بدون جعبه اطلاعات
بدون تصویر

طلاق در اسلام: تفاوت میان نسخه‌ها

از اسلامیکال
پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۵: خط ۲۵:
*{{یادکرد کتاب|نام خانوادگی=Newby|نام=Gordon D|ناشر=[[انتشارات آکسفورد|Oxford]]|سال=۲۰۰۲|زبان=en|عنوان=A concise Encyclopedia of Islam|مکان=[[انگلستان|England]]}}
*{{یادکرد کتاب|نام خانوادگی=Newby|نام=Gordon D|ناشر=[[انتشارات آکسفورد|Oxford]]|سال=۲۰۰۲|زبان=en|عنوان=A concise Encyclopedia of Islam|مکان=[[انگلستان|England]]}}


{{درجه‌بندی|نیازمند پیوند=|نیازمند رده=|نیازمند جعبه اطلاعات=|نیازمند تصویر=|نیازمند استانداردسازی=|نیازمند ویراستاری=|مقابله نشده با دانشنامه‌ها=|تاریخ خوبیدگی=|تاریخ برگزیدگی=|توضیحات=}}
{{درجه‌بندی|نیازمند پیوند=خیر|نیازمند رده=خیر|نیازمند جعبه اطلاعات=بله|نیازمند تصویر=بله|نیازمند استانداردسازی=خیر|نیازمند ویراستاری=خیر|مقابله نشده با دانشنامه‌ها=تاحدودی|تاریخ خوبیدگی=|تاریخ برگزیدگی=|توضیحات=}}


[[رده:طلاق در اسلام]]
[[رده:طلاق در اسلام]]

نسخهٔ ‏۳ نوامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۸:۰۱

طلاق در اسلام، یک امر مباح است که در شرایطی، حکمش بین وجوب، استحباب، کراهت و حرام در تغییر است. به طور کلی اسلام طلاق را راه‌کار دوم برای ادامه زندگی دانسته شده است. در اسلام، طلا‌های متنوعی با شرایط مخصوص به خود وجود دارد. مهمترین آنها، طلاق رجعی، طلاق بائن و طلاق خلع است.

در اصطلاح و لغت

طلاق در لغت به معنای رهایی و خلاصی است و در اصطلاح اسلامی، به معنای باز کردن گره ناشی از عقد نکاح و رها کردن زن از قید و بند ازدواج توصیف شده است. طلاق در اسلام، از جهت مبغوض و منفور بودن نزد مسلمانان و عدم آن در سنت اعراب جاهلی متفاوت دانسته شده است.[۱] از پیامبر اسلام روایت شده است که طلاق منفورترین حلال است[۲][۳] و بر این اساس قرآن به مردان مسلمان سفارش می‌کند که از طلاق همسرانشان خودداری ورزند؛ و سازش را بهتر دانسته است.[۴] با ظهور اسلام، مسائله طلاق زنان که تا پیش از آن امری آسان تلقی می‌شد را برای رفاه بیشتر زن و فرزندان بهبود بخشید.[۵]

انواع طلاق

تعالیم اسلامی، برخی از انواع طلاق که در فرهنگ جاهلیت مرسوم بود را منسوخ اعلام کرد و برخی دیگر را با تغییراتی، تأیید کرد. طلاق رجعی از انواع طلاق اسلامی است که در سنت جاهلیت نیز مرسوم بوده است. در این نوع طلاق، نداشتن علاقه به ادامه زناشویی از جانب مرد است و بر او لازم است تا مهریه را به‌طور کامل پرداخت کند و تا ایام عده، هزینه‌های زن را بپردازد. در این نوع طلاق، مرد حق رجوع بر زن خود را دارد و با رجوع، طلاق ملغی می‌شود. تعداد طلاق و رجوع در اسلام، محدود به دو مرتبه شده است و پس از طلاق مرتبه سوم، دیگر رجوع معتبر نیست و برای رجوع نیاز به محلل — ازدواج زن با مردی دیگر و طلاق از او — لازم دانسته شده است. نوع دیگر طلاق در اسلام، طلاق بائن است که حق رجوع در آن وجود ندارد. طلاق زنی که با او رابطه جنسی برقرار نشده است، طلاق زن یائسه، طلاق زنی که حیض نمی‌بیند و طلاق خلع از جمله طلاق‌های بائن برشمرده شده است. طلاق خلع نیز از طلاق‌های مرسوم عرب جاهلی بود که در اسلام تأیید شد، بر این اساس، زن در صورت عدم علاقه به ادامه زناشوئی، با پرداخت مالی — همچون بخشیدن مهریه — رضایت شوهر را برای طلاق کسب می‌کند. این نوع طلاق از جنبه اقتصادی برای زن، مناسب نیست.[۶] طلاق ظهار، عضل و ایلاء از طلاق‌های مرسوم جاهلیت بود که اسلام آنها را به‌طور کامل منع کرد.[۷] بر اساس فقه شیعی، عقد ازدواج موقت به طلاق نیازی ندارد و تنها از جانب مرد فسخ می‌شود.[۸]

طلاق در شریعت اسلام

طلاق از اختیارات مخصوص مرد در اسلام است و مرد با توجه به حق طلاقی که از جانب شرع دارد، می‌تواند زن خود را در حضور دو شاهد، بدون تشریفات رسمی، طلاق دهد. بر اساس دستورهای قرآنی، طلاق تا بعد از کامل شدن سه دوره حیض زن، کامل نخواهد شد. در طول این مدت — که اصطلاحاً عده نام دارد — زن باید در خانه شوهر باقی بماند و شوهر نیز موظف به تأمین مخارج اوست. هدف از این حکم، دادن فرصت انصراف به شوهر و اطمینان از عدم بارداری زن است. در صورت حامله بودن زوجه، تکمیل فرایند طلاق تا پس از زایمان، به تعویق می‌افتد.[۹] مسئله عده از احکام خاص زنان است و مردان پس از طلاق، می‌توانند بدون فاصله ازدواج نمایند.[۱۰] بر اساس قوانین اسلامی، زن حق انصراف از طلاق همسرش را بیش از سه مرتبه ندارد و در مرتبه سوم، زن باید به عقد مرد دیگری درآید و پس از طلاق از او، می‌تواند مجدد با همسر سابق ازدواج نماید.[۱۱] زنان اگر در عقدنامه آنها شرط طلاق را داشته باشند، می‌توانند مستقلاً اقدام به طلاق نمایند و در غیر این صورت برای اقدام به طلاق، به دادگاه‌های شرع مراجعه می‌کنند.[۱۲] این امتیاز، از مواردی است که بیشتر زنان مسلمان از آن اطلاع ندارند.[۱۳] در خصوص حکم طلاق بین شیعه و سنی در خصوص لزوم شاهد در هنگام صیغه طلاق، اختلاف گزارش شده است و شیعیان شاهد را الزامی و از شرایط طلاق و در مقابل، اهل سنت آن را غیر ضروری دانسته‌اند.[۱۴] در تعالیم اسلامی، مرد نمی‌تواند برای محروم کردن همسرش از ارث، او را طلاق دهد و همچنین نمی‌تواند برای تصاحب اموال او، به او تهمت فحشا بزند.[۱۵] همچنین در قرآن از رها کردن زن بدون پرداخت مهریه و از نگه‌داشتن زن طلاق داده شده برای آزارش منع صورت گرفته است.[۱۶]

از آنجا که حق طلاق به صورت پیش‌فرض در شریعت اسلام به مرد محول شده است، اما زن نیز می‌تواند در شرایطی، صاحب حق طلاق باشد. از جمله آنکه در امر طلاق از شوهر وکالت کسب کند یا آنکه بتواند در عسر و حرج بودنش را نزد قاضی به اثبات برساند.[۱۷] همچنین زن می‌تواند عقد ازدواج را با نقض یکی از شرایط آن، در یک دادگاه باطل نماید. برای مثال، اگر شوهری برای مدت طولانی، قادر به برقراری رابطه جنسی با همسر خود نباشد، با توجه به یکی از شرایط اصلی بودن این بند در ازدواج، زن قادر به فسخ قرارداد ازدواج است. این امتیاز برای هر دو طرف زن و مرد صادق است.[۱۸] بر مبنای قانون حقوقی ایران، حتی اگر مرد پس از عقد دچار بیماری در مورد روابط جنسی بشود و نتواند رابطه برقرار کند، حق فسخ عقد برای زن محفوظ است. در مقابل این حکم، عیوبی که برای زن بعد از عقد پیش بیاید که مانع رابطه جنسی یا یکی از ملزومات عقد ازدواج بشود، مرد حق فسخ عقد را ندارد.[۱۹] از دیگر دلایل طلاق که زن می‌تواند در دادگاه اقامه نماید، بدرفتاری شوهر، ترک خدمت یا عدم حمایت از زن می‌باشد.[۲۰]

پانویس

ارجاعات

  1. پروین و دیگران، «مطالعه تطبیقی طلاق»، پژوهش‌نامه قرآن و حدیث.
  2. Newby, “divorce”, A concise Encyclopedia of Islam.
  3. Nasr, The Heart of Islam, 185.
  4. Roded, “Women and the Qurān”, Encyclopaedia of the Qurʾān.
  5. Newby, “divorce”, A concise Encyclopedia of Islam.
  6. Roded, “Women and the Qurān”, Encyclopaedia of the Qurʾān.
  7. پروین و دیگران، «مطالعه تطبیقی طلاق»، پژوهش‌نامه قرآن و حدیث.
  8. Newby, “divorce”, A concise Encyclopedia of Islam.
  9. Roded, “Women and the Qurān”, Encyclopaedia of the Qurʾān.
  10. Smith, “Women in Islam”, Journal of the American Academy of Religion.
  11. Roded, “Women and the Qurān”, Encyclopaedia of the Qurʾān.
  12. Jawad, The Rights of Women in Islam, 8.
  13. Smith, “Women in Islam”, Journal of the American Academy of Religion.
  14. صدری و صادقی، «گستره گواهی زن در اسلام»، پژوهش‌های فقه و حقوق اسلامی.
  15. Roded, “Women and the Qurān”, Encyclopaedia of the Qurʾān.
  16. پروین و دیگران، «مطالعه تطبیقی طلاق»، پژوهش‌نامه قرآن و حدیث.
  17. فقیه و خادم جهرمی، «حقوق ممتازه جامعه زنان نسبت به مردان»، زن و جامعه.
  18. Roded, “Women and the Qurān”, Encyclopaedia of the Qurʾān.
  19. فقیه و خادم جهرمی، «حقوق ممتازه جامعه زنان نسبت به مردان»، زن و جامعه.
  20. Smith, “Women in Islam”, Journal of the American Academy of Religion.

منابع

  • پروین، جلیل؛ نوری خسروشاهی، پریا؛ مهدوی‌راد، محمدعلی؛ صفری، علی (۱۴۰۰). «مطالعهٔ تطبیقی طلاق در فرهنگ جاهلیت و قرآن با تکیه بر بسترهای معرفتی». پژوهش‌نامه قران و حدیث. تهران (۲۸): ۴۵–۷۴ – به واسطهٔ نورمگز.
  • صدری، محمد؛ صادقی، خدیجه (۱۳۹۴). «گستره گواهی و شهادت زن در اسلام». پژوهش‌های فقه و حقوق اسلامی. بابل (۴۱): ۹۶–۷۱ – به واسطهٔ نورمگز.
  • فقیه، صدیقه؛ خادم جهرمی، حامده (۱۳۹۸). «حقوق ممتازه جامعه زنان نسبت به مردان، در فقه اسلام و حقوق ایران». زن و جامعه. مرودشت (۱): ۷۳–۹۶ – به واسطهٔ نورمگز.
  • تقوی‌پور، محمدرضا؛ اسماعیلی، محسن؛ صلواتیان، سیاوش (۱۳۹۶). «الگوی جامع خانواده تراز در اندیشه اسلامی». زنان و خانواده. تهران (۳۸): ۱۱۹–۱۴۸ – به واسطهٔ نورمگز.
  • Jawad, Haifaa A. (1998). The Rights of Women in Islam (به انگلیسی). Britain: MACMILLAN PRESS LTD.
  • Smith, Jane I (۱۹۷۹). "Women in Islam: Equity, Equality, and the Search for the Natural Order". Journal of the American Academy of Religion (به انگلیسی) (۴۷): ۵۱۷–۵۳۷ – via jstor. {{cite journal}}: Invalid |دسترسی پیوند=آبونمان (help)
  • Roded, Ruth (2004). "Women and the Qurān". In Archer, George; Boisliveau, Anne-Sylvie; Dost, Suleyman; Naguib, Shuruq (eds.). Encyclopaedia of the Qur'ān (به انگلیسی) (1rd ed.). Brill.
  • Nasr, Hossein (2004). THE HEART OF ISLAM: Enduring Values for Humanity (PDF) (به انگلیسی). New York: NY: HarperOne.
  • Newby, Gordon D (2002). A concise Encyclopedia of Islam (به انگلیسی). England: Oxford.