قادسیه صدام
جنگ قادسیهٔ صدام (به عربی: معرکة القادسیّة صدام) عنوان تبلیغاتی (پروپاگاندا) صدام حسین عبدالمجید التکریتی بود که به منظور اتحاد کشورهای عربزبان علیه جمهوری اسلامی ایران، در جنگ ایران و عراق مطرح ساخت.
پیشینه، آشوبافکنی در ایران
سه چیز که خدا نباید میآفرید: ایرانیان، یهودیان و مگس
— صدام حسین عبدالمجید التکریتی، [۱]
صدام حسین، به دنبال برانگیختن اختلافات قومی، با حمایت «جبههٔ آزادی عربستان» در خوزستان و «جبههٔ آزادی ایران» در بلوچستان درآمد.[۲]
ایدئولوژی پانعربی حزب بعث، خوزستان را متعلق به ملت عرب میدانست و مدعی بود که باید به دست عربها برگردد.[۳]
صدام حسین ادعای بیاساسی در مورد مالکیت جزایر سهگانهٔ ایرانی برای خود کرد. در سپتامبر ۱۹۸۰، عراق، نقشهای جعلی و تحریککننده را چاپ که در در آن، مالکیت جزایر سهگانه، از طرف ملتهای عرب، به او داده شده است؛ یعنی ایرانیان، مشروعیت حقوق عراق را به رسمیت شناختهاند.[۳]
صدام حسین، با حمایت آشکار مالی از تجزیهطلبهای شورشی در خوزستان، دادن وعدهٔ همیاری به آنها جهت آزادی عربستان (نامی که توسط رژیم صدام حسین بر استان قدیمی ایران گذاشته شد) متهم شد. بنابر بر گفتهٔ فرماندهٔ کل خوزستان، دریادار احمد مدنی، عراق به شورشیان حمایت تسلیحاتی میکرد.[۳]
صدام حسین با برجستهسازی چهرهٔ عربی اسلام، مثل تأکید بر تبار عربی محمد بن عبدالله، زبان عربی قرآن و جایگاه شهرهای مقدس اسلام در کشورهای عربی، به مقابلهٔ پیام حکومت ایران به مردم عراق شد. بعدها، با تأکید برتری اعراب بر ایرانیان، او جنگ خود علیه ایران را جنگ قادسیهٔ دوم خواند.[۳] صدام در سپتامبر ۱۹۸۰ میلادی، جنگ عراق با ایران را «قادسیه دوم» نامید. این نام برگرفته از جنگ قادسیه بود که در آن ایرانیهای ساسانی از اعراب شکست خوردند. این نامگذاری به منظور تأکید بر برتری اعراب بر ایرانیها بود.[۴]
تئوریزه کردن پروپاگاندا
نخستینبار صدام حسین لفظ «قادسیهٔ صدام» را در دیدارش از دانشگاه المستنصریهٔ بغداد به تاریخ دوم آوریل ۱۹۸۰، نیم سال پیش از آغاز رسمی جنگ با ایران استفاده کرد. روز پیش از آن، در یک حملهٔ بمبگذاری شده، معاونش طارق عزیز، زخمی شد. صدام مقصر این حادثه را حکومت نوپای جمهوری اسلامی ایران معرفی کرد و آن را به موازات جنگ قرن هفتمی، اینگونه تشبیه ساخت و اعلام کرد:
«از طرف شما، برادران، و تمامی عربها در هر کجا، ما به آنها (ایرانیها) یِ بزدل و کوتوله که سعی در انتقامگیری از جنگ قادسیه را دارند، اعلام میکنیم که روح قادسیه، به همان طراوت خون و افتخار مردمان قادسیه است. مردمانی که پیامشان را بر سرنیزههایشان حمل میکنند، بزرگتر از کوششهایشان هستند.»[۵]
آغاز جنگ ایران و عراق
پروپاگاندای صدام حسین
صدام حسین، با توسط به اسطورهٔ جنگ قادسیه (میان اعراب و ایرانیان ساسانی)، از آن به عنوان آلت دست خویش، استفاده کرد. او جنگ ایران و عراق را، قادسیهٔ صدام (به عربی: قادسیة صدام) نامید. لفظ قادسیه، دستمایهٔ اسلامگرایان افراطی شد تا با عنوان پیروزی «گروه کوچک بر افراد کثیر» در مورد برتری افراد باایمان بر ابرقدرت زمان، استفاده کردند.[۶]
پانویس
ارجاعات
- ↑ Con Coughlin. Saddam: His Rise and Fall, page 19. ISBN 978-0-06-050543-1: Quoted from Samir al-Khalil. Republic of Fear, 1989. University of California press. pg 17
- ↑ Milani، «IRAQ vi. PAHLAVI PERIOD, 1921-79»، Encyclopædia Iranica، ۵۶۴–۵۷۲.
- ↑ ۳٫۰ ۳٫۱ ۳٫۲ ۳٫۳ Gieling، «IRAQ vii. IRAN-IRAQ WAR»، Encyclopædia Iranica، ۵۷۲–۵۸.
- ↑ Gieling، Religion and War in Revolutionary Iran، ۱۵.
- ↑ Qādisiyyah in modern Middle Eastern discourse, D Gershon Lewental, DGLnotes, 21 November 2005,p.2
- ↑ Lewental، «QĀDESIYA, BATTLE OF»، ENCYCLOPÆDIA IRANICA.
منابع
- Lewental, D. Gershon (2014). "QĀDESIYA, BATTLE OF". ENCYCLOPÆDIA IRANICA (به انگلیسی).
- Gieling, Saskia M (2006). "IRAQ vii. IRAN-IRAQ WAR". Encyclopædia Iranica (به انگلیسی). Vol. XIII. p. 572–58.
- Milani, Mohsen M (2006). "IRAQ vi. PAHLAVI PERIOD, 1921-79". Encyclopædia Iranica (به انگلیسی). Vol. XIII. p. 564–572.
- Gieling، Saskia (۱۹۹۹). Religion and War in Revolutionary Iran. I.B. Tauris.
- Lewental, D Gershon. ‘The Battle of al-Qādisiyyah and modern Middle Eastern discourse’. DGLnotes.com. 21 November 2005.
- Lewental, D Gershon. ‘Qādisiyyah, then and now: A Case study of history and memory, religion, and nationalism in Middle Eastern discourse’, Ph.D dissertation. UMI Dissertation Services, 2011.