نگرش مذهبی خیام: تفاوت میان نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «نگرش مذهبی خیام، از مسائل اختلافی در بین خیامپژوهان است۔ == باورها در خصوص نگرش مذهبی خیام == باورهای مذهبی و عرفانی خیام، همواره مورد اختلاف خیامپژوهان بوده است. محمدتقی جعفری در این خصوص گفته است که: «شخصیت خیام، در مجرای داوریهای قرو...» ایجاد کرد) |
|||
خط ۸: | خط ۸: | ||
== پانویس == | == پانویس == | ||
[[رده:خیام]] |
نسخهٔ ۲۹ اوت ۲۰۲۳، ساعت ۰۳:۱۶
نگرش مذهبی خیام، از مسائل اختلافی در بین خیامپژوهان است۔
باورها در خصوص نگرش مذهبی خیام
باورهای مذهبی و عرفانی خیام، همواره مورد اختلاف خیامپژوهان بوده است. محمدتقی جعفری در این خصوص گفته است که: «شخصیت خیام، در مجرای داوریهای قرون متمادی تا روزگار ما، از کفر مطلق تا عرفان والای ملکوتی در نوسان بوده است.» بنابراین شناخت شخصیت دینی و عرفانی خیام، در حالهای از ابهام است که تردیدها در انتساب برخی از اشعار به او، بر این ابهام افزوده است. در این میان، کسانی چون فیتز جرالد، خیام را شخصی لاادری و لذتگرا توصیف کرده است. امام محمد بغدادی — که داماد خیام بود — نیز وی را مسلمانی مؤمن گزارش میکند. صادق هدایت نیز با استناد به اشعار خیام، بر این باور است که او بیاعتنا به شریعت، دهری و شرابخوار بوده است. در مقابل صدیقی نخجوانی نیز با استناد به رباعیات خیام، او را عارفی دیندار توصیف میکند.[۱] در میان این دیدگاهها گروهی نیز خیام را با توجه به مضامین برخی اشعارش همچون سماع، قلندری و…، به تصوف متهم کردهاند.[۲] هرچند وی در کتاب در علم کلیات وجود، صوفیان را در ضمن فیلسوفان و متکلمان، از طالبان خدا میداند ولی با این وجود هیچ گزارشی مبنی بر ورود او به طریقتهای صوفیانه وجود ندارد.[۳] او در گزارشش در این کتاب، طریقه صوفیان را بهترین راه از میان دیگر راهها دانسته است.[۴] در این میان صوفیانی نیز نسبت به خیام ابراز انزجار و مخالفت داشتند که عبارتند از نجمالدین رازی، عطار نیشابوری و شمس تبریزی.[۵] به هر صورت اگر او صوفی نیز باشد، به اندازه صوفیان زمانه خود چون حلاج و احمد غزالی، به صوفیه گرایش نداشته است.[۶]
بیان عقاید در آثار خیام
خیام از خدا، با عنوان «وجود واجب» یاد میکند و دلایلی برای وجود او در رسالهٔ فی الوجود بیان میکند. مباحث دیگری دربارهٔ خداوند که خیام به آن میپردازد اعم است از علم خدا به کلیات و جزئیات و ماهیت پیچیدهٔ ذات الهی است.[۷] باور به وجود خدا و سخن از لطف الهی در حق بندگان، در اشعار او نیز وجود دارد. به عقیده خیام، دینپذیری یعنی متخلق شدن به اخلاق عالیه. خیام در اشعارش از عقلگرایی سخن گفته و با این وجود از ناکارآمدی عقل در برخی موضوعات یاد کرده است.[۸] از نظر خیام، سختترین مشکل فلسفی شرح درجهبندی موجودات و طرز رتبهبندی آنها از نظر اشراف است. او بر این باور بود که معاد انکارناپذیر است و در آثار فلسفی خود، انتقال روح به دنیا (تناسخ) را رد کرده است. اما در رباعیات منسوب به او، اشعاری در تأیید تناسخ وجود دارد. بسیاری از خیامپژوهان او را جبری دانستهاند اما در این موضوع مخالفانی نیز وجود دارند.[۹]
پانویس
- ↑ فاضلی، «نظام فکری خیام»، پژوهشهای ادبی، ۶۳–۶۴.
- ↑ فاضلی، «نظام فکری خیام»، پژوهشهای ادبی، ۷۱.
- ↑ فاضلی، «نظام فکری خیام»، پژوهشهای ادبی، ۷۳–۷۴.
- ↑ Aminrazavi, Wine of Wisdom, 8.
- ↑ فاضلی، «نظام فکری خیام»، پژوهشهای ادبی، ۷۵.
- ↑ Aminrazavi, Wine of Wisdom, 8.
- ↑ Mousavian et al, “Umar Khayyam”, The Stanford Encyclopedia of Philosophy.
- ↑ ملاابراهیمی و زعیمیان، «آرای اعتقادی عمر خیام»، پژوهشهای اعتقادی کلامی، ۹۹–۱۰۱.
- ↑ Mousavian et al, “Umar Khayyam”, The Stanford Encyclopedia of Philosophy.