آستان قدس رضوی

از اسلامیکال
نسخهٔ تاریخ ‏۱۰ نوامبر ۲۰۲۳، ساعت ۰۸:۳۳ توسط Aboammar (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی «'''آستان قدس رضوی'''، نهادی است که بر حرم امام رضا، موقوفات و بخش‌های مختلف آن نظارت کرده و اداره تمام زیرمجموعه‌های حرم امام رضا، برعهده آن است. این نهاد از دوره صفویان شکل گرفته و در دوره‌های مختلف، توسعه و تغییر داشته است. هم اکنون آستان قدس...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو

آستان قدس رضوی، نهادی است که بر حرم امام رضا، موقوفات و بخش‌های مختلف آن نظارت کرده و اداره تمام زیرمجموعه‌های حرم امام رضا، برعهده آن است. این نهاد از دوره صفویان شکل گرفته و در دوره‌های مختلف، توسعه و تغییر داشته است. هم اکنون آستان قدس رضوی، یک نهاد غیر دولتی به شمار می‌رود که تولیت آن توسط رهبر جمهوری اسلامی ایران مشخص می‌شود. پیش از این نیز شاهان ایران، تولیت یا نائب التولیه را مشخص می‌کردند.

پیشینه

علی بن موسی بن جعفر ملقب به رضا در ۱۱ذیقعده سال ۱۴۸ه‍.ق در مدینه متولد شد. علی بن موسی الرضا در سن ۳۵ سالگی جانشین موسی بن جعفر شد. وی در مجالس رسمی مناظره با دانشمندان ادیان دیگر شرکت می‌کرد و پیروز میدان می‌شد. حادثهٔ مهم و اختصاصی زندگی علی بن موسی الرضا دعوتی بود که از سوی مأمون برای آمدن به خراسان و مرو شد که علت سیاسی داشت و می‌خواست برای تحکیم مقام خود از وجههٔ علی بن موسی الرضا استفاده کند.[۱] بنابراین بعد از حضور علی بن موسی الرضا در مرو؛ مأمون سعی در قبولاندن خلافت به وی داشت که پس از چند روز مأیوس گشته و ولایتعهدی را به علی بن موسی الرضا پیشنهاد داد و بالاخره توانست این منصب را به وی بسپارد.[۲] بعد از پذیرش ولایتعهدی، مأمون مجالس علمی در اصول اعتقادی ادیان و مذاهب مختلف تشکیل می‌داد و علی بن موسی الرضا را به کرسی مناظره می‌نشاند.[۳] مجالس مناظره و رویداد مهم نماز عید پرده‌ای از حقانیت علی بن موسی الرضا به نمایش درآمد و به همین خاطر زمان آن رسیده بود که ولیعهد را از میان بردارد که البته برنامه‌ریزی قتل دشوارتر شده بود همچنین بعد از انجام قتل هم باید مأمون خود را تبرئه می‌کرد؛ بنابراین بعد از انجام قتل، تظاهر به ناراحتی کرد و دستور داد با عزت علی بن موسی الرضا را جنب قبر پدرش هارون دفن کنند.[۴]

پس از درگذشت علی بن موسی الرضا، پیکرش را در سمت بالاسرِ قبرِ هارون دفن کردند. پیش از دفن علی بن موسی الرّضا در سناباد، بر مزار هارون، بقعه‌ای به دستور مأمون ساخته شده بود و آن منطقه به «قُبّهٔ هارونی» مشهور بود.[۵][۶] پس از دفن علی بن موسی، آبادانی آنجا شتاب گرفت و سامانیان اقدام به ساخت بناهایی در آنجا کردند.[۷] تا آنجا که در دورهٔ غَزنَویان، ساختمان و قُبّهٔ جدیدی بر آن مقبره ساخته شد[۸] و این ساخت و سازها تا دورهٔ صَفَویان ادامه داشت و در حکومت صفویان به اوج خود رسید. توسعهٔ آرامگاه در عصر افشاریان با طلاکاری ایوان صحن ادامه داشت تا آنکه در دورهٔ قاجاریان، ضریح جدیدی برای بقعه ساخته شد. در دوران سلطنت پهلوی، بیشتر تلاش‌ها معطوف به بازسازی، ترمیم و تغییر کاربری‌های بخش‌های مختلف حرم شد. پس از انقلاب ۱۳۵۷ ایران، طرح‌های مختلفی در توسعهٔ حرم اجرا شد و بیشترین حجم توسعه مربوط به این دوران بوده‌است.[۹] در دورهٔ سامانیان، حرم دارای خادم و مباشر بود و خدام آن، درِ مزار امام را شب‌ها بسته و روز می‌گشودند. شاید بتوان حسین‌بن علی بن صاعد بربری را به نوعی نخستین سرپرست مضجع علی‌بن موسی الرضا در حدود قرن سوم هجری دانست. اما سرپرستی و ادارهٔ امور حرم را تا پیش از دورهٔ صفوی، نقبای سادات برعهده داشتند.[۱۰] آنها از میان علویان و نقیبان ناحیه طوس انتخاب می‌شدند و علاوه بر منصب نقابت، منصب کلیدداری حرم را نیز برعهده داشتند. از متون تاریخی چنین برمی‌آید که منصب نقابت، ابتدا در اختیار علویان بوده و سپس از قرن پنجم و ششم به بعد، سادات موسوی نقابت و اداره حرم را به دست گرفته‌اند. بعد از ورود سادات رضوی در قرن نهم، نقابت به‌طور مشترک بین این دو سلسله سادات تقسیم شد و تا زمان صفویه که سادات رضوی از نظر قدرت و ثروت بر سادات موسوی پیشی گرفتند، ادامه داشت. بعد از تأسیس مسجد گوهرشاد توسط گوهرشاد آغا و وقف املاکی بر آن، حرم رضوی به علت برخوردار شدن مسجد از تمکن مالی و تشکیلات اداری زیر مجموعه آن شد. گرچه بخش مهمی از موقوفات آستان قدس مانند فرهادگرد، زرگران و الندشت، قبل از دوران صفویه وقف شد و برای اداره آنها سیستم اجرایی مشخصی وجود داشت، اما سرپرستی حرم به دلیل عدم تمکن مالی و وجود تشکیلات اداری، چندان مورد توجه شاهان و سلاطین نبود و بیشتر جنبه معنوی داشت، در این میان این بزرگان سادات بودند که در هر دوره به علت برخورداری از موقعیت اجتماعی و مذهبی، این مقام را در اختیار می‌گرفتند، اما مقام تولیت آستانه و درمجموع نظم سازمانی آستان قدس رضوی از دوره صفویه بوجود آمده‌است. همزمان با به قدرت رسیدن صفویان و رسمی شدن تشیع، مشهد از اهمیت ویژه‌ای برخوردار شد و خصوصاً با رواج سنت وقف در این دوره، زمین‌های زیادی وقف علی بن موسی الرضا شد که برای اداره این املاک منصبی به نام تولیت به وجود آمد.[۱۱]

تولیت

حرم علی بن موسی الرضا در مشهد، یکی از اماکن مقدس اسلامی است که مورد توجه شیعیان است. این آرامگاه با توجه به موقوفات بسیار آن، در ابتدا از جانب سادات رضوی و موسوی که اصطلاحاً «نقیب» شناخته می‌شدند، اداره می‌شد.[۱۲] در دوران پادشاهی صفویه، دو منصب از جانب شاه به فقها محول می‌شد. یکی از این مناصب، نیابت شاهنشاه در امور روضه منوره بود. این منصب برای انجام امور مربوط به دو آرامگاه علی بن موسی الرضا و شیخ صفی‌الدین به عالمان دینی سپرده می‌شد. این منصب در دوره صفوی با عنوان «متولی سر کار فیض آثار روضه منوره» و در عصر قاجار با عنوان «متولی باشی» یا «نائب‌التولیه» تعبیر می‌شد.[۱۳] از دوره صفویه، این سِمَت به عنوان یکی از اختیارات شاهان درآمد و هر شاه، نائبی را برای آستان قدس معین می‌کرد. این رویه تا دوران حکومت پهلوی‌ها بر ایران، پابرجا ماند. پس از انقلاب سال ۱۳۵۷ ایران، عبدالعظیم ولیان به جهت اقناع افکار عمومی بازداشت شد و سید مهدی سراجی، جای وی را گرفت. در تاریخ ۲۵ بهمن ۱۳۵۷، اولین تولیت آستان قدس رضوی در دوره انقلاب با حکم سید روح‌الله خمینی منصوب شد. بر طبق قانون تشکیلات و اختیارات سازمان اوقاف، حرم امام رضا و چند حرم دیگر در ایران، در صورتی که از جانب ولی فقیه برای آن اماکن، متولی تعیین نگردد، اداره آنها و موقوفات مربوط به آنها بر عهده سازمان اوقاف خواهد بود.[۱۴] شاه اسماعیل اول، سرسلسلهٔ دودمان صفوی پس از تصرف مشهد در سال ۹۱۶ه‍.ق درحالیکه غیاث‌الدین محمدصدر رضوی از دورهٔ تیموریان هنوز متولی حرم بود، ادارهٔ حرم را به یکی از منشیان برجستهٔ خود به نام خواجه‌عتیق‌علی منشی سپرد و آخرین متولی دورهٔ صفویه محمدرضا رضوی بود.[۱۵] اولین نائب‌التولیه دوره افشار، محمدرضا رضوی بود که پیشتر اشاره شد وی به عنوان آخرین متولی دورهٔ صفویه نیز بود و ابوطالب حسینی اصفهانی به عنوان آخرین نائب‌التولیه این دوره در تاریخ ثبت شده‌است. در اوایل دورهٔ قاجار، آقامحمدخان قاجار، فتحعلی‌بیگ کتول را در سال ۱۲۱۰ه‍.ق به سرپرستی آستان قدس منصوب کرد اما پس از کشته شدن وی، به سبب ضعف حکومت مرکزی، نادر میرزا فرزند شاهرخ افشار مشهد را گرفت و ظاهراً حرم متولی نداشت و ادارهٔ آن را بزرگان آستان قدس برعهده داشتند. پس از آنکه در سال ۱۲۱۸ه‍.ق مشهد به دست محمد میرزای قاجار افتاد، در اسناد به تولیت میرزامحمدعلی حسینی اشاره شده‌است و از مرتضی قلی‌خان طباطبایی نایینی به عنوان آخرین شخص در این عنوان در دورهٔ قاجار اشاره شده‌است.[۱۶] در عهد پهلوی فصل جدیدی در تاریخ آستان قدس گشوده شد و به دستور رضاشاه عنوان متولی‌باشی به نیابت تولیت تغییر یافت و محمدولی خان اسدی به عنوان نخستین نائب‌التولیه عصر پهلوی برگزیده شد و محمدصادق امیر عزیزی به عنوان آخرین نائب‌التولیه قبل از انقلاب در تاریخ ثبت شده‌است.[۱۷] پس از پیروزی انقلاب در سال ۱۳۵۷ه‍.ش روح‌الله خمینی نخست سرپرستی آستان را به واعظ طبسی واگذار کرد و پس از دو سال وی را به عنوان تولیت منصوب کرد و در حال حاضر احمد مروی تولیت آستان را برعهده دارد.[۱۸] متولیان قبل از انقلاب وظایفی را برعهده داشتند. متولی واجبی که توسط شاه طهماسب ایجاد شده بود می‌بایست برطبق شرط‌های واقفان رفتار می‌کرد یعنی سرپرستی زمین‌های مطلقه یعنی موقوفات دیگران را برعهده داشت و متولی سنتی اختیار کامل دخالت در امور موقوفه را داشت؛ یعنی نظارت بر زمین‌های خاصه یعنی موقوفات خود شاه بر حرم را برعهده داشت.[۱۹] در دورهٔ قاجار، مجموعه متولی‌باشی-نایب‌التولیه و ناظرکل، تشکیلات داخلی آستانه و امور مربوط به موقوفات را بر عهده داشتند؛ به طوری که تمامی کارها با اطلاع آنها انجام می‌گرفت. برخی از وظایف متولیان در این دوره حضور در مراسم آیینی (اعیاد و سوگواریها)، غبارروبی و تنظیف حرم، برپایی جشن و اطعام در ایام ولادت و تشویق ثروتمندان برای وقف موقوفه به آستانه، تعیین قاریان قرآن برای قرائت در صحن‌های حرم، رتق و فتق امور مربوط به مکتب‌خانه‌ها و مدارس و مواجب معلمین آنها به صورت نقدی و غیرنقدی، گسترش فرهنگ زیارت، نظارت بر آشپزخانه حرم، پرداخت کمکهای خیریه به کارمندان آستان، نظارت بر کمک‌های آستانه به زائرین در ماه‌های خاص، نظارت بر صورت مخارج تهیه لباس و کفش برای اطفال مکتب‌خانه بود.[۲۰] در دورهٔ فعلی تأکید برروی خدمت به زائرین به وبژه ضعفا، خدمت به مجاورین به ویژه مستضعفان، بهره‌گیری از ظرفیت فرهنگی آستان، نگهداری و نگهبانی از مجموعهٔ فضاها و بناهای آستان، حفاظت از موقوفات، سامان بخشیدن به بنگاه‌های اقتصادی و خدماتی آستان می‌باشد.[۲۱]

پانویس

ارجاعات

  1. رکنی یزدی، چرا حضرت امام رضا علیه‌السلام به خراسان آمدند؟، ۹–۱۰.
  2. رکنی یزدی، چرا حضرت امام رضا علیه‌السلام به خراسان آمدند؟، ۲۲–۲۳.
  3. رکنی یزدی، چرا حضرت امام رضا علیه‌السلام به خراسان آمدند؟، ۲۹.
  4. رکنی یزدی، چرا حضرت امام رضا علیه‌السلام به خراسان آمدند؟، ۳۱–۳۴.
  5. سجادی، رضایی و پات، «آستان قدس رضوی»، دائرة المعارف بزرگ اسلامی.
  6. ناجی و باغستانی، «الرضا، امام»، دانشنامهٔ جهان اسلام.
  7. حسینی کازرونی، پژوهشی در اعلام تاریخی و جغرافیایی تاریخ بیهقی.
  8. پطروشفسکی، اسلام در ایران، ۲۱۷.
  9. عالم‌زاده، حرم رضوی به روایت تاریخ، ۳۴–۳۵.
  10. سوهانیان حقیقی و نقدی، آستان قدس رضوی: متولیان و نایب‌التولیه‌ها، ۱۲.
  11. «تولیت آستان قدس رضوی از آغاز تا دوره صفویه»، ایسنا.
  12. محسنی، «تولیت آستان قدس»، شهر قانون.
  13. ولایی، «نواب پیشین»، نامه آستان قدس.
  14. محسنی، «تولیت آستان قدس»، شهر قانون.
  15. سوهانیان حقیقی و نقدی، آستان قدس رضوی: متولیان و نایب‌التولیه‌ها، ۱۹.
  16. سوهانیان حقیقی و نقدی، آستان قدس رضوی: متولیان و نایب‌التولیه‌ها، ۶۷.
  17. سوهانیان حقیقی و نقدی، آستان قدس رضوی: متولیان و نایب‌التولیه‌ها، ۱۴۳–۱۴۴.
  18. سوهانیان حقیقی و نقدی، آستان قدس رضوی: متولیان و نایب‌التولیه‌ها، ۱۹۵.
  19. سوهانیان حقیقی و نقدی، آستان قدس رضوی: متولیان و نایب‌التولیه‌ها، ۲۰–۲۱.
  20. علیزاده بیرجندی و ناصری، «تأثیر کارکردهای متولیان آستان قدس رضوی در فرهنگ تشیع»، پژوهش نامهٔ تاریخ اسلام.
  21. سوهانیان حقیقی و نقدی، آستان قدس رضوی: متولیان و نایب‌التولیه‌ها، ۲۰۴.

منابع

منابع فارسی و عربی

  • بوشاب گوشه، فیض‌الله؛ زاغیان، اسدلله (بهار ۱۳۹۲). «زمینه‌ها، ابعاد و مراحل بحران سالار در خراسان با تأکید بر مفاهیم بحران و مدیریت بحران» (PDF). پژوهش‌های تاریخی. دانشگاه اصفهان: ۱۱۰.
  • پطروشفسکی، ایلیاپاولویچ (۱۳۴۸). اسلام در ایران: از هجرت تا پایان قرن نهم هجری. ترجمهٔ کریم کشاورز. تهران: شرکت کتاب.
  • حسینی کازرونی، سید احمد (۱۳۷۴). پژوهشی در اعلام تاریخی و جغرافیایی تاریخ بیهقی. تهران: آیات.
  • رکنی یزدی، محمدمهدی (۱۳۸۸). چرا حضرت امام رضا علیه‌السلام به خراسان آمدند؟. مشهد: مؤسسه چاپ و انتشارات آستان قدس رضوی.
  • سوهانیان حقیقی، محمد؛ نقدی، رضا (۱۳۹۷). آستان قدس رضوی: متولیان و نایب‌التولیه‌ها. مشهد: بنیاد پژوهشهای اسلامی. شابک ۹۷۸-۶۰۰-۰۶-۰۲۴۴-۴.
  • عالم‌زاده، بزرگ (۱۳۹۴). حرم رضوی به روایت تاریخ. مشهد: به‌نشر. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۰۲-۲۲۷۰-۶.
  • علیزاده بیرجندی، زهرا؛ ناصری، اکرم (تابستان ۱۳۹۱). «تأثیر کارکردهای متولیان آستان قدس رضوی در فرهنگ تشیع (مطالعه موردی: عصر قاجاریه)» (PDF). پژوهشنامه تاریخ اسلام (۶): ۸۴–۸۷.
  • سجادی، صادق؛ رضایی، لیلا؛ پات، فریبا (۱۳۹۸). «آستان قدس رضوی». در کاظم حافظیان رضوی. دائرة المعارف بزرگ اسلامی. تهران: مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی.
  • کاویانیان، حاج احتشام (۱۳۵۵). شمس الشموس. مشهد: آستان قدس رضوی.
  • محسنی، فرید (۱۳۹۲). «تولیت آستان قدس رضوی». شهر قانون (هشتم): ۷۵–۷۷.
  • ناجی، محمدرضا؛ باغستانی، اسماعیل (۱۳۹۴). «الرضا، امام». در حداد عادل، غلامعلی. دانشنامه جهان اسلام. ج. ۲۰. تهران: بنیاد دائرةالمعارف اسلامی.
  • ولایی، مهدی (۱۳۴۲). «یادی از نواب پیشین، تولیت آستان قدس رضوی». نامه آستان قدس (شانزدهم): ۵۹–۶۴.

منابع آنلاین