاع کرد که سپس مورد تأیید برخی از پژوهشگران ادبیات فارسی از جمله غلامحسین یوسفی واقع شد. در مقابل، برخی دیگر از پژوهشگران مانند علی دشتی و مهدی محقق این نظریه را رد کردند. استدلال مخالفان این بود که مضامین مشترک مورد اشارهٔ محفوظ، مضامینی عمومی است که مورد استفادهٔ بسیاری از شاعران دیگر قبل از متنبی نیز قرار گرفتهاست.[۴۳]
میراث
اعتلای زبان فارسی
شواهدی وجود دارد که کلام سعدی، در زمان زندگانی و همچنین پس از مرگ وی، در هرکجا که به زبان فارسی سخن میگفتهاند، شناختهشده بود.[۴۴] سعدی در زمان حیات خود به عنوان سخنور و شاعر، شهرت زیادی پیدا کرد و حتی در هندوستان، آسیای صغیر و آسیای میانه نیز او را میشناختند و اشعارش را میخواندند.[۴۵][۴۶] ابن بطوطه، جهانگرد سدهٔ هشتم هجری، در گزارش سفر خود به چین، از امیرزادهٔ شهر خنسا مینویسد که به شعر و موسیقی فارسی علاقهٔ زیادی داشت و در محفل او آوازی به زبان فارسی خوانده میشد. این آواز چنان تکرار شد که ابن بطوطه آن را از بر شد و گزارش کرد:[۴۷]
تا دل به مهرت دادهام | در بحر غم افتادهام | |
چون در نماز استادهام | گویی به محراب اندری |
امروز میدانیم که این شعر از سعدی است و به عبارتی، دایرهٔ نفوذ شعر سعدی تا چین هم گسترش داشتهاست.[۴۸] یادداشتهای ابن بطوطه همچنین نشان میدهد که زمزمهٔ اشعار سعدی در بین ملوانان چینی نیز مرسوم بودهاست.[۴۹][منبع بهتری نیاز است]
بهنظر میرسد که سعدی از عالمگیر بودن شعر و کلام خود آگاه بوده؛ چنانکه در جایی مدعی میشود:[۵۰]
شنیدهام که مقالات سعدی شیراز | همیبرند به عالم چو نافه ختنی |
کلام سعدی تأثیر انکارناپذیری در زبان و ادبیات فارسی داشتهاست؛ آنچنانکه شباهت قابل توجهی بین زبان فارسی امروزی و زبان سعدی وجود دارد. محمدعلی فروغی در اینباره میگوید:[۵۱]
«گاهی شنیده میشود که اهل ذوق اعجاب میکنند که سعدی هفتصد سال پیش به زبان امروزی ما سخن گفتهاست، ولی حق این است که سعدی هفتصد سال پیش به زبان امروزی ما سخن نگفتهاست؛ بلکه ما پس از هفتصد سال به زبانی که از سعدی آموختهایم سخن میگوییم؛ یعنی سعدی شیوهٔ نثر فارسی را چنان دلنشین ساخته که زبان او زبان رایج فارسی شدهاست.»
شعر و نثر سعدی، همواره بهعنوان یکی از منابع متداول برای آموزش زبان فارسی مطرح بودهاست. کتاب گلستان، سالیان زیادی به عنوان منبع آموزشی برای مکتبخانهها و مدرسهها مورد استفاده واقع میشدهاست.[۵۲][۵۳] به گفتهٔ ادوارد براون، ایرانشناس مشهور بریتانیایی، طی شش قرن و نیم، هرجا به آموزش زبان فارسی پرداخته شده، نخستین کتابهایی که به دست آموزنده دادهاند، آثار سعدی بودهاست.[۵۴]
تکههای بسیاری از شعرها و حکایتهای سعدی در فارسی امروز بهصورت اصطلاح یا ضربالمثل بهکارمیرود.[۵۵] تنها از کتاب گلستان، بیش از ۴۰۰ عبارت به عنوان ضربالمثل وارد زبان فارسی شدهاست.[۵۶] از آن جمله میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- مشک آن است که خود ببوید…
- ترسم نرسی به کعبه ای اعرابی، کاین ره که تو میروی به ترکستان است
- ... ادب از که آموختی؟ از بیادبان
- از کوزه همان برون تراود که در اوست
- آن را که حساب پاک است، از محاسبه چه باک است؟
این ویژگی، تنها مختص گلستان نیست و در همهٔ آثار سعدی ملاحظه میشود؛ چنانکه به گفتهٔ خطیب رهبر، بیش از ۸۰۰ مورد از غزلهای وی نیز جنبهٔ ضربالمثل یافتهاست.[۵۷]
سعدی در زمان بودِش و پس از مرگ، مورد توجه بسیاری از شاعران فارسیزبان قرار گرفتهاست.[۵۸] همام تبریزی (م. ۷۱۴ هجری) و نزاری قهستانی (م. ۷۲۱ هجری)، شاعران هم عصر سعدی بودند که به وی ارادت میورزیدند و از او تأثیر میپذیرفتند.[۵۹] از همام تبریزی بیش از دویست غزل بر جای مانده که در بیش از هشتاد غزل با غزلیاتی از سعدی هموزن یا همقافیه است.[۶۰] امیرخسرو دهلوی (م. ۷۲۵ هجری) و امیرحسن دهلوی (م. ۷۳۷ هجری) دو شاعر فارسیسرای هندی معاصر سعدی بودند که در سرایش غزل از سعدی پیروی میکردند.[۶۱] پیروی امیرحسن دهلوی از سعدی به حدی است که به وی لقب سعدی هندوستان را دادهاند.[۶۲] سیف فرغانی (م. ۷۴۹ هجری) شاعر فارسیگوی دیگری است که در عصر سعدی و در آقسرا در آسیای صغیر میزیست. وی شیفتهٔ غزلیات سعدی بود و برخی از غزلیات سعدی را پاسخ گفتهاست. وی همچنین چندین قصیده در ستایش سعدی سروده و وی را سلطان سخن قلمداد کردهاست.[۶۳]
تأثیر سعدی بر حافظ (م. ۷۹۲ هجری) نیز مشهود است؛ وی عروض خود را بر مبنای اشعار سعدی گذاشته و حدود ۳۰ غزل با وزن و قافیه غزلیات سعدی سرودهاست. همچنین در اشعار حافظ، موارد بسیاری از تضمین از اشعار سعدی بهچشم میخورَد.[۶۴] تعداد تضمینها، استقبالها، اقتباسها و مشابهتهای لفظی و معنایی در اشعار حافظ با اشعار سعدی به ۱۵۰ مورد میرسد. حافظ در یکی از غزلهای خود بر جایگاه سعدی بهعنوان استاد سخن تأکید کرده و در عین حال خود را متأثر از سبک خواجو دانستهاست.[یادداشت ۱۱] البته این بیت منسوب به حافظ است و عبدالعلی دستغیب، نویسنده و منتقد، آن را غیرقابل استناد میداند. وی حافظ را بدون هیچ تردیدی از پیروان سبک سعدی میداند.[۶۵]
همچنین، بسیاری از شاعران و نویسندگان پس از سعدی با الهام از کتاب گلستان یا به تقلید از آن، آثاری را خلق کردهاند. از جملهٔ این آثار میتوان به روضه خلد مجد خوافی،[۶۶] نگارستان معینالدین جوینی (م. ۷۸۳ هجری)،[۶۷] بهارستان جامی (م. ۸۷۱ هجری)،[۶۸][۶۹] منشآت قائم مقام فراهانی (م. ۱۲۵۱ هجری)،[۷۰] پریشان قاآنی (م. ۱۲۸۵ هجری)،[۷۱][۷۲] و بسیاری آثار دیگر اشاره کرد. با این حال، هیچکدام از این آثار نتوانستهاند به موفقیت و جایگاهی مانند گلستان برسند.[۷۳]
تأثیر سعدی بر ادبیات فارسی، در ادبیات معاصر نیز مشهود است؛ برای نمونه، تأثیرپذیری پروین اعتصامی از سبک شعری و اصطلاحات سعدی، به خوبی دیده میشود.[۷۴] ابراهیم گلستان از جملهٔ نویسندگان معاصر است که در سبک نویسندگی خود از سعدی تأثیر پذیرفتهاست؛ او در نثر خود از جملات دارای وزن عروضی، جملات کوتاه و آرایههای ادبی مانند جناس، استعاره و مجاز استفاده کردهاست[۷۵] و مثلاً علیاصغر شیرزادی او را «سعدی زمانه» خوانده.[۷۶] محمود دولتآبادی نیز بهرام بیضایی را «سعدی معاصر ما» گفته است.[۷۷] محمدعلی جمالزاده، نویسنده و مترجم معاصر، گرایش مشهودی به سادهنویسی و کاربرد زبان عامیانه در آثار خود داشت. او در خلق آثارش، به گفتهٔ خودش، «در مقام ساده نوشتن، آنچه سهل و ممتنع میگویند و بارزترین نمونهٔ آن گفتهٔ سعدی است» را در نظر داشتهاست. زبان جمالزاده، لحنی گزارشی و آمیخته با شوخی دارد و از شیوهٔ حکایتنویسی متون کلاسیک مانند گلستان سعدی پیروی میکند؛ بهطوری که نکات اخلاقی با لحنی اندرزگونه اما با استفاده از چاشنی طنز به خواننده انتقال داده میشود.[۷۸] محمد حجازی در داستانها و مقالات خود از سبک و زبانی ویژه استفاده میکرد که انشایی ساده و آهنگین داشت و از ترکیبهای غنایی سنتی آکنده بود. او از زبان سعدی در گلستان پیروی میکرد و سعی داشت، صورتی امروزی شده از آن زبان را در آثار خود بهکار بَرَد.[۷۹]
تأثیر بر نهضت روشنگری در غرب
سعدی نخستین شاعر ایرانی است که آثار او به یکی از زبانهای اروپایی ترجمه شدهاست. آندره دو ریه در سال ۱۶۳۴ میلادی بخشهایی از گلستان را به زبان فرانسوی ترجمه کرد.[۸۰][منبع بهتری نیاز است][۸۱] در سال ۱۶۵۱ میلادی، برگردان لاتین از گلستان منتشر شد.[۸۰][منبع بهتری نیاز است] در سال ۱۶۵۴، آدام اولئاریوس، ترجمهٔ کاملی از بوستان و گلستان را به زبان آلمانی منتشر کرد.[۸۲] او زبان فارسی را در ایران آموخته بود و ترجمهاش را به کمک یک ایرانی به نام حقوردی انجام داد.[۸۰][منبع بهتری نیاز است] در زبان انگلیسی، نخستینبار در سال ۱۷۷۴ میلادی، بخشهایی از گلستان را استیفن سالیوان ترجمه و با عنوان حکایات برگزیده از گلستان[یادداشت ۱۲] در لندن منتشر کرد.[۸۳] در سال ۱۸۸۸ میلادی، نخستین ترجمهٔ انگلیسی کامل از این کتاب را نیزسر ریچارد برتون نوشت.[۸۴][منبع بهتری نیاز است]
ترجمهٔ آثار سعدی به زبان فرانسوی و سپس دیگر زبانهای اروپایی، زمینهٔ نفوذ ادبیات و جهانبینی سعدی در غرب را فراهم کرد؛ بهطوری که آثار او، پیش از نوگرایان ایرانی، مورد توجه نوگرایان غربی قرار گرفت.[۸۵] نوگرایان فرانسوی در قرن هجدهم میلادی، آثار سعدی را نوعی انتقاد اجتماعی یافتهبودند، که میتوانستند با توجه به ویژگیهای جامعهٔ خود، از آن الگوبرداری کنند.[۸۶] سبک ظریف سعدی و توجه او به حکمت و خرد عملی، تأثیر مطلوبی بر خوانندگان اروپایی داشت و درک آثار او را برای مردم اروپا، بیش از هر شاعر فارسیزبان دیگری تسهیل کرد.[۸۷]
در فرانسه
ژان دو لا فونتن یکی از مشهورترین حکایتنویسان فرانسوی است که در خلق آثار خود به کلیله و دمنه، انوار سهیلی و گلستان سعدی توجه داشتهاست. وی در برخی از آثار خود، بدون کموکاست از حکایات سعدی اقتباس کردهاست. ولتر، نویسندهٔ مشهور عصر روشنگری در فرانسه، در بخشهایی از رمان فلسفی صادق، تحت تأثیر گلستان سعدی بودهاست. دنی دیدرو، از نویسندگان بزرگ قرن هجدهم فرانسه است که آثار سعدی را ستایش کردهاست. بهطور خاص، باب نخست گلستان، در سیرت پادشاهان، مورد توجه وی قرار داشتهاست. ویکتور هوگو و آندره ژید نیز از جمله متفکران و ادیبان فرانسوی بودند که تا حدودی از سعدی متأثر شدند. گلستان تاکنون شش بار بهطور کامل به زبان فرانسه ترجمه شدهاست.[۸۸]
لازار کارنو، ریاضیدان مشهور فرانسوی، به سعدی علاقهٔ وافری داشت. این علاقه به حدی بود که نام سعدی را بهعنوان نام میانی فرزندان خود برگزید. فرزند وی نیکولا سعدی کارنو، پدر علم ترمودینامیک و نوهٔ وی ماری فرانسوا سعدی کارنو، رئیسجمهور فرانسه در سالهای ۱۸۸۷ تا ۱۸۹۴ است، که نام میانی هر دو به افتخار سعدی انتخاب شدهاست.[۸۹]
در آلمان
گوته، شاعر بلندآوازهٔ آلمانی، یکی از شاعران اروپایی است که در خلق آثار خود به ادبیات شرقی و بهطور خاص، ادبیات فارسی توجه ویژهای داشت.[۹۰] گوته، سعدی را میشناخته و در خلق آثار خود از سعدی تأثیر پذیرفتهاست.[۹۱] یکی از کتابهای وی با نام دیوان غربی-شرقی، اگرچه بهطور مشهودی تحت تأثیر اشعار حافظ سرودهشده و در هیچکجای کتاب نامی از سعدی برده نشده؛[۹۲] اما بخشهایی از آن نیز حاوی اشعاری است که از بوستان و گلستان سعدی اقتباس شدهاست.[۹۳][۹۴] یکی از این اقتباسها، داستان قطره بارانی است که با دیدن دریا، خود را ناچیز میشمارد و به سبب این فروتنی، صدفی او را در بر میگیرد و تبدیل به یک مروارید میشود. این داستان، بی کموکاست از قطعهای با مطلع «یکی قطره باران ز ابری چکید…» در بوستان اقتباس شدهاست. گوته، این دیوان خود را با نقل فارسی و ترجمهٔ آلمانی یکی از اشعار گلستان به پایان بردهاست.[۹۵]
در آمریکا
رالف والدو امرسون، شاعر آمریکایی قرن نوزدهم میلادی، به فرهنگ و زبانهای شرقی از جمله فارسی و عربی علاقه داشت و بهواسطهٔ مطالعهٔ ترجمهٔ آلمانی گلستان، با سعدی آشنا شد. وی مقالاتی در مورد سعدی نوشته و منتشر کردهاست. در اشعار او نیز میتوان عباراتی یافت که تحت تأثیر گلستان سعدی سروده شدهاست.[۹۶] وی معتقد بود که سعدی به زبان همهٔ اقوام و ملل سخن میگوید و سخنان او مانند شکسپیر، سروانتس و هومر همیشه تازگی دارد. وی دستورهای اخلاقی کتاب گلستان را قوانین عمومی و بینالمللی میدانست.[۹۷]
در روسیه
الکساندر پوشکین، شاعر و نویسندهٔ نامدار روس و بنیانگذار ادبیات نوین روسی به فرهنگ و ادبیات شرق علاقهمند بود. او منظومهٔ فواره باغچهسرای را با نگاهی جدی به ادبیات شرق نوشته و آن را با این عبارت آغاز کردهاست: «بسیاری چون من فواره را دیدهاند اما برخی از آنان در عالم وجود نیستند و دیگران نیز در بلاد دور سیاحت میکنند.» این عبارت برداشتی است از بیتهای ۴۷۹ و ۴۸۰ باب یکم بوستان سعدی.[یادداشت ۱۳] او این مفهوم شاعرانه را بخشهای مختلفی از این اثر تکرار کردهاست.[۹۸] ایوان بونین، نویسنده و شاعر معاصر روس و برندهٔ جایزهٔ نوبل ادبیات، در گفتههای خود بارها به تأثیراتی که اشعار سعدی بر او گذاشته، اشاره کردهاست. به اعتقاد او سعدی، سی سال از عمرش را صرف شناخت کرد، سی سال سفر کرد و سی سال را نیز به اندیشیدن و خلق آثار اختصاص داد. بونین نیز بخش عمدهای از زندگی خود را صرف سفر به نقاط گوناگون دنیا کرد و بهطور خاص، سفرهای متعددی به سرزمینهای شرقی داشت. او در سفرهایش کتابهای سعدی ب هویژه گلستان — را همراه داشت و مطالعه میکرد. در آثار او ردپای مضمونها و نمادهای سعدی مشاهده میشود و در بعضی جاها به نام سعدی نیز اشاره شدهاست. او در داستان مرگ پیامبر با صراحت از تأثیر سعدی میگوید و داستان را با سخنی از دیباچهٔ گلستان به پایان بردهاست. او در این اثر به نام سعدی اشاره کرده و دربارهٔ او گفتهاست: «ما با بهره از اشعار شیخ سعدی که مانند دانههای مروارید در میان اشعار ما آمده، خوش قلم شدیم.» تشبیه کلام سعدی به دانههای مروارید نیز برگرفته از خود سعدی است.[یادداشت ۱۴][۹۹]
محبوبیت در شرق
آثار سعدی در شبهقارهٔ هند به زبانهای اردو، پنجابی، سندی و سانسکریت منتشر شدهاست.[۱۰۰][منبع بهتری نیاز است] از آثار سعدی –چنانکه مورد اشاره جواهر لعل نهرو نیز واقع شده– در کتابهای درسی نظام آموزش و پرورش هندوستان و پاکستان استفاده شدهاست. بهواسطهٔ این که زبان فارسی در مقاطعی از تاریخ، به ویژه در زمان گورکانیان زبان رسمی هند بوده، نسخههای خطی متعددی از گلستان، بوستان و کلیات سعدی از هند بهدست آمده که به سفارش حاکمان وقت نوشته شدهاست. علاوه بر این، شاعران فارسیزبان هندی مانند امیرخسرو دهلوی و امیرحسن دهلوی نیز تحت تأثیر سعدی بودهاند.[۱۰۱]
در امپراتوری عثمانی آثار سعدی و بهویژه گلستان و بوستان از اقبال عمومی برخوردار بود. اندیشمندان ترک ترجمهها و شرحهای متعددی بر این آثار نوشته و منتشر کردهاند. برخی منابع کهنترین ترجمهٔ گلستان به ترکی را منسوب به سیف فرغانی، شاعر قرن هفتم هجری میدانند.[۱۰۰][منبع بهتری نیاز است] در امپراتوری عثمانی، علاوه بر شرحها، دستکم هفت ترجمه ترکی از گلستان انجام شدهاست.[۸۰][منبع بهتری نیاز است]
نخستین شرحی که به زبان عربی بر گلستان نوشته شده، اثر یعقوب بن علی بروسوی، فقیه و ادیب اهل عثمانی است که در قرن دهم هجری نوشته شده و در آن، پس از متن فارسی عبارتهای گلستان، ترجمه و شرح عربی آن آمدهاست.[۱۰۲][منبع بهتری نیاز است] از جمله ترجمههای متأخر آثار سعدی به زبان عربی میتوان موارد زیر را برشمرد:
- ترجمة الجلستان الفارسی العبارة المشیر إلی محاسن الآداب بألطف إشارة (ترجمهٔ گلستان)، جبرائیل المخلع (مترجم اهل سوریه)، ۱۸۴۶ میلادی[۱۰۳]
- کلستان: روضة الورد (ترجمهٔ گلستان)، محمد الفراتی (مترجم اهل سوریه)، ۱۹۶۲ میلادی[۱۰۴][منبع بهتری نیاز است]
- البستان (ترجمهٔ بوستان)، محمد الفراتی، ۱۹۶۲ میلادی[۱۰۴][منبع بهتری نیاز است]
شعر بنیآدم
«بنیآدم» قطعهشعر مشهوری از گلستان سعدیست که به دلیل مضمون انساندوستانهاش بسیار مورد توجه واقع شدهاست:
بنی آدم اعضای یکدیگرند | که در آفرینش ز یک گوهرند | |
چو عضوی بدرد آورد روزگار | دگر عضوها را نماند قرار |
در برخی از منابع فارسی و انگلیسی[۱۰۵] گزارش شده که این شعر بر سردر ورودی تالار ملل ساختمان سازمان ملل متحد در نیویورک با خط نستعلیق طلاکوب[۱۰۶][منبع بهتری نیاز است] نقش بستهاست؛ ولی این ادعا درست نیست و عکسی نیز از این شعر بر سردر نامبرده دیده نشدهاست.[۱۰۷][منبع بهتری نیاز است] با این حال در سال ۱۳۸۴، از سوی ایران، فرشی از استاد صیرفیان به سازمان ملل متحد اهدا و در آن نصب شد، که شعر بنیآدم در آن نقش بسته بود.[۱۰۶][منبع بهتری نیاز است] این شعر در پیام فارسی که در مجموعهٔ پیامهای فضاپیمای وُیِجِر (در مجموع، پیامهایی به ۵۵ زبان)[۱۰۸] برای فضاهای دوردست فرستاده شدهاست، برگزیده شدهاست.[۱۰۹]
الهام و بازآفرینی
در موسیقی
شواهد موجود در آثار سعدی نشان میدهد، که او در نشستهای موسیقی شرکت میکرده و اصطلاحات و اسباب موسیقی را میشناختهاست. اشعار، به خصوص غزلیات، او ساده و روان است، مضمونِ مناسب دارد، در وزنهایی سروده شده که با الحان و ضرباهنگ موسیقی ایرانی سازگار است و واجها و آواهای آن هم همنشینی دارند. این ویژگیها باعث شدهاست که موسیقیدانها از قدیمالایام از اشعار سعدی برای ساختن ترانههای خود استفاده کنند. ابن بطوطه در سفر خود به ترکستان خواندن آوازی را در محفلی نقل میکند، که برگرفته از شعر سعدی است. قدیمیترین قطعات موسیقی ضبطشده بر روی صفحات گرامافون هم نشاندهندهٔ قدمت بهکارگیری اشعار سعدی در موسیقی ایرانی است.[۱۱۰]
در بین خوانندگان معاصر، تاج اصفهانی بیش از دیگران به سعدی علاقهمند بود. او تأکید ویژهای بر مناسبخوانی داشت و بسیاری از قطعات آوازی خود را از اشعار سعدی برگزید.[۱۱۰] محمدرضا شجریان نیز از خوانندگان پیشرو در خواندنِ اشعار سعدی است. تمام ترانههای آلبوم پیوند مهر و بسیاری از ترانههای آلبومهای دیگر او از جمله نوا، دستان، دل مجنون، بهار دلکش، فریاد و در خیال از اشعار سعدی انتخاب شدهاست.[۱۱۱] غلامحسین بنان، محمودی خوانساری، عبدالوهاب شهیدی، اکبر گلپایگانی و محسن چاوشی نیز بارها اشعار سعدی را خواندهاند.[۱۱۲][۱۱۳][۱۱۴]
در تئاتر
نمایشی با عنوان گلگشت در گلستان به کارگردانی داریوش مؤدبیان در سال ۱۳۹۵ در تهران بر روی صحنه رفت که روخوانی نمایشی گزیدهای از گلستان سعدی بود. این نمایش اقتباسی، یکی از محصولات کارگاههای نمایشی مؤدبیان بود که در سال ۱۳۹۲ برگزار شدهبود.[۱۱۵][۱۱۶] پری صابری نیز نمایشنامهای بر مبنای زندگی سعدی نوشت که در سال ۱۳۹۱ با عنوان باغ دلگشا؛ نگاهی بر احوالات، حکایات و شعر و شاعری شیخ سعدی به چاپ رسید.[۱۱۷] سلطان فیلگردن نیز عنوان نمایشنامهٔ دیگری است داریوش ارجمند که بر اساس یکی از حکایات سعدی نوشته و منتشر کردهاست. ماجرای این داستان، ماجرای سلطانی است که از اسب میافتد و گردنش در بدنش فرومیرود. طبیبان در درمان او راه به جایی نمیبرند تا اینکه یکی از طبیبان او را درمان میکند. اما سلطان به طبیب پاداشی نمیدهد و او نیز برای تلافی، دانههایی را به ملیجک میسپارد تا در عودسوزها بریزد و باعث میشود گردن سلطان دوباره در بدنش فرورود. این نمایشنامه در قالب یک نمایش روحوضی نوشته شدهاست.[۱۱۸]
در ادبیات نوین
یکی از نخستین رمانهای فارسی، مجموعهٔ سهگانهای است با عنوان شمس و طغرا که محمدباقر خسروی آن را در سال ۱۹۱۰ میلادی در کرمانشاه به چاپ رساندهاست. یکی از شخصیتهای مهم این داستان تاریخی و عاشقانه، سعدی است که مراسم ازدواج دو شخصیت اول داستان را برگزار میکند.[۱۱۹]
در ادبیات کودک و نوجوان
از حکایتهای بوستان و گلستان، آثار مختلفی برای کودکان و نوجوانان بازنویسی و بازآفرینی شدهاست. مجموعهٔ ۱۰ جلدی قصههای شیرین فارسی اثر فرهاد حسنزاده و هفتمین جلد از مجموعهٔ قصههای خوب برای بچههای خوب با عنوان قصههای گلستان و مُلستان اثر مهدی آذریزدی از جمله کتابهایی هستند که در این حوزه در ایران به چاپ رسیدهاند.[۱۲۰]
رویکردهای نو
سعدی از دست خویشتن فریاد عنوان منتخبی از ابیات غزلهای سعدی به انتخاب عباس کیارستمی است که خوانشی جدید از اشعار سعدی محسوب میشود. کیارستمی هر صفحه از کتاب را به یک بیت اختصاص داده و آنها را براساس قافیه و ردیف طبقهبندی کردهاست. او در برخی از صفحات، بر خلاف رویهٔ معمول، ابیات را به صورت سر-و-ته نوشتهاست. این کتاب نه مقدمهای دارد و نه فهرستی.[۱۲۱]
انتقادات
با آغاز جنبش مشروطه در ایران، انتقاد از سعدی در میان برخی از منورالفکران و روشنفکران رواج یافت. منتقدان، آموزههای اخلاقی و حکمی سعدی را کهنه و ناسازگار با هنجارهای اجتماعی جدید قلمداد کرده و مورد نقد قرار دادهاند.[۱۲۲] در این روزگار که نبردی بین سنت و مدرنیته شکل گرفته بود، سعدی به عنوان یکی از نمادهای سنت مورد هجمهٔ نوگرایانی مانند میرزا فتحعلی آخوندزاده، میرزا عبدالرحیم طالبوف تبریزی، میرزا آقاخان کرمانی و دیگران قرار گرفت.[۱۲۳]
گروهی از منتقدان، آثار سعدی را دچار تناقض و فاقد نظم سیستماتیک میدانند؛ برای نمونه، علی دشتی در کتاب قلمرو سعدی، اطلاق کتاب اخلاقی به گلستان را مورد تردید قرار میدهد؛ چراکه برخی از حکایات آن را فاقد هرگونه نکتهٔ تربیتی و برخی را حتی مخالف اصول اخلاقی میشمرد. به عقیدهٔ وی هرچند که نکات اخلاقی و پند و اندرز بهوفور در گلستان بهچشم میخورَد، اما این کتاب — برخلاف دیگر کتابهایی که بهعنوان کتاب اخلاق شناختهمیشوند — فاقد یک سیر مدون برای تبیین اصول اخلاقی از جهات و زاویههای مختلف است.[۱۲۴] دشتی، اگرچه به برخی تناقضگوییها در آثار وی اشاره میکند، اما سخنوری سعدی را میستاید[۱۲۵][۱۲۲] و خود را «منتقد» سعدی یا گلستان نمیداند؛ چنانکه در کتاب قلمرو سعدی مینویسد: «هدف انتقاد گلستان نیست، بلکه طرز پذیرش گلستان است… اگر گلستان را چنانکه هست قبول کنند؛ یعنی مجموعه ملاحظات و لطایف، و پند و موعظه و بیان اوضاع روحی و اخلاقی زمان… دیگر ایرادی باقی نمیمانَد.»[۱۲۶] یان ریپکا نیز نظر مشابهی دارد و سعدی را فاقد مکتب فلسفهٔ اخلاق و نظام منسجم فکری میداند.[۱۲۷]
گروهی دیگر از منتقدان نیز با تکیه بر برخی از حکایتها و اشعار سعدی، دیدگاههای وی را مبتنی بر برخی از ضدارزشهای امروزی؛ مانند تقدیرگرایی، عدم برابری حقوق اجتماعی زن و مرد و مواردی از این دست میدانند.[۱۲۲]
احمد کسروی یکی از منتقدان جدی سعدی بهشمار میآید. وی در کل حرفهٔ شاعری را کاری بیهوده و ضداجتماعی میدانست و دربارهٔ بیشتر شاعران ایرانی بدگویی میکرد و حتی دشنام میداد.[۱۲۸] از نظر کسروی، «سعدی اندیشههای پست و بیخردانهٔ زمان خود را به قالب سخن ریخته» و بهصورت پند و اندرز بیان کردهاست.[۱۲۹] وی تیر نقد را به سمت گرایشهای جنسی سعدی نیز نشانه گرفته و او را از این منظر مورد سرزنش قرار دادهاست.[۱۳۰] علی شریعتی نیز این انتقاد را به سعدی وارد کردهاست. وی در کتاب زن در چشم و دل محمد (که برگرفته از یکی از سخنرانیهای اوست) در جایی که شواهدی مبنی بر روابط جنسی همجنسگرایانه در گذشته ارائه میکند، به استناد برخی از حکایات سعدی از جمله حکایت مسجد جامع کاشغر و حکایت قاضی همدان، به روابط عاشقانه سعدی با پسران اشاره و آن را تقبیح میکند.[۱۳۱] آرش نراقی، نویسنده و مترجم ایرانی نیز «عشق ورزیدن و مغازله ورزیدنهای جنسی با کودکان و نوجوانان» در اشعار سعدی را سزاوار تقبیح میداند. وی اگرچه این موضوع را نوعی سنت ادبی در روزگار سعدی میداند. اما معتقد است که او در آثارش از این مناسبات با لذت و تحسین یاد کردهاست.[۱۳۲] میرزا آقاخان کرمانی ابیات عاشقانهٔ سعدی را مورد نقد اخلاقی قرار دادهاست.[۱۳۳]
اسماعیل خویی بر گرایشهای سازشکارانه و محافظهکارانهٔ سعدی انگشت گذاشته و از این لحاظ، وی را سزاوار نقد میبیند.[۱۳۴]
بخشی از دیدگاههای انتقادی که متوجه آثار سعدی شده، از جانب شاعران نوپرداز بوده که تلقی متفاوت و جدیدی از شعر و فرم پردازش آن داشتهاند. احمد شاملو، شاعر نوپرداز معاصر، سعدی را اگرچه «ناظم» بزرگی میدانست؛ اما معتقد بود که آثار وی با معیارها و استنباط امروزی از شعر، مغایرت دارد.[۱۳۵] وی معتقد بود که سعدی تابع احساس نیست و عمیق نمیاندیشد؛ بلکه تنها مطالب را به زیبایی بیان میکند.[۱۳۵] از نظر نیما یوشیج، شاعر در پرداخت غنایی شعر به جای این که بگوید، باید نشان دهد.[۱۳۶] درحالی که به عقیدهٔ وی، اشعار سعدی فاقد چنین ظرافتی در خلاقیت معنایی و مفهومی است؛[۱۳۷] برای نمونه به جای این که اندوه را غیرمستقیم به تصویر بکشد، سر راست به سراغ واژگانی چون ناله، گریه، روز وداع و عبارتهایی از این دست رفتهاست.[۱۳۸]
همایون کاتوزیان، تاریخنگار و منتقد ادبی معاصر، حجم انتقادات و تبلیغات منفی نوگرایان معاصر به اشعار سعدی در سالهای بعد از ۱۳۲۰ را به حدی وسیع میداند که بسیاری از افراد بیآن که شعری از سعدی بخوانند، آثار او را مزخرف قلمداد میکردند. وی از این جریان به عنوان یکی از پدیدههای عجیب قرن بیستم در ایران یاد میکند و آن را پدیدهٔ سعدیکُشی در ایران مینامد. البته حتی در این دوران نیز بزرگانی مانند فروغی، بهار و دیگران به سعدی ارادت میورزیدند.[۱۲۸]
یادبود و بزرگداشت
آرامگاه
آرامگاه سعدی در شمال شرقی شیراز، در دامنهٔ کوه پهندژ و در کنار باغ دلگشا واقع شدهاست.[۱۳۹] این مجموعه با عنوان سعدیه نیز نامیده میشود.
محل دفن سعدی، خانقاهی بود که او در سالهای پایانی زندگی خود در آن میزیست. این خانقاه، در نزدیکی سرچشمههای نهر رکنآباد واقع شدهبود.[۱۴۰] در سال ۹۹۸ هجری قمری به حکم یعقوب ذوالقدر، حکمران فارس، بنای خانقاه شیخ تخریب شد.[۱۴۱]
در سال ۱۱۸۷ هجری قمری به دستور کریمخان زند، یک ساختمان آجری در آنجا بنا شد که شامل ۲ طبقه بود؛ طبقهٔ پایین دارای راهرویی بود که پلکان طبقه دوم از آنجا شروع میشد و مزار سعدی در محفظهای چوبی در اتاق شرقی راهرو قرار داشت.[۱۴۱]
این بنا و محوطهٔ آن در اثر مرور زمان رو به زوال گذاشت و در دههٔ ۱۳۲۰ خورشیدی به صورت بنایی مخروبه و کثیف و زیستگاه مگسها تبدیل شد. در این زمان، با توجه به اتمام بنای حافظیه، علیاصغر حکمت، رئیس وقت انجمن آثار ملی ایران، به فکر احداث بنایی تازه و مناسب افتاد.[۱۴۲] با تلاشهای وی، طراحی و ساخت این عمارت جدید، بر عهدهٔ محسن فروغی، معمار ایرانی، و علی صادق گذاشته شد؛[۱۴۱] هرچند آندره گدار، معمار فرانسوی نیز بازدیدهایی از آن داشتهاست.[۱۴۲] کلنگ احداث این بنا در سال ۱۳۲۷ به دست اشرف پهلوی زدهشد.[۱۴۲] این بنا با صرف هزینهٔ ۹۸۰ هزار تومان،[۱۴۱] در سال ۱۳۳۱ آماده و در روز یازدهم اردیبهشت همان سال با حضور محمدرضا پهلوی و دکتر حسابی، وزیر وقت فرهنگ، افتتاح شد.[۱۴۲]
معماری بنای جدید سعدیه، با استفاده از عناصر معماری ایرانی صورت گرفتهاست؛ این بنا از یک ایوان ستوندار بلند و یک رواقِ کشیده تشکیل شدهاست. رواق و ایوان بهصورت L جانمایی شدهاند. در محل برخورد ایوان و رواق، که مزار سعدی در آن قرار دارد، یک گنبد از کاشی فیروزهای تعبیه شدهاست. آب قنات نیز در آبنمای موسوم به حوض ماهی در زیرزمین مجموعه جریان دارد.[۱۴۳] این مجموعه در سال ۱۳۵۴ در فهرست آثار ملی ایران ثبت شد.[۱۴۱]
تندیس
در سال ۱۳۳۰، با ابتکار و پیگیری علیاصغر حکمت، رئیس وقت انجمن آثار ملی ایران، مجسمهٔ بزرگی از سعدی ساخته و در میدان سعدی شیراز در نزدیکی دروازه اصفهان نصب و در سال ۱۳۳۱ همزمان با افتتاح آرامگاه سعدی، رونمایی شد. این تندیس اثر ابوالحسن صدیقی، نقاش و مجسمهساز برجستهٔ ایرانی است و از جنس سنگ مرمر ساختهشدهاست. کار ساخت این مجسمه که بیش از سه متر ارتفاع دارد، یک سال و نیم به طول انجامیدهاست. نصب این مجسمه در ابتدا با مخالفت و اعتراض برخی از متشرعین شیراز همراه بوده که آن را خلاف احکام اسلام میدانستند؛ ولی در نهایت با میانجیگری علمای شیراز این اعتراضات خاتمه پیدا کرد.[۱۴۲]
علت انتخاب این محل برای نصب مجسمهٔ سعدی، واقع شدن این محل در مبدأ ورود مسافران به شیراز بود.[۱۴۲] اما به مرور زمان، با ساخته شدن مسیرهای جدید، مسافران کمتر این مسیر را انتخاب میکردند و این مجسمه امروز کمتر در معرض دید مسافران قرار دارد.[۱۴۴]
این مجسمه تا اواسط دههٔ ۱۳۷۰ در این میدان واقع بود اما با برچیده شدن تدریجی میدان، مجسمه به میدان گلستان انتقال دادهشد.[۱۴۴]
روز سعدی
مرکز سعدیشناسی، از سال ۱۳۸۱ خورشیدی، روز ۱ اردیبهشت را روز سعدی، اعلام کرد و در یکم اردیبهشت ۱۳۸۹ خورشیدی، در «اجلاس شاعران جهان» در شیراز، نخستین روز اردیبهشت، از سوی نهادهای فرهنگیِ داخلی و خارجی، بهعنوان «روز سعدی» نامگذاری شد.[۱۴۵]
پول ملی
سکههای پانصد ریالی برنزی ایران از سال ۱۳۸۷ خورشیدی به نقش آرامگاه سعدی مزین شدهاست.[۱۴۶] همچنین طرح پشت اسکناس دههزار تومانی (یکصد هزار ریالی) نمایی از مقبرهٔ سعدی در شیراز است.[۱۴۷] گفتنی است که چاپ بیت نخست شعر بنیآدم اعضای یک پیکرند بر روی اسکناسهای یکصدهزار ریالی در سال ۱۳۸۹، موجب واکنشهای رسانهای شد و روایت صحیح این بیت، از فرهنگستان زبان و ادب فارسی استعلام شد.[۱۴۸][۱۴۹][۱۵۰]
یادوارهٔ هفتصدمین سال تصنیف گلستان و بوستان
سال ۱۳۱۶ خورشیدی مصادف با ۱۳۵۶ هجری قمری، هفتصدمین سالگرد تصنیف کتابهای گلستان و بوستان بود. در این سال بهمنظور بزرگداشت سعدی، به ابتکار علیاصغر حکمت، وزیر وقت معارف، مجموعه اقداماتی به عمل آمد. برخی از مهمترین این اقدامات عبارت بودند از:[۱۵۱]
- برگزاری مراسم بزرگداشت و جشن در نقاط مختلف کشور و از جمله در دانشسرای عالی تهران
- انتشار یک دورهٔ کامل از کلیات سعدی از روی قدیمیترین و معتبرترین نسخههای خطی موجود در آن زمان
- انتشار مجموعهٔ مقالات با موضوع تحقیق و تتبع در آثار و احوال سعدی در قالب یک شماره از نشریهٔ تعلیم و تربیت با عنوان سعدینامه
- نامگذاری دبیرستان اصفهان به نام دبیرستان سعدی
منبعشناسی
تاکنون، در مورد سعدی، منابع کمی به زبان فارسی گردآوری شدهاست. از زمان سعدی تا حدود سال ۱۳۰۰ هجری خورشیدی، آثاری که به سعدی اشاره میکنند از کلیگویی و داستانسرایی فراتر نمیروند.[۱۵۲] در مورد سعدی، منابع و شواهد بیرونی چندانی وجود ندارد و بههمین دلیل، محققان اغلب به شواهد درونی؛ یعنی آثار خود سعدی روی میآورند و تلاش میکنند زندگی وی را از نوشتههای خودش — بهویژه بوستان و گلستان — استخراج نمایند.[۱۵۳] با این حال، یکی از راههای کسب اطلاعات دربارهٔ سعدی، مطالعهٔ روزگار و زمانهٔ اوست که با یورش مغولها به ایران همزمان بودهاست. بهطور مثال تاریخ جهانگشای، تاریخ وصاف و جامعالتواریخ سه اثر دست اول در مورد تاریخ این دوران هستند.[۱۵۴] در عین حال میتوان از برخی تذکرهها، سفرنامهها و مقدمههای نگاشتهشده بر آثار او نیز اطلاعاتی در مورد زندگانی سعدی بهدستآورد.
منابع تاریخی دربارهٔ زمانه سعدی
برخی از منابع تاریخی، اگرچه به صورت مستقیم از سعدی نام نبردهاند، اما وقایع تاریخی قرن هفتم هجری را، که با حملهٔ مغول به ایران و پایان حکومت خوارزمشاهیان و خلافت عباسیان مصادف بود، گزارش کردهاند. کتاب تاریخ جهانگشای عطاملک جوینی (م. ۶۸۱ هجری)، که وزیر هلاکوخان و معاصر سعدی بود، وقایع زمان ایلخانان را به تصویر کشیدهاست. تاریخ وصاف را میتوان ادامهٔ تاریخ جهانگشای دانست که به قلم شرفالدین عبداللّه شیرازی (م. ۷۲۸ هجری) نوشته شدهاست.[۱۵۵] چکیدهای از تاریخ تیرههای مغول و ترک و تاریخ فرمانروایی چنگیزخان و جانشینان او در کتاب جامعالتواریخ به قلم رشیدالدین فضلالله همدانی (م. ۷۱۷ هجری) آمدهاست.[۱۵۶] همچنین کتابهای الکامل فی التاریخ به قلم ابن اثیر (م. ۶۳۰ هجری)، معجمالبلدان اثر یاقوت حموی (م. ۶۲۶ هجری) و طبقات ناصری نوشتهٔ منهاج سراج (م. ۶۵۸ هجری) اطلاعات مهمی در خصوص چگونگی یورش مغول و چیرگی آنها بر سرزمین ایران را ارائه میکنند.[۱۵۷]
منابع اولیه دربارهٔ سعدی
- مقدمه کلیات سعدی
نخستین نسخهٔ کلیات سعدی که امروزه در دسترس است، نسخهای است که علی بن احمد بیستون ۳۵ سال پس از درگذشت سعدی یعنی در سال ۷۲۶ هجری نوشتهاست. وی در خصوص چگونگی گردآوری و تنظیم دیوان توضیح میدهد و از نوشتههای وی چنین بر میآید که پیش از وی نسخههای دیگری از کلیات سعدی وجود داشتهاست. وی در این مقدمه، نام کامل سعدی را «مولانا و شیخالشیوخ فی عهده و قدوهالمحققین افصح المتکلمین مفخر السالکین مشرف (شرف) المله و الحق و الدین مصلح الاسلام و المسلمین شیخ سعدیشیرازی قدس سره» یاد کردهاست.[۱۵۸]
- مجمعالآداب
کتاب مجمعالآداب فی معجمالالقاب، اثر ابن فوطی (م. ۷۲۳ هجری)، مورخ و راوی حدیث در قرن هفتم و هشتم هجری است که شرح حال افراد گوناگون در مکانها و زمانهای مختلف را شامل میشود. بخش زیادی از این کتاب از میان رفتهاست و بخش باقیمانده مشتمل بر نزدیک به ۶۰۰۰ شرح حال است. این کتاب، طیف گستردهای از شرححالها، از پیامبران گرفته تا معاصران ابن فوطی را دربردارد. با توجه به مطالب موجود در این کتاب میتوان دریافت که وی شاهد صحنههای تاریخی مهمی از جمله سقوط بغداد به وسیله هولاکو بودهاست.[۱۵۹] ابن فوطی، معاصر سعدی بوده و با وی ارتباط داشتهاست. وی در سال ۶۶۰ هجری، نامهای به سعدی مینویسد و بعضی از اشعار عربی او را درخواست میکند. مجمعالآداب، قدیمیترین مأخذی است که نام و نسب سعدی در آن بیان شده[۱۶۰] و از سعدی با عنوان «سعدی الشیرازی الشاعر العارف» یاد شدهاست.[۱۶۱] با این حال، ذبیحالله صفا گزارش ابن فوطی را خالی از اشکال نمیداند.[۱۶۲]
- صفوةالصفا
ابن بزاز عارف و نویسندهٔ سدهٔ هشتم و نویسندهٔ کتاب صفوةالصفا است که در آن سرگذشت شیخ صفیالدین اردبیلی و خانوادهٔ او را روایت کردهاست.[۱۶۳] در فصل چهارم از این کتاب که در سال ۷۵۹ هجری قمری نوشته شدهاست، داستان دیدار و صحبت شیخ صفی با سعدی تشریح شدهاست.[۱۶۴]
- شدالازار
کتاب شدالازار فی حط الاوزار عن زوار المزار در سال ۷۹۱ هجری قمری به قلم جنید شیرازی، شاعر و واعظ شیرازی نوشته شدهاست. این کتاب، راهنمای مزار افراد مشهوری است که در شیراز دفن شدهاند.[۱۶۵] آخرین فرد از فهرست این کتاب، سعدی است که سال مرگ وی ۶۹۱ هجری قمری[۱۶۶] و محل دفن وی قبرستان مصلی روایت شدهاست.[۱۶۵] در این کتاب، علاوه بر توصیف ویژگیهای سعدی، مقبرهٔ وی نیز توصیف شدهاست.[۱۶۷] نویسنده، بیشتر اشعار سعدی را در فضای تصوف و دربارهٔ مراحل و آفات طریق سلوک میداند و گزارش میکند که سعدی بسیاری از شیوخ و بزرگان زمان خود را ملاقات کرده و خود نیز صاحب کراماتی بودهاست.[۱۶۸]
- الحوادثالجامعه
کتاب الحوادثالجامعه، کتابی است که مؤلفی ناشناس به زبان عربی نوشتهاست و در آن حوادث و رویدادهای سدهٔ هفتم هجری قمری در سرزمینهای اسلامی را روایت کردهاست. البته بخشهایی از این کتاب که به سالهای ۶۰۰ تا ۶۲۵ مربوط میشود، از میان رفتهاست. تا مدتی گمان میرفت ابن فوطی مؤلف این کتاب باشد، اما امروز این نظر رد شده و مؤلف این کتاب ناشناس باقی ماندهاست. این کتاب یکی از منابع مهم در مورد چگونگی حملهٔ مغول به ایران محسوب میشود و علاوه بر این، رویدادهای تاریخی دیگری از جمله سقوط بغداد به دست هلاکو، سقوط اسماعیلیان، مناسبات خوارزمشاهیان و وقایع اداری و اجتماعی در بغداد در آن تشریح شدهاست.[۱۶۹] این کتاب تاریخ وفات سعدی و ارتباط سعدی با ابن جوزی را گزارش کردهاست.[۱۷۰]
- سفرنامه ابن بطوطه
سفرنامه ابن بطوطه کتابی است که در قرن هشتم هجری نوشته شدهاست.[۱۷۱] ابن بطوطه، گردشگر مراکشی در این سفرنامه مشاهدات خود را در طی سی سال سفر به نقاط مختلف جهان اسلام (از جمله ایران) بازگو کردهاست.[۱۷۲] وی نزدیک به سی و پنج سال پس از درگذشت سعدی، از شیراز و آرامگاه سعدی بازدید و مشاهدات خود را گزارش میکند.[۱۴۰] گزارش وی از سفرش به چین نشان میدهد که دایرهٔ نفوذ شعر سعدی تا چین هم گسترش داشتهاست.[۱۷۳][۴۹]
- نفحاتالانس
نفحاتالانس عنوان کتابی است از جامی، شاعر و عارف قرن نهم هجری که در سال ۸۸۳ هجری قمری نوشته شدهاست. در این کتاب، تعدادی از افراد سرشناس از جمله علما و عرفا معرفی شدهاند.[۱۷۴] بخشی از این کتاب شرح حالی کوتاه از سعدی میدهد و از جمله مصاحبت او با شهابالدین عمر سهروردی در آن نقل شدهاست. برخی از مطالب این کتاب در مورد سعدی، از کتاب شدالازار نقل شدهاست.[۱۷۵]
- تذکرةالشعرا
تذکرةالشعرا کتابی است از دولتشاه سمرقندی که در اواخر قرن نهم هجری قمری نوشته شدهاست. این کتاب به شرح حال شعرای پارسیگو اختصاص دارد که به لحاظ تاریخی به هفت طبقه (یا فصل) تقسیم شدهاند.[۱۷۶] در فصل چهارم شرح حالی از سعدی[۱۷۷] و توصیفی از مقبرهٔ وی آمدهاست.[۱۶۷] دولتشاه در این کتاب، اشعار سعدی را نشاندهندهٔ حقیقت و طریقت میداند[۱۷۸] و کراماتی به او نسبت میدهد.[۱۷۵]
منابع معاصر دربارهٔ سعدی
در دوران معاصر، کتابها و مقالات متعددی دربارهٔ سعدی منتشر شدهاست. لغتنامهٔ دهخدا به چند اثر برجسته معاصر در این باب ارجاع دادهاست که عبارتند از:[۱۷۹]
- تاریخ ادبیات ایران نوشتهٔ صادق رضازاده شفق
- بحث در باب سعدی (یا تحقیق دربارهٔ سعدی) نوشتهٔ هنری ماسه
- تاریخ ادبیات ایران جلد دوم (از فردوسی تا سعدی) و جلد سوم (از سعدی تا جامی) نوشتهٔ ادوارد براون
- سبکشناسی جلد یکم، دوم و سوم نوشتهٔ محمدتقی بهار
ضیاء موحد در کتاب سعدی (شابک ۹۷۸-۹۶۴-۴۴۸-۵۸۱-۷) مهمترین کتابهایی را که تا دههٔ ۱۳۷۰ خورشیدی در مورد سعدی نوشته شدهاست، برمیشمارد:[۱۸۰]
- تکوین غزل و نقش سعدی، نوشتهٔ محمود عبادیان (شابک ۹۷۸-۹۶۴-۷۵۱-۴۷۲-۹)
- ذکر جمیل سعدی (مجموعه مقالات کنگرهٔ هزارهٔ سعدی)
- در قلمرو سعدی، نوشتهٔ علی دشتی
- طبلهٔ عطار و نسیم گلستان، نوشتهٔ جلالالدین همایی
- حکمت سعدی، نوشتهٔ کیخسرو هخامنشی
پانویس
یادداشتها
- ↑ مانند
سعدی سر سودای تو دارد نه سر خویش
هر جامه که عیار بپوشد کفنست آن - ↑ مانند
همه شاهدان عالم به تو عاشقند سعدی
که میان گرگ صلح است و میان گوسفندان - ↑ إِنَّ رَبَّکُمُ اللَّهُ الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ فِی سِتَّةِ أَیَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَی عَلَی الْعَرْشِ یُغْشِی اللَّیْلَ النَّهَارَ یَطْلُبُهُ حَثِیثًا وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ وَالنُّجُومَ مُسَخَّرَاتٍ بِأَمْرِهِ أَلَا لَهُ الْخَلْقُ وَالْأَمْرُ تَبَارَکَ اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِینَ
در حقیقت پروردگار شما آن خدایی است که آسمانها و زمین را در شش روز آفرید، سپس بر عرش استیلا یافت، روز را به شب که شتابان آن را میطلبد میپوشاند و خورشید و ماه و ستارگان را که به فرمان او رام شدهاند آگاه باش که خلق و امر از آن اوست فرخنده خدایی است پروردگار جهانیان - ↑ چنان تنگش آورده اندر کنار
که پنداری اللیل یغشی النهار - ↑ شبی زیت فکرت همی سوختم
چراغ بلاغت میافروختم
پراگنده گویی حدیثم شنید
جز احسنت گفتن طریقی ندید
هم از خبث نوعی در آن درج کرد
که ناچار فریاد خیزد ز درد
که فکرش بلیغ است و رایش بلند
در این شیوهٔ زهد و طامات و پند
نه در خشت و کوپال و گرز گران
که آن شیوه ختم است بر دیگران
نداند که ما را سر جنگ نیست
وگر نه مجال سخن تنگ نیست
بیا تا در این شیوه چالش کنیم
سر خصم را سنگ، بالش کنیم
سعادت به بخشایش داورست
نه در چنگ و بازوی زور آورست
چو دولت نبخشد سپهر بلند
نیاید به مردانگی در کمند … - ↑ مرا در سپاهان یکی یار بود
که جنگاور و شوخ و عیار بود … - ↑ یکی آهنین پنجه در اردبیل
همی بگذرانید پیلک ز پیل الخ - ↑ ای سرو بلند قامت دوست
وه وه که شمایلت چه نیکوست
در پای لطافت تو میراد
هر سرو سهی که بر لب جوست الخ - ↑ عالمت غافل است و تو غافل
خفته را خفته کی کند بیدار - ↑ باطل است آن که مدعی گوید
خفته را خفته کی کند بیدار
مرد باید که گیرد اندر گوش
ور نوشتهاست پند بر دیوار - ↑ استاد سخن سعدیست پیش همه کس اما
دارد سخن حافظ طرز سخن خواجو - ↑ Select Fables from Gulistan
- ↑ برین چشمه چون ما بسی دم زدند
برفتند چون چشم برهم زدند
گرفتیم عالم به مردی و زور
ولیکن نبردیم با خود به گور - ↑ که دُرِّ موعظههای شافی را در سلک عبارت کشیدهاست.
ارجاعات
- ↑ دشتی، قلمرو سعدی، ؟.
- ↑ یوسفی، «مقدمه»، غزلهای سعدی، ۴۵.
- ↑ صیادکوه، «کاوشنامه زبان و ادبیات فارسی»، سفارشهای عنصرالمعالی در آیین شعر و شاعری.
- ↑ یوسفی، «زبان سعدی در غزلیات»، پژوهشنامه ادب حماسی.
- ↑ یوسفی، «زبان سعدی در غزلیات»، پژوهشنامه ادب حماسی.
- ↑ موحد، «تاملاتی در سبک آثار سعدی»، سعدی، ۱۲۰-۱۸۹.
- ↑ صیادکوه، «کاوشنامه زبان و ادبیات فارسی»، سفارشهای عنصرالمعالی در آیین شعر و شاعری.
- ↑ خوئینی و عیسیزاده، «ایجاز در گلستان سعدی»، مطالعات و تحقیقات ادبی.
- ↑ موحد، «تاملاتی در سبک آثار سعدی»، سعدی، ۱۲۰-۱۸۹.
- ↑ یزدانپرست، «طنزپردازی سعدی شیرازی»، اطلاعات حکمت و معرفت.
- ↑ هاشمیپور، «طنز فاخر سعدی»، بخارا.
- ↑ صفری و مرتضوی، «بررسی تخلص در غزلیات سعدی»، پژوهشهای ادبی. انجمن علمی زبان و ادبیات فارسی.
- ↑ صفا، تاریخ ادبیات در ایران، ۳: ۵۸۴-۶۲۲.
- ↑ بهار، سبکشناسی، ۳: ۱۱۱-۱۵۶.
- ↑ صفری و مرتضوی، «بررسی تخلص در غزلیات سعدی»، پژوهشهای ادبی. انجمن علمی زبان و ادبیات فارسی.
- ↑ موید شیرازی، «تأثیر قرآن و حدیث بر آثار سعدی»، گوهر.
- ↑ «محمدجعفر یاحقی: دید اجتماعی سعدی نتیجه گرایشات قرآنی اوست/ سعدی دانشآموخته بزرگترین قرآنشناسان عصر خود بود». خبرگزاری بینالمللی قرآن. ۳۱ فروردین ۱۳۸۷. دریافتشده در ۲۴ آبان ۱۳۹۶.
- ↑ مجد و آبین، «شگردهای استفاده سعدی از آیات قرآن»، سبکشناسی و نظم و نثر فارسی (بهار ادب).
- ↑ فرهادی و خانجان، «سعدی مترجم در «گلستان» ادب پارسی»، مطالعات زبان و ترجمه.
- ↑ موید شیرازی، «تأثیر قرآن و حدیث بر آثار سعدی»، گوهر.
- ↑ مجد و آبین، «شگردهای استفاده سعدی از آیات قرآن»، سبکشناسی و نظم و نثر فارسی (بهار ادب).
- ↑ نظری و اسدی، «مقایسه آموزههای شاهنمامه و بوستان سعدی»، پژوهشنامه ادبیات تعلیمی.
- ↑ موحد، سعدی، ؟.
- ↑ تجلیل و فامیلیان سورکی، «سعدی تالی فردوسی»، فصلنامه دانشکده ادبیات و علوم انسانی.
- ↑ سرافرازی و باغدار دلگشا، «بازنگری جایگاه سعدی در اندیشه روشنفکران مشروطه»، پژوهشنامه تاریخ.
- ↑ سعدی. «بوستان، باب پنجم». گنجور. بایگانیشده از اصلی در ۱۳ مارس ۲۰۱۷. دریافتشده در ۱۲ مارس ۲۰۱۷.
- ↑ سعدی. «بوستان، باب پنجم». گنجور. بایگانیشده از اصلی در ۱۳ مارس ۲۰۱۷. دریافتشده در ۱۲ مارس ۲۰۱۷.
- ↑ سعدی. «بوستان، باب پنجم». گنجور. بایگانیشده از اصلی در ۱۳ مارس ۲۰۱۷. دریافتشده در ۱۲ مارس ۲۰۱۷.
- ↑ موحد، سعدی، ؟.
- ↑ دشتی، قلمرو سعدی، ۷۹-۱۰۰.
- ↑ موحد، «زمانه سعدی»، سعدی، ۷۳_۴۸.
- ↑ موحد، «زمانه سعدی»، سعدی، ۷۳_۴۸.
- ↑ موحد، سعدی، ؟.
- ↑ دشتی، قلمرو سعدی، ۱۴۷-۱۷۰.
- ↑ دشتی، قلمرو سعدی، ۱۴۷-۱۷۰.
- ↑ موحد، سعدی، ؟.
- ↑ دشتی، قلمرو سعدی، ۱۳۱.
- ↑ موحد، سعدی، ؟.
- ↑ شمیسا، سیر غزل در شعر فارسی، ۸۷-۹۳.
- ↑ موحد، «تاملاتی در سبک آثار سعدی»، سعدی، ۱۲۰-۱۸۹.
- ↑ «وقتی «سعدی» محل چالش شد». خبرگزاری ایسنا. ۳۰ فروردین ۱۳۹۴. بایگانیشده از اصلی در ۱۵ اوت ۲۰۱۸. دریافتشده در ۲۴ آبان ۱۳۹۶.
- ↑ فروخ، تاریخ الأدب العربی، ۳: ۴۵۷.
- ↑ سبزیانپور و رضایی، «نگاهی تازه به داستان قدیمی سعدی و متنبی»، نقد ادب عربی.
- ↑ جوادی و عرب سلغار، «تجلی قداست آب در آرامگاه سعدی شیراز»، باغ نظر.
- ↑ صفا، تاریخ ادبیات در ایران، ۳: ۵۸۴-۶۲۲.
- ↑ علیپور، «بوطیقای شعر نو»، شعر.
- ↑ جوادی و عرب سلغار، «تجلی قداست آب در آرامگاه سعدی شیراز»، باغ نظر.
- ↑ جوادی و عرب سلغار، «تجلی قداست آب در آرامگاه سعدی شیراز»، باغ نظر.
- ↑ ۴۹٫۰ ۴۹٫۱ «حوض ماهی؛ شهر ممنوعه شیراز/ ملوانان چینی اشعار سعدی را میخواندند». خبرگزاری مهر. ۱ اردیبهشت ۱۳۹۵. بایگانیشده از اصلی در ۱۳ سپتامبر ۲۰۱۸. دریافتشده در ۳ اردیبهشت ۱۳۹۶.
- ↑ جوادی و عرب سلغار، «تجلی قداست آب در آرامگاه سعدی شیراز»، باغ نظر.
- ↑ شایگان، «زمان اجتماعی اهل ادب»، بخارا.
- ↑ کمالی سروستانی، «وین گلستان همیشه خوش باشد»، روزنامه جام جم.
- ↑ دشتی، قلمرو سعدی، ۲۲۷-۲۷۶.
- ↑ شایگان، «زمان اجتماعی اهل ادب»، بخارا.
- ↑ شایگان، «زمان اجتماعی اهل ادب»، بخارا.
- ↑ موحد، سعدی، ؟.
- ↑ صیادکوه، «کاوشنامه زبان و ادبیات فارسی»، سفارشهای عنصرالمعالی در آیین شعر و شاعری.
- ↑ شمیسا، سیر غزل در شعر فارسی، ۸۷-۹۳.
- ↑ خطای ارجاع: برچسب
<ref>
نامعتبر؛ متنی برای ارجاعهای با نام:14
وارد نشده است - ↑ حسن لی، «سعدی در نگاه سخن سرایان»، شعر.
- ↑ صفا، تاریخ ادبیات در ایران، ۳: ۵۸۴-۶۲۲.
- ↑ شمیسا، سیر غزل در شعر فارسی، ۸۷-۹۳.
- ↑ صفا، تاریخ ادبیات در ایران، ۳: ۵۸۴-۶۲۲.
- ↑ شمیسا، سیر غزل در شعر فارسی، ۸۷-۹۳.
- ↑ دستغیب، «حافظ و گوته»، سالنامه حافظ پژوهی.
- ↑ کمالی سروستانی، «وین گلستان همیشه خوش باشد»، روزنامه جام جم.
- ↑ بهار، سبکشناسی، ۳: ۱۱۱-۱۵۶.
- ↑ بهار، سبکشناسی، ۳: ۱۱۱-۱۵۶.
- ↑ کمالی سروستانی، «وین گلستان همیشه خوش باشد»، روزنامه جام جم.
- ↑ کمالی سروستانی، «وین گلستان همیشه خوش باشد»، روزنامه جام جم.
- ↑ بهار، سبکشناسی، ۳: ۱۱۱-۱۵۶.
- ↑ کمالی سروستانی، «وین گلستان همیشه خوش باشد»، روزنامه جام جم.
- ↑ کمالی سروستانی، «وین گلستان همیشه خوش باشد»، روزنامه جام جم.
- ↑ بهمن، پروین اعتصامی (چهرههای درخشان)، ۴۱، ۴۲ و ۴۳.
- ↑ آتش سودا، «ابراهیم گلستان و گلستان سعدی»، کتاب ماه ادبیات و فلسفه.
- ↑ شیرزادی و غلامی، «ابراهیم گلستان سعدی زمانه است»، شرق.
- ↑ دولتآبادی، ما نیز مردمی هستیم، ۲۳۶.
- ↑ صادقی و غلامحسینزاده، «نقش آشنایی با ادبیات کلاسیک در داستاننویسی معاصر»، ششمین همایش ملی پژوهشهای ادبی.
- ↑ کامشاد، پایهگذاران نثر جدید فارسی، ۱۲۶–۱۲۷.
- ↑ ۸۰٫۰ ۸۰٫۱ ۸۰٫۲ ۸۰٫۳ خطای ارجاع: برچسب
<ref>
نامعتبر؛ متنی برای ارجاعهای با نام:67
وارد نشده است - ↑ آذر و برزگر، «نخستین شاعران تأثیرگذار در غرب»، فصلنامه مطالعات ادبیات تطبیقی.
- ↑ موید، «گوته در آینه سعدی»، ایرانشناسی.
- ↑ روح بخشان، «سعدی در زبانهای جهان»، آینه میراث.
- ↑ «گلستان سعدی باز هم به انگلیسی ترجمه شد». خبرگزاری کتاب ایران. ۲۶ اسفند ۱۳۹۵. بایگانیشده از اصلی در ۱۵ ژوئن ۲۰۱۷. دریافتشده در ۱۵ مرداد ۱۳۹۶.
- ↑ موحد، سعدی، ؟.
- ↑ آذر و برزگر، «نخستین شاعران تأثیرگذار در غرب»، فصلنامه مطالعات ادبیات تطبیقی.
- ↑ همایون کاتوزیان، سعدی، شاعر عشق و زندگی، ۱۵۱-۲۰۱.
- ↑ کمالی، کتابشناسی ادبیات فارسی در زبان فرانسه، ؟.
- ↑ آذر و برزگر، «نخستین شاعران تأثیرگذار در غرب»، فصلنامه مطالعات ادبیات تطبیقی.
- ↑ فکری ارشاد، «تاثیر سعدی بر گوته»، مجله وحید.
- ↑ فیروزآبادی، «سعدی و گوته»، ادبیات تطبیقی جیرفت.
- ↑ موید، «گوته در آینه سعدی»، ایرانشناسی.
- ↑ فکری ارشاد، «تاثیر سعدی بر گوته»، مجله وحید.
- ↑ موید، «گوته در آینه سعدی»، ایرانشناسی.
- ↑ فکری ارشاد، «تاثیر سعدی بر گوته»، مجله وحید.
- ↑ رایت کلینتون، «نفوذ سعدی بر بزرگترین شاعران آمریکا»، کیهان فرهنگی.
- ↑ دشتی، قلمرو سعدی، ۲۲۷-۲۷۶.
- ↑ کریمی مطهر و خاک ره کهنمویی، «پوشکین؛ سعدی جوان روسیه»، پژوهشنامه نقد ادبی و بلاغت.
- ↑ یحییپور، «جایگاه سعدی در ادبیات روسی»، دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه اصفهان.
- ↑ ۱۰۰٫۰ ۱۰۰٫۱ «سعدی، روح کمال شرق». پایگاه اطلاعرسانی شهر کتاب. ۲۸ فروردین ۱۳۹۲. بایگانیشده از اصلی در ۱۷ سپتامبر ۲۰۱۷. دریافتشده در ۱۷ سپتامبر ۲۰۱۷.
- ↑ صافی، «مقام سعدی در سند»، آینه میراث.
- ↑ ناهده فوزی. «پژوهشی دربارهٔ نخستین شرح عربی گلستان سعدی و بررسی اتهام سرقت آن». وب سایت بساتین اخبارالمخطوطات. دریافتشده در ۱۷ سپتامبر ۲۰۱۷.
- ↑ الیان سرکیس، «جبرائیل المخلّع»، معجم البابطین لشعراء العربیة فی القرنین التاسع عشر والعشرین.
- ↑ ۱۰۴٫۰ ۱۰۴٫۱ ثائر الزعزوع (۱۱ جولای ۲۰۱۵). «الفراتی ومأساة محور الموصل الفرات الأعلی والمدنیة المهمشة». العرب (به العربية). بایگانیشده از اصلی در ۱۸ مارس ۲۰۲۰. دریافتشده در ۲۲ آبان ۱۳۹۶.
- ↑ John Lundberg (2008-08-04). "Finding Good In The Axis Of Evil". The Huffington Post (به انگلیسی). Archived from the original on 25 December 2009. Retrieved 2017-03-07.
- ↑ ۱۰۶٫۰ ۱۰۶٫۱ «بنی آدمی که در سازمان ملل آنچنان مشهود نیست». خبرگزاری دانشجویان ایران. ایسنا. ۱۳ شهریور ۱۳۹۱. بایگانیشده از اصلی در ۴ مه ۲۰۲۰. دریافتشده در ۱۰ اسفند ۱۳۹۵.
- ↑ «جای واقعی شعر سعدی در سازمان ملل به روایت ظریف». خبرگزاری دانشجویان ایران. ایسنا. ۱۰ مهر ۱۳۹۲. بایگانیشده از اصلی در ۱۴ اوت ۲۰۲۰. دریافتشده در ۱۰ اسفند ۱۳۹۵.
- ↑ "Voyager - Languages" (به انگلیسی). Archived from the original on 31 January 2017. Retrieved 2017-02-26.
- ↑ "Voyager - Languages (Persian)" (به انگلیسی). Archived from the original on 19 April 2010. Retrieved 2017-02-26.
- ↑ ۱۱۰٫۰ ۱۱۰٫۱ عباسی، مرتضی (بهار ۱۳۹۱). «تبیین وجوه سازواری غزلهای سعدی با ردیف کنونی موسیقی ایرانی». مطالعات زبان و ادبیات غنایی. دانشگاه آزاد اسلامی. ۲ (۲). دریافتشده در ۳۰ مهر ۱۳۹۶.
- ↑ «شجریان؛ «سعدی خوانترین» خواننده ایرانی». خبرگزاری فارس. ۳۱ فروردین ۱۳۸۷. بایگانیشده از اصلی در ۲۳ اکتبر ۲۰۱۷. دریافتشده در ۱ آبان ۱۳۹۶.
- ↑ شیما زارعی (۸ اردیبهشت ۱۳۸۹). «گزارشی از نشست «موسیقی و غزلیات سعدی»». پایگاه اطلاعرسانی شهرکتاب. بایگانیشده از اصلی در ۲۳ اکتبر ۲۰۱۷. دریافتشده در ۱ آبان ۱۳۹۶.
- ↑ «دهمین آلبوم چاوشی با شعرهای سعدی و حافظ منتشر میشود». ایران. ۱۸ آبان ۱۳۹۸. بایگانیشده از اصلی در ۱۱ نوامبر ۲۰۱۹. دریافتشده در ۲۳ فوریه ۲۰۲۱.
- ↑ «خواننده «سنتوری» سعدی و مولانا خواند/ «امیر بیگزند» حاصل رفاقت محسن چاوشی و حمید فرخنژاد». خبرآنلاین. ۱۷ خرداد ۱۳۹۵.
- ↑ «نمایشنامهخوانی گلگشت در گلستان». تیوال. دریافتشده در ۲۰۱۷-۱۱-۲۱.
- ↑ «اقتباس نمایشیِ مؤدبیان از گلستان سعدی». خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا). ۱۹ فروردین ۱۳۹۳. بایگانیشده از اصلی در ۱ نوامبر ۲۰۱۹. دریافتشده در ۳۰ آبان ۱۳۹۶.
- ↑ «پری صابری بر اساس زندگی سعدی، نمایشنامه نوشت». خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا). ۳ بهمن ۱۳۹۱. دریافتشده در ۳۰ آبان ۱۳۹۶.
- ↑ «داریوش ارجمند و نمایشنامه روحوضی براساس حکایت سعدی». خبرگزاری دانشگاه آزاد اسلامی (آنا). ۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۴. بایگانیشده از اصلی در ۱ دسامبر ۲۰۱۷. دریافتشده در ۳۰ آذر ۱۳۹۶.
- ↑ Yavari, Houra (1999). "FICTION, ii(b)". Encyclopædia Iranica (به انگلیسی).
- ↑ «داستانهایی از بوستان و گلستان سعدی برای کودکان و نوجوانان». خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا). ۱ شهریور ۱۳۹۶. بایگانیشده از اصلی در ۲۱ فوریه ۲۰۲۰. دریافتشده در ۳۰ آبان ۱۳۹۶.
- ↑ «سعدی به روایت کیارستمی». روزنامه دنیای اقتصاد. ۱۹ اسفند ۱۳۸۶. بایگانیشده از اصلی در ۶ دسامبر ۲۰۱۷. دریافتشده در ۳۰ آبان ۱۳۹۶.
- ↑ ۱۲۲٫۰ ۱۲۲٫۱ ۱۲۲٫۲ امن خانی، عیسی؛ علی مددی، مونا (بهار و تابستان ۱۳۹۰). «سعدی و گفتمان مدرن ایران» (PDF). تاریخ ادبیات (پژوهشنامه علوم انسانی). دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه شهید بهشتی (۳ (پیاپی ۶۸)): ۵۵ تا ۷۵. دریافتشده در ۲۵ بهمن ۱۳۹۵.
- ↑ سرافرازی و باغدار دلگشا، «بازنگری جایگاه سعدی در اندیشه روشنفکران مشروطه»، پژوهشنامه تاریخ.
- ↑ دشتی، قلمرو سعدی، ۲۲۷-۲۷۶.
- ↑ شایگان، «زمان اجتماعی اهل ادب»، بخارا.
- ↑ دشتی، قلمرو سعدی، ۲۲۷-۲۷۶.
- ↑ خطای ارجاع: برچسب
<ref>
نامعتبر؛ متنی برای ارجاعهای با نام:62
وارد نشده است - ↑ ۱۲۸٫۰ ۱۲۸٫۱ همایون کاتوزیان، محمدعلی (پاییز ۱۳۸۱). «ریشههای سعدی کُشی». ایرانشناسی. بنیاد مطالعات ایران (۵۵): ۵۰۹ تا ۵۲۶. دریافتشده در ۷ اسفند ۱۳۹۵.
- ↑ عابدی، کامیار (شهریور ۱۳۸۳). «سعدی در آیینه ادب معاصر/ تحلیلی از یک بیمهری فرهنگی و ادبی». کتاب ماه ادبیات و فلسفه. پایگاه مجلات تخصصی نور (۸۳): ۵۴ تا ۶۳. دریافتشده در ۵ مهر ۱۳۹۶.
- ↑ در پیرامون ادبیات (کسروی، ص ۷۱)
- ↑ علی شریعتی (بهار ۱۳۸۴). «زن در چشم و دل محمد». یاد. بنیاد تاریخ انقلاب اسلامی (۷۵): ۷۴. دریافتشده در ۸ اسفند ۱۳۹۵.
- ↑ سام فرزانه (۸ فروردین ۱۳۹۵). «جنسیت و روابط جنسی در گلستان سعدی». بیبیسی فارسی. بایگانیشده از اصلی در ۲۲ اکتبر ۲۰۱۷. دریافتشده در ۳۰ مهر ۱۳۹۶.
- ↑ سالارنامه (میرزا آقاخان کرمانی، ضمیمهٔ تاریخ بیداری، ص ۱۲، به نقل از روشنگران ایرانی و نقد ادبی پارسینژاد، ص ۱۲۸).
- ↑ جدال با مدعی (گفتگو با اسماعیل خوبی، از علی اصغر ضرابی، جاویدان، ج ۲، ۱۳۵۶، صص ۱۰۷–۱۰۹)؛ صدای حیرت بیدار (گفتگوهای مهدی اخوان ثالث، به کوشش مرتضی کاخی، مروارید زمستان، ج ۲، ۱۳۸۲، صص ۹۱–۹۲).
- ↑ ۱۳۵٫۰ ۱۳۵٫۱ عابدی، کامیار (شهریور ۱۳۹۰). «چرا شاملو حافظ را ستایش میکرد و سعدی را نکوهش؟». ماهنامه تجربه. دوره جدید (۴ (پیاپی ۷۹)). دریافتشده در ۳۰ بهمن ۱۳۹۵.
- ↑ علیپور، «بوطیقای شعر نو»، شعر.
- ↑ طاهباز، سیروس (۱۳۸۵). دربارهٔ هنر شعر و شاعری: نیما یوشیج. نگاه. ص. ۲۱۶–۲۱۹. شابک ۹۶۴-۳۵۱-۲۲۹-۰.
- ↑ علیپور، «بوطیقای شعر نو»، شعر.
- ↑ جوادی و عرب سلغار، «تجلی قداست آب در آرامگاه سعدی شیراز»، باغ نظر.
- ↑ ۱۴۰٫۰ ۱۴۰٫۱ محمدعلی موحد (خرداد و تیر ۱۳۹۰). «صیت سخن سعدی». بخارا (۸۱): ۲۵ تا ۲۸. بایگانیشده از اصلی در ۱۶ خرداد ۱۳۹۸. دریافتشده در ۲۸ آذر ۱۳۹۵.
- ↑ ۱۴۱٫۰ ۱۴۱٫۱ ۱۴۱٫۲ ۱۴۱٫۳ ۱۴۱٫۴ «خانقاهی که آرامگاه سعدی شد». خبرگزاری ایسنا. ۳۰ فروردین ۱۳۹۱. بایگانیشده از اصلی در ۲۳ اکتبر ۲۰۱۷. دریافتشده در ۸ اسفند ۱۳۹۵.
- ↑ ۱۴۲٫۰ ۱۴۲٫۱ ۱۴۲٫۲ ۱۴۲٫۳ ۱۴۲٫۴ ۱۴۲٫۵ رستگار فسایی، منصور (زمستان ۱۳۸۴). «بنای آرامگاه و مجسمه سعدی». نامه انجمن (۲۰): ۱۳۳ تا ۱۴۴. دریافتشده در ۸ اسفند ۱۳۹۵.
- ↑ امامی، فرشید (۱۵ فروردین ۱۳۸۸). «فروغی: بسترساز تلفیق معماری مدرن با معماری سنتی ایران». روزنامه اعتماد (۱۹۱۶): ۷. دریافتشده در ۹ اسفند ۱۳۹۵.
- ↑ ۱۴۴٫۰ ۱۴۴٫۱ «نصب مجسمه سعدی به روایت حکمت شیرازی». خبرگزاری ایسنا. ۱ اردیبهشت ۱۳۹۲. بایگانیشده از اصلی در ۲۶ فوریه ۲۰۱۷. دریافتشده در ۸ اسفند ۱۳۹۵.
- ↑ «آتی نیوز: اول اردیبهشت، روز سعدی نامگذاری شد». بایگانیشده از اصلی در ۴ مارس ۲۰۱۶. دریافتشده در ۲۳ فوریه ۲۰۲۱.
- ↑ «۵۰۰ ریال». پایگاه اطلاعرسانی بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران. بایگانیشده از اصلی در ۱۹ ژوئن ۲۰۱۷. دریافتشده در ۱۹ ژوئیه ۲۰۱۷.
- ↑ «اسکناس ۱۰ هزار تومانی رونمایی شد». پایگاه اطلاعرسانی دولت. بایگانیشده از اصلی در ۲ فوریه ۲۰۱۵. دریافتشده در ۲ فوریه ۲۰۱۵.
- ↑ «استعلام از فرهنگستان دربارهٔ شعرِ روی اسکناس ۱۰هزارتومانی». سایت وطن. بایگانیشده از اصلی در ۹ آوریل ۲۰۱۴. دریافتشده در ۲۴ ژوئن ۲۰۱۰.
- ↑ «توضیح کاووس حسنلی». خبرگزاری ایسنا. بایگانیشده از اصلی در ۲۶ ژانویه ۲۰۱۳. دریافتشده در ۲۴ ژوئن ۲۰۱۰.
- ↑ «افتخارآفرینی کاذب چرا؟». وب سایت خبری عصرایران. بایگانیشده از اصلی در ۲۶ ژانویه ۲۰۱۳. دریافتشده در ۶ سپتامبر ۲۰۱۲.
- ↑ «هفتصدمین سال تصنیف گلستان و بوستان سعدی». تعلیم و تربیت (۱۱ و ۱۲): ۶۱۷ و ۶۱۸. بهمن و اسفند ۱۳۱۶.
- ↑ موحد، «افصح المتکلمین»، سعدی، ۲۷-۲۹.
- ↑ موحد، «تولد و وفات»، سعدی، ۳۴-۴۷.
- ↑ موحد، «زمانه سعدی»، سعدی، ۷۳_۴۸.
- ↑ شریفی، فرهنگ ادبیات فارسی، ۱۴۶۱.
- ↑ کسایی، «سرگذشت دانشمندان و مراکز دانش در حملهٔ مغول»، ۲۸۹–۳۲۲.
- ↑ اقبال آشتیانی، تاریخ مغول، ۴۹۱ و ۴۹۰.
- ↑ صفا، تاریخ ادبیات در ایران، ۳: ۵۸۴-۶۲۲.
- ↑ ریو میزوکامی (Ryo Mizukami) (۱۹ خرداد ۱۳۹۵). «نگاهی به زندگی و فعالیتهای علمی ابن فوطی تألیف مجمع الآداب و ارتباط با جامعه روشنفکران». کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران. بایگانیشده از اصلی در ۱۳ سپتامبر ۲۰۱۸. دریافتشده در ۲۳ مرداد ۱۳۹۶.
- ↑ صفا، تاریخ ادبیات در ایران، ۳: ۵۸۴-۶۲۲.
- ↑ امینی و الهیمنش، «تحلیل رویکردهای سعدی شیرازی»، پژوهشنامه مذاهب اسلامی.
- ↑ صفا، تاریخ ادبیات در ایران، ۳: ۵۸۴-۶۲۲.
- ↑ electricpulp.com. "EBN BAZZĀZ – Encyclopaedia Iranica" (به انگلیسی). Archived from the original on 17 November 2017. Retrieved 2017-08-16.
- ↑ براون، از سعدی تا جامی، ۷۰۴-۷۰۷.
- ↑ ۱۶۵٫۰ ۱۶۵٫۱ «شد الازار فی حط الاوزار عن زوار المزار (کتاب) - ویکی فقه». بایگانیشده از اصلی در ۲۶ نوامبر ۲۰۲۰. دریافتشده در ۱۵ اوت ۲۰۱۷.
- ↑ ذبیحالله صفا. «سعدی». مرکز سعدیشناسی. بایگانیشده از اصلی در ۲۰ اوت ۲۰۱۰. دریافتشده در ۲۴ مرداد ۱۳۹۶.
- ↑ ۱۶۷٫۰ ۱۶۷٫۱ آفتاب. «خانقاهی که آرامگاه سعدی شد/ نگاهی به پیشینه تاریخی سعدیه شیراز». بایگانیشده از اصلی در ۱۶ اوت ۲۰۱۷. دریافتشده در ۱۵ اوت ۲۰۱۷.
- ↑ امینی و الهیمنش، «تحلیل رویکردهای سعدی شیرازی»، پژوهشنامه مذاهب اسلامی.
- ↑ «حوادث الجامعه». دانش نامه جهان اسلام. بایگانیشده از اصلی در ۱۹ اوت ۲۰۱۷. دریافتشده در ۲۸ مرداد ۱۳۹۶.
- ↑ محیط طباطبایی، سید محمد (دی ۱۳۶۳). «نکاتی در سرگذشت سعدی». کیهان فرهنگی. موسسه کیهان (۱۰): ۱۰ تا ۱۴. دریافتشده در ۲۸ مرداد ۱۳۹۶.
- ↑ «بازسازی جذابترین و تکاندهندهترین بخشهای سفرنامه ابن بطوطه در جدیدترین کتاب محمدعلی موحد». خبرگزاری کتاب ایران، ایبنا. ۱۳ اردیبهشت ۱۳۹۴. بایگانیشده از اصلی در ۲۸ نوامبر ۲۰۱۵. دریافتشده در ۲۸ مرداد ۱۳۹۶.
- ↑ «گزارش شب ابن بطوطه». وب گاه مجله علمی و فرهنگی بخارا. ۶ آبان ۱۳۹۰. بایگانیشده از اصلی در ۱۹ اوت ۲۰۱۷. دریافتشده در ۲۸ مرداد ۱۳۹۶.
- ↑ جوادی و عرب سلغار، «تجلی قداست آب در آرامگاه سعدی شیراز»، باغ نظر.
- ↑ «نفحات الأنس - ویکینور، دانشنامهٔ تخصصی». بایگانیشده از اصلی در ۳ اوت ۲۰۱۷. دریافتشده در ۱۶ اوت ۲۰۱۷.
- ↑ ۱۷۵٫۰ ۱۷۵٫۱ قربانپور آرانی، حسین (بهار و تابستان ۱۳۸۹). «منظومه عرفانی سعدی در بوستان». مطالعات عرفانی. دانشگاه کاشان (۱۱): ۱۶۵ تا ۱۷۰. دریافتشده در ۲۵ مرداد ۱۳۹۶.
- ↑ «تذکرة الشعرا». دانشنامه جهان اسلام. بایگانیشده از اصلی در ۱۴ اوت ۲۰۱۷. دریافتشده در ۱۴ اوت ۲۰۱۷.
- ↑ سمرقندی، دولتشاه (۱۳۸۲). «چهارم». تذکرة الشعرا (تصحیح ادوارد براون). تهران: انتشارات اساطیر. صص. ۲۰۲ تا ۲۱۰. شابک ۹۶۴-۳۳۱--۲۰۲-X.
- ↑ امینی و الهیمنش، «تحلیل رویکردهای سعدی شیرازی»، پژوهشنامه مذاهب اسلامی.
- ↑ «سعدی در لغتنامه دهخدا». واژه یاب. بایگانیشده از اصلی در ۲۱ اوت ۲۰۱۷. دریافتشده در ۲۱ آگوست ۲۰۱۷.
- ↑ موحد، «افصح المتکلمین»، سعدی، ۲۷-۲۹.
منابع
- سعدی شیرازی، مصلح بن عبدالله (۱۳۷۲)، کلیات سعدی، به کوشش به اهتمام محمدعلی فروغی.، تهران: امیرکبیر
- موحد، ضیاء (۱۳۹۲). سعدی. تهران: انتشارات نیلوفر. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۴۴۸-۵۸۱-۷.
- همایون کاتوزیان، محمدعلی (۱۳۹۳). سعدی، شاعر عشق و زندگی. تهران: نشر مرکز. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۳۰۵-۸۹۴-۴.
- بهار، محمدتقی (۱۳۵۵). سبکشناسی. ج. سوم. تهران: انتشارات امیرکبیر.
- صفا، ذبیحالله (۱۳۶۹). تاریخ ادبیات در ایران. ج. سوم. تهران: انتشارات فردوس.
- دشتی، علی (۱۳۵۶). در قلمرو سعدی. تهران: انتشارات امیرکبیر.
- براون، ادوارد (۱۳۳۹). از سعدی تا جامی؛ تاریخ ادبی ایران از نیمه قرن هفتم تا آخر قرن نهم هجری، عصر استیلای مغول و تاتار. ترجمهٔ علی اصغر حکمت. تهران: کتابخانه ابن سینا.
- شمیسا، سیروس (۱۳۷۰). سیر غزل در شعر فارسی. تهران: انتشارات فردوس.
- شمیسا، سیروس (۱۳۸۱). شاهدبازی در ادبیات فارسی. تهران: انتشارات فردوس.
- نفیسی، سعید (۱۳۴۴). تاریخ نظم و نثر در ایران و در زبان فارسی. ج. ۱ (تا پایان قرن دهم هجری). تهران: کتابفروشی فروغی.
- «اتابکان فارس». دائرةالمعارف بزرگ اسلامی. ج. ۶. مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی. ۱۳۷۳. دریافتشده در ۱۳ شهریور ۱۳۹۶.
- «تصوف». دائرةالمعارف بزرگ اسلامی. ج. ۱۵. مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی. ۱۳۸۷. دریافتشده در ۴ سپتامبر ۲۰۱۷.
- Rypka, Jan (2007). "Poets and Prose Writers of the Late Saljuq and Mongol Periods". The Cambridge History of Iran (به انگلیسی). Vol. ۶. Cambridge University Press. p. ۵۹۴.
- Losensky, Paul (2012). "Saʿdi". Encyclopædia Iranica (به انگلیسی). Bibliotheca Persica Press. Retrieved 4 April 2017.
- Lewis, Franklin (2012). "Golestān-e Saʿdi". Encyclopædia Iranica (به انگلیسی). Bibliotheca Persica Press.
- آلداوود، علی (۱۳۶۷). «اتابکان فارس». دایرةالمعارف بزرگ اسلامی. تهران: مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی.
- اعوانی، غلامرضا؛ و دیگران (۱۳۶۷). «تصوف». دایرةالمعارف بزرگ اسلامی. تهران: مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی.
- نذیر، احمد (۱۳۸۱). «سعدی شیرازی و سردار مغول امیر انکیانو». فصلنامهنامه انجمن (۶): ۳۱–۲۴. بایگانیشده از اصلی (PDF) در ۱ سپتامبر ۲۰۱۷.
- طائفی، شیرزاد؛ رضایی، حمزه؛ کندی، وحید (۱۳۹۵). «نگرشی تطبیقی به سبکهای شعر فارسی و عربی». نخستین همایش ارتباطات، زبان و ادبیات فارسی و مطالعات زبان شناختی (۱).
- اقبال آشتیانی، عباس (۱۳۸۹). تاریخ مغول. تهران: موسسه انتشارات نگاه. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۳۵۱-۴۵۲-۵.
- ابراهیمی دینانی، غلامحسین (۱۳۷۸). «سعدی و اشعریه» (PDF). سعدیشناسی: ۳۴–۲۹.
- شایگان، داریوش (۱۳۹۳). پنج اقلیم حضور (فردوسی، خیام، مولوی، سعدی، حافظ): بحثی دربارهٔ شاعرانگی ایرانیان. تهران: انتشارات فرهنگ معاصر.
- براون، ادوارد (۱۳۳۹). از سعدی تا جامی؛ تاریخ ادبی ایران از نیمه قرن هفتم تا آخر قرن نهم هجری، عصر استیلای مغول و تاتار. ترجمهٔ علی اصغر حکمت. تهران: کتابخانه ابن سینا.
- امینی، ایمان؛ الهیمنش، رضا (۱۳۹۵). «تحلیل رویکردهای عرفانی - اجتماعی سعدی شیرازی». پژوهشنامه مذاهب اسلامی (۵): ۱۲۸–۱۰۳.
- باستانی پاریزی، ابراهیم (۱۳۶۰). «گذر سعدی از آبادان». چیستا (۵): ۵۴۲–۵۵۳.
- متینی، جلال (۱۳۶۴). «مقامهای منظوم به زبان فارسی». ایراننامه (۱۲): ۷۳۲–۷۰۵.
- عالمی، محمدرضا (۱۳۸۸). «سومنات». سخن تاریخ (۷): ۴۰–۲۸.
- ظهیری ناو، بیژن؛ شریفی، شهلا (۱۳۹۳). «چگونگی تأثیر تفکر اشاعره در گلستان سعدی» (PDF). آینه معرفت (۳۶): ۸۹-۱۱۶.
- ظهیری ناو، بیژن؛ ابراهیمپور، محمد (۱۳۸۷). «دیدگاههای کلامی سعدی بر بنیاد قصاید». زبان و ادبیات فارسی (۶۰): ۳۵-۶۴.
- رحمانیان، داریوش (۱۳۸۹). «سعدی و سیاست؛ تأملی در زادروز شاعر شیرازی». ماهنامه علوم انسانی مهرنامه.
- ستاری، جلال (۱۳۴۸). «مقام سعدی در ادبیات فرانسه (بخش دوم)». هنر و مردم (۸۴).
- یوسفی، غلامحسین (۱۳۵۹). مقدمه بوستان سعدی. تهران: انتشارات انجمن استادان زبان و ادبیات فارسی.
- حسن لی، کاووس (۱۳۹۰). «حدیث خوش سعدی؛ نظری به زندگی، روزگار، اشعار و اندیشههای سعدی» (PDF). کتاب ماه ادبیات. چهل و هشتم (۱۶۲).
- میلانی، عباس (۱۳۷۸). «سعدی و سیرت پادشاهان؛ مدخلی بر بحث سعدی و تجدّد». ایرانشناسی. چهل و هشتم (۴۱): ۷۸-۱۰۰.
- حیدری، علی (۱۳۹۲). «دگرگونی سعدی در غزل» (PDF). پژوهشنامه ادب غنایی (۲۱): ۸۳-۱۰۲.
- گودرزی، سلمان (۱۳۹۴). «نگاهی به سبک گلستان سعدی و یکی از ویژگیهای واژگانیِ آن» (PDF). فصلنامهٔ علمی تخصصی پویش در آموزش علوم انسانی (۱).
- فروغی، محمدعلی (۱۳۷۵). «مقدمه غزلیات». کلیات سعدی. به کوشش بهاءالدین خرمشاهی. تهران: ناهید.
- ریپکا، یان (۱۳۸۵). تاریخ ادبیات ایران از دوران باستان تا قاجاریه. به کوشش عیسی شهابی. تهران: شرکت انتشارات علمی و فرهنگی. شابک ۹۶۴-۴۴۵-۳۲۳-۹.
- صیادکوه، اکبر (۱۳۹۰). «سفارشهای عنصرالمعالی در آیین شعر و شاعری، آویزه گوش سعدی». کاوشنامه زبان و ادبیات فارسی (۲۲): ۷۹-۱۰۴.
- یوسفی، عزیزه (۱۳۹۰). «زبان سعدی در غزلیات». پژوهشنامه ادب حماسی. (۱۲): ۱۶۱-۱۷۴.
- موید شیرازی، جعفر (۱۳۵۴). «تأثیر قرآن و حدیث بر آثار سعدی». گوهر (۳۵ و ۳۶).
- یزدانپرست، حمید (۱۳۹۳). «طنزپردازی سعدی شیرازی». اطلاعات حکمت و معرفت (۱۰۱): ۴۲-۴۳.
- صفری، جهانگیر؛ مرتضوی، جمالالدین (۱۳۹۲). «بررسی تخلص در غزلیات سعدی». پژوهشهای ادبی. انجمن علمی زبان و ادبیات فارسی (۴۰): ۸۹-۱۰۸.
- مجد، امید؛ آبین، الهه (۱۳۹۱). «شگردهای استفاده سعدی از آیات قرآن». سبکشناسی و نظم و نثر فارسی (بهار ادب) (۱۵).
- فرهادی، سمانه؛ خانجان، علیرضا (۱۳۹۴). «سعدی مترجم در «گلستان» ادب پارسی». مطالعات زبان و ترجمه (۲۳).
- خوئینی، عصمت؛ عیسیزاده، مهدی (۱۳۹۴). «اعجاز ایجاز با حذف اجزای مختلف کلام در گلستان سعدی». مطالعات و تحقیقات ادبی (۱۸): ۸۱-۹۸.
- نظری، نجمه؛ اسدی، آذر (۱۳۹۴). «مقایسه آموزههای تعلیمی در شاهنمامه فردوسی با بوستان سعدی» (PDF). پژوهشنامه ادبیات تعلیمی (۲۶): ۱۵۷-۱۸۰.
- تجلیل، جلیل؛ فامیلیان سورکی، حسین (۱۳۸۴). «سعدی تالی فردوسی» (PDF). فصلنامه دانشکده ادبیات و علوم انسانی. ۵۶ (۱۷۵): ۱-۷.
- سبزیانپور، وحید؛ رضایی، صدیقه (۱۳۶۴). «نگاهی تازه به داستان قدیمی سعدی و متنبی». نقد ادب عربی (۶).
- جوادی، شهره؛ عرب سلغار، ندا (۱۳۹۲). «تجلی قداست آب در آرامگاه سعدی شیراز» (PDF). باغ نظر (۲۶).
- علیپور، مصطفی (۱۳۸۵). «معرفی - نقد/ بوطیقای شعر نو (نگاهی دیگر به نظریه و شعر نیما یوشیج)». شعر: ۳۴-۳۶.
- شایگان، داریوش (۱۳۹۲). «سعدی: زمان اجتماعی اهل ادب» (PDF). بخارا (۹۸): ۷۱-۸۵.
- کمالی سروستانی، کورش (۱۳۹۳). «وین گلستان همیشه خوش باشد». روزنامه جام جم.
- سرافرازی، عباس؛ باغدار دلگشا، علی (۱۳۹۴). «بازنگری جایگاه سعدی در اندیشه روشنفکران عصر مشروطه (با تأکید بر نگرش میرزاآقاخان کرمانی)». پژوهشنامه تاریخ (۳۸): ۴۵-۶۰.
- فروخ، عمر (۱۹۸۴). تاریخ الأدب العربی. بیروت: دارالعلم للملایین.
- حسن لی، کاوس (۱۳۸۵). «سعدی در نگاه سخن سرایان». شعر (۴۷): ۱۶-۲۰.
- فیروزآبادی، سعید (۱۳۸۶). «سعدی و گوته (نگاهی به دیوان غربی - شرقی و تأثیر کلام سعدی بر گوته)» (PDF). ادبیات تطبیقی جیرفت (۱).
- دستغیب، عبدالعلی (۱۳۷۷). «حافظ و گوته». سالنامه حافظ پژوهی (۱).
- فکری ارشاد، جهانگیر (۱۳۵۶). «تاثیر سعدی بر گوته» (PDF). مجله وحید (۲۲۵): ۴۲-۴۶.
- موید، حشمت (۱۳۷۸). «گوته در آینه سعدی». ایرانشناسی (۴۱): ۳۶-۵۸.
- روح بخشان، ع (۱۳۸۸). «سعدی در زبانهای جهان». آینه میراث (۴۴).
- الیان سرکیس، یوسف (۱۹۱۹). «جبرائیل المخلّع». معجم البابطین لشعراء العربیة فی القرنین التاسع عشر والعشرین.
- صافی، قاسم (۱۳۸۷). «مقام سعدی در سند». آینه میراث (۴۰).
- کریمی مطهر، جان اله؛ خاک ره کهنمویی، تبسم (۱۳۹۵). «پوشکین؛ سعدی جوان روسیه (جایگاه سعدی در اشعار پوشکین)». پژوهشنامه نقد ادبی و بلاغت (۱).
- یحییپور، مرضیه (۱۳۸۷). «جایگاه سعدی در ادبیات روسی (بر اساس آثار ایوان بونین)». دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه اصفهان (۵۲).
- رایت کلینتون، جروم (۱۳۶۳). «نفوذ سعدی بر بزرگترین شاعران آمریکا در قرن نوزدهم میلادی». کیهان فرهنگی (۱۰): ۲۶-۲۸.
- آتش سودا، محمدعلی (۱۳۸۲). «ابراهیم گلستان و گلستان سعدی». کتاب ماه ادبیات و فلسفه (۷۱).
- شیرزادی، علیاصغر؛ غلامی، احمد (۱۴۰۱). «ابراهیم گلستان سعدی زمانه است». شرق (۴۴۱۹).
- صادقی، معصومه؛ غلامحسینزاده، غلامحسین (۱۳۹۱). «نقش آشنایی با ادبیات کلاسیک در داستاننویسی معاصر» (PDF). ششمین همایش ملی پژوهشهای ادبی.
- آذر، امیراسماعیل؛ برزگر، مریم (۱۳۹۳). «نخستین شاعران تأثیرگذار در غرب (سعدی، خیام، فردوسی)» (PDF). فصلنامه مطالعات ادبیات تطبیقی (۳۰): ۶۳-۷۹.
- دولتآبادی، محمود (۱۳۸۰). ما نیز مردمی هستیم. نشر چشمه. شابک ۹۶۴-۳۶۲-۰۲۶-۳.
- کامشاد، حسن (۱۳۸۴). پایهگذاران نثر جدید فارسی. نشر نی. شابک ۹۶۴-۳۱۲-۷۵۹-۱.
- کمالی، محمدجواد (۱۳۸۴). کتابشناسی ادبیات فارسی در زبان فرانسه. مشهد: انتشارات سخنگستر. شابک ۹۷۸۶۰۰۲۴۷۳۸۵۱.
- اهالی ایران در سده ۱۳ (میلادی)
- اهالی شیراز
- دانشآموختگان نظامیه بغداد
- درگذشتگان ۶۹۱ (قمری)
- درگذشتگان در شیراز
- درگذشتگان سده ۱۳ (میلادی)
- زادگان ۱۱۸۴ (میلادی)
- زادگان ۱۲۱۰ (میلادی)
- زادگان ۶۰۶ (قمری)
- سعدی
- شاعران ایران بزرگ
- شاعران سده ۱۲ (میلادی) اهل ایران
- شاعران سده ۱۳ (میلادی) اهل ایران
- شاعران صوفی
- شاعران غزلسرا
- شاعران فارسیزبان اهل ایران
- شاعران فارسیزبان سده ۷ (قمری)
- شاعران فارسیزبان
- شاعران قصیدهسرا
- شاعران مرد اهل ایران
- صوفیان اهل ایران
- مسلمانان سنی اهل ایران
- موجزنویسان
- نمادهای ملی ایران
- نویسندگان سده ۱۳ (میلادی)
- نویسندگان مرد اهل ایران