عزلت
عزلت، به حالت خلوت یا انزوا یعنی عدم ارتباط با مردم گفته میشود که بسته به شرایط میتواند تأثیرات مثبت و منفی داشته باشد. این پدیده در میان اخلاق و فقه اسلامی، به اختلاف پسندیده و نکوهیده معرفی شده است.
در اخلاق اسلامی
علمای مسلمان علم اخلاق، اختلاف دارند که آیا عزلت و کنارهگیری بهتر یا اجتماعی بودن و در میان اجتماع زیستن ستودهتر است. احادیث اسلامی در اینباره نیز دچار اختلافند. برای نمونه از محمد، پیامبر اسلام نقل کردهاند که الله، بندهای را که در کنج عزلت زندگی میکند، دوست میدارد. و در مقابل احادیثی نیز در مذمت عزلت و ترغیب به امور اجتماعی وجود دارد که برای نمونه از محمد نقل شده است که مومنی که با دیگران مانوس نباشد، خیری در او نیست. برخی از علمای علم اخلاق در وجه جمع بین این دو دسته روایات متعارض، معتقدند که هر شخص نسبت به توانایی خود، تشخصی خواهد داد که میتواند در جامعه باشد و خود را از گناه حفظ کند یا اینکه بر خود لازم میبیند که از جامعه دور باشد که به گناه آلوده نشود. در این شرایط، کسی که توانایی حضور در اجتماع را داشته باشد و بتواند در جامعه تاثیر گذاشته و از ان تاثیر منفی نپذیرد، بهتر است که عزلت نداشته باشد و در مقابل کسی که توان حضور در اجتماع را ندارد، بهتر است عزلت برگزیند. برخی از علمای علم اخلاق، آثار مثبت عزلت را خلوت با خدا، کسب صفای نفس، آسوده زیستن از گناهان اجتماعی چون غیبت، دروغ و حسد برشمردهاند.[۱]
پانویس
ارجاعات
منابع
- اختری، عباسعلی (۱۳۹۰). «اجتماعی بودن یا عزلت جستن». دایرةالمعارف جامع اسلامی. تهران: آرایه.