توکل

از اسلامیکال
پرش به ناوبری پرش به جستجو

توکّل، در لغت به معنای «اظهار عجز و ناتوانی در کاری و اعتماد و اطمینان کردن به دیگری» است و در اصطلاح و اختصاصاً وقتی «دیگری» خدا باشد، اعتماد به خدا و ناامیدی از مردم و تسلیم خدا بودن و تنها به خدا اطمینان کردن است.

بنابراین، انسان متوکل‌ کسی‌ است‌ که‌ میداند خدا رزق‌ و امر او را می رساند، بنابراین فقط‌ به‌ خدا تیکه می کند و غیر از خدا به کسی امید ندارد.[۱]

توکل‌ را از نظر قوّت‌ و ضعف‌

دارای‌ سه‌ درجه‌ است : درجة‌ اول آنکه‌ حال‌ متوکل‌ در اعتماد به‌ خدا همچون حال‌ وی‌ در اعتماد به‌ یک‌ وکیل‌ باشد. این‌ مرتبه، که‌ ضعیفترین‌ درجة‌ توکل‌ است‌، فراوان‌ یافت‌ می‌شود و بقای‌ آن‌ در شخص‌ طولانی‌ است‌ و با تدبیر و اختیار منافاتی‌ ندارد. درجة‌ دوم‌ اینکه‌ حال‌ متوکل‌ با خدا مانند حال‌ طفل‌ با مادرش‌ باشد که‌ جز او را نمی‌شناسد و به‌ غیر او پناه‌ نمی‌برد و جز او به‌ کسی‌ اعتماد و اطمینان نمی‌کند. فرق‌ این‌ حالت‌ با حالت‌ قبلی آن‌ است‌ که‌ در اینجا متوکل‌ فقط‌ به‌ کسی‌ که‌ بر او توکل‌ کرده‌، توجه‌ می‌کند و حتی‌ در دلش‌ هم‌ به‌ توکل‌ خود هیچ‌ التفات‌ و توجهی‌ ندارد. دوام‌ چنین‌ توکلی‌ در فرد، اندک‌ است‌ و فقط‌ خواص‌ به‌ آن‌ دست‌ می‌یابند. درجة‌ سوم‌ و بالاترین‌ درجة‌ توکل‌ آن‌ است‌ که‌ حال‌ متوکل‌ در افعال‌ و کردار خود در برابر خدا مانند حالت‌ مرده‌ای‌ در دستهای‌ مرده‌شوی‌ باشد و همانگونه‌ که‌ مرده‌شوی‌ جسم‌ بی‌اختیار میت‌ را حرکت‌ می‌دهد، حرکت‌ وی‌ نیز تحت‌ قدرت‌ خداوند می‌باشد. تفاوت‌ این‌ درجه‌ با درجة‌ دوم‌ آن‌ است‌ که‌ در آنجا متوکل‌، دعا و تضرع‌ را همچون‌ طفل‌ نسبت‌ به‌ مادرش‌ ترک‌ نمی‌کند، اما در این‌ حالت‌ چه‌ بسا شخص‌ متوکل‌ به‌ سبب‌ اعتماد به‌ لطف و عنایت‌ پروردگار، دعا و تضرع‌ به‌ درگاه‌ او را نیز ترک‌ نماید. این‌ درجه‌ از توکل‌ بسیار نادر و مرتبة‌ صدیقین‌ است‌.[۱]

روایت

روایت‌ شده‌ که‌ مردی‌ سوار بر شتر نزد پیامبر اکرم‌ رفت‌ و هنگامی‌ که‌ از مرکب‌ خویش‌ پیاده‌ شد، از پیامبر پرسید رهایش‌ کنم‌ و توکل‌ کنم‌؟ و پاسخ‌ شنید: ببندش‌ و توکل‌ کن‌. در نظر عرفا این‌ روایت‌ دلالت‌ بر آن‌ دارد که‌ توکل‌ در عرض‌ عمل‌ و جایگزین‌ آن‌ نیست‌، بلکه‌ در طول‌ عمل‌ است‌. [۱]

نمونه هایی از توکل در قرآن

لَقَدْ جاءَکُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِکُمْ عَزیزٌ عَلَیْهِ ما عَنِتُّمْ حَریصٌ عَلَیْکُمْ بِالْمُؤْمِنینَ رَئُوفٌ رَحیمٌ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقُلْ حَسْبِیَ اللّهُ لا إِلهَ إِلاّ هُوَ عَلَیْهِ تَوَکَّلْتُ وَ هُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظیمِ آیه -128-129- سوره توبه

به یقین، رسولى از خود شما به سویتان آمد که رنج هاى شما بر او سخت است; و اصرار بر هدایت شما دارد; و نسبت به مؤمنان، رئوف و مهربان است. 128 اگر آنها (از حق) روى بگردانند، (نگران مباش!) بگو: «خداوند مرا کفایت مى کند; هیچ معبودى جز او نیست; بر او توکّل کردم; و او صاحب عرش بزرگ است. 129

وَاتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ نُوحٍ إِذْ قَالَ لِقَوْمِهِ يَا قَوْمِ إِنْ كَانَ كَبُرَ عَلَيْكُمْ مَقَامِي وَتَذْكِيرِي بِآيَاتِ اللَّهِ فَعَلَى اللَّهِ تَوَكَّلْتُ فَأَجْمِعُوا أَمْرَكُمْ وَشُرَكَاءَكُمْ ثُمَّ لَا يَكُنْ أَمْرُكُمْ عَلَيْكُمْ غُمَّةً ثُمَّ اقْضُوا إِلَيَّ وَلَا تُنْظِرُونِ آیه 71 سوره یونس

و حکایت نوح را بر اینان باز خوان که به امتش گفت: ای قوم اگر مقام رسالت و اندرز من به آیات خدا بر شما گران می‌آید، من تنها به خدا توکل کردم، شما هم به اتفاق بتان و خدایان باطل خود هر مکر و تدبیری (بر آزار من) دارید انجام دهید تا امر بر شما پوشیده نباشد و درباره من هر مکر و اندیشه دارید به کار برید و مهلتم ندهید.[۲]



منابع

  1. ۱٫۰ ۱٫۱ ۱٫۲ عرفان , قرآن و حدیث ,، ۸ (دانشنامه جهان و اسلام).
  2. پورپونیه، اعظم (۱۳۸۹). «توکل» (PDF). بشارت (هفتاد و شش): ۱۱.