روزنامه ملانصرالدين: تفاوت میان نسخه‌ها

از اسلامیکال
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(صفحه‌ای تازه حاوی « '''''ملا نصرالدین''''' نام نشریه‌ای بود که به سردبیری [https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AC%D9%84%DB%8C%D9%84_%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF%D9%82%D9%84%DB%8C%E2%80%8C%D8%B2%D8%A7%D8%AF%D9%87 جلیل محمدقلی‌زاده] به زبان [https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AA%D8%B1%DA%A9%DB%8C_%D8%A2%D8%B0%D8%B1%D8%A8%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D9%86%DB%8C ترکی آذربایجانی] و گاهی به...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:


'''''ملا نصرالدین''''' نام نشریه‌ای بود که به سردبیری [https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AC%D9%84%DB%8C%D9%84_%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF%D9%82%D9%84%DB%8C%E2%80%8C%D8%B2%D8%A7%D8%AF%D9%87 جلیل محمدقلی‌زاده] به زبان [https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AA%D8%B1%DA%A9%DB%8C_%D8%A2%D8%B0%D8%B1%D8%A8%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D9%86%DB%8C ترکی آذربایجانی] و گاهی به زبان [https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B2%D8%A8%D8%A7%D9%86_%D8%B1%D9%88%D8%B3%DB%8C روسی] منتشر می‌شد. این مجله که در سال ۱۹۰۶ تأسیس شد، در ابتدا در [https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AA%D9%81%D9%84%DB%8C%D8%B3 تفلیس] (از ۱۹۰۶ تا ۱۹۱۷) منتشر می‌شد و سپس در [https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AA%D8%A8%D8%B1%DB%8C%D8%B2 تبریز] (در ۱۹۲۱) و [https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A8%D8%A7%DA%A9%D9%88 باکو] (از ۱۹۲۲ تا ۱۹۳۱) انتشارش ادامه یافت. این مجله به زبان ترکی آذربایجانی چاپ می‌شد که هنوز به رسم‌الخط عربی بود و بعد با روی کار آمدن شوروی الفبای لاتین جای آن را گرفت. هر از چند گاهی به [https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B2%D8%A8%D8%A7%D9%86_%D8%B1%D9%88%D8%B3%DB%8C زبان روسی] نیز منتشر می‌شد. این مجله که به مدت ۲۰ سال منتشر شد، برای بسیاری از خوانندگان خود دریچه‌ای برای آشنایی با عالم سیاست هر چند در قالب طنز را گشود. [https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%DB%8C%D8%B1%D8%B2%D8%A7_%D8%B9%D9%84%DB%8C%E2%80%8C%D8%A7%DA%A9%D8%A8%D8%B1_%D8%B5%D8%A7%D8%A8%D8%B1 میرزا علی‌اکبر صابر] بنیان‌گذار مجله، با نام مستعار هوپ‌هوپ در آن اشعار انتقادی خود را منتشر می‌کرد. این روزنامه تأثیر زیادی بر نشریه [https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B5%D9%88%D8%B1_%D8%A7%D8%B3%D8%B1%D8%A7%D9%81%DB%8C%D9%84_(%D8%B1%D9%88%D8%B2%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87) صور اسرافیل] داشت.
'''''ملا نصرالدین''''' نام نشریه‌ای بود که به سردبیری جلیل محمدقلی‌زاده به زبان ترکی آذربایجانی و گاهی به زبان روسی منتشر می‌شد. این مجله که در سال ۱۹۰۶ تأسیس شد، در ابتدا در تفلیس (از ۱۹۰۶ تا ۱۹۱۷) منتشر می‌شد و سپس در تبریز (در ۱۹۲۱) و باکو (از ۱۹۲۲ تا ۱۹۳۱) انتشارش ادامه یافت. این مجله به زبان ترکی آذربایجانی چاپ می‌شد که هنوز به رسم‌الخط عربی بود و بعد با روی کار آمدن شوروی الفبای لاتین جای آن را گرفت. هر از چند گاهی به زبان روسی نیز منتشر می‌شد. این مجله که به مدت ۲۰ سال منتشر شد، برای بسیاری از خوانندگان خود دریچه‌ای برای آشنایی با عالم سیاست هر چند در قالب طنز را گشود. میرزا علی‌اکبر صابر بنیان‌گذار مجله، با نام مستعار هوپ‌هوپ در آن اشعار انتقادی خود را منتشر می‌کرد. این روزنامه تأثیر زیادی بر نشریه صور اسرافیل داشت.


== نام ==
== نام ==
[https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%D9%84%D8%A7%D9%86%D8%B5%D8%B1%D8%A7%D9%84%D8%AF%DB%8C%D9%86 ملانصرالدین]، نامی که برای این مجله انتخاب شده بود، شخصیت افسانه‌ای است که در ادبیات و فرهنگ عامه اکثر کشورهای [https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AE%D8%A7%D9%88%D8%B1%D9%85%DB%8C%D8%A7%D9%86%D9%87 خاورمیانه] به عنوان یک ملای ظاهراً ساده لوح ولی با بصیرت معروف است.<ref name="History">{{یادکرد وب|نشانی=http://www.bbc.co.uk/persian/arts/2015/03/150308_l51_nesreddin_satire_media|عنوان=مجله ملانصرالدین؛ پیشرو طنز سیاسی در جهان اسلام|تاریخ بازدید=۱۷ اسفند ۱۳۹۳|ناشر=بی‌بی‌سی فارسی}}</ref>
ملانصرالدین، نامی که برای این مجله انتخاب شده بود، شخصیت افسانه‌ای است که در ادبیات و فرهنگ عامه اکثر کشورهای خاورمیانه به عنوان یک ملای ظاهراً ساده لوح ولی با بصیرت معروف است.<ref name="History">{{یادکرد وب|نشانی=http://www.bbc.co.uk/persian/arts/2015/03/150308_l51_nesreddin_satire_media|عنوان=مجله ملانصرالدین؛ پیشرو طنز سیاسی در جهان اسلام|تاریخ بازدید=۱۷ اسفند ۱۳۹۳|ناشر=بی‌بی‌سی فارسی}}</ref>


== خط مشی مجله ==
== خط مشی مجله ==
مجله ملانصرالدین تلاش می‌کرد دنیای مدرن آن روزگار قالب کاریکاتور و طنز سیاسی به مردم نشان دهد. مجله به حقوق و برابری زنان توجه ویژه‌ای داشت و همواره فریاد می‌زد که زنان نه تنها در جامعه بلکه در محیط خانواده نیز هیچ حقی ندارند و شوهران و مردان به اشکال مختلف حتی کتک زدن زنان به آنها اجحاف می‌کنند. مجله ملانصرالدین به صراحت با دخالت مذهب در امور خصوصی و آزادی افراد در یک جامعه سکولار مخالف بود.<ref name="History" />
مجله ملانصرالدین تلاش می‌کرد دنیای مدرن آن روزگار قالب کاریکاتور و طنز سیاسی به مردم نشان دهد. مجله به حقوق و برابری زنان توجه ویژه‌ای داشت و همواره فریاد می‌زد که زنان نه تنها در جامعه بلکه در محیط خانواده نیز هیچ حقی ندارند و شوهران و مردان به اشکال مختلف حتی کتک زدن زنان به آنها اجحاف می‌کنند. مجله ملانصرالدین به صراحت با دخالت مذهب در امور خصوصی و آزادی افراد در یک جامعه سکولار مخالف بود.<ref name="History" />


این نشریه که به انتقاد از حکومت‌های [https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86 ایران] و [https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B9%D8%AB%D9%85%D8%A7%D9%86%DB%8C عثمانی] و نیز خرافات و عادات مردم [https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%82%D9%81%D9%82%D8%A7%D8%B2 قفقاز] و کشورهای اسلامی می‌پرداخت نقش مهمی در بیداری مردم و [https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AC%D9%86%D8%A8%D8%B4_%D9%85%D8%B4%D8%B1%D9%88%D8%B7%D9%87_%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86 جنبش مشروطه ایران] داشت. مجله نه فقط در مورد مسائل [https://fa.wikipedia.org/wiki/%DA%98%D8%A6%D9%88%D9%BE%D9%84%DB%8C%D8%AA%DB%8C%DA%A9 ژئوپلیتیک] مهم منطقه و زمانه بلکه در مورد موضوعات حساس اجتماعی مثل [https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AD%D9%82%D9%88%D9%82_%D8%B2%D9%86%D8%A7%D9%86 حقوق زنان] یا تجدد غرب گرایانه نظر می‌داد. روی جلد نخستین شماره خود «بیداری ملت‌های در خواب فرورفته مشرق زمین» را نشان داد. عبدالرحیم‌بای حق وردیف نویسنده سرشناس آذربایجانی در خاطرات خود می‌نویسد: «نخستین شماره جریده ملانصرالدین مثل بمب منفجر صدا کرد. ملاها می‌گفتند نباید اجازه داد که این مجله وارد خانه مسلمین شود. اما اگر این مجله وارد خانه یک مسلمان شد باید آن را با انبر برداشت و توی خلأ انداخت.»<ref name="History" />
این نشریه که به انتقاد از حکومت‌های ایران و عثمانی و نیز خرافات و عادات مردم قفقاز و کشورهای اسلامی می‌پرداخت نقش مهمی در بیداری مردم و جنبش مشروطه ایران داشت. مجله نه فقط در مورد مسائل ژئوپلیتیک مهم منطقه و زمانه بلکه در مورد موضوعات حساس اجتماعی مثل حقوق زنان یا تجدد غرب گرایانه نظر می‌داد. روی جلد نخستین شماره خود «بیداری ملت‌های در خواب فرورفته مشرق زمین» را نشان داد. عبدالرحیم‌بای حق وردیف نویسنده سرشناس آذربایجانی در خاطرات خود می‌نویسد: «نخستین شماره جریده ملانصرالدین مثل بمب منفجر صدا کرد. ملاها می‌گفتند نباید اجازه داد که این مجله وارد خانه مسلمین شود. اما اگر این مجله وارد خانه یک مسلمان شد باید آن را با انبر برداشت و توی خلأ انداخت.»<ref name="History" />


مجله ملانصرالدین برخلاف سایر جراید آن زمان آذربایجان که به شدت تحت تأثیر زبان [https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AA%D8%B1%DA%A9%DB%8C_%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86%D8%A8%D9%88%D9%84%DB%8C ترکی استانبولی]، [https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B2%D8%A8%D8%A7%D9%86_%D8%B1%D9%88%D8%B3%DB%8C روسی] یا [https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B2%D8%A8%D8%A7%D9%86_%D9%81%D8%A7%D8%B1%D8%B3%DB%8C فارسی] بودند، به زبانی صریح و مستقیم آذربایجانی‌های کم سواد و تحصیل نکرده را مورد خطاب قرار می‌داد. زبانی که این مجله به کار می‌گرفت و درک کاریکاتورهای آن بسیار ساده بود. هدف اصلی انتقادها و حملات این مجله روحانیونی بودند که از نظر نویسندگان مجله، دشمنان اصلی آموزش و [https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B3%DA%A9%D9%88%D9%84%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%B3%D9%85 سکولاریسم] تلقی می‌شدند. میرزا جلیل می‌گفت که مجله او محصول دورانی بود که اکثریت مردم بی سواد بودند و تزارهای روسیه و شاهان ایران بر آنان حکومت می‌کردند و توسط روحانیون هدایت می‌شدند.<ref name="History" />
مجله ملانصرالدین برخلاف سایر جراید آن زمان آذربایجان که به شدت تحت تأثیر زبان ترکی استانبولی، روسی یا فارسی بودند، به زبانی صریح و مستقیم آذربایجانی‌های کم سواد و تحصیل نکرده را مورد خطاب قرار می‌داد. زبانی که این مجله به کار می‌گرفت و درک کاریکاتورهای آن بسیار ساده بود. هدف اصلی انتقادها و حملات این مجله روحانیونی بودند که از نظر نویسندگان مجله، دشمنان اصلی آموزش و سکولاریسم تلقی می‌شدند. میرزا جلیل می‌گفت که مجله او محصول دورانی بود که اکثریت مردم بی سواد بودند و تزارهای روسیه و شاهان ایران بر آنان حکومت می‌کردند و توسط روحانیون هدایت می‌شدند.<ref name="History" />


== ممنوعیت انتشار در ایران توسط [https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF%D8%B9%D9%84%DB%8C%E2%80%8C%D8%B4%D8%A7%D9%87 محمدعلی میرزا] ==
== ممنوعیت انتشار در ایران توسط محمدعلی میرزا ==
این روزنامه در آن سال (سال تشکیل دوره نخست مجلس شورای ملی در سال ۱۲۸۵ خورشیدی مقارن ۱۹۰۶ میلادی) در قفقاز آغاز شده بود. <ref>{{یادکرد وب|نام خانوادگی۱=کسروی|نام۱=احمد|عنوان=تاریخ مشروطه ایران، گفتار سوم، تبریز چگونه برخاست؟، روانه گردانیدن نمایندگان از آذربایجان|نشانی=https://fa.wikisource.org/wiki/%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%AE_%D9%85%D8%B4%D8%B1%D9%88%D8%B7%D9%87_%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86/%DB%B3}}</ref> ایرانیان قفقاز و خود قفقازیان به پیشرفت [https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AC%D9%86%D8%A8%D8%B4_%D9%85%D8%B4%D8%B1%D9%88%D8%B7%D9%87_%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86 مشروطه] یاوری می‌کردند. روزنامه های قفقازیان مانند «ارشاد» که احمد بیگ آقایوف<ref>{{یادکرد وب|نام خانوادگی۱=آقایوف|نام۱=احمد|عنوان=Ahmet Ağaoğlu|نشانی=https://en.wikipedia.org/wiki/Ahmet_A%C4%9Fao%C4%9Flu}}</ref> مینوشت، «تازه حیات» که هاشم بیگ<ref>{{یادکرد وب|نام خانوادگی۱=وزیروف|نام۱=هاشم بی|عنوان=Hashim bey Vazirov|نشانی=https://en.wikipedia.org/wiki/Hashim_bey_Vazirov}}</ref> می‌نوشت و «ملانصرالدین» که [https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AC%D9%84%DB%8C%D9%84_%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF%D9%82%D9%84%DB%8C%E2%80%8C%D8%B2%D8%A7%D8%AF%D9%87 میرزا جلیل] و چند تن دیگری از قفقازیان و ایرانیان می‌نوشتند به جنبش ایرانیان ارج می نهادند، و درباره آنچه در ایران رخ میداد سخن می‌راندند. این بود روزنامه‌های آنان در ایران، به‌ویژه در آذربایجان، خوانندگان بسیار میداشت. به‌ویژه «ملانصرالدین» که چون با زبان شوخی و با ترکی بسیار ساده نوشته میشد و نگاره‌ها (کاریکاتورها) می‌داشت آن را بیشتر می‌خواندند. در ماه‌های نخست جنبش، محمد علی میرزا از پراکنده شدن آن در میان مردم جلو گرفت و در پستخانه نگه میداشتند. ولی آزادی خواهان آزردگی نمودند و از [https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D9%86%D8%AC%D9%85%D9%86_%D8%A7%DB%8C%D8%A7%D9%84%D8%AA%DB%8C_%D8%A2%D8%B0%D8%B1%D8%A8%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D9%86 انجمن] درخواست کردند که جلو گیری را بر دارد و انجمن با تلگراف از [https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AF%D9%88%D8%B1%D9%87_%D9%86%D8%AE%D8%B3%D8%AA_%D9%85%D8%AC%D9%84%D8%B3_%D8%B4%D9%88%D8%B1%D8%A7%DB%8C_%D9%85%D9%84%DB%8C دارالشوری] آزاد گردانیدن آن را خواست.<ref>{{یادکرد وب|نام خانوادگی۱=کسروی|نام۱=احمد|عنوان=تاریخ مشروطه ایران، گفتار سوم، تبریز چگونه برخاست؟، دلبستگی ایرانیان قفقاز بمشروطه|نشانی=https://fa.wikisource.org/wiki/%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%AE_%D9%85%D8%B4%D8%B1%D9%88%D8%B7%D9%87_%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86/%DB%B3}}</ref>
این روزنامه در آن سال (سال تشکیل دوره نخست مجلس شورای ملی در سال ۱۲۸۵ خورشیدی مقارن ۱۹۰۶ میلادی) در قفقاز آغاز شده بود. <ref>{{یادکرد وب|نام خانوادگی۱=کسروی|نام۱=احمد|عنوان=تاریخ مشروطه ایران، گفتار سوم، تبریز چگونه برخاست؟، روانه گردانیدن نمایندگان از آذربایجان|نشانی=https://fa.wikisource.org/wiki/%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%AE_%D9%85%D8%B4%D8%B1%D9%88%D8%B7%D9%87_%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86/%DB%B3}}</ref> ایرانیان قفقاز و خود قفقازیان به پیشرفت مشروطه یاوری می‌کردند. روزنامه های قفقازیان مانند «ارشاد» که احمد بیگ آقایوف<ref>{{یادکرد وب|نام خانوادگی۱=آقایوف|نام۱=احمد|عنوان=Ahmet Ağaoğlu|نشانی=https://en.wikipedia.org/wiki/Ahmet_A%C4%9Fao%C4%9Flu}}</ref> مینوشت، «تازه حیات» که هاشم بیگ<ref>{{یادکرد وب|نام خانوادگی۱=وزیروف|نام۱=هاشم بی|عنوان=Hashim bey Vazirov|نشانی=https://en.wikipedia.org/wiki/Hashim_bey_Vazirov}}</ref> می‌نوشت و «ملانصرالدین» که میرزا جلیل و چند تن دیگری از قفقازیان و ایرانیان می‌نوشتند به جنبش ایرانیان ارج می نهادند، و درباره آنچه در ایران رخ میداد سخن می‌راندند. این بود روزنامه‌های آنان در ایران، به‌ویژه در آذربایجان، خوانندگان بسیار میداشت. به‌ویژه «ملانصرالدین» که چون با زبان شوخی و با ترکی بسیار ساده نوشته میشد و نگاره‌ها (کاریکاتورها) می‌داشت آن را بیشتر می‌خواندند. در ماه‌های نخست جنبش، محمد علی میرزا از پراکنده شدن آن در میان مردم جلو گرفت و در پستخانه نگه میداشتند. ولی آزادی خواهان آزردگی نمودند و از انجمن درخواست کردند که جلو گیری را بر دارد و انجمن با تلگراف از دارالشوری آزاد گردانیدن آن را خواست.<ref>{{یادکرد وب|نام خانوادگی۱=کسروی|نام۱=احمد|عنوان=تاریخ مشروطه ایران، گفتار سوم، تبریز چگونه برخاست؟، دلبستگی ایرانیان قفقاز بمشروطه|نشانی=https://fa.wikisource.org/wiki/%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%AE_%D9%85%D8%B4%D8%B1%D9%88%D8%B7%D9%87_%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86/%DB%B3}}</ref>


== مخالفت روحانیون با مجله ==
== مخالفت روحانیون با مجله ==
به طنز گرفتن روحانیون و دفاع از حقوق زنان بدون خطر نبود. روحانیون ایران علیه ملانصرالدین و برای قتل میرزا جلیل فتوا صادر کردند. او در شهر [https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AA%D9%81%D9%84%DB%8C%D8%B3 تفلیس] پایتخت [https://fa.wikipedia.org/wiki/%DA%AF%D8%B1%D8%AC%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86 گرجستان] جایی که مجله منتشر می‌شد، مورد حمله قرار گرفت و همواره به اشکال مختلف تهدید می‌شد. میرزا جلیل در جایی گفته بود: «اگر من این مجله را به جای تفلیس در باکو یا [https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D9%88%D8%A7%D9%86 ایروان] (پایتخت [https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D8%B1%D9%85%D9%86%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86 ارمنستان] امروزی که آن زمان اکثریت جمعیت آن را آذربایجانی‌ها تشکیل می‌دادند) منتشر می‌کردم حتماً دفتر کار من را نابود و من را هم می‌کشتند.» ملاها می‌گفتند نباید اجازه داد که این مجله وارد خانه مسلمین شود. اما اگر این مجله وارد خانه یک مسلمان شد باید آن را با انبر برداشت و توی خلأ انداخت. در آن زمان شهر تفلیس مرکز فرهنگی [https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%82%D9%81%D9%82%D8%A7%D8%B2_%D8%AC%D9%86%D9%88%D8%A8%DB%8C قفقاز جنوبی] بود.<ref name="History" />
به طنز گرفتن روحانیون و دفاع از حقوق زنان بدون خطر نبود. روحانیون ایران علیه ملانصرالدین و برای قتل میرزا جلیل فتوا صادر کردند. او در شهر تفلیس پایتخت گرجستان جایی که مجله منتشر می‌شد، مورد حمله قرار گرفت و همواره به اشکال مختلف تهدید می‌شد. میرزا جلیل در جایی گفته بود: «اگر من این مجله را به جای تفلیس در باکو یا ایروان (پایتخت ارمنستان امروزی که آن زمان اکثریت جمعیت آن را آذربایجانی‌ها تشکیل می‌دادند) منتشر می‌کردم حتماً دفتر کار من را نابود و من را هم می‌کشتند.» ملاها می‌گفتند نباید اجازه داد که این مجله وارد خانه مسلمین شود. اما اگر این مجله وارد خانه یک مسلمان شد باید آن را با انبر برداشت و توی خلأ انداخت. در آن زمان شهر تفلیس مرکز فرهنگی قفقاز جنوبی بود.<ref name="History" />


=== تکفیر ===
=== تکفیر ===
انتشار ملانصرالدین مهم‌ترین کار فرهنگی جلیل محمدقلی‌زاده بود و دشمنان زیادی از مستبدین و ملایان برای او ساخت. روزنامهٔ ملانصرالدین نوشتارهایی روشنفکرانه و اصلاح‌طلبانه داشت و این امر باعث شد تا مسلمانان به تکفیر و آزار مدیر، کارکنان و حتی فروشندگان آن دست بزنند. محمدقلی‌زاده ناچار شد برای گریز از تعرض مسلمانان در محله گرجی‌نشین [https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AA%D9%81%D9%84%DB%8C%D8%B3 تفلیس] اقامت کند. در بایگانی شخصی دست‌نوشته‌های جلیل محمدقلی‌زاده، نامهٔ یک [https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A8%D9%86%DB%8C%D8%A7%D8%AF%DA%AF%D8%B1%D8%A7%DB%8C%DB%8C_%D8%A7%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85%DB%8C مسلمان تندرو] در ده [https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%82%D8%A7%D8%B3%D9%85%E2%80%8C%DA%A9%D9%86%D8%AF%DB%8C قاسم‌کندی] دیده می‌شود که محمدقلی‌زاده را با دشنام شدید تهدید به قتل و خونریزی کرده‌است.<ref>ملانصرالدین جلیل محمدقلی‌زاده، به کوشش محسن قشمی، تهران: نشر ثالث، ۱۳۷۶. صص۲۷–۲۹، شابک: 9789646404120</ref>
انتشار ملانصرالدین مهم‌ترین کار فرهنگی جلیل محمدقلی‌زاده بود و دشمنان زیادی از مستبدین و ملایان برای او ساخت. روزنامهٔ ملانصرالدین نوشتارهایی روشنفکرانه و اصلاح‌طلبانه داشت و این امر باعث شد تا مسلمانان به تکفیر و آزار مدیر، کارکنان و حتی فروشندگان آن دست بزنند. محمدقلی‌زاده ناچار شد برای گریز از تعرض مسلمانان در محله گرجی‌نشین تفلیس اقامت کند. در بایگانی شخصی دست‌نوشته‌های جلیل محمدقلی‌زاده، نامهٔ یک مسلمان تندرو در ده قاسم‌کندی دیده می‌شود که محمدقلی‌زاده را با دشنام شدید تهدید به قتل و خونریزی کرده‌است.<ref>ملانصرالدین جلیل محمدقلی‌زاده، به کوشش محسن قشمی، تهران: نشر ثالث، ۱۳۷۶. صص۲۷–۲۹، شابک: 9789646404120</ref>


== تأثیر بر جمهوری دمکراتیک آذربایجان ==
== تأثیر بر جمهوری دمکراتیک آذربایجان ==
مجله ملانصرالدین در پایه‌گذاری [https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AC%D9%85%D9%87%D9%88%D8%B1%DB%8C_%D8%AF%D9%85%DA%A9%D8%B1%D8%A7%D8%AA%DB%8C%DA%A9_%D8%A2%D8%B0%D8%B1%D8%A8%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D9%86 جمهوری دمکراتیک آذربایجان] که در سال ۱۹۱۸ پس از [https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D9%86%D9%82%D9%84%D8%A7%D8%A8_%D8%B1%D9%88%D8%B3%DB%8C%D9%87 انقلاب روسیه] و سقوط رژیم تزاری شکل گرفت، نقش مهمی ایفا کرد. عمر این جمهوری فقط دو سال طول کشید و در سال ۱۹۲۰ [https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A8%D9%84%D8%B4%D9%88%DB%8C%DA%A9 بلشویکها] آذربایجان را به جمهوری‌های سوسیالیستی شوروی افزودند. اکثر وزیران دولت جمهوری دمکراتیک آذربایجان خوانندگان دائمی مجله ملانصرالدین بودند. کارزار دائمی این مجله در دفاع از حقوق زنان در نهایت باعث شد که در سال ۱۹۱۹ جمهوری دمکراتیک آذربایجان تقریباً همزمان با کشورهایی مثل [https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A8%D8%B1%DB%8C%D8%AA%D8%A7%D9%86%DB%8C%D8%A7 بریتانیا] یا آمریکا، به زنان کشور حق رای بدهد.<ref name="History" />
مجله ملانصرالدین در پایه‌گذاری جمهوری دمکراتیک آذربایجان که در سال ۱۹۱۸ پس از انقلاب روسیه و سقوط رژیم تزاری شکل گرفت، نقش مهمی ایفا کرد. عمر این جمهوری فقط دو سال طول کشید و در سال ۱۹۲۰ بلشویکها آذربایجان را به جمهوری‌های سوسیالیستی شوروی افزودند. اکثر وزیران دولت جمهوری دمکراتیک آذربایجان خوانندگان دائمی مجله ملانصرالدین بودند. کارزار دائمی این مجله در دفاع از حقوق زنان در نهایت باعث شد که در سال ۱۹۱۹ جمهوری دمکراتیک آذربایجان تقریباً همزمان با کشورهایی مثل بریتانیا یا آمریکا، به زنان کشور حق رای بدهد.<ref name="History" />


== جسارت ==
== جسارت ==
با ورق زدن صفحات مجله ملانصرالدین که در موزه ملی آذربایجان نگهداری می‌شود، به خوبی می‌توان دید که این مطالب طنز و کاریکاتورهای آن برای دوران خودش تا چه حد جسورانه بودند. این جریده که برای زمانه خود بسیار انقلابی بود، با شهامت و زبانی تند نه فقط مذهب و روحانیت و اقلیت صاحب قدرت، بلکه حتی تزار روسیه و شاه ایران را به سخره می‌گرفت. به عنوان مثال در یکی از شماره‌های سال ۱۹۲۹ این مجله کاریکاتوری را از پیامبر مسلمان‌ها ولی بدون کشیدن صورت او منتشر کرد. البته در آن سالها آذربایجان یکی از جمهوری‌های اتحاد شوروی بود و این مجله در شهر [https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A8%D8%A7%DA%A9%D9%88 باکو] پایتخت جمهوری چاپ می‌شد. اما هنوز هم اکثریت جمعیت جمهوری آذربایجان مسلمانان معتقد بودند. در این کاریکاتور می‌بینیم که [https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF محمد] با [https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B9%DB%8C%D8%B3%DB%8C عیسی] مشغول گفتگو است و به مناسبت جشن کریسمس عده‌ای مشغول می‌گساری هستند. کاملاً مشخص است که ملانصرالدین [https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%D8%B4%D8%B1%D9%88%D8%A8 مشروب] نوشیدن مسلمانان با وجود حرام بودن این کار در آئین اسلام را مسخره کرده‌است.<ref name="History" />
با ورق زدن صفحات مجله ملانصرالدین که در موزه ملی آذربایجان نگهداری می‌شود، به خوبی می‌توان دید که این مطالب طنز و کاریکاتورهای آن برای دوران خودش تا چه حد جسورانه بودند. این جریده که برای زمانه خود بسیار انقلابی بود، با شهامت و زبانی تند نه فقط مذهب و روحانیت و اقلیت صاحب قدرت، بلکه حتی تزار روسیه و شاه ایران را به سخره می‌گرفت. به عنوان مثال در یکی از شماره‌های سال ۱۹۲۹ این مجله کاریکاتوری را از پیامبر مسلمان‌ها ولی بدون کشیدن صورت او منتشر کرد. البته در آن سالها آذربایجان یکی از جمهوری‌های اتحاد شوروی بود و این مجله در شهر باکو پایتخت جمهوری چاپ می‌شد. اما هنوز هم اکثریت جمعیت جمهوری آذربایجان مسلمانان معتقد بودند. در این کاریکاتور می‌بینیم که محمد با عیسی مشغول گفتگو است و به مناسبت جشن کریسمس عده‌ای مشغول می‌گساری هستند. کاملاً مشخص است که ملانصرالدین مشروب نوشیدن مسلمانان با وجود حرام بودن این کار در آئین اسلام را مسخره کرده‌است.<ref name="History" />


مجله ملانصرالدین را می‌توان پیشرو طنز سیاسی در [https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AC%D9%87%D8%A7%D9%86_%D8%A7%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85 جهان اسلام] دانست.<ref name="History" />
مجله ملانصرالدین را می‌توان پیشرو طنز سیاسی در جهان اسلام دانست.<ref name="History" />


== پایان همکاری میرزا جلیل ==
== پایان همکاری میرزا جلیل ==
در اوایل دهه سی میلادی مقامات جمهوری آذربایجان به میرزا جلیل گفتند که باید نام مجله را به الله سیز ([https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A8%DB%8C_%D8%AE%D8%AF%D8%A7 بی خدا]) تغییر دهد و از معیارها و اصول ایدئولوژیک حاکم بر اتحاد [https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B4%D9%88%D8%B1%D9%88%DB%8C شوروی] تبعیت کند. میرزا جلیل حاضر نشد شروط آنها و سانسور مجله را بپذیرد و همکاری او با مجله به پایان رسید.<ref name="History" />
در اوایل دهه سی میلادی مقامات جمهوری آذربایجان به میرزا جلیل گفتند که باید نام مجله را به الله سیز (بی خدا) تغییر دهد و از معیارها و اصول ایدئولوژیک حاکم بر اتحاد شوروی تبعیت کند. میرزا جلیل حاضر نشد شروط آنها و سانسور مجله را بپذیرد و همکاری او با مجله به پایان رسید.<ref name="History" />


== همکاران ==
== همکاران ==
کاریکاتورهای آن که به دست [https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B9%D8%B8%DB%8C%D9%85_%D8%B9%D8%B8%DB%8C%D9%85%E2%80%8C%D8%B2%D8%A7%D8%AF%D9%87 عظیم عظیم‌زاده] و [https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D8%B3%DA%A9%D8%A7%D8%B1_%D8%B4%DB%8C%D9%85%D8%B1%D9%84%DB%8C%D9%86%DA%AF اسکار شیمرلینگ] و [https://fa.wikipedia.org/wiki/%DB%8C%D9%88%D8%B2%D9%81_%D8%B1%D9%88%D8%AA%D8%B1 یوزف روتر] [https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A2%D9%84%D9%85%D8%A7%D9%86 آلمانی] کشیده می‌شد از شاهکارهای کاریکاتور سیاسی و اجتماعی است. تعدادی از کاریکاتوریست‌های زبردست از جمله اسکار شمرلینگ یک آلمانی ساکن [https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AA%D9%81%D9%84%DB%8C%D8%B3 تفلیس] و عظیم عظیم زاده اهل آذربایجان و چند [https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B4%D8%A7%D8%B9%D8%B1 شاعر] طنز پرداز از جمله میرزا علی اکبر صابر که در اشعار خود از حقوق زنان و توسعه آموزش و پرورش دفاع می‌کرد، با این مجله همکاری می‌کردند.<ref name="History" />
کاریکاتورهای آن که به دست عظیم عظیم‌زاده و اسکار شیمرلینگ و یوزف روتر آلمانی کشیده می‌شد از شاهکارهای کاریکاتور سیاسی و اجتماعی است. تعدادی از کاریکاتوریست‌های زبردست از جمله اسکار شمرلینگ یک آلمانی ساکن تفلیس و عظیم عظیم زاده اهل آذربایجان و چند شاعر طنز پرداز از جمله میرزا علی اکبر صابر که در اشعار خود از حقوق زنان و توسعه آموزش و پرورش دفاع می‌کرد، با این مجله همکاری می‌کردند.<ref name="History" />
 
== برگ‌هایی از روزنامه ==
{{وسط‌چین}}
<gallery>
Image:روزنامه ملا نصرالدین۲.jpg|زیرنویس: اصول جدید مکتب‌هایمان. بالا: درس ژیمناستیک. پایین: یالله بروید نماز.
Image:روزنامه ملا نصرالدین۳.jpg|زیرنویس: بالا: نشریه تازه، پایین:یکسال بعد
Image:روزنامه ملا نصرالدین۴.jpg|گفتگوی ملابلبلی و حاجی جومبلی: این محصول شیطان را به سرزمین ما نیاور.
Image:روزنامه ملا نصرالدین۵.jpg|زیرنویس: تئاتر همگانی زوبالوف، شخص اول: آقا جان، امروز اینجا تئاتر مسلمان‌ها است بیا برویم. شخص دوم:مرد دست بردار، رفتن به تئاتر مسلمان‌ها به ما نمی‌برازد.
</gallery>
{{پایان}}


== منابع ==
== منابع ==

نسخهٔ ‏۱۹ ژوئیهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۰۶:۲۱

ملا نصرالدین نام نشریه‌ای بود که به سردبیری جلیل محمدقلی‌زاده به زبان ترکی آذربایجانی و گاهی به زبان روسی منتشر می‌شد. این مجله که در سال ۱۹۰۶ تأسیس شد، در ابتدا در تفلیس (از ۱۹۰۶ تا ۱۹۱۷) منتشر می‌شد و سپس در تبریز (در ۱۹۲۱) و باکو (از ۱۹۲۲ تا ۱۹۳۱) انتشارش ادامه یافت. این مجله به زبان ترکی آذربایجانی چاپ می‌شد که هنوز به رسم‌الخط عربی بود و بعد با روی کار آمدن شوروی الفبای لاتین جای آن را گرفت. هر از چند گاهی به زبان روسی نیز منتشر می‌شد. این مجله که به مدت ۲۰ سال منتشر شد، برای بسیاری از خوانندگان خود دریچه‌ای برای آشنایی با عالم سیاست هر چند در قالب طنز را گشود. میرزا علی‌اکبر صابر بنیان‌گذار مجله، با نام مستعار هوپ‌هوپ در آن اشعار انتقادی خود را منتشر می‌کرد. این روزنامه تأثیر زیادی بر نشریه صور اسرافیل داشت.

نام

ملانصرالدین، نامی که برای این مجله انتخاب شده بود، شخصیت افسانه‌ای است که در ادبیات و فرهنگ عامه اکثر کشورهای خاورمیانه به عنوان یک ملای ظاهراً ساده لوح ولی با بصیرت معروف است.[۱]

خط مشی مجله

مجله ملانصرالدین تلاش می‌کرد دنیای مدرن آن روزگار قالب کاریکاتور و طنز سیاسی به مردم نشان دهد. مجله به حقوق و برابری زنان توجه ویژه‌ای داشت و همواره فریاد می‌زد که زنان نه تنها در جامعه بلکه در محیط خانواده نیز هیچ حقی ندارند و شوهران و مردان به اشکال مختلف حتی کتک زدن زنان به آنها اجحاف می‌کنند. مجله ملانصرالدین به صراحت با دخالت مذهب در امور خصوصی و آزادی افراد در یک جامعه سکولار مخالف بود.[۱]

این نشریه که به انتقاد از حکومت‌های ایران و عثمانی و نیز خرافات و عادات مردم قفقاز و کشورهای اسلامی می‌پرداخت نقش مهمی در بیداری مردم و جنبش مشروطه ایران داشت. مجله نه فقط در مورد مسائل ژئوپلیتیک مهم منطقه و زمانه بلکه در مورد موضوعات حساس اجتماعی مثل حقوق زنان یا تجدد غرب گرایانه نظر می‌داد. روی جلد نخستین شماره خود «بیداری ملت‌های در خواب فرورفته مشرق زمین» را نشان داد. عبدالرحیم‌بای حق وردیف نویسنده سرشناس آذربایجانی در خاطرات خود می‌نویسد: «نخستین شماره جریده ملانصرالدین مثل بمب منفجر صدا کرد. ملاها می‌گفتند نباید اجازه داد که این مجله وارد خانه مسلمین شود. اما اگر این مجله وارد خانه یک مسلمان شد باید آن را با انبر برداشت و توی خلأ انداخت.»[۱]

مجله ملانصرالدین برخلاف سایر جراید آن زمان آذربایجان که به شدت تحت تأثیر زبان ترکی استانبولی، روسی یا فارسی بودند، به زبانی صریح و مستقیم آذربایجانی‌های کم سواد و تحصیل نکرده را مورد خطاب قرار می‌داد. زبانی که این مجله به کار می‌گرفت و درک کاریکاتورهای آن بسیار ساده بود. هدف اصلی انتقادها و حملات این مجله روحانیونی بودند که از نظر نویسندگان مجله، دشمنان اصلی آموزش و سکولاریسم تلقی می‌شدند. میرزا جلیل می‌گفت که مجله او محصول دورانی بود که اکثریت مردم بی سواد بودند و تزارهای روسیه و شاهان ایران بر آنان حکومت می‌کردند و توسط روحانیون هدایت می‌شدند.[۱]

ممنوعیت انتشار در ایران توسط محمدعلی میرزا

این روزنامه در آن سال (سال تشکیل دوره نخست مجلس شورای ملی در سال ۱۲۸۵ خورشیدی مقارن ۱۹۰۶ میلادی) در قفقاز آغاز شده بود. [۲] ایرانیان قفقاز و خود قفقازیان به پیشرفت مشروطه یاوری می‌کردند. روزنامه های قفقازیان مانند «ارشاد» که احمد بیگ آقایوف[۳] مینوشت، «تازه حیات» که هاشم بیگ[۴] می‌نوشت و «ملانصرالدین» که میرزا جلیل و چند تن دیگری از قفقازیان و ایرانیان می‌نوشتند به جنبش ایرانیان ارج می نهادند، و درباره آنچه در ایران رخ میداد سخن می‌راندند. این بود روزنامه‌های آنان در ایران، به‌ویژه در آذربایجان، خوانندگان بسیار میداشت. به‌ویژه «ملانصرالدین» که چون با زبان شوخی و با ترکی بسیار ساده نوشته میشد و نگاره‌ها (کاریکاتورها) می‌داشت آن را بیشتر می‌خواندند. در ماه‌های نخست جنبش، محمد علی میرزا از پراکنده شدن آن در میان مردم جلو گرفت و در پستخانه نگه میداشتند. ولی آزادی خواهان آزردگی نمودند و از انجمن درخواست کردند که جلو گیری را بر دارد و انجمن با تلگراف از دارالشوری آزاد گردانیدن آن را خواست.[۵]

مخالفت روحانیون با مجله

به طنز گرفتن روحانیون و دفاع از حقوق زنان بدون خطر نبود. روحانیون ایران علیه ملانصرالدین و برای قتل میرزا جلیل فتوا صادر کردند. او در شهر تفلیس پایتخت گرجستان جایی که مجله منتشر می‌شد، مورد حمله قرار گرفت و همواره به اشکال مختلف تهدید می‌شد. میرزا جلیل در جایی گفته بود: «اگر من این مجله را به جای تفلیس در باکو یا ایروان (پایتخت ارمنستان امروزی که آن زمان اکثریت جمعیت آن را آذربایجانی‌ها تشکیل می‌دادند) منتشر می‌کردم حتماً دفتر کار من را نابود و من را هم می‌کشتند.» ملاها می‌گفتند نباید اجازه داد که این مجله وارد خانه مسلمین شود. اما اگر این مجله وارد خانه یک مسلمان شد باید آن را با انبر برداشت و توی خلأ انداخت. در آن زمان شهر تفلیس مرکز فرهنگی قفقاز جنوبی بود.[۱]

تکفیر

انتشار ملانصرالدین مهم‌ترین کار فرهنگی جلیل محمدقلی‌زاده بود و دشمنان زیادی از مستبدین و ملایان برای او ساخت. روزنامهٔ ملانصرالدین نوشتارهایی روشنفکرانه و اصلاح‌طلبانه داشت و این امر باعث شد تا مسلمانان به تکفیر و آزار مدیر، کارکنان و حتی فروشندگان آن دست بزنند. محمدقلی‌زاده ناچار شد برای گریز از تعرض مسلمانان در محله گرجی‌نشین تفلیس اقامت کند. در بایگانی شخصی دست‌نوشته‌های جلیل محمدقلی‌زاده، نامهٔ یک مسلمان تندرو در ده قاسم‌کندی دیده می‌شود که محمدقلی‌زاده را با دشنام شدید تهدید به قتل و خونریزی کرده‌است.[۶]

تأثیر بر جمهوری دمکراتیک آذربایجان

مجله ملانصرالدین در پایه‌گذاری جمهوری دمکراتیک آذربایجان که در سال ۱۹۱۸ پس از انقلاب روسیه و سقوط رژیم تزاری شکل گرفت، نقش مهمی ایفا کرد. عمر این جمهوری فقط دو سال طول کشید و در سال ۱۹۲۰ بلشویکها آذربایجان را به جمهوری‌های سوسیالیستی شوروی افزودند. اکثر وزیران دولت جمهوری دمکراتیک آذربایجان خوانندگان دائمی مجله ملانصرالدین بودند. کارزار دائمی این مجله در دفاع از حقوق زنان در نهایت باعث شد که در سال ۱۹۱۹ جمهوری دمکراتیک آذربایجان تقریباً همزمان با کشورهایی مثل بریتانیا یا آمریکا، به زنان کشور حق رای بدهد.[۱]

جسارت

با ورق زدن صفحات مجله ملانصرالدین که در موزه ملی آذربایجان نگهداری می‌شود، به خوبی می‌توان دید که این مطالب طنز و کاریکاتورهای آن برای دوران خودش تا چه حد جسورانه بودند. این جریده که برای زمانه خود بسیار انقلابی بود، با شهامت و زبانی تند نه فقط مذهب و روحانیت و اقلیت صاحب قدرت، بلکه حتی تزار روسیه و شاه ایران را به سخره می‌گرفت. به عنوان مثال در یکی از شماره‌های سال ۱۹۲۹ این مجله کاریکاتوری را از پیامبر مسلمان‌ها ولی بدون کشیدن صورت او منتشر کرد. البته در آن سالها آذربایجان یکی از جمهوری‌های اتحاد شوروی بود و این مجله در شهر باکو پایتخت جمهوری چاپ می‌شد. اما هنوز هم اکثریت جمعیت جمهوری آذربایجان مسلمانان معتقد بودند. در این کاریکاتور می‌بینیم که محمد با عیسی مشغول گفتگو است و به مناسبت جشن کریسمس عده‌ای مشغول می‌گساری هستند. کاملاً مشخص است که ملانصرالدین مشروب نوشیدن مسلمانان با وجود حرام بودن این کار در آئین اسلام را مسخره کرده‌است.[۱]

مجله ملانصرالدین را می‌توان پیشرو طنز سیاسی در جهان اسلام دانست.[۱]

پایان همکاری میرزا جلیل

در اوایل دهه سی میلادی مقامات جمهوری آذربایجان به میرزا جلیل گفتند که باید نام مجله را به الله سیز (بی خدا) تغییر دهد و از معیارها و اصول ایدئولوژیک حاکم بر اتحاد شوروی تبعیت کند. میرزا جلیل حاضر نشد شروط آنها و سانسور مجله را بپذیرد و همکاری او با مجله به پایان رسید.[۱]

همکاران

کاریکاتورهای آن که به دست عظیم عظیم‌زاده و اسکار شیمرلینگ و یوزف روتر آلمانی کشیده می‌شد از شاهکارهای کاریکاتور سیاسی و اجتماعی است. تعدادی از کاریکاتوریست‌های زبردست از جمله اسکار شمرلینگ یک آلمانی ساکن تفلیس و عظیم عظیم زاده اهل آذربایجان و چند شاعر طنز پرداز از جمله میرزا علی اکبر صابر که در اشعار خود از حقوق زنان و توسعه آموزش و پرورش دفاع می‌کرد، با این مجله همکاری می‌کردند.[۱]

منابع

  1. ۱٫۰ ۱٫۱ ۱٫۲ ۱٫۳ ۱٫۴ ۱٫۵ ۱٫۶ ۱٫۷ ۱٫۸ ۱٫۹ «مجله ملانصرالدین؛ پیشرو طنز سیاسی در جهان اسلام». بی‌بی‌سی فارسی. دریافت‌شده در ۱۷ اسفند ۱۳۹۳.
  2. کسروی، احمد. «تاریخ مشروطه ایران، گفتار سوم، تبریز چگونه برخاست؟، روانه گردانیدن نمایندگان از آذربایجان».
  3. آقایوف، احمد. «Ahmet Ağaoğlu».
  4. وزیروف، هاشم بی. «Hashim bey Vazirov».
  5. کسروی، احمد. «تاریخ مشروطه ایران، گفتار سوم، تبریز چگونه برخاست؟، دلبستگی ایرانیان قفقاز بمشروطه».
  6. ملانصرالدین جلیل محمدقلی‌زاده، به کوشش محسن قشمی، تهران: نشر ثالث، ۱۳۷۶. صص۲۷–۲۹، شابک: 9789646404120