صقالبه: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(یک نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
* {{یادکرد دانشنامه|نام خانوادگی=عودی|نام=ستار|مدخل=صقالبه|دانشنامه=دانشنامه جهان اسلام|سال=۱۳۷۵|ناشر=[[بنیاد دایرةالمعارف بزرگ اسلامی]]|مکان=تهران|کوشش=حداد عادل، غلامعلی، پور جوادی، نصر الله، میرسلیم، مصطفی، و طاهری عراقی، احمد|پیوند مدخل=https://noorlib.ir/book/view/20632/%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D8%AC%D9%87%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85?volumeNumber=30§ionNumber=2&viewType=pdf}} | * {{یادکرد دانشنامه|نام خانوادگی=عودی|نام=ستار|مدخل=صقالبه|دانشنامه=دانشنامه جهان اسلام|سال=۱۳۷۵|ناشر=[[بنیاد دایرةالمعارف بزرگ اسلامی]]|مکان=تهران|کوشش=حداد عادل، غلامعلی، پور جوادی، نصر الله، میرسلیم، مصطفی، و طاهری عراقی، احمد|پیوند مدخل=https://noorlib.ir/book/view/20632/%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D8%AC%D9%87%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85?volumeNumber=30§ionNumber=2&viewType=pdf}} | ||
{{درجهبندی|نیازمند پیوند=خیر|نیازمند رده=خیر|نیازمند جعبه اطلاعات=بله|نیازمند تصویر=بله|نیازمند استانداردسازی=خیر|نیازمند ویراستاری=خیر|مقابله نشده با دانشنامهها=تاحدودی|تاریخ خوبیدگی=|تاریخ برگزیدگی=|توضیحات=}} | |||
[[رده:تاریخ اسلاوها]] | [[رده:تاریخ اسلاوها]] | ||
[[رده:اصطلاحات عربی]] | [[رده:اصطلاحات عربی]] | ||
خط ۳۶: | خط ۳۷: | ||
[[رده:بردهداری]] | [[رده:بردهداری]] | ||
[[رده:بردهداری در اسلام]] | [[رده:بردهداری در اسلام]] | ||
[[رده:اصطلاحات جامعهشناسی]] |
نسخهٔ کنونی تا ۲۳ فوریهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۰:۵۰
صقالبه، واژهای است برای اشاره به اسلاوهای اروپایی. این عنوان به اسیران گرفته شده از مناطق اروپایی که عموما سفیدپوست بودند اطلاق میشد. این طایفه بعدها نقشهای بسیاری در جهان اسلام به دست گرفتند و در مناطق شمال آفریقا و اندلس، مناصب حکومتی بسیاری را از آن خود کردند. حضور آنان در اندلس، خود سبب درگیری و نزاع در آن منطقه شد.
ریشهشناسی
صقالبه، یکی از لغتهای پرابهام در رشته واژهشناسی است. این ابهامها بیشتر ریشه در دوری مسافت سکونتگاهها صقالبه از سرزمینهای اسلامیست که با آگاهی کم جغرافیدانان و نویسندگان مسلمان، توامان شدهاست. برخی واژه صقالبه را به معنای اسلاوها و اسلاویزبانها میدانند و گروهی دیگر آن را عامتر و شامل بردگان و خواجگان و اسرای اروپایی مسلمانان دانستهاند. با وجود ۱۲ زیرشاخه مختلف در گویشهای اسلاوی، این ابهامات و آشفتگیهای مصداقی، بیشتر نیز شدهاست. برخی از نسبشناسان مسلمان، صقالبه را طایفهای منسوب به صقلب بن لنطی یا لبطی بن یونان یا ماذای دانستهاند. برخی دیگر نیز این واژه را عربی تصور کرده و معنایی چون پرخور برایش اتخاذ کردهاند. پژوهشگران معاصر عرب نیز این واژه را تعریب شده از واژه یونانی اسکلاو دانستهاند و معادلی برای اسلاو میدانند.[۱]
خواستگاه
اسلاوها یا همان صقالبه، در روزگاران کهن به مردمان شمال شناخته میشدند. در اصل و اساس این گروه، اختلافاتی وجود دارد؛ برخی آنان را مردمی از طوایف گوناگون نژاد سفید اسلاوی سرزمینهای مجاور بلاد خزر و بلقاریا و اطراف بیزانس میدانند که امروزه شامل کشورهای بلغارستان، ارمنستان، بخشی از ترکیه و چک و اسلواکی و مناطقی ار روسیه است. به نظر میرسد که نیاکان آنان از هزاره نخست پیش از میلاد در اروپای شرقی ساکن بودند. اینکه آنان در نخست در چه منطقهای پدیدار شدند نیز محل اختلاف است. مناطق کناری رود دانوب تا دریای سیاه، مناطق اطراف دریاچه دن و مجاور اقوام سکای ایرانی و ... از مناطقی هستند که برای این منظور تخمین زده شدهاند. بر اساس آخرین تحقیقات صورت گرفته در اینباره، صفالیه با اسلاوهای غرب شامل لهستانیها، چکها اسلوواکیها و لوسانیانها، به همراه صفالیه شرق شامل روسها، اوکراینیها، بلاروسها در کنار صفالیه جنوب، شامل یوگسلاوها، صربها، کواتها اسلووینیها، مقدونیها و بلغارها، در هم آمیختند و به تدریج به شرق و جنوب اروپا مهاجرت کرده و با نژاد ژرمنی در هم آمیخته شدند.[۲]
در منابع اسلامی
نخستین اشارهها به صفالیه، مربوط به دوران امویان در قصیده اخطل در مدح عبدالملک بن مروان است؛ هرچند به نظر میرسد که نخستین فتوح امویان در سرزمین صفالیه در دوره سلیمان بن عبدالملک رخ داده باشد. وی در سال ۹۸، برادرش مسلمة بن عبدالملک را به فتح بلاد صفالیه فرستاد.[۳]
اسارت
در تاریخ طبری و ابن عساکر آمدهاست که مروان دوم در حمله خود بر سرزمین خزران، تعداد زیادی از صفالیه را به اسیری گرفت. در منابع از حضور بردگان سفیدپوست صفالیه در سرزمینهای اسلامی یاد کردهاند. در منابع مختلفی در خصوص خشونت علیه بردگان صفالیه یاد شدهاست. بر اساس گزارشهایی، یهودیان برای سود بیشتر در خصوص تجارت بردگان صفلایی، کودکان آنان را خته میکردند که منجر به مرگ تعداد زیادی از آنان شد. از این بردگان بیشتر در دربارها و حرمسراهای خلفا و امیران استفاده میشد و به نوجوانان آنان علم و ادب و هنر میآموختند تا موجب افتخار صاحبانشان باشند. برخی از آنان که از نبوغ برخوردار بودند، به مقامهای نظامی و دیوانی نیز منصوب میشدند. نام برخی از این افراد توسط مورخان گزارش شدهاست. بهای این بردگان، از بهای بردگان ترک که تا پیش از این بهترین بردگان محسوب میشدند نیز بیشتر بود.[۴]
حضور اولین بردگان صقالبه در اندلس به دوران حکومت عبدالرحمان داخل، بنیانگذاری امویان اندلس باز میگردد. اقدامات حکم بن هشام در حمایت از صقالبه و بدرفتاریهای این گروه در اندلس، باعث اعتراض و شورش مردم اندلس شد و در نهایت به کشتاری وسیع در آن منطقه انجامید. فاجعه اول به واقعه حفره مشهور شد که در سال ۱۹۱ بیش از پنجهزار تن از بزرگان شهر طلیطله کشته شدند. فاجعه دوم مشهور به واقعه ریض در سال ۲۰۲ بود که به کشته شدن هزاران تن از مردم ریض و حومه قرطبه شد. از جمله کسانی که از صقالبه بوده و در دوران حکم به مناصب مهمی رسیدهاد عبارتند از: برلنت، مسرور الفتی، مسرور الخصی، کنیز خاص حکم ین هشام به نام عَجَب. دوره المستنصر، عصر طلایی و اوج قدرت و نفوذ صفالیه در اندلس بود. مرگ مستنصر سبب اختلافاتی شد و با روی کار آمدن هشام بن حکم، کار بر آنان سختتر شد و بسیاری از آنان تبعید و کشته شدند.[۵]
نخستین حضور آنان در شمال آفریقا، مربوط به حضور گروهی از آنان از جانب حکومت اندلس در دربار اغلبیان بودهاست. با فتح جزیره صقلیه (سیسیل) جمع زیادی از اسیران صقلابی به تونس راه پیدا کردند. توطئه در قتل امیر ابراهیم بن احمد نیز باعث کشته شدن بسیاری از آنان شد. پس از سقوط حکومت زیادةالله سوم در سال ۲۹۶، وی هزار برده صقلایی را با خود به مصر همراه کرد. بردگان صقلابی در قدرت گرفتن فاطمیان در مصر نقش موثر داشتند و توانسته بودند اطمینان حاکمان فاطمی را به خود جلب کنند تا جایی که برخی از آنان به حکومت مصر و شام منصوب شدند.[۶]
باورها
در خصوص باور صقالبه، اتحاد نظری وجود ندارد؛ این اختلاف به سبب پراکندگی جمعیت آنان بودهاست. ظاهرا تا قرن سوم، صقالبه پیروی هیچ آئینی نبودهاند و بیشتر صقالبه ساکن بیلویونیز و تایجبیتوس و غرب جزیره بالکان، بتپرستی میکردند. آنها کم کم با مسیحیت نسطوری و یعقوبی و پس از آن با مسیحیت کاتولیک و ارتدوکس آشنا شدند. با گسترش جغرافیای اسلام، مردمان عادی از صقالبه نیز به اسلام گرویدند. با وجود گستره اسلام، در منابع اسلامی برخی از گروههای آنان به بیدینی متهم شدهاند.[۷]
بسیاری از نویسندگان مسلمان، صقالبه را افرادی سردمزاج، بیادب، بداخلاق، بیرحم، نادان و مشهور به حماقت و جفاکاری و طمعورزی گزارش کردهاند؛ با این وجود، بسیاری از آنان در جوامع اسلامی در انواع علوم و فنون و شعر و ادب شهرت پیدا کردند. از میان آنان شاعران، فقیهان، محدثان و پزشکانی گزارش شدهاست.[۸]
کتابشناسی
صقالبه به جهت اهمیتشان در جهان اسلام، مورد توجه نویسندگان اسلامی قرار گرفتهاند و منابع اسلامی به طور خاص و گسترده به موضوع صقالبه پرداختهاند. مهمترین این منابع، رحله نوشته ابن قضلان است. وی مدتی از سوی خلیقه (مقتدر بالله) وظیفه داشت تا صفالیه را با آموزههای اسلام آشنا کند. این منبع، مهمترین منبع در شناخت مردمان صفالیه به شمار میرود.[۹]
پانویس
- ↑ عودی، «صقالبه»، دانشنامه جهان اسلام.
- ↑ عودی، «صقالبه»، دانشنامه جهان اسلام.
- ↑ عودی، «صقالبه»، دانشنامه جهان اسلام.
- ↑ عودی، «صقالبه»، دانشنامه جهان اسلام.
- ↑ عودی، «صقالبه»، دانشنامه جهان اسلام.
- ↑ عودی، «صقالبه»، دانشنامه جهان اسلام.
- ↑ عودی، «صقالبه»، دانشنامه جهان اسلام.
- ↑ عودی، «صقالبه»، دانشنامه جهان اسلام.
- ↑ عودی، «صقالبه»، دانشنامه جهان اسلام.
منابع
- عودی، ستار (۱۳۷۵). «صقالبه». دانشنامه جهان اسلام. به کوشش حداد عادل، غلامعلی، پور جوادی، نصر الله، میرسلیم، مصطفی، و طاهری عراقی، احمد. تهران: بنیاد دایرةالمعارف بزرگ اسلامی.