|
|
خط ۱۴: |
خط ۱۴: |
| |website= | | |website= |
| }} | | }} |
| [[پرونده:Karte Scheich Ubeydallah.png|انگشتدان|۲۶۰پ|حوزهٔ تقریبی نفوذ شیخ عبیدالله نهری]]
| | '''عبیدالله نهری''' (شیخ عبیدالله نهری) (زادهٔ ۱۸۲۶/۱۸۲۷ - درگذشتهٔ ۱۸۸۳/۱۸۸۴) رهبر قیام کردها در حکاری در [[امپراتوری عثمانی]] بود. شیخ عبیدالله نهری از اواخر سال ۱۸۷۹ م. تا دسامبر سال ۱۸۸۰ م. سرزمینهای فاصله میان میاندوآب تا دریاچه وان را به همکاری سران عشایر کرد |
| '''عبیدالله نهری''' (شیخ عبیدالله نهری) (زادهٔ ۱۸۲۶/۱۸۲۷ - درگذشتهٔ ۱۸۸۳/۱۸۸۴) رهبر قیام [[کردها]] در [[حکاری]] در [[امپراتوری عثمانی]] بود. شیخ عبیدالله نهری از اواخر سال ۱۸۷۹ م. تا دسامبر سال ۱۸۸۰ م. سرزمینهای فاصله میان [[میاندوآب]] تا [[دریاچه وان]] را به همکاری سران عشایر کرد<ref>رسالهٔ "بیان واقع مراغه" - میرزاعلی اکبرخان</ref> حمزه آغا منگور (رئیس عشیره منگور) مامند آغای پیران (رئیس عشیره پیران) محمد آغا مامش (رئیس عشیره مامش) و عشیرههای هرکی زرزا و مکری تحت کنترل نیروهای خود درآورد. این قیام در دسامبر سال ۱۸۸۰ م. بر اثر حملهٔ نیروهای [[عثمانی]] شکست خورد. | |
| | |
| == شجرهنامه ==
| |
| شجره نامهٔ خانوادهٔ نهری نشان میدهد که اصلیتشان به شیخ [[عبدالقادر گیلانی]] میرسد که در سالهای مابین ۱۰۷۸–۱۱۶۶ میزیست و طریقتی تحت عنوان قادری تأسیس کرد. یکی از مروجان این عقیده، شیخ عبدالعزیز بود که در [[آکره]] (در شمال موصل) ساکن شد و در آنجا به ترویج طریقه [[قادریه]] پرداخت. پس از وی، پسرش شیخ ابوبکر به روستای استونی از توابع شمذینان رفت و بازماندگانش، از جمله پسرش شیخ حیدر و سه یا چهار نسل پس از وی در همانجا ماندند. سپس، در روزگار ملا هجیج، برخی از این خاندان، به ملائیان و برخی دیگر به دیمانه سفلی در خومارو کوچ کرده و تا زمان ملا صالح در آنجا اقامت گزیدند. ملا صالح دو پسر به نام سید عبدالله و سید احمد داشت. سید عبدالله پسر ملا صالح مرید و جانشین مولانا خالید شد و به ارشاد طریقت نقشبندی پرداخت. او نهری را به عنوان مقر حود برگزید و از آن زمان این محل اقامتگاه این خانواده شد. این ناحیه که در اواخر قرن نوزدهم و آغاز سده بیستم، یکی از ۳ ناحیه شمذینان را تشکیل میداد، در کتیبههای قبل از میلاد فراوان از آن بحث شده است. سید عبدالله با اینکه ابتدا فقط نفوذ معنوی و مذهبی داشت اما سپس کوشید تا از نفوذ خود استفاده کرده و در جهت ایجاد و گسترش جنبش ناسونالیسم کُردی بهره جوید. این امر، در دوره شیخ عبیدالله به اوج خود رسید. شیخ عبیدالله پسر [[شیخ طه نهری|سید طاها]] در سال ۱۸۳۰م. متولد شد. وی در میان [[ایلهای کرد ایران]] و [[عثمانی]] نفوذ کلام زیادی داشت و مردم فراوانی گرد وی جمع شده بودند. به همین جهت دو دولت ایران و عثمانی سعی در جلب همکاری و کشیدن وی به طرف خود داشتند. در جنگی که بین عثمانیها و روسها اتفاق افتاد، شیخ عبیدالله به جهت هم مذهب بودن با عثمانیها به نفع آنها اقدام کرد و با سی هزار سواره و پیاده موجب شکست روسها گردید. از این جهت بین عثمانیها مقامی بلند داشت.
| |
| | |
| == وضعیت شورش در مناطق ارومیه و اشنویه ==
| |
| {{نوشتار اصلی|حمله شیخ عبیدالله به ارومیه}}
| |
| حملهٔ شیخ عبیدالله به ارومیه در [[تاریخ ارومیه]]دارای اهمیت بوده به طوری که میتوان گفت: بسیاری از وقایعی که در یکصد سال اخیر در آذربایجان و به ویژه ارومیه رخ داده از همین واقعه سرچشمه میگیرد.<ref>انزلی، حسن، «اورمیه در گذر زمان»، ص۱۶۵.</ref>
| |
| | |
| در زمان اقبال الدوله (حاکم ارومیه) محال اشنویه، دشتبیل و صومای برادوست و مرگور و بعضی جاهای دیگر به طریق تیول به شیخ واگذار شد. نواحی ارومیه که در دست امرای برادوستی بود که بزرگ طایفه برادوست، میرعثمان آقای برادوستی و برادرانش میر عبدالله بیگ بناری برادوستی در قلعهٔ بنار مرگور و میر سهراب بیگ برادوستی در قلعهٔ بردسور ترگور از متحدان اصلی شیخ در ارومیه بودند و این امر باعث شد که اشنویه مرکز فرماندهی شورش قرار گیرد. اضافه بر آن، عبدالله خان و ابراهیم خان زرزا که از حکومت شاهزاده احمد میرزا جبر بی حد دیده و حتی از حکومت اشنویه برکنار شده بودند، به اتفاق حاجی رحیم خان شوهر خواهر اقبال الدله به مکاتبه با شیخ پرداخته و وی را به دادخواهی میخواندند. به همین منظور، پسر شیخ عبیدالله «شیخ عبدالقادر» برای تمهید مقدمات و هماهنگی با عبدالله خان و ابراهیم خان به اشنویه آمد و توانست با سرخیل [[ایل راوند]] «فقی یوسف» دیدار کند و وی را نیز با خود همراه سازد.
| |
| | |
| نزدیکی ایلات اشنویه (هرکی و زرزا) به شیوخ نهری تنها به علت ظلم و ستم سران قاجاری نبود، بلکه این ایلات از قدیمالایام در استان شمذینان و گور در کنار شیوخ نهری به سر میبردند و پیوندهای محکمی بین آنها وجود داشت. چنانکه گفته شد شیخ ابوبکر از سران نهری اولین بار در ناحیه هرکی و روستای استونی اقامت گزید و سپس در دهههای بعد، شیوخ نهری کرسی مذهبی خود را به ناحیهٔ زرزان - محل ایل زرزا - منتقل کردند.
| |
|
| |
|
| == وضعیت شورش در مناطق مکری == | | == وضعیت شورش در مناطق مکری == |
| {{نوشتار اصلی|شورش مکری}}
| | به گفتهٔ [[ژاک دو مورگان]]، تنها بوکان که ملک [[عزیزخان مکری|عزیزخان سردار]] (از سردارهای بهنام دورهٔ ناصرالدین شاه) بود، در برابر این شورش مقاومت کرد. در زمانِ این شورش، سردار [[سیف الدین خان مکری]] (پسر عزیزخان) در بوکان حضور داشت و ادارهٔ این منطقهٔ بهعهده او بود. سیفالدین خان مکری یکی از امینهای دولت مرکزی در ساوجبلاغ بهشمار میرفت.<ref dir="ltr">{{پک|Morgan|1895|ک=Mission scientifique en Perse / par J. de Morgan|ص=31-32{{نشان زبان|fr}}}}</ref> |
| در جنوب دریاچهٔ ارومیه که به [[مکریان]] معروف است، حمزه آقا منگور از حامیان اصلی شورش عبیدالله نهری بود. حمزهآقا منگور با حاکم [[ساوجبلاغ مکری]] وارد جنگ شد و شیخ عبیدالله، سواران کُرد را به ساوجبلاغ مکری برای کمک به حمزه آقا فرستاد.<ref>{{Cite journal|last=مروتی|first=فریده|last2=ثواقب|first2=جهانبخش|last3=رحمتی|first3=محسن|last4=شهیدانی|first4=شهاب|date=1399-04-15|title=بررسی نقش حمزه آغا منگور در قیام شیخ عبیدالله شمدینانی علیه قاجاریه (1297 ق/ 1880 م)|url=https://civilica.com/doc/1026251/|journal=فصلنامه مطالعات تاریخی جنگ|language=Farsi|volume=4|issue=1}}</ref> شیوخ و خلفا با تبلیغات علیهٔ دولت مرکزی ایران منجر به درگیری در منطقه ساوجبلاغ مکری ([[مکریان]] امروزی) شد. حمزه آقا با حمله تا مناطق ساوجبلاغ، میاندوآب و تا نواحی [[ملک کندی]] و [[بناب]] پیشروی کرد که منجر به کشته شدن صدها نفر از اهالی این مناطق شد.<ref>{{پک|برزویی|1378|ک=اوضاع سیاسی کردستان از ۱۲۵۸ تا ۱۳۲۵ هـ. ش|ص=77}}</ref>
| |
|
| |
|
| به گفتهٔ [[ژاک دو مورگان]]، تنها [[بوکان]] که ملک [[عزیزخان مکری|عزیزخان سردار]] (از سردارهای بهنام دورهٔ ناصرالدین شاه) بود، در برابر این شورش مقاومت کرد. در زمانِ این شورش، سردار [[سیف الدین خان مکری]] (پسر عزیزخان) در بوکان حضور داشت و ادارهٔ این منطقهٔ بهعهده او بود. سیفالدین خان مکری یکی از امینهای دولت مرکزی در ساوجبلاغ بهشمار میرفت.<ref dir=ltr>{{پک|Morgan|1895|ک=Mission scientifique en Perse / par J. de Morgan|ص=31-32{{نشان زبان|fr}}}}</ref>
| | == پانویس == |
|
| |
|
| == منابع == | | === ارجاعات === |
| {{پانویس}} | | {{پانویس}} |
|
| |
|
| ''تاریخ کردستان'': محوی، حسرتیان، لازاریف، واسیلییهوا، ژیگالینا؛ ترجمهٔ منصور صدقی، کامران امینآوه. نشر فروغ. ص ۱۳۱–۱۳۵
| | === منابع === |
| * {{یادکرد کتاب |نام خانوادگی=Morgan|نام=J. de|کتاب=Mission scientifique en Perse / par J. de Morgan|سال=1895| پیوند=https://babel.hathitrust.org/cgi/pt?id=mdp.39015005789774&view=1up&seq=70&skin=2021|تاریخ=1895|تاریخ بازبینی=26 Oct 2021 |زبان=en| پیوند بایگانی = | تاریخ بایگانی =}} | | * {{یادکرد کتاب |نام خانوادگی=Morgan|نام=J. de|کتاب=Mission scientifique en Perse / par J. de Morgan|سال=1895| پیوند=https://babel.hathitrust.org/cgi/pt?id=mdp.39015005789774&view=1up&seq=70&skin=2021|تاریخ=1895|تاریخ بازبینی=26 Oct 2021 |زبان=en| پیوند بایگانی = | تاریخ بایگانی =}} |
| * {{یادکرد کتاب|نام خانوادگی=برزویی|نام=مجتبی |کتاب=اوضاع سیاسی کردستان از 1258 تا 1325 هـ. ش|ترجمه=|سال=1378|ناشر=فکر نو|شهر=تهران|شابک=9646870023}} | | * {{یادکرد کتاب|نام خانوادگی=برزویی|نام=مجتبی |کتاب=اوضاع سیاسی کردستان از 1258 تا 1325 هـ. ش|ترجمه=|سال=1378|ناشر=فکر نو|شهر=تهران|شابک=9646870023}} |
|
| |
| == پیوندهای بیرونی ==
| |
| {{دادههای کتابخانهای}}
| |
|
| |
|
| [[رده:افراد سیاسی اهل عثمانی]] | | [[رده:افراد سیاسی اهل عثمانی]] |