محمدجواد تندگویان
محمد جواد تندگویان | |
---|---|
دومین وزیر نفت ایران | |
دوره مسئولیت ۳ مهر ۱۳۵۹ – ۹ آبان ۱۳۵۹ | |
رئیسجمهور | ابوالحسن بنیصدر |
نخستوزیر | محمدعلی رجایی |
پس از | علیاکبر معینفر |
پیش از | سید حسن سادات (سرپرست) |
مدیر شرکت ملی مناطق نفتخیز جنوب | |
دوره مسئولیت تیر ۱۳۵۹ – مهر ۱۳۵۹ | |
پس از | سید محسن یحیوی |
پیش از | بهمن سروشی |
اطلاعات شخصی | |
زاده | ۲۴ خرداد ۱۳۲۹ تهران، ایران |
درگذشته | ۱۳۶۸ عراق |
آرامگاه | بهشت زهرا |
ملیت | ایران |
همسر(ان) | بتول برهان اشکوری[۱] |
فرزندان | ۴: محمدمهدی، هاجر، مریم، هدی[۲] |
محل تحصیل | دانشگاه صنعت نفت (کارشناسی مهندسی نفت) مرکز مطالعات مدیریت ایران (کارشناسی ارشد مدیریت صنعتی) |
پیشه | مدیر اجرایی |
هیئت دولت | دولت اول |
خدمات نظامی | |
وفاداری | ایران |
خدمت/شاخه | نیروی زمینی ارتش |
سالهای خدمت | ۱۳۵۲–۱۳۵۱ ۱۳۵۴–۱۳۵۳ |
درجه | سروان[۳] |
یگان | پالایشگاه تهران[۴] |
محمد جواد تندگویان (۲۲ خرداد ۱۳۲۹ – ۱۳۶۸ ه.ش) سیاستمدار و مدیر اجرایی ایرانی بود، که در دولت اول دوره کوتاهی، مسئولیت وزارت نفت را برعهده داشت. تندگویان دانشآموخته کارشناسی مهندسی نفت از دانشکده نفت آبادان و کارشناسی ارشد مدیریت صنعتی از مرکز مطالعات مدیریت ایران بود. از سوابق مدیریتی وی میتوان به مدیرعاملی شرکت پارس توشیبا و سرپرستی مناطق نفتخیز اشاره کرد.
وی در آبان ۱۳۵۹ در ابتدای جنگ ایران و عراق، در مسیر بازدید از پالایشگاه آبادان و در جاده ماهشهر به آبادان به اسارت نیروهای ارتش عراق درآمد و پس از مدتی نامعلوم درگذشت. منابع ایرانی مدعی شکنجه او شدند اما منابع عراقی او را به خودکشی متهم کردند. در نهایت جسد مومیایی او در سال ۱۳۷۰ توسط عراق به ایران تحویل داده شد و در بهشت زهرا دفن گردید.
زندگی
محمدجواد تندگویان در تاریخ ۲۲ خرداد ۱۳۲۹ در محله خانی آباد، تهران زاده شد. پدر او جعفر تندگویان، یک مغازه کفاشی در میدان بهارستان داشت.[۵] نزدیکی مغازه جعفر تندگویان به مجلس شورای ملی باعث شده بود، که او در جریانهای سیاسی حضور داشته باشد. پدر تندگویان از هواداران محمد مصدق بود.[۶]
محمد جواد تندگویان در سال ۱۳۳۶ به مدرسه رفت و تا سال ۱۳۴۱ دوره دبستان را به پایان برد. در سال ۱۳۴۲ با ثبتنام در مدرسه جعفری اسلامی وارد دوره دبیرستان شد.[۷] تندگویان در سال ۱۳۴۶ مدرک دیپلم خود را اخذ کرد.[۸] او پس از تحصیل توانست امتیاز لازم استفاده از سهیمه بورسیه بانک ملی ایران برای اعزام به خارج از کشور را بهدستآورد، اما پس از مصاحبه، از این فهرست کنار گذاشتهشد.[۹]
دوران دانشجویی
محمدجواد تندگویان در نیمسال اول سال تحصیلی ۱۳۴۸–۱۳۴۷ به عنوان دانشجوی دوره کارشناسی رشته مهندسی نفت گرایش پالایش، وارد دانشکده نفت آبادان شد.[۱۰] بهگفته احمد اجللویان، از هم دانشگاهیان وی، تندگویان از دانشجویان ممتاز دانشکده نفت و فردی بذلهگو و خوشمشرب بود، که در فن خطابه مهارت داشت.[۱۱] او پس از مدت کوتاهی به انجمن اسلامی دانشجویان پیوست و از اعضای فعال این انجمن شد.[۱۲]
تندگویان و دوستانش در انجمن اسلامی چهرههایی مانند علی شریعتی، مرتضی مطهری، عباس لطفیان سرگزی، محمدتقی جعفری و محمود فرشچیان را به دانشکده خود دعوت کردند و سخنرانیهایی برای آنها ترتیب دادند.[۱۳][۱۴] تندگویان در کتابخانه دانشکده نیز فعال بود و در تدوین کتاب «چهار زندان انسان» که پیادهشده سخنرانیهای علی شریعتی در دانشکده نفت آبادان، از روی نوار کاست بود، مشارکت داشت.[۱۵] در نامهای که اداره ساواک آبادان در تاریخ ۳۰ فروردین ۱۳۵۰ برای دفتر مرکزی سازمان ساواک در تهران نوشت، آمده است:[۱۶]
به تازگی چند نفر به سرکردگی محمد جواد تندگویان، به دلایلی که اعمالشان بیتأثیر از دانشجویان دانشگاههای دیگر مثل دانشگاه پلیتکنیک تهران نیست، پای سخنرانانی مثل علی شریعتی، سید عبدالکریم هاشمینژاد و فخرالدین حجازی را به دانشگاه آبادان، بازکردهاند و علیه ریاست دانشگاه، شایعهپراکنی میکنند.
فاطمه تندگویان، خواهر محمد جواد تندگویان، شخصیت وی را اینگونه تشریح میکند:
او بهطور کلی با هیچ گروه سیاسی ارتباط خاصی نداشت و شخصیتی چند بُعدی داشت.[۱۷] کتابهای علی شریعتی، مرتضی مطهری، محمدتقی جعفری و محمدحسین طباطبایی را با دقت مطالعه و پیگیری میکرد و در میان سیاستمداران، به مهدی بازرگان و یدالله سحابی علاقهمند بود. از یکسو با جریانهای روشنفکری فعالیت میکرد و برای جریان فکری شریعتی و حسینیه ارشاد در آبادان تبلیغ مینمود و از سوی دیگر، با جریان کارگری، قشر مسجدی و مذهبی سنتی نیز همراه بود.[۱۸]
محمدجواد تندگویان در سال ۱۳۵۱ در رشته مهندسی نفت گرایش پالایش، از دانشکده نفت آبادان فارغالتحصیل شد.[۱۹]
دوران سربازی
تندگویان پس از پایان تحصیلات دانشگاهی، در سال ۱۳۵۱ برای گذراندن دوران خدمت سربازی، در پالایشگاه تهران، با درجه سروانی، مشغول به کار شد.[۲۰] او در شهریور ۱۳۵۲ ازدواج کرد و ۲ ماه بعد از تهران به آبادان منتقل شد و به عنوان سرباز مهندس، در پالایشگاه آبادان به فعالیت ادامه داد. وی بار دیگر فعالیت در انجمن اسلامی دانشکده نفت آبادان را از سر گرفت، اما پس از مدت کوتاهی، تظاهراتی اعتراضی از سوی دانشجویان دانشکده نفت اتفاق افتاده بود، که رئیس وقت دانشکده او را به عنوان عامل اغتشاش، به ساواک معرفی نمود[۲۱] و نهایتاً از پالایشگاه آبادان اخراج شد.[۲۲] در نامهٔ رسمی اداره ساواک آبادان به تهران به تاریخ ۱ آبان آمده بود: «به خدمت سربازی محمد جواد تندگویان با درجه سروانی در شرکت نفت آبادان خاتمه داده شد و او با سمت سرباز صفر، مابقی خدمت را در قسمت پشتیبانی منطقه ۲ شیراز سپری خواهد کرد.»[۲۳]
تندگویان در تاریخ ۱۳ آبان ۱۳۵۲ دستگیر شد.[۲۴] خانواده او تا ۴ ماه پس از دستگیریاش، از وضعیت وی بیاطلاع بودند.[۲۵] تندگویان به کمیته مشترک ضدخرابکاری برده شد و در آنجا تحت شکنجه قرار گرفت.[۲۶] وی حدوداً ۷ ماه در زندان انفرادی بود. دادگاه پس از چندی او را به یک سال حبس (با احتساب مدت بازداشت) محکوم کرد و با به پایان رسیدن مدت محکومیت، در آبان ۱۳۵۳ آزاد شد.[۲۷] او در زندان با حسینعلی منتظری ملاقات کرده بود و همبند بهزاد نبوی بود.[۲۸] تندگویان پس از آزادی از زندان در آبان ۱۳۵۳، به سرباز صفری تنزل درجه یافت و برای ادامه سربازی به شیراز اعزام شد و سربازی خود را در آنجا به پایان رساند.[۲۹]
ازدواج و خانواده
محمد جواد تندگویان در سال ۱۳۵۲ با بتول برهان اشکوری (متولد ۱۳۳۴) ازدواج کرد. در زمان ازدواج، تندگویان در پالایشگاه تهران سرباز بود و همسرش در سال دوم دبیرستان تحصیل میکرد.[۳۰] از او ۴ فرزند به نامهای محمدمهدی تندگویان، هاجر، مریم و هدی باقی مانده است.[۳۱]
اشتغال به کار
او مدتی را در شرکت بوتان گاز خدمت کرد اما در ۶ تیر ۱۳۵۴ با اعمال فشار ساواک و به بهانه نقص مدارک، مجبور به استعفا شد.[۳۲] سپس به رشت رفت و در شرکت پارس توشیبا (پارس خزر) شروع به کار کرد. تندگویان از سال ۱۳۵۴ تا ۱۳۵۶ مدیر تولید شرکت پارس توشیبا بود. وی در سال ۱۳۵۶ در مقطع کارشناسی ارشد مدیریت صنعتی در مرکز مطالعات مدیریت ایران پذیرفته شد و در ۱۳۵۷ با دریافت مدرک خود به شرکت پارس توشیبا بازگشت.[۳۳] پس از وقوع انقلاب ۱۳۵۷، مدیرعامل شرکت پارس توشیبا شد. در ابتدای انقلاب که پاکسازی مدیران در حال اجرا بود، تندگویان به اتهام هواداری از حزب توده تا آستانه برکناری از مدیرعاملی شرکت پارس توشیبا پیش رفت،[۳۴] ولی در نهایت، تا آذر ۱۳۵۸ در این سمت فعالیت کرد.[۳۵]
وی در اواسط سال ۱۳۵۸ توسط علیاکبر معینفر نخستین وزیر نفت، دعوت بهکار در وزارت نفت شد و به عنوان قائممقام رئیس پالایشگاه آبادان منصوب گردید.[۳۶] محمد جواد تندگویان در تیر ۱۳۵۹ از سوی علیاکبر معینفر به مدیریت مناطق نفتخیز منصوب شد و تا مهر ۱۳۵۹ سکان هدایت بزرگترین تولیدکننده نفت و گاز کشور را در دست داشت.[۳۷]
وزارت نفت
زمانی که محمدعلی رجایی؛ نخستوزیر و ابوالحسن بنیصدر؛ رئیسجمهور وقت، قصد داشتند وزیر نفت جدید را انتخاب کنند، تندگویان سرپرست مدیریت مناطق نفتخیز، که مهمترین زیرمجموعه شرکت ملی نفت ایران بهشمار میآمد، بود و به دلیل عملکردش به عنوان یکی از گزینههای وزارت نفت مطرح شد.[۳۸] وی در تاریخ ۳ مهر ۱۳۵۹ توسط محمدعلی رجایی در جلسه علنی به مجلس شورای اسلامی معرفی شد. در جلسهٔ رأی اعتماد، علی آقامحمدی به عنوان مخالف و علی موحدی ساوجی به عنوان موافق سخنرانی کردند. همچنین علیاکبر معینفر و محمدعلی رجایی دربارهٔ سوابق وی، توضیحاتی به نمایندگان دادند. تندگویان از مجموع ۱۷۶ رأی اخذ شده، با ۱۵۵ رأی موافق، ۱۸ رأی ممتنع و ۳ رأی مخالف، از مجلس وقت رأی اعتماد دریافت کرد و رسماً به عنوان وزیر نفت برگزیده شد. چند روز پیش از شروع فعالیت وی به عنوان وزیر نفت، جنگ ایران و عراق آغاز شده بود[۳۹] و نخستین اقدام تندگویان در جایگاه وزیر نفت، سازماندهی کارکنان وزارت نفت و شرکتهای تابعه، برای حفاظت از تأسیسات نفتی مستقر در استان خوزستان بود. او برای این منظور چهار بار به منطقه جنوب ایران سفر داشت که در آخرین سفرش، به اسارت نیروهای عراقی درآمد.[۴۰]
اسارت
محمد جواد تندگویان در تاریخ ۹ آبان ۱۳۵۹ درحالیکه حدوداً یک ماه از دوره وزارتش میگذشت، برای بازدید از پالایشگاه آبادان، عازم جنوب بود، که در جادهٔ ماهشهر به آبادان — که صبح همان روز در اختیار نیروهای ارتش عراق درآمده بود — به همراه دو معاون و دو محافظش، به اسارت نیروهای ارتش عراق درآمد و به زندانهای اسیران ایرانی منتقل شد.[۴۱] در خصوص کیفیت اسارت او گفته شده که پس از آنکه نیروهای عراقی، خودروی حامل وزیر را محاصره کردند، او را به همراه همراهانش به سلولی در خاک عراق منتقل کردند. نیروهای ایرانی همراه او، بعدها تأیید کردند که وی شکنجه شدید میشد به طوری که طحالش در اثر شکنجه پاره گردید.[۴۲] محسن یحیوی، مدیر وقت مناطق نفت خیز ایران، که تندگویان را در این سفر همراهی میکرد، چنین گزارش میکند که:[۴۳]
صبح روز نهم آبان از اهواز خارج شدیم. مطابق مرسوم چون میزبان بودیم و منطقه هم خطرناک بود، پیشاپیش کاروان حرکت میکردیم. پشت سر، دکتر منافی وزیر بهداشت، تنی چند از معاونین ایشان، برخی نمایندگان مجلس و چند خودرو حامل آذوقه و وسایل مورد نیاز نیروهای مستقر در آبادان، حرکت میکرد … احتیاط کردیم و برنامه و مسیر حرکت را تغییر دادیم و به جای اینکه از طریق ماهشهر و توسط هاورکرافت از راه دریا به آبادان برویم، از جاده اهواز آبادان به راه افتادیم. به هر روی حدود ساعت ۱۱ به نزدیکی بهمن شیر، همان جایی که بعد از جنگ، پل ذوالفقاری یا پل چهارم را احداث کردند، رسیدیم. در اینجا، بازهم با تعدادی نیروی نظامی مواجه شدیم که به تانک مجهز بودند … ما را به نقطهای از نخلستان بردند که در آنجا با کندن زمین پناهگاهی برای تانکها تعبیه کرده بودند، هنوز تا پل بهمن شیر فاصله داشتیم. آنجا به یک جمعیت حدوداً پنجاه نفره از مردم عادی ملحق شدیم که ظاهراً حین خروج از شهر اسیر شده بودند. … ناگهان صدای رگبار گلوله و جیغ و داد مردم بلند شد. شهید تندگویان با ما مشورت کرد و گفت قصد دارد خود را معرفی کند و جلوی قتلعام مردم را بگیرد! و بیمحابا فریاد زد: من وزیر نفت هستم! بلافاصله صدای شلیک گلوله قطع شد و از این نقطه ایشان را سوار جیپی کرده و بردند.
تلویزیون عراق پس از به اسارت درآمدن تندگویان، در برنامههای خود اعلام میکرد: اکنون ایرانیها نه وزیر نفت دارند و نه نفت.[۴۴] دولت ایران به سرعت از طریق مجامع بینالمللی همچون صلیب سرخ برای آزادی تندگویان اقدام کرد اما عراق، تندگویان را اسیر جنگی معرفی کرد. در ۲۴ آذر ۱۳۵۹ و در جریان اجلاس وزیران اوپک در اندونزی، تلاشهای ایران برای تغییر دستور جلسه در خصوص اسارت وزیر نفت این کشور بی تأثیر بود تنها یک بیانیه در این خصوص صادر شد.[۴۵] به گفته پسر تندگویان، مدتی پس از اسارت وی، محمدعلی رجایی، نخستوزیر وقت ایران، به خانه آنان رفته و خبر داده است که ارتش عراق در قبال آزاد شدن ۸ خلبان عراقی اسیر در ایران، حاضر به آزادی تندگویان شدهاند اما این امر با مخالفت خانواده تندگویان، منتفی شد.[۴۶] دولت ایران تا یک سال به امید بازگشت تندگویان، از معرفی وزیر نفت جدید به مجلس، خودداری کرد. در آن دوران کالردون برتی وزیر نفت ونزوئلا برای رفتن به عراق و دیدار همتای ایرانی خود در زندان، اعلام آمادگی کرد، که دولت عراق نپذیرفت.[۴۷] با پایان دوران دولت محمدعلی رجایی، وزیر جدید نفت منصوب شد.[۴۸]
در مجموع دوران اسارت تندگویان، تنها دو نامه از وی به خانوادهاش ارسال شد. آخرین این نامهها در ۲۴ فروردین ۱۳۶۱ ارسال شده بود. ۱۱ سال بعد از اسارت او، با آزادی برخی از اسیران ایرانی در سال ۱۳۵۹، خبرهایی از زنده بودن او منتشر شد.[۴۹]
درگذشت
هرچند خبرهایی از زنده بودن او منتشر میشد اما منابع عراقی خبر دادند که تندگویان در سال ۱۳۶۱ در سلولش، خودکشی کرده است.[۵۰] اکبر هاشمی رفسنجانی در کتاب خاطرات سال ۱۳۶۹ خود مینویسد: «آقای بشارتی تلفنی گفت عراقیها توسط صلیب سرخ اطلاع دادهاند که آقای تندگویان در سال ۱۳۶۸ فوت کرده است.»[۵۱] در ۱۴ آذر ۱۳۷۰ هیئت حقیقتیاب ایرانی برای بررسیهای بیشتر این ادعا، به عراق سفر کردند و نیروهای عراقی، مدارکی شامل عکس، گواهی فوت و گزارش پزشکی قانونی را ارائه دادند که حاکی از درگذشت تندگویان بود. دولت عراق از تحویل دادن جسد تندگویان امتناع میکرد اما سرآخر با تلاشهای دولت ایران، جسد مومیایی شده تندگویان در سال ۱۳۷۰ به ایران منتقل شد و در تاریخ ۲۹ آذر ۱۳۷۰ در قطعه ۷۲ بهشت زهرا به خاک سپرده شد. هیئت حقیقتیاب پس از کالبدشکافی جسد اعلام کرد که سال درگذشت او در فاصله زمانی ۱۳۶۷ تا ۱۳۶۸ است. بر روی سنگ قبر او، تاریخ درگذشت نوشته نشده است.[۵۲] دربارهٔ کیفیت کشته شدن او نیز، با توجه به ترک استخوان سر و خرد شدن استخوانهای حنجره، احتمال داده شده بود که وی با دستان بسته، خفه شده باشد.[۵۳] به گواه پزشکی قانونی ایران، مومیایی کردن سه باره جسد تندگویان در عراق، احتمالاً بابت مخدوش کردن زمان درگذشت او بوده است.[۵۴] چندین سال پس از انتقال بقایای جسد تندگویان به ایران، دختر صدام حسین در پیامی مدعی شد که پدرش دستور داده بود تا با تندگویان رفتار مناسبی داشته باشند.[۵۵]
کتابشناسی
دربارهٔ محمدجواد تندگویان کتابهای زیادی به چاپ رسیده است. مهمترین این کتابها به شرح زیر هستند:[۵۶]
- زندگینامه وزراء. نخستوزیری، دفتر روابط عمومی، تحقیقات و انتشارات. ۱۳۶۰.
- یحیوی، سید محسن (۱۳۶۷). آزادگان در بند.
- بخشیپور، احمد (۱۳۶۹). زخمیاد اسارت. دفتر ادبیات و هنر مقاومت سازمان تبلیغات اسلامی.
- رجایی، غلامعلی (۱۳۷۳). صنوبرهای سرخ. ج. ۱. دفتر ادبیات و هنر مقاومت سازمان تبلیغات اسلامی. شابک ۹۶۴-۴۷۱-۵۱۷-۹.
- جباری، جلیل (۱۳۷۳). شهید غریب: روایتی از اسارت شهید تندگویان. ارتش جمهوری اسلامی ایران، سازمان عقیدتی سیاسی، معاونت تبلیغات و روابط عمومی.
- دهقان، احمد (۱۳۷۳). مأموریت تمام. تهران: دفتر ادبیات و هنر مقاومت سازمان تبلیغات اسلامی. شابک ۹۶۴-۹۰۱۳۳-۵-۰.
- زندهٔ عشق: زندگینامه شهید محمدجواد تندگویان. وزارت نفت، اداره کل روابط عمومی. ۱۳۷۸.
- عربلو، احمد (۱۳۷۹). تندیس مقاومت: داستان زندگی شهید محمدجواد تندگویان. تهران: خانه قلم. شابک ۹۶۴-۹۲۸۶۱-۰-۱.
- یحیوی، سید محسن (۱۳۷۹). ده سال تنهایی: خاطرات برادر آزاده مهندس سید محسن یحیوی. تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامی. شابک ۹۶۴-۵۵۳۹-۳۸-۲.
- بیات، میترا (۱۳۷۹). من یک خاطره ازلی هستم. تهران: وداد. شابک ۹۶۴-۷۴۴۸-۰۱-۵.
- کامور بخشایش، جواد (۱۳۸۰). یاس در قفس: داستان زندگی و شهادت غریبانه محمدجواد تندگویان. تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی. شابک ۹۶۴-۷۳۵۷-۲۵-۷.
- جوانبخت، محمود (۱۳۸۱). حکایت آن مرد غریب. تهران: نشر شاهد. شابک ۹۶۴-۶۴۸۹-۸۶-۹.
- دولت عشق، ویژهنامه بزرگداشت وزیران و پانزده هزار شهید دولت. ستاد بزرگداشت وزیران و پانزده هزار شهید دولت. ۱۳۸۱.
- نفت و ایثار: زندگینامه و یادواره شهیدان و مفقودین شرکت ملی نفت ایران. مؤسسه فرهنگی و هنری شقایق روستا. ۱۳۸۱.
- دلتنگی آسمان: سوگسرودهایی در اندوه شهادت مهندس محمد جوادتندگویان. به کوشش سیدضیاءالدین شفیعی. تهران: هزاره ققنوس. ۱۳۸۴. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۸۷۹۲-۰۲-۷.
- عربلو، احمد (۱۳۸۵). پرندهای که با قفس پرواز کرد: زندگینامه داستانی شهید محمدجواد تندگویان. تهران: نشر شاهد. شابک ۹۶۴-۳۹۴-۲۱۵-۵.
پانویس
ارجاعات
- ↑ جودوی، «ناگفتههایی از شهید تندگویان به روایت همسرش»، خبرگزاری فارس.
- ↑ جودوی، «ناگفتههایی از شهید تندگویان به روایت همسرش»، خبرگزاری فارس.
- ↑ جعفریان، «زندهباد زاپاتا؛ زندهباد تندگویان»، ماهنامه امتداد.
- ↑ جعفریان، «زندهباد زاپاتا؛ زندهباد تندگویان»، ماهنامه امتداد.
- ↑ یکتا، «تندگویان، محمدجواد»، دانشنامه جهان اسلام.
- ↑ شاملو، «عراقیها دنبال معاوضه تندگویان بودند: گفتگو با خواهر تندگویان»، روزنامه شرق.
- ↑ یکتا، «تندگویان، محمدجواد»، دانشنامه جهان اسلام.
- ↑ یکتا، «تندگویان، محمدجواد»، دانشنامه جهان اسلام.
- ↑ «عشقستان: ویژهیاد شهید محمدجواد تندگویان وزیر نفت»، روزنامه قدس.
- ↑ یکتا، «تندگویان، محمدجواد»، دانشنامه جهان اسلام.
- ↑ «عشقستان: ویژهیاد شهید محمدجواد تندگویان وزیر نفت»، روزنامه قدس.
- ↑ یکتا، «تندگویان، محمدجواد»، دانشنامه جهان اسلام.
- ↑ یکتا، «تندگویان، محمدجواد»، دانشنامه جهان اسلام.
- ↑ شاملو، «عراقیها دنبال معاوضه تندگویان بودند: گفتگو با خواهر تندگویان»، روزنامه شرق.
- ↑ شاملو، «عراقیها دنبال معاوضه تندگویان بودند: گفتگو با خواهر تندگویان»، روزنامه شرق.
- ↑ جعفریان، «زندهباد زاپاتا؛ زندهباد تندگویان»، ماهنامه امتداد.
- ↑ شاملو، «عراقیها دنبال معاوضه تندگویان بودند: گفتگو با خواهر تندگویان»، روزنامه شرق.
- ↑ شاملو، «عراقیها دنبال معاوضه تندگویان بودند: گفتگو با خواهر تندگویان»، روزنامه شرق.
- ↑ یکتا، «تندگویان، محمدجواد»، دانشنامه جهان اسلام.
- ↑ «عشقستان: ویژهیاد شهید محمدجواد تندگویان وزیر نفت»، روزنامه قدس.
- ↑ جودوی، «ناگفتههایی از شهید تندگویان به روایت همسرش»، خبرگزاری فارس.
- ↑ یکتا، «تندگویان، محمدجواد»، دانشنامه جهان اسلام.
- ↑ جعفریان، «زندهباد زاپاتا؛ زندهباد تندگویان»، ماهنامه امتداد.
- ↑ یکتا، «تندگویان، محمدجواد»، دانشنامه جهان اسلام.
- ↑ جودوی، «ناگفتههایی از شهید تندگویان به روایت همسرش»، خبرگزاری فارس.
- ↑ «عشقستان: ویژهیاد شهید محمدجواد تندگویان وزیر نفت»، روزنامه قدس.
- ↑ یکتا، «تندگویان، محمدجواد»، دانشنامه جهان اسلام.
- ↑ شاملو، «عراقیها دنبال معاوضه تندگویان بودند: گفتگو با خواهر تندگویان»، روزنامه شرق.
- ↑ یکتا، «تندگویان، محمدجواد»، دانشنامه جهان اسلام.
- ↑ جودوی، «ناگفتههایی از شهید تندگویان به روایت همسرش»، خبرگزاری فارس.
- ↑ جودوی، «ناگفتههایی از شهید تندگویان به روایت همسرش»، خبرگزاری فارس.
- ↑ یکتا، «تندگویان، محمدجواد»، دانشنامه جهان اسلام.
- ↑ یکتا، «تندگویان، محمدجواد»، دانشنامه جهان اسلام.
- ↑ «عشقستان: ویژهیاد شهید محمدجواد تندگویان وزیر نفت»، روزنامه قدس.
- ↑ یکتا، «تندگویان، محمدجواد»، دانشنامه جهان اسلام.
- ↑ «عشقستان: ویژهیاد شهید محمدجواد تندگویان وزیر نفت»، روزنامه قدس.
- ↑ یکتا، «تندگویان، محمدجواد»، دانشنامه جهان اسلام.
- ↑ یکتا، «تندگویان، محمدجواد»، دانشنامه جهان اسلام.
- ↑ «مشروح مذاکرات مجلس شورای اسلامی، دورهٔ اول، جلسهٔ ۵۲».
- ↑ یکتا، «تندگویان، محمدجواد»، دانشنامه جهان اسلام.
- ↑ یکتا، «تندگویان، محمدجواد»، دانشنامه جهان اسلام.
- ↑ «وزیر نفت منم! کسی را شکنجه نکنید»، روزنامه همشهری.
- ↑ «روایتی از چگونگی اسارت شهید محمدجواد تندگویان»، ایبنا.
- ↑ حسینیپور، ۳۴۳.
- ↑ یکتا، «تندگویان، محمدجواد»، دانشنامه جهان اسلام.
- ↑ «وزیر نفت منم! کسی را شکنجه نکنید»، روزنامه همشهری.
- ↑ حسینیپور، ۳۴۳.
- ↑ یکتا، «تندگویان، محمدجواد»، دانشنامه جهان اسلام.
- ↑ یکتا، «تندگویان، محمدجواد»، دانشنامه جهان اسلام.
- ↑ یکتا، «تندگویان، محمدجواد»، دانشنامه جهان اسلام.
- ↑ هاشمی رفسنجانی، ۲۸۳ (دوشنبه ۱۹ شهریور).
- ↑ یکتا، «تندگویان، محمدجواد»، دانشنامه جهان اسلام.
- ↑ «وزیر نفت منم! کسی را شکنجه نکنید»، روزنامه همشهری.
- ↑ «چرا بعثیها پیکر شهید تندگویان را مومیایی کردند؟»، ایرنا.
- ↑ «وزیر نفت منم! کسی را شکنجه نکنید»، روزنامه همشهری.
- ↑ خبرگزاری کتاب ایران.
منابع
- یکتا، حسین (۱۳۷۵). «تندگویان محمدجواد». دانشنامه جهان اسلام. به کوشش حداد عادل، غلامعلی، پور جوادی، نصرالله، میرسلیم، مصطفی، و طاهری عراقی، احمد. تهران: بنیاد دایرةالمعارف بزرگ اسلامی.
- مهرابی، مژگان (۲۲ آبان ۱۴۰۱). «وزیر نفت منم! کسی را شکنجه نکنید». newspaper.hamshahrionline.ir.
- خبرگزاری ایرنا (۲۳ آبان ۱۴۰۲). «چرا بعثیها پیکر شهید تندگویان را مومیایی کردند؟». irna.ir.
- خبرگزاری ایبنا (۱۵ آبان ۱۴۰۱). «روایتی از چگونگی اسارت شهید محمدجواد تندگویان». ibna.ir.
- یکتا، حسین. «محمدجواد تندگویان». [[دانشنامه جهان اسلام]]. ج. ۸. بنیاد دائرةالمعارف اسلامی. ص. ۳۹۳۱. دریافتشده در ۲۵ اسفند ۱۳۹۲. تداخل پیوند خارجی و ویکیپیوند (کمک)
- «عشقستان: ویژهیاد شهید محمدجواد تندگویان وزیر نفت» (PDF). روزنامه قدس. سال بیست و هفتم (۷۴۴۳): ۸. ۲۸ آذر ۱۳۹۲. بایگانیشده از اصلی (PDF) در ۱۸ مارس ۲۰۱۴.
- شاملو، علی؛ تندگویان (مصاحبهشونده)، فاطمه (۲۸ آذر ۱۳۹۲). «عراقیها دنبال معاوضه تندگویان بودند: گفتگو با خواهر شهید تندگویان در سالگرد رجعت پیکرش» (PDF). روزنامه شرق (۱۹۱۰): ۶.
- هاشمی رفسنجانی، اکبر (۱۳۹۲). هاشمی، عماد، ویراستار. اعتدال و پیروزی: کارنامه و خاطرات هاشمی رفسنجانی سال ۱۳۶۹. تهران: معارف انقلاب. شابک ۹۷۸۹۶۴۷۱۹۳۳۳۷.
- حسینیپور، سید ناصر (۱۳۹۲). «فصل سوم». پایی که جا ماند. تهران: انتشارات سوره مهر. شابک ۹۷۸۳۶۱۱۷۵۲۲۴۷.
- جودوی، حسین؛ برهان اشکوری (مصاحبهشونده)، بتول (۳۰ آذر ۱۳۸۷). «به بهانه سالگرد رجعت پیکر پاک شهید تندگویان به کشور: ناگفتههایی از شهید تندگویان به روایت همسرش». خبرگزاری فارس. دریافتشده در ۲۹ اسفند ۱۳۹۲.
- جعفریان، گلستان (شهریور ۱۳۸۷). «زندهباد زاپاتا؛ زندهباد تندگویان». ماهنامه امتداد (۳۲): ۱۹–۱۸.
- ادارهٔ کل تندنویسی مجلس شورای اسلامی, ویراستار (۳ مهر ۱۳۵۹). «مشروح مذاکرات مجلس شورای اسلامی، دورهٔ اول، جلسهٔ ۵۲: صورت مشروح مذاکرات جلسه علنی روز پنجشنبه سوم مهرماه ۱۳۵۹ هجری شمسی». روزنامهٔ رسمی (۱۱۳۹۵): ۳۰–۱۷.
قابل دسترسی آنلاین در کتابخانه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی: http://archive.ical.ir/files/debate/ip/01/01-052.pdf
از|فصل=
صرفنظر شد (کمک) - «کتابشناسی شهید محمدجواد تندگویان». خبرگزاری کتاب ایران. ۶ شهریور ۱۳۸۷. دریافتشده در ۹ فروردین ۱۳۹۳.
- اسیران جنگی اهل ایران
- اسیران جنگی جنگ ایران و عراق
- انقلابیون اهل ایران
- اهالی تهران
- درگذشتگان ۱۹۹۱ (میلادی)
- زادگان ۱۳۲۹
- زادگان ۱۹۳۸ (میلادی)
- زادگان ۱۹۵۰ (میلادی)
- زندانیان کمیته مشترک ضدخرابکاری
- سیاستمداران سده ۲۰ (میلادی) اهل ایران
- فعالان دانشجویی اهل ایران
- فعالان سیاسی اهل ایران
- قربانیان شکنجه اهل ایران
- مدفونان در بهشت زهرا
- وزیران