عبدالمطلب: تفاوت میان نسخه‌ها

از اسلامیکال
پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳: خط ۳:
== نام و القاب ==
== نام و القاب ==


== مادرش ==
== مادرعبدالمطلب ==
هاشم جد سوم پیامبر(ص) همیشه برای تجارت به شام مسافرت میکرد.در راه مسافرت وقتی که به یثرب میرسد در خانه یکی از بزرگان آنجا به نام عَمرو‌بن زَید (یا زید‌بن عمرو)‌بن لَبید، از طایفۀ بنی نجّار قبیلۀ خَزْرَج می ماند .سلمی را دید و شیفتۀ او شد.هاشم او را از پدرش خواستگاری کرد. سلمی چون شرف و نسب وی را دانست، پذیرفت. عمرو نیز ازدواج سلمی را با هاشم مشروط بر آن کرد که هنگام ولادت فرزندش، سلمی کنار خانواده اش باشد .او چند روز کنار سلمی ماند و آنگاه با همراهانش به سوی شام رفت چون به غزّه رسید، بیمار شد و از دنیا رفت. وی نخستین پسر عبدمناف بود که درگذشت. همراهان هاشم،بعد از دفن او در غزه، اموال او را برای فرزندانش بردند.عبدالمطلب حدود نه سال با مادرش زندگی کرد و بعد از آن ،مطلب ،برادر هاشم او را همراه خود به مکه برد،مردم چون گمان میکردند که مطلب برای خود عبد خریداری کرده است ،او را عبدالمطلب نامیدند و این نام همچنان بر وی باقی ماند.<ref>{{یادکرد وب|نشانی=https://lib.eshia.ir/|عنوان=مادر عبدالمطلب}}</ref>


== دین ==
== دین ==

نسخهٔ ‏۲۱ مارس ۲۰۲۴، ساعت ۰۸:۴۸

عبدالمطلب

نام و القاب

مادرعبدالمطلب

هاشم جد سوم پیامبر(ص) همیشه برای تجارت به شام مسافرت میکرد.در راه مسافرت وقتی که به یثرب میرسد در خانه یکی از بزرگان آنجا به نام عَمرو‌بن زَید (یا زید‌بن عمرو)‌بن لَبید، از طایفۀ بنی نجّار قبیلۀ خَزْرَج می ماند .سلمی را دید و شیفتۀ او شد.هاشم او را از پدرش خواستگاری کرد. سلمی چون شرف و نسب وی را دانست، پذیرفت. عمرو نیز ازدواج سلمی را با هاشم مشروط بر آن کرد که هنگام ولادت فرزندش، سلمی کنار خانواده اش باشد .او چند روز کنار سلمی ماند و آنگاه با همراهانش به سوی شام رفت چون به غزّه رسید، بیمار شد و از دنیا رفت. وی نخستین پسر عبدمناف بود که درگذشت. همراهان هاشم،بعد از دفن او در غزه، اموال او را برای فرزندانش بردند.عبدالمطلب حدود نه سال با مادرش زندگی کرد و بعد از آن ،مطلب ،برادر هاشم او را همراه خود به مکه برد،مردم چون گمان میکردند که مطلب برای خود عبد خریداری کرده است ،او را عبدالمطلب نامیدند و این نام همچنان بر وی باقی ماند.[۱]

دین

شخصیت عبدالمطلب

ماجرای اصحاب فیل

ابْرَهَه مسیحی سرسختی بود ،وقتی که حکومت یمن را در دست گرفت ، برای جذب بیشتر اعراب به آیین مسیحیت ،در آنجا کلیسای بزرگ و با شکوهی به نام قُلَّيْس ،بنا کرد،و به نجاشی حاکم حبشه نامه نوشت :هدف من از بناى اين كليسا اينست كه عرب را وادار كنم از اين پس به جاى كعبه براى زيارت و حج به اینجا بیایند.بى‌توجّهى مردم به «مَعْبَد» ابْرَهه و اهانت يكى از عربها به آن، خشم زمامدار مسيحى را برانگيخت و سوگند ياد كرد كه «كعبه» را ويران كند. در پى اين تصميم، سپاهى عظيم و مجهّز به پيلان، گردآورد و راهى مكّه شد.وقتی به نزدیک مکه رسید ،پیامی توسط یکی از لشکریانش برای بزرگ مکه فرستاد که در آن نوشته بود:ما براى جنگيدن با شما نيامده‌ايم. هدف ما ويران كردن اين خانه است. در این حین لشکریان ابرهه ،شترهایی را از اهالی قریش به سرقت بردند .عبدالمطلب به همراه تعدادی از فرزندان خود پیش ابرهه رفت و گفت:خواسته‌ام اينست كه دستور دهى دويست شتر مرا كه سپاهيانت دستبرد زده‌اند به من باز گردانند.ابرهه پاسخ داد:تو درباره شتران به غارت رفته‌ ،سخن مى‌گويى! ولى از خانه‌اى كه مربوط به تو وآیین پدرانت هست و من به قصد ويران كردن آن آمده‌ام، سخنى نمى‌گويى!» عبدالمطّلب: «من صاحب شترانم و خانه را نيز صاحبى است كه آن را از هر خطرى حفظ مى‌كند.» ابرَهَه: صاحب «خانه» نمى‌تواند مرا از هدفم باز دارد.عبدالمطلب گفت:این تو واین خانه ،و به مکه بازگشت و به همراه قریش به بالای کوهی رفتند تا حمله ابرهه و سپاهیانش را تماشا کنند .چندی نگذشت که خداوند از سمت دریا پرندگانی را که شبیه پرستو بودند را فرستاد و ابرهه و سپاهیانش را به هلاکت رساندند.

حفر زمزم

عمرو بن الحارث رئيس جُرهميان كه بر مكّه حكومت می کرد ، هنگامى كه از قبيله خزاعه شكست خورد و مجبور به ترك مكه گرديد، از شدت خشم ،حجر الأسود و دو آهو بره زرين اهدايى اسفنديار بن گشتاسب به كعبه و چندين زره و شمشير از اشياء كعبه را در چاه زمزم انداخته چاه را با خاك پر كرد، و با خانواده به يمن گريخت. سالها گذشت ، محل زمزم ناپديد گشت و جز نامى از آن در ذهنها باقى نماند. تا هنگامى كه «حارث» نخستين فرزند عبدالمطلب به سن رشد رسيد. عبدالمطلب در عالم رؤيا به حفر چاه زمزم مأمور شد،به هر صورت عبدالمطلب به كمك تنها فرزندش حارث زمزم را حفر كرد و به آب رسيد و اشيايى را كه عمرو جرهمى در چاه افكنده بود به دست آورد.

درگذشت عبدالمطلب

فرزندگان و نوادگان

پانویس

منابع

  1. «مادر عبدالمطلب».