برهان تجربه دینی

از اسلامیکال
نسخهٔ تاریخ ‏۱۹ اوت ۲۰۲۴، ساعت ۰۹:۲۷ توسط Shahroudi (بحث | مشارکت‌ها) (ابرابزار)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو

برهان تجربه دینی، یکی از براهین اثبات وجود خدا مبتنی بر اینکه دارندهٔ تجربهٔ دینی گونه‌ای آگاهی از واقعیتی عینی به دست می‌آورد.

قائلان به برهان

ویلیام آلستون از کسانی است که دلایلی در دفاع از ارزش معرفت‌شناسانهٔ تجربه‌های دینی و اعتبار آن‌ها آورده است. آلستون می‌گوید هیچ دلیل کافی‌ای برای اعتماد به گزارش‌های تجربی نمی‌توانیم عرضه کنیم مگر آنکه ابتدائاً اعتباری برای تجربه‌ها قائل باشیم و تنها اگر دلیل کافی‌ای علیه آن‌ها پیدا کردیم آن‌ها را بی‌اعتبار بشماریم. پس هر عمل شناختی را که به لحاظ اجتماعی تثبیت شده باید منبعی برای باورهای صادق تلقی کنیم، مگر آنکه دلایل کافی علیه قابل اعتماد بودن آن داشته باشیم. این «اعتبار اولیه» تنها بدیل شکاکیت تمام‌عیار است. بنابر این اصل او معتقد است در مورد تجربه‌های دینی و عرفانی نیز باید تجربه‌های دینی و عرفانی را، همانند تجربه‌های حسی، واجد اعتبار، دارای متعلَّق واقعی و بیانگر تجربه‌ای واقعی از خداوند بدانیم مگر آنکه دلایل خوبی برای رد آن‌ها داشته باشیم.[۱] آلستون به نقدهایی که بر معتبر شمردن تجربه‌های دینی وارد شده، پاسخ داده است. به نظر او:

  • اینکه تجربه‌های دینی برای افراد محدودتری در اختیار است یا جزئیاتی کمتر از ادراکات حسی بیان می‌کند، نشان نمی‌هد که اعتبار آن‌ها کمتر است.[۲]
  • اینکه این تجربه تکرار باورهای دینی افراد است با این نقد مواجه است که برخی به دلیل همین‌گونه تجربه‌ها باورهایشان را تغییر داده‌اند. به علاوه، استفاده از گنجینهٔ مفاهیم قبلی در ادراک‌های حسی نیز هست.[۳]
  • اینکه با تمسک به روان‌کاوی و روان‌شناسی و … می‌توان چنین تجربه‌هایی را به نحو طبیعت‌گرایانه تبیین کرد، اولاً با نقد ناکافی بودن این تبیین‌ها مواجه است. و ثانیاً آنچه در تجربه‌ها درک می‌شود همواره امور بلاواسطهٔ ادراک نیست، زیرا در ادراکات حسی نیز عامل مستقیم درک در مغز است اما شیء درک‌شده خارج از مغز و امری با واسطه است.[۴]
  • نبود معیاری برای درستی یا نادرستی این گونه تجربه‌ها برای دیگران نیز به عقیدهٔ وی دلیل رد این تجربه‌ها نیست؛ زیرا با توجه به اینکه برخی دیگر از منابع کسب معرفت نیز فاقد چنین معیاری‌اند (مثل آگاهی ما از حالات درونی خودمان: شادی، سبکی) دلیلی ندارد که آنچه ویژگی تجربه‌های حسی است شرط لازم برای اعتبار دیگر تجربه‌ها باشد.[۵]
  • و نهایتاً اینکه تجربه‌های دینی و عرفانی افراد مختلف گاه با هم تفاوت یا تعارض دارد، گرچه نقطه‌ای منفی است، چیزی است که درباب تجربه‌های حسی نیز رخ می‌دهد: ممکن است افراد صحنه‌ای واحد را ببینند اما گزارش‌هایی متفاوت از آن بدهند.[۶]

مطالعه بیشتر

پانویس

ارجاعات

منابع

  • دانش‌نامهٔ فلسفی راتلیج، مجموعهٔ نویسندگان (۱۳۸۳). دربارهٔ دین. تهران: نشر هرمس.