گنبدنما
گنبدنما یا گمبدنما، محلی است زائر برای اولین مرتبه گنبد محل زیارتش را مشاهده میکند و همچنین به انعامی که راننده یا شاگرد او از زائران به محض رسیدن به چنین مکانی گرفته میشود نیز گنبدنما گفته میشود۔
در لغت و اصطلاح
به گزارش دهخدا در فرهنگ لغاتش، گنبدنما یا گمبدنما، محلی است زائر برای اولین مرتبه گنبد محل زیارتش را مشاهده میکند۔ همچنین به انعامی که راننده یا شاگرد او از زائران به محض رسیدن به چنین مکانی گرفته میشود نیز گنبدنما گفته میشود۔[۱]
در فرهنگ
از قدیمالایام مرسوم بودهاست که رانندگان یا قافله سالاران، از زائران برای رسیدن به محلی که گنبد محل زیارت نمایان میشد، انعامی را دریافت میکردند۔
هانری رنه آلمانی در سفرنامهاش از خراسان تا بختیاری، که در دوران قاجار نوشته شدهاست، گزارش میکند که در سفرش به مشهد، وقتی به نزدیکی مشهد رسیدهاست، بر بالای تپه، هنگامی که حرم امام رضا را مشاهده کردهاست، زائران به نشانه احترام سلام میکردند و چند تکه سنگ را روی هم به صورت هرم قرار میدادند۔[۲]
در خاطرات
عبدالله مستوفی (۱۲۵۵ - تهران ۱۳۲۹) از دولتمردان دوره قاجار، در زندگینامه و سفرنامه شخصی خودش، با نام شرح زندگانی من، از سفر خود به مشهد در سال ۱۳۱۶ یاد میکند و در بخشی از این سفرنامه، از سنت انعام برای گنبدنما گزارش میکند۔ به گفته او، وقتی کاروان اعزامی از تهران، به تپههای نزدیک مشهد میرسند، چراغ حرم امام رضا نمایان میشود و مردم با دیدن چراغ، به سلام و صلوات مشغول میشوند و کاروانکشان از زائران، انعام گنبدنما طلب میکنند۔[۳]
عبدالحسین دستغیب به نقل از شاهچراغیان مشهور به حاج مومن، گزارش میکند که در سفری که به مشهد داشتهاست، در کوههای طرق، اتومبیل نگاه داشت و زائران پیاده شدند و رو به گنبد حرم امام رضا، سلام دادند و شاگرد راننده به مطالبه گنبدنما مشغول شد۔[۴]
پانویس
- ↑ دهخدا، لغتنامه دهخدا، ۲: ۲۴۴۹.
- ↑ آلمانی، سفرنامه از خراسان تا بختیاری، ۶۰۸.
- ↑ مستوفی، شرح زندگی من، ۲: ۳۸.
- ↑ دستغیب، داستانهای شگفت، ۵۷.
منابع
- آلمانی، هانری رنه (۱۳۳۵). سفرنامه از خراسان تا بختیاری. تهران: امیرکبیر.
- دستغیب، عبدالحسین (۱۳۸۹). داستانهای شگفت. قم: دفتر انتشارات اسلامی. شابک ۹۷۸۹۶۴۴۷۰۱۷۳۳.
- دهخدا، علیاکبر (۱۳۹۰). لغتنامه دهخدا. تهران: موسسه انتشارات و چاپ.
- مستوفی، عبدالله (۱۳۴۳). شرح زندگی من. تهران: زوار. شابک ۹۶۴-۴۰۱-۰۴۴-۰.