رباعیات خیام

از اسلامیکال
نسخهٔ تاریخ ‏۱۷ اوت ۲۰۲۳، ساعت ۰۵:۵۹ توسط Shahroudi (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی «شهرت خیام در غرب به عنوان شاعر، مرهون ادوارد فیتزجرالد انگلیسی است که با ترجمهٔ رباعیات وی به انگلیسی، خیام را به جهانیان شناساند.<ref>{{یادکرد وب|کد زبان=en|وبگاه=ALJAZEERA|نشانی=https://www.aljazeera.com/features/2019/5/18/omar-khayyam-a-persian-astronomer-poet-and-scientist|عنوان=Omar Khayyam: A Pers...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو

شهرت خیام در غرب به عنوان شاعر، مرهون ادوارد فیتزجرالد انگلیسی است که با ترجمهٔ رباعیات وی به انگلیسی، خیام را به جهانیان شناساند.[۱]با این حال در مجموعهٔ خود اشعاری از خیام آورده‌است که البته صادق هدایت معتقد است نسبت آن‌ها به خیام جایز نیست.[۲]

تا پیش از تصحیحات علمی مجموعه‌هایی که با نام رباعیات خیام وجود داشت؛ مجموعه‌هایی مغشوش از آرای متناقض و افکار متضاد بود به‌طوری‌که به قول صادق هدایت «اگر یک نفر صد سال عمر کرده باشد و روزی دو مرتبه کیش و مسلک و عقیدهٔ خود را عوض کرده باشد قادر به گفتن چنین افکاری نخواهد بود.».[۳] بی‌مبالاتی نسخه‌نویسان و اشتباه کاتبان همیشه در بررسی نسخه‌های خطی دیده می‌شود. اما در مورد خیام گاه اشعارش را به‌عمد تغییر داده‌اند تا آن را به مسلک تصوف نزدیک کنند.[۴] هدایت حتی می‌گوید یک علت مغشوش بودن رباعیات خیام این است که هر کس می‌خوارگی کرده‌است و رباعی‌ای گفته‌است از ترس تکفیر آن را به خیام نسبت داده‌است.[۵] مشکل دیگری که وجود دارد این است که بسیاری به پیروی و تقلید از خیام رباعی سروده‌اند و رباعی ایشان بعدها در شمار رباعیات خیام آمده‌است.[۶]

ترجمه‌ای انگلیسی از اشعار خیام بر روی ساختمانی در دانشگاه لیدن، هلند

تصحیح صادق هدایت

نخستین تصحیح معتبر رباعیات خیام به دست صادق هدایت انجام گرفت. وی از نوجوانی دلبستهٔ خیام بود و تدوینی از رباعیات خیام صورت داده بود. بعدها در سال ۱۳۱۳ هجری خورشیدی آن را مفصل‌تر و علمی‌تر و با مقدمه‌ای طولانی با نام ترانه‌های خیام به چاپ رسانید. تصحیح معتبر بعدی به دست محمد علی فروغی در سال ۱۳۲۰ به انجام رسید. لازم است ذکر شود که اروپاییان نظیر ژوکوفسکی، فردریش روزن و کریستنسن دست به تصحیح رباعیات زده بودند اما منتقدان بعدی شیوهٔ تصحیح و حاصل کار ایشان را چندان معتبر ندانسته‌اند.[۷]

احمد شاملو روایتی از ۱۲۵ رباعی خیام در کتابی به نام ترانه‌ها روایت: احمد شاملو ارائه داده‌است.[نیازمند منبع]

هرگز دل من ز علم محروم نشدکم ماند ز اسرار که معلوم نشد
هفتاد و دو سال فکر کردم شب و روزمعلومم شد که هیچ معلوم نشد

مضمون اشعار و مشرب فلسفی خیام

صادق هدایت در ترانه‌های خیام دسته‌بندی کلی‌ای از مضامین رباعیات خیام ارائه می‌دهد و ذیل هر یک از عنوان‌های رباعی‌های مرتبط با موضوع را می‌آورد:

برخی فارسی شناسان بر این باورند که رباعیات خیام تازیانه‌ای بر زاهدان ریاکار است. «عبدالرضا مدرس زاده» قائم مقام انجمن بین‌المللی ترویج زبان و ادبیات فارسی اعتقاد دارد خیام در اشعارش بی‌اعتباری دنیا و ناپایداری هستی موقت انسان را در زندگی‌اش به تصویر می‌کشاند. زبان تند و تیز خیام در رباعیات، تازیانه‌ای بر زاهدان دروغین و ریاکار است.[۱۶]

منابع

  1. "Omar Khayyam: A Persian astronomer, poet and scientist". ALJAZEERA (به انگلیسی).
  2. هدایت، ترانه‌های خیام ۱۱
  3. هدایت ترانه‌های خیام ۹
  4. هدایت، ترانه‌های خیام، ۲۲
  5. هدایت ترانه‌های خیام ۲۲
  6. هدایت ترانه‌های خیام ۲۳
  7. برای نمونه نگاه کنید به فروغی ۲۶ و هدایت ترانه‌های خیام ۲۱
  8. نمونه: «از آمدنم نبود گردون را سود/وز رفتن من جاه و جلالش نفزود/وز هیچ‌کسی نیز دو گوشم نشنود/کاین آمدن و رفتنم از بهر چه بود»
  9. نمونه: «گر آمدنم بمن بدی، نامدمی/ور نیز شدن بمن بدی، کی شدمی؟ /به زان نبدی کاندرین دیر خراب/نه آمدمی، نه شدمی، نه بدمی.» نسخهٔ فروغی کمی تفاوت دارد و با «گر آمدنم به خود بدی نامدمی» آغاز می‌شود.
  10. نمونه: «بر لوح نشان بودنی‌ها بوده‌است/پیوسته قلم ز نیک و بد فرسوده‌است/در روز ازل هر آنچه بایست بداد/غم خوردن و کوشیدن ما بیهوده‌است»
  11. نمونه: «یک‌چند به کودکی به استاد شدیم/یک‌چند ز استادی خود شاد شدیم/پایان سخن شنو که ما را چه رسید/از آب برآمدیم و چون باد شدیم.» در نسخهٔ فروغی «از خاک برآمدیم و بر باد شدیم»
  12. نمونه: «این کوزه چو من عاشق زاری بوده‌است/در بند سر زلف نگاری بوده‌است/این دسته که بر گردن او می‌بینی/دستی‌است که بر گردن یاری بوده‌است
  13. نمونه: «چون نیست مقام ما درین دهر مقیم/پس بی می و معشوق خطایی‌است عظیم/تا کی ز قدیم و محدث امیدم و بیم/ چون من رفتم جهان چه محدث چه قدیم»
  14. نمونه: «بنگر ز جهان چه رخت بربستم هیچ/وز حاصل عمر چیست در دستم هیچ/شمع طربم ولی چو بنشستم هیچ/من جام جمم ولی چو بشکستم هیچ»
  15. نمونه: «این قافلهٔ عمر عجب می‌گذرد/دریاب دمی که با طرب می‌گذرد/ساقی غم فردای حریفان چه خوری/پیش آر پیاله را که شب می‌گذرد»
  16. رباعیات خیام تازیانه‌ای بر زاهدان ریاکار است.[خبرگزاری جمهوری اسلامی(ایرنا) http://irna.ir]