غارت قسطنطنیه (۱۲۰۴)
محاصره قسطنطنیه (۱۲۰۴) | |||||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|
بخشی از جنگ صلیبی چهارم | |||||||||
پرونده:Eugène Ferdinand Victor Delacroix 012.jpg دخول صلیبیون به قسطنطنیه از اوژن دولاکروا | |||||||||
| |||||||||
طرفهای درگیر | |||||||||
امپراتوری بیزانس |
جنگهای صلیبی الگو:Country data Republic of Venice جمهوری ونیز | ||||||||
فرماندهان و رهبران | |||||||||
آلکسیوس پنجم |
بونیفاس مونفروا الگو:Country data Republic of Venice انریکو داندولو | ||||||||
قوا | |||||||||
بیزانس: ۱۵٬۰۰۰ نیرو[۱]
|
صلیبیون: ۱۰٬۰۰۰ نیرو[۳]
| ||||||||
تلفات و ضایعات | |||||||||
نامشخص | نامشخص |
غارت قسطنطنیه (انگلیسی: Sack of Constantinople)، حادثهای است که در جریان جنگ صلیبی چهارم در آوریل ۱۲۰۴ رخ داد که صلیبیون پس از شکست آلکسیوس پنجم و تسلیم شدن وی، به مدت سه روز دست به غارت و تاراج و قتلعام شهر زدند.
شرایط بیزانس در آستانه حمله صلیبیان
۱ ژانویه سال ۱۲۰۳، از جانب آلکسیوس آنجلیوس، نمایندگان فیلیپ سوابی، امپراتور مقدس روم و همسر ایرنه آنجلینا خواهر آلکسیوس آنجلیوس، وارد زادار شدند. آنها پس از بازگویی داستان کودتای آلکسیوس سوم، از صلیبیون تقاضا کردند که به کمک شاهزاده بیزانس روند و وی را در رسیدن به تخت حکومت یاری رسانند. آلکسیوس آنجلیوس نیز قول داده بود که در قبال این خدمت و کمک، کلیسای یونان را تحت فرمان کلیسای روم قرار دهد، با ارتشی بالغ بر ۱۰ هزار نفر به جنگ صلیبیی ملحق شود، بهطور ثابت ۵۰۰ شوالیه را در سرزمین مقدس نگه دارد و ۲۰۰ هزار مارک نقره به صلیبیون بپردازد. این پیشنهاد در نظر صلیبیون جذاب بود، زیرا قرارداد حمل و نقل نیروهای صلیبی با ونیزیها در ماه ژوئن به پایان میرسید و آنها هنوز بدهی اولین سال خود را پرداخت نکرده بودند. اگر آنها به آلکسیوس کمک میکردند، بر مسند فرمانروایی خود بنشیند، عمل جوانمردانه و صحیحی انجام میدادند و به این ترتیب هم از فقر نجات پیدا میکردند و هم سپاه صلیبی را برای مأموریتش در شرق تقویت میکردند. برخلاف تمام جذابیتی که این پیشنهاد داشت، اکثر نیروهای صلیبی میلی به پذیرش آن نداشتند؛ چرا که آنها تازه برای حمله زادار مورد بخشایش قرار گرفته بودند و نمیخواستند دوباره خشم پاپ را برانگیزند. سپاه تا همینجا نیز خیلی تأخیر کرده بود و اکثر آنها از انتظار بیش از این خسته شده بودند.[۵][۶][۷]
بونیفاس مونفروا، بالدوین فلاندرز، لوییز بلوایی و هوگ سن پل، بدون حمایت سربازان عادی ارتش، قراردادی امضا کردند که طبق آن صلیبیون متعهد میشدند که آنجلیوس را در تلاش برای سلطنت بیزانس یاری کنند. این تصمیمگیری با مخالفت شدیدی روبهرو شد. صدها نفر با خشم از ارتش خارج شدند و راه خود را به سوی سرزمین مقدس در پیش گرفتند. صدها نفر دیگر به کلی از مبارزه دست شستند و به سرزمین خود بازگشتند و آنهایی که باقی مانده بودند، به هیچ وجه با یکدیگر متحد، یکپارچه و هماهنگ نبودند. اگرچه سربازان عادی سرانجام به تغییر مسیر به سوی قسطنطنیه رضایت دادند، اما اصرار داشتند که فقط مدت کوتاهی در آنجا بمانند و بعد با سرعت تمام به سوی شرق مدیترانه حرکت کنند.[۸][۹][۱۰]
حمله به قسطنطنیه
اولین حمله به قسطنطنیه و بر تختنشینی آلکسیوس آنجلیوس
۲۰ آوریل ۱۲۰۳، صلیبیون به سمت جزیره کورفو حرکت کردند و در آنجا منتظر رسیدن آلکسیوس آنجلیوس شدند. ابتدا روابط با یونانیهای جزیره خوب بود، اما وقتی اهالی جزیره از نیت صلیبیون آگاه شدند، روابط تغییر کرد. به محض آن که مدعیان سلطنت به کورفو رسیدند، بیزانسیها حمله به کشتیهای ونیزی را آغاز کردند. صلیبیون در پاسخ جزیره را ویران کردند. پاپ اینوست سوم که قبلاً با آلکسیوس دیدار و به درخواست وی جواب رد داده بود، به بونیفاس طی نامهای اعلام کرد که ارتش صلیبی نباید خود را درگیر نقشههای آلکسیوس کند. اما وقتی پاپ مطلع شد که ارتش صلیبی از فرمانش سرپیچی کردهاند، خشمگین شد و نامهٔ شدیداللحنی برای صلیبیون نوشت و آنها از سفر به بیزانس منع کرد.[۱۱]
مبادا در میان شما به بهانه آن که یونانیها از مقام پاپ اطاعت نکردند، یا اینکه امپراتور قسطنطنیه برادرش را عزل و نابینا کرده و امپراتوری را غصب نموده است، عجولانه تصمیم بگیرد که میتواند سرزمین آنها را تصرف یا غارت کند
اما بدون توجه به نامهٔ پاپ، ناوگان صلیبی بدون مقاومت در دریای مرمره و اژه به پیش میراند. ۲۳ ژوئن وارد تنگهٔ بسفر شد و در آنجا بود که برای اولین بار عظمت قسطنطنیه و حصارهای عظیم آن را مشاهده کردند، که خارج از تصور صلیبیون بود.[۱۲] صلیبیون که ضروری نمیدیدند بلافاصله به شهر حمله ببرند، در تنگه اردو زدند و منتظر شورش مردمی مورد انتظارشان نشستند، تا به این ترتیب پادشاه غاصب را سرنگون کنند؛ اما چنین نشد بنابراین منتظر فرصت مناسب شدند. آنها قبل از حمله به شهر، با سلیمان دوم، سلطان سلاجقه روم، توافق صلحی پس ۳ جنگ صلیبی قبل کردند که قرار بر آن شد که پس از پایان یافتن نبرد در قسطنطنیه، سلجوقیان اجازه عبور نیروهای صلیبی را از مرزهای خود به سمت اورشلیم دهند و علاوه بر آن سلاجقه متعهد شدند در جنگ علیه قسطنطنیه به نفع بیزانس دخالت نکند.[۱۳] پس از ۱ هفته انتظار، اتفاقی در شهر نیفتاد؛ بنابراین انریکو داندلو و بونیفاس مونفروا، همراه با کشتی نزدیک شهر شدند. وقتی به دیوارهای شهر رسیدند، آلکسیوس جوان را نشان دادند و با صدای بلند، حسننیت خود را اعلام کردند. اهالی شهر بر فراز دیوار شهر، با هو کشیدن، فریاد و اهانتهای زشت و پرتاب سنگ به آنها پاسخ دادند. اینچنین تصورات صلیبیون نسبت به راحتی تسلط بر قسطنطنیه از بین رفت و بار دیگر صلیبیون را در تنگنا قرار داد؛ زیرا قرارداد حمل و نقل صلیبیون به پایان رسیده بود و صلیبیون هنوز نتوانسته بودند بدهی خود را پرداخت کنند.[۱۴][۱۵][۱۶]
۵ ژوئن کشتیهای صلیبی از تنگه گذشتند و شوالیهها به حومهٔ گالاتا حمله کردند. هرچند سربازان بیزانس بیشتر بود، اما کارایی نیروهای صلیبی را نداشتند، لذا گالاتا بیدرنگ سقوط کرد. کشتیهای ونیزی بندر را اشغال کردند. چند روز بعد، در ۱۸ ژوئیه، صلیبیون حملاتی دوجانبه به سمت شمال غربی شهر را آغاز کردند. شوالیهها حملهٔ خود را بر بخش کوچکی از دیوارهای سمت خشکی متمرکز کردند و ونیزیها دیوارهای سمت دریا را هدف قرار دادند. با وجود این حملات، نیروهای صلیبی مجبور به عقبنشینی شدند، اما ونیزیها توانسند تا قسمتهایی از دیوار پیشرفت کنند؛ اما با آتش گرفتن ساختمانهای مجاور، همانند نیروهای صلیبی، عقب نشستند. آلکسیوس سوم، امپراتور بیزانس، که از لحاظ سیاسی شکست خورده بود و خشم مردم را با وجود برتری تعدادی نیروهایش برانگیخته بود، هنگام شب از شهر گریخت تا دوباره ایزاک دوم به حکومت برسد. ایزاک در بدو در اختیار گرفتن حکومت، فرستادههایی به نزد صلیبیون فرستاد تا خبر حوادث پیش آمده به سمع نظر صلیبیون برسانند.[۱۷] صلیبیون از اینکه دوباره ایزاک به حکومت برسد و مطالبات آنها را تأیید نکند، نگران بودند بنابراین نمایندگان خود را همراه با قراردادی که آلکسیوس آنجلیوس امضا کرده بودند، به دربار فرستادند و از ایزاک خواستند آنها را تأیید کند. ایزاک با وجود عدم میل باطنی، آن را پذیرفت و پس از چند روز آلکسیوس آنجلیوس وارد شهر شد و در ۱ اوت ۱۲۰۳ به عنوان آلکسیوس چهارم تاجگذاری کرد و همزمان با پدرش ایزاک، امپراتور شد.[۱۸][۱۹][۲۰]
سلطنت کوتاه آلکسیوس چهارم
با شروع حکومت آلکسیوس چهارم برای اولین بار دروازههای شهر به روی ارتش صلیبی باز شد. آلکسیوس نیمی از آنچه وعده کرده بود را پرداخت و قرار شد بقیه را نیز به صورت اقساطی پرداخت کند. وی به مابقی وعدههای خود عمل کرد و طی نامهٔ به پاپ اینوست، اطلاعات و فرمانبرداری خود را از کلیسای کاتولیک اعلام کرد و همچنین طی نامهٔ دیگر، به سلطان مصر، العادل، یادآور شد که به همراه صلیبیون، قصد دارد سرزمینهایی را که قبلاً تحت سیطره مسیحیان بودند، بازپس ستاند. اما به تدریج، آلکسیوس در پرداخت مابقی بدهی خود عاجز ماند؛ بنابراین دست به مصادرهٔ اموال عمویش، الکسیوس سوم، بیرون آوردن جواهرات داخل مقابر امپراتوران قبلی و غصب جواهرات و ظروف ارزشمند کلیسا روی آورد؛ اما این اقدامات وی سبب شد، تا با واکنش شدید مردم روبهرو شود. آلکسیوس که نمیخواست هم شورشی مردمی علیه وی صورت بگیرد و هم اعتماد صلیبیون را از دست بدهد، طی پیشنهادی به رهبران صلیبی، از آنها تقاضا کرد که زمستان را در شهر بمانند تا در فصل کشتیرانی، بدهی خود را پرداخت کند. با وجود مخالفتهای اولیه، صلیبیون سرانجام تقاضای امپراتور بیزانس را پذیرفتند.[۲۱] اما به مرور زمان، با توجه به سخنان مشاوران آلکسیوس، وی تصمیم گرفت که بیش از این مقدار به صلیبیون پرداخت نکند؛ بنابراین در اوت ۱۲۰۳، ارتباطات خود را قطع کرد و پرداخت اقساط را هم ادامه نداد. اما صلیبیون پس از این اتفاقات به صورت متفرق اقدام به غارت بناها از جمله کلیساها میزدند که در یکی از غارتها، آتشسوزی بزرگی اتفاق افتاد که خسارات فراوانی به شهر وارد کرد. در نوامبر ۱۲۰۳، رهبران صلیبی دریافته بودند که نمیتوانند طلب و پول خود را بگیرند؛ بدین سبب نمایندگانی به دربار قسطنطنیه فرستادند، تا خدمت بزرگ و وعدههای قطعی آلکسیوس را یادآور شوند. نمایندگان از امپراتور خواستند که به قول خود عمل کند و در غیر این صورت، تمام توان خود را صرف گرفتن طلب خود خواهند کرد، که با پاسخ منفی امپراتور جوان روبهرو شدند. آلکسیوس که در بیرون راندن صلیبیون نیز عاجز بود، با اعتراض مردم روبهرو شد که خواهان امپراتور جدیدی برای حل مشکلات شدند. آنها ابتدا نیکلا کنیباس و در ادامه دوکاس مورتسوفلوس را انتخاب کردند. مورتسوفلوس توانست قبل از صلیبیون، طی کودتایی امپراتور جوان را زندانی و خود به عنوان امپراتور جدید با عنوان آلکسیوس پنجم تاجگذاری کرد.[۲۲][۲۳][۲۴]
جنگ
مورتسوفلوس پس از کودتا، در ۵ فوریه ۱۲۰۴، به عنوان آلکسیوس پنجم، تاجگذاری کرد. وی در ابتدای کار، برای خلاصی از صلیبیون، حملهای علیه آنها ترتیب داد اما با وجود برتری اولیه، سرانجام شکست خورد و تن به مذاکره با انریکو داندلو داد. این دو پس از چند روز همدیگر را ملاقات کردند، تا راهحل مسالمتآمیزی برای مشکل موجود پیدا کند. انریکو، آلکسیوس پنجم را مطلع ساخت که صلیبیون هرگز وی را به رسمیت نمیشناسند و از وی خواست تا آلکسیوس چهارم را آزاد کند، تا وی بتواند به قول خود عمل کند و بدهیاش را بپردازد، که مورتسوفلوس با درخواست وی مخالفت کرد و برای از بین رفتن بهانهٔ صلیبیون، فردای آن روز، دستور داد تا آلکسیوس را اعدام کنند. با مرگ آلکسیوس، بهانهٔ آنها برای باقی ماندن در قسطنطنیه از بین رفت. ماه مارس سربازان عادی تقاضای گذر به سرزمین مقدس را میکردند و رهبران صلیبی براساس سوگند یاده شده موظف بودند امکانات حملونقل آنها را فراهم کنند، اما نمیتوانستند. رهبران صلیبی برای کرایهٔ کشتی از ونیزیها که قرارداد آن را آلکسیوس چهارم امضاء کرده بود و وجه آن را نپرداخته بودند، پولی نداشتند. آذوقه آنها نیز اندک بود، چرا که آنها حومهٔ شهر را تا مایلها غارت کرده بودند؛ بنابراین بونیفاس مونفروا دوست نداشت قسطنطنیه را بدون هیچ دستاوردی رها کند و آن را به مورتسوفلوس بسپارد؛ بنابراین بونیفاس با کمک اسقفان و راهبان همراه با ارتش، اعلام کردند که مورتسوفلوس قاتل است و شایستگی لازم برای اداره حکومت ندارد و همچنین مردم بیزانس با پذیرش او، در واقع با او، همدست شده بودند. علاوه بر آن، کلیسای یونان از فرمانهای کلیسای رم سرپیچی کرده بود. بدین ترتیب بهانه لازم برای جنگ علیه قسطنطنیه فراهم آمد.[۲۵]
صلیبیون با ناوگان خود، آماده حرکت به سمت اسکله قسطنطنیه شدند. صلیبیون با در نظر گرفتن ضعف قسمت شاخ طلایی، حملات خود را در هشتم آوریل از این قسمت آغاز کردند. اما باد شدید سبب شد تا کشتیهای صلیبیون نتواند در نزدیک دیوار بماند و صلیبیون با تحمل تلفات زیاد، عقبنشینی کردند. با اولین عقبنشینی، روحیه صلیبیون بیش از پیش پایین آمد و حتی آنها اعلام کردند، که دیگر حاضر به ماندن در بیزانس نیستند؛ اما با سخنرانی بونیفاس و داندلو، ارتش متقاعد شد تا بار دیگر براساس نقشه داندلو، کشتیها به صورت دوتایی به هم بسته شوند، تا فشار بیشتری وارد کنند و حملهٔ دیگری به قسطنطنیه بکنند.[۲۶][۲۷][۲۸]
در ۱۱ آوریل، سربازان به مراسم عشای ربانی فراخوانده شدند و طی آن روحانیون با خطابههای آتشین سعی بر تهییج نیروهای صلیبی داشتند و اعلام کردند که بیزانسیها کافرانی بیش نیستند؛ بنابراین در ۱۲ آوریل ۱۲۰۴، نیروهای صلیبی بار دیگر به قسطنطنیه حمله بردند. تقریباً در سراسر روز نبرد ادامه یافت، اما چیزی عاید صلیبیون نشد. با اینکه صلیبیون توانسته بودند چند قلعه را بر فراز دیوارها تسخیر کنند، اما چنان در محاصره بیزانسیها بودند که قادر به پیشروی نبودند. اما گروه کوچکی از صلیبیون توانستند از پشت نیروهای بیزانس وارد شهر شوند و پس از حملهای غافلگیرانه از پشت، نیروهای بیزانسی را فراری دادند تا جبهه پشت مدافعان شهر خالی شود. اینچنین ارتش بیزانس به مرور به هزیمت رفت. با فرار ارتش اصلی، مورتسوفلوس فقط میتوانست به به گارد وارانژیان تکیه کند، اما این کافی نبود. مردم نیز دیگر به وی برای مقابله با صلیبیون کمک نمیکردند و درصدد تسلیم شهر به بونیفاس بودند. مورتسوفلوس که دیگر به تنهایی قادر به دفاع از شهر نبود، گریخت تا صلیبیون کنترل شهر را در دست بگیرند.[۲۹][۳۰][۳۱][۳۲]
تاراج قسطنطنیه و پایان نبرد
کسانی که قرار بود به مسیح خدمت کنند نه به خود، کسانی که باید علیه کافران شمشیر میزدند، شمشیر خود را به خون مسیحیان شستهاند. آنها نه ملاحظهٔ دین مردم را کردهاند، نه جنس و نه سنشان. راهبهها و زنان سالخورده را در معرض پلیدیها سربازان خود قرار دادهاند و در ملأ عام مرتکب فسق و زنا شدهاند.
بامداد ۱۳ آوریل، بونیفاس هیئتی از افراد بلند مرتبه و روحانیون را به حضور پذیرفت، که شهر را به وی تقدیم کردند. پس از کنترل شهر، صلیبیون به غارت شهر پرداختند، که این غارت ۳ روز طول کشید و سبب شد تا تمام اشیای باستانی یونانی-رومی دزدیده شود یا از بین برود و فقط تعداد معدودی از آنها شامل چهار اسب برنزی و قسمتی از جسد جان باپتیست که در کلیسای سنت مارکو قرار داشت، به دستور انریکو داندلو، به ونیز فرستاده شد. مابقی اشیای باقی مانده برنزی همچون مجسمهها، تندیس و ظروف که میراث هنر یونانی-رومی بودند، ث طی امپراتوری لاتین، ذوب شدند تا برای ضرب مسکوکات جدید بکار روند. بسیاری از شهروندان بیزانسی کشته و تمامی اموال آنها دزدیده شد. صلیبیون در عبادتگاهها به محرابها حملهور شدند، اشیاء مقدس را ربوده و تمامی تمثالهای از جنس نقره و سنگهای قیمتی را از بین بردند و نان و شراب تبرکشده و خون ارزشمند را آلوده کردند. طبق منابع، صلیبیون از غارت شهر، ۹۰۰ هزار مارک نقره بهدست آوردند، که آن را بین خود تقسیم کردند. ونیزیها ۱۵۰ هزار مارک و صلیبیون ۵۰ هزار مارک بهدست آوردند و مابقی مبلغ بین نیروهای عادی صلیبی و شوالیهها تقسیم شد.[۳۳][۳۴][۳۵]
علاوه بر تاراج و غارت شهر، نیروهای فاتح شهوت جنسی خود را با زنان تسلیم شده قسطنطنیه ارضا کردند. به وطری زنان در معابر عمومی همچون خیابان و میدانها و حتی در کلیساها مورد تجاوز قرار گرفتند. به زنان به پیر و سالخورد نیز هتک حرمت شد و آنها را معابر لختکردند؛ و مردانی که برای محافظت از زنان مقاومت میکردند، به بیرحمی کشته میشدند و مابقی مردان نیز به دلایل نامعلومی به قتل رسیدند.
تاراج قسطنطنیه به عنوان یکی از پر سودترین تاراجهای تاریخ ذکر شده است. اگرچه غارت کردن شهری که در مقابل فاتحان ایستادگی میکرد، از لحاظ اصول اخلاقی قرون وسطا قابل قبول بود، اما روشن است صلیبیون چیزی بیش از غارت و تاراج انجام دادند. آنها برخلاف سوگند خود و تهدید تکفیر کلیسا، بیشرمانه و حساب شده پرستشگاههای مسیحی بیزانس را مورد تجاور قرار دادند و هرچه که به دستانشان میرسید را نابود میکردند. وقتی پاپ اینوست سوم از رفتار صلیبیون مطلع شد، دچار شرم و خجالت شد و قویاً آنها را سرزنش کرد.[۳۶][۳۷]
منبعشناسی
منابع اولیه
- لاتین
- اسناد و دفاتر ثبت مرتبط با پاپ اینوسنت سوم؛ از قرن چهارم، دستگاه پاپی اقدام به ثبت وقایع اتفاقات دوره هر پاپ در اسناد و دفاتری خاص کرد.[۳۸]
- The Devastatio Constantinopolitana که کتابی مختصر اما با جزئیات در باب جنگ صلیبی چهارم و حوادث ۱۲۰۲ تا ۱۲۰۴ میلادی است.[۳۹]
- Chronica Albrici Monachi Trium Fontium (لاتین) از آلبریک تروفانتیز، نویسنده و راهب سیسترسی فرانسوی قرن ۱۲ و ۱۳ میلادی که وی در کتابش شرح حوادث عالم از ابتدا خلقت تا سال ۱۲۴۱ را بهطور کامل و مفصل شرح و در نوشتن این کتاب از منابع همچون کتب الینان دو فرادمون استفاده کرده است.[۴۰][۴۱]
- La Conquête de Constantinople (لاتین) اثر یکی از جنگجویان فرانسوی جنگ صلیبی چهارم به نام رابرت د کلاری، که بعد غارت قسطنطنیه، اقدام به نوشتن این کتاب کرد. وی در این کتاب شرحی از ثروت عظیم بیزانس و شهر قسطنطنیه در برابر فقر سربازان صلیبی همچون خودش میدهد.[۴۲]
- Conquête de Constantinople (لاتین) نوشته جفروا دو ویلاردوئن مورخ و شوالیه قرن ۱۳ میلادی که در جنگ صلیبی چهارم شرکت کرده بود. وی در این کتاب به شرح نبرد میان نیروهای کلیسای غرب با نیروهای کلیسای شرق در شهر قسطنطنیه میپردازد.[۴۳][۴۴]
- L'Estoire de la conqueste Eracles empereur et de la terre d'Outremer نسخه دیگری از کتاب مشهور ویلیام صوری که به شرح حوادث ۱۱۸۴ تا ۱۲۳۲ میلادی و جنگ صلیبی سوم و چهارم پرداخته است.[۴۵]
- Historia Constantinopolitana نوشته گونتر پیریس، نویسنده و راهب سیسترسی آلمانی قرن ۱۲ و ۱۳ میلادی است که وی این کتاب را براساس شواهد مارتین پیریس، راهب صومعه پیریس نوشته است. وی همچنین کتابی در باب جنگ صلیبی اول نوشته است.[۴۶]
- gesta episcoporum halberstadensium نوشته شخصی ناشناس از اهالی هالبراشتات که در جنگ صلیبی چهارم شرکت داشته و شرح حوادث این جنگ را بیان کرده است.[۴۷][۴۸]
- Chronicle اثر رالف کوجشال، راهب و مورخ انگلستانی در کتاب خود، وضعیت اروپا در قرن ۱۲ و ۱۳ تا زمان مرگش را شرح داده است. وی همچنین اشاراتی به فتح و غارت قسطنطنیه کرده است.[۴۹][۵۰]
- de terra ihersolimitana نوشته شخصی ناشناس از اهالی سوآسون که در جنگ صلیبی چهارم شرکت داشته و شرح حوادث این جنگ را بیان کرده است.[۵۱][۵۲]
- Arnoldi Chronica Slavorum اثر آرنولد لوبک، راهب قرن ۱۳ سنت بندیکت که وی در این کتاب که به شیوه رویدادنامه نوشته شده، حوادث زمان خود را تا سال ۱۲۰۹ شرح داده است.[۵۳]
- de oorkonden der graven van vlaanderen که شامل مکاتبات بالدوین فلاندرز است که در بین سالهای ۱۱۹۱ تا ۱۲۰۶ نوشته شده است.[۵۴]
- dialogus miraculorum اثر سزاریوس هیشترباخ، نویسنده و رئیس صومعه هایشترباخ قرن ۱۳ که متشکل از خطبه و همخوانیهاست که طی این کتاب اشاراتی به آغاز جنگ صلیبی چهارم به فرمان اینوسنت سوم و اعمال صلیبیون داده شده است.[۵۵][۵۶]
- la critica bizantina del primato romano nel secolo xii نوشته جانیس اسپیتریس که شامل مکاتبات از حوادث جنگ صلیبی چهارم و کلیسای روم و بیزانس قبل و بعد از غارت قسطنطنیه است.[۵۷]
- Chronica regia Coloniensis شامل رویدادهایی از تاریخ اروپا از سال ۵۷۶ تا ۱۲۰۲ میلادی است که حوادث اولیه جنگ صلیبی چهارم را دربر میگیرد.[۵۸]
- Chronicon Montis Sereni و Chroniques gréco-romanes آثاری به زبان لاتین هستند که اطلاعی جامع و دقیقی از وضعیت اروپای سده ۱۲ و ۱۳ ارائه میدهند.[۵۹]
- تاریخ ارنول، نوشته ارنول نوشته قرن ۱۲ میلادی که یکی از همراهان بالین ابلین در طول زندگی وی در شرق بود. وی علاوه بر حوادث جنگ حطین و جنگ صلیبی سوم، اطلاعاتی در باب قرن ۱۳ میلادی و امپراتوری بیزانس ارائه میکند.[۶۰][۶۱]
- Urkundenbuch des Hochstifts Halberstadt und seiner Bischöfe اثری از کلیسای هالبرسات که به ذکر واقع قرن ۱۳ میلادی و حرکت نیروهای این شهر به سمت جنگ صلیبی چهارم میپردازد.[۶۲]
- نامه هوگ سنت پول، یکی از رهبران نیروهای صلیبی در جنگ سوم و جنگ صلیبی چهارم که وی در این نامهها شرحی از وضعیت نیروهای صلیبی و اعمال آنها داده است.[۶۳]
- Correspondence and Acta Innocent III یا مکاتبات و اعمال پاپ اینوسنت سوم که در جریان جنگ صلیبی چهارم نقش بسزایی داشت. در این نوشتهها اطلاعاتی از وضعیت جنگ چهارم و اعمال صلیبیون وجود دارد.[۶۴]
- Die Register Innocenz’ III کتابی است از مجموعه ۲۰۸ نامه پاپ اینوسنت سوم که در قرن ۱۳ به اروپا و خاورمیانه فرستاده است. در این نامهها تعدادی در رابطه با جنگ صلیبی چهارم وجود دارد.[۶۵]
- Historia orientalis نوشته ژاکو د ویتری، نویسنده قرن ۱۳ میلادی که وی در این حوادث نیمه اول قرن ۱۳ تا سال ۱۲۴۰ را بیان کرده است.[۶۶]
- Chronica Majora نوشته و اثر مَتیو پاریس، راهب قرن ۱۳ سنت بندیکت که وی در این کتاب، شرحی از آفرینش انسان تا سال ۱۲۵۹ میلادی از جمله حوادث جنگ صلیبی چهارم را آورده است.[۶۷]
- جلد دوم Regesta Ponti Cum Romanorum که کتابی است که توسط دستگاه پاپی رم نوشته شده است. این کتاب حوادث اوایل قرن ۱۳ و جنگ صلیبی چهارم بهخصوص مسائل و اختلافات بین کلیسای رم و کلیسای قسطنطنیه را در برمیگیرد.[۶۸]
- Petri Vallisum Saranii Monachi Hystoria Albigensis نوشته پیتر وو د کِرنِی، راهب قرن ۱۳ کلیسای وو د کِرنِی که در این کتاب علاوه جنگ صلیبی کاتاری، به ذکر حوادث جنگ صلیبی چهارم میپردازد.[۶۹][۷۰]
- Flores Historiarum اثر راجِر وِنداوِر، راهب انگلیسی قرن ۱۳ که به شرح حوادث قرون وسطای میانه در انگلستان و اروپا میپردازد. وی همچنین در این کتاب، شرحی از حوادث جنگ صلیبی چهارم و تسخیر قسطنطنیه توسط صلیبیون میدهد.[۷۱]
- یونانی
- Chronicle of the Morea به مجموعه اسناد و نوشتههای تاریخی که در چهار نسخه فرانسوی، یونانی، ایتالیایی و آراگونی نوشته شده است که به تأسیس حکومت فئودالی در یونان و استقرار صلیبیون در پلوپونز بعد از غارت جنگ صلیبی چهارم میپردازد.[۷۲][۷۳]
- Historia اثر نیکتاس شونیتز، نویسنده و مورخ قرن ۱۲ و ۱۳ میلادی که در کتابش شرح جنگ صلیبی چهارم و تهاجم صلیبیون به قسطنطنیه را شرح داده است.[۷۴][۷۵]
- Historia اثر نیکفوروس برینوس، اثر فرمانده و مورخ بیزانسی قرن ۱۲ که در کتابش تاریخ بیزانس و بخشهایی از جنگ صلیبی چهارم و تهاجم صلیبیون به قسطنطنیه را شرح داده است.[۷۶][۷۷]
- Alexii Ducae Imperium اثر نیکتاس شونیتز، نویسنده و مورخ قرن ۱۲ و ۱۳ میلادی که در کتابش شرح جنگ صلیبی چهارم و تهاجم صلیبیون به قسطنطنیه را شرح داده است.[۷۸][۷۹]
- O city of Byzantium تألیف نیکتاس شونیتز، نویسنده و مورخ قرن ۱۲ و ۱۳ میلادی که در این کتاب به ذکر تاریخ قسطنطنیه از سال ۱۱۱۸ تا ۱۲۰۷ میکند.[۸۰][۸۱][۸۲]
- Annals نوشته جورج آکروپُلیتس، نویسنده قرن ۱۳ میلادی که در این کتاب به شرح حوادث جنگ صلیبی چهارم و غارت قسطنطنیه پرداخته است.[۸۳][۸۴][۸۵]
- ونیزی
- Chronicle of the Morea به مجموعه اسناد و نوشتههای تاریخی که در چهار نسخه فرانسوی، یونانی، ایتالیایی و آراگونی نوشته شده است که به تأسیس حکومت فئودالی در یونان و استقرار صلیبیون در پلوپونز بعد از غارت جنگ صلیبی چهارم میپردازد.[۸۶]
- Historia ducum Venetorum نوشته کُنستانتینوپ دِواست، نویسنده ونیزی قرن ۱۳ که در این کتاب شرح اعمال ونیزیها را در جریان در جنگ صلیبی چهارم را شرح داده است.[۸۷][۸۸]
- Devastatio Constantinopolitana که مشتمل از نوشتههای شخصی در جنگ صلیبی چهارم بوده که در جمعآوری و در یک نسخه نوشته شده است. موضوع این کتاب، حوادث سال ۱۱۹۸ تا ۱۲۰۴ یعنی سقوط قسطنطنیه است.[۸۹]
- Les estoires de Venise نوشته و اثر مارتینو د کانال، نویسنده قرن ۱۳ که در این به شرح تاریخ تا زمان خود و اشاراتی به جنگ صلیبی چهارم و حضور نیروهای ونیزی کرده است.[۹۰]
- اسلامی
در میان منابع تاریخنگاری مسلمان، به جز عزالدین بن اثیر (ف. ۶۳۰)، تقریباً هیچیک التفاتی به جنگ صلیبی چهارم نداشته است و ابن واصل (ف. ۶۹۷ قمری)، ابوالفدا (۷۳۲ف. قمری)، مقریزی (ف. ۸۴۵)، ابن تغری (ف. ۸۷۴) و ابن فرات صرفاً به سقوط قسطنطنیه بهطور گذرا اشاره کردهاند. تنها ابن اثیر است که در ذکر وقایع سالهای ۵۹۹ و ۶۰۰ هجری در کتاب الکامل فی التاریخ به شرح وقایع این جنگ پرداخته است و با توجه به اینکه وی از معاصران این رخداد بوده است، اثر وی به عنوان یک منبع اولیه حائز اهمیت است، هرچند در بیان مناسبات پیچیده بین شاهان و فئودالهای اروپایی دچار اشتباهاتی شده است. به نظر میرسد وی از دو منبع معاصر خود بهره جسته باشد.[۹۱][۹۲]
منابع ثانویه
- Chronicon de Rebus Venetis اثر لورنزو د موناچیز، مورخ و نویسنده قرن ۱۴ میلادی که در این کتاب به ذکر تاریخ ونیز از جمله جنگ صلیبی چهارم پرداخته است.[۹۳]
- Annales نوشته بارتولومئو لوکا، مورخ قرن ۱۴ که در این کتاب به ذکر حوادث و تاریخ ایتالیا و اروپا در زمان خود و اشاراتی به جنگ صلیبی چهارم کرده است.[۹۴]
- Genealogie Patrizie اثر مارکو باربارو، مورخ ونیزی قرن ۱۵ و ۱۶ میلادی که در این کتاب به شرح تاریخ ونیز از ابتدا تا زمان کرده است.
- Glossarium mediae et infimae Latinitatis نوشته شارل دو کانج، مورخ و نویسنده قرن ۱۷ میلادی که در زمینه تاریخ بیزانس فعالیت میکرد. وی در این کتاب اشاراتی به جنگ صلیبی چهارم و غارت قسطنطنیه کرده است.[۹۵][۹۶]
- تاریخ کرت تألیف آندرهآ کورنارو، نویسنده قرن ۱۷ میلادی که در این کتاب به شرح تاریخ جزیره کرت از زمان حکومت بیزانس تا تحت حاکمیت ونیز میپردازد.[۹۷]
- Thesaurus Novus Anecdotorum اثر ادموند مارتینه، راهب قرن ۱۷ سنت بندیکت که در باب تاریخ اروپا در قرون وسطای میانه نوشته شده است. وی در این کتاب اشارتی به جریان جنگ صلیبی چهارم نیز میکند.[۹۸]
- تاریخ ونیز نوشته میشله فُسکارینی، نویسنده و مورخ قرن ۱۷ میلادی که در این کتاب، شرحی از تاریخ ونیز از قرن ۱۰ میلادی تا زمان خود میدهد.[۹۹]
- جمهوری و حکومت ونیز نوشته گاسپارو کونتارینی، نویسنده و مورخ ایتالیایی قرن ۱۶ و ۱۷ میلادی که کتاب وی، یکی منابع مهم معاصر در باب ظهور جمهوری ونیز و روند قدرتیابی آن است. در این کتاب به تأثیر جنگ صلیبی چهارم در رشد و شکوفایی تجارت و قدرت ونیز نیز اشاراتی شده است.[۱۰۰]
- قدرت امپراتوری و پایتخت از نگاه بیزانس، نوشته پی. جی الکساندر، در باب تاریخ بیزانس از بدو جدایی از روم غربی تا سقوط آن در قرن ۱۵ میلادی است و اشاراتی به جنگ صلیبی چهارم و غارت قسطنطنیه در آن شده است.[۱۰۱]
- تاریخ بیزانس اثر نیکفورس گرگوراس، مورخ بیزانس قرن ۱۴ که کتاب خود شرحی از تاریخ بیزانس از ابتدا تا زمان خود را داده است.[۱۰۲]
- امپراتوری بیزانس (۱۰۲۵–۱۲۰۴)؛ تاریخ سیاسی اثر میشل آنگولد، پژوهشگر تاریخ بیزانس که در این کتاب به ذکر تاریخ سیاسی بیزانس تا قبل از غارت بیزانس طی جنگ صلیبی چهارم میپردازد.[۱۰۳][۱۰۴]
- راهی به سال ۱۲۰۴؛ پیشزمینه بیزانس برای جنگ صلیبی چهارم نوشته میشل آنگولد، پژوهشگر تاریخ بیزانس که در این کتاب به ذکر حوادثی که منجر به جنگ صلیبی چهارم در قسطنطنیه شد، میپردازد.[۱۰۵][۱۰۶]
- جنگ صلیبی چهارم؛ حوادث و زمینهها اثر میشل آنگولد، پژوهشگر تاریخ بیزانس که در این کتاب به ذکر حوادث جنگ صلیبی چهارم در قسطنطنیه میپردازد.[۱۰۷][۱۰۸]
- حکومت بیزانس در تبعید؛ حکومت و جامعه تحت لاسکریس نیقیه، ۱۲۰۴–۱۲۶۱ اثر میشل آنگولد، پژوهشگر تاریخ بیزانس که در این کتاب به حوادث و تاریخ سیاسی بیزانس پس از غارت قسطنطنیه در جریان جنگ چهارم صلیبی میپردازد.[۱۰۹][۱۱۰]
- نگرشهای غربی به فرانکیهای یونانی در قرن ۱۳ نوشته مالکولم باربر، نویسنده و پژوهشگر مطالعات اروپای قرون وسطای در دانشگاه ناتینگهام که در این کتاب به نگرش اروپاییان به فرانکی مستقر شده در یونان و بیزانس پس از جنگ صلیبی چهارم میپردازد.[۱۱۱][۱۱۲]
- مدافعین فوقالعاده قسطنطنیه تألیف نورمن هپبورن بینس پژوهشگر تاریخ بیزانس که در این کتاب به تاریخ بیزانس در هنگامه جنگ صلیبی چهارم میپردازد.[۱۱۳]
- رویارویی بیزانس با غرب، ۱۱۸۰–۱۲۰۴ نوشته سی. ام. بِرَند نویسنده و مورخ در زمینه تاریخ بیزانس که در این کتاب به شرح زمینهها و وقوع جنگ صلیبی چهارم بین غربیهای صلیبی و بیزانسیها میپردازد.[۱۱۴]
- گنجینهٔ سنت مارکو، ونیز اثر دی. باکتون که مشتمل بر عکسهایی از گنجینه سنت مارکو که توسط ونیزیها در جریان جنگ صلیبی چهارم به ونیز منتقل شد.[۱۱۵][۱۱۶]
- بیزانس و صلیبیون تألیف باربارا جیو هریس نویسنده و مورخ انگلیسی که در این کتاب به ذکر روابط صلیبیون با امپراتوری بیزانس از آغاز جنگهای صلیبی میپردازد.[۱۱۷][۱۱۸]
- حکم طلایی آلکسیوس یکم کومنوس به ونیزیها نوشته دیوید جاکوبی که وی در این کتاب به شرح روابط سیاسی و تجاری بیزانس و ونیز در دوران آلکسیوس یکم میپردازد.[۱۱۹]
- امپراتوری لاتین قسطنطنیه و ایالات فرانکی یونان نوشته دیوید جاکوبی که وی در این کتاب به شرح وضعیت بیزانس پس از جنگ صلیبی چهارم میپردازد.[۱۲۰]
- ونیز؛ جمهوری دریایی تألیف فردریک سی. لین، مورخ و پژوهشگر تاریخ ونیز که در این کتاب علاوه بر تاریخ ونیز، به جنگ صلیبی چهارم و نقش ونیز در این جنگ میپردازد.[۱۲۱][۱۲۲]
- شعلههای جنگ صلیبی چهارم در قسطنطنیه نوشته توماس مادن، پژوهشگر تاریخ جنگهای صلیبی که در این کتاب اختصاصاً به جنگ صلیبی چهارم میپردازد.[۱۲۳][۱۲۴]
- ونیز، پاپ و صلیبیون قبل از ۱۲۰۴ نوشته توماس مادن، پژوهشگر تاریخ جنگهای صلیبی که در این کتاب به شرح حوادث پیش از جنگ صلیبی چهارم میپردازد.[۱۲۵][۱۲۶]
- قسطنطنیه اثر سیریل مانگو مورخ و پژوهشگر انگلیسی بیزانس که در این کتاب به شرح تاریخ قسطنطنیه از جمله جنگ صلیبی چهارم میپردازد.
- ونیزیها در امپراتوری بیزانس قبل از ۱۲۰۴ نوشته ام. ای. مارتین که وی در این کتاب به ذکر روابط بیزانس و ونیز قبل از جنگ صلیبی چهارم میپردازد.[۱۲۷]
- کتاب موعظهٔ جنگهای صلیبی به اراضی مقدس نوشتهٔ پنی جی. کول که وی در این کتاب شرح حوادث جنگهای صلیبی در بین سالهای ۱۰۹۵ تا ۱۲۷۰ م را بیان میکند.[۱۲۸]
- جنگ خداوند به عنوان زمینهٔ اثبات ایمان نوشتهٔ جان گیلکرایست که وی در این کتاب به شرح جنگهای صلیبی در شرق در قرن دوازدهم و سیزدهم میلادی میپردازد.[۱۲۹]
- ادوارد گیبون مورخ و نویسنده انگلیسی و عضو پارلمان این کشور بود. یکی از آثار وی، جنگهای صلیبی، دربردارندهٔ تاریخی عمومی در باب جنگهای صلیبی است.[۱۳۰]
- تاریخ جنگ مقدس از توماس فُولر نویسندهٔ انگلیسی قرن هفدهم میلادی که تاریخ جامعی از جنگهای صلیبی را براساس منابع اولیه ارائه میکند.[۱۳۱][۱۳۲]
- تاریخ جنگهای صلیبی اثر آگوست آرتور نویسنده و مورخ فرانسوی که براساس منابع اولیه، کتابی در موضوع تاریخ عمومی جنگهای صلیبی نوشت.[۱۳۳]
- واژهنامه قرون وسطا و اواخر دوره لاتین نوشتهٔ شارل دو کارتر نویسنده و مورخ فرانسوی که در این کتاب شرحی از حوادث قرون وسطا در اروپا و بیزانس ارائه میکند. کتاب وی یکی از منابع گیبون در نوشتن انحطاط و سقوط امپراتوری روم بود.[۱۳۴][۱۳۵]
- تاریخ جنگهای صلیبی اثر جُوزِف فرانسیس میشاد، نویسنده و مورخ فرانسوی، تاریخی عمومی دربارهٔ جنگهای صلیبی است که براساس منابع اولیه نوشته شده است.[۱۳۶]
پانویس
ارجاعات
- ↑ S. Blondal, The Varangians of Byzantium, 164
- ↑ J. Phillips, The Fourth Crusade and the Sack of Constantinople, 159
- ↑ ۳٫۰ ۳٫۱ J. Phillips, The Fourth Crusade and the Sack of Constantinople, 269
- ↑ J. Phillips, The Fourth Crusade and the Sack of Constantinople, 106
- ↑ مادن، جنگهای صلیبی، ۱۸۲–۱۸۳.
- ↑ Queller، The Fourth Crusade، ۸۰-۹۲.
- ↑ Runciman، A History of the Crusades، ۹۸.
- ↑ مادن، جنگهای صلیبی، ۱۸۳.
- ↑ Queller، The Fourth Crusade، ۹۲-۱۰۷.
- ↑ Runciman، A History of the Crusades، ۹۹.
- ↑ مادن، جنگهای صلیبی، ۱۸۴–۱۸۵.
- ↑ Nicolle، The Fourth Crusade 1202–04 – the Betrayal of Byzantium، ۴۱.
- ↑ Korobeinikov، Byzantium and the Turks in the Thirteenth Century، ۱۲۷.
- ↑ مادن، جنگهای صلیبی، ۱۸۵–۱۸۶.
- ↑ Queller، The Fourth Crusade، ۱۱۹-۱۲۶.
- ↑ Phillips، The Fourth Crusade and the Sack of Constantinople، ۱۱۳.
- ↑ Runciman، A History of the Crusades، ۱۰۰.
- ↑ مادن، جنگهای صلیبی، ۱۸۷–۱۸۸.
- ↑ Queller، The Fourth Crusade، ۱۲۶-۱۳۵.
- ↑ Phillips، The Fourth Crusade and the Sack of Constantinople، ۲۶۹.
- ↑ مادن، جنگهای صلیبی، ۱۸۹–۱۹۱.
- ↑ مادن، جنگهای صلیبی، ۱۹۱–۱۹۴.
- ↑ Queller، The Fourth Crusade، ۱۳۵-۱۴۸.
- ↑ Phillips، The Fourth Crusade and the Sack of Constantinople، ۱۶۴.
- ↑ مادن، جنگهای صلیبی، ۱۹۴–۱۹۷.
- ↑ Queller، The Fourth Crusade، ۱۴۸-۱۶۲.
- ↑ Phillips، The Fourth Crusade and the Sack of Constantinople، ۱۶۴.
- ↑ Nicolle، The Fourth Crusade 1202–04 – the Betrayal of Byzantium، ۶۵.
- ↑ مادن، جنگهای صلیبی، ۱۹۷–۲۰۱.
- ↑ Queller، The Fourth Crusade، ۱۶۲-۱۷۲.
- ↑ Phillips، The Fourth Crusade and the Sack of Constantinople، ۲۰۹.
- ↑ Nicolle، The Fourth Crusade 1202–04 – the Betrayal of Byzantium، ۷۷.
- ↑ مادن، جنگهای صلیبی، ۲۰۱–۲۰۲.
- ↑ Queller، The Fourth Crusade، ۱۹۳-۱۹۷.
- ↑ Konstam، Historical Atlas of The Crusades، ۱۶۲.
- ↑ مادن، جنگهای صلیبی، ۲۰۲–۲۰۳.
- ↑ Queller، The Fourth Crusade، ۱۹۷-۲۰۵.
- ↑ Andrea، Contemporary Sources for the Fourth Crusade، ۳۱۳.
- ↑ Andrea، Contemporary Sources for the Fourth Crusade، ۳۱۳.
- ↑ Andrea، Contemporary Sources for the Fourth Crusade، ۳۱۳.
- ↑ Phillips، The Fourth Crusade and the sack of Constantinople، ۳۵۰.
- ↑ Andrea، Contemporary Sources for the Fourth Crusade، ۳۱۳.
- ↑ Andrea، Contemporary Sources for the Fourth Crusade، ۳۱۳.
- ↑ Phillips، The Fourth Crusade and the sack of Constantinople، ۳۵۰.
- ↑ Andrea، Contemporary Sources for the Fourth Crusade، ۳۱۳.
- ↑ Andrea، Contemporary Sources for the Fourth Crusade، ۳۱۳.
- ↑ Andrea، Contemporary Sources for the Fourth Crusade، ۳۱۳.
- ↑ Phillips، The Fourth Crusade and the sack of Constantinople، ۳۵۰.
- ↑ Andrea، Contemporary Sources for the Fourth Crusade، ۳۱۳.
- ↑ Phillips، The Fourth Crusade and the sack of Constantinople، ۳۵۰.
- ↑ Andrea، Contemporary Sources for the Fourth Crusade، ۳۱۳.
- ↑ Phillips، The Fourth Crusade and the sack of Constantinople، ۳۵۰.
- ↑ Andrea، Contemporary Sources for the Fourth Crusade، ۳۱۳.
- ↑ Andrea، Contemporary Sources for the Fourth Crusade، ۳۱۳.
- ↑ Andrea، Contemporary Sources for the Fourth Crusade، ۳۱۳.
- ↑ Phillips، The Fourth Crusade and the sack of Constantinople، ۳۵۱.
- ↑ Andrea، Contemporary Sources for the Fourth Crusade، ۳۱۳.
- ↑ Andrea، Contemporary Sources for the Fourth Crusade، ۳۱۳.
- ↑ Andrea، Contemporary Sources for the Fourth Crusade، ۳۱۳.
- ↑ Andrea، Contemporary Sources for the Fourth Crusade، ۳۱۴.
- ↑ Phillips، The Fourth Crusade and the sack of Constantinople، ۳۵۲.
- ↑ Andrea، Contemporary Sources for the Fourth Crusade، ۳۱۴.
- ↑ Andrea، Contemporary Sources for the Fourth Crusade، ۳۱۴.
- ↑ Andrea، Contemporary Sources for the Fourth Crusade، ۳۱۴.
- ↑ Andrea، Contemporary Sources for the Fourth Crusade، ۳۱۴.
- ↑ Andrea، Contemporary Sources for the Fourth Crusade، ۳۱۴.
- ↑ Andrea، Contemporary Sources for the Fourth Crusade، ۳۱۵.
- ↑ Andrea، Contemporary Sources for the Fourth Crusade، ۳۱۵.
- ↑ Andrea، Contemporary Sources for the Fourth Crusade، ۳۱۵.
- ↑ Phillips، The Fourth Crusade and the sack of Constantinople، ۳۵۱.
- ↑ Andrea، Contemporary Sources for the Fourth Crusade، ۳۱۵.
- ↑ Andrea، Contemporary Sources for the Fourth Crusade، ۳۱۴.
- ↑ Phillips، The Fourth Crusade and the sack of Constantinople، ۳۵۲.
- ↑ Riley-Smith، What Were the Crusades?، ۹۸.
- ↑ Constable، The Historiography of the Crusades، ۲.
- ↑ Riley-Smith، What Were the Crusades?، ۹۹.
- ↑ Constable، The Historiography of the Crusades، ۸۲.
- ↑ Riley-Smith، What Were the Crusades?، ۹۸.
- ↑ Constable، The Historiography of the Crusades، ۲.
- ↑ Riley-Smith، What Were the Crusades?، ۹۸.
- ↑ Constable، The Historiography of the Crusades، ۲.
- ↑ Phillips، The Fourth Crusade and the sack of Constantinople، ۳۵۲.
- ↑ Riley-Smith، What Were the Crusades?، ۹۸.
- ↑ Constable، The Historiography of the Crusades، ۲.
- ↑ Andrea، Contemporary Sources for the Fourth Crusade، ۳۱۵.
- ↑ Andrea، Contemporary Sources for the Fourth Crusade، ۳۱۴.
- ↑ Andrea، Contemporary Sources for the Fourth Crusade، ۳۱۵.
- ↑ Phillips، The Fourth Crusade and the sack of Constantinople، ۳۵۳.
- ↑ Andrea، Contemporary Sources for the Fourth Crusade، ۳۱۵.
- ↑ Andrea، Contemporary Sources for the Fourth Crusade، ۳۱۵.
- ↑ Society for the Study of the Crusades and the Latin East. Conference، The Fourth CrusadeThe Fourth Crusade: Event, Aftermath, and Perceptions: Papers from the Sixth Conference of the Society for the Study of the Crusades and the Latin East، ۱۷۰-۱۷۷.
- ↑ Phillips، The Fourth Crusade and the sack of Constantinople، ۳۵۱.
- ↑ Andrea، Contemporary Sources for the Fourth Crusade، ۳۱۸.
- ↑ Andrea، Contemporary Sources for the Fourth Crusade، ۳۱۸.
- ↑ Andrea، Contemporary Sources for the Fourth Crusade، ۳۱۶.
- ↑ Phillips، The Fourth Crusade and the sack of Constantinople، ۳۵۳.
- ↑ Andrea، Contemporary Sources for the Fourth Crusade، ۳۱۸.
- ↑ Andrea، Contemporary Sources for the Fourth Crusade، ۳۱۸.
- ↑ Andrea، Contemporary Sources for the Fourth Crusade، ۳۱۷.
- ↑ Andrea، Contemporary Sources for the Fourth Crusade، ۳۱۸.
- ↑ Andrea، Contemporary Sources for the Fourth Crusade، ۳۱۶.
- ↑ Andrea، Contemporary Sources for the Fourth Crusade، ۳۱۶.
- ↑ Andrea، Contemporary Sources for the Fourth Crusade، ۳۱۵.
- ↑ Phillips، The Fourth Crusade and the sack of Constantinople، ۳۵۳.
- ↑ Andrea، Contemporary Sources for the Fourth Crusade، ۳۱۵.
- ↑ Phillips، The Fourth Crusade and the sack of Constantinople، ۳۵۳.
- ↑ Andrea، Contemporary Sources for the Fourth Crusade، ۳۱۵.
- ↑ Phillips، The Fourth Crusade and the sack of Constantinople، ۳۵۴.
- ↑ Andrea، Contemporary Sources for the Fourth Crusade، ۳۱۶.
- ↑ Phillips، The Fourth Crusade and the sack of Constantinople، ۳۵۴.
- ↑ Andrea، Contemporary Sources for the Fourth Crusade، ۳۱۶.
- ↑ Phillips، The Fourth Crusade and the sack of Constantinople، ۳۵۴.
- ↑ Andrea، Contemporary Sources for the Fourth Crusade، ۳۱۶.
- ↑ Andrea، Contemporary Sources for the Fourth Crusade، ۳۱۶.
- ↑ Andrea، Contemporary Sources for the Fourth Crusade، ۳۱۶.
- ↑ Phillips، The Fourth Crusade and the sack of Constantinople، ۳۵۴.
- ↑ Andrea، Contemporary Sources for the Fourth Crusade، ۳۱۶.
- ↑ Phillips، The Fourth Crusade and the sack of Constantinople، ۳۵۴.
- ↑ Andrea، Contemporary Sources for the Fourth Crusade، ۳۱۷.
- ↑ Andrea، Contemporary Sources for the Fourth Crusade، ۳۱۷.
- ↑ Andrea، Contemporary Sources for the Fourth Crusade، ۳۱۷.
- ↑ Phillips، The Fourth Crusade and the sack of Constantinople، ۳۵۴.
- ↑ Andrea، Contemporary Sources for the Fourth Crusade، ۳۱۷.
- ↑ Phillips، The Fourth Crusade and the sack of Constantinople، ۳۵۴.
- ↑ Andrea، Contemporary Sources for the Fourth Crusade، ۳۱۷.
- ↑ Phillips، The Fourth Crusade and the sack of Constantinople، ۳۵۵.
- ↑ Andrea، Contemporary Sources for the Fourth Crusade، ۳۱۷.
- ↑ France, Hattin, 204.
- ↑ France, Hattin, 204.
- ↑ Constable, The Historiography of the Crusades, 25.
- ↑ Constable, The Historiography of the Crusades, 25.
- ↑ Edbury, The Conquest of Jerusalem and the Third Crusade: Sources in Translation, 149.
- ↑ Constable, The Historiography of the Crusades, 23.
- ↑ Constable, The Historiography of the Crusades, 21.
- ↑ Phillips، The Fourth Crusade and the sack of Constantinople، ۳۵۶.
- ↑ Constable, The Historiography of the Crusades, 19.
منابع
- مادن، توماس (۱۳۸۹). جنگهای صلیبی. تهران: جویا.
- اشپیلفوگل، جکسون جی. (۱۳۹۳). تمدن مغرب زمین. ترجمهٔ محمدحسین آریا. تهران: امیرکبیر.
- Angold، Michael J (۲۰۱۴). The Fourth Crusade: Event and Context. Routledge.
- "Alexius II Comnenus" (به انگلیسی). Britannica Online Encyclopedia. Retrieved 5 January 2011.
{{cite web}}
: نگهداری یادکرد:زبان ناشناخته (link) - "Eastern Orthodoxy" (به انگلیسی). Britannica Online Encyclopedia. Retrieved 25 July 2018.
- Edbury، Peter W. (۱۹۹۶). The conquest of Jerusalem and the Third Crusade: sources in translation.
- Haldon، John (۲۰۰۲). Byzantium at War. Oxford: Osprey.
- J. Boas، Adrian (۲۰۰۱). Jerusalem in the Time of the Crusades: Society, Landscape and Art in the Holy City Under Frankish Rule. London: Routledge.
- Konstam، Angus (۲۰۰۲). Historical Atlas of The Crusades. Checkmark Books.
- Korobeinikov، Dimitri (۲۰۱۴). Byzantium and the Turks in the Thirteenth Century. Oxford University Press.
- Madden، Thomas (۲۰۰۴). The Fourth Crusade: Event, Aftermath, and Perceptions. Ashgate Publishing.
- Phillips، Jonathan (۲۰۰۴). The Fourth Crusade and the Sack of Constantinople. New York: Viking. شابک ۹۷۸-۰-۱۴-۳۰۳۵۹۰-۹.
- Queller، Donald E (۱۹۷۸). The Fourth Crusade: The Conquest of Constantinople. University of Pennsylvania Press.
- Society for the Study of the Crusades and the Latin East. Conference (۲۰۰۴). The Fourth Crusade: Event, Aftermath, and Perceptions: Papers from the Sixth Conference of the Society for the Study of the Crusades and the Latin East. Istanbul.
- Andrea، Alfred (۲۰۰۸). Contemporary Sources for the Fourth Crusade. BRILL.
- Constable، Giles (۲۰۰۱). The Historiography of the Crusades. Angeliki E. Laiou.
- Davies، Norman (۲۰۱۰). Vanished Kingdoms. The History of Half-forgotten Europe. شابک ۹۷۸-۰-۱۴۱-۰۴۸۸۶-۴.
- France، John (۲۰۱۵). Hattin. Oxford University Press.
- Madden، Thomas (۱۹۹۷). The Fourth Crusade: The Conquest of Constantinople. Philadelphia: University of Pennsylvania Press.
- Mayer، Hans Eberhar (۱۹۷۲). The Crusades. Oxford University Press. شابک ۰-۱۹-۸۷۳۰۹۷-۷.
- Nicolle، David (۲۰۱۱). The Fourth Crusade 1202–04 – the Betrayal of Byzantium. Oxford: Osprey.
- Norwich، John (۱۹۸۲). A History of Venice. New York: Alfred A. Knopf.
- Norwich، John (۲۰۰۳). Byzantium: The Decline and Fall. London: Folio Society.
- Phillips، Jonathan (۲۰۰۴). The Fourth Crusade and the sack of Constantinople. Viking.
- Riley-Smith، Jonathan (۱۹۹۷). What Were the Crusades?. Palgrave Macmillan.
- Sherrard، Philip (۱۹۶۷). Byzantium. Nederland: Time-Life Books.
- Runciman، Steven (۱۹۸۹). A History of the Crusades: The Kingdom of Jerusalem and the Frankish East, 1100–1187. ج. ۲. Cambridge University Press.
- Norwich، John (۱۹۹۷). A Short History of Byzantium. New York: Vintage Books.
- Baldwin، W. M (۱۹۶۹). The first hundred years. Wisconsin: University of Wisconsin Press.