نام و عناوین علی بن موسی الرضا
قاله نام و عناوین علی بن موسی الرضا، فهرستی شامل نامها، القاب و کنیههایی است که در منابع اسلامی، برای اشاره به علی بن موسی الرضا به کار رفتهاست۔
تعدد نام و القاب
برای علی بن موسی الرضا، القاب و نامهای بسیاری گزارش شدهاست که هر کدام، به جهت بیان مراتب علمی، توصف معنوی و ویژگیهای اخلاقی و رفتاری او به کار بسته شدهاند۔[۱]
نام و کنیههای علی بن موسی الرضا
نامِ وی «علی» بودهاست. پدرش کنیهٔ او را «اَبُوالْحَسَن» قرار داد.[۲] بهخاطر همکنیه بودنِ علی بن موسی با پدرش و نوهاش، موسی کاظم و عَلیَّ النَّقی، در منابع حدیث شیعی، وی را «ابوالحسنِ ثانی» میخوانند. از کنیههای خاصش، «اَبوعَلی» و «ابومُحَمَّد» بودهاست.[۳]
القاب علی بن موسی الرضا
القاب ذکرشده برای او عبارتند از: صابِر، فاضِل، رَضیّ، زَکیّ، وَلیّ، وَفیّ، صِدّیق، سِراجُالله، قُرَّةُ عَیْنُ الْمُؤْمِنین، مَکیدَةُالْمُلْحِدین.[یادداشت ۱][۴][۵]
علیاکبر دهخدا چهار لقب «ثامنُ الْاَئِمه»، «امام غریب»، «سلطان» و «ضامن آهو» را از مشهورترین القاب علی بن موسی الرّضا میداند.[۶] لقب اخیر اشاره به ماجرایی مشهور نزد عامه شیعه دارد که بر اساس آن علی بن موسی الرضا در مسیر سفر به مرو، برگشت آهویی را نزد صیاد ضمانت میکند.[یادداشت ۲][۷]
لقب «رضا»
مشهورترین لقب علی بن موسی، «رِضا» است.[۸][۹] در معنا و چراییِ لقب «رضا» برای علی بن موسی، شیعیان بر این باورند که خداوند وی را به رضا ملقب ساختهاست؛ زیرا خدا و پیامبر و امامان شیعه از او راضی بودند و نیز دوستان و دشمنان از او رضایت دارند. در توضیح معنای این لقب، محمد تقی به پرسشِ بَزَنْطی که پرسید: «مگر سایر پدران شما برای خدا، رسولش و ائمه راضی نبودند؟ پس چرا تنها پدر شما به رضا ملقب شد؟» چنین پاسخ میدهد: «چون همانطور که دوستان و طرفدارانش به وی رضایت داشتند، دشمنان و مخالفانش نیز به او راضی شدند.»[۱۰][۱۱] وجود القابی چون «الرضی»، «الراضی بالله» و «الراضی بالقدر و القضاء» در میان القاب او که توسط اربلی گزارش شدهاند، چنین مینماید که او را به جهت رضایت به تدبیر و تقدیر الهی، به رضا نامیدهاند۔[۱۲] بهگفتهٔ عبدالله جوادی آملی، علی بن موسی نه چون به مقامِ رضا رسیده، به این لقب ملقّب شدهاست؛ بلکه چون دیگران را به این مقام میرسانَد، ملقّب به رضا شد.[۱۳]
بهگفتهٔ ویلْفِرِد مادِلونْگ، پس از آنکه علی بن موسی ولایتعهدی را پذیرفت، از سوی مأمون به «رضا» ملقب شد. پیش از این، لقبِ رضا توسط شیعیان برای کسانی کاربرد داشت که خلافتِ آنان از جانب عموم مسلمانان مورد پذیرش بود. شیعیان میگویند که این نام از سوی پدرش، موسی کاظم، به وی داده شدهاست. مادلونگ بر این عقیده است که این نظر مبنایی ندارد.[۱۴] در منابع تاریخنگاری اسلامی، تاریخ طبری (نگاشته در نیمهٔ دوم سدهٔ سوم هجری قمری) خبر اعطای لقب رضا به علی بن موسی توسط مأمون را آوردهاست[۱۵][۱۶] و شیخ صدوق، ابوالفرج اصفهانی، ابن خلدون، اربلی،[۱۷] ابنکَثیر و ابناَثیر جَزَری نیز به این مطلب اشاره داشتهاند.[۱۸][۱۹] بِیْهُم دائو در دانشنامهٔ اسلام دربارهٔ لقب «رضا» میگوید مأمون چند ماه پس از فراخواندنِ علی بن موسی به مرو، گام مهمی در انتصابِ علی بن موسی بهعنوان ولایتعهدیِ خلافت برداشت و عنوان «اَلرِّضا» را به او داد. عنوانِ «اَلرِّضا مِنْ آلِ مُحَمَّد» یا «عضوِ مقبول از خانوادهٔ محمد»، توسط انقلابیان ضدِاموی شیعه، از جمله انقلابیان هاشمی از ۱۲۸–۱۳۲ ه.ق/۷۴۵–۷۵۰ م بهکار رفته بود، و سپس از سوی علویان شیعه، علیهِ عباسیان برای ارجاع به اعضای خاندانِ هاشمی — یا بهطور ویژه به «علویان» — بود که انتخاب ایشان بهعنوانِ خلیفه، رضایتِ جامعه — یا رضایتِ کسانی که ادعای مشروعیتِ خلیفه را پشتیبانی میکردند — را در پی داشت. در سندِ محفوظِ ولایتعهدی که عموماً معتبر دانسته میشود، مأمون تأکید کرد که علی بن موسی بهعنوان شایستهترین نامزد در میان علویان و عباسیان انتخاب شدهاست. بیهم دائو نتیجه میگیرد که مأمون با نامیدن جانشین علویاش به «اَلرّضا»، هدفش این بود که تصمیمِ خود را بهعنوان حمایت از اصول اولیهٔ جنبش هاشمیان بیان کند؛ و بهطور ضمنی این اذعان را داشته باشد که عباسیان در اختصاصِ خلافت به خود و محروم کردنِ علویان از آن، در اشتباه بودند؛ اما همزمان مأمون ادعای شیعه را نیز رد کرد که علویان تنها «خانوادهٔ حقیقی پیامبر» بودند.[۲۰] دعبل خزاعی از شاعران هم عصر علی بن موسی الرضا، در شعری به استفاده ابزاری از عنوان «الرضا» توسط مأمون اشاره میکند و چنین سروده است: «ایا عجبا منهم یسمونک الرضا / و تلقاک منهم کلحة و عضون» ترجمه: «شگفتا از اینان که شما را رضا مینامند، ولی از جانب ایشان رنجها و سختیها به شما میرسد۔»[۲۱]
بزنطی گزارش کرده که محمد بن علی، فرزند علی بن موسی، در پاسخ پرسشِ او دربارهٔ اعطای این لقب گفتهاست: «دروغ میگویند و خیانت میکنند، بلکه خدا او را مُلَقَّب به رضا نمودهاست.»[۲۲][۲۳] در روایتی دیگر که از سلیمان بن حفص مروزی در منابع شیعه گزارش شدهاست، موسی کاظم این لقب را به وی دادهاست۔[۲۴] سید جعفر مرتضی عاملی، مورخ شیعه، بر این عقیده است که لقب «رضا» از سوی مأمون برای علی بن موسی بهکار رفتهاست، اما در عین حال میگوید که مأمون این لقب را از نامهٔ فَضْل بن سَهْل به علی بن موسی برای دعوت به مرو الهام گرفت که در آن نامه، علی بن موسی از سوی فضل بن سهل بهطور مطلق «رضا» نامیده شده بود.[۲۵] با این همه، بیهم دائو بر این ادعاست که هیچ مدرک مناسبی برای پشتیبانی از ادعای امامیه مبنی بر اینکه این عنوان از سوی پدر علی بن موسی، به وی داده شده وجود ندارد.[۲۶]
لقب «عالم آل محمد»
بر اساس روایاتی که از موسی کاظم نقل شدهاست، وی فرزندانش را در مسائل علمی و فقهی به علی بن موسی رهنمود میکرد و میگفت: «این برادر شما علی بن موسی، عالم آل محمّد است؛ از وی پرسشها و مجهولات خویش را بپرسید… از پدرم [جعفر صادق] چندین بار شنیدم که فرمود: عالم آل محمّد در صُلبِ توست و ای کاش او را درک میکردم.»[یادداشت ۳] ازهمینرو یکی از القاب علی بن موسی، «عالِمِ آلِ محمّد» است.[۲۷][۲۸] این لقب به صورت مشترک برای جعفر صادق و موسی کاظم نیز به کار رفتهاست۔ به عقیده برخی از پژوهشگران شیعی، برگزاری مناظرههایی بین علی بن موسی الرضا و سران ادیان دیگر، سبب اشتهار او به این لقب بودهاست۔[۲۹]
لقب «غریب الغربا و معین الضعفا»
لقب «غریب» و عبارت ترکیبی «غریب الغربا» که بیشتر در کنار «معین» و «معین الضعفا» به کار بسته میشود، از القابی است که شیخ صدوق و دعبل برای علی بن موسی الرضا به کار بردهاند۔ این لقب بیشتر به جنبه دوری و تنهایی علی بن موسی الرضا از خانواده خویش در مدینه و تتمه آن به کمک حال بودن وی به افراد ناتوان و فقیر بودهاست۔ در روایتی از جعفر صادق در کتاب من لایحضره الفقیه، یکی از فرزندان خود که در آینده امام خواهد شد را امامی واجب الطاعة، غریب و شهید توصیف میکند۔[۳۰]
پانویس
یادداشتها
- ↑ قُرَّةُ عَیْنُ الْمُؤْمِنین: روشنیِ چشمِ مؤمنان
مَکیدَةُالْمُلْحِدین: باطلکنندهٔ خطاها و اشتباههای ملحدان - ↑ روایات مختلف این ماجرا در کتابهای عیون اخبار الرضا، مناقب ابن شهرآشوب و فِردُوسُ التَّواریخ بهنقل از وَسیلَةُ الرِّضوان گزارش شدهاست. ببینید: میرآقایی، ضامن آهو و تجلی آن در شعر فارسی، ۱۱–۱۴.
- ↑ «أَنَّ مُوسَی بْنُ جَعْفَرٍ علیهما السلام کَانَ یَقُولُ لِبَنِیهِ هَذَا أَخُوکُمْ عَلِیُّ بْنُ مُوسَی عَالِمُ آلِ مُحَمَّدٍ فَاسْأَلُوهُ عَنْ أَدْیَانِکُمْ وَ احْفَظُوا مَا یَقُولُ لَکُمْ فَإِنِّی سَمِعْتُ أَبِی جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ علیهما السلام غَیْرَ مَرَّهٍ یَقُولُ لِی إِنَّ عَالِمَ آلِ مُحَمَّدٍ لَفِی صُلْبِکَ وَ لَیْتَنِی أَدْرَکْتُهُ فَإِنَّهُ سَمِیُّ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ عَلِیٍّ» ببینید: الحسنی، سیرة الائمة الاثنی عشر، ۲: ۳۴۶.
ارجاعات
- ↑ رجبی قدسی، «القاب امام رضا»، دایرةالمعارف آستان قدس.
- ↑ ناجی و باغستانی، «الرضا، امام»، دانشنامهٔ جهان اسلام.
- ↑ ناجی و باغستانی، «الرضا، امام»، دانشنامهٔ جهان اسلام.
- ↑ قرشی، حیاة الامام الرضا، ۱: ۲۴–۲۵.
- ↑ ناجی و باغستانی، «الرضا، امام»، دانشنامهٔ جهان اسلام.
- ↑ دهخدا، لغتنامه دهخدا، ذیل عناوین «ثامن الائمه»، «ضامن»، «سلطان» و «غریب».
- ↑ میرآقایی، ضامن آهو و تجلی آن در شعر فارسی، ۱۱–۱۴.
- ↑ قرشی، حیاة الامام الرضا، ۱: ۲۳.
- ↑ رجبی قدسی، «القاب امام رضا»، دایرةالمعارف آستان قدس.
- ↑ رجبی قدسی، «القاب امام رضا»، دایرةالمعارف آستان قدس.
- ↑ قرشی، حیاة الامام الرضا، ۱: ۲۳.
- ↑ رجبی قدسی، «القاب امام رضا»، دایرةالمعارف آستان قدس.
- ↑ علی عقیلی، «مصداق أتم و اکمل مقام راضی و مَرضی».
- ↑ Madelung, “ʿAlī Al-Reżā”, Iranica.
- ↑ رجبی قدسی، «القاب امام رضا»، دایرةالمعارف آستان قدس.
- ↑ ناجی و باغستانی، «الرضا، امام»، دانشنامهٔ جهان اسلام.
- ↑ رجبی قدسی، «القاب امام رضا»، دایرةالمعارف آستان قدس.
- ↑ ابن کثیر قرشی، البدایة و النهایة، ۱۰: ۲۶۹.
- ↑ ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ۶: ۳۲۶.
- ↑ Bayhom-Daou, “ʿAlī Al-Riḍā”, Encyclopaedia of Islam.
- ↑ رجبی قدسی، «القاب امام رضا»، دایرةالمعارف آستان قدس.
- ↑ رجبی قدسی، «القاب امام رضا»، دایرةالمعارف آستان قدس.
- ↑ مرتضوی، ولایت عهدی امام رضا علیه السلام، ۵۸.
- ↑ رجبی قدسی، «القاب امام رضا»، دایرةالمعارف آستان قدس.
- ↑ مرتضی عاملی، زندگی سیاسی هشتمین امام، ۱۰۷–۱۰۸.
- ↑ Bayhom-Daou, “ʿAlī Al-Riḍā”, Encyclopaedia of Islam.
- ↑ پاکنیا، ویژگیهای امام رضا، ۶۲–۶۳.
- ↑ رجبی قدسی، «القاب امام رضا»، دایرةالمعارف آستان قدس.
- ↑ رجبی قدسی، «القاب امام رضا»، دایرةالمعارف آستان قدس.
- ↑ رجبی قدسی، «القاب امام رضا»، دایرةالمعارف آستان قدس.
منابع
- ابن اثیر، عزّالدین علی بن محمد (۱۳۸۵). الکامل فی التاریخ. ج. ۷. بیروت: دار صادر.
- ابن کثیر قرشی، اسماعیل بن عمر (۱۴۰۸). شیری، علی، ویراستار. البدایة و النهایة. ج. ۱۰. بیروت: دار احیاء التراث العربی.
- ناجی، محمدرضا؛ باغستانی، اسماعیل (۱۳۹۴). «الرضا، امام». در حداد عادل، غلامعلی. دانشنامه جهان اسلام. ج. ۲۰. تهران: بنیاد دائرةالمعارف اسلامی.
- قرشی، باقر شریف (۱۳۸۰). حیاة الامام الرضا علیه السلام (به عربی). ج. دوم. قم: سعید بن جبیر.
- پاکنیا، عبدالکریم (۱۳۸۴). ویژگیهای امام رضا. قم: نسیم کوثر. شابک ۹۶۴-۸۴۸۷-۵۱-۰.
- دهخدا، علیاکبر (۱۳۴۱). لغتنامه دهخدا. تهران: سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور.
- میرآقایی، سید هادی (۱۳۹۱). مجله فرهنگ مردم: ضامن آهو و تجلی آن در شعر فارسی. به کوشش سید احمد وکیلیان. تهران.
- عقیلی، علی (۱۳۹۷). «امام رضا (ع)؛ مصداق أتم و اکمل مقام راضی و مَرضی». ایکنا.
- مرتضی عاملی، سید جعفر (۱۳۸۷). زندگی سیاسی هشتمین امام، حضرت علی بن موسی الرضا (علیه السلام). ترجمهٔ خلیل خلیلیان. تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامی. شابک ۹۷۸۹۶۴۴۳۰۵۳۳۷.
- مرتضوی، محمد (۱۳۸۵). ولایتعهدی امام رضا (ع). مشهد: بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی. شابک ۹۷۸۹۶۴۹۷۱۱۴۵۴.
- Bayhom-Daou, Tamima (2009). "ʿAlī al-Riḍā". In Fleet, Kate; Krämer, Gudrun; Matringe, Denis; Nawas, John; Rowson, Everett (eds.). Encyclopaedia of Islam (به انگلیسی) (3rd ed.). Brill.
- Madelung, Wilfred (1985). "ʿAlī Al-Reżā". In Yarshater, Ehsan (ed.). Encyclopædia Iranica (به انگلیسی). New York: Bibliotheca Persica Press.
- رجبی قدسی، محسن (۱۳۹۳). «القاب امام رضا». در مهدوی، محمدجواد. دایرةالمعارف آستان قدس رضوی. مشهد: بنیاد پژوهشهای اسلامی. شابک ۹۷۸۹۶۴۹۷۱۵۲۴۷.