ام‌عماره

از اسلامیکال
پرش به ناوبری پرش به جستجو
ام عماره: نسیبه بنت کعب

ام عماره یکی از بانوان صدر اسلام است که در بیعت عقبه دوم (سال سیزدهم بعثت) مسلمان شد. ایشان توانسته است جهت حمایت از دین اسلام به فعالیتهایی همچون حضور در نبردها، مداوای مجروحان و مشوق همسر و فرزندان خود برای مقابله با دشمن بپردازد به طوریکه از شجاعت و وفاداری ایشان در کلام محمد، پیامبر اسلام که نشانه مدح و سرای این بانو بوده؛ روایتهای متعددی نقل شده است.

نام و نسب

نام ام عماره، «نسیبه» از یاران محمد، پیامبر اسلام است. نام پدر ایشان «کعب بن عمرو» از بنی مازِنِ خزرج - قبیلة مشهور یثرب - و مادر وی رباب دختر عبدالله نیز از همان قبیله بود. ایشان دو برادر داشت به نامهای عبدالله و عبدالرحمان بن کعب که از اصحاب محمد (پیامبر اسلام) به‌شمار می‌رفتند.[۱][۲]

زندگی‌نامه

همان‌طور که اشاره شد ام عماره از صحابیات محمد پیامبر اسلام و از انصار و یکی از زنان شمشیر زن صدر اسلام است. ام عماره همسر وهب اسلمی بود و برای او فرزند پسری به نام حبیب پسر وهب زایید. پس از مرگ وهب اسلمی، ام عماره به عقد عاصم مازنی درآمد. ام عماره برای عاصم پسری به دنیا آورد که عبدالله پسر عاصم نام گرفت. اما در دانشنامه بزرگ اسلامی آمده است که برخی از تاریخ شناسان بیان کرده‌اند که ام عماره گویا نخست با زید بن عاصم از بنی نجارِ خزرج ازدواج کرد و از او دو فرزند به نامهای حبیب (که بدین سبب به او ام حبیب نیز گفته می‌شد) و عبدالله داشت که هر دو در شمار اصحاب بودند. همسر بعدی او، غزیة بن عمرو (از بنی نجار) که ام عماره از او نیز دو فرزند به نامهای تمیم و خوله داشت.[۳][۴]

اسلام آوردن و فعالیتهای

ام عماره، در شهر مدینه از نخستین گروندگان به اسلام و یکی از دو زنی بود که گفته‌اند در بیعت دوم عقبه اسلام آورد. ام عماره از زنان پرتلاش و شجاع بود که توانست همانند دیگر زنان صدر اسلام بدرخشد و فعالیتهای متعددی جهت حمایت از پیامبر اسلام علیه دشمن به پا خیزد. نسیبه بنت کعب (ام عماره) در چند غزوه برای کمک به جنگجویان و زخمیان حضور داشت به ویژه در غزوهٔ احد[۵]، چون پیامبر را در تنگنا دید، جان‌فشانی بسیار از خود نشان داد؛ چندانکه زخمها برداشت و به همین سبب پیامبر اکرم او را ستایش، و سپس از وی عیادت کرد. وی اگرچه به سبب زخمهایی که در احد برداشته بود، از شرکت در غزوهٔ حمراء الاسد بازماند، اما در دیگر غزوات و حوادث همراه لشکریان اسلام بود. ام عماره در دورهٔ خلافت ابوبکر، در جنگ یمامه نیز شرکت جست و در همین جنگ یک دست خود را از دست داد.[۶]

پیامبر اسلام فرمود:«وفاداری و مقاومت «نسیبه» بهتر و بالاتر از بسیاری از مردها (فلان و فلان) میباشد».[۷][۸] در جایی آمده است که در جنگ احد نسیبه بن کعب فرزند خود را که قصد فرار داشت مانع او شد و مجددا او را به میدان نبرد برگرداند و مردی به او حمله برد و او را کشت، نسیبه شمشیر فرزندش را برداشت و بر ران آن قاتل ضربت محکمی زد و بالأخره او را از پای در آورد و در این موقع پیامبر به او فرمود: «بارک االله علیک یا نسیبه».[۹][۱۰][۱۱]

در برخی از کتب آمده است که پیامبر اسلام از شجاعت ام عماره در حمایت از خویش چنین بیان کردند:«ما التفت یمینا و شمالا إلا و أنا أراها تقاتل دونی‏؛ هرگاه به سوی راست و چپ نظر افکندم، او را دیم که می جنگد».[۱۲][۱۳][۱۴][۱۵]

درگذشت

ام عماره در سال ۱۳ پس از هجرت معادل سال ۶۳۴ میلادی درگذشت. عمر بن خطاب بر پیکر او نماز گزارد. در دائرة المعارف بزرگ اسلامی آمده است که به تاریخ درگذشت او در مآخذ اشاره‌ای نشده است، اما از متن یک روایت چنین برمی‌آید که تا دورهٔ خلافت عمر بن خطاب زنده بوده است.[۱۶]

پانویس

  1. دانشنامه بزرگ اسلامی. ج. ۱۰. ص. ۳۹۴۸.
  2. دائرة المعارف بزرگ اسلامی. ج. ۴. ص. ۳۷۵.
  3. همان.
  4. دانشنامه بزرگ اسلامی. ج. ۱۰. ص. ۳۹۴۸.
  5. «غزوه احد».
  6. همان.
  7. قمی. تفسیر القمی. ج. ۱. ص. ۱۱۶.
  8. ابن ابی الحدید. شرح نهج البلاغة لابن أبی الحدید. ج. ۱۴. ص. ۲۶۶.
  9. قمی. تفسیر القمی. ج. ۱. ص. ۱۱۵.
  10. مجلسی. بحارالانوار. ج. ۲۰. ص. ۵۴.
  11. مطیری، کریمی نیا، انصاری مقدم. حضور زنان در ارگانهای نظامی از دیدگاه آموزه های اسلامی. ص. ۲۵-۲۶.
  12. الواقدی. المغازی. ج. ۱. ص. ۲۷۱.
  13. ابن ابی الحدید. شرح نهج البلاغة لابن أبی الحدید. ج. ۱۴. ص. ۲۶۸.
  14. المتقی الهندی. کنزالعمال. ج. ۱۳. ص. ۶۲۶.
  15. جلالی کندری، سهیلا. «حضور نظامی زنان در اسلام». علوم انسانی الزهرا. ۱۳ (۴۶-۴۷): ۹۹–۱۲۴.
  16. دائرة المعارف بزرگ اسلامی. ج. ۴. ص. ۳۷۵.

منابع

  1. المغازی
  2. بحارالانوار
  3. تفسیر القمی
  4. دانشنامه بزرگ اسلامی
  5. دائرة المعارف بزرگ اسلامی
  6. حضور زنان در ارگانهای نظامی از دیدگاه آموزه های اسلامی
  7. «حضور زنان در اسلام»
  8. شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید
  9. کنزالعمال