بدون جعبه اطلاعات
بدون تصویر

ابوتمام طائی: تفاوت میان نسخه‌ها

از اسلامیکال
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(ابرابزار)
 
 
خط ۱: خط ۱:
'''حبیب بن أوس بن حارث طائی''' (۱۸۸-۲۳۱ ه.ق) مشهور به '''ابوتمام طائی'''، شاعر و استاد لغت، تاریخ و ایام عرب بود. او در حوالی [[دمشق]] متولد شد. پدرش [[مسیحی]] و نامش ثزیوس یا ساذوس بود و در دمشق شراب فروشی می‌کرد. ابوتمام پس از مسلمان شدن، نام پدرش را به أوس تبدیل نمود و از خاندان خود نسب نامه‌ای ارائه کرد که آنان را به [[قبیله طی]] می‌پیوست. این انتساب ابتدا مورد شک معاصران بود لیکن بعدها پذیرفته شد و او را طایی یا طائی کبیر گفتند.<ref>{{پک|1=اختری|2=۱۳۹۰|ک=دایره‌المعارف جامع اسلامی|ف=ابوتمام طائی}}</ref>
'''حبیب بن أوس بن حارث طائی''' (۱۸۸–۲۳۱ ه‍.ق) مشهور به '''ابوتمام طائی'''، شاعر و استاد لغت، تاریخ و ایام عرب بود. او در حوالی [[دمشق]] متولد شد. پدرش [[مسیحی]] و نامش ثزیوس یا ساذوس بود و در دمشق شراب فروشی می‌کرد. ابوتمام پس از مسلمان شدن، نام پدرش را به أوس تبدیل نمود و از خاندان خود نسب نامه‌ای ارائه کرد که آنان را به [[قبیله طی]] می‌پیوست. این انتساب ابتدا مورد شک معاصران بود لیکن بعدها پذیرفته شد و او را طایی یا طائی کبیر گفتند.<ref>{{پک|1=اختری|2=۱۳۹۰|ک=دایرةالمعارف جامع اسلامی|ف=ابوتمام طائی}}</ref>


== سرگذشت ==
== سرگذشت ==
در جوانی در دمشق شاگرد مرد بافندهای بود. بعد به [[مصر]] رفت و برای امرار معاش در مسجد جامع سقائی می‌کرد، اما پیوسته دنبال کسب علم و تمرین شاعری بود. خود او گفته است نخستین قصیده را در مصر در مدح عیاش بن مهیعه رئیس خراج ساخته ولی از صله او محروم مانده و رنجش خود را به شکل قصیده هجائی‌های اظهار کرده بود. در اشعاری که در مصر سروده است اشاراتی به حوادث تاریخی آن کشور بین سالهای ۲۱۱ و ۲۱۴ ق دیده می‌شود. ابوتمام از مصر به شام بازگشت و قصائدی در مدح و بعد هجای ابوالمغیث موسی بن ابراهیم الرافقی به نظم آورد. هنگام بازگشت [[مأمون]] از جنگ‍‌های روم (۲۱۵-۲۱۸ ه.ق) قصیدهای در مدح او سرود که مطبوع طبع خلیفه واقع نشد و شاید آن قصیده بلند را از طبع شاعری درزی اعراب صحرا بعید دانست. احتمالاً در همین اوقات در [[موصل]]، [[بحتری]] را ملاقات و او را تشویق و حمایت نمود و به اعیان النعمان معرفی کرد. اشتهار ابوتمام از عهد [[معتصم]] (۱۷۹-۲۲۷ ه.ق) آغاز شد. بعد از آنکه وی عموریه را در سال ۲۲۳ ه.ق فتح کرد قصیده بائیه معروف خود را در [[سامرا]] در تهنیت این پیروزی معروض داشت که مورد پسند خلیفه واقع شد و از آن پس همه او را به عنوان شاعر اول دربار خلافت شناختند. یک چند در [[همدان]] بسر برد و در این فرصت با استفاده از کتابخانه ابوالوفاء بن سلمه که میزبانش بود دیوان حماسه را جمع‌آوری نمود. ابوتمام به سعی دوستش حسن بن وهب کاتب، دو سال آخر عمر را در موصل در سمت صاحب برید اقامت نمود و همان‌جا درگذشت. یکی از اعیان موصل به نام ابونهشل بن حمید، گنبدی بر مزار او بنا کرد که [[ابن‌خلکان]] آن را دیدار کرده است.<ref>{{پک|1=اختری|2=۱۳۹۰|ک=دایره‌المعارف جامع اسلامی|ف=ابوتمام طائی}}</ref>
در جوانی در دمشق شاگرد مرد بافندهای بود. بعد به [[مصر]] رفت و برای امرار معاش در مسجد جامع سقائی می‌کرد، اما پیوسته دنبال کسب علم و تمرین شاعری بود. خود او گفته است نخستین قصیده را در مصر در مدح عیاش بن مهیعه رئیس خراج ساخته ولی از صله او محروم مانده و رنجش خود را به شکل قصیده هجائی‌های اظهار کرده بود. در اشعاری که در مصر سروده است اشاراتی به حوادث تاریخی آن کشور بین سالهای ۲۱۱ و ۲۱۴ ق دیده می‌شود. ابوتمام از مصر به شام بازگشت و قصائدی در مدح و بعد هجای ابوالمغیث موسی بن ابراهیم الرافقی به نظم آورد. هنگام بازگشت [[مأمون]] از جنگ‌های روم (۲۱۵–۲۱۸ ه‍.ق) قصیدهای در مدح او سرود که مطبوع طبع خلیفه واقع نشد و شاید آن قصیده بلند را از طبع شاعری درزی اعراب صحرا بعید دانست. احتمالاً در همین اوقات در [[موصل]]، [[بحتری]] را ملاقات و او را تشویق و حمایت نمود و به اعیان النعمان معرفی کرد. اشتهار ابوتمام از عهد [[معتصم]] (۱۷۹–۲۲۷ ه‍.ق) آغاز شد. بعد از آنکه وی عموریه را در سال ۲۲۳ ه‍.ق فتح کرد قصیده بائیه معروف خود را در [[سامرا]] در تهنیت این پیروزی معروض داشت که مورد پسند خلیفه واقع شد و از آن پس همه او را به عنوان شاعر اول دربار خلافت شناختند. یک چند در [[همدان]] بسر برد و در این فرصت با استفاده از کتابخانه ابوالوفاء بن سلمه که میزبانش بود دیوان حماسه را جمع‌آوری نمود. ابوتمام به سعی دوستش حسن بن وهب کاتب، دو سال آخر عمر را در موصل در سمت صاحب برید اقامت نمود و همان‌جا درگذشت. یکی از اعیان موصل به نام ابونهشل بن حمید، گنبدی بر مزار او بنا کرد که [[ابن‌خلکان]] آن را دیدار کرده است.<ref>{{پک|1=اختری|2=۱۳۹۰|ک=دایرةالمعارف جامع اسلامی|ف=ابوتمام طائی}}</ref>
 
ابوتمام چهره‌ای گندمگون و قدی بلند داشت. غالباً جامه اعراب بدوی در برمی‌کرد. سخنش فصیح و بسیار شیرین بود لیکن اندکی لکنت زبان داشت. هوش و حافظه‌اش استثنائی بود چنان‌که گویند علاوه بر قصاید و مقاطیع متفرقه، چهارهزار دیوان و چهارده هزار ارجوزه از برداشت و شهرتش نام پانصد شاعر معاصر او را تحت الشعاع قرار داده بود. در نظم معانی و عمق و وسعت خیال و استحکام اسلوب و انسجام مطالب و فصاحت لفظ و حسن انتخاب اوزان و قوافی، یگانه روزگار توصیف شده است. بعضی او را از [[متنبی]] و [[بحتری]] برتر شمرده‌اند. بحتری شاگردش می‌گفت قصاید خوب ابوتمام از قصاید خوب من عالی‌تر است اما قصائد بد من از بدهای او بهتر است. [[ابوالعلاء معری]] او و متنبی را دو حکیم عرب خوانده است. قصائد او شامل بعضی وقایع مثل فتح عموریه و شکست بابک خرمی و قتل افشین و مازیار است و مکمل متون تاریخی به‌شمار می‌رود. بعضی مانند [[دعبل خزاعی]] و قطربلی و مرزبانی و جرجانی به اشعار او خرده گرفته حتی بعضی مضامین او را سرقت از سایر شاعران دانسته‌اند، که نظرشان افراطی و آمیخته با تعصب است. بعضی دیگر مثل [[ابوبکر صولی]] (م ۳۳۵ ه.ق) مؤلف کتاب ''اخبار ابی‌تمام'' و [[مرزوقی]] (م ۴۲۱ ه.ق) مؤلف کتاب ''الانتصار من ظلمهٔ ابی تمام'' و شریف مرتضی مؤلف ''الشهاب فی الشیب و الشباب'' از او دفاع کرده و اعتراضات مخالفان را پاسخ گفته‌اند. یکی دو تن از منتقدین هم به الفاظ غیر مأنوس و تخیلات و استعارات دور از ذهن جناس‌های مکرر و کثرت صنایع در شعر او اشاره نموده آن را منافی سهولت و زودیابی معانی دانسته‌اند. دیوان ابوتمام را بعد از مرگش ابوبکر محمد صولی به ترتیب حروف تهجی جمع‌آوری کرد و همین دیوان یا خلاصه آن به وسیله ابوالعلاء معری است که مکرراً به چاپ رسیده است. [[علی بن حمزه اصفهانی]] هم آن دیوان را به ترتیب موضوع جمع آورده است. دانشمندانی مانند صولی و مرزوقی و خطیب تبریزی و ابن‌مستوفی، شرح‌هایی بر آن نوشته‌اند که فقط شرح تبریزی در سال ۱۹۵۲ م در [[قاهره]] چاپ شده است. علاوه بر دیوان، مجموعه‌های شعری دیگری نیز از ابوتمام برجای مانده است که اهم آنها به شرح ذیل است:<ref>{{پک|1=اختری|2=۱۳۹۰|ک=دایره‌المعارف جامع اسلامی|ف=ابوتمام طائی}}</ref>


ابوتمام چهره‌ای گندمگون و قدی بلند داشت. غالباً جامه اعراب بدوی در برمی‌کرد. سخنش فصیح و بسیار شیرین بود لیکن اندکی لکنت زبان داشت. هوش و حافظه‌اش استثنائی بود چنان‌که گویند علاوه بر قصاید و مقاطیع متفرقه، چهارهزار دیوان و چهارده هزار ارجوزه از برداشت و شهرتش نام پانصد شاعر معاصر او را تحت الشعاع قرار داده بود. در نظم معانی و عمق و وسعت خیال و استحکام اسلوب و انسجام مطالب و فصاحت لفظ و حسن انتخاب اوزان و قوافی، یگانه روزگار توصیف شده است. بعضی او را از [[متنبی]] و [[بحتری]] برتر شمرده‌اند. بحتری شاگردش می‌گفت قصاید خوب ابوتمام از قصاید خوب من عالی‌تر است اما قصائد بد من از بدهای او بهتر است. [[ابوالعلاء معری]] او و متنبی را دو حکیم عرب خوانده است. قصائد او شامل بعضی وقایع مثل فتح عموریه و شکست بابک خرمی و قتل افشین و مازیار است و مکمل متون تاریخی به‌شمار می‌رود. بعضی مانند [[دعبل خزاعی]] و قطربلی و مرزبانی و جرجانی به اشعار او خرده گرفته حتی بعضی مضامین او را سرقت از سایر شاعران دانسته‌اند، که نظرشان افراطی و آمیخته با تعصب است. بعضی دیگر مثل [[ابوبکر صولی]] (م ۳۳۵ ه‍.ق) مؤلف کتاب ''اخبار ابی‌تمام'' و [[مرزوقی]] (م ۴۲۱ ه‍.ق) مؤلف کتاب ''الانتصار من ظلمهٔ ابی تمام'' و شریف مرتضی مؤلف ''الشهاب فی الشیب و الشباب'' از او دفاع کرده و اعتراضات مخالفان را پاسخ گفته‌اند. یکی دو تن از منتقدین هم به الفاظ غیر مأنوس و تخیلات و استعارات دور از ذهن جناس‌های مکرر و کثرت صنایع در شعر او اشاره نموده آن را منافی سهولت و زودیابی معانی دانسته‌اند. دیوان ابوتمام را بعد از مرگش ابوبکر محمد صولی به ترتیب حروف تهجی جمع‌آوری کرد و همین دیوان یا خلاصه آن به وسیله ابوالعلاء معری است که مکرراً به چاپ رسیده است. [[علی بن حمزه اصفهانی]] هم آن دیوان را به ترتیب موضوع جمع آورده است. دانشمندانی مانند صولی و مرزوقی و خطیب تبریزی و ابن‌مستوفی، شرح‌هایی بر آن نوشته‌اند که فقط شرح تبریزی در سال ۱۹۵۲ م در [[قاهره]] چاپ شده است. علاوه بر دیوان، مجموعه‌های شعری دیگری نیز از ابوتمام برجای مانده است که اهم آنها به شرح ذیل است:<ref>{{پک|1=اختری|2=۱۳۹۰|ک=دایرةالمعارف جامع اسلامی|ف=ابوتمام طائی}}</ref>
* دیوان حماسه که مکرراً چاپ شده است.
* دیوان حماسه که مکرراً چاپ شده است.
* الحماسهٔ الصغری یا الوحشیات.
* الحماسهٔ الصغری یا الوحشیات.
خط ۱۵: خط ۱۴:
* نقائض جریر و الاخطل (بیروت، ۱۹۲۲ م).
* نقائض جریر و الاخطل (بیروت، ۱۹۲۲ م).


همه تذکره نویسان به [[شیعه|تشیع]] ابوتمام تصریح کرده‌اند. [[علامه امینی]] در ''[[الغدیر]]'' چهل و پنج بیت از قصیده رائیه هفتاد و سه بیتی او را در مناقب [[علی بن ابی‌طالب]] و اخبار [[رویداد غدیر خم|غدیر]] نقل کرده و به نقل از ''[[فهرست نجاشی]]'' آورده است که او اشعار بسیاری در مناقب [[اهل‌بیت|اهل بیت]] و مدح [[ائمه شیعه]] سروده و در نسخه‌های قدیم دیوانش ثبت بوده که در مجموعه فعلی حذف شده است، زیرا این دیوان اختصاری است که ابوالعلاء معری انجام داده و کلیات اشعار ابوتمام نیست. از ابوتمام پسری به نام تمام باقی ماند که او نیز شاعری مشهور بود.<ref>{{پک|1=اختری|2=۱۳۹۰|ک=دایره‌المعارف جامع اسلامی|ف=ابوتمام طائی}}</ref>
همه تذکره نویسان به [[شیعه|تشیع]] ابوتمام تصریح کرده‌اند. [[علامه امینی]] در ''[[الغدیر]]'' چهل و پنج بیت از قصیده رائیه هفتاد و سه بیتی او را در مناقب [[علی بن ابی‌طالب]] و اخبار [[رویداد غدیر خم|غدیر]] نقل کرده و به نقل از ''[[فهرست نجاشی]]'' آورده است که او اشعار بسیاری در مناقب [[اهل‌بیت|اهل بیت]] و مدح [[ائمه شیعه]] سروده و در نسخه‌های قدیم دیوانش ثبت بوده که در مجموعه فعلی حذف شده است، زیرا این دیوان اختصاری است که ابوالعلاء معری انجام داده و کلیات اشعار ابوتمام نیست. از ابوتمام پسری به نام تمام باقی ماند که او نیز شاعری مشهور بود.<ref>{{پک|1=اختری|2=۱۳۹۰|ک=دایرةالمعارف جامع اسلامی|ف=ابوتمام طائی}}</ref>


== پانویس ==
== پانویس ==
خط ۲۲: خط ۲۱:


=== منابع ===
=== منابع ===
* {{یادکرد دانشنامه|نام خانوادگی=اختری|نام=عباسعلی|پیوند نویسنده=|ویراستار=|مقاله=ابوتمام طائی|دانشنامه=[[دایره‌المعارف جامع اسلامی]]|عنوان جلد=دایره‌المعارف جامع اسلامی|سال=۱۳۹۰|ناشر=آرایه|مکان=تهران}}
* {{یادکرد دانشنامه|نام خانوادگی=اختری|نام=عباسعلی|پیوند نویسنده=|ویراستار=|مقاله=ابوتمام طائی|دانشنامه=[[دایرةالمعارف جامع اسلامی]]|عنوان جلد=دایرةالمعارف جامع اسلامی|سال=۱۳۹۰|ناشر=آرایه|مکان=تهران}}


{{درجه‌بندی|نیازمند پیوند=خیر|نیازمند رده=خیر|نیازمند جعبه اطلاعات=بله|نیازمند تصویر=بله|نیازمند استانداردسازی=خیر|نیازمند ویراستاری=خیر|مقابله نشده با دانشنامه‌ها=تاحدودی|تاریخ خوبیدگی=|تاریخ برگزیدگی=|توضیحات=}}
{{درجه‌بندی|نیازمند پیوند=خیر|نیازمند رده=خیر|نیازمند جعبه اطلاعات=بله|نیازمند تصویر=بله|نیازمند استانداردسازی=خیر|نیازمند ویراستاری=خیر|مقابله نشده با دانشنامه‌ها=تاحدودی|تاریخ خوبیدگی=|تاریخ برگزیدگی=|توضیحات=}}


[[رده:اهالی دمشق]]
[[رده:اهالی مصر]]
[[رده:درگذشتگان ۲۳۱ (قمری)]]
[[رده:زادگان ۱۸۸ (قمری)]]
[[رده:زادگان ۱۸۸ (قمری)]]
[[رده:درگذشتگان ۲۳۱ (قمری)]]
[[رده:اهل دمشق]]
[[رده:اهل مصر]]
[[رده:شاعران شیعه]]
[[رده:شاعران شیعه]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۳ فوریهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۵:۵۳

حبیب بن أوس بن حارث طائی (۱۸۸–۲۳۱ ه‍.ق) مشهور به ابوتمام طائی، شاعر و استاد لغت، تاریخ و ایام عرب بود. او در حوالی دمشق متولد شد. پدرش مسیحی و نامش ثزیوس یا ساذوس بود و در دمشق شراب فروشی می‌کرد. ابوتمام پس از مسلمان شدن، نام پدرش را به أوس تبدیل نمود و از خاندان خود نسب نامه‌ای ارائه کرد که آنان را به قبیله طی می‌پیوست. این انتساب ابتدا مورد شک معاصران بود لیکن بعدها پذیرفته شد و او را طایی یا طائی کبیر گفتند.[۱]

سرگذشت

در جوانی در دمشق شاگرد مرد بافندهای بود. بعد به مصر رفت و برای امرار معاش در مسجد جامع سقائی می‌کرد، اما پیوسته دنبال کسب علم و تمرین شاعری بود. خود او گفته است نخستین قصیده را در مصر در مدح عیاش بن مهیعه رئیس خراج ساخته ولی از صله او محروم مانده و رنجش خود را به شکل قصیده هجائی‌های اظهار کرده بود. در اشعاری که در مصر سروده است اشاراتی به حوادث تاریخی آن کشور بین سالهای ۲۱۱ و ۲۱۴ ق دیده می‌شود. ابوتمام از مصر به شام بازگشت و قصائدی در مدح و بعد هجای ابوالمغیث موسی بن ابراهیم الرافقی به نظم آورد. هنگام بازگشت مأمون از جنگ‌های روم (۲۱۵–۲۱۸ ه‍.ق) قصیدهای در مدح او سرود که مطبوع طبع خلیفه واقع نشد و شاید آن قصیده بلند را از طبع شاعری درزی اعراب صحرا بعید دانست. احتمالاً در همین اوقات در موصل، بحتری را ملاقات و او را تشویق و حمایت نمود و به اعیان النعمان معرفی کرد. اشتهار ابوتمام از عهد معتصم (۱۷۹–۲۲۷ ه‍.ق) آغاز شد. بعد از آنکه وی عموریه را در سال ۲۲۳ ه‍.ق فتح کرد قصیده بائیه معروف خود را در سامرا در تهنیت این پیروزی معروض داشت که مورد پسند خلیفه واقع شد و از آن پس همه او را به عنوان شاعر اول دربار خلافت شناختند. یک چند در همدان بسر برد و در این فرصت با استفاده از کتابخانه ابوالوفاء بن سلمه که میزبانش بود دیوان حماسه را جمع‌آوری نمود. ابوتمام به سعی دوستش حسن بن وهب کاتب، دو سال آخر عمر را در موصل در سمت صاحب برید اقامت نمود و همان‌جا درگذشت. یکی از اعیان موصل به نام ابونهشل بن حمید، گنبدی بر مزار او بنا کرد که ابن‌خلکان آن را دیدار کرده است.[۲]

ابوتمام چهره‌ای گندمگون و قدی بلند داشت. غالباً جامه اعراب بدوی در برمی‌کرد. سخنش فصیح و بسیار شیرین بود لیکن اندکی لکنت زبان داشت. هوش و حافظه‌اش استثنائی بود چنان‌که گویند علاوه بر قصاید و مقاطیع متفرقه، چهارهزار دیوان و چهارده هزار ارجوزه از برداشت و شهرتش نام پانصد شاعر معاصر او را تحت الشعاع قرار داده بود. در نظم معانی و عمق و وسعت خیال و استحکام اسلوب و انسجام مطالب و فصاحت لفظ و حسن انتخاب اوزان و قوافی، یگانه روزگار توصیف شده است. بعضی او را از متنبی و بحتری برتر شمرده‌اند. بحتری شاگردش می‌گفت قصاید خوب ابوتمام از قصاید خوب من عالی‌تر است اما قصائد بد من از بدهای او بهتر است. ابوالعلاء معری او و متنبی را دو حکیم عرب خوانده است. قصائد او شامل بعضی وقایع مثل فتح عموریه و شکست بابک خرمی و قتل افشین و مازیار است و مکمل متون تاریخی به‌شمار می‌رود. بعضی مانند دعبل خزاعی و قطربلی و مرزبانی و جرجانی به اشعار او خرده گرفته حتی بعضی مضامین او را سرقت از سایر شاعران دانسته‌اند، که نظرشان افراطی و آمیخته با تعصب است. بعضی دیگر مثل ابوبکر صولی (م ۳۳۵ ه‍.ق) مؤلف کتاب اخبار ابی‌تمام و مرزوقی (م ۴۲۱ ه‍.ق) مؤلف کتاب الانتصار من ظلمهٔ ابی تمام و شریف مرتضی مؤلف الشهاب فی الشیب و الشباب از او دفاع کرده و اعتراضات مخالفان را پاسخ گفته‌اند. یکی دو تن از منتقدین هم به الفاظ غیر مأنوس و تخیلات و استعارات دور از ذهن جناس‌های مکرر و کثرت صنایع در شعر او اشاره نموده آن را منافی سهولت و زودیابی معانی دانسته‌اند. دیوان ابوتمام را بعد از مرگش ابوبکر محمد صولی به ترتیب حروف تهجی جمع‌آوری کرد و همین دیوان یا خلاصه آن به وسیله ابوالعلاء معری است که مکرراً به چاپ رسیده است. علی بن حمزه اصفهانی هم آن دیوان را به ترتیب موضوع جمع آورده است. دانشمندانی مانند صولی و مرزوقی و خطیب تبریزی و ابن‌مستوفی، شرح‌هایی بر آن نوشته‌اند که فقط شرح تبریزی در سال ۱۹۵۲ م در قاهره چاپ شده است. علاوه بر دیوان، مجموعه‌های شعری دیگری نیز از ابوتمام برجای مانده است که اهم آنها به شرح ذیل است:[۳]

  • دیوان حماسه که مکرراً چاپ شده است.
  • الحماسهٔ الصغری یا الوحشیات.
  • اختیار الشعراء الفحول (نسخه خطی در کتابخانه آستان قدس)
  • الاختیارات من شعر الشعراء و مدح الخلفاء و اخذ جوائزهم
  • الاختیارات من اشعار القبایل
  • الاخبار القبائلی الاکبر یا الاخبار القبائلی
  • اختیار المقطعات
  • نقائض جریر و الاخطل (بیروت، ۱۹۲۲ م).

همه تذکره نویسان به تشیع ابوتمام تصریح کرده‌اند. علامه امینی در الغدیر چهل و پنج بیت از قصیده رائیه هفتاد و سه بیتی او را در مناقب علی بن ابی‌طالب و اخبار غدیر نقل کرده و به نقل از فهرست نجاشی آورده است که او اشعار بسیاری در مناقب اهل بیت و مدح ائمه شیعه سروده و در نسخه‌های قدیم دیوانش ثبت بوده که در مجموعه فعلی حذف شده است، زیرا این دیوان اختصاری است که ابوالعلاء معری انجام داده و کلیات اشعار ابوتمام نیست. از ابوتمام پسری به نام تمام باقی ماند که او نیز شاعری مشهور بود.[۴]

پانویس

ارجاعات

منابع

  • اختری، عباسعلی (۱۳۹۰). «ابوتمام طائی». دایرةالمعارف جامع اسلامی. تهران: آرایه.