ناطق مکرانی

از اسلامیکال
نسخهٔ تاریخ ‏۲۴ اوت ۲۰۲۴، ساعت ۰۱:۵۰ توسط Shahroudi (بحث | مشارکت‌ها) (− رده:عرفان (هات‌کت))
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو

میرزا گل‌محمدخان مکرانی مشهور به ناطق مکرانی (درگذشتهٔ ۱۲۶۴ هـ. ق) ادیب، عارف،[۱] شاعر و متکلم پارسی‌گوی بلوچ سده سیزدهم قمری بود.

ناطق مکرانی
نام اصلی
میرزا گل محمد خان ناطق مکرانی
زاده۱۱۹۲ هـ. ق
پنجگور
محل زندگیپنجگور، اصفهان، حیدر آباد، لاهور، لکهنو
درگذشته۱۲۶۴ هـ. ق[۲]
لقبدِل وَش (خوش‌دل)، ناطق
زمینه کاریشعر فارسی
سبک نوشتاریهندی
کتاب‌هادیوان جوهر معظم، مثنوی ناطق مکرانی
شاگردجواهر سنگه جوهر، علی شاه قلندر لاهوری
تأثیرگذاشته برزیب مگسی، دائم‌الصوم صاحب

جز آنچه در «تذکره شمع انجمن»، تألیف حسن خان قنوجی و چند تذکره و فرهنگ دیگر به اجمال دربارهٔ زندگی ناطق مکرانی یاد شده است اطلاعات دقیق و مفصلی از زندگی او در دست نیست. اما آنگونه که از سال درگذشت وی (۱۲۶۴ هـ. ق) و معاصر بودن و دوستی و مراوده ادبی وی با غالب دهلوی[۳] بر می‌آید مسلماً میرزا ناطق مکرانی در سده نوزده میلادی معادل سده سیزدهم قمری می‌زیسته است.

زندگی

زادروز ناطق مکرانی دقیقاً مشخص نیست. اما بر مبنای نظری او در ۱۱۹۲ هـ. ق به دنیا آمده است.[۴] آنچه مسلم است میرزا گل محمد خان نخستین سال‌های زندگی خود را در شهر پنجگور بلوچستان سپری کرده است. اما در جوانی زادگاه خود را ترک گفته و به قصد تحصیل راهی اصفهان می‌شود.[۵] ناطق پس از حدود چهار سال اقامت در لاهور در حوالی سال ۱۲۵۰ هـ. ق به لکهنو عزیمت کرده و در آنجا نیز به دربار محمد علی شاه و امجد علی شاه از پادشاهان سلسله اود راه یافته و ارج و قربی بلند می‌یابد. وی در همین ایام قصایدی نیز در مدح امرای دولت و درباریان سلسله اود سروده است.[۶]

منبع‌شناسی

زندگی

در صفحهٔ ۷۰۴ تا ۷۱۰ کتاب تذکرهٔ شمع انجمن تألیف حسن خان قنوجی جزئیات مختصری از حیات ناطق مکرانی و ابیاتی از وی به عنوان نمونه ذکر شده است.[۷] در بخش‌هایی از صفحهٔ ۵۵۹ کتاب فرهنگ شاعران زبان فارسی اثر عبدالرفیع حقیقت نیز به اجمال اشاراتی به زندگی ناطق مکرانی شده است و همان‌جا نیز به عنوان نمونه ابیاتی از وی نقل شده است. عبدالرفیع حقیقت در اثر دیگر خود یعنی نگین سخن نیز ابیاتی از میرزا ناطق مکرانی ذکر کرده، اما سخنی از زندگی وی به میان نیامده است.[۸] در شماره ۴۰–۴۱ مجلد یازدهم مجلهٔ هلال و در مقالهٔ «شعرگویی در کلات و کویته» به قلم انعام الحق کوثر اطلاعات به نسبت دقیق تری از زندگی ناطق اشاره شده است که عبدالرسول خیام‌پور نیز در کتاب فرهنگ سخنوران برای اطلاع از زندگی شاعر به آن ارجاع داده است.[۹]

سبک شعری

غزلیات

با اینکه ناطق مکرانی حدوداً یک سده پس از دوران اوج و رواج سبک هندی (قرن یازدهم و دوازدهم قمری)[۱۰] در عرصه ادبیات فارسی ظهور کرده است اما در غزلیات وی می‌توان بسیاری از ویژگی‌های متداول سبک هندی را یافت. در سبک هندی این تنها قافیه‌ها و ردیف‌ها هستند که ابیات مستقل یک غزل را به یک دیگر پیوند می‌دهند[۱۱] و در غزل ناطق نیز کمابیش این قاعده رعایت شده است و تک‌بیت‌هایی، مستقل از نظر معنایی، بوسیلهٔ قافیه و ردیف شعر در هیئت غزلی واحد درآمده‌اند. به‌طور مثال:

به دشتی کوفتد یکرَه نگه آن چشم جادو را/کند موج رم وحشی غزالان جادهٔ او را
زکام از نکهت گل‌های باغ خلد می‌آید/دماغ عندلیبان قفس پروردهٔ او را
خدا را چون کشی نقاش تصویر گلستانی/ز مژگان اسیران قفس کن خامهٔ او را
مدار از تربیت چشم اثر چون قابلیت نیست/کجا باران تواند سبز کردن شاخ آهو را
به خرگوش این سخن شیر به چاه افتاده می‌گوید/که روز حمله عاجز می‌نماید زور بازو را
سپهر دون نواز آن دم که بر کام خسان گردد/درآرد همچو یوسف شاهدی در بر ترازو را
نمی‌دانم شهید تیر مژگان که شد ناطق/کفن از پرده‌های چشم تو کردند آهوان او را
— دیوان جوهر معظم[۱۲]

گرچه ناطق در عمده غزلیات از سبک هندی بهره جسته است اما بنظر می‌رسد وی از افراط در این سبک پرهیز می‌کرده است و در غزل او نیز کمتر نشانی از ترکیب‌های نامتعارف، قیاس‌های زبانی پیچیده و به‌طور کلی زیاده‌روی‌های رایج در میان برخی شاعران سبک هندی می‌توان یافت؛ بنابراین از این جهت غزل ناطق به شاعرانی چون صائب و کلیم کاشانی نزدیکتر است تا شعرای دیگری که راه تکلف را در این سبک پی گرفته‌اند.[۱۳]

قصاید

موضوع بیشتر قصاید ناطق ستایش و منقبت است. برخلاف غزلیات ناطق مکرانی که عمدتاً به پیروی از سبک هندی سروده شده‌اند، در قصیده‌های وی نشانی از آن نیست و در قصایدش همگام با شاعران همعصرش (دوره بازگشت[ی ۱])بوده است و به روشنی ردپای سبک خراسانی را می‌توان یافت.[۱۵] میرزا ناطق مکرانی در قصاید خود نیز همچون غزلیاتش در قید هنجارهای متداول شعر فارسی نبوده است و در دیوان وی قصاید مدحی بسیار کوتاهی می‌توان یافت که به ۱۵ بیت نمی‌رسد.[۱۶][ی ۲] ناطق در آغاز عمدهٔ قصاید مدحی خود تشبیب‌هایی ۸ تا ۱۷ بیتی در وصف طبیعت، نوروز و عشق سروده است اما در آن نیز گاهی برخلاف رسم رایج بین چکامه‌سرایان پارسی قصایدی سروده است که ابتدای آنها هیچ تشبیبی ندارد و یکراست به مدح می‌پردازد.[۱۸][ی ۳]

پانویس

یادداشت‌ها

  1. بازگشتِ ادبی، دوره ای در تاریخ ادبیات ایران از نیمه دوم قرن دوازدهم تا پیدایش ادبیات مشروطه در اوایل قرن چهاردهم است.[۱۴]
  2. تعداد ابیات قصیده در ادبیات فارسی عموماً بیش از ۲۰ بیت و گاه تا ۲۰۰ بیت نیز سروده‌شده است اما حد متوسط بین ۲۰ تا هفتاد، هشتاد بیت است.[۱۷]
  3. از ویژگی‌های عمومی قصاید مدحی آوردن ابیاتی با موضوعی متفاوت از شعر و معمولاً در توصیف طبیعت، معشوق و… در ابتدای چکامه تحت عنوان تشبیب، نشیب یا تغزل است.[۱۹]

ارجاعات

  1. کوثر، شعر فارسی در بلوچستان، ۲۴.
  2. بهادر، تذکرهٔ شمع انجمن، ۷۰۴.
  3. کوثر، شعر فارسی در بلوچستان، ۴۲.
  4. بلوچ, «غالب ءِ همسروئین شائر ناطق».
  5. مکرانی، جوهر معظم.
  6. بهادر، تذکرهٔ شمع انجمن، ۷۰۴.
  7. بهادر، تذکرهٔ شمع انجمن، ۷۰۴–۷۱۰.
  8. حقیقت، فرهنگ شاعران زبان پارسی از آغاز تا امروز، ۵۵۹.
  9. خیام‌پور، فرهنگ سخنوران.
  10. شمیسا، سبک‌شناسی شعر، ۲۸۴.
  11. شمیسا، سبک‌شناسی شعر، ۲۸۹.
  12. مکرانی، جوهر معظم، ۹۱.
  13. خلیلی جهانتیغ و میربلوچ‌زایی، «معرفی جوهر معظم سرود میرزا گل محمدخان ناطق‌مکرانی»، ۱۶۲.
  14. بهار، «بازگشت ادبی»، ۴۴۱–۴۴۸.
  15. خلیلی جهانتیغ و میربلوچ‌زایی، «معرفی جوهر معظم سرود میرزا گل محمدخان ناطق‌مکرانی»، ۱۶۱.
  16. مکرانی، جوهر معظم، ۹۰.
  17. همایی، فنون بلاغت و صناعات ادبی، ۹۳.
  18. خلیلی جهانتیغ و میربلوچ‌زایی، «معرفی جوهر معظم سرود میرزا گل محمدخان ناطق‌مکرانی»، ۱۶۰.
  19. اسکویی، «انقلابی در برابر مدح در شعر سبک آذربایجانی»، ۱۶.

منابع

کتاب‌ها
  • مکرانی، ناطق (۱۹۶۹). جوهر معظم. کویته: آکادمی زبان بلوچی.
  • بهادر، نواب صدیق حسن خان (۱۳۸۶). تذکرهٔ شمع انجمن. به کوشش محمد کاظم کهدویی. یزد: دانشگاه یزد. شابک ۹۶۴-۵۸۰۸-۵۵-۳.
  • کوثر، انعام‌الحق (۱۳۵۳). شعر فارسی در بلوچستان. لاهور: مرکز تحقیقات فارسی ایران و پاکستان.
  • حقیقت، عبدالرفیع (۱۳۸۶). فرهنگ شاعران زبان پارسی از آغاز تا امروز. تهران: کومش. شابک ۹۶۴-۷۰۰۰-۵۸-۸.
  • خیام‌پور، عبدالرسول (۱۳۶۸). فرهنگ سخنوران. تهران: طلایه.
  • شمیسا، سیروس (۱۳۷۸). سبک‌شناسی شعر. تهران: فردوس.
  • همایی، جلال‌الدین (۱۳۶۱). فنون بلاغت و صناعات ادبی. تهران: توس.
مقاله‌ها
  • خلیلی جهانتیغ، مریم؛ میربلوچ‌زایی، اسحاق (بهار ۱۳۹۲). «معرفی جوهر معظم سرود میرزا گل محمدخان ناطق‌مکرانی». فصلنامهٔ مطالعات شبه قاره هند. ۴ (۱۴). دریافت‌شده در ۱۴ ژوئن ۲۰۲۰.
  • خلیلی جهانتیغ, مریم (پاییز ۱۳۸۹). "View of Mir Sobdar Khan Talpur's Mathnawi Judai nama with a new dimension" [نگاهی به مثنوی جدائی نامه میر صوبدار خان تالپر از بعدی تازه]. مطالعات شبه قاره هند (به انگلیسی). ۲ (۴). Retrieved June 9, 2020.
  • بهار، محمدتقی (۱۳۱۱). «بازگشت ادبی». ارمغان. ۱۳ (۷). دریافت‌شده در ۱۵ ژوئن ۲۰۲۰.
  • اسکویی، نرگس (۱۳۹۳). «انقلابی در برابر مدح در شعر سبک آذربایجانی». پژوهشنامه ادب غنایی. ۱۲ (۲۳). دریافت‌شده در ۶ ژوئیهٔ ۲۰۲۰.
وبگاه‌ها