مرتضی آوینی: تفاوت میان نسخهها
(یک نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
}} | }} | ||
'''سیّد مرتضی آوینی''' ({{تاریخ تولد|۱۳۲۶|۶|۲۱|گاهشمار=خورشیدی}} – {{تاریخ مرگ|۱۳۷۲|۱|۲۰|گاهشمار=خورشیدی}}) کارگردان فیلم مستند و روزنامهنگار حوزهٔ فرهنگی اهل ایران بود. مجموعه فیلمهای مستند تلویزیونیِ او دربارهٔ [[جنگ ایران و عراق]] با نام ''[[روایت فتح]]'' شناختهشده است. | '''سیّد مرتضی آوینی''' ({{تاریخ تولد|۱۳۲۶|۶|۲۱|گاهشمار=خورشیدی}} – {{تاریخ مرگ|۱۳۷۲|۱|۲۰|گاهشمار=خورشیدی}}) کارگردان فیلم مستند و روزنامهنگار حوزهٔ فرهنگی اهل [[ایران]] بود. مجموعه فیلمهای مستند تلویزیونیِ او دربارهٔ [[جنگ ایران و عراق]] با نام ''[[روایت فتح]]'' شناختهشده است. | ||
== نام و تبار == | == نام و تبار == | ||
سیّد مرتضی فرزند اول سیّد مهدی آوینی و منصوره منزوی بود. پدر آوینی مهندس معدن بود و به اقتضای آن، میبایست به معادن مختلف سطح کشور سفر میکرد. با این که نام شناسنامهایِ او «سید مرتضی» بود، از همان کودکی و در خانواده با نام «کامران» که نام دومش بود مورد خطاب قرار میگرفت.<ref>{{پک|سیدابراهیمی|۱۳۹۳|ص=۹–۱۰|ک=زندگی زیباست}}</ref> | سیّد مرتضی فرزند اول سیّد مهدی آوینی و منصوره منزوی بود. پدر آوینی مهندس معدن بود و به اقتضای آن، میبایست به معادن مختلف سطح کشور سفر میکرد. با این که نام شناسنامهایِ او «سید مرتضی» بود، از همان کودکی و در خانواده با نام «کامران» که نام دومش بود مورد خطاب قرار میگرفت.<ref>{{پک|سیدابراهیمی|۱۳۹۳|ص=۹–۱۰|ک=زندگی زیباست}}</ref> | ||
== فیلمشناسی == | == فیلمشناسی == | ||
آوینی فیلمسازی را پس از انقلاب اسلامی و بنا به ضرورتهای آن آغاز کرد. نخستین فیلمهای او با نامهای شش روز در ترکمنصحرا، سیل خوزستان و خانگزیدهها معطوف به موضوعاتی چون غائلهٔ گنبد، سیل در خوزستان و خوانین قشقایی فارس بود. او و گروهش با شروع کار جهاد سازندگی در سال ۱۳۵۸، ابتدا برای فعالیتهای عمرانی به روستاهای محروم رفتند، اما چندی نگذشت که به فیلمسازی روی آوردند. با وقوع سیل در خوزستان، گروهی که بعدها مجموعهٔ حقیقت را ساختند، به خوزستان رفتند و گزارشی از آن واقعه تولید کردند. پس از آن ماجرای خسروخان و ناصرخان قشقایی در فارس پیش آمد و گروه جهاد برای ضبط صحنههای درگیری، به آباده و فیروزآباد رفتند. آنها توانستند در حالی که فیروزآباد در محاصره بود، به آنجا بروند و نخستین صحنههای جنگی را ضبط کنند. با شروع جنگ ایران و عراق در سال ۱۳۵۹، گروه فیلمسازی جهاد از نخستین گروههایی بود که برای ثبت وقایع جنگ به جبهه رفت. در همان روز اول جنگ، دو تن از اعضای آن گروه در قصر شیرین اسیر شدند و یک تن دیگر هم زخمی شد. با این حال گروه بار دیگر سر و شکل گرفت و همزمان با محاصرهٔ خرمشهر، برای ضبط فیلم وارد این شهر شد. نتیجهٔ این کار، پخش اولین فیلم مستند دربارهٔ جنگ از تلویزیون بود که فتح خون نام گرفت. حدود یک هفته پس از آن، خرمشهر سقوط کرد و گروه جهاد این بار برای تولید مجموعهٔ مستند حقیقت که هدفش ترسیم علتهای سقوط خرمشهر بود، به آبادان رفت. در نهایت مجموعهٔ حقیقت در یازده قسمت تولید شد. فعالیتهای گروه جهاد با شروع عملیات والفجر ۸ شکل منسجمتری پیدا کرد و مجموعهٔ مستند روایت فتح پس از این عملیات تا پایان جنگ در حدود هفتاد تولید و پخش شد.<ref>{{پک|خامهیار|۱۳۸۷|ک=شاهد یاران|ف=خالق دوربین سرخ جنگ}}</ref> | آوینی فیلمسازی را پس از [[انقلاب اسلامی ایران|انقلاب اسلامی در ایران]] و بنا به ضرورتهای آن آغاز کرد. نخستین فیلمهای او با نامهای شش روز در ترکمنصحرا، سیل خوزستان و خانگزیدهها معطوف به موضوعاتی چون غائلهٔ گنبد، سیل در خوزستان و خوانین قشقایی فارس بود. او و گروهش با شروع کار [[جهاد سازندگی]] در سال ۱۳۵۸، ابتدا برای فعالیتهای عمرانی به روستاهای محروم رفتند، اما چندی نگذشت که به فیلمسازی روی آوردند. با وقوع سیل در خوزستان، گروهی که بعدها مجموعهٔ حقیقت را ساختند، به خوزستان رفتند و گزارشی از آن واقعه تولید کردند. پس از آن ماجرای خسروخان و ناصرخان قشقایی در فارس پیش آمد و گروه جهاد برای ضبط صحنههای درگیری، به آباده و فیروزآباد رفتند. آنها توانستند در حالی که فیروزآباد در محاصره بود، به آنجا بروند و نخستین صحنههای جنگی را ضبط کنند. با شروع جنگ ایران و عراق در سال ۱۳۵۹، گروه فیلمسازی جهاد از نخستین گروههایی بود که برای ثبت وقایع جنگ به جبهه رفت. در همان روز اول جنگ، دو تن از اعضای آن گروه در قصر شیرین اسیر شدند و یک تن دیگر هم زخمی شد. با این حال گروه بار دیگر سر و شکل گرفت و همزمان با محاصرهٔ خرمشهر، برای ضبط فیلم وارد این شهر شد. نتیجهٔ این کار، پخش اولین فیلم مستند دربارهٔ جنگ از تلویزیون بود که فتح خون نام گرفت. حدود یک هفته پس از آن، خرمشهر سقوط کرد و گروه جهاد این بار برای تولید مجموعهٔ مستند حقیقت که هدفش ترسیم علتهای سقوط خرمشهر بود، به آبادان رفت. در نهایت مجموعهٔ حقیقت در یازده قسمت تولید شد. فعالیتهای گروه جهاد با شروع عملیات والفجر ۸ شکل منسجمتری پیدا کرد و مجموعهٔ مستند روایت فتح پس از این عملیات تا پایان جنگ در حدود هفتاد تولید و پخش شد.<ref>{{پک|خامهیار|۱۳۸۷|ک=شاهد یاران|ف=خالق دوربین سرخ جنگ}}</ref> | ||
در اواخر سال ۱۳۷۰ بود که مؤسسهٔ فرهنگی روایت فتح به دستور | در اواخر سال ۱۳۷۰ بود که مؤسسهٔ فرهنگی روایت فتح به دستور [[علی خامنهای]] تأسیس شد. هدف از این کار تولید فیلمهای مستند و سینمایی دربارهٔ [[جنگ ایران و عراق]] و همچنین ادامهٔ تولید مجموعهٔ روایت فتح بود که کار تولید آن پس از پذیرش [[قطعنامه ۵۹۸ شورای امنیت|قطعنامهٔ ۵۹۸ شورای امنیت سازمان ملل متحد]] و پایان جنگ، متوقف شده بود. آوینی به همراه دیگر اعضای گروهش، به مناطق جنگی برگشتند و در کمتر از یک سال، شش قسمت از مجموعهٔ دهقسمتی شهری در آسمان ساخته شد. این مجموعه هم به چگونگی محاصره، سقوط و بازپسگیری خرمشهر میپرداخت که پخش آن در ماههای آخر زندگی آوینی انجام شد. او برای ساخت مجموعههای دیگری دربارهٔ شهرهایی چون آبادان، سوسنگرد، هویزه، فکّه و نیز اتمام کار مجموعهٔ شهری در آسمان برنامههایی داشت که با کشتهشدنش در ۲۰ فروردین ۱۳۷۲ در فکّه ناتمام ماند.<ref>{{پک|خامهیار|۱۳۸۷|ک=شاهد یاران|ف=خالق دوربین سرخ جنگ}}</ref> | ||
آوینی انگیزهٔ خود و دیگر اعضای گروه جهاد که در جبههها حضور داشتند را نه وظایف و تعهدات اداری، بلکه همان انگیزهای میدانست که رزمندهها را به جبههها کشانده بود. به عقیدهٔ او، در آنجا فقط پای هنر و تکنیک در میان نبود و انگیزههای دیگری برای کار در آن فضا نیاز بود. اولین نفر از اعضای این گروه که در جنگ کشته شد، علی طالبی در عملیات طریقالقدس بود. یکی از اعضای به نام مهدی فلاحپور نیز در سال ۱۳۷۱ در لبنان کشته شد. به گفتهٔ آوینی، حقوق دریافتی اعضای گروه جهاد که از طریق جهاد سازندگی یا سپاه پاسداران تأمین میشد، ماهیانه هفت هزار تومان بود. با این حال جهاد سازندگی در سال ۱۳۶۶ مبلغ نود هزار تومان به گروه فیلمسازی جهاد کمک مالی کرد که آوینی میگوید آن را به خانوادههای کشتهشدگان گروه در جنگ هدیه دادهاند.<ref>{{پک|خامهیار|۱۳۸۷|ک=شاهد یاران|ف=خالق دوربین سرخ جنگ}}</ref> | آوینی انگیزهٔ خود و دیگر اعضای گروه جهاد که در جبههها حضور داشتند را نه وظایف و تعهدات اداری، بلکه همان انگیزهای میدانست که رزمندهها را به جبههها کشانده بود. به عقیدهٔ او، در آنجا فقط پای هنر و تکنیک در میان نبود و انگیزههای دیگری برای کار در آن فضا نیاز بود. اولین نفر از اعضای این گروه که در جنگ کشته شد، علی طالبی در عملیات طریقالقدس بود. یکی از اعضای به نام مهدی فلاحپور نیز در سال ۱۳۷۱ در [[لبنان]] کشته شد. به گفتهٔ آوینی، حقوق دریافتی اعضای گروه جهاد که از طریق جهاد سازندگی یا [[سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران|سپاه پاسداران]] تأمین میشد، ماهیانه هفت هزار تومان بود. با این حال جهاد سازندگی در سال ۱۳۶۶ مبلغ نود هزار تومان به گروه فیلمسازی جهاد کمک مالی کرد که آوینی میگوید آن را به خانوادههای کشتهشدگان گروه در جنگ هدیه دادهاند.<ref>{{پک|خامهیار|۱۳۸۷|ک=شاهد یاران|ف=خالق دوربین سرخ جنگ}}</ref> | ||
=== ساختهها === | === ساختهها === | ||
خط ۱۰۳: | خط ۹۳: | ||
آوینی در سال ۱۳۶۷ به مدت یک ترم در مجتمع دانشگاهی هنر تدریس کرد ولی به دلیل آن که مفاد مورد نظر او برای تدریس با طرح دانشگاه همخوانی نداشت، از ادامهٔ کار صرفنظر کرد. او در فروردین ۱۳۶۸ به انتشار مباحثی که برای تدریس فراهم کرده بود پرداخت. این مباحث با شرح و تفسیر بیشتر در قالب مقالههایی چون «تأملاتی در ماهیت سینما»، «جذابیت در سینما»، «آینهٔ جادو»، «قاب تصویر و زبان سینما» و غیره در نشریههای فارابی و سوره به چاپ رسیدند. این مقالهها بعدها جمعآوری شدند و در جلد اول کتاب آینهٔ جادو مورد بازنشر قرار گرفتند.<ref>{{پک|خامهیار|۱۳۸۷|ک=شاهد یاران|ف=خالق دوربین سرخ جنگ}}</ref> | آوینی در سال ۱۳۶۷ به مدت یک ترم در مجتمع دانشگاهی هنر تدریس کرد ولی به دلیل آن که مفاد مورد نظر او برای تدریس با طرح دانشگاه همخوانی نداشت، از ادامهٔ کار صرفنظر کرد. او در فروردین ۱۳۶۸ به انتشار مباحثی که برای تدریس فراهم کرده بود پرداخت. این مباحث با شرح و تفسیر بیشتر در قالب مقالههایی چون «تأملاتی در ماهیت سینما»، «جذابیت در سینما»، «آینهٔ جادو»، «قاب تصویر و زبان سینما» و غیره در نشریههای فارابی و سوره به چاپ رسیدند. این مقالهها بعدها جمعآوری شدند و در جلد اول کتاب آینهٔ جادو مورد بازنشر قرار گرفتند.<ref>{{پک|خامهیار|۱۳۸۷|ک=شاهد یاران|ف=خالق دوربین سرخ جنگ}}</ref> | ||
اوج فعالیتهای آوینی در زمینهٔ مطبوعاتی به سالهای ۱۳۶۸ تا ۱۳۷۲ برمیگردد. جایی که او به موضوعات متنوع و گستردهای پرداخت که در صدر آنها، موضوع سینما قرار داشت. او با تجربهای که طی بیش از ده سال مستندسازی در حوزهٔ کارگردانی و مونتاژ کسب کرده بود، به نظریهپردازی دربارهٔ ماهیت سینما و نقد سینمای ایران و جهان پرداخت. در کنار اینها اما به دیگر زمینههای هنری چون رمان، نقاشی، گرافیک و تئاتر هم میپرداخت. مقالات او در این دوره با موضوعاتی چون حقیقت هنر، هنر و عرفان، هنر جدید، هنر دینی و سنتی و هنر انقلاب در ماهنامهٔ سوره به چاپ رسید. جدای از هنر، آوینی به مبانی سیاسی و اعتقادی نظام اسلامی و ولایت | اوج فعالیتهای آوینی در زمینهٔ مطبوعاتی به سالهای ۱۳۶۸ تا ۱۳۷۲ برمیگردد. جایی که او به موضوعات متنوع و گستردهای پرداخت که در صدر آنها، موضوع سینما قرار داشت. او با تجربهای که طی بیش از ده سال مستندسازی در حوزهٔ کارگردانی و مونتاژ کسب کرده بود، به نظریهپردازی دربارهٔ ماهیت سینما و نقد سینمای ایران و جهان پرداخت. در کنار اینها اما به دیگر زمینههای هنری چون رمان، نقاشی، گرافیک و تئاتر هم میپرداخت. مقالات او در این دوره با موضوعاتی چون حقیقت هنر، هنر و عرفان، هنر جدید، هنر دینی و سنتی و هنر انقلاب در ماهنامهٔ سوره به چاپ رسید. جدای از هنر، آوینی به مبانی سیاسی و اعتقادی نظام اسلامی و [[ولایت فقیه]]، فرهنگ انقلاب در مواجهه با فرهنگ واحد جهانی و تهاجم فرهنگی غرب، موضوع غربزدگی و روشنفکری و تجدد و تحجر هم نظر داشت و مقالههایی در این باره نوشت.<ref>{{پک|خامهیار|۱۳۸۷|ک=شاهد یاران|ف=خالق دوربین سرخ جنگ}}</ref> | ||
=== درونمایه === | === درونمایه === | ||
آوینی در سالهای اول دانشجوییاش در دانشگاه | آوینی در سالهای اول دانشجوییاش در [[دانشگاه تهران]]، تفکرات روشنفکرانه داشت و به [[فلسفه اسلامی|فلسفه]]، شعر، موسیقی، ادبیات و نیز طراحی - که همراستا با رشتهاش بود - علاقه نشان میداد. با این حال با [[قرآن]]، [[مثنوی معنوی]] و ادبیات عرفانی نیز انس داشت.<ref>{{پک|سیدابراهیمی|۱۳۹۳|ص=۱۱|ک=زندگی زیباست}}</ref> یامینپور در ماجرای فکر آوینی، او را در آن سالها «کاملاً غربزده» توصیف میکند.<ref>{{پک|یامینپور|۱۳۹۸|ص=۴۲|ک=ماجرای فکر آوینی}}</ref> آوینی در دوران ۱۰ سالهٔ تحصیل در دانشگاه تهران اهل نوشتن بود و داستانهای کوتاه و شعرهای نو مینوشت.<ref>{{پک|سیدابراهیمی|۱۳۹۳|ص=۱۱|ک=زندگی زیباست}}</ref> | ||
با وقوع انقلاب اسلامی، آوینی دچار تحول شده و تبدیل به متفکر طراز انقلاب شد. طوری که یامینپور او را «نمایندهٔ تفکر عقلانیت اسلامی» معرفی میکند.<ref>{{پک|یامینپور|۱۳۹۸|ص=۳۸|ک=ماجرای فکر آوینی}}</ref> آوینی در نخستین باری که پس از انقلاب شروع به نوشتن کرد، نامهای به برادرش سعید - که در آمریکا ساکن بود - فرستاد. او در این نامه به توصیف آنچه که دیده و حس کرده پرداخته است و آرزو میکند که کاش برادرش نیز در این تجربه با او شریک بود.<ref>{{پک|سیدابراهیمی|۱۳۹۳|ص=۳۰–۳۲|ک=زندگی زیباست}}</ref> | با وقوع انقلاب اسلامی، آوینی دچار تحول شده و تبدیل به متفکر طراز انقلاب شد. طوری که یامینپور او را «نمایندهٔ تفکر عقلانیت اسلامی» معرفی میکند.<ref>{{پک|یامینپور|۱۳۹۸|ص=۳۸|ک=ماجرای فکر آوینی}}</ref> آوینی در نخستین باری که پس از انقلاب شروع به نوشتن کرد، نامهای به برادرش سعید - که در آمریکا ساکن بود - فرستاد. او در این نامه به توصیف آنچه که دیده و حس کرده پرداخته است و آرزو میکند که کاش برادرش نیز در این تجربه با او شریک بود.<ref>{{پک|سیدابراهیمی|۱۳۹۳|ص=۳۰–۳۲|ک=زندگی زیباست}}</ref> | ||
خط ۱۵۵: | خط ۱۴۵: | ||
[[رده:عکاسان اهل ایران]] | [[رده:عکاسان اهل ایران]] | ||
[[رده:کارگردانان فیلم اهل ایران]] | [[رده:کارگردانان فیلم اهل ایران]] | ||
[[رده: | [[رده:کشتگان با مواد منفجره]] | ||
[[رده:مستندسازان اهل ایران]] | [[رده:مستندسازان اهل ایران]] | ||
[[رده:نظامیان اهل ایران در جنگ ایران و عراق]] | [[رده:نظامیان اهل ایران در جنگ ایران و عراق]] | ||
[[رده:نظامیان جنگ ایران و عراق]] | [[رده:نظامیان جنگ ایران و عراق]] |
نسخهٔ کنونی تا ۲۱ ژوئیهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۰:۱۸
سیّد مرتضی آوینی | |
---|---|
متولد | ۲۱ شهریور ۱۳۲۶ ری، تهران، ایران |
وفات | ۲۰ فروردین ۱۳۷۲ (۴۵ سال) فکّه، خوزستان، ایران |
علت فوت | جراحات ناشی از برخورد ترکش مین |
آرامگاه | قطعهٔ ۲۹ بهشت زهرا، تهران |
دیگر نامها |
|
تحصیلات | کارشناسی ارشد معماری |
محل تحصیل | پردیس هنرهای زیبای دانشگاه تهران |
حرفه |
|
آثار |
|
همسر(ها) | مریم امینی (ا. ۱۳۵۷–۱۳۷۲) |
فرزندان | ۳ |
خویشاوندان | حسین معزّزینیا (داماد) |
تأثیرپذیرفته از | سیّد روحالله خمینی |
تأثیرگذاشته بر | ابراهیم حاتمیکیا نادر طالبزاده میلاد دخانچی |
وبگاه | مؤسسهٔ سید مرتضی آوینی |
امضاء | |
پرونده:Morteza Avini's signature.png |
سیّد مرتضی آوینی (۲۱ شهریور ۱۳۲۶ – ۲۰ فروردین ۱۳۷۲) کارگردان فیلم مستند و روزنامهنگار حوزهٔ فرهنگی اهل ایران بود. مجموعه فیلمهای مستند تلویزیونیِ او دربارهٔ جنگ ایران و عراق با نام روایت فتح شناختهشده است.
نام و تبار
سیّد مرتضی فرزند اول سیّد مهدی آوینی و منصوره منزوی بود. پدر آوینی مهندس معدن بود و به اقتضای آن، میبایست به معادن مختلف سطح کشور سفر میکرد. با این که نام شناسنامهایِ او «سید مرتضی» بود، از همان کودکی و در خانواده با نام «کامران» که نام دومش بود مورد خطاب قرار میگرفت.[۱]
فیلمشناسی
آوینی فیلمسازی را پس از انقلاب اسلامی در ایران و بنا به ضرورتهای آن آغاز کرد. نخستین فیلمهای او با نامهای شش روز در ترکمنصحرا، سیل خوزستان و خانگزیدهها معطوف به موضوعاتی چون غائلهٔ گنبد، سیل در خوزستان و خوانین قشقایی فارس بود. او و گروهش با شروع کار جهاد سازندگی در سال ۱۳۵۸، ابتدا برای فعالیتهای عمرانی به روستاهای محروم رفتند، اما چندی نگذشت که به فیلمسازی روی آوردند. با وقوع سیل در خوزستان، گروهی که بعدها مجموعهٔ حقیقت را ساختند، به خوزستان رفتند و گزارشی از آن واقعه تولید کردند. پس از آن ماجرای خسروخان و ناصرخان قشقایی در فارس پیش آمد و گروه جهاد برای ضبط صحنههای درگیری، به آباده و فیروزآباد رفتند. آنها توانستند در حالی که فیروزآباد در محاصره بود، به آنجا بروند و نخستین صحنههای جنگی را ضبط کنند. با شروع جنگ ایران و عراق در سال ۱۳۵۹، گروه فیلمسازی جهاد از نخستین گروههایی بود که برای ثبت وقایع جنگ به جبهه رفت. در همان روز اول جنگ، دو تن از اعضای آن گروه در قصر شیرین اسیر شدند و یک تن دیگر هم زخمی شد. با این حال گروه بار دیگر سر و شکل گرفت و همزمان با محاصرهٔ خرمشهر، برای ضبط فیلم وارد این شهر شد. نتیجهٔ این کار، پخش اولین فیلم مستند دربارهٔ جنگ از تلویزیون بود که فتح خون نام گرفت. حدود یک هفته پس از آن، خرمشهر سقوط کرد و گروه جهاد این بار برای تولید مجموعهٔ مستند حقیقت که هدفش ترسیم علتهای سقوط خرمشهر بود، به آبادان رفت. در نهایت مجموعهٔ حقیقت در یازده قسمت تولید شد. فعالیتهای گروه جهاد با شروع عملیات والفجر ۸ شکل منسجمتری پیدا کرد و مجموعهٔ مستند روایت فتح پس از این عملیات تا پایان جنگ در حدود هفتاد تولید و پخش شد.[۲]
در اواخر سال ۱۳۷۰ بود که مؤسسهٔ فرهنگی روایت فتح به دستور علی خامنهای تأسیس شد. هدف از این کار تولید فیلمهای مستند و سینمایی دربارهٔ جنگ ایران و عراق و همچنین ادامهٔ تولید مجموعهٔ روایت فتح بود که کار تولید آن پس از پذیرش قطعنامهٔ ۵۹۸ شورای امنیت سازمان ملل متحد و پایان جنگ، متوقف شده بود. آوینی به همراه دیگر اعضای گروهش، به مناطق جنگی برگشتند و در کمتر از یک سال، شش قسمت از مجموعهٔ دهقسمتی شهری در آسمان ساخته شد. این مجموعه هم به چگونگی محاصره، سقوط و بازپسگیری خرمشهر میپرداخت که پخش آن در ماههای آخر زندگی آوینی انجام شد. او برای ساخت مجموعههای دیگری دربارهٔ شهرهایی چون آبادان، سوسنگرد، هویزه، فکّه و نیز اتمام کار مجموعهٔ شهری در آسمان برنامههایی داشت که با کشتهشدنش در ۲۰ فروردین ۱۳۷۲ در فکّه ناتمام ماند.[۳]
آوینی انگیزهٔ خود و دیگر اعضای گروه جهاد که در جبههها حضور داشتند را نه وظایف و تعهدات اداری، بلکه همان انگیزهای میدانست که رزمندهها را به جبههها کشانده بود. به عقیدهٔ او، در آنجا فقط پای هنر و تکنیک در میان نبود و انگیزههای دیگری برای کار در آن فضا نیاز بود. اولین نفر از اعضای این گروه که در جنگ کشته شد، علی طالبی در عملیات طریقالقدس بود. یکی از اعضای به نام مهدی فلاحپور نیز در سال ۱۳۷۱ در لبنان کشته شد. به گفتهٔ آوینی، حقوق دریافتی اعضای گروه جهاد که از طریق جهاد سازندگی یا سپاه پاسداران تأمین میشد، ماهیانه هفت هزار تومان بود. با این حال جهاد سازندگی در سال ۱۳۶۶ مبلغ نود هزار تومان به گروه فیلمسازی جهاد کمک مالی کرد که آوینی میگوید آن را به خانوادههای کشتهشدگان گروه در جنگ هدیه دادهاند.[۴]
ساختهها
سال | نام مستند | مسئولیت | موضوع | منبع |
---|---|---|---|---|
شش روز در ترکمنصحرا | با موضوع ناآرامیها و غائله خلق ترکمن در ترکمن صحرا | |||
۱۳۵۹ | خانگزیدهها | کارگردان | با موضوع درگیری مردم روستا با خوانین و مشکلات ناشی از آن | |
۱۳۵۹ | حقیقت | کارگردان | مجموعه ۱۱ قسمتی | |
۱۳۵۹ | با دکتر جهاد در بشاگرد | کارگردان و تدوینگر | دربارهٔ محرومیت منطقه بشاگرد در استان هرمزگان | |
۱۳۶۴–۱۳۶۶ | روایت فتح | کارگردان | مجموعه ۵ فصلی دربارهٔ وقایع و عملیاتهای جنگ ایران و عراق و مصاحبه با سربازان ایرانی | |
۱۳۷۱–۱۳۷۲ | شهری در آسمان | کارگردان | مجموعه ۱۰ قسمتی دربارهٔ محاصره، سقوط و آزادسازی خرمشهر |
کتابشناسی
آوینی از کودکی به هنر روی آورد. به گونهای که در همان سالها شعر میسرود، داستان و مقاله مینوشت و نقاشی میکرد. انتخاب رشتهٔ معماری برای تحصیل در دانشگاه نیز منشأگرفته از همان طبع هنریاش بود. نویسندگی آوینی پس از انقلاب اسلامی، همزمان با حضور در جنگ و اشتغال به فیلمسازی، در سال ۱۳۶۲ و با نگارش و انتشار مقالههایی در ماهنامهٔ اعتصام، ارگان انجمن اسلامی آغاز شد. موضوع این مقالهها گوناگون بود و مضامین سیاسی، حکمی، اعتقادی و عبادی را دربرمیگرفت. او در مجموعهای از مقالههایش که با موضوع مبانی حاکمیت سیاسی در اسلام نوشته بود، به نقد اندیشههای رایج در حوزهٔ دموکراسی، رأی اکثریت، آزادی عقیده و برابری و مساوات در مقابل اندیشهٔ برگرفته از منابع دینی و تفکرات سید روحالله خمینی پرداخت. مقالههای دیگری هم در تبیین نظریهٔ ولایت فقیه و نسبت آن با حکومت محمد در مدینه و علی در کوفه نوشت و انقلاب اسلامی ایران را ادامهٔ نهضت و رسالت پیامبران دانست. او در اعتصام به مقایسهٔ جنگ ایران و عراق و رزمندگان ایرانی با جنگهای صدر اسلام پرداخت و آن را متمایز از جنگ صورتگرفته در تاریخ معاصر برشمرد. جدای از مضامین سیاسی، او در موضوعات دینی و اعتقادی نیز قلم میزد که مقالههایی با عنوانهای «اشک، چشمهٔ تکامل»، «تحقیقی در معنی صلوات» و «حج، تمثیل سلوک جمعی بشر» از آن جملهاند. آوینی همچنین مجموعه مقالاتی با عنوان کلی «تحقیقی مکتبی در باب توسعه و مبانی تمدن غرب» در ماهنامهٔ جهاد وابسته به ارگان جهاد سازندگی نوشت که بعد از کشتهشدنش در قالب کتاب توسعه و مبانی تمدن غرب چاپ شد. این دوره از نویسندگی آوینی تا سال ۱۳۶۵ ادامه داشت. از آن پس او در کنار کارگردانی و مونتاژ، به نگارش متن مجموعهٔ روایت فتح هم پرداخت که بعدها در قالب کتاب گنجینهٔ آسمانی منتشر شد. آوینی در ماه محرم سال ۱۳۶۶ کار تألیف کتاب فتح خون را آغاز کرد و نه فصل از ده فصل آن را نوشت. با این حال او فصل دهم را به دلایلی نامعلوم نیمهکاره رها کرد.[۵]
آوینی در سال ۱۳۶۷ به مدت یک ترم در مجتمع دانشگاهی هنر تدریس کرد ولی به دلیل آن که مفاد مورد نظر او برای تدریس با طرح دانشگاه همخوانی نداشت، از ادامهٔ کار صرفنظر کرد. او در فروردین ۱۳۶۸ به انتشار مباحثی که برای تدریس فراهم کرده بود پرداخت. این مباحث با شرح و تفسیر بیشتر در قالب مقالههایی چون «تأملاتی در ماهیت سینما»، «جذابیت در سینما»، «آینهٔ جادو»، «قاب تصویر و زبان سینما» و غیره در نشریههای فارابی و سوره به چاپ رسیدند. این مقالهها بعدها جمعآوری شدند و در جلد اول کتاب آینهٔ جادو مورد بازنشر قرار گرفتند.[۶]
اوج فعالیتهای آوینی در زمینهٔ مطبوعاتی به سالهای ۱۳۶۸ تا ۱۳۷۲ برمیگردد. جایی که او به موضوعات متنوع و گستردهای پرداخت که در صدر آنها، موضوع سینما قرار داشت. او با تجربهای که طی بیش از ده سال مستندسازی در حوزهٔ کارگردانی و مونتاژ کسب کرده بود، به نظریهپردازی دربارهٔ ماهیت سینما و نقد سینمای ایران و جهان پرداخت. در کنار اینها اما به دیگر زمینههای هنری چون رمان، نقاشی، گرافیک و تئاتر هم میپرداخت. مقالات او در این دوره با موضوعاتی چون حقیقت هنر، هنر و عرفان، هنر جدید، هنر دینی و سنتی و هنر انقلاب در ماهنامهٔ سوره به چاپ رسید. جدای از هنر، آوینی به مبانی سیاسی و اعتقادی نظام اسلامی و ولایت فقیه، فرهنگ انقلاب در مواجهه با فرهنگ واحد جهانی و تهاجم فرهنگی غرب، موضوع غربزدگی و روشنفکری و تجدد و تحجر هم نظر داشت و مقالههایی در این باره نوشت.[۷]
درونمایه
آوینی در سالهای اول دانشجوییاش در دانشگاه تهران، تفکرات روشنفکرانه داشت و به فلسفه، شعر، موسیقی، ادبیات و نیز طراحی - که همراستا با رشتهاش بود - علاقه نشان میداد. با این حال با قرآن، مثنوی معنوی و ادبیات عرفانی نیز انس داشت.[۸] یامینپور در ماجرای فکر آوینی، او را در آن سالها «کاملاً غربزده» توصیف میکند.[۹] آوینی در دوران ۱۰ سالهٔ تحصیل در دانشگاه تهران اهل نوشتن بود و داستانهای کوتاه و شعرهای نو مینوشت.[۱۰]
با وقوع انقلاب اسلامی، آوینی دچار تحول شده و تبدیل به متفکر طراز انقلاب شد. طوری که یامینپور او را «نمایندهٔ تفکر عقلانیت اسلامی» معرفی میکند.[۱۱] آوینی در نخستین باری که پس از انقلاب شروع به نوشتن کرد، نامهای به برادرش سعید - که در آمریکا ساکن بود - فرستاد. او در این نامه به توصیف آنچه که دیده و حس کرده پرداخته است و آرزو میکند که کاش برادرش نیز در این تجربه با او شریک بود.[۱۲]
فهرست آثار
- هر آنکه جز خود
- فتح خون (روایت محرم)
- فردایی دیگر (فلسفه و شعر)
- آینه جادو
- جلد نخست: مقالات سینمایی
- جلد دوم: نقدهای سینمایی
- جلد سوم: گفتوگوها، سخنرانیها، مقالات سینمایی
- رستاخیز جان (ادبیات، فرهنگ، رسانه)
- آغازی بر یک پایان (انقلاب اسلامی و پایان انتظار)
- توسعه و مبانی تمدن غرب (پیشرفت اقتصادی یا تکامل فرهنگی)
- حلزونهای خانه به دوش (جریان روشنفکری و انقلاب اسلامی)
- نسیم حیات (گفتار متن فیلمهای مستند)
- انفطار صورت (گرافیک و نقاشی)
- گنجینه آسمانی (گفتار متن فیلمهای روایت فتح)
- حقیقت (گفتار متن یک مجموعه مستند)
- نامهای به یک دوست قدیمی
همه آثار آوینی (جز «هر آنکه جز خود») به دست انتشارات واحه تجدید چاپ میشود. وی همچنین آثار منتشر نشدهای در حوزه ادبیات دارد.
پانویس
ارجاعات
- ↑ سیدابراهیمی، زندگی زیباست، ۹–۱۰.
- ↑ خامهیار، «خالق دوربین سرخ جنگ»، شاهد یاران.
- ↑ خامهیار، «خالق دوربین سرخ جنگ»، شاهد یاران.
- ↑ خامهیار، «خالق دوربین سرخ جنگ»، شاهد یاران.
- ↑ خامهیار، «خالق دوربین سرخ جنگ»، شاهد یاران.
- ↑ خامهیار، «خالق دوربین سرخ جنگ»، شاهد یاران.
- ↑ خامهیار، «خالق دوربین سرخ جنگ»، شاهد یاران.
- ↑ سیدابراهیمی، زندگی زیباست، ۱۱.
- ↑ یامینپور، ماجرای فکر آوینی، ۴۲.
- ↑ سیدابراهیمی، زندگی زیباست، ۱۱.
- ↑ یامینپور، ماجرای فکر آوینی، ۳۸.
- ↑ سیدابراهیمی، زندگی زیباست، ۳۰–۳۲.
منابع
- خامهیار، عباس (خرداد ۱۳۸۷). «خالق دوربین سرخ جنگ» (PDF). شاهد یاران. تهران: بنیاد شهید و امور ایثارگران. ۱ (۳۱): ۱۶–۱۹.
- سیدابراهیمی، سید عباس (۱۳۹۳). زندگی زیباست: روایتی از حیات شهید سید مرتضی آوینی. قم: معارف. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۵۳۱-۶۹۶-۷.
- یامینپور، وحید (۱۳۹۸). ماجرای فکر آوینی: گفتارهایی در شناخت مفاهیم بنیادی تفکر شهید سید مرتضی آوینی. قم: معارف. شابک ۹۷۸-۶۰۰-۴۴۱-۲۲۰-۹.
- اعضای جهاد سازندگی در جنگ ایران و عراق
- اهالی ری
- برگزیدگان جایزه کتاب سال دفاع مقدس
- مدفونان در بهشت زهرا
- دانشآموختگان دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران
- دانشآموختگان دانشگاه تهران
- درگذشتگان ۱۳۷۲
- درگذشتگان ۱۹۹۳ (میلادی)
- روزنامهنگاران سینمایی اهل ایران
- زادگان ۱۳۲۶
- زادگان ۱۹۴۷ (میلادی)
- عکاسان اهل ایران
- کارگردانان فیلم اهل ایران
- کشتگان با مواد منفجره
- مستندسازان اهل ایران
- نظامیان اهل ایران در جنگ ایران و عراق
- نظامیان جنگ ایران و عراق