بصیری: تفاوت میان نسخه‌ها

از اسلامیکال
پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
(+ 8 categories using HotCat، ابرابزار)
خط ۱: خط ۱:
'''محمد بن احمد بن ابی المعانی المرتضی''' مشهور به '''بصیری''' از شاعران دیوانی در دوران [[امپراتوری عثمانی|عثمانی]] است که اهلیت وی را ایرانی گزارش کرده‌اند. او در امور دیوانی عثمانی‌ها حضور داشت و به لطیفه و هجوسرایی علاقه‌مند بود۔
'''محمد بن احمد بن ابی المعانی المرتضی''' مشهور به '''بصیری''' از شاعران دیوانی در دوران [[امپراتوری عثمانی|عثمانی]] است که اهلیت وی را ایرانی گزارش کرده‌اند. او در امور دیوانی عثمانی‌ها حضور داشت و به لطیفه و هجوسرایی علاقه‌مند بود.


== نام و تبار ==
== نام و تبار ==
بصیری از شاعران دیوانی در عصر عثمانی بود که خودش نامش را محمد بن احمد بن ابی المعانی المرتضی گزارش کرده‌است. از وی با عنوان بصری سامی نیز یاد شده‌است.<ref>{{پک|1=خسروشاهی|2=۱۳۶۷|ک=دایرةالمعارف بزرگ اسلامی|ف=بصیری}}</ref> از او با عنوان آلاچه (لک و پیس‌دار) به جهت ابتلایش به بیماری برص نیز یاد می‌شد۔ او از شاعران ترک‌تبار برشمرده شده‌است۔ برخی منابع بین بصیری ترک تبار و بصیری خراسانی تبار تفاوت قائل شده‌اند، اما به گزارش دانشنامه جهان اسلام، به علت یکسان بودن تاریخ درگذشت و صاحب دیوان بودن هر دو، این دو شخص یکی هستند۔<ref>{{پک|1=مهین‌فر|2=۱۳۷۵|ک=دانشنامه جهان اسلام|ف=بصیری}}</ref>
بصیری از شاعران دیوانی در عصر عثمانی بود که خودش نامش را محمد بن احمد بن ابی المعانی المرتضی گزارش کرده است. از وی با عنوان بصری سامی نیز یاد شده است.<ref>{{پک|1=خسروشاهی|2=۱۳۶۷|ک=دایرةالمعارف بزرگ اسلامی|ف=بصیری}}</ref> از او با عنوان آلاچه (لک و پیس‌دار) به جهت ابتلایش به بیماری برص نیز یاد می‌شد. او از شاعران ترک‌تبار برشمرده شده است. برخی منابع بین بصیری ترک تبار و بصیری خراسانی‌تبار تفاوت قائل شده‌اند، اما به گزارش دانشنامه جهان اسلام، به علت یکسان بودن تاریخ درگذشت و صاحب دیوان بودن هر دو، این دو شخص یکی هستند.<ref>{{پک|1=مهین‌فر|2=۱۳۷۵|ک=دانشنامه جهان اسلام|ف=بصیری}}</ref>


==سرگذشت==
== سرگذشت ==
درباره زادگاه وی، منابع دچار اختلاف هستند، اکثر تذکره‌نویسان او را ایرانی‌تبار و از اهالی خراسان گزارش کرده‌اند. با این وجود بصری در سیاحت‌نامه خودش، محل تولدش را یکی از شهرهای عجم گزارش می‌کند. اما برخی بر این عقیده هستند که وی در نزدیکی مرز ایران و گروهی دیگر بر این باورند که بصیری در بغداد به دنیا آمده‌است.<ref>{{پک|1=مهین‌فر|2=۱۳۷۵|ک=دانشنامه جهان اسلام|ف=بصیری}}</ref><ref>{{پک|1=خسروشاهی|2=۱۳۶۷|ک=دایرةالمعارف بزرگ اسلامی|ف=بصیری}}</ref> سال ولادت او را در حدود ۸۷۰ ه۔ق گزارش کرده‌اند۔
دربارهٔ زادگاه وی، منابع دچار اختلاف هستند، اکثر تذکره‌نویسان او را ایرانی‌تبار و از اهالی خراسان گزارش کرده‌اند. با این وجود بصری در سیاحت‌نامه خودش، محل تولدش را یکی از شهرهای عجم گزارش می‌کند. اما برخی بر این عقیده هستند که وی در نزدیکی مرز ایران و گروهی دیگر بر این باورند که بصیری در بغداد به دنیا آمده است.<ref>{{پک|1=مهین‌فر|2=۱۳۷۵|ک=دانشنامه جهان اسلام|ف=بصیری}}</ref><ref>{{پک|1=خسروشاهی|2=۱۳۶۷|ک=دایرةالمعارف بزرگ اسلامی|ف=بصیری}}</ref> سال ولادت او را در حدود ۸۷۰ ه‍.ق گزارش کرده‌اند.


وی دوران جوانی خویش را نزد سران اوزون حسن، حکمران آق قویونلو به سر می‌برد و قصیده‌هایی در مدح آنان سروده‌است.<ref>{{پک|1=خسروشاهی|2=۱۳۶۷|ک=دایرةالمعارف بزرگ اسلامی|ف=بصیری}}</ref>
وی دوران جوانی خویش را نزد سران اوزون حسن، حکمران آق قویونلو به سر می‌برد و قصیده‌هایی در مدح آنان سروده است.<ref>{{پک|1=خسروشاهی|2=۱۳۶۷|ک=دایرةالمعارف بزرگ اسلامی|ف=بصیری}}</ref>


به گزارش دایرةالمعارف بزرگ اسلامی، وی در سال ۸۹۲ ه۔ق (۱۴۸۷ میلادی) به هرات عزیمت کرد و در آنجا با [[علی‌شیر نوایی|امیر علیشیر نوایی]] و جامی آشنا شد.<ref>{{پک|1=خسروشاهی|2=۱۳۶۷|ک=دایرةالمعارف بزرگ اسلامی|ف=بصیری}}</ref>
به گزارش دایرةالمعارف بزرگ اسلامی، وی در سال ۸۹۲ ه‍.ق (۱۴۸۷ میلادی) به هرات عزیمت کرد و در آنجا با [[علی‌شیر نوایی|امیر علیشیر نوایی]] و جامی آشنا شد.<ref>{{پک|1=خسروشاهی|2=۱۳۶۷|ک=دایرةالمعارف بزرگ اسلامی|ف=بصیری}}</ref>


پس از مدت‌ها،سفارش نامه‌هایی از این گروه به دست وی می‌رسد و او تصمیم می‌گیرد تا به [[استانبول]] سفر کند. وی در این سفر به دربار سلطان بایزید دوم راه می‌یابد و به جهت لطایف سخن و اشعار و نکته‌دانی‌اش، ملازم و مصاحب سلطان احمد (داماد پادشاه) می‌گردد. وی در مدت حضور در استانبول، مدتی عهده‌دار دفترداری شد و از محل درآمد اوقاف مسجد ایاصوفیه، مستمری دریافت می‌کرد. منابع آورده‌اند که بصیری دیوان اشعار امیر علیشیر نوایی را با خود به استانبول آورده بود نوایی را به شاعران عثمانی استانبول شناساند. همین فعالیت او، یکی از دلایل اهمیت وی در تاریخ ادبیات دیوانی عثمانی است.<ref>{{پک|1=خسروشاهی|2=۱۳۶۷|ک=دایرةالمعارف بزرگ اسلامی|ف=بصیری}}</ref> او در دوران حضورش در استانبول، همدم و ندیم اسکندر چلبی بود۔ سلاطین روم نیز به او نظر احسان داشتند۔ سال ورود او به استانبول را ۹۰۲ یا ۹۰۳ دانسته‌اند۔ او به جهت کشته‌شدن احمد گوده در میدان نبرد، تصمیم می‌گیرد تا به ایران بازنگردد و در استانبول بماند۔ او در این دوران از مویدزاده — قاضی عسکر وقت — درخواست حکمی برای حکومتش در یکی از ولایت‌ها را داد که با مخالفت مویدزاده مواجه شد۔<ref>{{پک|1=مهین‌فر|2=۱۳۷۵|ک=دانشنامه جهان اسلام|ف=بصیری}}</ref>
پس از مدت‌ها، سفارش نامه‌هایی از این گروه به دست وی می‌رسد و او تصمیم می‌گیرد تا به [[استانبول]] سفر کند. وی در این سفر به دربار سلطان بایزید دوم راه می‌یابد و به جهت لطایف سخن و اشعار و نکته‌دانی‌اش، ملازم و مصاحب سلطان احمد (داماد پادشاه) می‌گردد. وی در مدت حضور در استانبول، مدتی عهده‌دار دفترداری شد و از محل درآمد اوقاف مسجد ایاصوفیه، مستمری دریافت می‌کرد. منابع آورده‌اند که بصیری دیوان اشعار امیر علیشیر نوایی را با خود به استانبول آورده بود نوایی را به شاعران عثمانی استانبول شناساند. همین فعالیت او، یکی از دلایل اهمیت وی در تاریخ ادبیات دیوانی عثمانی است.<ref>{{پک|1=خسروشاهی|2=۱۳۶۷|ک=دایرةالمعارف بزرگ اسلامی|ف=بصیری}}</ref> او در دوران حضورش در استانبول، همدم و ندیم اسکندر چلبی بود. سلاطین روم نیز به او نظر احسان داشتند. سال ورود او به استانبول را ۹۰۲ یا ۹۰۳ دانسته‌اند. او به جهت کشته‌شدن احمد گوده در میدان نبرد، تصمیم می‌گیرد تا به ایران بازنگردد و در استانبول بماند. او در این دوران از مویدزاده — قاضی عسکر وقت — درخواست حکمی برای حکومتش در یکی از ولایت‌ها را داد که با مخالفت مویدزاده مواجه شد.<ref>{{پک|1=مهین‌فر|2=۱۳۷۵|ک=دانشنامه جهان اسلام|ف=بصیری}}</ref>


=== درگذشت ===
=== درگذشت ===
وی در نهایت به سال ۹۴۱ قمری (۱۵۳۵ میلادی) بر اثر بیماری برص از دنیا رفت.<ref>{{پک|1=خسروشاهی|2=۱۳۶۷|ک=دایرةالمعارف بزرگ اسلامی|ف=بصیری}}</ref> محل مرگ او، استانبول گزارش شده است۔<ref>{{پک|1=مهین‌فر|2=۱۳۷۵|ک=دانشنامه جهان اسلام|ف=بصیری}}</ref>
وی در نهایت به سال ۹۴۱ قمری (۱۵۳۵ میلادی) بر اثر بیماری برص از دنیا رفت.<ref>{{پک|1=خسروشاهی|2=۱۳۶۷|ک=دایرةالمعارف بزرگ اسلامی|ف=بصیری}}</ref> محل مرگ او، استانبول گزارش شده است.<ref>{{پک|1=مهین‌فر|2=۱۳۷۵|ک=دانشنامه جهان اسلام|ف=بصیری}}</ref>


==آثار و اشعار==
== آثار و اشعار ==
بصیری به زبان‌های فارسی و ترکی شعر می‌سرود. از ویژگی‌های اشعارش می‌توان به لطافت، دارای نکات ظریف، سادگی و لطایف دلپذیر در مضامین آن، اشاره کرد. وی نسبت به صنایع شعری مرسوم در زمان خود، علاقه‌ای نشان نمی‌داد. در آثاری وی هجویات و هزلیات و لطیفه‌های فراوانی مشاهده می‌شود.<ref>{{پک|1=خسروشاهی|2=۱۳۶۷|ک=دایرةالمعارف بزرگ اسلامی|ف=بصیری}}</ref> مهمترین صنایع به کار رفته در اشعار او، جناس و ایهام است۔ ادبیات شعری او بیشتر به ادبیات قرن نهم ایران نزدیک بود و شباهتی به ادبیات کلاسیک قرن دهم نداشت۔<ref>{{پک|1=مهین‌فر|2=۱۳۷۵|ک=دانشنامه جهان اسلام|ف=بصیری}}</ref>
بصیری به زبان‌های فارسی و ترکی شعر می‌سرود. از ویژگی‌های اشعارش می‌توان به لطافت، دارای نکات ظریف، سادگی و لطایف دلپذیر در مضامین آن، اشاره کرد. وی نسبت به صنایع شعری مرسوم در زمان خود، علاقه‌ای نشان نمی‌داد. در آثاری وی هجویات و هزلیات و لطیفه‌های فراوانی مشاهده می‌شود.<ref>{{پک|1=خسروشاهی|2=۱۳۶۷|ک=دایرةالمعارف بزرگ اسلامی|ف=بصیری}}</ref> مهم‌ترین صنایع به کار رفته در اشعار او، جناس و ایهام است. ادبیات شعری او بیشتر به ادبیات قرن نهم ایران نزدیک بود و شباهتی به ادبیات کلاسیک قرن دهم نداشت.<ref>{{پک|1=مهین‌فر|2=۱۳۷۵|ک=دانشنامه جهان اسلام|ف=بصیری}}</ref>


اشعارش بیشتر به صورت پراکنده در تذکره‌ها گزارش شده و در برخی منابع به دیوان اشعار ترکی او اشاره شده‌است. این مجموعه تا کنون گزارش نشده‌است. دیوان فارسی بصیری، دارای ۳ قصیده، ۲۱ غزل و تنها نسخه دست نویس آن در کتابخانه سلیمانیه قرار دارد. از لطایف بصیری یک گزیده ناقص در کتابخانه [[موزه قویون اوغلوی]] [[قونیه]] وجود دارد و این نسخه تنها نسخه این کتاب می‌باشد.<ref>{{پک|1=خسروشاهی|2=۱۳۶۷|ک=دایرةالمعارف بزرگ اسلامی|ف=بصیری}}</ref> گزارش شده‌است که او، لطایفش را در نسخه‌ای جمع کرده و به یکی از وزرای عهد خود، اهدا کرده‌است۔ از دیگر آثار منسوب به او، بنگی‌نامه و لطایف است۔<ref>{{پک|1=مهین‌فر|2=۱۳۷۵|ک=دانشنامه جهان اسلام|ف=بصیری}}</ref>
اشعارش بیشتر به صورت پراکنده در تذکره‌ها گزارش شده و در برخی منابع به دیوان اشعار ترکی او اشاره شده است. این مجموعه تا کنون گزارش نشده است. دیوان فارسی بصیری، دارای ۳ قصیده، ۲۱ غزل و تنها نسخه دست‌نویس آن در کتابخانه سلیمانیه قرار دارد. از لطایف بصیری یک گزیده ناقص در کتابخانه [[موزه قویون اوغلوی]] [[قونیه]] وجود دارد و این نسخه تنها نسخه این کتاب می‌باشد.<ref>{{پک|1=خسروشاهی|2=۱۳۶۷|ک=دایرةالمعارف بزرگ اسلامی|ف=بصیری}}</ref> گزارش شده است که او، لطایفش را در نسخه‌ای جمع کرده و به یکی از وزرای عهد خود، اهدا کرده است. از دیگر آثار منسوب به او، بنگی‌نامه و لطایف است.<ref>{{پک|1=مهین‌فر|2=۱۳۷۵|ک=دانشنامه جهان اسلام|ف=بصیری}}</ref>
 
==پانویس==


== پانویس ==
=== ارجاعات ===
=== ارجاعات ===
{{پانویس}}
{{پانویس}}


=== منابع ===
=== منابع ===
* {{یادکرد دانشنامه|نام خانوادگی=خسروشاهی|نام=جلال|پیوند نویسنده=|مقاله=بصیری|دانشنامه=[[دایرةالمعارف بزرگ اسلامی]]|عنوان جلد=دایرةالمعارف بزرگ اسلامی|سال=۱۳۶۷|ناشر=[[مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی]]|مکان=تهران|پیوند مدخل=https://www.cgie.org.ir/fa/article/228814/بصیری|کوشش=موسوی بجنوری، محمدکاظم|شابک=‎۹-۶۶-۷۰۲۵-۹۶۴-۹۸۷|شابک نادرست=بله}}
* {{یادکرد دانشنامه|نام خانوادگی=مهین‌فر|نام=سیاره|مدخل=بصیری|دانشنامه=دانشنامه جهان اسلام|سال=۱۳۷۵|ناشر=[[بنیاد دایرةالمعارف بزرگ اسلامی]]|مکان=تهران|کوشش=حداد عادل، غلامعلی، پور جوادی، نصرالله، میرسلیم، مصطفی، و طاهری عراقی، احمد|پیوند مدخل=https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/1706886/بصیری?q=بصیری&score=25.0&rownumber=1}}


* {{یادکرد دانشنامه|نام خانوادگی=خسروشاهی|نام=جلال|پیوند نویسنده=|مقاله=بصیری|دانشنامه=[[دایرةالمعارف بزرگ اسلامی]]|عنوان جلد=دایرةالمعارف بزرگ اسلامی|سال=۱۳۶۷|ناشر=[[مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی]]|مکان=تهران|پیوند مدخل=https://www.cgie.org.ir/fa/article/228814/%D8%A8%D8%B5%DB%8C%D8%B1%DB%8C|کوشش=موسوی بجنوری، محمدکاظم|شابک=‎۹-۶۶-۷۰۲۵-۹۶۴-۹۸۷|شابک نادرست=بله}}
[[رده:درگذشتگان ۱۵۳۵ (میلادی)]]
* {{یادکرد دانشنامه|نام خانوادگی=مهین‌فر|نام=سیاره|مدخل=بصیری|دانشنامه=دانشنامه جهان اسلام|سال=۱۳۷۵|ناشر=[[بنیاد دایرةالمعارف بزرگ اسلامی]]|مکان=تهران|کوشش=حداد عادل، غلامعلی، پور جوادی، نصر الله، میرسلیم، مصطفی، و طاهری عراقی، احمد|پیوند مدخل=https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/1706886/%D8%A8%D8%B5%DB%8C%D8%B1%DB%8C?q=%D8%A8%D8%B5%DB%8C%D8%B1%DB%8C&score=25.0&rownumber=1}}
[[رده:درگذشتگان ۹۴۱ (قمری)]]
 
[[رده:درگذشتگان در استانبول]]
[[رده:شاعران مرد اهل ایران]]
[[رده:زادگان ۹۷۰ (قمری)]]
[[رده:زادگان سده ۹ (قمری)]]
[[رده:شاعران اهل ترکیه]]
[[رده:شاعران اهل ترکیه]]
[[رده:شاعران ترک‌زبان ایران]]
[[رده:شاعران ترک‌زبان ایران]]
[[رده:شاعران عثمانی]]
[[رده:شاعران عثمانی]]
[[رده:شاعران مرد اهل ایران]]
[[رده:شاعران مسلمان]]
[[رده:مبتلایان به برص]]
[[رده:مدفونان در استانبول]]

نسخهٔ ‏۱۴ مارس ۲۰۲۳، ساعت ۰۹:۰۲

محمد بن احمد بن ابی المعانی المرتضی مشهور به بصیری از شاعران دیوانی در دوران عثمانی است که اهلیت وی را ایرانی گزارش کرده‌اند. او در امور دیوانی عثمانی‌ها حضور داشت و به لطیفه و هجوسرایی علاقه‌مند بود.

نام و تبار

بصیری از شاعران دیوانی در عصر عثمانی بود که خودش نامش را محمد بن احمد بن ابی المعانی المرتضی گزارش کرده است. از وی با عنوان بصری سامی نیز یاد شده است.[۱] از او با عنوان آلاچه (لک و پیس‌دار) به جهت ابتلایش به بیماری برص نیز یاد می‌شد. او از شاعران ترک‌تبار برشمرده شده است. برخی منابع بین بصیری ترک تبار و بصیری خراسانی‌تبار تفاوت قائل شده‌اند، اما به گزارش دانشنامه جهان اسلام، به علت یکسان بودن تاریخ درگذشت و صاحب دیوان بودن هر دو، این دو شخص یکی هستند.[۲]

سرگذشت

دربارهٔ زادگاه وی، منابع دچار اختلاف هستند، اکثر تذکره‌نویسان او را ایرانی‌تبار و از اهالی خراسان گزارش کرده‌اند. با این وجود بصری در سیاحت‌نامه خودش، محل تولدش را یکی از شهرهای عجم گزارش می‌کند. اما برخی بر این عقیده هستند که وی در نزدیکی مرز ایران و گروهی دیگر بر این باورند که بصیری در بغداد به دنیا آمده است.[۳][۴] سال ولادت او را در حدود ۸۷۰ ه‍.ق گزارش کرده‌اند.

وی دوران جوانی خویش را نزد سران اوزون حسن، حکمران آق قویونلو به سر می‌برد و قصیده‌هایی در مدح آنان سروده است.[۵]

به گزارش دایرةالمعارف بزرگ اسلامی، وی در سال ۸۹۲ ه‍.ق (۱۴۸۷ میلادی) به هرات عزیمت کرد و در آنجا با امیر علیشیر نوایی و جامی آشنا شد.[۶]

پس از مدت‌ها، سفارش نامه‌هایی از این گروه به دست وی می‌رسد و او تصمیم می‌گیرد تا به استانبول سفر کند. وی در این سفر به دربار سلطان بایزید دوم راه می‌یابد و به جهت لطایف سخن و اشعار و نکته‌دانی‌اش، ملازم و مصاحب سلطان احمد (داماد پادشاه) می‌گردد. وی در مدت حضور در استانبول، مدتی عهده‌دار دفترداری شد و از محل درآمد اوقاف مسجد ایاصوفیه، مستمری دریافت می‌کرد. منابع آورده‌اند که بصیری دیوان اشعار امیر علیشیر نوایی را با خود به استانبول آورده بود نوایی را به شاعران عثمانی استانبول شناساند. همین فعالیت او، یکی از دلایل اهمیت وی در تاریخ ادبیات دیوانی عثمانی است.[۷] او در دوران حضورش در استانبول، همدم و ندیم اسکندر چلبی بود. سلاطین روم نیز به او نظر احسان داشتند. سال ورود او به استانبول را ۹۰۲ یا ۹۰۳ دانسته‌اند. او به جهت کشته‌شدن احمد گوده در میدان نبرد، تصمیم می‌گیرد تا به ایران بازنگردد و در استانبول بماند. او در این دوران از مویدزاده — قاضی عسکر وقت — درخواست حکمی برای حکومتش در یکی از ولایت‌ها را داد که با مخالفت مویدزاده مواجه شد.[۸]

درگذشت

وی در نهایت به سال ۹۴۱ قمری (۱۵۳۵ میلادی) بر اثر بیماری برص از دنیا رفت.[۹] محل مرگ او، استانبول گزارش شده است.[۱۰]

آثار و اشعار

بصیری به زبان‌های فارسی و ترکی شعر می‌سرود. از ویژگی‌های اشعارش می‌توان به لطافت، دارای نکات ظریف، سادگی و لطایف دلپذیر در مضامین آن، اشاره کرد. وی نسبت به صنایع شعری مرسوم در زمان خود، علاقه‌ای نشان نمی‌داد. در آثاری وی هجویات و هزلیات و لطیفه‌های فراوانی مشاهده می‌شود.[۱۱] مهم‌ترین صنایع به کار رفته در اشعار او، جناس و ایهام است. ادبیات شعری او بیشتر به ادبیات قرن نهم ایران نزدیک بود و شباهتی به ادبیات کلاسیک قرن دهم نداشت.[۱۲]

اشعارش بیشتر به صورت پراکنده در تذکره‌ها گزارش شده و در برخی منابع به دیوان اشعار ترکی او اشاره شده است. این مجموعه تا کنون گزارش نشده است. دیوان فارسی بصیری، دارای ۳ قصیده، ۲۱ غزل و تنها نسخه دست‌نویس آن در کتابخانه سلیمانیه قرار دارد. از لطایف بصیری یک گزیده ناقص در کتابخانه موزه قویون اوغلوی قونیه وجود دارد و این نسخه تنها نسخه این کتاب می‌باشد.[۱۳] گزارش شده است که او، لطایفش را در نسخه‌ای جمع کرده و به یکی از وزرای عهد خود، اهدا کرده است. از دیگر آثار منسوب به او، بنگی‌نامه و لطایف است.[۱۴]

پانویس

ارجاعات

منابع

  • خسروشاهی، جلال (۱۳۶۷). «بصیری». دایرةالمعارف بزرگ اسلامی. به کوشش موسوی بجنوری، محمدکاظم. تهران: مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی. شابک ‎۹-۶۶-۷۰۲۵-۹۶۴-۹۸۷.
  • مهین‌فر، سیاره (۱۳۷۵). «بصیری». دانشنامه جهان اسلام. به کوشش حداد عادل، غلامعلی، پور جوادی، نصرالله، میرسلیم، مصطفی، و طاهری عراقی، احمد. تهران: بنیاد دایرةالمعارف بزرگ اسلامی.