سجده ملائکه بر آدم

از اسلامیکال
پرش به ناوبری پرش به جستجو

ماجرای سجده بر آدم، رویدادی است که در چندین آیه مختلف از قرآن مورد اشاره قرار گرفته‌است. بر اساس این رویداد، خدا پس از خلقت آدم، دستور به سجده ملائکه یا به تفسیری همه مخلوقات به آدم را صادر می‌کند و در این میان، ابلیس از اطاعت این فرمان، استنکاف کرد و سبب عقوبت خود را فراهم نمود.

در میان منابع تفسیری، اختلاف وجود دارد که منظور از سجده، سجده واقعی است یا تمثیلی؛ و همین‌طور اختلاف است که این سجده به معنای سر بر زمین نهادن است یا آنکه صرف تواضع و خشوع یا فرمانبرداری از آدم. اینکه آدم از نظر حقیقی خود یا از جهت حقوقی‌اش مورد سجده قرار گرفته‌است نیز مورد اختلاف مفسران است. چگونگی مسجود واقع شدن آدم نیز محل اختلاف منابع تفسیری است و برخی آدم را به مثابه قبله و گروهی مسجود واقعی دانسته‌اند۔ در ذیل آیات مربوط به این موضوع، مفسران مبحثی را در خصوص جنسیت ابلیس آغاز کرده‌اند که در تلاشند، جنسیت او را بین ملک یا جن بودن، مشخص نمایند۔

علاوه بر آیات قرآن، روایات اسلامی نیز به تشریح موضوع سجده بر آدم پرداخته‌اند۔ در روایات گزارش شده از امامان شیعه، از علت مخالفت ابلیس برای سجده، جنسیت ابلیس، حکمت و چرایی فرمان سجده بر آدم و جایگاه پیامبر اسلام و اهل‌بیت او نسبت به آدم و ملائکه سخن به میان آمده‌است۔

در میان عرفای اسلامی، مبحثی در خصوص تمجید ابلیس شکل گرفته است۔ بر این اساس، ابلیس به خاطر استنکاف از سجده بر غیر خداوند، مورد تمجید برخی از صوفیان همچون بایزید بسطامی و منصور حلاج قرار گرفته است۔

شناخت کلی

آدم

آدم، نام پدر اولین انسان‌ها و نخستین پیامبر الهی است که در مفاهیم اسلامی به عنوان اولین انسان خلق شده به دست خداوند، معرفی شده‌است.[۱] نام انسان مجموعاً ۲۵ مرتبه در ۹ سوره یاد شده و القابی چون ابوالبشر، صفی‌الله، خلیفة‌الله و ابوالوری برای او ذکر شده‌است.[۲] بر اساس آیه ۳۰ از سوره بقره، خداوند پیش از خلقت آدم، خبر خلقت او را به ملائکه داد و این موضوع گواهی بر عظمت او قلمداد شده‌است.[۳] قرآن، خلقت آدم را در سه مرحله ترسیم کرده‌است. خلقت خاکی، تصویرگری و دمیدن روح.[۴] ماجرای سجده بر آدم، پس از مرحله نهایی و دمیدن روح صورت گرفته‌است.[۵]

ابلیس

ابلیس، در اسلام، به عنوان شخصیتی رانده شده از درگاه الهی به تصویر کشیده شده که رهبری شیاطین را عهده‌دار است.[۶] از این واژه ۱۱ مرتبه در قرآن استفاده شده‌است که ۹ بار آن مربوط به ماجرای خلقت آدم است.[۷] در اینکه ابلیس از دسته فرشتگان یا از دسته اجنه باشد، در میان مفسران و متکلمان، اختلاف وجود دارد.[۸] بر اساس آموزه‌های قرآنی، ابلیس پس از ترک دستور الهی، از بهشت طرد شد و از خدا درخواست عُمر طولانی تا قیامت نمود اما تا وقتی معلوم به او مهلت داده شد. او سوگند یاد کرد که تا آخرین روز حیاتش، در گمراه کردن فرزندان آدم کوشا باشد.[۹]

سجده

سجده در لغت به معنای اظهار فروتنی و خضوع است.[۱۰][۱۱][۱۲] بر اساس تعاریف اصطلاحی اسلامی، قرار گرفتن ۷ عضو بدن بر روی زمین را سجده می‌گویند.[۱۳] بر اساس آموزه‌های دینی، دو نوع سجده با عناوین «سجده خضوع» و «سجده عبادت» تعریف شده‌است که سجده عبادت، مختص به خداوند است و نمی‌توان بر کس دیگری چنین سجده‌ای کرد.[۱۴]

در قرآن

فرمان سجده ملائکه به آدم از جانب خدا، در آیات متعددی از قرآن تکرار شده‌است. از میان این موارد می‌توان به آیه ۳۴ سوره بقره، آیه ۶۱ سوره اسراء، آیه ۱۱۶ سوره طه، آیه ۵۰ سوره کهف، آیه ۱۱ سوره اعراف و آیه ۷۳ سوره ص، اشاره کرد.[۱۵] برخی از این آیات عبارتند از:

  1. (به عربی: وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِکَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِیسَ أَبَیٰ وَاسْتَکْبَرَ وَکَانَ مِنَ الْکَافِرِینَ[۱۶])
  2. (به عربی: وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِکَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِیسَ قَالَ أَأَسْجُدُ لِمَنْ خَلَقْتَ طِینًا[۱۷])
  3. (به عربی: وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِکَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِیسَ أَبَیٰ[۱۸])
  4. (به عربی: وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِکَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِیسَ کَانَ مِنَ الْجِنِّ[۱۹])
  5. (به عربی: ثُمَّ قُلْنَا لِلْمَلَائِکَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِیسَ لَمْ یَکُنْ مِنَ السَّاجِدِینَ[۲۰])
  6. (به عربی: فَسَجَدَ الْمَلَائِکَةُ کُلُّهُمْ أَجْمَعُونَ، إِلَّا إِبْلِیسَ اسْتَکْبَرَ وَکَانَ مِنَ الْکَافِرِینَ[۲۱])

ترجمه:

  1. و چون فرشتگان را فرمودیم: «برای آدم سجده کنید»، پس بجز ابلیس -که سر باز زد و کبر ورزید و از کافران شد- [همه] به سجده درافتادند.
  2. و هنگامی را که به فرشتگان گفتیم: «برای آدم سجده کنید» پس [همه] جز ابلیس سجده کردند. گفت: «آیا برای کسی که از گل آفریدی سجده کنم؟»
  3. و هنگامی را که به فرشتگان گفتیم: «برای آدم سجده کنید.» پس، جز ابلیس که سر باز زد [همه] سجده کردند.
  4. و [یاد کن] هنگامی را که به فرشتگان گفتیم: «آدم را سجده کنید،» پس [همه] -جز ابلیس- سجده کردند، که از [گروه] جن بود.
  5. آنگاه به فرشتگان گفتیم: «برای آدم سجده کنید.» پس [همه] سجده کردند، جز ابلیس که از سجده‌کنندگان نبود.
  6. پس همه فرشتگان یکسره سجده کردند، مگر ابلیس [که] تکبر نمود و از کافران شد.

در تفاسیر

مفسرین قرآن در خصوص «معنای سجده»، «مخاطب فرمان» و اینکه «مقصود از سجده بر آدم»، سجده به سمت آدم بوده‌است یا چیز دیگر، نظرات متفاوتی را مطرح کرده‌اند.[۲۲]

معنای سجده و انواع آن

بیشتر مفسران شیعه بر این باورند که سجده ملائکه، همانند سجده برادران یوسف — مورد اشاره در آیه ۱۰۰ سوره یوسف — از نوع سجده خضوع است.[۲۳][۲۴][۲۵] در مقابل این دیدگاه، جمعی از مفسران سجده را سجده عبادت و به سمت خدا می‌دانند و بر این اساس، ملائکه به خاطر خلقت آدم یا خطایی که ملائکه در مورد سؤال از خلقت آدم مرتکب شدند، برای خدا سجده کردند.[۲۶] جعفر سبحانی از مفسران معاصر شیعه، گزارش می‌کند که سجده بر غیر خداوند در شریعت اسلام حرام است و می‌افزاید که برخی بر این باورند که حرمت چنین کاری در شریعت‌های پیش از اسلام همچون شریعت یعقوب و آدم، ثابت شده نیست و بنابراین می‌توان سجده را با این فرض، عبادی دانست۔[۲۷] ابوالقاسم خویی، سجده ملائکه را همان شکل معهودش — یعنی سر بر زمین نهادن — می‌داند و گواه بر مدعایش را ناراحتی ابلیس از دیدن سجده آدمیان، پس از نافرمانی خود می‌داند.[۲۸]

در میان مسائل مربوط به سجده، مفسرین در خصوص اینکه آیا این سجده، به صورت حقیقی یا تمثیلی بوده‌است، دچار اختلافند.[۲۹] این اختلاف در بین مفسران قرن چهارده و پانزده هجری قمری شکل گرفته و بیشتر مفسران قرن چهاردهم، بر حقیقی بودن این سجده تأکید داشتند. ابن عاشور از میان مفسران سنی مذهب، از کسانی است که به تمثیلی بودن این سجده تأکید دارد.[۳۰] در میان مفسرین شیعه، علامه طباطبایی و جوادی آملی از معتقدان به تمثیلی بودن امر به سجده هستند.[۳۱][۳۲] جوادی آملی در تشریح عقیده خود، امر الهی را به دو صورت تشریعی و تکوینی متصور شده است که در هر دو صورت، محذوریت آفرین خواهد بود و به ناچار باید معتقد به تمثیلی بودن امر به سجده شد.[۳۳][۳۴][یادداشت ۱] سبحانی نیز چنین استدلال می‌کند که خداوند در قرآن، خویش را از دستور به فحشا منزه معرفی می‌کند و از همین رو، دستوری از جانب خدا برای سجده عبادی به آدم، به چنین اصلی سازگاری نیست.[۳۵]

طباطبایی، سجده را عبادت ذاتی نمی‌داند و قصد عبادت را برای عبادت شدن سجده، لازم می‌داند.[۳۶] به گزارش سبحانی، برخی مفسران که سجده را منحصراً در عبادت تعریف کرده‌اند، از روی ناچاری، «لام» در عبارت «اسجدوا لآدم» را «لام انتفاع» یا «لام غایب» محسوب و دو معنای «سجده کنید به نفع آدم» و «سجده کنید برای آدم» را از آیه برداشت کرده‌اند. به عقیده همو، این دو تفسیر و تعبیر خلاف ظاهر هستند.[۳۷]

مسجود

یکی دیگر از مباحث شکل گرفته ذیل عنوان سجده، تعیین مسجود است. برخی از مفسران، بر این باورند که سجده تنها بر آدم صورت گرفته‌است[۳۸][۳۹] و گروه دیگری چون طباطبایی بر این باورند که سجده بر نوع آدمی بوده‌است و آدم به نمایندگی از تمام فرزندانش مورد سجده ملائکه قرار گرفته‌است.[۴۰][۴۱][۴۲] مدعیان شمولیت فرزندان آدم، به خلافت آدم اشاره می‌کنند که بر دیگر فرزندان او نیز اطلاق می‌شود. همچنین انتقام گرفتن ابلیس از فرزندان آدم، به عنوان دلیل دیگری بر شمولیت عنوان شده‌است.[۴۳] به عقیده مهدوی، در آیه ۲۷ سوره اعراف، مجموع فرزندان آدم خطاب قرار گرفته‌اند که می‌تواند گواهی بر شمولیت باشد.[۴۴]

قبله بودن آدم

در میان مفسران اختلاف است که در موضوع سجده، آدم به مثابه قبله در نظر گرفته می‌شود یا خیر. بازیار در تحقیقاتش مدعی است که اولین بار ماوردی (۴۵۰ق) قبله بودن آدم را در تفسیر النکت و العیون، بیان کرده‌است.[۴۵] این عقیده به معتزله و ابن‌عساکر نیز نسبت داده شده‌است.[۴۶] بعدها در میان تفاسیر شیعه این عبارت نقل شده و با استدلال‌هایی پذیرفته یا رد شده‌است. شیخ طوسی و طبرسی با توجه به اینکه قبله قرار گرفتن آدم، فضیلتی برای او نیست، این دیدگاه را رد کرده‌اند.[۴۷][۴۸] ابوالفتوح رازی نیز با یک دلیل ادبی منکر قبله قرار گرفتن آدم است. به باور او، اگر آدم قبله می‌بود، باید از عبارت «الی الآدم» در خطاب الهی استفاده می‌شد؛ اما در آیه از عبارت «لآدم» استفاده شده‌است.[۴۹] فخر رازی با استناد به آیه «اقم الصلاة لدلوک الشمس» و همین‌طور جواز استفاده از عبارت «اقم الصلاة للقبله» و ممنوعیت استفاده از عبارت «اقم الصلاة الی القبله» نظر ابوالفتوح را اشتباه می‌داند.[۵۰] خویی نیز سجده به سمت آدم به عنوان قبله را با گفته ابلیس: «أَ أَسْجُدُ لِمَنْ خَلَقْتَ طِیناً» در تنافی می‌بیند و معتقد است که در صورت قبله بودن آدم، چنین سخنی از ابلیس روا نبود.[۵۱]

مخاطب فرمان

موضوع اختلافی دیگر در میان مفسران، مخاطب فرمان الهی است که آیا شامل دسته ملائکه بود یا آنکه دسته اجنه نیز شامل مخاطبان فرمان قرار می‌گرفتند.[۵۲] بر اساس متن صریح آیات قرآن، مخاطب این فرمان، ملائکه بوده‌اند؛ اما این سؤال پیش می‌آید که ابلیس، با وجود آنکه از ملائکه نبود، پس از سرپیچی از این فرمان، به چه علت مورد بازخواست و عقاب قرار گرفت. از سوی دیگر، بر اساس آیه ۵۰ سوره کهف، ابلیس از طایفه جن است.[۵۳] بر اساس آموزه‌های اسلامی، اجنه از ماده اولیه آتش — در مقابل ماده اولیه آدمی، خاک عنوان شده‌است — شکل گرفته‌اند۔[۵۴] سجده در آیاتی که ابلیس در آنها از ملائکه استثناء شده‌است، توسط برخی از مفسران به صورت استثناء منقطع در نظر گرفته شده تا اخلالی به جن بودن ابلیس که در آیه «وَ اِذْقُلْنا لِلْمَلائِکَةِ اسْجُدوا لاِدَمَ فَسَجَدوا اِلاّ اِبْلیسَ کانَ مِنَ الْجِنِّ فَفَسَق عَنْ اَمْرِ رَبِه…: وقتی که به فرشتگان فرمان دادیم که بر آدم سجده کنید، پس سجده کردند، جز ابلیس که از جن بود و از فرمان پروردگارش سر پیچید…»[۵۵] نداشته باشد.[۵۶] در این میان مفسرانی چون شیخ طوسی در التبیان و شیخ طبرسی در مجمع‌البیان احتمال داده‌اند که ابلیس از جن باشد و از طایفه فرشتگان نیز برشمرده شود و اجنه بتوانند فرشته نیز باشند.[۵۷][۵۸]

در آیه ۱۲ سوره اعراف، ابلیس در کنار ملائکه، مخاطب فرمان الهی قرار گرفته‌است. با این وجود بیشتر مفسران شیعه، بر این باورند که ابلیس با توجه به عبادات بسیارش، در سلک ملائکه درآمده بود.[۵۹] در همین خصوص، قمی روایتی را گزارش می‌کند که گواهی بر این مطلب است.[۶۰] در این روایت که به نقل از جعفر صادق گزارش شده، ابلیس پس از انس با فرشتگان، از آنان شد و در میان آنان زندگی می‌کرد و ملائکه بر این تصور بودند که او از آنان شده‌است.[۶۱] برخی مفسران اهل سنت همچون طبری، با این نظر موافقند.[۶۲] در کنار این دیدگاه، بیشتر مفسران اهل سنت، ابلیس را از ملائکه می‌دانند. این دیدگاه از نظر مفسران شیعه، با آیات دیگر که ملائکه را از تمرد از دستورات الهی مبری می‌داند، ناسازگار است.[۶۳] شیخ طبرسی از وجود اختلاف در میان مفسران در خصوص اینکه آیا تمام ملائکه متعلق حکم الهی بودند یا بخشی از آنها، خبر می‌دهد.[۶۴]

چرایی سجده به آدم

منابع تفسیری، هرکدام دلایل خاصی را برای سجده به آدم، گزارش کرده‌اند. طباطبایی در تفسیر المیزان، بر این باور تکیه می‌کند که سجده ملائکه به آدم، نشانه آمادگی آنان برای هدایت و رساندن آدمی به کمال و سعادت و عدم سجده ابلیس، نشانه مانع بودن او برای رسیدن به همان سعادت و کمال است.[۶۵] ملاصدرا و جوادی آملی نیز سجده را برای تکریم و تعظیم شأن آدم می‌دانند.[۶۶][۶۷] مفسران دیگری چون جبائی و ابوالقاسم بلخی بر این باورند که آدم، نقشی چون قبله داشت و ملائکه به خدا ولی در جهت آدم سجده کردند.[۶۸][۶۹] گروه دیگری نیز چون شیخ طوسی و شیخ اشراق، منظور از سجده را نه سر بر زمین نهادن، بلکه فرمانبرداری می‌دانند.[۷۰] در این بین ابن‌مسعود بر این عقیده است که دستور سجده، دستور اقتدا به آدم در حالت سجده بوده‌است و همگی بر خدا سجده کردند.[۷۱]

آنچه که واضح است، دلیل و فلسفه دستور به سجده، برتری آدم بر ملائکه بوده‌است.[۷۲][۷۳] چرا که حتی اگر سجده از روی تواضع باشد، این تواضع باید مستند به حکمت و برتری باشد تا لغو و باطل محسوب نشود.[۷۴] ضمن اینکه همواره مسجود بر ساجد افضل است.[۷۵] منابع تفسیری در خصوص اینکه علت این برتری، آگاهی آدم از اسماء بوده‌است، متحدالنظرند ولی اینکه این اسماء از چه جنسی بوده و چه خاصیتی داشته‌اند، محل اختلاف منابع است و هر مفسر، تفسیر متفاوتی از آن ارائه کرده‌است.[۷۶] بر اساس روایتی از جعفر صادق در کتاب کمال الدین و تمام النعمه، منظور از اسماء، اسامی حجج الهی بود که پس از قرار گرفتن روح آنان در صلب آدم، از نام‌های آنها آگاه شد.[۷۷] به‌طور کلی چند دیدگاه در خصوص چرایی سجده بر آدم برشمرده شده‌است:

  • آفریده شدن انسان در زیباترین و بهترین صورت ممکن[۷۸]
  • انتصاب به مقام خلیفهٔ الهی بر روی زمین و اختصاص آن به آدمی و نه جنسی دیگر[۷۹][۸۰]
  • تعلیم «اسماء» به آدم از جانب خدا[۸۱][۸۲]
  • خلقت آدمی با دو دست الهی — معنی دست و تفسیر آن هرچه باشد — در روز خلقت[۸۳]
  • قرار گرفتن نور حجج الهی در صلب آدم[۸۴][۸۵]
  • دمیده شدن روح خدا در کالبد آدم[۸۶]

در روایات

سجده برای تعظیم اهل بیت پیامبر

شیخ طبرسی دیدگاهی را در تفسیرش به امامان دوازده‌گانه نسبت می‌دهد که بر اساس آن، سجده بر آدم، برای تکریم او تعظیم شأنش بوده‌است.[۸۷][۸۸] در تفسیر محرر الوجیز نیز عبارت «انما کان سجود لتحیه کسجود ابوی یوسف لا سجود عباده» به علی بن ابی‌طالب نسبت داده شده‌است.[۸۹][۹۰]

روایت دیگری نیز از سجاد به نقل از پیامبر اسلام نقل شده‌است که در خصوص علت سجده ملائکه بر آدم صادر شده‌است. بر اساس این روایت، ورود اشباحی از بهترین مکان‌های عرش الهی به صلب آدم علیه السلام، سبب شد تا خداوند، دستور سجده به ملائک را صادر کند. این روایت در تفسیر منسوب به امام حسن عسکری و کتاب بحارالانوار گزارش شده‌است.[۸۵]

در تفسیر نورالثقلین، از علی بن موسی الرضا روایتی گزارش شده‌است که بر اساس آن، پس از خلقت آدم، خداوند امامان را در صلب آدم قرار داد و برای تعظیم و اکرام امامان، به ملائکه دستور داد تا به آدم سجده کنند. در همین روایت، سجده ملائکه بر آدم، دلیلی بر برتری امامان بر ملائکه تشریح شده‌است. این روایت به نقل از کتاب عیون اخبار الرضا گزارش شده‌است.[۹۱]

دیگر روایات

در یکی از روایات کتاب الاحتجاج، گفتگویی میان یک یهودی و علی بن ابی‌طالب گزارش شده‌است که بر اساس آن، یهودی از وی سؤال پرسید: آیا فضیلتی چون فضیلت سجده ملائکه بر آدم برای پیامبر اسلام وجود دارد؟ علی پاسخ داد که سجده ملائکه بر آدم، نه برای عبادت او بود، بلکه برای برتری دادن وی بر فرشتگان صورت پذیرفت؛ اما پیامبر اسلام توسط خدا و ملائکه‌اش مورد تمجید و سلام و صلوات قرار گرفته‌است که این برتری بالاتری نسبت به سجده ملائکه است.[۹۲]

علی در فرازی از خطبه قاصعه، در خصوص حکمت دستور خداوند به سجده بر آدم، به امتحان و آزمون الهی اشاره می‌کنند که سبب شد تا فرشتگان مستکبر از فرشتگان متواضع جدا شوند.[۹۳] بر اساس سخنان امیرالمومنین در این خطبه، ابلیس امکان منحرف کردن فرشتگان را ندارد و به تحلیل قراملکی در دانشنامه کلام اسلامی، این گواهی است بر تفاوت سنخیت ابلیس با فرشتگان.[۹۴][۹۵] از جعفر صادق در خصوص حسادت پیشین ابلیس نقل شده‌است که «زمانی که خدا فرشتگان را بر سجده آدم امر فرمود، خداوند آنچه را در قلب ابلیس از حسد بود، آشکار نمود».[یادداشت ۲][۹۶] در حدیث دیگری از جعفر صادق آمده‌است که: «آنگاه که خداوند به ابلیس فرمان سجده داد، در پاسخ گفت: پروردگارا، سوگند به عزتت اگر مرا از سجده بر آدم معذور بداری، تو را عبادتی می‌کنم که احدی تاکنون نظیر آن را انجام نداده‌است.»[۹۷][۹۸]

در کتاب الاحتجاج، مناظره‌ای بین جعفر صادق و یکی از زنادقه گزارش شده‌است که جعفر صادق در پاسخ یکی از سوالات زندیق می‌گوید: «آن که به دستور خدا سجده می‌کند، برای خدا سجده می‌کند؛ بنابراین، وقتی دستور از سوی خدا باشد، سجده برای خداوند است.»[۹۹] شبیه به این مطلب را ابوبصیر از جعفر صادق گزارش می‌کند که حضرت فرمود: «از ناحیه خدا مأمور به این تکریم و احترام از آدم شدند، پس به او سجده کردند.» و منظور از سجده در این روایت، سر بر زمین نهادن بوده‌است.[۱۰۰] در فرازی از دعای ام داوود آمده‌است که: «للَّهُمَّ صَلِّ عَلی ابینا آدَمَ بَدیعِ فِطْرَتِکَ الَّذی کَرَّمْتَهُ بِسُجُودِ مَلائِکَتِکَ» ترجمه: «خداوندا بر پدر ما آدم، خلق بدیع بی نظیرت که او را به سجود فرشتگانت کرامت بخشیدی، درود فرست.».[۱۰۱]

در عرفان و اخلاق

برخی از عرفا، ابلیس را به جهت عدم سجده بر غیر خداوند ستوده‌اند و اقدام او را عدم سجده بر غیر خداوند تلقی کرده‌اند؛ این در حالی است که به عقیده دیگران، این سجده، به صورت سجده پرستش نبوده و به عنوان تعظیم تلقی می‌شد و خداوند دستور به سجده عبادت به غیر خود را نمی‌دهد.[۱۰۲] با این وجود صوفیانی چون منصور حلاج، حسن بصری، ذوالنون مصری، بایزید بسطامی، ابوبکر واسطی، سهل تستری، ابوالقاسم گرکانی و ابوالحسن خرقانی از ستایشگران ابلیس در خصوص رفتارش هستند.[۱۰۳]

از گناهانی که برای ابلیس به هنگام ترک دستور الهی در خصوص سجده برشمرده شده، استکبار ورزیدن است که در آیه ۳۴ سوره بقره به آن اشاره شده‌است. این استکبار بعدها سبب شد تا وی از توبه نیز بازماند و نتواند همچون آدم که پس از معصیت، توبه کرد، به جبران گذشته بپردازد.[۱۰۴] علی بن ابی‌طالب در بخشی از خطبه قاصعه می‌گوید: «پس چه کسی بعد از ابلیس با به جا آوردن مانند معصیت او از عذاب خدا سالم ماند؟ حاشا! نخواهد شد که خداوند سبحان انسان را به بهشت داخل نماید با کاری که به سبب آن فرشته‌ای را از آن بیرون کرد.».[۱۰۵][۱۰۶] در بخش دیگری از همین خطبه، علی می‌گوید، تکبر او سبب شد تا اجر عبادات چندین ساله‌اش از بین برود.[یادداشت ۳][۱۰۷][۱۰۸] سبحانی بر این باور است که اگر انانیت و خودخواهی پرورش یافته در درون ابلیس نمی‌بود، او هرگز برتری آتش بر گِل را دلیلی برای سرپیچی از حکم الهی قرار نمی‌داد.[۱۰۹]

پانویس

یادداشت

  1. آیت الله جوادی آملی بر این باور است که اگر امر الهی در خصوص سجده، امری تشریعی باشد، این موضوع با ملکف نبودن فرشتگان در تعارض است؛ بنابراین نمی‌توان این امر را تشریعی دانست. همچنین این امر اگر تکوینی باشد، امری محقق الوقوع خواهد بود عقاب و ثواب در آن معنایی ندارد؛ به این صورت که خداوند امر می‌کند و متعلق امر، انجام می‌شود و راهی برای تخطی از امر وجود ندارد. و از آنجا که قِسم سومی برای امر الهی نمی‌توان در نظر گرفت، به ناچار باید امر الهی را تمثیل دانست. (رک: جوادی آملی، تفسیر تسنیم، ۱۳۸۸ش، ج۳، ص۲۸۶–۲۸۸.)
  2. عن جعفر بن صادق علیه السلام: «فلمّا أمر اللّه الملائکة بالسجود لآدم أخرج ما کان فی قلب إبلیس من الحسد». (رک: قدردان قراملکی، «ابلیس» در دانشنامه کلام اسلامی، ۱۳۸۷ش، ج۱، ص۲۱.)
  3. «فَاعْتَبِرُوا ما کانَ مِنْ فِعْلِ اللّهِ بِإبْلیسَ إذْ أحْبَطَ عَمَلَهُ الطَّوِیلَ وَجَهْدَهُ الْجَهِیدَ وَکَانَ قَدْ عَبَد اللّهَ سِتَّةَ آلافِ سَنَة لایُدْری أَمِنْ سِنِی الدُّنیا أَمْ مِنْ سِنِی الآخِرَةِ عَنْ کِبْرِ ساعَة واحِدَة.» (رک: سبحانی تبریزی، منشور جاوید، ۱۳۹۰ش، ج۱۱، ص۶۸.)

ارجاعات

  1. مقیمی، «آدم» در دانشنامه کلام اسلامی، ۱۳۸۷ش، ج۱، ص۴–۱۰
  2. مقیمی، «آدم» در دانشنامه کلام اسلامی، ۱۳۸۷ش، ج۱، ص۴–۱۰
  3. مقیمی، «آدم» در دانشنامه کلام اسلامی، ۱۳۸۷ش، ج۱، ص۴–۱۰
  4. مقیمی، «آدم» در دانشنامه کلام اسلامی، ۱۳۸۷ش، ج۱، ص۴–۱۰
  5. مقیمی، «آدم» در دانشنامه کلام اسلامی، ۱۳۸۷ش، ج۱، ص۴–۱۰
  6. مجتبایی و دیگران، «ابلیس»، دایرةالمعارف بزرگ اسلامی، ۱۳۶۷ش، ج۳، ص۲۵۵.
  7. مجتبایی و دیگران، «ابلیس»، دایرةالمعارف بزرگ اسلامی، ۱۳۶۷ش، ج۳، ص۲۵۵.
  8. مجتبایی و دیگران، «ابلیس»، دایرةالمعارف بزرگ اسلامی، ۱۳۶۷ش، ج۳، ص۲۵۵.
  9. سبحانی تبریزی، منشور جاوید، ۱۳۹۰ش، ج۱۱، ص۶۳–۶۴.
  10. مهدوی نور، «بررسی تاریخی سجده ملائکه بر حضرت آدم»، مطالعات تاریخی قرآن و حدیث، ۱۳۹۷ش، ص۷۲.
  11. مقیمی، «آدم» در دانشنامه کلام اسلامی، ۱۳۸۷ش، ج۱، ص۴–۱۰
  12. طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۹۰ش، ج۱، ص۱۶۰.
  13. مهدوی نور، «بررسی تاریخی سجده ملائکه بر حضرت آدم»، مطالعات تاریخی قرآن و حدیث، ۱۳۹۷ش، ص۷۲.
  14. مهدوی نور، «بررسی تاریخی سجده ملائکه بر حضرت آدم»، مطالعات تاریخی قرآن و حدیث، ۱۳۹۷ش، ص۷۲.
  15. مهدوی نور، «بررسی تاریخی سجده ملائکه بر حضرت آدم»، مطالعات تاریخی قرآن و حدیث، ۱۳۹۷ش، ص۶۹.
  16. سوره بقره، آیه ۳۴.
  17. سوره اسراء، آیه ۶۱.
  18. سوره طه، آیه ۱۱۶.
  19. سوره کهف، آیه ۵۰.
  20. سوره اعراف، آیه ۱۱.
  21. سوره ص، آیه ۷۳–۷۴.
  22. مهدوی نور، «بررسی تاریخی سجده ملائکه بر حضرت آدم»، مطالعات تاریخی قرآن و حدیث، ۱۳۹۷ش، ص۶۹.
  23. سبحانی تبریزی، منشور جاوید، ۱۳۹۰ش، ج۱۱، ص۵۸.
  24. مهدوی نور، «بررسی تاریخی سجده ملائکه بر حضرت آدم»، مطالعات تاریخی قرآن و حدیث، ۱۳۹۷ش، ص۷۲.
  25. طباطبایی، ترجمه المیزان، ۱۳۶۳ش، ج۱، ص۱۸۹.
  26. مهدوی نور، «بررسی تاریخی سجده ملائکه بر حضرت آدم»، مطالعات تاریخی قرآن و حدیث، ۱۳۹۷ش، ص۷۲.
  27. سبحانی تبریزی، منشور جاوید، ۱۳۹۰ش، ج۱۱، ص۵۹.
  28. خویی، علوم و مسائل کلی قرآن، ۱۳۸۲، ص۶۲۰.
  29. بازیار و دیگران، «بررسی سیر تطوّر آراء مفسران در آیات سجده بر حضرت آدم»، پژوهش و مطالعات اسلامی، ۱۴۰۰ش، ص۴۲.
  30. بازیار و دیگران، «بررسی سیر تطوّر آراء مفسران در آیات سجده بر حضرت آدم»، پژوهش و مطالعات اسلامی، ۱۴۰۰ش، ص۴۲.
  31. جوادی آملی، تفسیر تسنیم، ۱۳۸۸ش، ج۳، ص۲۸۶.
  32. بازیار و دیگران، «بررسی سیر تطوّر آراء مفسران در آیات سجده بر حضرت آدم»، پژوهش و مطالعات اسلامی، ۱۴۰۰ش، ص۴۲.
  33. جوادی آملی، تفسیر تسنیم، ۱۳۸۸ش، ج۳، ص۲۸۶–۲۸۷.
  34. بازیار و دیگران، «بررسی سیر تطوّر آراء مفسران در آیات سجده بر حضرت آدم»، پژوهش و مطالعات اسلامی، ۱۴۰۰ش، ص۴۲.
  35. سبحانی تبریزی، منشور جاوید، ۱۳۹۰ش، ج۱۱، ص۵۹–۶۰.
  36. طباطبایی، ترجمه المیزان، ۱۳۶۳ش، ج۱، ص۱۸۸.
  37. سبحانی تبریزی، منشور جاوید، ۱۳۹۰ش، ج۱۱، ص۶۰.
  38. مهدوی نور، «بررسی تاریخی سجده ملائکه بر حضرت آدم»، مطالعات تاریخی قرآن و حدیث، ۱۳۹۷ش، ص۸۲.
  39. مقیمی، «آدم» در دانشنامه کلام اسلامی، ۱۳۸۷ش، ج۱، ص۴–۱۰
  40. طباطبایی، ترجمه المیزان، ۱۳۶۳ش، ج۱۲، ص۲۳۲.
  41. مهدوی نور، «بررسی تاریخی سجده ملائکه بر حضرت آدم»، مطالعات تاریخی قرآن و حدیث، ۱۳۹۷ش، ص۸۲.
  42. مقیمی، «آدم» در دانشنامه کلام اسلامی، ۱۳۸۷ش، ج۱، ص۴–۱۰
  43. مهدوی نور، «بررسی تاریخی سجده ملائکه بر حضرت آدم»، مطالعات تاریخی قرآن و حدیث، ۱۳۹۷ش، ص۸۲.
  44. مهدوی نور، «بررسی تاریخی سجده ملائکه بر حضرت آدم»، مطالعات تاریخی قرآن و حدیث، ۱۳۹۷ش، ص۸۲.
  45. بازیار و دیگران، «بررسی سیر تطوّر آراء مفسران در آیات سجده بر حضرت آدم»، پژوهش و مطالعات اسلامی، ۱۴۰۰ش، ص۳۸–۳۹.
  46. بازیار و دیگران، «بررسی سیر تطوّر آراء مفسران در آیات سجده بر حضرت آدم»، پژوهش و مطالعات اسلامی، ۱۴۰۰ش، ص۳۸–۳۹.
  47. بازیار و دیگران، «بررسی سیر تطوّر آراء مفسران در آیات سجده بر حضرت آدم»، پژوهش و مطالعات اسلامی، ۱۴۰۰ش، ص۳۸–۳۹.
  48. طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۹۰ش، ج۱، ص۱۲۷.
  49. بازیار و دیگران، «بررسی سیر تطوّر آراء مفسران در آیات سجده بر حضرت آدم»، پژوهش و مطالعات اسلامی، ۱۴۰۰ش، ص۳۸–۳۹.
  50. بازیار و دیگران، «بررسی سیر تطوّر آراء مفسران در آیات سجده بر حضرت آدم»، پژوهش و مطالعات اسلامی، ۱۴۰۰ش، ص۳۸–۳۹.
  51. خویی، علوم و مسائل کلی قرآن، ۱۳۸۲، ص۶۲۰.
  52. مهدوی نور، «بررسی تاریخی سجده ملائکه بر حضرت آدم»، مطالعات تاریخی قرآن و حدیث، ۱۳۹۷ش، ص۶۹.
  53. مهدوی نور، «بررسی تاریخی سجده ملائکه بر حضرت آدم»، مطالعات تاریخی قرآن و حدیث، ۱۳۹۷ش، ص۷۳–۷۴.
  54. مهدوی نور، «بررسی تاریخی سجده ملائکه بر حضرت آدم»، مطالعات تاریخی قرآن و حدیث، ۱۳۹۷ش، ص۷۳–۷۴.
  55. سوره کهف، آیه ۵۰.
  56. مجتبایی و دیگران، «ابلیس»، دایرةالمعارف بزرگ اسلامی، ۱۳۶۷ش، ج۳، ص۲۵۵.
  57. مجتبایی و دیگران، «ابلیس»، دایرةالمعارف بزرگ اسلامی، ۱۳۶۷ش، ج۳، ص۲۵۵.
  58. طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۹۰ش، ج۱، ص۱۲۶.
  59. مهدوی نور، «بررسی تاریخی سجده ملائکه بر حضرت آدم»، مطالعات تاریخی قرآن و حدیث، ۱۳۹۷ش، ص۷۵–۷۶.
  60. مهدوی نور، «بررسی تاریخی سجده ملائکه بر حضرت آدم»، مطالعات تاریخی قرآن و حدیث، ۱۳۹۷ش، ص۷۵–۷۶.
  61. قمی، تفسیر قمی، ۱۳۸۸، ج۱، ص۱۲۷–۱۲۸.
  62. مهدوی نور، «بررسی تاریخی سجده ملائکه بر حضرت آدم»، مطالعات تاریخی قرآن و حدیث، ۱۳۹۷ش، ص۷۵–۷۶.
  63. مهدوی نور، «بررسی تاریخی سجده ملائکه بر حضرت آدم»، مطالعات تاریخی قرآن و حدیث، ۱۳۹۷ش، ص۷۷.
  64. طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۹۰ش، ج۱، ص۱۲۶.
  65. مهدوی نور، «بررسی تاریخی سجده ملائکه بر حضرت آدم»، مطالعات تاریخی قرآن و حدیث، ۱۳۹۷ش، ص۷۳.
  66. مهدوی نور، «بررسی تاریخی سجده ملائکه بر حضرت آدم»، مطالعات تاریخی قرآن و حدیث، ۱۳۹۷ش، ص۷۸–۷۹.
  67. جوادی آملی، تفسیر تسنیم، ۱۳۸۸ش، ج۳، ص۲۷۳.
  68. مهدوی نور، «بررسی تاریخی سجده ملائکه بر حضرت آدم»، مطالعات تاریخی قرآن و حدیث، ۱۳۹۷ش، ص۷۸–۷۹.
  69. طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۹۰ش، ج۱، ص۱۲۶
  70. مهدوی نور، «بررسی تاریخی سجده ملائکه بر حضرت آدم»، مطالعات تاریخی قرآن و حدیث، ۱۳۹۷ش، ص۷۸–۷۹.
  71. مهدوی نور، «بررسی تاریخی سجده ملائکه بر حضرت آدم»، مطالعات تاریخی قرآن و حدیث، ۱۳۹۷ش، ص۷۸–۷۹.
  72. شجاعی، «انسان» در دانشنامه کلام اسلامی، ۱۳۸۷ش، ج۱، ص۹۰.
  73. مهدوی نور، «بررسی تاریخی سجده ملائکه بر حضرت آدم»، مطالعات تاریخی قرآن و حدیث، ۱۳۹۷ش، ص۸۰–۸۱.
  74. شجاعی، «انسان» در دانشنامه کلام اسلامی، ۱۳۸۷ش، ج۱، ص۹۰.
  75. شجاعی، «انسان» در دانشنامه کلام اسلامی، ۱۳۸۷ش، ج۱، ص۹۰.
  76. مهدوی نور، «بررسی تاریخی سجده ملائکه بر حضرت آدم»، مطالعات تاریخی قرآن و حدیث، ۱۳۹۷ش، ص۸۰–۸۱.
  77. صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ۱۳۸۸ش، ج۱، ص۲۹.
  78. مجتبایی و دیگران، «ابلیس»، دایرةالمعارف بزرگ اسلامی، ۱۳۶۷ش، ج۳، ص۲۵۵.
  79. مجتبایی و دیگران، «ابلیس»، دایرةالمعارف بزرگ اسلامی، ۱۳۶۷ش، ج۳، ص۲۵۵.
  80. شجاعی، «انسان» در دانشنامه کلام اسلامی، ۱۳۸۷ش، ج۱، ص۹۰.
  81. مجتبایی و دیگران، «ابلیس»، دایرةالمعارف بزرگ اسلامی، ۱۳۶۷ش، ج۳، ص۲۵۵.
  82. مقیمی، «آدم» در دانشنامه کلام اسلامی، ۱۳۸۷ش، ج۱، ص۴–۱۰
  83. مجتبایی و دیگران، «ابلیس»، دایرةالمعارف بزرگ اسلامی، ۱۳۶۷ش، ج۳، ص۲۵۵.
  84. صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ۱۳۸۸ش، ج۱، ص۲۹.
  85. ۸۵٫۰ ۸۵٫۱ بازیار و دیگران، «بررسی سیر تطوّر آراء مفسران در آیات سجده بر حضرت آدم»، پژوهش و مطالعات اسلامی، ۱۴۰۰ش، ص۳۹.
  86. مجتبایی و دیگران، «ابلیس»، دایرةالمعارف بزرگ اسلامی، ۱۳۶۷ش، ج۳، ص۲۵۵.
  87. بازیار و دیگران، «بررسی سیر تطوّر آراء مفسران در آیات سجده بر حضرت آدم»، پژوهش و مطالعات اسلامی، ۱۴۰۰ش، ص۳۷–۳۸.
  88. طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۹۰ش، ج۱، ص۱۲۶
  89. بازیار و دیگران، «بررسی سیر تطوّر آراء مفسران در آیات سجده بر حضرت آدم»، پژوهش و مطالعات اسلامی، ۱۴۰۰ش، ص۳۷–۳۸.
  90. ابن‌عطیه، المحرر الوجیز، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۱۲۴.
  91. بازیار و دیگران، «بررسی سیر تطوّر آراء مفسران در آیات سجده بر حضرت آدم»، پژوهش و مطالعات اسلامی، ۱۴۰۰ش، ص۴۰.
  92. طباطبایی، ترجمه المیزان، ۱۳۶۳ش، ج۱، ص۱۹۰.
  93. موسوی، نهج‌البلاغه، بی‌تا، ۲۸۶–۲۸۸.
  94. قدردان قراملکی، «ابلیس» در دانشنامه کلام اسلامی، ۱۳۸۷ش، ج۱، ص۲۱.
  95. موسوی، نهج‌البلاغه، بی‌تا، ۲۸۶–۲۸۸.
  96. قدردان قراملکی، «ابلیس» در دانشنامه کلام اسلامی، ۱۳۸۷ش، ج۱، ص۲۱.
  97. سبحانی تبریزی، منشور جاوید، ۱۳۹۰ش، ج۱۱، ص۶۹.
  98. طباطبایی، ترجمه المیزان، ۱۳۶۳ش، ج۱، ص۱۹۱.
  99. محمدی ری‌شهری، گفتگو تمدن‌ها، ۱۳۸۳ش، ج۱، ص۲۴۵
  100. طباطبایی، ترجمه المیزان، ۱۳۶۳ش، ج۱، ص۱۹۰.
  101. الهامی‌نیا، اصول اخلاقی، ۱۳۸۸ش، ص۴۵.
  102. مجتبایی و دیگران، «ابلیس»، دایرةالمعارف بزرگ اسلامی، ۱۳۶۷ش، ج۳، ص۲۵۵.
  103. مجتبایی و دیگران، «ابلیس»، دایرةالمعارف بزرگ اسلامی، ۱۳۶۷ش، ج۳، ص۲۵۵.
  104. مجتبایی و دیگران، «ابلیس»، دایرةالمعارف بزرگ اسلامی، ۱۳۶۷ش، ج۳، ص۲۵۵.
  105. موسوی، نهج‌البلاغه، بی‌تا، ۲۸۶–۲۸۸.
  106. قدردان قراملکی، «ابلیس» در دانشنامه کلام اسلامی، ۱۳۸۷ش، ج۱، ص۲۱.
  107. سبحانی تبریزی، منشور جاوید، ۱۳۹۰ش، ج۱۱، ص۶۸.
  108. موسوی، نهج‌البلاغه، بی‌تا، ۲۸۶–۲۸۸.
  109. سبحانی تبریزی، منشور جاوید، ۱۳۹۰ش، ج۱۱، ص۷۰.

منابع

  • ابن‌عطیه، عبدالحق، (۱۴۱۳ق). المحرر الوجیز فی تفسیر الکتاب العزیز. به کوشش عبدالسلام عبدالشافی محمد. بیروت: دارالکتب العلمیه.
  • الهامی‌نیا، علی‌اصغر، (۱۳۸۳ش). اصول اخلاقی. قم: سپهر اندیشه. به کوشش: پژوهشکده تحقیقات اسلامی نمایندگان ولی فقیه.
  • بازیار، مریم. دهقان، روح‌الله. کریمی‌نیا، محمدمهدی. انصاری مقدم، مجتبی، «بررسی سیر تطوّر آراء مفسران در آیات سجده بر حضرت آدم (ع)»، در پژوهش و مطالعات اسلامی، دانشگاه آزاد اسلامی، بهمن ۱۴۰۰ش، شماره ۳۱.
  • جوادی آملی، عبدالله، (۱۳۸۸ش). تفسیر تسنیم. به کوشش احمد قدسی. قم: اسراء.
  • خویی، سید ابوالقاسم، (۱۳۸۲ش). بیان در علوم و مسائل کلی قرآن. تهران: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی. شابک ۹۶۴-۴۲۲-۵۷۸-۳.
  • سبحانی تبریزی، جعفر، (۱۳۹۰ش). منشور جاوید. قم: مؤسسه امام صادق (ع). شابک ۹۷۸-۹۶۴-۳۵۷-۱۶۱-۰.
  • شجاعی، احمد، (۱۳۸۷ش). «انسان». دانشنامه کلام اسلامی. قم: مؤسسه امام صادق (ع). شابک ۹۷۸-۹۶۴-۳۵۷-۳۴۷-۸.
  • صدوق، محمد بن بابویه، (۱۳۸۸ش). ترجمه کمال‌الدین و تمام النعمه. ترجمه منصور پهلوان. قم: مسجد مقدس جمکران.
  • طباطبایی، محمدحسین، (۱۳۶۳ش). ترجمه تفسیر المیزان. قم: بنیاد علمی و فرهنگی علامه طباطبایی. شابک ۹۶۴۶۲۸۶۳۵۶.
  • طبرسی، فضل بن حسن، (۱۳۹۰ش). ترجمه مجمع البیان. ترجمه محمد بیستونی، مشهد: به‌نشر. شابک ‫‬‭۹۷۸-۶۰۰-۲۲۸-۰۵۸-۹
  • قدردان قراملکی، محمدحسن (۱۳۸۷ش). «ابلیس». دانشنامه کلام اسلامی. قم: مؤسسه امام صادق (ع). شابک ۹۷۸-۹۶۴-۳۵۷-۳۴۷-۸.
  • قمی، محمدحسن (۱۳۸۸ش). «ابلیس». تفسیر قمی. ترجمه جابر رضوانی، قم: بنی الزهرا. شابک ۹۷۸۶۰۰۵۰۵۲۳۶۷.
  • مجتبایی، فتح‌الله. آذرنوش، آذرتاش. زریاب، عباس. سجادی، جعفر. «ابلیس»، در دایرةالمعارف بزرگ اسلامی، تهران، مرکز دایرةالمعارف بزرگ اسلامی، ۱۳۶۷ش.
  • محمدی ری‌شهری، محمد (۱۳۸۳ش). گفتگوی تمدن‌ها. قم: مؤسسه علمی فرهنگی دارالحدیث.
  • مقدمی، محمود (۱۳۸۷ش). «آدم». دانشنامه کلام اسلامی. قم: مؤسسه امام صادق (ع). شابک ۹۷۸-۹۶۴-۳۵۷-۳۴۷-۸.
  • موسوی، محمد رضی (بی‌تا). نهج البلاغه. به کوشش صبحی صالح، بیروت: دارالکتب البنانی.
  • مهدوی نور، سیدحاتم، «بررسی تاریخی سجده ملائکه بر حضرت آدم علیه السلام و تمرد ابلیس»، در مطالعات تاریخی قرآن و حدیث، تهران، دانشگاه آزاد اسلامی، بهار و تابستان ۱۳۹۷ش.

پیوند به بیرون