غیراستاندارد

عیسی

از اسلامیکال
(تغییرمسیر از عیسی بن مریم)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
عیسی مسیح
متولد۴ قبل از میلاد
یهودیه، امپراتوری روم
وفات۳۰ یا ۳۳ میلادی
اورشلیم، امپراتوری روم
علت فوتمصلوب شدن
شهر تولدناصره
جلیل[۱]
والدینمریم
یوسف نجار (به عقیدهٔ مسیحیان پسر خدا)

عیسی (به عبری: ישוע؛[الف] به یونانی باستان: Ἰησοῦς؛[ب] حدود ۴ پیش از میلاد – ۳۰ / ۳۳ میلادی) که به عیسی مسیح و عیسای ناصری نیز معروف است، واعظ یهودی و رهبر دینی در سدهٔ یکُم میلادی بود. او شخصیت مرکزی مسیحیت، بزرگ‌ترین دین جهان، است. غالب مسیحیان او را به‌عنوان تجسم خدای پسر می‌پرستند و مسیحای موعود عهد عتیق می‌دانندش.

تقریباً همهٔ پژوهشگرانِ دورهٔ باستان اتفاق‌نظر دارند که عیسی به لحاظ تاریخی وجود داشته‌است، اما تلاش‌ها برای یافتن جزئیات تاریخی زندگی او منجر به تردیدهایی دربارهٔ اعتبار انجیل‌ها، تنها منابع موجود دربارهٔ زندگانیِ عیسی، شده‌است. عیسی یک یهودی اهل جلیل بود که توسط یحیی تعمید داده شد و زان پس، تبلیغ خود را آغاز کرد. او به صورت شفاهی موعظه می‌کرد و دیگران «رَبّی» خطابش می‌کردند. عیسی با دیگر یهودیان دربارهٔ بهترین راه پیروی از خدا بحث می‌کرد، عده‌ای را معالجه کرد، به‌وسیلهٔ مثل‌ها تعلیم می‌داد و برای خود پیروانی جذب کرد. مقامات یهودی او را دستگیر و محاکمه کرده و به دولت روم تحویل دادند. پونتیوس پیلاطس فرماندار رومی یهودیه نیز دستور داد او را مصلوب کنند. بعد از مرگش، حواریونش ادعا کردند او از مرگ برخاسته‌است و نیز جامعه‌ای تشکیل دادند که در نهایت به کلیسای اولیه تبدیل شد.

عقاید مسیحی دربارهٔ عیسی بدین قرار است که نطفهٔ او توسط روح‌القدس بسته شد، زنی باکره به نام مریم او را زایید، معجزاتی انجام داد، کلیسای مسیحی را تأسیس کرد، با فداکاری مصلوب شد تا کفاره‌ای برای گناهان باشد، از مرگ برخاست، به بهشت رفت و روزی از آنجا بازخواهد گشت. به‌طور کلی، مسیحیان عقیده دارند عیسی به مردم امکان آشتی با خدا را می‌دهد. مطابق اعتقادنامهٔ نیقیه، که توسط کلیسا در سدهٔ چهارم تنظیم شده، عیسی زندگان و مردگان را قبل یا بعد از رستاخیز جسمانی‌شان قضاوت خواهد کرد، اتفاقی که به ظهور دوم در فرجام‌شناسی مسیحی گره خورده‌است. اکثریت اعظم مسیحیان عیسی را به عنوان تجسم خدای پسر، رکن دوم تثلیث، می‌پرستند. اقلیت کوچکی از مذاهب مسیحی نیز وجود دارند که بخشی یا همه تثلیث را رد می‌کنند. همه‌ساله ولادتِ عیسی در ۲۵ دسامبر، به‌عنوان کریسمس، جشن گرفته می‌شود. آدینهٔ نیک به تصلیب عیسی و عید پاک به برخاستن او از مرگ اختصاص دارد. سالِ تقریبی تولد عیسی، مبدأ گاه‌شماری میلادی که طور گسترده در دنیا استفاده می‌شود است.

از عیسی در ادیان دیگری مانند اسلام و بهائیت نیز به عنوان یک شخصیت مهم یاد شده‌است. مسلمانان معتقدند که عیسی یکی از پیامبران برجستهٔ خدا و همان مسیح وعده‌داده‌شده در نوشته‌های یهودی است. آنان تولد او از مریم باکره را قبول دارند اما خدا یا پسرِ خدا بودن او را نه. در قرآن آمده که عیسی هیچ‌گاه ادعای الوهیت نکرد. بیشتر مسلمانان اعتقاد به تصلیب عیسی ندارند و در عوض معتقدند که خدا او را به صورت جسمانی به بهشت برد. یهودیان این باور که عیسی، مسیحِ وعده‌داده‌شده بود را رد می‌کنند زیرا اعتقاد دارند او نشانه‌های ذکر شده برای مسیح بودن را نداشته، شخصیتی خداگونه نبوده و از مرگ برنخاسته‌است. بهائیان عیسی را در کنار شخصیت‌های دیگر مثل بهاءالله و زرتشت یکی از مظاهر ظهور به حساب می‌آورند. در مانویت میان شخصیت زمینی عیسی و شخصیت آسمانی او تمایز قائل می‌شد و نیز او یکی از اسلاف مانی به حساب می‌آمد.

نام

عیسی در چند زبان؛ از بالا سمت راست بر خلاف عقربه‌های ساعت: عبری، آرامی، یونانی، لاتین و انگلیسی

یک یهودی در زمان عیسی معمولاً تنها یک اسم داشت. در برخی موارد، پس از نام شخص، اسم پدرش ذکر می‌شد؛ یعنی نام با فرمول «اسم شخص پسر اسم پدر» ساخته می‌شد. آوردن نام شهر محل تولد شخص پس از نام او نیز رایج بوده‌است.[۲] نتیجتاً، عیسی در عهد جدید معمولاً «عیسای ناصری» خطاب شده‌است. همسایه‌های عیسی در ناصره، او را «نجّار، پسر مریم و برادر یعقوب و یوسف و یهودا و شمعون» (مرقس ۶:۳)،[۳] «پسر نجّار» (متی ۱۳:۵۵)[۴] یا «پسر یوسف» (لوقا ۴:۲۲)[۵] خطاب می‌کردند. در انجیل یوحَنّا، فیلیپ عیسی را «عیسی پسر یوسف از ناصره» (یوحنا ۱:۴۵) می‌نامند.[۶]

عیسی در شکل کنونی (Ἰησοῦς)[پ] در زبان یونانی ریشه دارد. نام یونانی خود از ישוע (یشوع) عبری گرفته‌است. این اسم که در اصل יהושע (یِهُشوعا، به‌طور خلاصه‌تر یوشع) بوده در لغت به معنی «یهوه نجات می‌بخشد» است.[۷] یوشع همچنین جانشین موسی و یک روحانی یهودی بنا به عهد عتیق نیز هست.[۸]

عیسی (یشوع) نام رایجی در میان یهودیان معاصر تولد عیسی بوده‌است.[۹] یوسف فلاوی مورخ یهودی قرن اول میلاد در نوشته‌های خود حداقل به ۲۰ فرد مختلف که عیسی نام داشته‌اند اشاره کرده‌است.[۱۰] این اسم، آن گونه که در عهد جدید به کار رفته‌است، از نظر لغوی «یهوه رستگاری است» معنی می‌دهد.[۱۱]

از سال‌های آغازین دین مسیحیت، عیسی را معمولاً «عیسی مسیح» خطاب می‌کنند.[۱۲] نویسندهٔ انجیل یوحنا مدعی است عیسی ناصری این اسم را بر روی خود گذاشته‌است. مسیح یک نام شخصی نیست.[۱۳] این واژه (משיח) در عبری به معنی «برگزیده» است.[۱۴][۱۵] مسیحیان او را به این نام می‌خوانند زیرا باور دارند که او همان مسیح وعده‌داده‌شده در نوشته‌های یهودی عهد عتیق است. از زمان زندگی عیسی تا امروز، «مسیح» به یک نام شخصی و بخشی از اسم عیسی درآمده است. به پیروان عیسی، «مسیحی» می‌گویند و این اطلاق از سدهٔ یکم میلادی رواج داشته‌است.[۱۶]

منابع، روایت‌ها و اختلاف‌نظرها

عیسی به شیوه‌ای که در انجیل‌ها توصیف شده‌است موجودی فراتر از محدودیت‌ها و توانایی‌های انسانی است. برای بیشتر تاریخ مسیحیت این مشکل بزرگی به حساب نمی‌آمد، اما از عصر روشنگری بدین سو عده‌ای به دنبال یافتن عیسی در محدودهٔ توانایی‌های انسان رفتند.[۱۷] تا قبل از آن دوره، انجیل‌ها را معمولاً منابع معتبر تاریخی قلمداد می‌کردند، اما از آن زمان پژوهشگرانی ظهور کردند که صحت تاریخی عهد جدید را زیر سؤال بردند و میان عیسی در انجیل‌ها و عیسی در تاریخ تمایز قائل شدند.[۱۸] از قرن ۱۸، پژوهشگران سه شیوهٔ جداگانه برای شناخت شخصیت تاریخی عیسی پیش گرفتند که هر کدام مشخصه‌های خودش را دارد و بر اساس تحقیقات متفاوتی شکل گرفته‌است.[۱۹][۲۰] موجودیت یک شخصیت تاریخی به نام عیسی و اتفاقات کلی زندگی‌اش به‌طور گسترده‌ای توسط پژوهشگران پذیرفته شده‌است، اما تصویری که توسط پژوهشگران مختلف از او رسم شده‌است، با یکدیگر و همچنین با تصویر او در انجیل‌ها متفاوت است.[۲۱][۲۲]

تلاش‌ها برای بازسازی تاریخی زندگی عیسی شامل گسترهٔ متفاوتی می‌شود که از دیدگاه ماکسیمالیستی قرن نوزدهم که در آن انجیل‌ها تا جای ممکن به عنوان منبع معتبر قلمداد می‌شدند تا دیدگاه مینیمالیستی قرن بیستم که تقریباً هیچ‌چیز دربارهٔ عیسی به عنوان اتفاق تاریخی پذیرفته نمی‌شد، متفاوت است.[۲۳] از دههٔ ۱۹۵۰، شیوهٔ جدیدی در راهِ یافتن عیسای تاریخی شکل گرفت و دیدگاه مینیمالیستی رنگ باخت.[۲۴][۲۵] هرچند این نظریه که انجیل‌ها کاملاً صحیح هستند توسط منابع تاریخی پشتیبانی نمی‌شود، اما از دههٔ هشتاد میان دانشوران اتفاق نظر وجود دارد که به غیر از اتفاقات مشخصی که از نظر تاریخی اثبات شده‌اند، سایر عناصر زندگی عیسی از نظر تاریخی «محتمل» هستند.[۲۴][۲۶][۲۷] تمرکز تحقیقات نوین در ربط با شخصیت تاریخی عیسی بر یافتن محتمل‌ترین عناصر قرار داده‌است.[۲۸][۲۹]

منابع زندگی

گلگتا، محلی در کلیسای مقبره مقدس، اورشلیم، اسرائیل. مطابق سنت مسیحی، عیسی در گلگتا مصلوب شد. در همین کلیسا، قبری وجود دارد که مطابق باور مسیحیان از قرن چهارم میلادی، عیسی را پس از به صلیب کشیدن در آن به خاک سپردند؛ او پس از چهل روز از مرگ برخاست و امروزه قبر مذکور خالی است.

پژوهشگران عهد جدید در بررسی انجیل‌های متعارف (مرقس، متی، لوقا و یوحنا) با چالش‌های بزرگی روبه‌رو هستند.[۳۰] اناجیل را نمی‌توان در معنای امروزی «زندگی‌نامه» قلمداد کرد و نویسندگان آن‌ها درحالی که بسیاری از جزئیات زندگی عیسی را از قلم انداخته‌اند، به مسائلی چون اهمیت او از دید الهی یا تبلیغ علنی او میان مردم می‌پردازند.[۳۰] گزارش‌ها دربارهٔ اتفاقات فراطبیعی مربوط به عیسی نظیر مرگ و برخاستن او کار پژوهشگران را حتی سخت‌تر هم می‌کند.[۳۰] پژوهشگران انجیل‌ها را منابع بی‌طرفی نمی‌دانند زیرا نویسندگان تلاش می‌کردند عیسی را تجلیل کنند.[۳۱] کماکان، منابع بهتری دربارهٔ زندگی عیسی نسبت به زندگی افرادی چون اسکندر مقدونی در اختیار پژوهشگران است.[۳۱] آن‌ها معیارهای مشخصی برای قضاوت دربارهٔ تاریخی‌بودن اتفاق دارند که شامل ملاک تصدیق چندگانه، ملاک انسجام و ملاک انقطاع است.[۳۲] صحت تاریخی یک اتفاق بسته به اعتبار منابع هم هست؛ اناجیل به‌واقع دربارهٔ زندگی عیسی متناقض و نامستقل هستند. مَرقُس که احتمالاً اولین انجیلِ مکتوب است، برای دهه‌ها معتبرترین از لحاظ تاریخی به‌شمار می‌رود.[۳۳] یوحنا که بعد از همه مکتوب شده‌است، به‌طور قابل توجهی با انجیل‌های هم‌نوا متفاوت است و آن را دارای اعتبار کمتری می‌دانند؛ هرچند اخیراً پژوهشگران بیشتری پذیرفته‌اند که یوحنا شاید شامل هسته‌ای از محتوای قدیمی باشد که ممکن است به‌اندازهٔ اناجیل هم‌نوا یا حتی بیشتر ارزش تاریخی داشته باشد.[۳۴]

انجیل‌های نامتعارف جملگی به اناجیل متعارف وابسته‌اند و در این بین فقط انجیل توماس ممکن است استثنا و شاهدی مستقل بر بسیاری از کلمات قصار یا مَثَل‌های عیسی باشد. به عنوان مثال، توماس تأیید می‌کند که عیسی فقرا را مورد رحمت قرار می‌داد. این گفته پیش از اینکه با گفته‌های مشابه در منبع کیو مخلوط شود، به صورت مستقل به دست او رسیده‌است.[۳۵] از دید مورخان، بیشتر داستان‌های دیگر انجیل‌های نامتعارف، مانند داستان تبدیل گل به پرنده توسط عیسی در کودکی، به وضوح افسانه‌ای هستند.[۳۶] هرچند شاید در دیگر متون غیرمتعارف مسیحی مطالبی وجود داشته باشد که بتواند دربارهٔ تحقیقات تاریخی در ربط با عیسی ارزشمند باشند.[۳۷]

منابع غیرمسیحی اولیه که وجود تاریخی عیسی را ثبت کرده‌اند شامل آثار یوسف فلاوی (زادهٔ ۳۷- درگذشتهٔ حدود ۱۰۰ میلادی) و تاسیتوس (۵۶ – ۱۱۷) هستند.[۳۸][۳۹] لوئیز فلدمن که متخصص آثار یوسف فلاوی است می‌گوید که عدهٔ کمی به اصالت اشارهٔ یوسف به عیسی در کتاب ۲۰ از تاریخ باستان یهودیان شک کرده‌اند.[۴۰][۴۱] فلاوی از او با عناوینی چون «مرد خردمند» و «معلم مردم» یاد کرده‌است. نیز محکوم به مرگ‌شدن او توسط پیلاطس و وجود «طایفهٔ مسیحیان» را تأیید کرده‌است. در بخشی دیگر از یعقوب، «برادر عیسی که مسیح خوانده می‌شد» یاد شده‌است.[۳۶] تاسیتوس در کتاب ۱۵ از سالنامه‌ها از عیسی و اعدام او توسط پونتیوس پیلاطس یاد کرده‌اند. پژوهشگران به‌طور کلی مطلب تاسیتوس را به عنوان منبعی مستقل رومی معتبر و دارای ارزش تاریخی می‌دانند.[۴۲] سوئتونیوس مورخ رومی سده‌های نخست و دوم از اخراج آن دسته از یهودی‌هایی که «تحت فتنه یک کریستوس‌نامی آشوب می‌آفریدند» از شهر رم نوشته‌است. بیشتر این منابع فقط مرگ عیسی و اعمال پیروانش بعد از مرگ او را ذکر کرده‌اند.[۳۶]

منابع غیرمسیحی به دو دلیل ارزشمندند؛ نخست آنکه نشان می‌دهند ناظران بی‌طرف یا متخاصم هیچ شکی دربارهٔ موجودیت تاریخی عیسی نداشته‌اند و دوم آنکه تقریباً تصویری از عیسی رسم کرده‌اند که می‌تواند با منابع مسیحی هم سازگار باشد: عیسی یک آموزگار بود، به انجام معجزه معروف بود، برادری به نام یعقوب داشت و به‌طور خشونت‌آمیزی کشته شد.[۱]

عیسی در یک نقش موزاییک متعلق به قرن ششم میلادی (در کلیسایی در شهر روانا در ایتالیا)

باستان‌شناسی به پژوهشگران کمک می‌کند تا جهان زندگی عیسی را بهتر درک کنند. یافته‌های تازه، به عنوان مثال، نشان می‌دهد که کفرناحوم، شهری مهم در دورهٔ تبلیغ عیسی، فقیر و کوچک بود و حتی فروم (انجمن) یا آگورا هم نداشت.[۴۳][۴۴] این با نظر پژوهشگران که عیسی از تسهیم متقابل میان فقرا در آن منطقه از جلیل حمایت می‌کرد، سازگار است.[۴۳]

منابع اولیه مسیحی: انجیل‌ها

چهار انجیل متعارف (مرقس، متی، لوقا و یوحنا) منابع اصلی برای مطالعهٔ زندگی و تعلیمات عیسی هستند.[۴۵][۴۶] علی‌رغم این، دیگر بخش‌های عهد جدید مانند رسالهٔ پولُس نیز بخش‌های کلیدی زندگی وی را به متن کشیده‌است؛ مانند شام آخر در نامه اول به قرنتیان (حدود ۵۳–۵۴ میلادی) باب ۱۱ آیات ۲۳ تا ۲۶.[۴۷][۴۸][۴۹] اعمال رسولان شامل اشاراتی به اوایل تبلیغ عیسی و پیشگویی یحیی در ربط با آن است. باب اول اعمال رسولان حاوی اطلاعات بیشتری دربارهٔ عروج عیسی نسبت به چهار انجیل است.[۵۰][۵۱][۵۲] رساله‌های پولس که تاریخ نگارشش مربوط به قبل از اناجیل است، چند مرتبه به سخنان و فرامین عیسی اشاره می‌کند.[۵۳]

بعضی از فرقه‌های اولیه مسیحی راه‌کارهای جداگانه‌ای برای تعلیم زندگی عیسی داشتند که عهد جدید شامل آن‌ها نمی‌شود، مانند انجیل توماس، انجیل پطرس، انجیل یهودا، انجیل یعقوب و دیگر انجیل‌هایی که معروف به اناجیل کاذبه هستند.[۵۴][۵۵] بیشتر پژوهشگران اتفاق نظر دارند که این انجیل‌ها بسیار بعدتر از انجیل‌های متعارف نوشته شده‌اند و اعتبار کمتری دارند.[۵۶][۵۷][۵۸]

اناجیل متعارف چهار روایت مجزا هستند که هرکدام توسط یک نویسنده مختلف نوشته شده‌است.[۵۹][۶۰] این نویسندگان همگی ناشناس هستند و سنت مسیحی آن‌ها را به چهار شخصی که ارتباطات نزدیک با عیسی داشتند منسوب می‌کند.[۶۱] مرقس به یوحنا مرقس،[۶۲] یکی از نزدیکان پطرس، متی به یکی از حواریون عیسی،[۶۱] لوقا به یکی از نزدیکان پولس[۶۱] و یوحنا به «آن حواری که عیسی دوستش می‌داشت» منسوب است.[۶۱][۶۳]

از مهم‌ترین زوایا جهت بررسی انجیل‌ها، در نظر گرفتن ژانری است که آن انجیل در آن قرار می‌گیرد.[۶۴] اینکه نویسندگان اناجیل قصد داشته‌اند رمان، افسانه، تاریخ یا زندگی‌نامه بنویسند، تأثیر عظیمی بر این موضوع دارد که چگونه باید آن‌ها را بررسی کرد. مطالعات اخیر بر این اجماع نظر دارند که انجیل‌ها در شاخه «زندگی‌نامه باستانی» قرار می‌گیرند.[۶۵][۶۶][۶۷] علی‌رغم اینکه با این دسته‌بندی مخالفت‌هایی هم شده،[۶۸] نظر کلی پژوهشگران چنین است.[۶۹][۷۰]

پاپیروسی از قرن سوم میلادی که انجیل لوقا به زبان یونانی بر روی آن نوشته شده‌است.

در ربط با صحت تاریخی این چهار انجیل، نظرها از اینکه آن‌ها توصیفات دقیقی از زندگی عیسی هستند[۷۱] تا اینکه آیا اصلاً می‌شود آن‌ها را منبع تاریخی به حساب آورد متفاوت است.[۳۱][۷۲][۷۳] مطابق اتفاق نظر گسترده‌ای که امروزه در میان پژوهشگران وجود دارد، انجیل‌های هم‌نوا (سه انجیل اول – متی، مرقس و لوقا) معتبرترین منابع برای زندگی عیسی هستند.[۷۴][۳۷][۲] در دفاع از اختلاف‌ها و ناسازگاری‌هایی که بین اناجیل وجود دارد، گفته شده‌است که این خود دلیلی برای صحت انجیل‌هاست؛ زیرا تفاوت‌ها احتمال توطئه و هم‌دستی را از بین برده و شباهت‌ها به مبدأ مشترک آن‌ها گواهی می‌دهد.[۷۵]

مطابق تقدم مرقس، انجیل مرقس قدیمی‌ترین در میان اناجیل هم‌نواست که بین سال‌های ۶۰ تا ۷۵ میلادی نوشته شده‌است. پس از آن انجیل متی (۶۵ تا ۸۵ م)، انجیل لوقا (۶۵ تا ۹۵ م) و انجیل یوحنا (۷۵ تا ۱۰۰ م) قرار دارند.[۷۶] به‌علاوه، بیشتر پژوهشگران موافقند که نویسندگان متی و لوقا از مرقس به عنوان یکی از منابع خود در زمان نوشتن انجیلشان بهره برده‌اند. از آنجا که متی و لوقا شامل اطلاعاتی هستند که در مرقس یافت نمی‌شود، پژوهشگران این‌گونه توضیح داده‌اند که آن دو نویسنده علاوه بر مرقس، از یک منبع دیگر (که به‌طور عمومی به آن منبع کیو می‌گویند) هم استفاده کرده‌اند.[۷۷]

سه انجیل هم‌نوا در محتوا، ترتیب روایت، زبان و ساختار بندها شباهت دارند.[۷۸][۷۹] نظر بیشتر پژوهشگران آن است که یافتن ارتباط مستقیم ادبی میان این سه انجیل و انجیل یوحنا غیرممکن است.[۸۰] درحالی‌که جریان برخی از اتفاقات (نظیر تعمید عیسی، تجلی او، تصلیب و روابطش با حواریون) در روایات هم‌نوا مشترک است، اتفاقاتی چون تجلی عیسی در انجیل یوحنا که خود در برخی موارد چون پاک‌سازی معبد روایات متفاوتی دارد، یافت نمی‌شوند.[۸۱]

عیسی در انجیل‌های هم‌نوا عیسی در انجیل یوحنا
با تعمید عیسی یا تولد او از باکره آغاز می‌شوند.[۶۱] با داستان آفرینش آغاز می‌شود، فاقد داستان تولد عیسی.[۶۱]
عیسی توسط یحیی تعمید داده می‌شود.[۶۱] به تعمید او اشاره نمی‌کند اما آن را پیش‌فرض در نظر گرفته‌است.[۶۱]
عیسی با مثل‌ها و کلمات قصار تعلیم می‌دهد.[۶۱] عیسی در بحث‌های طولانی تعلیم می‌دهد.[۶۱]
عیسی بیشتر دربارهٔ ملکوت الهی و اندکی دربارهٔ خودش تعلیم می‌دهد.[۶۱] عیسی بیشتر دربارهٔ خودش تعلیم می‌دهد.[۶۱]
عیسی دربارهٔ فقرا و رنج‌دیدگان صحبت می‌کند.[۶۱] عیسی خیلی کم دربارهٔ فقرا و رنج‌دیدگان صحبت می‌کند.[۶۱]
عیسی جن‌گیری می‌کند.[۱۹] عیسی جن‌گیری نمی‌کند.[۱۹]
پطرس فاش می‌کند که عیسی کیست.[۱۹] پطرس فاش نمی‌کند.[۱۹]
عیسی دستانش را نمی‌شورد.[۱۹] دربارهٔ اینکه عیسی دستانش را نمی‌شورد چیزی نمی‌گوید.[۱۹]
پیروان عیسی روزه نمی‌گیرند.[۱۹] دربارهٔ روزه نگرفتن پیروان عیسی چیزی نمی‌گوید.[۱۹]
شاگردانش در روز شبات گندم درو می‌کنند و می‌خورند.[۱۹] شاگردانش در روز شبات گندم درو نمی‌کنند و نمی‌خورند.[۱۹]
به تجلی عیسی اشاره شده.[۱۹] به تجلی عیسی اشاره نشده.[۱۹]
عیسی در یک مراسم پسح شرکت می‌کند.[۸۲] عیسی در سه یا چهار مراسم پسح شرکت می‌کند.[۸۲]
پاکسازی معبد مربوط به اواخر روایات است.[۶۱] پاکسازی معبد مربوط به اوایل روایت است.[۶۱]
در شام آخر عیسی از یک عهد جدید می‌گوید.[۶۱] عیسی پاهای شاگردانش را می‌شورد.[۶۱]
عیسی دعا می‌کند که از مرگ رهایی یابد.[۶۱] عیسی در برابر مرگ هیچ ضعفی نشان نمی‌دهد.[۶۱]
عیسی با یک بوسه مورد خیانت واقع می‌شود.[۶۱] عیسی خود هویتش را به سربازان فاش می‌کند.[۶۱]
عیسی توسط رهبران یهودی دستگیر می‌شود.[۶۱] عیسی توسط رومیان و نگهبانان معبد دستگیر می‌شود.[۶۱]
شمعون قیروانی در حمل صلیب به عیسی کمک می‌کند.[۶۱] عیسی به تنهایی صلیب را حمل می‌کند.[۶۱]
پرده معبد با مرگ عیسی به دو نیم می‌شود.[۶۱] نیزه‌ای به پهلوی عیسی می‌زنند.[۶۱]
چند زن از قبر عیسی بازدید می‌کنند.[۶۱] مریم مجدلیه به تنهایی از قبر عیسی بازدید می‌کند.[۶۱]

اناجیل هم‌نوا بر ابعاد مختلف شخصیت عیسی پرداخته‌اند. در مرقس، عیسی پسر خداست که معجزاتش حضور ملکوت الهی را نشان می‌دهند.[۶۲] او، به عنوان خادم خدا و انسان‌ها، یک معجزه‌گر خستگی‌ناپذیر است.[۸۳] این انجیل کوتاه مشتمل بر تعداد کمی از سخنان و آموزه‌های عیسی است.[۶۲] انجیل متی تأکید می‌کند که عیسی به ارادهٔ خدا در عهد عتیق جامهٔ عمل پوشانده و خداوندگار کلیساست.[۸۴] اوست فرزند داوود، یک «پادشاه و خودِ مسیح.»[۸۳][۸۵][۸۶] لوقا عیسی را چنان می‌نمایاند که یک ناجی انسانی-الهی است و با نیازمندان هم‌دلی می‌کند.[۸۷] او دوست گناهکاران و به دنبال نجات گمراهان است.[۸۳] این انجیل شامل مثل‌هایی چون «سامری خوب» و «پسر ولخرج» است.[۸۷]

دیباچه انجیل یوحنا عیسی را تجسم کلمه خدا توصیف می‌کند.[۸۸] به عنوان کلمه خدا، عیسی به صورت ابدی به همراه او حی و حاضر است و چون منبعی است برای ذات اخلاقی و روحی بشریت.[۸۸] او نه تنها بزرگ‌تر از همه پیامبران گذشته، که بزرگ‌تر از همه پیامبران آینده نیز هست. او کلمهٔ خدا را بر زبان جاری نمی‌کند، بلکه خود کلمهٔ خداست.[۸۹] در انجیل یوحنا عیسی نقش الهی خود را با عبارتی چون «نان زندگی»، «نور جهان» و «تاک حقیقی» به صورت علنی بازگو می‌کند.[۸۳]

در مجموع، نویسندگان عهد جدید اهمیت زیادی به ارائهٔ یک گاه‌شماری دقیق از سرگذشت عیسی یا شرح زندگی او چون تواریخ غیر دینی دوران خود نداده‌اند.[۹۰] چنان‌که انجیل یوحنا خود اشاره می‌کند که انجیل‌ها شامل اطلاعات کامل و جامعی از زندگی عیسی نیستند.[۹۱] این روایات با هدف اصلی ارائه اسنادی الهی‌شناسانه در فضای مسیحیت اولیه نگاشته شده‌اند و خط زمانی اتفاقات در درجهٔ دوم از اهمیت قرار داشته‌است.[۹۲] به همین دلیل، قابل‌ذکر است که انجیل‌ها یک‌سوم محتوای خود را به هفتهٔ آخر زندگی عیسی در اورشلیم اختصاص داده‌اند.[۹۳] علی‌رغم اینکه انجیل‌ها حاوی اطلاعات کافی مورد نیاز تاریخ‌نگاران معاصر جهت تعیین تاریخ دقیق اتفاقات نیستند، اما برای ترسیم تصویری کلی از داستان زندگی عیسی کفایت می‌کنند.[۳۱][۹۰][۹۲]

زندگی، بنا بر عهد جدید

تولد و اجداد

عیسی یک یهودی بود[۹۴] و از بطن مریم همسر یوسف تولد یافت. انجیل متی و انجیل لوقا دو روایت متفاوت از اجداد عیسی ارائه کرده‌اند. متی، نسل عیسی را از طریق داوود به ابراهیم می‌رساند[۹۵][۹۶] و مطابق لوقا، نسل عیسی به آدم و از طریق او به خدا می‌رسد.[۹۷][۹۸] دو شجره‌نامه‌ای که این دو انجیل گزارش کرده‌اند، بین ابراهیم و داوود شباهت زیادی دارند اما از آنجا به بعد، اسامی ارائه شده تفاوت بسیاری با یکدیگر دارند. در متی ۲۷ نسل بین داوود و یوسف نجار فاصله‌است، حال آنکه در لوقا ۴۲ نسل، بدون تقریباً هیچ اشتراکی در اسامی دو فهرست. تئوری‌های مختلف برای توضیح تفاوت دو تبارنامهٔ عیسی مطرح شده‌است.[ت]

متی و لوقا هر دو تولد عیسی، به خصوص زایش او از یک باکره در بیت‌لحم را، به وقوع پیوستن پیشگویی می‌دانند. روایت لوقا اتفاقات پیش از تولد او را هم شرح داده‌است و مریم در مرکز روایتش قرار دارد، حال آنکه متی به اتفاقات پس از تولد پرداخته و یوسف را شخصیت محوری روایت خود قرار داده.[۹۹][۱۰۰][۱۰۱] مطابق هر دو منبع، والدین عیسی، مریم و نامزد او، یوسف نجار، بودند؛ هر دو منبع بر تولد او از یک باکره تأکید کرده‌اند و متذکر شده‌اند که روح‌القدس عیسی را زمانی که مریم هنوز باکره بود، در رحم او قرار داد.[۱۰۲][۱۰۳][۱۰۴] در عین حال، شواهدی در اعمال رسولان در انجیل لوقا وجود دارد که نشان می‌دهد نسل عیسی از طریق یوسف به داوود می‌رسد. ظاهراً با پذیرش عیسی به عنوان فرزند خود توسط یوسف، تصور می‌شده که، مانند بسیاری دیگر در دنیای باستان، عیسی دارای دو پدر است.[۱۰۵]

A Nativity scene; men and animals surround Mary and newborn Jesus, who are covered in light
ستایش چوپانان اثر خرارد فن هونهورست، ۱۶۲۲

در روایت متی، بارداری مریم برای یوسف دردسرساز می‌شود، اما در اولین رؤیای از سه رویایش، یک فرشته به او اطمینان می‌دهد که از ازدواج با مریم نهراسد، زیرا روح‌القدس باعث به وجود آمدن بچه شده‌است.[۱۰۶] در متی، مغانی از شرق برای عیسی به‌عنوان پادشاه یهودیان، هدیه می‌آورند. آن‌ها زمانی که عیسی یک خردسال — و نه یک نوزاد — است، خانه او در بیت‌لحم را پیدا می‌کنند. در همان انجیل، هیرود از خبر تولد عیسی مطلع می‌شود و قصد قتل او می‌کند؛ نتیجتاً دستور می‌دهد همهٔ کودکان مذکر زیر دو سال در بیت‌لحم را بکشند. اما در رؤیای دوم یوسف، فرشته‌ای به او اخطار می‌دهد و او به همراه خانواده‌اش به مصر متواری می‌شوند — بعدها بازمی‌گردند و در ناصره ساکن می‌شوند.[۱۰۶][۱۰۷][۱۰۸]

در لوقا، جبرئیل به مریم خبر می‌دهد که او از روح‌القدس باردار خواهد شد و فرزندی به نام عیسی خواهد زایید.[۱۰۰][۱۰۲] مریم زمانی که در آستانهٔ وضع حمل است، به همراه یوسف از ناصره به بیت‌لحم، وطن اجداد یوسف، بازمی‌گردد تا در سرشماری مالیاتی که سزار آگوستوس دستورش را داده، شرکت کنند. مریم آنجا کودک خود را می‌زاید و چون موفق نمی‌شوند در یک مسافرخانه اتاقی پیدا کنند، کودک خود را در آخوری قرار می‌دهد. یک فرشته خبر تولد عیسی را به گروهی از چوپانان اعلام می‌کنند و آنان برای دیدار نوزاد به بیت‌لحم سفر می‌کنند و خبر تولد او را پخش می‌کنند. بعد از ارائهٔ عیسی در معبد، مریم و یوسف به همراه نوزاد به ناصره بازمی‌گردند.[۱۰۰][۱۰۲]

سال‌های ابتدایی، خانواده، شغل

محل زندگی عیسی در کودکی، بنا به اناجیل لوقا و متی، شهر ناصره در جلیل بود که در آنجا با خانواده‌اش زندگی می‌کرد. در اناجیل نام یوسف در روایت کودکی عیسی ذکر شده‌است، اما پس از آن دیگر هیچ اشاره‌ای به او نمی‌شود.[۱۰۹] اعضای خانواده عیسی — مادرش مریم، برادرانش یعقوب، یوسف، شمعون و یهودا و خواهرانش که نامشان ذکر نشده — هم در اناجیل و دیگر منابع مورد اشاره واقع شده‌اند.[۱۱۰]

یافتن منجی در معبد، از ویلیام هولمن هانت، ۱۸۶۰

بنا به انجیل مرقس، عیسی با همسایگان و خانواده‌اش به مشکل خورد.[۱۱۱] زمانی که مردم شروع به دیوانه خطاب کردن عیسی کردند، مادر و برادرانش از خانه بیرون رفتند و تلاش کردند مانع او شوند. عیسی پاسخ داد که پیروانش هستند که خانوادهٔ اویند. در یوحنا، مریم عیسی را در تا پای صلیب همراهی می‌کند که باعث نگرانی عیسی برای سلامت مادر خود می‌شود.[۱۱۲]

در مرقس ۶:۳، از عیسی با عنوان τέκτων (تکتون) یاد شده‌است که ترجمهٔ معمولش «نجار» است اما می‌تواند معانی گسترده‌ای چون معمار هم داشته باشد.[۱۱۳][۱۱۴] اناجیل متذکر شده‌اند که عیسی توانایی خواندن، تفسیر و بحث دربارهٔ متون مقدس مذهبی را داشته‌است، اما این لزوماً به معنای طی کردن آموزش رایجی که کاتبان در آن عصر پشت سر می‌گذاشتند، توسط عیسی نیست.[۱۱۵]

پس از تقدیم عیسی، مطابق قوانین یهودی، در معبد، مردی به نام شمعون مریم را خطاب قرار می‌دهد و می‌گوید که عیسی «نشانه‌ای است که در رد کردن او افکار پنهانی عدهٔ کثیری نمایان خواهد شد و در دل تو نیز خنجری فرو خواهد رفت.» سال‌ها بعد، زمانی که عیسی در سفر به اورشلیم برای عید پسح گم می‌شود، والدینش او را در حالی در یک معبد پیدا می‌کنند که در میان معلمان نشسته بود، به آنان گوش می‌داد و از آن‌ها سؤال می‌کرد. کسانی که آنجا بودند، از «هوش او و از پاسخ‌هایی که می‌داد» حیرت‌زده شده بودند. مریم از عیسی می‌پرسد «پسرم، چرا با ما چنین کردی؟ من و پدرت با اضطراب زیاد در پی تو بودیم» و عیسی پاسخ می‌دهد «چرا چنین کردید؟ مگر خبر نداشتید من باید در منزل پدرم باشم» اما آن‌ها متوجه نشدند منظورش چیست.[۱۱۶]

تعمید و وسوسه

هر سه روایت هم‌نوا پیش از آنکه تعمید عیسی را بازگو کنند، اطلاعاتی دربارهٔ یحیی عرضه می‌کنند.[۱۱۷][۱۱۸][۱۱۹] آن‌ها درحالی یحیی را به تصویر می‌کشند که در زمان تعمید دادن افراد در ناحیهٔ رود اردن در حوالی پیریه، ضمن پیشگویی آمدن شخصی «نیرومندتر از من» به مردم توصیه می‌کند برای گناهانشان توبه و به فقرا کمک کنند.[۱۲۰][۱۲۱] چندی بعد، عیسی یحیی را «ایلیا که می‌بایست بیاید» می‌خواند، پیامبری که انتظار می‌رود پیش از «روز بزرگ و هولناک پروردگار» سر برسد. به همین صورت، لوقا هم می‌گوید یحیی روح و نیروی ایلیا را دارد.[۱۲۲]

تعمید مسیح، از آلمیدا جونیور، ۱۸۹۵

در مرقس، زمانی که یحیی عیسی را تعمید می‌دهد و او از آب خارج می‌شود، روح‌القدس را می‌بیند که به شکل کبوتری به سویش می‌آید و صدایی از آسمان می‌شنود که او را «پسر خدا» خطاب می‌کند. این یکی از دو اتفاق در اناجیل است که در آن صدایی از آسمان عیسی را «پسر» صدا می‌کند؛ دیگری در جریان تجلی است.[۱۲۳][۱۲۴] سپس آن روح او را به بیابان می‌برد، جایی که توسط شیطان وسوسه می‌شود. سپس عیسی بعد از بازداشت یحیی به جلیل می‌رود و «مژدهٔ خدا» را اعلام می‌کند. تعمید او در متی هم متفاوت نیست. در آن کتاب، یحیی معترض می‌شود که «من احتیاج دارم از تو تعمید بگیرم» و عیسی پاسخ می‌دهد «بگذار فعلاً به این شکل باشد، چون به این وسیله احکام شریعت را به جا خواهیم آورد.» در انجیل متی هم داستان وسوسهٔ عیسی توسط شیطان در بیابان روایت شده‌است. در لوقا روح‌القدس زمانی ظاهر می‌شود که همه تعمید داده شده‌اند و عیسی مشغول عبادت است. در ادامه، یحیی به‌طور ضمنی عیسی را می‌شناسد و پیروانش را به سوی او می‌فرستد تا بپرسند «آیا تو آن شخصی که قرار است بیاید هستی یا باید منتظر دیگری باشیم؟» تعمید و وسوسه او پیش‌زمینهٔ تبلیغ علنی عیسی است.[۱۲۵]

انجیل یوحنا از تعمید و وسوسهٔ عیسی چشم‌پوشی کرده‌است. در آن انجیل، یحیی شهادت می‌دهد که آمدن روح به سمت عیسی را مشاهده کرده‌است.[۱۲۱][۱۲۶] یحیی به صورت علنی عیسی را برهٔ خدا اعلام می‌کند و تعدادی از پیروانش مرید عیسی می‌شود. در این انجیل، یحیی منکر می‌شود که همان ایلیاست. پیش از آنکه یحیی زندانی شود، عیسی و پیروانش به یهودیه می‌روند و مردم را تعمید می‌دهند و تعداد افرادی که تعمید داده‌اند، از یحیی پیشی می‌گیرد.[۱۲۷][۱۲۸]

تبلیغ عمومی

موعظه سر کوه، از کارل بلوک، ۱۸۷۷

مطابق اناجیل هم‌نوا تبلیغ عمومی عیسی در دو منطقه متفاوت اتفاق می‌افتد. او ابتدا در جلیل به تبلیغ می‌پردازد و به نتیجه می‌رسد. سپس به اورشلیم سفر می‌کند و پس از تبلیغ در آنجا، او را رد می‌کنند و سپس می‌کشند.[۱۲۹] عیسی پیام و آموزه‌های خود را به صورت کلامی ابلاغ می‌کند[۱۳۰] و معمولاً «رَبّی» خطاب می‌شود.[۱۲۹] او کسانی که متوجه مسیح بودنش می‌شوند را از صحبت دربارهٔ این موضوع منع می‌کند.[۱۳۱] در یوحنا، بیشتر تبلیغ در داخل و اطراف اورشلیم اتفاق می‌افتد. هویت الهی او به صورت عمومی اعلام و به سرعت شناخته می‌شود.[۸۹]

پژوهشگران تبلیغ عیسی را به چند مرحله تقسیم می‌کنند. تبلیغ در جلیل زمانی آغاز می‌شود که او از پس از وسوسه شدن توسط شیطان از بیابان یهودیه بازمی‌گردد. او در اطراف جلیل شروع به ابلاغ پیام خود می‌کند و مطابق متی، نخستین شاگردانش که بعداً هستهٔ اصلی کلیسای اولیه را تشکیل می‌دهند، با او آشنا شده و همراهش سفر می‌کنند.[۱۱۹][۱۳۲] این دوره شامل موعظه سر کوه،[۱۳۲][۱۳۳] رام کردن طوفان، تغذیهٔ انبوه خلق، راه رفتن بر روی آب و چند معجزه و مثل دیگر می‌شود.[۱۳۴] تبلیغ در جلیل با اعترافات پطرس و تجلی عیسی پایان می‌یابد.[۱۳۵][۱۳۶]

با سفر عیسی به سمت اورشلیم در جریان تبلیغ پیریه‌ای، او به منطقه‌ای بازمی‌گردد که در آن تعمید داده شده‌است.[۱۳۷][۱۳۸] تبلیغ آخر هم که در اورشلیم اتفاق می‌افتد، با ورود پیروزمندانهٔ او به شهر در یکشنبهٔ نخل شروع می‌شود.[۱۳۹] در اناجیل هم‌نوا، در آن هفته عیسی صرافان را از معبد دوم اورشلیم بیرون می‌راند و یهودا معامله‌ای خیانت‌آمیز علیه عیسی انجام می‌دهد. این بخش با شام آخر و سخنرانی وداع به اوج می‌رسد.[۱۱۷][۱۳۹][۱۴۰]

حواریون و پیروان

در آغاز تبلیغ خود، عیسی دوازده حواری خود را انتخاب می‌کند. در متی و مرقس، عیسی به صورت مختصری از آن‌ها تقاضا می‌کند که به او بپیوندند. چهار حواری اول او، که ماهیگیر بودند، بدون لحظه‌ای درنگ تور و قایق‌های خود را رها می‌کنند تا درخواست او را بپذیرند. در یوحنا، دو حواری اول عیسی از شاگردان یحیی بودند. یحیی عیسی را می‌بیند و او را برّهٔ خدا خطاب می‌کند. آن دو این را می‌شنوند و نتیجتاً به عیسی می‌پیوندند.[۱۴۱][۱۴۲] علاوه بر ۱۲ حواری، سطر نخستین موعظه در دشت نشان از آن دارد که عیسی مریدان بسیار بیشتری داشته‌است. همچنین در باب ۱۰ از لوقا، عیسی هفتاد یا هفتاد و دو تن از پیروانش را در گروه‌های دو تایی به شهرها می‌فرستد تا آن‌ها را برای بازدید در آینده آماده کند. آن‌ها وظیفه داشتند اگر جایی از آن‌ها به گرمی پذیرایی شد، آن مهمان‌نوازی را رد نکنند، بیماران را شفا دهند و به آن‌ها خبر دهند که «ملکوت الهی نزدیک است.»[۱۴۳]

نصیحت رسولان، از جیمز تیسو

در مرقس، مریدان «کند ذهن» مجسم شده‌اند. آن‌ها توانایی درک معجزات عیسی یا مثل‌های او را ندارد. متوجه نمی‌شوند که «برخاستن مردگان از مرگ» به واقع چه معنایی دارد و زمانی که عیسی بازداشت می‌شود، او را رها می‌کنند.[۱۳۱]

معجزات و تعالیم

در اناجیل هم‌نوا، «ملکوت الهی» (یا ملکوت آسمان در انجیل متی) قسمت اعظم تعالیم عیسی که معمولاً به شکل مَثَل هستند،[۱۴۴] را تشکیل داده‌است. در مرقس باب ۱، رسیدن این ملکوت «قریب‌الوقوع» و در لوقا باب ۱۷، در زمان با تبلیغ عیسی «در بین شما» توصیف شده‌است. او وعده ورود به ملکوت الهی به آن کسانی که پیامش را پذیرفته‌اند، می‌دهد. عیسی از «پسر انسان»، شخصیتی آخرالزمانی که برای یک جا گردآوردن انتخاب‌شدگان خواهد آمد، سخن می‌گوید.[۲]

عیسی و مرد جوان ثروتمند از هاینریش هوفمان، ۱۸۸۹

عیسی مردم را دعوت می‌کند از گناهان خود توبه کرده و خود را کاملاً وقف خدا کنند.[۲] او شاگردان خود را به پیروی از قانون یهود دعوت می‌کند، اما عده‌ای بر آن بودند که شخص عیسی از برخی از آن قوانین تخطی کرده‌است.[۲] زمانی که از او می‌پرسند «بزرگ‌ترین حکم در شریعت» چیست، جواب می‌دهد «به خدای خود با تمام دل و با تمام جان و با تمام فکر خود محبت کن. اولین و بزرگ‌ترین حکم این است. دومین حکم هم نظیر حکم اول است: همسایهٔ خود را مانند خویشتن محبت کن.» دیگر تعلیمات اخلاقی عیسی شامل «دوست داشتن دشمنان»، «دوری از شهوت و نفرت»، «زمانی که کسی به تو سیلی زد، از او بخواه که به سمت دیگر هم سیلی بزند» و «بخشیدن کسانی که گناهی در حق تو مرتکب شده‌اند» می‌شود.[۱۴۵]

انجیل یوحنا آموزه‌های عیسی را نه تعلیمات شخص او، که مکاشفهٔ الهی می‌نمایاند. یحیی، به عنوان مثال، در یوحنا باب ۳ می‌گوید «شخصی از سوی خدا فرستاده شده‌است، کلام خدا را ابراز می‌کند، چون خدا روح خویش را بدون حد و حصر به او عطا می‌کند.» در باب هفتم همان انجیل، عیسی می‌گوید «تعالیم من به من متعلق ندارند، بلکه متعلق به او که مرا فرستاده، هستند.» او حرف مشابهی را در باب چهاردهم ابراز می‌کند: «آیا قبول نمی‌کنی که من در پدر هستم و پدر در من است؟ حرف‌هایی که به شما می‌گویم از خودم نیست، تمامی این‌ها کار آن پدری است که در من ساکن است.»[۱۴۶][۱۴۷]

حدوداً ۳۰ مَثَل یک‌سوم آموزه‌های ثبت شده عیسی را شکل می‌دهند.[۱۴۶][۱۴۸] مثل‌ها را در خلال موعظه‌ها و دیگر اتفاقات روایت کرده‌اند.[۱۴۹] در آن‌ها نمادپردازی به کار رفته‌است و معمولاً جهان مادی را به جهان معنوی ربط می‌دهند.[۱۵۰][۱۵۱] مضامین رایج در آن داستان‌ها شامل مهربانی و سخاوت خدا و خطرات گناهان است.[۱۵۲] برخی از مثل‌های عیسی مانند پسر ولخرج (در انجیل لوقا باب ۱۵) ساده هستند و برخی دیگر چون روییدن دانه (مرقس باب ۴) پیچیده و عمیق‌اند.[۱۵۳] زمانی که پیروان عیسی از وی پرسیدند چرا در قالب مثل‌ها با مردم سخن می‌گوید، جواب داد «توانایی درک اسرار ملکوت آسمان به شما عطا شده، امّا به آن‌ها داده نشده‌است چون به شخصی که دارد بیشتر داده خواهد شد تا به اندازهٔ کافی و به وفور داشته باشد، و از آن شخصی که ندارد، حتّی آنچه که دارد هم ستانده می‌شود. نتیجتاً، من برای آنان در قالب مثل‌ها صحبت می‌کنم، چون آنان نظاره می‌کنند ولی نمی‌بینند و گوش می‌دهند ولی نمی‌شنوند و نمی‌فهمند.»[۱۵۴]

شفا داده‌شدن یک جذامی توسط عیسی، موزائیکی متعلق به اواخبر قرن ۱۲ تا اواسط قرن ۱۳

در روایات اناجیل، عیسی بخش بزرگی از تبلیغ خود را صرف انجام معجزات، به خصوص شفا دادن، می‌کند.[۱۵۵] آن معجزات در دو دسته اصلی قرار می‌گیرند: معجزات درمانی و معجزات طبیعت.[۱۵۶] معجزات درمانی شامل درمان مشکلات جسمانی، جن‌گیری[۱۹][۱۵۷] و زنده‌کردن مردگان می‌شود.[۱۵۸] از جمله معجزات طبیعت تبدیل آب به شراب، راه رفتن روی آب و آرام کردن طوفان هستند که کنترل عیسی بر طبیعت را نشان می‌دهند. عیسی ذکر می‌کند که معجزاتش دارای منشأ الهی هستند. مخالفان عیسی او را متهم کردند با کمک بعل‌الذباب، از امیران شیاطین، جن‌گیری می‌کند اما عیسی جواب داد که با روح خدا یا انگشت خدا چنان می‌کند. او استدلال کرد شیطان به شیاطین خود اجازه نخواهد داد به فرزندان خدا یاری برسانند زیرا باعث می‌شود در خاندانش جدایی افتد و ملکوتش به نابودی کشیده شود؛ به علاوه، او از مخالفانش پرسید اگر جن‌گیری من با یاری بعل‌الذباب انجام می‌شود، «شاگردان شما به یاریِ چه کسی جن‌ها را بیرون می‌کنند؟»[۱۵۹][۱۶۰] در باب ۱۲ متی، عیسی ذکر می‌کند «هر نوع گناه و کفری که انسان مرتکب شود، مورد آمرزش واقع خواهد شد، امّا کفر به روح آمرزیده نخواهد شد. هر شخصی چیزی بر ضد پسر انسان بگوید، آمرزیده خواهد شد، امّا هر کسی که بر ضد روح‌القدس سخنی بگوید، نه در این عصر و نه در عصر آینده، آمرزیده نخواهد شد.»[۱۶۱]

در انجیل یوحنا، معجزات عیسی «آیت» توصیف شده‌اند که عیسی آن‌ها را به نمایش گذاشت تا مأموریت و الوهیت خود را ثابت کند؛[۱۶۲][۱۶۳] اما در اناجیل هم‌نوا، زمانی که علمای دین و فریسیان از او «آیتی» خواستند تا ادعای خود را به اثبات برساند، درخواستشان را رد کرد[۱۶۲] و جواب داد: «نسل شرارت‌پیشه و زناکار آیتی می‌خواهند! امّا آیتی به آن‌ها داده نخواهد شد، به غیر از آیت یونس نبی. چون نظیر که یونس سه روز و سه شب در شکم ماهیِ بزرگی بود، پسر انسان نیز سه روز و سه شب در دل زمین خواهد بود.» در اناجیل هم‌نوا مردم معمولاً با وحشت به معجزات عیسی واکنش نشان می‌دهند و از او می‌خواهند بیمارانشان را شفا دهد، اما در انجیل یوحنا واکنش جمعیت همراه با اعتماد و ایمان است.[۱۶۴] یکی از مشخصه‌های تمام معجزات عیسی این است که او آن‌ها را آزادانه انجام می‌دهد و هرگز در ازای آن‌ها پولی درخواست نمی‌کند یا پولی که به او پیشنهاد می‌دهند را نمی‌پذیرد.[۱۶۵] توصیف معجزات عیسی در انجیل‌ها در اغلب موارد با توضیح تعالیم عیسی همراه است و معجزات خود شامل عناصری از آن تعالیم هستند.[۱۶۶][۱۶۷] بسیاری از معجزه‌ها اهمیت ایمان را می‌آموزند؛ مثلاً در شفای ده جذامی یا زنده کردن دختر یایروس، عیسی به آن‌ها می‌گوید این معجزات به دلیل ایمانشان بوده‌است.[۱۶۸][۱۶۹]

مسیح اعلام شدن و تجلی

در میانه‌های هر سه انجیل هم‌نوا دو اتفاق مهم روایت می‌شود: اعترافات پطرس و تجلی عیسی.[۱۳۶][۱۷۰][۱۲۳][۱۲۴] این درحالی است که انجیل یوحنا به این اتفاقات اشاره نکرده‌است.[۱۷۱] پطرس در اعترافات خود خطاب به عیسی می‌گوید: «تو مسیح هستی، پسر خدای زنده!»[۱۷۲][۱۷۳][۱۷۴] عیسی به پطرس تبریک می‌گوید که «پدر من که در آسمان است، این حقیقت را بر تو آشکار کرد.»[۱۷۵][۱۷۶] پس از اعترافات پطرس، عیسی به شاگردانش از مرگ قریب‌الوقوع خود و برخاستنش از مرگ می‌گوید.[۱۷۷][۱۷۸][۱۷۹]

تجلی عیسی، در یکی از آثار کارل بلوک، قرن ۱۹

در تجلی عیسی، او پطرس را به همراه دو حواری دیگر با خود به بالای کوهی می‌برد[۱۲۳][۱۲۴][۱۳۶] و آنجا در حضور آن‌ها، ظاهر عیسی دگرگون می‌شود: «چهره‌اش نظیر خورشید درخشان بود و لباسش مانند نور، سفید شده بود. در این زمان، موسی و ایلیا در برابر چشمانشان ظاهر شدند و با عیسی مکالمه کردند.»[۱۸۰] سپس ابری درخشان ظاهر می‌شود و ندایی از آن می‌آید: «این است پسر من، محبوبم، که از او خشنود هستم؛ به او گوش فرا دهید.»[۱۲۳]

هفتهٔ مقدس

روایت هفتهٔ آخر زندگی عیسی (که هفتهٔ مقدس نامیده می‌شود) یک سوم مطالب اناجیل متعارف را به خود اختصاص داده‌است. این بخش با «بازگشت پیروزمندانه به اورشلیم» آغاز می‌شود و انتهای آن مصلوب‌شدن عیسی است.[۱۱۷][۱۳۹]

فعالیت‌ها در اورشلیم

در روایات هم‌نوا، هفتهٔ آخر در اورشلیم پایانی است بر سفر از پیریه به یهودیه که عیسی آن را در جلیل آغاز کرد.[۱۳۹] عیسی سوار بر خری وارد اورشلیم می‌شود که بازتابی است از داستان «خر مسیح»، حکایتی از کتاب زکریا، که در آن پادشاه متواضع یهودیان سوار بر خر وارد اورشلیم می‌شود. چون به اورشلیم نزدیک می‌شود، مردم در راهش پارچه پهن می‌کنند، برگ‌های نخل قرار می‌دهند و بخش‌هایی از مزامیر را می‌خوانند.[۱۸۱][۱۸۲][۱۸۳]

یک نقاشی از بازگشت پیروزمندانه به اورشلیم، اثر ژان-لئون ژروم، ۱۸۹۷

عیسی سپس صرافان را از معبد دوم بیرون و آن‌ها را متهم می‌کند که معبد را با فعالیت‌های تجاری خود به مقر دزدها تبدیل کرده‌اند. او سپس پیشگویی می‌کند که مصیبت‌هایی چون انبیاء دروغین، جنگ، زلزله، اختلالات آسمانی، آزار مؤمنان، «مکروه ویرانی» و محنت‌های طاقت‌فرسا روی خواهد داد؛ اما پسر انسان سوار بر ابرها خواهد آمد و فرشتگان را خواهد فرستاد تا منتخبان خود را از چهار گوشهٔ عالم از دورترین نقاط زمین تا دورترین حدود آسمان جمع کند. عیسی زمان روی دادن این اتفاقات را «قبل از اینکه زندگی این نسل به سر آید» اعلام می‌کند.[۱۳۱] در یوحنا، بیرون کردن صرافان از معبد در آغاز تبلیغ عیسی اتفاق می‌افتد، نه در انتهای آن.[۸۹]

عیسی با بزرگان یهود در زمان‌هایی چون وقتی که آن‌ها صداقت مأموریت او را زیر سؤال می‌برند یا عیسی آن‌ها را ریاکار خطاب می‌کند، به مشکل برمی‌خورد.[۱۸۱][۱۸۳] یهودا اسخریوطی، یکی از حواریون عیسی، به صورت مخفیانه با بزرگان یهودی توافق می‌کند که در ازای سی سکهٔ نقره به عیسی خیانت و او را تسلیم کند.[۱۸۴][۱۸۵]

انجیل یوحنا از دو اتفاق دیگر قبل از هفتهٔ مقدس خبر می‌دهد.[۱۱۱] در العیزریه عیسی لازاروس را از مرگ برمی‌خیزاند. این آیت محکم[۸۹] باعث تنش با مقامات محلی می‌شود[۱۳۹] و آنان برای قتل عیسی توطئه‌چینی می‌کنند.[۱۱۱] بعد در موقع شام، شش روز پس از عید پسح، مریم بیت‌عنیایی پاهای عیسی را «عطری گران‌بها از سنبل خالص» عطرآگین کرده و با موهای خود خشک کرد.[۱۸۶] پس از این اتفاقات است که عیسی وارد اورشلیم می‌شود.[۱۱۱] در زمان ورود او، مردم به استقبالش آمده و تشویقش می‌کنند که باعث دشمنی بیشتر بزرگان شهر با عیسی می‌گردد.[۱۳۹] انجیل یوحنا سپس شام آخر را روایت می‌کند.[۱۱۱]

شام آخر

شام آخر، آخرین وعدهٔ غذایی عیسی با ۱۲ حواری خود در اورشلیم قبل از مصلوب شدنش است. آن را در هر چهار انجیل متعارف روایت کرده‌اند؛ همچنین نامهٔ اول به قرنتیان هم به شام آخر اشاراتی دارد.[۴۸][۴۹][۱۸۷] در این شام، عیسی پیش‌بینی می‌کند که یکی از حواریونش به او خیانت خواهد کرد. هر ۱۲ حواری می‌گویند که قصد خیانت به عیسی را ندارند، اما او تأکید می‌کند خائن یکی از افراد حاضر است.[۱۸۸] متی و یوحنا، یهودا را شخص مورد نظر عیسی می‌دانند.[۴۸][۴۹][۱۸۸]

شام آخر، اثری از خوان دی خوانس، حدود ۱۵۶۲

در اناجیل هم‌نوا، عیسی نانی را برداشته و آن را چند تکه می‌کند؛ سپس آن را به حواریون خود می‌دهد و می‌گوید «این است بدن من که در راه شما فدا می‌شود. این را به یاد من به‌جا آورید.» بعد از شام، جام شرابی را به آن‌ها می‌دهد و ذکر می‌کند که «این پیاله، نشانهٔ پیمان جدید خداست که با خون من مهر می‌شود، خونی که جهت نجات دادن شما ریخته می‌شود.»[۴۸][۱۸۹] هفت‌آیین عشای ربانی مسیحیت برپایه این‌ها شکل گرفته‌است.[۱۹۰] اگرچه انجیل یوحنا اشاره‌ای به بخش نان و شراب نمی‌کند، اما بیشتر پژوهشگران قبول دارند باب ششم این انجیل (از ۲۲ تا ۵۹) مفهومی ربانی دارد و دارای هم‌خوانی با روایات هم‌نوا و نوشته‌های پولس دربارهٔ شام آخر است.[۱۹۱]

در هر چهار انجیل، عیسی پیش‌بینی می‌کند تا قبل از طلوع آفتاب و بانگ خروس، پطرس سه مرتبه او را انکار خواهد کرد.[۱۹۲][۱۹۳] در لوقا و یوحنا، این پیشگویی در زمان شام انجام می‌شود و در متی و مرقس بعد از آن؛ همچنین عیسی پیشگویی می‌کند که همهٔ حواریونش او را تنها خواهند گذاشت.[۱۹۴] انجیل یوحنا تنها انجیلی است که می‌گوید عیسی پاهای حواریونش را بعد از شام شست.[۱۰۷] همان انجیل یک موعظهٔ طولانی از عیسی را روایت کرده‌است که در آن عیسی پیروانش (به غیر از یهودا) را برای رفتن خود آماده کند. باب‌های ۱۴ تا ۱۷ انجیل یوحنا به سخنرانی وداع معروف است و اهمیت به‌خصوصی در مسیح‌شناسی دارند.[۱۹۵][۱۹۶]

رنج در باغ، خیانت یهودا، دستگیری

بوسه یهودا در یک نقاشی از کاراواجو، حدود ۱۶۰۲

مطابق روایات هم‌نوا، عیسی و پیروانش به باغ جتسیمانی می‌روند، جایی که عیسی دعا می‌کند «ای پدر! این جام رنج و زحمت را از مقابل من بردار» و چنان از کشمکش روحی عذاب می‌کشد که «عرقش نظیر قطره‌های درشت خون بر زمین می‌افتد.» بعد، یهودا به همراه گروهی مسلح که توسط کاهنان اعظم، کاتبان و ریش‌سفیدان فرستاده شده‌اند، سرمی‌رسد. یهودا عیسی را می‌بوسد تا افراد او را بشناسند و آنان نیز عیسی را دستگیر می‌کنند. در تلاش برای جلوگیری از دستگیری، یکی از شاگردان عیسی که نامش ذکر نشده، با شمشیر گوش یکی از حاضران را می‌برد. پس از دستگیری عیسی، شاگردانش به اختفا می‌روند و زمانی که از پطرس دربارهٔ عیسی سؤال می‌شد، سه مرتبه انکار می‌کند که او را می‌شناسد. بعد از انکار سوم، پطرس بانگ خروس را می‌شنود و پیشگویی عیسی را به خاطر می‌آورد؛ سپس «زارزار اشک می‌ریزد.»[۱۹۴][۱۳۱][۱۹۲]

در یوحنا، عیسی برای خلاصی از مصلوب‌شدن دعا نمی‌کند، بلکه این انجیل او را به‌گونه‌ای می‌نمایاند که ضعف‌های انسانی بر او تأثیری ندارند.[۱۹۷] افرادی که به دنبال دستگیری عیسی آمده‌اند، سربازان رومی و نگهبانان معبد هستند.[۱۹۸] در یوحنا، یهودا عیسی را نمی‌بوسد بلکه عیسی شخصاً هویت خود را فاش می‌کند و زمانی که چنین می‌شود، سربازان و افسران بر روی زمین می‌افتند. در این انجیل، آن حواری که با شمشیر خود گوش یکی از آن‌ها را می‌برد، پطرس است و عیسی پس از آن از وی می‌خواهد دست نگه دارد.[۱۹۹]

منابع

یادداشت‌ها

  1. یشوع
  2. ایسوس
  3. Iēsoûs
  4. به عنوان مثال، بنگرید به Marshall D. Johnson The Purpose of the Biblical Genealogies with Special Reference to the Setting of the Genealogies of Jesus (Wipf and Stock, 2002)

پانویس

  1. ۱٫۰ ۱٫۱ Theissen & Merz 1998.
  2. ۲٫۰ ۲٫۱ ۲٫۲ ۲٫۳ ۲٫۴ Sanders, Ed P.; Pelikan, Jaroslav J. "Jesus Christ". Encyclopædia Britannica. Archived from the original on 3 May 2015. Retrieved June 10, 2015.
  3. Mark 6:3
  4. Matthew 13:55
  5. Luke 4:22
  6. John 1:45
  7. New American Bible Numbers 13:16 commentary Joshua: in Hebrew, "Jehoshua," which was later modified to "Jeshua," the Hebrew pronunciation of the name "Jesus." Hoshea and Joshua are variants of one original name meaning "the LORD saves."
  8. «Joshua 1:1». بایگانی‌شده از اصلی در ۲ فوریه ۲۰۱۹. دریافت‌شده در ۲۵ آوریل ۲۰۲۰.
  9. Hare, Douglas (2009). Matthew. Westminster John Knox Press. p. 11.
  10. Eddy, Paul R. ; Boyd, Gregory A. (2007). The Jesus legend: a case for the historical reliability of the synoptic Jesus tradition. Baker Academic. p. 129.
  11. France, R.T. (2007). The Gospel of Matthew. Wm. B. Eerdmans Publishing. p. 53.
  12. Doninger, Wendy (1999). Merriam-Webster's Encyclopedia of World Religions. Merriam-Webster. p. 212.
  13. Bultmann, Rudolf K. (2007). Theology of the New Testament. Baylor University Press. p. 80.
  14. Gwynn, Murl E. (2011). Conflict: Christianity's Love Vs. Islam's Submission. iUniverse. p. 92.
  15. Vine, William E. (1940). Expository Dictionary of New Testament Words. Fleming H. Revell Company. pp. 274–75.
  16. Mills, Watson E. ; Bullard, Roger A. (1998). Mercer dictionary of the Bible. Mercer University Press. p. 142
  17. Gowler 2010, p. 301.
  18. Levine 2006, p. 5.
  19. ۱۹٫۰۰ ۱۹٫۰۱ ۱۹٫۰۲ ۱۹٫۰۳ ۱۹٫۰۴ ۱۹٫۰۵ ۱۹٫۰۶ ۱۹٫۰۷ ۱۹٫۰۸ ۱۹٫۰۹ ۱۹٫۱۰ ۱۹٫۱۱ ۱۹٫۱۲ ۱۹٫۱۳ Witherington 1997, p. 113.
  20. Powell 1998, pp. 19–23.
  21. Theissen, Gerd; Winter, Dagmar (2002). The Quest for the Plausible Jesus: The Question of Criteria. Louisville, Kentucky: Westminster John Knox Press. p. 5. ISBN 978-0-664-22537-7.
  22. Jesus Research: An International Perspective (Princeton-Prague Symposia Series on the Historical Jesus) by James H. Charlesworth and Petr Pokorny (September 15, 2009) شابک ‎۰−۸۰۲۸−۶۳۵۳−۱ pp. 1–2
  23. Keener, Craig S. (2012). The Historical Jesus of the Gospels. William B. Eerdmans Publishing. p. 163. ISBN 978-0-8028-6292-1.
  24. ۲۴٫۰ ۲۴٫۱ Chilton & Evans 1998, p. 27.
  25. Evans 2012, pp. 4–5.
  26. Borg, Marcus J. (1994). Jesus in Contemporary Scholarship. Continuum. pp. 4–6. ISBN 978-1-56338-094-5.
  27. Theissen & Winter 2002, pp. 142–43.
  28. Anderson, Paul N.; Just, Felix; Thatcher, Tom (2007). John, Jesus, and History, Volume 1: Critical Appraisals of Critical Views. Society of Biblical Lit. p. 131. ISBN 978-1-58983-293-0. Archived from the original on 25 January 2021. Retrieved 21 June 2020.
  29. Meier 2006, p. 124.
  30. ۳۰٫۰ ۳۰٫۱ ۳۰٫۲ Harris 1985, p. 263.
  31. ۳۱٫۰ ۳۱٫۱ ۳۱٫۲ ۳۱٫۳ Sanders 1993, p. 3.
  32. Rausch 2003, pp. 36–37.
  33. Anderson, Paul N.; Just, Felix; Thatcher, Tom (2007). John, Jesus, and History, Volume 2. Society of Biblical Lit. p. 291. ISBN 978-1-58983-293-0. Archived from the original on 10 September 2015. Retrieved 23 June 2020.
  34. Anderson, Paul N.; Just, Felix; Thatcher, Tom (2007). John, Jesus, and History, Volume 2. Society of Biblical Lit. p. 292. ISBN 978-1-58983-293-0. Archived from the original on 10 September 2015. Retrieved 23 June 2020.
  35. Funk, Hoover & The Jesus Seminar 1993, p. 471–532.
  36. ۳۶٫۰ ۳۶٫۱ ۳۶٫۲ Gowler 2010, p. 302.
  37. ۳۷٫۰ ۳۷٫۱ Theissen & Merz 1998, pp. 17–62.
  38. Blomberg 2009, pp. 431–36.
  39. Van Voorst 2000, pp. 39–53.
  40. Van Voorst 2000, p. 83.
  41. Maier, Paul L. (1995). Josephus, the essential works: a condensation of Jewish antiquities and The Jewish war. p. 285. ISBN 978-0-8254-3260-6. Archived from the original on 7 September 2015. Retrieved 23 June 2020.
  42. Evans, Craig A. (2001). Jesus and His Contemporaries: Comparative Studies. Brill. p. 42. ISBN 978-0-391-04118-9. Archived from the original on 10 September 2015. Retrieved 23 June 2020.
  43. ۴۳٫۰ ۴۳٫۱ Gowler, David B. (2007). What are they saying about the historical Jesus?. Paulist Press. p. 102. ISBN 978-0-8091-4445-7.
  44. Charlesworth, James H., ed. (2006). "Jesus and Archaeology". Jesus and archaeology. Wm. B. Eerdmans Publishing. p. 127. ISBN 978-0-8028-4880-2. Archived from the original on 7 September 2015. Retrieved 23 June 2020.
  45. Harding, Mark (2010). Early Christian Life and Thought in Social Context: A Reader. A & C Black. pp. 166–168. Archived from the original on 2 April 2015. Retrieved 27 February 2015.
  46. Stanton, Graham (2002). The Gospels and Jesus. Oxford University Press. pp. 14–18. Archived from the original on 2 April 2015. Retrieved 27 February 2015.
  47. Blomberg 2009, pp. 441–42.
  48. ۴۸٫۰ ۴۸٫۱ ۴۸٫۲ ۴۸٫۳ Fahlbusch, Erwin (2005). The Encyclopedia of Christianity. Vol. 4. Wm. B. Eerdmans Publishing. pp. 53–56. ISBN 978-0-8028-2416-5. Archived from the original on 7 September 2015. Retrieved 5 August 2020.
  49. ۴۹٫۰ ۴۹٫۱ ۴۹٫۲ Evans 2003, pp. 465–77.
  50. Bruce, Frederick F. (1988). The Book of the Acts. Wm. B. Eerdmans Publishing. p. 362. ISBN 978-0-8028-2505-6.
  51. Rausch 2003, p. 77.
  52. Evans 2003, pp. 521–30.
  53. Powell, Mark A. (2009). Introducing the New Testament. Baker Academic. p. 248.
  54. Brown 1997, pp. 835–840.
  55. Chilton & Evans 1998, p. 482.
  56. Brown 1997, pp. 835–40.
  57. Evans, C.A. (2008). Exploring the Origins of the Bible. Baker Academic. p. 154.
  58. Keener 2009, p. 56.
  59. Harris, Stephen L., Understanding the Bible. Palo Alto: Mayfield. 1985.
  60. Ehrman, Bart D.. Misquoting Jesus: The Story Behind Who Changed the Bible and Why. HarperCollins, 2005. ISBN 978-0-06-073817-4
  61. ۶۱٫۰۰ ۶۱٫۰۱ ۶۱٫۰۲ ۶۱٫۰۳ ۶۱٫۰۴ ۶۱٫۰۵ ۶۱٫۰۶ ۶۱٫۰۷ ۶۱٫۰۸ ۶۱٫۰۹ ۶۱٫۱۰ ۶۱٫۱۱ ۶۱٫۱۲ ۶۱٫۱۳ ۶۱٫۱۴ ۶۱٫۱۵ ۶۱٫۱۶ ۶۱٫۱۷ ۶۱٫۱۸ ۶۱٫۱۹ ۶۱٫۲۰ ۶۱٫۲۱ ۶۱٫۲۲ ۶۱٫۲۳ ۶۱٫۲۴ ۶۱٫۲۵ ۶۱٫۲۶ ۶۱٫۲۷ ۶۱٫۲۸ ۶۱٫۲۹ Funk, Hoover & The Jesus Seminar 1993, p. 3.
  62. ۶۲٫۰ ۶۲٫۱ ۶۲٫۲ خطای ارجاع: برچسب <ref> نامعتبر؛ متنی برای ارجاع‌های با نام May Metzger Mark وارد نشده است
  63. Cross & Livingstone 2005, John, St..
  64. Burridge, R.A. (2006). Gospels. In J.W. Rogerson & Judith M. Lieu (Eds) The Oxford Handbook of Biblical Studies. Oxford: Oxford University Press. p. 433
  65. Talbert, C.H. (1977). What is a Gospel? The Genre of the Canonical Gospels. Philadelphia: Fortress Press.
  66. Wills, L.M. (1997). The Quest of the Historical Gospel: Mark, John and the Origins of the Gospel Genre. London: Routledge. p. 10.
  67. Burridge, R.A. (2004). What are the Gospels? A Comparison with Graeco-Roman Biography. rev. updated edn. Grand Rapids, Michigan: Eerdmans.
  68. e.g. Vines, M.E. (2002). The Problem of the Markan Genre: The Gospel of Mark and the Jewish Novel. Atlanta: Society of Biblical Literature. pp. 161–62.
  69. Graham N. Stanton (July 8, 2004). Jesus and Gospel. Cambridge University Press. p. 192. ISBN 978-0-521-00802-0. Archived from the original on 26 February 2020. Retrieved 21 August 2020.
  70. J.W. Rogerson; Judith M. Lieu (March 16, 2006). The Oxford Handbook of Biblical Studies. Oxford University Press. p. 437. ISBN 978-0-19-925425-5. Archived from the original on 25 December 2019. Retrieved 21 August 2020.
  71. Grudem 1994, pp. 90–91.
  72. Köstenberger, Kellum & Quarles 2009, pp. 117–25.
  73. Ehrman 1999, pp. 22–23.
  74. Sanders 1993, p. 71.
  75. Howard Clarke, Gospel of Matthew and Its Readers, Indiana University Press, p.xviii
  76. Roberts, Mark D. (2007). Can We Trust the Gospels?: Investigating the Reliability of Matthew, Mark, Luke, and John. Crossway. p. 58. ISBN 978-1-4335-1978-9. Archived from the original on 7 September 2015. Retrieved 21 August 2020.
  77. Licona 2010, pp. 210–21.
  78. Haffner, Paul (2008). New Testament Theology. p. 135. ISBN 978-88-902268-0-9.
  79. Scroggie, W. Graham (1995). A Guide to the Gospels. Kregel Publications. p. 128. ISBN 978-0-8254-9571-7.
  80. Moloney, Francis J.; Harrington, Daniel J. (1998). The Gospel of John. Liturgical Press. p. 3. ISBN 978-0-8146-5806-2.
  81. Ladd, George E. (1993). A Theology of the New Testament. Wm. B. Eerdmans Publishing. p. 251. ISBN 978-0-8028-0680-2. Archived from the original on 7 September 2015. Retrieved 21 August 2020.
  82. ۸۲٫۰ ۸۲٫۱ Metzger, Paul L. (2010). The Gospel of John: When Love Comes to Town. InterVarsity Press. p. 281. ISBN 978-0-8308-3641-3. Archived from the original on 25 January 2020. Retrieved 21 August 2020.
  83. ۸۳٫۰ ۸۳٫۱ ۸۳٫۲ ۸۳٫۳ Thompson, Frank Charles. The Thompson Chain-Reference Bible. Kirk bride Bible Co & Zondervan Bible Publishers. 1983. pp. 1563–64.
  84. May, Herbert G. and Bruce M. Metzger. The New Oxford Annotated Bible with the Apocrypha. 1977. "Matthew" pp. 1171–1212.
  85. McGrath 2006, pp. 4–6.
  86. خطای ارجاع: برچسب <ref> نامعتبر؛ متنی برای ارجاع‌های با نام Ehrman Jesus became God وارد نشده است
  87. ۸۷٫۰ ۸۷٫۱ May, Herbert G. and Bruce M. Metzger. The New Oxford Annotated Bible with the Apocrypha. 1977. "Luke" pp. 1240–85.
  88. ۸۸٫۰ ۸۸٫۱ May, Herbert G. and Bruce M. Metzger. The New Oxford Annotated Bible with the Apocrypha. 1977. "John" pp. 1286–318.
  89. ۸۹٫۰ ۸۹٫۱ ۸۹٫۲ ۸۹٫۳ Harris 1985, pp. 302–10.
  90. ۹۰٫۰ ۹۰٫۱ Rahner 2004, pp. 730–31.
  91. O'Collins, Gerald (2009). Christology: A Biblical, Historical, and Systematic Study of Jesus. OUP Oxford. pp. 1–3. ISBN 978-0-19-955787-5.
  92. ۹۲٫۰ ۹۲٫۱ Wiarda, Timothy (2010). Interpreting Gospel Narratives: Scenes, People, and Theology. B&H Publishing Group. pp. 75–78. ISBN 978-0-8054-4843-6.
  93. Turner, David L. (2008). Matthew. Baker Academic. p. 613. ISBN 978-0-8010-2684-3.
  94. خطای ارجاع: برچسب <ref> نامعتبر؛ متنی برای ارجاع‌های با نام Vermes 1981 وارد نشده است
  95. Matthew 1:1–16
  96. Sanders 1993, pp. 80–91.
  97. Luke 3:23–38
  98. Brown 1978, p. 163.
  99. Mills & Bullard 1998, p. 556.
  100. ۱۰۰٫۰ ۱۰۰٫۱ ۱۰۰٫۲ Marsh, Clive; Moyise, Steve (2006). Jesus and the Gospels. Clark International. p. 37. ISBN 978-0-567-04073-2. Archived from the original on 7 September 2015. Retrieved 11 July 2020.
  101. Morris 1992, p. 26.
  102. ۱۰۲٫۰ ۱۰۲٫۱ ۱۰۲٫۲ Jeffrey, David L. (1992). A Dictionary of biblical tradition in English literature. Wm. B. Eerdmans Publishing. pp. 538–40. ISBN 978-0-85244-224-1. Archived from the original on 25 January 2021. Retrieved 11 July 2020.
  103. Cox & Easley 2007, pp. 30–37.
  104. Brownrigg, Ronald (2002). Who's Who in the New Testament. Taylor & Francis. pp. 96–100. ISBN 978-0-415-26036-7.
  105. Andrew T.Lincoln, 'Luke and Jesus' Conception: A Case of Double Paternity?,' بایگانی‌شده در ۲۰ ژوئیه ۲۰۱۸ توسط Wayback Machine Journal of Biblical Literature, Vol. 132, No. 3 (2013), pp. 639–58.
  106. ۱۰۶٫۰ ۱۰۶٫۱ Talbert, Charles H. (2010). Matthew. Baker Academic. pp. 29–30. ISBN 978-0-8010-3192-2. Archived from the original on 25 January 2021. Retrieved 11 July 2020.
  107. ۱۰۷٫۰ ۱۰۷٫۱ Harris 1985, pp. 272–85.
  108. Schnackenburg, Rudolf (2002). The Gospel of Matthew. Wm.B. Eerdmans Publishing. pp. 9–11. ISBN 978-0-8028-4438-5. Archived from the original on 7 September 2015. Retrieved 11 July 2020.
  109. Perrotta, Louise B. (2000). Saint Joseph: His Life and His Role in the Church Today. Our Sunday Visitor Publishing. pp. 21, 110–12. ISBN 978-0-87973-573-9.
  110. Aslan, Reza (2013). Zealot: The Life and Times of Jesus of Nazareth. Random House. p. 756. ISBN 978-1-4000-6922-4.
  111. ۱۱۱٫۰ ۱۱۱٫۱ ۱۱۱٫۲ ۱۱۱٫۳ ۱۱۱٫۴ Harris 1985, pp. 270–72.
  112. Attridge & Meeks 2017, p. John 19.
  113. Liddell, Henry G.; Scott, Robert (1889). An Intermediate Greek–English Lexicon: The Seventh Edition of Liddell and Scott's Greek–English Lexicon. Clarendon Press. p. 797.
  114. Dickson 2008, pp. 68–69.
  115. Evans, Craig A. (2001). "Context, family and formation". In Bockmuehl, Markus N.A. (ed.). Cambridge companion to Jesus. Cambridge University Press. pp. 14, 21. ISBN 978-0-521-79678-1. Archived from the original on 7 September 2015. Retrieved 12 July 2020.
  116. Attridge & Meeks 2017, p. Luke 2.
  117. ۱۱۷٫۰ ۱۱۷٫۱ ۱۱۷٫۲ Blomberg 2009, pp. 224–29.
  118. Köstenberger, Kellum & Quarles 2009, pp. 141–43.
  119. ۱۱۹٫۰ ۱۱۹٫۱ McGrath 2006, pp. 16–22.
  120. Dunn, James D. G.; Rogerson, John W. (2003). Eerdmans commentary on the Bible. Wm. B. Eerdmans Publishing. p. 1010. ISBN 978-0-8028-3711-0.
  121. ۱۲۱٫۰ ۱۲۱٫۱ Zanzig, Thomas (2000). Jesus of history, Christ of faith. Saint Mary's Press. p. 118. ISBN 978-0-88489-530-5. Archived from the original on 27 February 2020. Retrieved 16 July 2020.
  122. Attridge & Meeks 2017, p. Luke 1.
  123. ۱۲۳٫۰ ۱۲۳٫۱ ۱۲۳٫۲ ۱۲۳٫۳ Lee 2004, pp. 21–30.
  124. ۱۲۴٫۰ ۱۲۴٫۱ ۱۲۴٫۲ Harding, Mark; Nobbs, Alanna (2010). The Content and the Setting of the Gospel Tradition. Wm. B. Eerdmans Publishing. pp. 281–82. ISBN 978-0-8028-3318-1.
  125. Sheen, Fulton J. (2008). Life of Christ. Random House. p. 65. ISBN 978-0-385-52699-9. Archived from the original on 10 September 2015. Retrieved 16 July 2020.
  126. Boring & Craddock 2004, p. 292.
  127. Attridge & Meeks 2017, p. John 4.
  128. Attridge & Meeks 2017, p. John 3.
  129. ۱۲۹٫۰ ۱۲۹٫۱ James Orr, ed. (1939). "International Standard Bible Encyclopedia Online". Wm. B. Eerdmans Publishing Co. Archived from the original on August 17, 2016. Retrieved July 30, 2016.
  130. Dunn, James D.G. (2013). The Oral Gospel Tradition. Wm. B. Eerdmans Publishing. pp. 290–91.
  131. ۱۳۱٫۰ ۱۳۱٫۱ ۱۳۱٫۲ ۱۳۱٫۳ Harris 1985, pp. 285–96.
  132. ۱۳۲٫۰ ۱۳۲٫۱ Redford 2007, pp. 117–30.
  133. Vaught, Carl G. (2001). The Sermon on the mount: a theological investigation. Baylor University Press. pp. xi–xiv. ISBN 978-0-918954-76-3.
  134. Redford 2007, pp. 143–60.
  135. Nash, Henry S. (1909). "Transfiguration, The". In Jackson, Samuel M. (ed.). The New Schaff-Herzog Encyclopedia of Religious Thought: Son of Man-Tremellius V11. Funk & Wagnalls Company. p. 493. ISBN 978-1-4286-3189-2. Archived from the original on 7 September 2015. Retrieved 16 July 2020.
  136. ۱۳۶٫۰ ۱۳۶٫۱ ۱۳۶٫۲ Barton, Stephen C. (November 23, 2006). The Cambridge Companion to the Gospels. Cambridge University Press. pp. 132–33. ISBN 978-0-521-80766-1.
  137. Cox & Easley 2007, p. 137.
  138. Redford 2007, pp. 211–29.
  139. ۱۳۹٫۰ ۱۳۹٫۱ ۱۳۹٫۲ ۱۳۹٫۳ ۱۳۹٫۴ ۱۳۹٫۵ Cox & Easley 2007, pp. 155–70.
  140. Redford 2007, pp. 257–74.
  141. Brown 1988, pp. 25–27.
  142. Boring & Craddock 2004, pp. 292–93.
  143. Patella, Michael F. (2009). "The Gospel According to Luke". In Durken, Daniel (ed.). New Collegeville Bible Commentary: New Testament. Liturgical Press. p. 255. ISBN 978-0-8146-3260-4. Archived from the original on 10 September 2015. Retrieved 17 July 2020.
  144. Theissen & Merz 1998, pp. 316–46.
  145. Stassen, Glen H.; Gushee, David P. (2003). Kingdom Ethics: Following Jesus in Contemporary Context. InterVarsity Press. pp. 102–03, 138–40, 197–98, 295–98. ISBN 978-0-8308-2668-1. Archived from the original on 26 February 2020. Retrieved 17 July 2020.
  146. ۱۴۶٫۰ ۱۴۶٫۱ Osborn, Eric F. (1993). The emergence of Christian theology. Cambridge University Press. p. 98. ISBN 978-0-521-43078-4.
  147. Köstenberger, Andreas J. (1998). The missions of Jesus and the disciples according to the Fourth Gospel. Wm. B. Eerdmans Publishing. pp. 108–09. ISBN 978-0-8028-4255-8.
  148. Pentecost, J. Dwight (1998). The parables of Jesus: lessons in life from the Master Teacher. Kregel Publications. p. 10. ISBN 978-0-8254-9715-5.
  149. Howick, E. Keith (2003). The Sermons of Jesus the Messiah. WindRiver Publishing. pp. 7–9. ISBN 978-1-886249-02-8.
  150. Lisco, Friedrich G. (1850). The Parables of Jesus. Daniels and Smith Publishers. pp. 9–11.
  151. Oxenden, Ashton (1864). The parables of our Lord?. William Macintosh Publishers. p. 6.
  152. Blomberg, Craig L. (2012). Interpreting the Parables. InterVarsity Press. p. 448. ISBN 978-0-8308-3967-4. Archived from the original on 10 September 2015. Retrieved 19 July 2020.
  153. Boucher, Madeleine I. "The Parables". BBC. Archived from the original on 10 August 2013. Retrieved June 3, 2013.
  154. Attridge & Meeks 2017, p. Matthew 13.
  155. Green, McKnight & Marshall 1992, p. 299.
  156. Twelftree 1999, p. 350.
  157. Theissen & Merz 1998, p. 298.
  158. Green, McKnight & Marshall 1992, p. 300.
  159. Sanders, Ed P.; Pelikan, Jaroslav J. "Jesus Christ". Encyclopædia Britannica. Archived from the original on 3 May 2015. Retrieved June 10, 2015.
  160. Hindson, Edward E.; Mitchell, Daniel R. (2010). Zondervan King James Version Commentary: New Testament. Zondervan. p. 100. ISBN 978-0-310-25150-7. Archived from the original on 10 September 2015. Retrieved 21 July 2020.
  161. Attridge & Meeks 2017, p. Matthew 12.
  162. ۱۶۲٫۰ ۱۶۲٫۱ Achtemeier, Paul J.; Green, Joel B.; Thompson, Marianne M. (2001). Introducing the New Testament: Its Literature and Theology. Wm. B. Eerdmans Publishing. p. 198. ISBN 978-0-8028-3717-2.
  163. Ehrman 2009, p. 84.
  164. Twelftree 1999, p. 236.
  165. van der Loos, Hendrik (1965). The Miracles Of Jesus. Brill. p. 197. Archived from the original on 10 September 2015. Retrieved 25 July 2020.
  166. Pentecost, J. Dwight (1981). The words and works of Jesus Christ. Zondervan. p. 212. ISBN 978-0-310-30940-6. Archived from the original on 10 September 2015. Retrieved 25 July 2020.
  167. Twelftree 1999, p. 95.
  168. Donahue & Harrington 2002, p. 182.
  169. Lockyer, Herbert (1988). All the Miracles of the Bible. Zondervan. p. 235. ISBN 978-0-310-28101-6.
  170. Kingsbury, Jack D. (1983). The Christology of Mark's Gospel. Fortress Press. pp. 91–95. ISBN 978-1-4514-1007-5.
  171. Cross & Livingstone 2005, John, Gospel of.
  172. Karris, Robert J. (1992). The Collegeville Bible Commentary: New Testament. Liturgical Press. pp. 885–86. ISBN 978-0-8146-2211-7.
  173. Kingsbury, Jack D.; Powell, Mark A.; Bauer, David R. (1999). Who do you say that I am? Essays on Christology. Westminster John Knox Press. p. xvi. ISBN 978-0-664-25752-1.
  174. Donahue & Harrington 2002, p. 336.
  175. Yieh, John Y. H. (2004). One teacher: Jesus' teaching role in Matthew's gospel. Walter de Gruyter. pp. 240–41. ISBN 978-3-11-018151-7. Archived from the original on 25 January 2021. Retrieved 27 July 2020.
  176. Pannenberg 1968, pp. 53–54.
  177. Attridge & Meeks 2017, p. Matthew 16.
  178. Attridge & Meeks 2017, p. Luke 9.
  179. Attridge & Meeks 2017, p. Mark 8.
  180. Lee 2004, pp. 72–76.
  181. ۱۸۱٫۰ ۱۸۱٫۱ Boring & Craddock 2004, pp. 256–58.
  182. Majerník, Ponessa & Manhardt 2005, pp. 133–34.
  183. ۱۸۳٫۰ ۱۸۳٫۱ Evans 2003, pp. 381–95.
  184. Lockyer, Herbert (1988). All the Apostles of the Bible. Zondervan. pp. 106–11. ISBN 978-0-310-28011-8. Archived from the original on 29 February 2020. Retrieved 5 August 2020.
  185. Hayes, Doremus A. (2009). The Synoptic Gospels and the Book of Acts. HardPress. p. 88. ISBN 978-1-313-53490-1.
  186. Funk, Hoover & The Jesus Seminar 1993, pp. 401–470.
  187. Cox & Easley 2007, pp. 180–91.
  188. ۱۸۸٫۰ ۱۸۸٫۱ Cox & Easley 2007, p. 182.
  189. Cross & Livingstone 2005, Eucharist.
  190. Pohle, Joseph (1913). "The Blessed Eucharist as a Sacrament" . In Herbermann, Charles (ed.). Catholic Encyclopedia. New York: Robert Appleton Company.
  191. Freedman 2000, p. 792.
  192. ۱۹۲٫۰ ۱۹۲٫۱ Perkins, Pheme (2000). Peter: apostle for the whole church. Fortress Press. p. 85. ISBN 978-1-4514-1598-8.
  193. Lange, Johann P. (1865). The Gospel according to Matthew, Volume 1. Charles Scribner Co. p. 499.
  194. ۱۹۴٫۰ ۱۹۴٫۱ Walvoord & Zuck 1983, pp. 83–85.
  195. O'Day, Gail R.; Hylen, Susan (2006). John. Westminster John Knox Press. pp. 142–68. ISBN 978-0-664-25260-1.
  196. Ridderbos, Herman (1997). The Gospel according to John. Wm. B. Eerdmans Publishing. pp. 546–76. ISBN 978-0-8028-0453-2.
  197. Cross & Livingstone 2005, Jesus.
  198. Michaels, J. Ramsey (211). John (Understanding the Bible Commentary Series). Baker Books. p. 187. ISBN 978-1-4412-3659-3. Archived from the original on 26 February 2020. Retrieved 8 August 2020.
  199. Attridge & Meeks 2017, p. John 18.

کتاب‌ها