ابن ربن طبری
علی بن ربن طبری | |
---|---|
علي بن ربَّن الطبري | |
نام بومی | علي بن ربَّن الطبري |
متولد | مورد اختلاف، مرو یا طبرستان |
وفات | مورد اختلاف، احتمالاً اواخر نیمهٔ اول قرن سوم هجری. ر.ک. به: #زندگانی |
محل زندگی | طبرستان، ری، سامرا |
کارهای برجسته | فردوس الحکمة، الدین و الدولة، کشف مسری بودن سل ریوی |
والدین | سهل بن بشر (پدر) |
دوره | عصر طلایی اسلام |
زبان | عربی، سریانی |
علایق اصلی | طب |
تأثیرگرفته از | |
تأثیرگذار بر
|
ابوالحسن علی بن سهل رَبَّن الطبری یا به اختصار، اِبْنِ رَبَّن دانشمند و طبیب مسلمان در قرن سوم ه. ق، کاشف مسری بودن سل ریوی و به روایتی استاد زکریای رازی بودهاست. برخی وی را بههمراه زکریای رازی، ابن سینا و مجوسی یکی از ارکان اربعهٔ طب اسلامی دانستهاند؛ گرچه برخی نیز با این نظر مخالفند.
بهطور کلی از زندگی ابن ربن اطلاعات زیادی موجود نیست و اکثر اطلاعات موجود نیز خودنوشتههای او هستند. بنظر میرسد در کودکی شاهد شورش طبرستان بوده و وفاتش هم در حوالی نیمه قرن سوم رخ دادهاست. خاندان او در علم شهرت داشتند و شخص ابن ربن نیز ابتدا در طبرستان بعنوان دبیر نزد مازیار بن قارن کار میکرد و پس از اعدام مازیار توسط خلیفه، به بغداد رفت و از نزدیکان خلفا شد. او ابتدا مسیحی بود و بدست معتصم مسلمان شد؛ بعداً حتی کتابی نیز در باب برتریهای اسلام نسبت به سایر ادیان نوشت. ابن ربن در علوم اسلامی، کلام و داروشناسی نیز مهارت داشت و کشف مسری بودن سل را هم به او نسبت میدهند. از کتبی که به ابن ربن نسبت داده شده، تعداد کمی باقی ماندهاند که مهمترین آنها فردوس الحکمة است.
نام و تبار
توماس در دانشنامه اسلام و گاتهیل در دانشنامه یهودی عنوان «ابوالحسن علی بن سهل رَبَّن الطبری» را برای او ثبت کردهاند.[۱][۲]
سهل، پدرِ علی، از بزرگان و دبیران مرو بود[۳] او همچنین یک ریاضیدان و منجم سرشناس بود.[۴] بهطور کلی، خاندان آنها در خراسان و عراق به علم و فضل معروف بودند. سهل طب را بعنوان حرفهٔ خانوادگی تعلیم دیده بود و از آن برای «خدمت به خلق» استفاده میکرد؛ به همین دلیل به «رَبَّن» ملقب شد.[۵] «رَبَّن» یک کلمهٔ سریانی[۶] به معنای «سرور و معلم ما» است.[۷]
زندگانی
در مورد تاریخ تولد و درگذشت ابن ربن اختلاف نظر وجود دارد. برخی مورخان تولد ابن ربن را در اواخر حکومت منصور، خلیفه عباسی، (حک. ۱۵۸–۱۳۶) یا اوایل خلافت مهدی عباسی (حک. ۱۶۹–۱۵۸) دانستهاند و با توجه به نوشتهٔ خود ابن ربن در فردوس الحکمة، که میگوید به همراه پدرش شاهد «حریق عظیم در طبرستان» بودهاست، این حریق را با تهاجم المهدی به طبرستان در سال ۱۶۷، همزمان تصور کردهاند و اینطور نتیجهگیری کردهاند که اگر ابن ربن در زمان آن واقعه حداقل ۱۰ ساله بوده باشد، پس در حدود سال ۱۵۷ متولد شدهاست. برخی از منابع متأخر نیز بدون ذکر منبع، تاریخ تولد او را ۱۹۲ ه.ق در شهر مرو نوشتهاند.[۸] اما برخی دیگر محل تولد او را طبرستان ذکر کردهاند.[۹][۱۰] ابن ربن که در خانوادهای مسیحی متولد شدهبود[۱۱] جوانی خود را در طبرستان گذراند؛[۱۲] وی در طبرستان، از دبیران مازیار بن قارن بود[۱۳] و در این کار بسیار مهارت داشت، چنانکه به قول ابن اسفندیار: «باعث حیرت بُلَغای عراقین و حجاز میشد».[۱۴] ابن ربن همچنین در یکی از مذاکرات، نمایندهٔ قارنوندیان بود.[۱۵] مدتی نیز در ری زندگی کرد.[۱۶]ابن ربن در طول شورش مازیار به او وفادار ماند؛[۱۷] لکن پس از شکست مازیار، در سال ۲۲۴ هجری ابن ربن به سامرا رفت و در آنجا مورد احترام معتصم بود. سپس متوکل او را به ندیمی برگزید، و در عصر معتصم ابن ربن به دارالخلافه هم راه یافت.[۱۸] او پس از معتصم، به واثق[۱۹] و متوکل نیز خدمت کرد[۲۰] و از نزدیکان خلفا بهشمار میرفت.[۲۱] تا حدی که واثق با ابن ربن همسفره میشد.[۲۲]
برخی از مورخان، سالهای ۲۴۷ و ۲۶۰ ه.ق را بعنوان تاریخ فوت ابن ربن معرفی کردهاند. گرچه در مورد تاریخ درگذشت او نیز اجماع وجود ندارد، ولی بهدلیل معاصر بودن وی با متوکل، بهصورت تقریبی میتوان گفت تا نیمه قرن سوم زنده بودهاست.[۲۳]
مذهب
در اکثر منابع از ابن ربن بعنوان پزشکی سابقاً یهودی نام برده شدهاست. اما خود ابن ربن در فردوس الحکمة دین سابق خویش را مسیحیت معرفی میکند؛ وی پیرامون اسلام آوردنش اینطور توضیح میدهد که با «غور و تعمق در اندیشههای اسلامی و معانی قرآنی» اسلام آوردهاست؛ انزابینژاد بر این باور است که چون «ربن» و «راب» از القاب یهودیان هستند، همین موضوع تاریخنگاران را به اشتباه انداخته و باعث شده آنها ابن ربن را یهودی گزارش کنند. همچنین برخی مورخان ادعا کردهاند ابن ربن به دست معتصم مسلمان شده؛ لکن خود ابن ربن مینویسد که «به راهنمایی متوکل» اسلام آوردهاست بنابراین آن ادعا غلط است.[۲۴] یونس کرامتی در دانشنامهٔ ایرانزمین تاریخ مسلمان شدن ابن ربن را سال ۲۴۰ ه.ق ثبت کردهاست.[۲۵]
عملکرد
ابن ربن به خاطر نوشتههایش در زمینهٔ طب و نگاشتن دو اثر که در آنها از ضعف دین سابقش و حقانیت دین جدیدش صحبت کرده، مشهور است.[۲۶] او طبابت را از پدرش یادگرفت و سپس با مطالعهٔ آثار یونانیان و دیگر دانشمندان، علمش را در این باره تکمیل نمود. از فعالیتهای دیگر او مسری اعلام کردن سل ریوی بود؛ علاوه بر اینها، او را متکلم[۲۷] و داروشناس نیز گزارش کردهاند و گویا با علوم دینی هم آشنایی داشتهاست.[۲۸] ۱۲ اثر به ابن ربن نسبت داده شدهاست[۲۹] که فقط تعداد کمی امروزه در دسترس هستند.[۳۰]
آثار
- «فردوس الحکمة»: مهمترین اثر ابن ربن[۳۱] و دائرةالمعارفی با موضوع طب است که از اولین کتابهای پزشکی و یکی از قدیمیترین و معتبرترین آثار در طب اسلامی است.[۳۲] ابن ربن این کتاب را در سومین سال خلافت متوکل نوشت.[۳۳] ابن ربن در این کتاب غیر از طب دربارهٔ بعضی علوم دیگر و مطالب متفرقه نظیر حکمت طبیعی، تجربیات شخصی،[۳۴] فلسفه، جانورشناسی، رویانشناسی، روانشناسی، هواشناسی و ستارهشناسی مطالبی نوشتهاست.[۳۵]
- «الدین و الدولة»: الدین و الدولة فی إثبات نبوة النبي محمد، کتابی است که در آن ابن ربن دلایل خود مبنی بر حقانیت اسلام و برتریهای اسلام نسبتبه سایر ادیان را تشریح کرده و همچنین دربارهٔ ادیان هندی، فرقههای اسلامی، مسیحیت و غیره توضیحاتی دادهاست.[۳۶]
- «الرد علی الاصناف النصاریٰ» (یا «رضالة النصاریٰ»): یک اثر مذهبی دیگر است.[۳۷]
شاگردان
اگرچه برخی زکریای رازی را از شاگردان ابن ربن میدانند، ولی به اعتقاد انزابینژاد با توجه به تاریخ فوت ابن ربن و تاریخ ورود زکریای رازی به بغداد، این ادعا قابل پذیرش نیست؛ زیرا در زمان ورود رازی به بغداد ابن ربن احتمالاً در قید حیات نبودهاست.[۳۸] اما ریچارد گاتهیل، معتقد است که زکریای رازی نه در بغداد، که در ری نزد ابن ربن شاگردی میکردهاست.[۳۹]
تأثیر و تأثر
اگر کسی به دست و پایش زگیل باشد و به ستارهای که در حال افول است نگاه کند و در همان دم دست خود را بسوی آن ببرد، زگیل بهبود مییابد.
طبری، فردوسالحکمة
ص ۵۲۵–۵۲۶.[۴۰]
به گفته فرخندهزاده، ابن ربن طبیبی تعلیمدیده بود و نظریاتش بر مبنای نظریات اطبای یونانی، جندیشاپوری و هندی بود.[۴۱] به باور انزابینژاد در دائرةالمعارف بزرگ اسلامی میشود ابن ربن را در کنار رازی، مجوسی و ابن سینا در زمرهٔ چهار طبیب بزرگ مسلمان قرار داد؛[۴۲] حسین اسلامی ساروی، مورخ، نیز مینویسد که فردوس الحکمة یک «رکن» از «ارکان اربعهٔ طب اسلامی» است.[۴۳] ولی در مقابل کرامتی در دانشنامهٔ ایرانزمین به نقل از ادوارد براون[الف] و ماکس مایرهوف[ب] مینویسد که آثار ابن ربن ارزش زیادی ندارد و قابلمقایسه با رازی، مجوسی یا ابن سینا نیست.[۴۴] ابن ربن در تألیف این کتاب از نظرات جندیشاپور[۴۵] بقراط، جالینوس، ارسطو، ابن ماسویه، حنین بن اسحاق و رسالات هندی و دیگر آثار استفاده کردهاست.[۴۶] ابن ربن بهطور کلی از پزشکان و فلاسفه یونانی مانند ارسطو، اسکندر افرودیسی، بقراط و جالینوس بسیار نقل قول میکرد.[۴۷]
در آثار ابن ربن دعا، سحر و جادو، ستارهشناسی و اعتقاد به پدیدههای مختلف نیز پیدا میشود.[۴۸] او تحت تأثیر باورها و روشهای درمانی عامیانه نیز قرار داشت. وی علاوه بر مطالب علمی، به تأثیر اجرام آسمانی و ستارگان، کانیها و گیاهان و جانداران در ایجاد یا درمان امراض اشاره کردهاست؛ حتی بعضاً روشهای جادویی (نظیر طلسمات و تعاویذ) را هم در کنار روشهای علمی برای درمان بیماریها تجویز کردهاست.[۴۹] ابن ربن همچنین راجعبه کاربرد گیاهان و اجزای بدن حیوانات در طب نیز نوشتهاست؛ حتی بعضاً توضیحاتی در مورد کاربرد اینها ارائه داده که به علم طب مربوط نیست.[۵۰]
بهطور کلی، او آموزههای پزشکی را با باورهای کهن تلفیق کرد و طرز تفکر وی به آثار پزشکی قرون بعدی هم انتقال یافت.[۵۱] وی یکی از اولین اطبایی بود که با مطرح کردن باورهای کهن و روشهای درمانی جادویی، باعث ورود این تفکرات به طب اسلامی شدند.[۵۲]
منبعشناسی
مهمترین اطلاعاتی که دربارهٔ زندگی ابن ربن در دست است، مطالبی است که خود او در دو کتاب فردوس الحکمة و الدین و الدولة دربارهٔ خودش نوشتهاست. منابع دیگری که دربارهٔ وی اطلاعاتی آوردهاند، دربارهٔ تاریخ و محلِ تولد و فوت و نام دقیق او و پدرش و مذهب او اطلاعات خاصی ارائه ندادهاند.[۵۳]
- تاریخ طبرستان:[۵۴] کتابی تاریخی اثر ابن اسفندیار است که در حدود ۶۱۳ هجری قمری تألیف شده و موضوع آن در مورد تاریخ طبرستان است. این کتاب دارای مطالبی است که در کتب دیگر پیدا نمیشود.[۵۵] ابن اسفندیار دبیر حکومت آل باوند بود. او در سال ۶۰۶ هجری قمری به بغداد و سپس به ری سفر کرد. وی در کتابخانهای در ری به جزوهای راجع به حکام قدیم طبرستان نوشتهٔ «ابوالحسن علی بن محمد یزدادی» به زبان عربی دست یافت و آن را به زبان فارسی ترجمه کرد. ابن اسفندیار تا قبل از حمله مغول به خوارزم به مدت ۵ سال نیز در شهر اقامت داشت و در طی این مدت با استفاده از منابع غنی کتابخانههای این شهر، نوشتن کتاب تاریخ طبرستان را به اتمام رساند.[۵۶]
- الفهرست:[۵۷] کتابی است اثر ابن ندیم که تاریخ ادبیات، فرهنگ و مذاهب را از ازمنه پیش از اسلام تا عصر نویسنده (قرن چهارم هجری) دربردارد. این کتاب از خصوصیات کتابشناسی نیز برخوردار و مشتمل بر ده مقاله است.[۵۸]
یادداشتها
پانویس
- ↑ Thomas, Encyclopaedia of Islam.
- ↑ Gottheil, JewishEncyclopedia.
- ↑ انزابینژاد، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی.
- ↑ Gottheil, JewishEncyclopedia.
- ↑ انزابینژاد، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی.
- ↑ Thomas, Encyclopaedia of Islam.
- ↑ انزابینژاد، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی.
- ↑ انزابینژاد، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی.
- ↑ Gottheil, JewishEncyclopedia.
- ↑ فرخندهزاده، ۵۵.
- ↑ کرامتی، دانشنامه ایرانزمین.
- ↑ انزابینژاد، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی.
- ↑ Gottheil, JewishEncyclopedia.
- ↑ انزابینژاد، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی.
- ↑ Thomas, Encyclopaedia of Islam.
- ↑ Gottheil, jewishEncyclopedia.
- ↑ Thomas, Encyclopaedia of Islam.
- ↑ انزابینژاد، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی.
- ↑ کرامتی، دانشنامه ایرانزمین.
- ↑ Gottheil, JewishEncyclopedia.
- ↑ کرامتی، دانشنامه ایرانزمین.
- ↑ Thomas, Encyclopaedia of Islam.
- ↑ انزابینژاد، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی.
- ↑ انزابینژاد، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی.
- ↑ کرامتی، دانشنامه ایرانزمین.
- ↑ Thomas, Encyclopaedia of Islam.
- ↑ کرامتی، دانشنامه ایرانزمین.
- ↑ انزابینژاد، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی.
- ↑ Thomas, Encyclopaedia of Islam.
- ↑ انزابینژاد، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی.
- ↑ کرامتی، دانشنامه ایرانزمین.
- ↑ انزابینژاد، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی.
- ↑ اسلامی، ۱۱۴.
- ↑ فرخندهزاده، ۵۲.
- ↑ انزابینژاد، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی.
- ↑ انزابینژاد، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی.
- ↑ Thomas، Encyclopaedia of Islam.
- ↑ انزابینژاد، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی.
- ↑ Gottheil, JewishEncyclopedia.
- ↑ فرخندهزاده، ۵۶.
- ↑ فرخندهزاده، ۵۴.
- ↑ انزابینژاد، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی.
- ↑ اسلامی، ۱۱۴.
- ↑ کرامتی، دانشنامه ایرانزمین.
- ↑ فرخندهزاده، ۵۲.
- ↑ انزابینژاد، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی.
- ↑ کرامتی، دانشنامه ایرانزمین.
- ↑ فرخندهزاده، ۵۴.
- ↑ فرخندهزاده، ۵۱ و ۶۱.
- ↑ فرخندهزاده، ۵۶–۵۷.
- ↑ فرخندهزاده، ۵۵.
- ↑ فرخندهزاده، ۵۴.
- ↑ انزابینژاد، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی.
- ↑ انزابینژاد، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی.
- ↑ شریفی، ۳۸۴.
- ↑ پرگاری، ۳۷.
- ↑ کرامتی، دانشنامه ایرانزمین.
- ↑ انصاری، «ابن ندیم»، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی.
منابع
- اسلامی، حسین (۱۳۷۲). تاریخ دو هزار ساله ساری. قائمشهر: دانشگاه آزاد اسلامی مازندران.
- انزابینژاد، رضا. «ابن ربن». دائرةالمعارف بزرگ اسلامی. ج. ۳. مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی.
- انصاری، حسن. «ابن ندیم». دائرةالمعارف بزرگ اسلامی. ج. ۵. مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی.
- پرگاری، صالح (۱۳۸۰). «تاریخ طبرستان و نامهای از عهد ساسانیان» (۴۶ و ۴۷). کتاب ماه تاریخ و جغرافیا. بایگانیشده از اصلی در ۸ نوامبر ۲۰۱۴.
- شریفی، محمد (۱۳۸۷). محمدرضا جعفری، ویراستار. فرهنگ ادبیات فارسی. تهران: فرهنگ نشر نو و انتشارات معین. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۷۴۴۳-۴۱-۸.
- فرخندهزاده، محبوبه (۱۳۹۶). «روشهای تمثیلی و اندیشههای کهانت در فردوس الحکمه ابن ربن طبری» – به واسطهٔ پرتال جامع علوم انسانی.
- کرامتی، یونس. «طبری، علی بن سهل». دانشنامه ایرانزمین.
- Gottheil, Richard. "Ali IBN SAHL IBN RABBAN ALTABARI (ABU AL-ḤASAN)". JewishEncyclopedia (به انگلیسی).
- Thomas, D. (2012). "al-Ṭabarī". In P. Bearman, Th. Bianquis, C.E. Bosworth, E. van Donzel, W.P. Heinrichs. (ed.). Encyclopaedia of Islam (به انگلیسی) (2nd ed.). Leiden, The Netherlands: Brill Publishers.
{{cite encyclopedia}}
: نگهداری یادکرد:نامهای متعدد:فهرست ویراستاران (link)
پیوند به بیرون
- ابن ربن طبری
- افراد در خلافت عباسی
- اهالی خلافت عباسیان در سده ۹ (میلادی)
- اهالی ری
- اهالی سامرا
- اهالی طبرستان
- اهالی مرو
- پزشکان اهل ایران
- پزشکان ایرانی سده ۹ (میلادی)
- پزشکان دوره خلافت عباسی
- پزشکان سده ۹ (میلادی)
- پزشکان سدههای میانه اسلامی
- پزشکان قرون وسطی اهل ایران
- پزشکان مسیحی گرویده به اسلام
- درگذشتگان ۸۷۰ (میلادی)
- روانشناسان اهل ایران
- زادگان ۸۳۸ (میلادی)
- طبریها
- محققان عباسیان
- مسیحیان مسلمانشده
- منتقدان مسیحیت
- نوکیشان مسلمان