بدون جعبه اطلاعات
بدون تصویر

جریر بن عطیه: تفاوت میان نسخه‌ها

از اسلامیکال
پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۲ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
'''ابوحرزه جریر بن عطیه بن خطفی تمیمی''' از شاعران مسلمان عصر [[امویان|اموی]] است. وی سالیانی را در یافتن جایگاهی در دربار [[خلفای اموی|خلفاء]] کوشش کرد اما به نتیجه مطلوب نرسید و سرانجام از دربار نامید شد و گوشه گیری را برگزید. اشعار او بیشتر در زمینه هجویات است و پس از آن مدح خلفا اموی بیشترین حجم آثار او را در بر گرفته است.
'''ابوحرزه جریر بن عطیه بن خطفی تمیمی''' از شاعران مسلمان عصر [[امویان|اموی]] است. وی سالیانی را در یافتن جایگاهی در دربار [[خلفای اموی|خلفاء]] کوشش کرد اما به نتیجه مطلوب نرسید و سرانجام از دربار نامید شد و گوشه‌گیری را برگزید. اشعار او بیشتر در زمینه هجویات است و پس از آن مدح خلفا اموی بیشترین حجم آثار او را دربر گرفته است.


==زندگانی==
== زندگانی ==
ابوحرزه جریر بن عطیه بن خطفی تمیمی از شاعران عصر اموی است. [[معمر بن مثنی|ابوعبیده معمر بن مثنی]] نام او را حذیفه بن بدر بن سلمه می‌داند. وی در [[یمانه]] به دنیا آمده‌است و متعلق به [[قبیله کلیب بن یربوع]] است. مادرش را ام‌قیس بنت معبد بن عمیر گزارش کرده‌اند. تاریخ ولادتش به درستی شناخته شده‌ نیست و برخی از معاصرانش او را متولد [[۲۸ قمری|۲۸]] تا [[۳۰ قمری|۳۰ ه.ق]] گزارش کرده‌اند. او در خانواده‌ای اهل شعر پروش یافته‌است و در همان کودکی نبوغ شعری‌اش کشف شده‌است. نخستین شعری که برایش شهرتی را به ارمغان آورده است، اشعاری است که در جوانی در مذمت بخل پدرش سروده‌است. این اشعار توسط [[یزید]] نسبت به پدرش [[معاویة بن ابی‌سفیان|معاویه]] خواند شد و از همین رو یزید آن اشعار را به خود نسبت داد. از دوران کودکی و نوجوانی او آگاهی بیشتری جز زندگی در بادیه در دست نیست. او در این دوران به هجو شعرای محلی می‌پرداخت و آوازه‌ای چندان نداشت.<ref>{{پک|1=ملاابراهیمی|2=۱۳۶۷|ک=دایرةالمعارف بزرگ اسلامی|ف=جریر}}</ref>
ابوحرزه جریر بن عطیه بن خطفی تمیمی از شاعران عصر اموی است. [[معمر بن مثنی|ابوعبیده معمر بن مثنی]] نام او را حذیفه بن بدر بن سلمه می‌داند. وی در [[یمانه]] به دنیا آمده است و متعلق به [[قبیله کلیب بن یربوع]] است. مادرش را ام‌قیس بنت معبد بن عمیر گزارش کرده‌اند. تاریخ ولادتش به درستی شناخته شده نیست و برخی از معاصرانش او را متولد [[۲۸ قمری|۲۸]] تا [[۳۰ قمری|۳۰ ه‍. ق]] گزارش کرده‌اند. او در خانواده‌ای اهل شعر پروش یافته است و در همان کودکی نبوغ شعری‌اش کشف شده است. نخستین شعری که برایش شهرتی را به ارمغان آورده است، اشعاری است که در جوانی در مذمت بخل پدرش سروده است. این اشعار توسط [[یزید]] نسبت به پدرش [[معاویة بن ابی‌سفیان|معاویه]] خواند شد و از همین رو یزید آن اشعار را به خود نسبت داد. از دوران کودکی و نوجوانی او آگاهی بیشتری جز زندگی در بادیه در دست نیست. او در این دوران به هجو شعرای محلی می‌پرداخت و آوازه‌ای چندان نداشت.<ref>{{پک|1=ملاابراهیمی|2=۱۳۶۷|ک=دایرةالمعارف بزرگ اسلامی|ف=جریر}}</ref>


جریر بعدها در حکومت یزید بن معاویه سفری به [[شام (سرزمین)|شام]] داشت و از خلیفه اموی [[صله]] دریافت کرد. با این حال او اشعاری را در مدح آنان نسرود. با قیام فرزندان [[زبیر بن عوام|زبیر]] به سال [[۶۳ قمری|۶۳ ه.ق]]، قبیله جریر به جانب‌داری از زبیریان برخاست، اما در دیوانش، شعری مبنی بر جانبداری از این قیام به وضوح دیده نمی‌شود. او پس از آنکه قیام [[مصعب بن زبیر]] به شکست انجامید، برای کسب شهرت و ثروت راهی [[عراق]] شد و نخست به دستگاه [[بشر بن مروان]] پیوست. او بعدها به نزد [[حجاج بن یوسف|حجاج بن یوسف ثقفی]] که در آن زمان حاکم [[بصره]] بود رفت و در بارگاه او منزلتی یافت. او در دوران خلافت [[عبدالملک بن مروان|عبدالملک مروان]]، به همراه فرزند حجاج به [[دمشق]] رفت. با به قدرت رسیدن [[ولید بن عبدالملک]] به سال [[۸۶ قمری|۸۶ ه.ق]]، او به دربارش پا نهاد و با ستودن خلیفه در قصایدی، قصد پیشرفت در دربار را داشت اما به سبب نفوذ [[عدی بن رقاع]] در بارگاه ولید، چنین فرصتی را نیافت و حتی تا پای مجازات نیز کشیده شد. با مرگ حجاج در [[رمضان]] [[۹۵ قمری|۹۵ ه.ق]]، وی مجبور شد تا به دنبال ولی‌نعمت دیگری راهی دمشق، [[رصافه]] و [[مصر]] بشود. وی پس از آن دیگر توفیقی برای حضور پیروزمندانه در دربارهای خلفا را نداشت و سرانجام از دربار خلفاء مأیوس شد و خانه‌نشینی را پی گرفت. او حتی پس از به خلافت رسیدن [[هشام بن عبدالملک]] به سال [[۱۰۵ قمری|۱۰۵ ه.ق]] و اعتلای قبایل یمنی، همچنان گوشه‌گیری از دربار را برگزید و به ارسال مدایح در وصف هشام اکتفا کرد.<ref>{{پک|1=ملاابراهیمی|2=۱۳۶۷|ک=دایرةالمعارف بزرگ اسلامی|ف=جریر}}</ref>
جریر بعدها در حکومت یزید بن معاویه سفری به [[شام (سرزمین)|شام]] داشت و از خلیفه اموی [[صله]] دریافت کرد. با این حال او اشعاری را در مدح آنان نسرود. با قیام فرزندان [[زبیر بن عوام|زبیر]] به سال [[۶۳ قمری|۶۳ ه‍. ق]]، قبیله جریر به جانب‌داری از زبیریان برخاست، اما در دیوانش، شعری مبنی بر جانبداری از این قیام به وضوح دیده نمی‌شود. او پس از آنکه قیام [[مصعب بن زبیر]] به شکست انجامید، برای کسب شهرت و ثروت راهی [[عراق]] شد و نخست به دستگاه [[بشر بن مروان]] پیوست. او بعدها به نزد [[حجاج بن یوسف|حجاج بن یوسف ثقفی]] که در آن زمان حاکم [[بصره]] بود رفت و در بارگاه او منزلتی یافت. او در دوران خلافت [[عبدالملک بن مروان|عبدالملک مروان]]، به همراه فرزند حجاج به [[دمشق]] رفت. با به قدرت رسیدن [[ولید بن عبدالملک]] به سال [[۸۶ قمری|۸۶ ه‍. ق]]، او به دربارش پا نهاد و با ستودن خلیفه در قصایدی، قصد پیشرفت در دربار را داشت اما به سبب نفوذ [[عدی بن رقاع]] در بارگاه ولید، چنین فرصتی را نیافت و حتی تا پای مجازات نیز کشیده شد. با مرگ حجاج در [[رمضان]] [[۹۵ قمری|۹۵ ه‍. ق]]، وی مجبور شد تا به دنبال ولی‌نعمت دیگری راهی دمشق، [[رصافه]] و [[مصر]] بشود. وی پس از آن دیگر توفیقی برای حضور پیروزمندانه در دربارهای خلفا را نداشت و سرانجام از دربار خلفاء مأیوس شد و خانه‌نشینی را پی گرفت. او حتی پس از به خلافت رسیدن [[هشام بن عبدالملک]] به سال [[۱۰۵ قمری|۱۰۵ ه‍. ق]] و اعتلای قبایل یمنی، همچنان گوشه‌گیری از دربار را برگزید و به ارسال مدایح در وصف هشام اکتفا کرد.<ref>{{پک|1=ملاابراهیمی|2=۱۳۶۷|ک=دایرةالمعارف بزرگ اسلامی|ف=جریر}}</ref>


==آثار و اشعار==
== آثار و اشعار ==
بیشتر اشعار جریر را هجویات او شکل داده‌است. به گزارش ''[[دایرة المعارف بزرگ اسلامی]]''، «در روایاتی که بیشتر بوی داستان‌پردازی دارند، آمده است که اخطل در آغاز، شعر جریر را از لحاظ استحکام و زیبایی از شعر [[فرزدق]] برتر دانست و به حمایت از او برخاست، اما چون به [[کوفه]] درآمد، یکی از بزرگان [[قبیلۀ بنی‌مجاشع]] با هدایایی بسیار نزدش شتافت و از او خواست تا در دفاع از فرزدق به هجو جریر بپردازد» اشعار مدحی جریر پس از هجویات او، بیشترین حجم آثارش را شکل داده‌است. ''دیوان جریر'' نخستین‌بار در [[۱۳۱۳ قمری|۱۳۱۳ ه.ق]] به کوشش [[محمود عبدالمنعم شواربی]] در [[قاهره]] به چاپ رسید.<ref>{{پک|1=ملاابراهیمی|2=۱۳۶۷|ک=دایرةالمعارف بزرگ اسلامی|ف=جریر}}</ref>
بیشتر اشعار جریر را هجویات او شکل داده است. به گزارش ''[[دایرة المعارف بزرگ اسلامی]]''، «در روایاتی که بیشتر بوی داستان‌پردازی دارند، آمده است که اخطل در آغاز، شعر جریر را از لحاظ استحکام و زیبایی از شعر [[فرزدق]] برتر دانست و به حمایت از او برخاست، اما چون به [[کوفه]] درآمد، یکی از بزرگان [[قبیلۀ بنی‌مجاشع]] با هدایایی بسیار نزدش شتافت و از او خواست تا در دفاع از فرزدق به هجو جریر بپردازد» اشعار مدحی جریر پس از هجویات او، بیشترین حجم آثارش را شکل داده است. ''دیوان جریر'' نخستین‌بار در [[۱۳۱۳ قمری|۱۳۱۳ ه‍. ق]] به کوشش [[محمود عبدالمنعم شواربی]] در [[قاهره]] به چاپ رسید.<ref>{{پک|1=ملاابراهیمی|2=۱۳۶۷|ک=دایرةالمعارف بزرگ اسلامی|ف=جریر}}</ref>
 
==پانویس==


== پانویس ==
=== ارجاعات ===
=== ارجاعات ===
{{پانویس}}
{{پانویس}}


=== {{portal bar|زندگی‌نامه|شعر|ادبیات}}منابع ===
=== {{portal bar|زندگی‌نامه|شعر|ادبیات}}منابع ===
* {{یادکرد دانشنامه|نام خانوادگی=ملاابراهیمی|نام=عزت|پیوند نویسنده=|مقاله=جریر|دانشنامه=[[دایرةالمعارف بزرگ اسلامی]]|عنوان جلد=دایرةالمعارف بزرگ اسلامی|سال=۱۳۶۷|ناشر=[[مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی]]|مکان=تهران|پیوند مدخل=https://lib.eshia.ir/23022/17/6513|کوشش=موسوی بجنوری، محمدکاظم|شابک=‎۹-۶۶-۷۰۲۵-۹۶۴-۹۸۷|شابک نادرست=بله}}
* {{یادکرد دانشنامه|نام خانوادگی=ملاابراهیمی|نام=عزت|پیوند نویسنده=|مقاله=جریر|دانشنامه=[[دایرةالمعارف بزرگ اسلامی]]|عنوان جلد=دایرةالمعارف بزرگ اسلامی|سال=۱۳۶۷|ناشر=[[مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی]]|مکان=تهران|پیوند مدخل=https://lib.eshia.ir/23022/17/6513|کوشش=موسوی بجنوری، محمدکاظم|شابک=‎۹-۶۶-۷۰۲۵-۹۶۴-۹۸۷|شابک نادرست=بله}}


{{درجه‌بندی|نیازمند پیوند=خیر|نیازمند رده=خیر|نیازمند جعبه اطلاعات=بله|نیازمند تصویر=بله|نیازمند استانداردسازی=خیر|نیازمند ویراستاری=خیر|مقابله نشده با دانشنامه‌ها=تاحدودی|تاریخ خوبیدگی=|تاریخ برگزیدگی=|توضیحات=}}
{{درجه‌بندی|نیازمند پیوند=خیر|نیازمند رده=خیر|نیازمند جعبه اطلاعات=بله|نیازمند تصویر=بله|نیازمند استانداردسازی=خیر|نیازمند ویراستاری=خیر|مقابله نشده با دانشنامه‌ها=تاحدودی|تاریخ خوبیدگی=|تاریخ برگزیدگی=|توضیحات=}}


[[رده:اهالی یمن]]
[[رده:زادگان ۲۸ (قمری)]]
[[رده:زادگان ۲۹ (قمری)]]
[[رده:زادگان ۳۰ (قمری)]]
[[رده:شاعران اهل یمن]]
[[رده:شاعران اهل یمن]]
[[رده:شاعران دوره اموی]]
[[رده:شاعران عربی سده ۱ (قمری)]]
[[رده:شاعران مسلمان]]
[[رده:شاعران مسلمان]]
[[رده:شاعران عربی]]
[[رده:مدیحه‌سرایان امویان]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۳ سپتامبر ۲۰۲۳، ساعت ۰۲:۳۱

ابوحرزه جریر بن عطیه بن خطفی تمیمی از شاعران مسلمان عصر اموی است. وی سالیانی را در یافتن جایگاهی در دربار خلفاء کوشش کرد اما به نتیجه مطلوب نرسید و سرانجام از دربار نامید شد و گوشه‌گیری را برگزید. اشعار او بیشتر در زمینه هجویات است و پس از آن مدح خلفا اموی بیشترین حجم آثار او را دربر گرفته است.

زندگانی

ابوحرزه جریر بن عطیه بن خطفی تمیمی از شاعران عصر اموی است. ابوعبیده معمر بن مثنی نام او را حذیفه بن بدر بن سلمه می‌داند. وی در یمانه به دنیا آمده است و متعلق به قبیله کلیب بن یربوع است. مادرش را ام‌قیس بنت معبد بن عمیر گزارش کرده‌اند. تاریخ ولادتش به درستی شناخته شده نیست و برخی از معاصرانش او را متولد ۲۸ تا ۳۰ ه‍. ق گزارش کرده‌اند. او در خانواده‌ای اهل شعر پروش یافته است و در همان کودکی نبوغ شعری‌اش کشف شده است. نخستین شعری که برایش شهرتی را به ارمغان آورده است، اشعاری است که در جوانی در مذمت بخل پدرش سروده است. این اشعار توسط یزید نسبت به پدرش معاویه خواند شد و از همین رو یزید آن اشعار را به خود نسبت داد. از دوران کودکی و نوجوانی او آگاهی بیشتری جز زندگی در بادیه در دست نیست. او در این دوران به هجو شعرای محلی می‌پرداخت و آوازه‌ای چندان نداشت.[۱]

جریر بعدها در حکومت یزید بن معاویه سفری به شام داشت و از خلیفه اموی صله دریافت کرد. با این حال او اشعاری را در مدح آنان نسرود. با قیام فرزندان زبیر به سال ۶۳ ه‍. ق، قبیله جریر به جانب‌داری از زبیریان برخاست، اما در دیوانش، شعری مبنی بر جانبداری از این قیام به وضوح دیده نمی‌شود. او پس از آنکه قیام مصعب بن زبیر به شکست انجامید، برای کسب شهرت و ثروت راهی عراق شد و نخست به دستگاه بشر بن مروان پیوست. او بعدها به نزد حجاج بن یوسف ثقفی که در آن زمان حاکم بصره بود رفت و در بارگاه او منزلتی یافت. او در دوران خلافت عبدالملک مروان، به همراه فرزند حجاج به دمشق رفت. با به قدرت رسیدن ولید بن عبدالملک به سال ۸۶ ه‍. ق، او به دربارش پا نهاد و با ستودن خلیفه در قصایدی، قصد پیشرفت در دربار را داشت اما به سبب نفوذ عدی بن رقاع در بارگاه ولید، چنین فرصتی را نیافت و حتی تا پای مجازات نیز کشیده شد. با مرگ حجاج در رمضان ۹۵ ه‍. ق، وی مجبور شد تا به دنبال ولی‌نعمت دیگری راهی دمشق، رصافه و مصر بشود. وی پس از آن دیگر توفیقی برای حضور پیروزمندانه در دربارهای خلفا را نداشت و سرانجام از دربار خلفاء مأیوس شد و خانه‌نشینی را پی گرفت. او حتی پس از به خلافت رسیدن هشام بن عبدالملک به سال ۱۰۵ ه‍. ق و اعتلای قبایل یمنی، همچنان گوشه‌گیری از دربار را برگزید و به ارسال مدایح در وصف هشام اکتفا کرد.[۲]

آثار و اشعار

بیشتر اشعار جریر را هجویات او شکل داده است. به گزارش دایرة المعارف بزرگ اسلامی، «در روایاتی که بیشتر بوی داستان‌پردازی دارند، آمده است که اخطل در آغاز، شعر جریر را از لحاظ استحکام و زیبایی از شعر فرزدق برتر دانست و به حمایت از او برخاست، اما چون به کوفه درآمد، یکی از بزرگان قبیلۀ بنی‌مجاشع با هدایایی بسیار نزدش شتافت و از او خواست تا در دفاع از فرزدق به هجو جریر بپردازد» اشعار مدحی جریر پس از هجویات او، بیشترین حجم آثارش را شکل داده است. دیوان جریر نخستین‌بار در ۱۳۱۳ ه‍. ق به کوشش محمود عبدالمنعم شواربی در قاهره به چاپ رسید.[۳]

پانویس

ارجاعات

منابع

  • ملاابراهیمی، عزت (۱۳۶۷). «جریر». دایرةالمعارف بزرگ اسلامی. به کوشش موسوی بجنوری، محمدکاظم. تهران: مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی. شابک ‎۹-۶۶-۷۰۲۵-۹۶۴-۹۸۷.