زیدالخلیل
زید بن مُهَلْهِل بن زید، مشهور به زیدالخلیل، از شاعران و جنگجویان دوره جاهلیت بود که در سال نهم ه۔ق، به اسلام گروید۔ او کمی بعد از پذیرش اسلام در همان سال یا سال بعدش بر اثر بیماری درگذشت۔ به وی اشعاری منسوب است ولی دیوان او مفقود میباشد۔
نام و تبار
زید بن مُهَلْهِل بن زید بن مُنْهِب طائی نَبهانی، به اختصار زیدالخلیل شناخته میشود۔ کنیه او را ابومُکْنِف گزارش کردهاند۔ او را به جهت داشتن اسبهای بسیار به زیدالخلیل خواندهاند۔ زیدالخیر دیگر لقب اوست۔[۱]
ابوالفرج اصفهانی گزارش میکند که نسب او به هود پیامبر میرسد۔ وی از بزرگان بنینبهان و از قبیله طی بود که از اعراب قحطانی یمن بهشمار میروند۔ این اعراب، از یمن به سرزمینهای شمالی عربستان مهاجرت کرده بودند۔[۲]
سرگذشت
او را صاحب اسبهای بسیار گزارش کردهاند که نام برخی از اسبانش را در اشعار خود به کار بردهاست۔ او در دوران جاهلیت در جنگهایی با بنیعامر، بنیمره، بنیفزاره، و بنیعبداللّه بن غطفان شرکت کرده بود۔ او در همین جنگها توانست حُطَیئه و کَعْب بن زُهَیر را اسیر کند۔[۳]
زید در سال نهم ه۔ق، همراه گروهی از قبیله طی، به مدینه وارد شده و در نزد محمد، اسلام را پذیرفتند۔ برخی منابع همچون ابناثیر، او را از مولفة قلوبهم دانستهاند که با اعطای طلای ناخالصی که علی بن ابیطالب آن را از یمن به مدینه فرستاده بود، به اسلام متمایل شد۔ صحیح بخاری این موضوع را گزارش کردهاست۔ پس از پذیرش اسلام، پیامبر او را به زیدالخیر وصف کرد۔ زید در ملاقاتش با محمد، از احکام فقهی و اخلاقی همچون شکار با سگ شکاری سوال کرد۔ بنابر روایتی، آیه چهارم از سوره مائده، در بیان احکام سگ شکاری، در پاسخ به سوال او نازل شدهاست۔ در مقابل برخی این آیه را در پاسخ به پرسش عدی بن حاتم دانستهاند۔ پس از پذیرش اسلام از جانب وی، پیامبر اسلام چند قطعه زمین در منطقه فید را به او واگذار کرد۔ ابوالفرج اصفهانی گزارش میکند که او پس از پذیرش اسلام، از پیامبر اسلام درخواست کرد تا ۳۰۰ سوارکار را با او همراه سازد تا بتواند به قصرهای روم حمله کند۔[۴]
درگذشت
منابع از مرگ او در همان سال نهم یا دهم، پس از مراجعت از مدینه خبر دادهاند۔ علت بیماری او را تب شدید عنوان کردهاند۔ روایتهای غیرمشهوری نیز سال درگذشت او را مربوط به اواخر خلافت عمر بن خطاب گزارش کردهاند۔ دو بیت شعر در تایید ابوبکر در جنگ با مرتدان را به او نسبت دادهاند۔ احمد مختار برزه این قول را به جهت تردید ابنحجر عسقلانی در بیان آن و همینطور عدم گزارش حضور او در جنگ با مرتدان، مردود میداند۔[۵]
شخصیت
زید را شخصی بلند قامت، خوشسیما، جنگجو، شجاع و بردبار توصیف کردهاند۔ پیامبر اسلام در خصوص او گفتهاست: «هرگاه مردی از عرب جاهلی را برایم ستودند، پس از دیدارش او را کمتر از فضیلتهای برشمرده دیدم، مگر تو که برتر از گفته دیگرانی»۔ محمد همچنین حلم و بردباری زید را ستودهاست۔ ابوالفرج اصفهانی، وی را از شعرای مُخَضرَم برمیشمرد که کمگو بودهاست۔ اصعمی نیز او را از شعرای فرسان ذکر میکند ولی وی را شاعری بزرگ نمیداند۔ ابن سلام نیز او را در هیچیک از طبقات شاعران دوره جاهلی ذکر نمیکند۔[۶]
فرزندان
برای زیدالخلیل، سه فرزند با نامهای عُروَه، حُرَیْث، و مُهَلهِل گزارش شدهاست۔ همگی فرزندان او را شاعر دانستهاند۔ برخی منابع مهلهل را فرزند او ندانستهاند۔ عروه، از شرکتکنندگان در جنگ قادسیه و صفین بود که همراه علی بن ابیطالب میجنگید۔ منابعی دیگر نامهای مُکنِف و حُرَیث را برای فرزندان او گزارش کردهاند که در جنگهای رده به همراه خالد بن ولید مشارکت داشتند۔ در این میان ابنحزم چهار فرزند با نامهای مکنف، عروه، حریث، و حَنظَله را برای او گزارش کردهاست۔[۷]
اشعار
اشعار زید، به استثنای دو قصیده، با مقدمههای مرسوم دوره جاهلی شروع نمیشود۔ همین موضوع سبب کوتاه بودن اشعار اوست۔ موضوعات شعر او، جنگ، سپاس از احسانگران و مفاخره و یورشها بودهاست۔ عدم گزارش اشعار او توسط ادیباتپژوهان عرب جاهلی، نشانه آن است که اشعار او، به دست این افراد نرسیدهاست۔[۸]
به گزارش ابنندیم، اشعار او را نخستینبار مفَجَّع بصری با عنوان غریب شعر زید الخیل الطائی جمعآوری کردهاست۔ بلاشر مینویسد که دیوان او در قرن چهارم ه۔ق جمعآوری شده که از بین رفته است۔ نوری حمّودی قیسی در کتاب شعراء اسلامیون، اشعاری از زید را چاپ کردهاند۔ دیوان زید با سه عنوان غریب شعر زیدالخیل، شعر زیدالخیل، شعر زیدالخیل الطائی در منابع مختلف ذکر شدهاند اما هیچکدام امروزه وجود ندارند۔ احمد مختار برزه اشعار زید را در کتابی با عنوان شعر زیدالخیل الطائی گرد آورد و همراه مقدمهای در دمشق چاپ کرد. ابوتمّام در کتاب الوحشیات و هو الحماسة الصغری و بُحتُری در کتاب الحماسة ابیاتی از اشعار او را گزارش کردهاند۔ همینطور برخی از نحویان، جغرافیدانان و لغویان همچون زَجّاجی، بغدادی، یاقوت حَمَوی، بکری و ابنشجری، ابیاتی از او را به عنوان شاهد نحوی، جغرافی و لغوی به کار بستهاند۔[۹]
پانویس
ارجاعات
- ↑ ميرلوحى فلاورجانى، «زیدالخلیل»، دانشنامه جهان اسلام.
- ↑ ميرلوحى فلاورجانى، «زیدالخلیل»، دانشنامه جهان اسلام.
- ↑ ميرلوحى فلاورجانى، «زیدالخلیل»، دانشنامه جهان اسلام.
- ↑ ميرلوحى فلاورجانى، «زیدالخلیل»، دانشنامه جهان اسلام.
- ↑ ميرلوحى فلاورجانى، «زیدالخلیل»، دانشنامه جهان اسلام.
- ↑ ميرلوحى فلاورجانى، «زیدالخلیل»، دانشنامه جهان اسلام.
- ↑ ميرلوحى فلاورجانى، «زیدالخلیل»، دانشنامه جهان اسلام.
- ↑ ميرلوحى فلاورجانى، «زیدالخلیل»، دانشنامه جهان اسلام.
- ↑ ميرلوحى فلاورجانى، «زیدالخلیل»، دانشنامه جهان اسلام.
منابع
- ميرلوحى فلاورجانى، ریحانه (۱۳۷۵). «صفیه بنت حیی». دانشنامه جهان اسلام. به کوشش حداد عادل، غلامعلی، پور جوادی، نصر الله، میرسلیم، مصطفی، و طاهری عراقی، احمد. تهران: بنیاد دایرةالمعارف بزرگ اسلامی.