عیون اخبار الرضا

از اسلامیکال
پرش به ناوبری پرش به جستجو
عیون اخبار الرضا
نویسنده(ها)شیخ صدوق
تعداد جلد
۲
موضوع(ها)فقهی و غیرفقهی

عیون اخبار الرضا یکی جامع‌ترین کتب شیعی در تاریخ علی بن موسی الرضا، امام هشتم شیعیان، و گفتاوردهای او به تألیف شیخ صدوق است. عیون اخبار الرضا از جمله کتابهای معتبر شیعه است که بسیاری از مسائل مربوط به فقه شیعه در آن بیان شده‌است.

مؤلف

ابوجعفر محمد بن علی بن حسین بن موسی بن بابویه قمی که به اختصار شیخ صدوق خوانده می‌شود، از محدثان نامی امامیه است۔[۱] بیشتر زندگی او در دوران حکومت آل‌بویه گذشت و به جهت همزمانی حیاتش با آغاز غیبت کبری، آثارش برای شیعیان اهمیت ویژه‌ای دارد۔[۲] به گزارش غروی نائینی، وی به سال ۳۸۱ ه‍.ق از دنیا رفته‌است.[۳] برای صدوق، ۳۰۰ کتاب علمی گزارش شده‌است که با توجه به اهمیت و جایگاه ویژه صدوق در علم رجال شیعی، آثارش مورد توجه شیعیان قرار گرفته‌است۔ ملقب شدن او به «شیخ صدوق» (به معنای شیخ بسیار راستگو) نیز به همین دلیل بوده‌است۔[۴] وی در تلاش بوده‌است تا ارائه‌ای نظام‌مند از کلام شیعی بر اساس روایات امامان شیعه، ارائه دهد۔[۵]

پیش‌زمینه

تا پیش از سده دوم ه‍. ق، عبارت «تدوین حدیث» مرسوم نبود و از عناوینی چون «تقیید حدیث» یا «کتابت» و «تألیف» استفاده می‌شد. محدثان سنی مذهب در قرن اول ه‍. ق، از نگارش حدیث منع می‌شدند[یادداشت ۱] یا آن را مکروه می‌دانستند. در مقابل، محدثان شیعه، به روایت‌هایی از پیامبر اسلام استناد می‌کردند که در آنها به نگارش حدیث توصیه می‌شد. سخت‌گیری‌ها در منع روایت، در خصوص روایت‌های فقهی با اغماض همراه بود.[۶] در میان شیعیان امامیه، روایاتی گزارش شده‌است که اولین کتاب‌های مدون حدیثی، متعلق به علی بن ابی‌طالب بوده‌است که به دستور پیامبر اسلام و به جهت حفظ تعالیم اسلامی برای امامان پس از علی نگارش یافته‌است. نام این اثر در برخی روایات، «الجامعه» یا «کتاب علی» عنوان شده‌است.[۷] عمر بن عبدالعزیز (۹۹–۱۰۱ ه‍.ق)، خلیفه اموی در قرن دوم هجری به حاکمان ولایت‌های اسلامی دستور داد تا هر حدیث منسوب به پیامبر اسلام را بنویسند. پیش‌تر، شاگردان محمد باقر (۵۷–۱۱۴ ه‍.ق)، به این کار مبادرت کرده بودند که در دوران جعفر صادق با توان بیشتری پی گرفته شد. آقابزرگ تهرانی در کتاب الذریعه، یکصد و هفده اصل[یادداشت ۲] را به شاگردان محمد باقر و جعفر صادق منسوب دانسته و نام آنها را ذکر کرده‌است.[۸] روند نگارش حدیث به صورت «اصل» در تشیع، تا دوران امامت حسن عسکری (مـ ۲۶۰ ه‍.ق) ادامه داشت.[۹] امامان شیعه، همواره شاگردان خود را به نگارش حدیث ترغیب می‌کردند. در این‌باره، محمد باقر، مفضل بن عمر را به نوشتن حدیث توصیه کرد و به او از در پیش بودن روزگاری پر آشوب خبر داد که جز روایت‌های مکتوب، منبع دینی دیگری وجود ندارد.[یادداشت ۳] از آن پس، شاگردان امامان شیعه، به‌ویژه اصحاب جعفر صادق، حدیث‌ها را مکتوب می‌کردند. درنتیجه ۴۰۰ کتاب حدیثی تألیف شد که بعدها پایه علوم حدیث شیعه را شکل داد. این آثار که در اصطلاح علوم حدیث به آنها «اصل» می‌گویند؛ به جهت تعدادشان، به اصول اربعه‌مأئة (به فارسی: اصول چهارصدگانه) مشهورند. اهمیت این اصول، پس از روی‌کار آمدن عباسیان و سخت‌گیری بر علویان بیشتر شد و به این جهت، شیعیان برای جمع‌آوری و کتابت حدیث، انگیزه بیشتری پیدا کردند.[۱۰][۱۱]

پیش از کتاب عیون اخبار الرضا، آثاری در خصوص زندگی امامان شیعه نوشته شده بود۔ از میان آثاری که پیش از این اثر در موضوع زندگانی علی بن موسی الرضا نوشته شده بود، می‌توان به کتاب‌های وفاة الرضا نوشته اباصلت هروی و اخبار علی بن موسی الرضا نوشته عبدالعزیز بن یحیی جلودی اشاره کرد که در قرن سوم و چهارم نوشته شده‌اند۔ صفری فروشانی این کتاب‌ها را با توجه به قرائن و شواهد، در مقیاس جزوه‌های کوچک توصیف می‌کند۔[۱۲]

نگارش

زمانی که صاحب بن عباد دیلمی (درگذشته به سال ۳۸۵ یا ۳۸۷ ه۔ق)، وزیر وقت و حاکم شیعی آن دوران در مدح و ستایش علی بن موسی الرضا اشعاری را می‌سراید و آن را به شیخ صدوق هدیه می‌دهد، وی نیز کتاب عیون اخبار الرضا را به پاس زحمات و هدیه برای صاحب بن عباد دیلمی به نگارش درمی‌آورد و به او هدیه می‌دهد.[۱۳] شیخ صدوق به این مساله در مقدمه کتاب اشاره کرده‌است۔ این احتمال داده شده‌است که کتاب، پس از درگذشت رکن‌لدین بویهی در سال ۳۶۶ ه۔ق نوشته شده‌است۔[۱۴]

شیخ صدوق در نگارش کتاب عیون اخبار الرضا، با دسترسی به منابع کافی، تمام گزارش‌های تاریخی را گزارش نمی‌کند و احتمالا در مورد نگارش کتابش، از گزینش اخبار استفاده کرده‌است۔ او در این اثر، تنها به گزارش اخبار اکتفا نمی‌کند و انتخاب اخبار از راه مقایسه و استدلال برای بازآفرینی صورت می‌گیرد۔ صدوق در این اثر تلاش می‌کند تا پیش از گزارش اخبار، زمینه‌چینی در خصوص آن خبر را شکل دهد۔ برای نمونه، ابتدا هدف و دلیل حضور شاعر را نزد علی بن موسی الرضا بیان می‌کند و پس از آن، ماجرای حضور شاعر نزد علی بن موسی الرضا را گزارش می‌کند۔ این اثر با سبک تاریخ‌نگارانه نوشته شده‌است و شیخ صدوق سعی کرده‌است تا روایات را با رعایت سیر تاریخی آنها بیان کند۔ صدوق سعی کرده‌است که بین اخبار کتابش، ارتباط برقرار کند۔ صدوق در موارد معدودی، رای و دیدگاه خود را به صورت صریح بیان می‌کند ولی در بیشتر موارد، برای فهم دیدگاه او، باید به نوع بیان اخبار و شکل کلی عبارات کتابش توجه داشت۔[۱۵]

نوع و نگرش شیخ صدوق در موضوعات متنوع، تاثیرات مستقیمی بر این اثر گذاشته‌است۔ بینش نص‌گرایانه انتقادی صدوق به جهت ارتباطش با مدرسه قم در مقابل مدرسه بغداد و همینطور بینش امام‌شناسانه و فضیلت‌گرایانه او که ناشی از جو حاکم بر زمانه او بوده‌است، از مسائلی است که در نگارش این اثر، تاثیر گذاشته‌است۔[۱۶]

صدوق برای تالیف این اثر، سفرهای بسیاری به مناطق مختلف کرده‌است۔ ری، همدان، نیشابور، طوس، بلخ، بغداد، کوفه، فید، مرورود ایلاق، سمرقند و فرغانه از مناطقی است که او به آنجا سفر کرده و از مشایخ آن شهر نقل روایت کرده‌است۔[۱۷]

صدوق در این اثر، مخاطبانش را گاها به کتاب‌های دیگرش چون علل الشرایع، خصال، کمال الدین و تمام النعمه و شرح الاخبار و۔۔۔ ارجاع می‌دهد۔[۱۸]

محتوا

محتوای این کتاب، در زمینه زندگانی علی بن موسی الرضاست که بیشتر به ماجرای سفر علی بن موسی الرضا به مرو و ماجرای ولایتعهدی او پرداخته‌است۔ سیر تاریخی که شیخ صدوق خود را ملزم به رعایت آن کرده‌است، در موضوع ولایتعهدی علی بن موسی الرضا، به این صورت است: تصمیم مأمون از احضار علی بن موسی الرضا، فرستادن نامه از سوی مأمون، ارسال نماینده از سوی مأمون برای احضار علی بن موسی الرضا، فضاسازی مأمون در میان مردم، تلاش‌های علی بن موسی الرضا برای نقض اهداف مأمون، مراسم بیعت‌گیری از علی بن موسی الرضا، خطبه‌ها و شعرها پس از مراسم، ناکامی مأمون با ماندن اقدامات علی بن موسی الرضا و در انتها تصمیم مأمون برای قتل علی بن موسی الرضا۔[۱۹] صدوق این کتاب را در باب‌های مختلفی تقسیم‌بندی کرده‌است و هر باب، به موضوع مشخصی اختصاص داده شده‌است۔[۲۰] این کتاب در حال حاضر، ۶۹ باب دارد۔ این کتاب شامل روایت‌های مختلفی با موضوع‌های متنوعی است که برخی از آنها عبارتند از: نام علی بن موسی الرضا، مادر او، چگونگی نص بر امامت او، وضعیت سیاسی دوران حیات موسی کاظم، جریان واقفیه، کیفیت برخورد مأمون با وی، مناظره‌های علی بن موسی الرضا، مسیر علی بن موسی الرضا از مدینه تا مرو، بیان ماجرای ولایتعهدی علی بن موسی الرضا، معجزات منسوب به وی، امامت محمد تقی، کیفیت کشته شدن او و سروده‌های در مرثیه او و برکات ناشی از مرقد او در مشهد در دوران خودش۔[۲۱]

صدوق در عیون اخبار الرضا، روایت‌هایی را نیز نقل می‌کند که خود، اعتبار آنها را تایید نمی‌کند۔ او با بیان عبارت «انا بریء من عهده صحته» از پذیرش مسئولیت در خصوص اعتبار روایت‌هایی شانه خالی می‌کند۔ اخباری این کتاب، به صورت مستقیم یا غیر مستقیم به باورهای اساسی شیعه اشاره دارند۔[۲۲] روایت‌های این کتاب به طور کلی در دو دسته روایت‌های علی بن موسی الرضا و روایت‌های درباره علی بن موسی الرضا تقسیم شده‌اند۔ صدوق در نوشتن این اثر از آثار غیر شیعی چون کتاب الاوراق فی اخبار الخلفاء و الشعرا اثر صولی بهره برده‌است۔[۲۳]

اعتبار و اهمیت

سید حسین بروجردی در مقدمهٔ جامع الاحادیث از تدوین و تجمیع اصول اربعمائه توسط طبقهٔ ششم راویان در عصر علی بن موسی الرضا یاد می‌کند. بروجردی، ثمرهٔ تلاش این گروه از راویان را، کاهش تعداد اصول حدیثی از چهارصد کتاب، به چند کتاب اصلی می‌داند؛ چهارصد کتابی که منبع شیخ کلینی، شیخ صدوق و شیخ طوسی در تألیف کتاب‌هایشان بوده‌است. این مطلب را مامقانی در تنقیح المقال و تستری در قاموس الرجال گزارش کرده‌اند.[۲۴][۲۵] آثار شیخ صدوق، علاوه بر جنبه روایی و اهمیت ثبت و حفظ روایات شیعی، از جنبه تاریخی نیز حائز اهمیت هستند۔[۲۶]

کتاب عیون اخبار الرضا به عنوان مهمترین کتاب در زمینه زندگی علی بن موسی الرضا نوشته شده‌است۔[۲۷] این اثر به جهت پرداختن به ابعاد مختلف زندگی علی بن موسی الرضا و دقت در جمع سلسله سند و روایت‌ها و طبقه‌بندی احادیث، مورد استقبال بسیاری برخوردار بوده‌است۔[۲۸] این کتاب تا قرن‌ها بعد، به عنوان کتابی جامع و همه‌جانبه در خصوص زندگی یکی از امامان شیعه بود که توسط یکی از بزرگترین محدثین زمان نوشته شده بود۔[۲۹] شیخ صدوق خود در برخی موارد، روایت نقل شده توسط خودش را از جهت اعتبار، تایید نمی‌کند، اما در خبر دیگری که سندی مشابه دارد، روایت را تایید می‌کند که نشانه بررسی قرائن در مورد آن روایت می‌باشد۔[۳۰] میرداماد در مدح این کتاب، اشعاری سروده‌است که مضمون آن چنین است: «عیون اخبار الرضا، جلادهنده‌ای است که زنگار غم را از قلب انسان می‌زداید۔ در تمام روزگار و در نگاه هیچ بیننده‌ای، کتابی مانند این کتاب نگاشته نشده‌است۔ هر دانشی که بخواهی، در آن است و تو را بی‌نیاز می‌کند۔ مانند خورشید از نور هدایت می‌درخشد و آرزوی قلب را برآورده می‌سازد۔»[۳۱] متن عربی این اشعار به اینگونه است۔

عیون أخبار الرضا صیقل تجلوعن القلب صداء الکرب
لم یبد للدهر نظیرا لها لناظر فی الشرق و الغرب
و کل فن فی أسالیبهایکفیک و تخلیة السرب
کالشمس من نور الهدی مشرقبالسلم یقضی وطر القلب

عیون اخبار الرضا، از مصادر مهم شیعی محسوب می‌شود۔ محمدباقر مجلسی این اثر را به عنوان یکی از مصادر کتاب بحارالانوار استفاده کرده‌است۔[۳۲] از ویژگی‌های مهم این اثر، گزارش تمام سلسله اسناد روایت در کتاب است۔ همین موضوع کتاب را به اثری تاریخی_کلامی مبدل کرده‌است۔ همین موضوع به مخاطب کمک می‌کند به سادگی، گزارش‌های کلامی را با گزارش‌های تاریخی مقایسه کند۔[۳۳]

در میان اسناد این کتاب، راویان معتبری چون علی بن بابویه (پدرش شیخ صدوق)، علی بن ابراهیم و پدرش ابراهیم بن هاشم، سعد بن عبدالله اشعری، احمد بن محمد بن عیسی، محمد بن حسن بن ولید، عبدالله بن جعفر حمیری و۔۔۔ حضور دارند۔ با این وجود همه راویان این کتاب، افراد موثق نیستند و کسانی که به غلو، ضعف حدیث، مجهول و مهمول متهم هستند نیز در میان راویان قرار گرفته‌اند۔ وجود روایت‌های مرسل و مرفوع، از دیگر ضعف‌های اعتبار روایات این اثر است۔ صفری فروشانی تعداد روایات معتبر از دیدگاه مدرسه حله در این کتاب را کمتر از ۱ عدد می‌داند۔[۳۴]

نقد و بررسی

به عقیده صفری فروشانی، کتاب عیون اخبار الرضا، از جمله آثاری است که صدوق با نگرش فراتاریخی نسبت به زندگانی علی بن موسی الرضا نگاشته است۔ بنابراین می‌توان این اثر را از جهت‌های مختلفی چون کلامی، عملی و تاریخی مورد بررسی قرار داد۔ برای نمونه، صفری از مقدمه کتاب، چنین برداشت می‌کند که صاحب بن عباد، از سیاست‌مداران روزگار صدوق، مذهب امامی داشته‌است و این موضوع در حالی قابل برداشت است که در خصوص مذهب وی، اختلاف‌های بسیاری در تذکره‌نویسی‌ها گزارش شده‌است۔[۳۵]

از جمله نقدهای صورت گرفته بر کتاب، غیر نظامند بودن کتاب است۔ صفری فروشانی گزارش می‌کند که تفکیک میان روایت‌های علی بن موسی الرضا و روایت‌های درباره علی بن موسی الرضا صورت نگرفته است و برخی ابواب، شامل روایاتی هستند که مربوط به باب دیگری است۔ برای نمونه، روایاتی از معجزات منسوب به علی بن موسی الرضا، در ابوابی غیر از باب «دلالات الرضا» که به این موضوع اختصاص دارد آمده‌است۔ دیگر نقد وارد شده بر کتاب، کوتاهی برخی ابواب نسبت به ابواب دیگر است۔ بر این اساس، باب‌های ۶۰ و ۶۱ از کتاب، دارای تنها یک روایت است در حالی که در ابواب دیگر، روایات بسیاری گزارش شده‌است۔ صفری فروشانی بر این مدعاست که صدوق می‌توانست با دسته‌بندی دقیق‌تری، تعداد ابواب شصت‌ونه‌گانه کتاب را به کمتر از ۱۰ باب کلی، تقلیل دهد۔ ممزوج شدن دیدگاه‌های بشری و فرابشری در کتاب، از دیگر ضعف‌های آن برشمرده شده‌است؛ به گونه‌ای که تشخیص گزارش‌های تاریخی و فراتاریخی در این اثر، به سختی امکان‌پذیر است۔[۳۶]

از دیگر انتقادها به کتاب، ضعف راویان و روایات کتاب است. به نظر صفری فروشانی، وجود سبک داستانی در برخی از روایات که عموما در فضیلت علی بن موسی الرضا است، احتمال جعل را بالا می‌برد۔ برخی از تناقضات در این کتاب نیز گزارش شده‌است۔ این تناقضات در مواردی شامل تناقض متن روایت با مفاد تاریخی و مسلم است۔[۳۷]

چاپ و نشر

این کتاب امروزه در دو جلد به چاپ رسیده‌است۔[۳۸]

ترجمه‌های متعددی برای کتاب عیون اخبار الرضا به فارسی نوشته شده‌است۔ برغانی قزوینی حائری (درگذشت ۱۲۷۵ ه۔ق)، ترجمه‌ای را از عیون اخبار الرضا با نام برکات المشهد المقدس منتشر کرده‌است۔ نام مترجم اصلی این کتاب، مولی محمدصالح بن محمدباقر قزوینی معروف به روغنی گزارش شده‌است که به سال ۱۰۷۵ ه۔ق درگذشته است۔[۳۹]

از جمله شرح‌های نوشته شده بر این کتاب، شرحی است به قلم آقانجفی اصفهانی که به نام کاشف النقاب شناخته می‌شود۔ این کتاب به صورت ترجمه فارسی به همراه متن عربی منتشر شده‌است۔[۴۰]

این کتاب در ابتدا در سال ۱۲۷۵ (هـ ق) در تهران چاپ سنگی سپس به صورت متداوم در نجف و قم چاپ شد. سال ۱۳۱۷ (هـ ق) حاج نجم الدوله در تهران آن را به چاپ رساند. این کتاب چندین بار به فارسی ترجمه شده‌است که یکی از آنها کتاب «کشف النقاب» به قلم آقا نجفی اصفهانی متوفی ۱۳۳۳ (ق) است. این ترجمه سال ۱۲۹۷ (هـ ق) در اصفهان چاپ شد. باید این نکته را نیز گفت که سید نعمت‌الله جزایری، شرحی بر این کتاب بنام «لوامع الانوار» نوشت. این کتاب به دلیل استقبال زیاد تا کنون نیز به صورت گسترده در حال چاپ است که از آثار دهه‌های اخیر می‌توان به کتاب عیون اخبار الرضا ترجمه حمید رضا مستفید و به تصحیح استاد علی اکبر غفاری در دو جلد چاپ شده و دیگر آثار کنونی که در اینجا مجالش نیست اشاره کرد.[۴۱][۴۲]

یک نسخه از این کتاب در سال ۱۳۹۸ با دستخط منسوب به علی بن موسی الرضا که از قرآن شماره ۱۵۸۶ موجود در کتابخانه مرکزی آستان قدس رضوی اقتباس شده منتشر شده‌است.[۴۳]

کتاب عیون اخبار الرضا، بارها به زبان عربی تجدید چاپ شده‌است۔ این اثر به فارسی نیز ترجمه شده است۔[۴۴]

از جمله مترجمان این کتاب می‌توان به افراد ذیل اشاره کرد:

  • ترجمه محمد صالح بن محمد باقر قزوینی.
  • ترجمه سید جلیل میرزا ذبیح‌الله بن میرزا هدایة الله.
  • ترجمه مولی علی بن طیفور بسطامی.
  • ترجمه سید علی بن محمد بن اسدالله امامی.
  • ترجمه شیخ محمد تقی بن محمدباقر اصفهانی معروف به محمدتقی نجفی اصفهانی.
  • ترجمه عیون نوشته یکی از افاضل مشهد رضوی در سال ۱۲۴۵ هجری که به امر سید محمد بن سید دلدار علی نقوی نصیر آبادی نوشته شده‌است.
  • ترجمه علامه مجلسی، که بخشهایی از کتاب را مانند خطبة الرضا که خطبه توحید است و نیز مأموریت رجاء ابن ابی ضحاک برای دعوت علی بن موسی به خراسان را ترجمه نموده‌است.
  • ترجمه احمد بانپور

برای این کتاب شرح‌های بسیاری در طول تاریخ ثبت شده‌است که از جمله آنها می‌توان به افراد زیر که شرح‌هایی را به ثبت رسانده‌اند اشاره کرد:

  1. شرح علی اصغر بن سید حسین حکیم بن سید علی شوشتری
  2. شرح محمد علی حزین بن شیخ ابو طالب زاهدی گیلانی
  3. شرح سید نعمت‌الله جزائری
  4. شرح مولی هادی بنابی
  5. شرح خطبة الرضا نوشته حسن بن علی گوهر قراچه داغی.[۴۲][۴۵]

کتاب‌شناسی

این احتمال داده شده‌است که پنج نگاره منتسب به علی بن موسی الرضا در کتاب فالنامه تهماسبی، تصویرسازی شده از روی روایات کتاب عیون اخبار الرضا بوده‌است۔[۴۶]

پانویس

یادداشت‌ها

  1. این منع از جانب سه خلیفه اول صورت گرفته و دلایلش اینگونه عنوان شده‌است: دلایل سیاسی، از بین بردن روایات با موضوع فضیلت یا رذیلت افراد، جلوگیری از اختلاف بین مسلمانان، ترس از نسبت دادن دروغ به پیامبر اسلام، عدم نیاز به حدیث با وجود قرآن، ترس از اختلاف حدیث با قرآن و ترس از ترک قرآن. (رک: معارف، معینی و هوشنگی، «تدوین حدیث»، دانشنامه جهان اسلام.)
  2. اصل، به معنای اثری حدیثی است که مستقیماً از کتابت شنیده‌ها پدید آمده‌است. در این اثر، نویسنده تنها به هدف نگارش احادیث مسموع خویش، اقدام به تألیف نموده‌است. در مقابل اصل، مصنفات قرار دارد که علاوه بر متن حدیث، شامل نوشته‌های مؤلف نیز می‌شود. (رک: حاج‌منوچهری، «اصل»، دانشنامه بزرگ اسلامی.)
  3. «اکتب و بث علمک فی اخوانک، فإن مت فاورث کتبک بنیک فانه یأتی علی الناس زمان هرج لا یستأنسون الا بکتبکم»؛ «بنویس و به این وسیله علم خود را میان برادران دینی‌ات منتشر کن و هنگام مرگ، نوشته‌هایت را برای فرزندانت به ارث بگذار، زیرا زمانی پرآشوب خواهد آمد که به جز نوشته‌های شما علاقه دینی ممکن نیست.» (رک: اعیان الشیعه، ج۱، ص ۹۲)

ارجاعات

  1. غروی نائینی و جاویدانی، «نگاهی به روش تدوین سند»، فصلنامه دانشکده الهیات و معارف مشهد.
  2. توحیدی‌نیا و توحیدی‌نیا، «بینش و روش در تاریخ نگاری شیخ صدوق»، تاریخ اسلام.
  3. غروی نائینی و جاویدانی، «نگاهی به روش تدوین سند»، فصلنامه دانشکده الهیات و معارف مشهد.
  4. علی‌پور، «بررسی جلوه‌های بصری عیون اخبار الرضا»، فرهنگ رضوی.
  5. صفری فروشانی، «بررسی دو اثر تاریخ نگاری شیخ صدوق»، نامه تاریخ‌پژوهان.
  6. معارف، معینی و هوشنگی، «تدوین حدیث»، دانشنامه جهان اسلام.
  7. بروجردی، «تدوین حدیث»، مقالات و بررسی‌ها.
  8. مدیرشانه‌چی، «کتب اربعه حدیث شیعه»، نامه آستان قدس، ۱۶۶–۱۶۷.
  9. ذوقی، «سه گفتار در باب کتب اربعه»، سفینه، ۱۵۵.
  10. مدیرشانه‌چی، «کتب اربعه حدیث شیعه»، نامه آستان قدس، ۱۶۹–۱۷۱.
  11. ذوقی، «سه گفتار در باب کتب اربعه»، سفینه، ۱۵۵.
  12. صفری فروشانی، «بررسی دو اثر تاریخ نگاری شیخ صدوق»، نامه تاریخ‌پژوهان.
  13. علی‌پور، «بررسی جلوه‌های بصری عیون اخبار الرضا»، فرهنگ رضوی.
  14. صفری فروشانی، «بررسی دو اثر تاریخ نگاری شیخ صدوق»، نامه تاریخ‌پژوهان.
  15. توحیدی‌نیا و توحیدی‌نیا، «بینش و روش در تاریخ نگاری شیخ صدوق»، تاریخ اسلام.
  16. توحیدی‌نیا و توحیدی‌نیا، «بینش و روش در تاریخ نگاری شیخ صدوق»، تاریخ اسلام.
  17. توحیدی‌نیا و توحیدی‌نیا، «بینش و روش در تاریخ نگاری شیخ صدوق»، تاریخ اسلام.
  18. توحیدی‌نیا و توحیدی‌نیا، «بینش و روش در تاریخ نگاری شیخ صدوق»، تاریخ اسلام.
  19. توحیدی‌نیا و توحیدی‌نیا، «بینش و روش در تاریخ نگاری شیخ صدوق»، تاریخ اسلام.
  20. علی‌پور، «بررسی جلوه‌های بصری عیون اخبار الرضا»، فرهنگ رضوی.
  21. صفری فروشانی، «بررسی دو اثر تاریخ نگاری شیخ صدوق»، نامه تاریخ‌پژوهان.
  22. توحیدی‌نیا و توحیدی‌نیا، «بینش و روش در تاریخ نگاری شیخ صدوق»، تاریخ اسلام.
  23. صفری فروشانی، «بررسی دو اثر تاریخ نگاری شیخ صدوق»، نامه تاریخ‌پژوهان.
  24. نمازی شاهرودی، الأعلام الهادیة، ۱۴۲–۱۴۳.
  25. معارف، معینی و هوشنگی، «تدوین حدیث»، دانشنامه جهان اسلام.
  26. توحیدی‌نیا و توحیدی‌نیا، «بینش و روش در تاریخ نگاری شیخ صدوق»، تاریخ اسلام.
  27. توحیدی‌نیا و توحیدی‌نیا، «بینش و روش در تاریخ نگاری شیخ صدوق»، تاریخ اسلام.
  28. علی‌پور، «بررسی جلوه‌های بصری عیون اخبار الرضا»، فرهنگ رضوی.
  29. صفری فروشانی، «بررسی دو اثر تاریخ نگاری شیخ صدوق»، نامه تاریخ‌پژوهان.
  30. توحیدی‌نیا و توحیدی‌نیا، «بینش و روش در تاریخ نگاری شیخ صدوق»، تاریخ اسلام.
  31. علی‌پور، «بررسی جلوه‌های بصری عیون اخبار الرضا»، فرهنگ رضوی.
  32. علی‌پور، «بررسی جلوه‌های بصری عیون اخبار الرضا»، فرهنگ رضوی.
  33. صفری فروشانی، «بررسی دو اثر تاریخ نگاری شیخ صدوق»، نامه تاریخ‌پژوهان.
  34. صفری فروشانی، «بررسی دو اثر تاریخ نگاری شیخ صدوق»، نامه تاریخ‌پژوهان.
  35. صفری فروشانی، «بررسی دو اثر تاریخ نگاری شیخ صدوق»، نامه تاریخ‌پژوهان.
  36. صفری فروشانی، «بررسی دو اثر تاریخ نگاری شیخ صدوق»، نامه تاریخ‌پژوهان.
  37. صفری فروشانی، «بررسی دو اثر تاریخ نگاری شیخ صدوق»، نامه تاریخ‌پژوهان.
  38. صفری فروشانی، «بررسی دو اثر تاریخ نگاری شیخ صدوق»، نامه تاریخ‌پژوهان.
  39. فاطمی، «نقد و معرفی کتاب: تصحیح نام نویسندگان»، آینه میراث.
  40. صدوق، عیون اخبار الرضا، ۱:‎ ۵.
  41. «عیون اخبار الرضا». کتاب‌شناسی. بایگانی‌شده از اصلی در ۲۲ نوامبر ۲۰۱۱.
  42. ۴۲٫۰ ۴۲٫۱ «عیون اخبار الرضا». وبگاه راسخون. بایگانی‌شده از اصلی در ۱۵ مارس ۲۰۱۱.
  43. ««عیون اخبار الرضا» با دستخط منسوب به امام هشتم منتشر شد». iqna.ir. ایکنا. ۶ آبان ۱۳۹۸. دریافت‌شده در ۱۲ آبان ۱۳۹۸.
  44. علی‌پور، «بررسی جلوه‌های بصری عیون اخبار الرضا»، فرهنگ رضوی.
  45. «معرفی کتاب عیون أخبار الرضا». وبگاه تبیان.
  46. علی‌پور، «بررسی جلوه‌های بصری عیون اخبار الرضا»، فرهنگ رضوی.

منابع