غیراستاندارد

زکریای رازی

از اسلامیکال
(تغییرمسیر از محمد زکریای رازی)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
ابوبکر محمد بن زکریای رازی
یک طرح مدرن از نیمرخ رازی
متولد۲۴۳ خورشیدی
شعبان ۲۵۱
۲۷ اوت ۸۶۵
ری، ایران
وفات۹ آبان ۳۰۴
۵ شعبان ۳۱۳
۳۱ اکتبر ۹۲۵
ری، ایران[۱]
ملیتایرانی
شاگردیحیی بن عدی
استاد
حرفهپزشک
فیلسوف
کیمیاگر
دینمورد اختلاف[۳][۴]

ابوبکر محمّد بن زَکَریای رازی (۲۵۱ – ۳۱۳ ه‍.ق) همه‌چیزدان،[۵] پزشک، فیلسوف و شیمی‌دان ایرانی[۶][۷][۸] بود. رازی آثار ماندگاری در زمینهٔ پزشکی و شیمی و فلسفه نوشت و به‌عنوان کاشف الکل، جوهر گوگرد[۹] و نفت سفید[۱۰] مشهور است. وی همچنین دربارهٔ کیهان‌شناسی، منطق و ریاضیات نیز آثاری دارد.[۱۱]

به‌گفتهٔ جرج سارتن، (پدر تاریخ علم) رازی «بزرگ‌ترین پزشک ایران در زمان سده‌های میانه بود». پرویز اذکایی و جوئل کریمر در کتاب احیای فرهنگی در عهد آل بویه رازی را شخصیتی دانسته‌اند که بر قلهٔ انسان‌گرایی ایرانی ایستاده است.[۱۲] به پاس زحمات فراوان رازی در داروسازی روز پنجم شهریورماه (۲۷ اوت)، روز بزرگداشت رازی شیمی‌دان بزرگ ایرانی و روز داروساز نام‌گذاری شده است.

نام و تبار

نام وی محمد و نام پدرش زکریا و کنیه‌اش ابوبکر بود. هر چند ابوبکر نام است و به‌عنوان کنیه استفاده نمی‌شود. مورخان شرقی در کتاب‌هایشان او را محمد بن زکریای رازی خوانده‌اند، اما اروپاییان و مورخان غربی از او به نام‌های رازس Rhazes=razes و الرازی Al-Razi در کتاب‌های خود یاد کرده‌اند.[۱۳]

سرگذشت

به‌گفتهٔ ابوریحان بیرونی وی در شعبان سال ۲۵۱ هجری (۸۶۵ م و ۲۴۴ ش) در ری زاده شد و دوران کودکی و نوجوانی و جوانی‌اش در این شهر گذشت.[۱۴] مهم‌ترین سند تاریخی دربارهٔ تولد و مرگ رازی کتاب فهرست کتب رازی نوشتهٔ ابوریحان بیرونی است. در این کتاب، تولد رازی در ماه شعبان ۲۵۱ ه‍.ق مصادف با سپتامبر ۸۶۵ م و ۲۴۴ ه‍.ش دانسته شده است.[۱۵]

چنین شهرت دارد که در جوانی عود می‌نواخته و گاهی شعر می‌سروده است. بعدها به زرگری و سپس به کیمیاگری روی آورد. وی در سنین بالا علم پزشکی را آموخت. بیرونی معتقد است او در ابتدا به کیمیا اشتغال داشته و پس از آن که در این راه چشمش بر اثر کار زیاد با مواد تند و تیزبو آسیب دید، برای درمان چشم به پزشکی روی آورد.[۱۶]

در کتاب‌های مورخان اسلامی آمده است که رازی پزشکی را در بیمارستان بغداد آموخته است. در آن زمان، بغداد مرکز بزرگ علمی دوران و جانشین دانشگاه جندی‌شاپور بوده است و رازی برای آموختن علم به بغداد سفر کرد و مدتی نامعلوم در آن‌جا اقامت گزید و به تحصیل علم پرداخت و سپس ریاست بیمارستان معتضدی را بر عهده گرفت. پس از مرگ معتضد، خلیفهٔ عباسی، به ری بازگشت و عهده‌دار ریاست بیمارستان ری شد و تا پایان عمر در این شهر به درمان بیماران مشغول بود. رازی در آخر عمرش نابینا شد، دربارهٔ علت نابینا شدن او روایت‌های مختلفی وجود دارد؛ بیرونی سبب کوری رازی را کار مداوم با مواد شیمیایی چون بخار جیوه می‌داند.

درگذشت و آرامگاه

مرگ او در ۵ شعبان ۳۱۳ ه‍.ق (۳۱ اکتبر ۹۲۵ م) (۳۰۴ ه‍. ش) ثبت شده است. ابوریحان بیرون مدت عمر او را به سال قمری ۶۲ سال و ۵ روز و به شمسی ۶۰ سال و ۲ ماه و ۱ روز به‌طور دقیق آورده است.[۱۷]

مکان اصلی آرامگاه رازی تا امروز ناشناخته مانده است.[۱] با این وجود احمد ابوحمزه، ری‌شناس، محل دفن رازی را در امامزاده شعیب واقع در شهرری می‌داند.[۱۸] نویسندگانی همچون بیژن شهرامی برج طغرل را به عنوان آرامگاه احتمالی رازی در نظر گرفته‌اند.[نیازمند منبع]

دین و آرای مذهبی

کتاب‌هایی در تقبیح مذاهب و در باب روش‌های شیادی پیامبران، به رازی منسوب است که اگرچه امروز خودشان موجود نیستند، اما بخش‌هایی از آن‌ها در آثار دیگران بحث و بررسی شده‌اند. به گفتهٔ ابوریحان بیرونی، رازی نه تنها اسلام که تمامی مذاهب را تقبیح کرد. او تمامی کسانی را که از ابتدا ادعای پیغمبری کردند، شیادانی می‌دانست که در بهترین حالت بیماری روانی داشته‌اند. وی همچنین قرآن را مجموعه‌ای از افسانه‌های سراسر تناقض می‌خواند که هیچ اطلاعات مفیدی ندارد.[۱۹][۲۰][۲۱] هانری کربن در مقدمه‌ای که بر جامع‌الحکمتینِ ناصر خسرو نوشته، می‌گوید که رازی، نبوت و وحی را نفی می‌کرد و ضرورت آن را نمی‌پذیرفت.[۲۲] در تفکر رازی همهٔ انسان‌ها قدرت و توانایی رسیدن به معرفت و دانایی را دارند، و لذا از لحاظ توانایی کسب معرفت با هم برابرند و بر یکدیگر هیچ برتری‌ای ندارند. از دیدگاه او مقتضای حکمت و رحمت الهی این است که انسان‌ها همگی به منافع و مضار خود صاحب علم باشند و اگر خدا قومی را به نبوت اختصاص دهد، به این معناست که آن‌ها را بر دیگر انسان‌ها برتری داده و این برتری باعث جنگ و دشمنی و در نهایت هلاکت انسان‌ها می‌شود که این با حکمت و رحمت الهی سازگاری ندارد.[۲۳] کتب زیر به این اعتقاد وی اشاره دارند:[۲۴][۲۵]

  • «فی النبوات» که دیگران به طعن و استهزاء، نام آن را «نقض الأدیان» نهاده‌اند.
  • «فی حیَلِ المُتَنَبّین» دیگران به طعن نام او را «مخارق الأنبیاء» گذاشته‌اند.

دو کتاب بالا اکنون در دست نیست. اما جنیفر مایکل در کتابش نقل‌قول‌هایی از کتب بالا می‌آورد.[۲۶] همچنین احمد بیرشک می‌نویسد: «از تعلیمات او این بود که همهٔ آدمیان سهمی از خرد دارند که بتوانند نظرهای صحیح دربارهٔ مطالب عملی و نظری به‌دست آورند، آدمیان برای هدایت شدن به رهبران دینی نیاز ندارند؛ درحقیقت دین زیان‌آور است و مسبب کینه و جنگ. نسبت به همهٔ مقامات همهٔ سرزمین‌ها شک داشت».[۲۷] رازی دربارهٔ قرآن می‌گوید:

تو ادعا می‌کنی که معجزه‌ای که [نبوت محمد را اثبات می‌کند] حاضر و در دسترس است، یعنی قرآن. تو می‌گویی که هر کس انکارش می‌کند یکی مشابه اش را بیاورد. در واقع ما می‌توانیم هزاران مشابه اش را بیاوریم از آثار لفاظان، فصیح گویان و شاعران که بسیار بهتر از قرآن جمله‌بندی شدند و مفاهیم را موجزتر می‌رسانند. آنها معانی را بهتر می‌رسانند و وزن شعری بهتری دارند. آنچه تو می‌گویی ما را شگفت زده می‌کند. تو دربارهٔ کتابی سخن می‌گویی که [مشتی] افسانهٔ باستانی را بازگویی می‌کند و در عین حال سراسر تناقض است و هیچ اطلاعات یا توضیح مفید و به‌دردبخوری ندارد و آنگاه تو می‌گویی چیزی شبیه آن بیاور؟[۲۸][۲۹][۳۰]

وی را هیچ‌گاه به دلیل دیدگاه‌های ضددینی که داشت زندانی یا اعدام نکردند اما نوشتارهای دینیش مورد سانسور قرار گرفتند و از میان رفتند.[۱۱] گروهی معتقدند این تفکرات رازی موجب خشم علمای اسلامی علیه او شد و او را ملحد خواندند و آثار او را رد کردند و دست به نابودی آن‌ها زدند. ابوحاتم رازی در کتاب اعلام النبوه نوشته است که «این ملحد با عقل معیوب و نفس و رأی ضعیف خود کلامی در ابطال نبوت تصنیف کرده است.»[۳۱] کسانی چون ناصرخسرو، ابن حزم و موسی بن میمون او را نادان و مهوس بی‌باک و سخنان او را دعاوی و خرافات بی‌دلیل، هوس و هذیانات خوانده‌اند.[۳۲] ابن قیم الجوزیه می‌گوید: «رازی از هر دینی بدترین چیزهای آن را برگزید و کتابی در ابطال نبوات و رساله‌ای در ابطال معاد تألیف کرد و مذهبی ساخت که از مجموع عقائد زندیقان عالم ترکیب یافته بود».[۳۳] افراد زیادی بر باورهای رازی رد نوشته‌اند و برخی از باورهای رازی را در این ردیه‌ها نقل کرده‌اند. ذبیح‌الله صفا از ۱۲ نفر که بر آرای رازی رد نوشته‌اند نام می‌برد.[۳۴]

مطهری در تألیفات خود اظهار داشته که چون تمام کتاب‌های رازی در دسترس نیست، نمی‌توان پیرامون او اظهار نظر قطعی کرد، اما از مجموعه قرائن به دست می‌آید که او منکر نبوت نبوده، بلکه با مدعیان دروغین نبوت در ستیز بوده است. محال است مناظرات رازی با ابوحاتم در منزل یکی از بزرگان ری و در حضور اکابر و بزرگان شهر پیرامون ابطال اصل نبوت باشد و او همهٔ مذاهب را باطل اعلام کند و سپس در کمال احترام نیز زیست نماید. رازی سخت پایبند توحید و معاد و اصالت روح و بقای آن بوده است و چگونه ممکن است کسی که اصول مبدأ و معاد را قبول دارد، نبوت را انکار کند، بلکه از آثار او به دست می‌آید که اندیشهٔ امامت، ذهن او را به خود مشغول کرده بوده است و بدیهی است که اندیشهٔ امامت با منکر نبوت همراه نیست. به عقیدهٔ مطهری، استدلال‌هایی که به رازی در نفی نبوت نسبت داده شده است، آنقدر ضعیف است که در شأن مقام علمی او نیست. او احتمال شیعه بودن رازی را منتفی نمی‌داند بلکه بیان می‌کند؛ بعید نیست که رازی تا حدودی طرز تفکر شیعی امامی داشته است و همهٔ متفکرانی که چنین اعتقادی داشتند، از سوی دشمنان شیعه، به کفر متهم می‌شدند.[۳۵][۳۶]

نویسندهٔ خزینة الأصفیاء، او را از اکابر صوفیه می‌شمارد که پیوسته از خوف خدا در گریه بود. غلام سرور هندی در تاریخ وفات او سروده است:

چون شد از دنیا به فردوس برین حضرت بوبکر رازی اهل راز
وصل او بوبکر محبوب حبیب هست هم صوفیّ کامل پاکباز

هر یک از جمله‌های «ابوبکر محبوب حبیب» و «صوفی کامل پاکباز» ازنظر ابجدی ۳۱۰ است که — به گفته‌ای — اشاره به سال فوت اوست.[۳۷][۳۸] وی همچنین انتقاداتی بر ادیان دیگر دارد. از جمله آثار انتقادی وی نسبت به ادیان دیگر، کتابی در «رد سیسن ثنوی» (ردی بر مانویت) است.[۳۹]

آرای علمی

پزشکی

رازی پزشکی عالی‌قدر بود و در زمان خود شهرت به‌سزایی داشت. رازی از زمرهٔ پزشکانی است که بعضی از عقاید وی در درمان‌های امروزی نیز به‌کار می‌رود، به ویژه در درمان بیماران با مایعات و غذا. پزشکان و پژوهشگران از کتاب‌ها و رسالات رازی در سده‌های متمادی بهره‌ها برده‌اند. ابن‌سینا رازی را در طب بسیار عالی‌مقام می‌داند و می‌توان گفت برای تألیف قانون از الحاوی رازی استفاده فراوان کرده است.

نقاشی غربی از رازی درحال دیدن قاروره (شیشهٔ ادرار) حاوی نمونه ادرار بیمار

ابن خلکان، کاستیلیونی و … از رازی به عنوان سر دستهٔ پزشکان عملی و کلینیسین نامبرده‌اند.[۴۰] می‌توان گفت که رازی جزو اولین پزشکانی است که تجربه و آزمایش را وارد علم طب کرده است.[۴۱] چنان‌که می‌دانیم رازی قبل از طب به کیمیا مشغول بود و اطلاعات زیادی دربارهٔ مواد داشته است. او اولین کسی است که استحالات شیمیایی را وارد طب کرده است.[۴۲] رازی اولین کسی است که تشخیص تفکیکی بین آبله و سرخک را بیان داشته است.[نیازمند منبع] وی در کتاب آبله و سرخک خود به علت بروز آبله پرداخته و سبب انتقال آن را عامل مخمر از راه خون دانسته است و ضمن معرفی آبله و سرخک به‌عنوان بیماری‌های حاد، نشانه‌هایی از بی‌خطر یا کشنده بودن آن‌ها را بیان می‌دارد و برای مراقبت از بیمار مبتلا به این بیماری‌ها روش‌هایی را توصیه می‌کند از جمله به عنوان اولین طبیب استفاده از پنبه را در طب آورده و به منظور زخم نشدن بدن بیماران آبله‌ای از آن بهره می‌برده و در مراقبت از چشم‌ها و پلک و گلو و بینی این بیماران توصیه فراوان کرده است. در کتاب آبله و سرخک رازی در مورد آبله و سرخک چه قبل از ظهور بیماری و چه بعد از آن و جلوگیری از عوارض بیماری به اندام‌های بدن تدابیری آورده شده است.[نیازمند منبع]

رازی اسراف در دارو را بسیار مضر می‌داند، وی معتقد بوده است تا ممکن است مداوا با غذا و در غیر این‌صورت با داروی منفرد و ساده وگرنه با داروی مرکب به عمل آید. رازی می‌گوید: «هرگاه طبیب موفق شود بیماری‌ها را با غذا درمان کند، به سعادت رسیده است.»[۴۳] وی بسیاری از داروها را روی جانوران آزمایش کرده و آثار آن‌ها را ثبت و تشریح کرده است و سپس برای بیماران تجویز می‌کرده است.[نیازمند منبع]

اگرچه رازی به عنوان پزشک مشهور است اما بعضی از مورخان او را به نام «جراح» می‌شناسند. از مطالعهٔ آثار وی چنین برمی‌آید که در جراحی صاحب‌نظر بوده است. وی دربارهٔ «سنگ کلیه‌ها و مثانه» کتابی نوشته و در آن تأکید کرده است در صورتی که درمان سنگ مثانه با راه‌های طبی مقدور نباشد، باید به عمل جراحی پرداخت و در این کتاب از اسبابی که با آن عمل سنگ مثانه را انجام می‌داده، نام برده است. رازی اولین طبیب یا پزشکی است که در عالم طب از سل مفصلی انگشتان صحبت کرده است. در شکسته‌بندی و دررفتگی‌ها قدم‌هایی برداشته و آثاری از خود به جا گذاشته است.[نیازمند منبع]

برگ نخست کتاب رازی در پزشکی

رازی از اولین افرادی است که بر نقش خوراک در تندرستی و درمان پافشاری بسیار دارد. رازی کتابی دربارهٔ خوراک دارد به نام «منافع‌الاغذیه و مضارها» که یک دورهٔ کامل بهداشت خوراک است و در آن از خواص گندم و سایر حبوبات و خواص و ضررهای انواع آبها و شراب‌ها و مشروبات غیرالکلی و گوشت‌های تازه و خشک و ماهی‌ها و… سخن گفته است و فصلی در باب علل و جهات اشتها و گوارش غذا و ورزش و غذاهای گوارا و پرهیزهای غذایی و مسمومیت‌ها دارد.[نیازمند منبع]

نخستین نوشتهٔ اختصاصی و مستقل راجع به بیماری‌های کودکان به محمد بن زکریای رازی نسبت داده شده است و از این رو برخی همانند مورخ انگلیسی سایریل الگود او را پدر پزشکی کودکان قلمداد کرده‌اند.[۴۴]

فلسفه

رازی مانند جالینوس باور داشت که یک پزشک برجسته باید یک فیلسوف نیز باشد.[۱۱] رازی از تفکرات فلسفی رایج عصر خود که فلسفهٔ ارسطویی- افلاطونی بود، پیروی نمی‌کرد و عقاید خاص خود را داشت که در نتیجه مورد بدگویی اهل فلسفه هم‌عصر و پس از خود قرار گرفت. رازی را می‌توان برجسته‌ترین چهرهٔ خردگرایی و تجربه‌گرایی در فرهنگ ایرانی نامید. وی در فلسفه به سقراط و افلاطون متمایل بود و تأثیراتی از افکار هندی و مانوی در فلسفهٔ وی به چشم می‌خورد. با این وجود هرگز تسلیم افکار مشاهیر نمی‌شد بلکه اطلاعاتی را که از پیشینیان بدست آورده بود مورد مشاهده و تجربه قرار می‌داد و سپس نظر و قضاوت خود را بیان می‌دارد و این را حق خود می‌داند که نظرات دیگران را تغییر دهد یا تکمیل کند. از آراء رازی اطلاع دقیقی در دست نیست جز در مواردی که در نوشته‌های مخالفان آمده است. در نظر رازی جهان جایگاه شر و رنج است اما تنها راه نجات، عقل و فلسفه است و روان‌ها از تیرگی این عالم پاک نمی‌شود و نفس‌ها از این رنج رها نمی‌شوند مگر از طریق فلسفه… در فلسفه اخلاق رازی مسئلهٔ لذت و رنج اهمیت زیادی دارد. از دید وی لذت امری وجودی نیست، یعنی راحتی از رنج است و رنج یعنی خروج از حالت طبیعی به‌وسیلهٔ امری اثرگذار و اگر امری ضد آن تأثیر کند و سبب خلاص شدن از رنج و بازگشت به حالت طبیعی شود، ایجاد لذت می‌کند.[نیازمند منبع]

ویژگی رازی در این بود که بنای فلسفه‌اش را نه بر مبنای دو فرهنگ مسلط یونانی و اسلامی، که بر مبنای فلسفهٔ ایرانی و بابلی و هندی پایه‌گذاری کرده بود. مهم‌ترین سؤال فلسفی او این بود: «اگر خداوند خالق جهان است، چرا پیش از خلق جهان، جهان را خلق نکرد؟»[۴۵]

در مابعدالطبیعه رازی پنج اصل وجود دارند که قدیم هستند و همین موجب شد که مسلمانان او را «دهری» بدانند: خالق، نفس کلی، هیولی اولی (ماده اولیه)، مکان مطلق، و زمان مطلق یا دهر.[۴۶]

بحث‌انگیزترین بحث نگاه او به عهد الهی باشد او مدعی بود که وجود شر در جهان که از خیر پیشی می‌گیرد به دلیل آن است که این جهان بهترین جهان ممکن نیست[نیازمند منبع]

او معتقد بود که قدرت عقل برای رسیدن به حقیقت کافیست و کسی که از قدرت عقل برخوردار است یعنی فیلسوف هیچ نیازی به وقت ندارد و می‌تواند خودش نسبت به خداوند علم پیدا کند این انکار ضرورت نبوت بود که به شدت از سوی فلاسفه اسماعیلی نظیر ابوحاتم رازی مورد انتقاد قرار گرفت[نیازمند منبع]

در نهایت رازی امیال دنیوی را مانعی در در نظر می‌گیرد که می‌تواند قدرت برهان و امکان تحقق را کاهش دهد معتقد بود که فیلسوف واقعی باید بر چنین امیالی به‌عنوان بخشی زنده از یک حیات فلسفی غلبه کند رازی عقل و استدلال در معنای یونانی اش را با نهایت عزت به عنوان موهبتی الهی در نظر می‌گرفت ارجاعات مکرر او به فلاسفه یونانی به معنای احترام او برای شخصیت‌هایی است که آنها را اساتید استفاده درست از استدلال خوانده است و در عین حال رازی خود را مادون آنها در نظر نگرفته است بلکه خود را برابر با افلاطون و ارسطو می‌داند[نیازمند منبع]

کیهان‌شناسی

کیهان‌شناسی رازی بر ۵ اصل ابدی استوار است: خالق، روح، فضا، زمان و ماده. در این سیستم خدا را نوعی «خالق» در نظر می‌گیرد که از «هیچ چیز» ایجاد نمی‌کند بلکه او ابتدا یک ماده پیش ماده را شکل می‌دهد، که به شیوهٔ اتمی تصور می‌شود.[۱۱]

اخلاق و صفات رازی

رازی، مردی خوش‌خو و در تحصیل کوشا گزارش شده است. وی به بیماران توجه خاصی داشت و تا زمان تشخیص بیماری دست از آن‌ها برنمی‌داشت و نسبت به فقرا و بینوایان بسیار رئوف بود. رازی، برخلاف بسیاری از پزشکان، که بیشتر مایل به درمان پادشاهان و امرا و بزرگان بودند، با مردم عادی بیشتر سروکار داشته است. ابن‌الندیم در کتاب الفهرست خود می‌گوید: «تفقد و مهربانی به همه کس، به‌ویژه فقرا و بیماران داشته، از حالشان جویا، و به عیادت‌شان می‌رفت و مقرری‌های کلانی برای آن‌ها گذاشته‌بود.»[۴۷] رازی، در کتابی به نام صفات بیمارستان، این عقیده را ابراز می‌دارد که هر کس لایق طبابت نیست و طبیب باید دارای صفات و مشخصه‌های ویژه‌ای باشد.[۴۸] رازی دربارهٔ جاهل عالم‌نما افشاگری‌های متعددی صورت داده است و با افراد کم‌سواد که خود را طبیب می‌نامیدند و اطرافیان بیمار که در طبابت دخالت می‌کردند به‌شدت مخالفت می‌کرد و به‌همین‌سبب مخالفانی داشت.[۴۹]

استادان و شاگردان

دربارهٔ استادان و پیش‌کسوت‌های رازی میان کارشناسان و تاریخ‌نویسان اتفاق نظر وجود ندارد. گروهی او را در پزشکی شاگرد علی بن ربن طبری و در فلسفه شاگرد ابوزید بلخی می‌دانند و ابوالعباس نیشابوری را استاد وی در گیتی‌شناسی می‌پندارند[۵۰] اما عده‌ای دیگر بنا بر شواهد و دلایلی این موضوع را رد می‌کنند. ناصرخسرو در زادالمسافرین از شخصی به نام ایرانشهری به‌عنوان «استاد و مقدم» محمد زکریا نام می‌برد اما هیچ نشانی از این شخص به‌دست نیامده است. از این نام‌ها به عنوان شاگردان رازی یاد شده است: یحیی بن عدی، ابوالقاسم مقانعی، ابن قارن رازی، ابوغانم طبیب، یوسف بن یعقوب، محمد بن یونس و ابوالحسن طبری.[نیازمند منبع]

آثار

درمورد آثار رازی در لغت‌نامهٔ دهخدا آمده است: ابن‌الندیم در کتاب «الفهرست» خود تعداد آثار رازی را یک‌صد و شصت و هفت و ابوریحان بیرونی در کتاب فهرست کتب کتاب در ریاضیات و نجوم، ۷ کتاب در تفسیر و تلخیص و اختصار کتب فلسفی یا طبی دیگران، ۱۷ کتاب در علوم فلسفی و تخمینی، ۶ کتاب در در مافوق الطبیعه، ۱۴ کتاب در الهیات، ۲۲ کتاب در کیمیا، ۲ کتاب در کفریات، ۱۰ کتاب در فنون مختلف که جمعاً بالغ بر یک‌صد و هشتاد و چهار مجلد می‌شود و ابن ابی اصیبعه در عیون الانباء فی طبقات الاطباء دویست و سی و هشت کتاب از برای رازی برمی‌شمارد. محمود نجم‌آبادی استاد دانشگاه تهران کتابی به عنوان «مُؤَلَّفات و مُصَنَّفات ابوبکر محمد بن زکریای رازی» نوشته است که در سال ۱۳۳۹ به‌وسیلهٔ انتشارات دانشگاه تهران چاپ شده است؛ در این کتاب فهرست‌های ارائه شده توسط ابن الندیم و ابوریحان بیرونی و ابن قفطی و ابن اصیبعه با یک‌دیگر تطبیق داده شده است و در مجموع دویست و هفتاد و یک کتاب و رساله و مقاله فهرست شده است.[نیازمند منبع]

یادبودها

مجسمهٔ محمد بن زکریا رازی در چهارطاقی دانشمندان ایرانی، وین، دفتر سازمان ملل متحد

جمهوری اسلامی ایران در ژوئن ۲۰۰۹ م به عنوان نشانی از پیشرفت علمی صلح‌آمیز ساختمان-مجسمه‌ای به شکل چهارتاقی که ترکیبی از سبک‌های معماری و تزئینات هخامنشی و اسلامی در آن دیده می‌شود را به دفتر سازمان ملل متحد در وین هدیه داد که در محوطهٔ آن قرار داده شده است. در این چهارتاقی مجسمه‌هایی از چهار فیلسوف ایرانی خیام، ابوریحان بیرونی، زکریای رازی و ابوعلی سینا قرار دارد.[۵۱] همچنین پنجم شهریور مصادف با سال روز تولد محمد بن زکریای رازی در ایران به عنوان روز داروساز نام‌گذاری شده است.[۵۲]

نقد رازی

ابوریحان بیرونی در رسالهٔ کوتاهی که در اواخر قرن ۱۱ میلادی نوشت رازی را به خاطر دیدگاه‌های دینی و فلسفی‌اش نقد کرده است. بیرونی فردی مسلمان بود در حالی که رازی دین را به باد انتقاد می‌گرفت. همچنین نوشته‌های وی جنبه همگونی با هرمسیه داشت[۵۳] و همچنین با مانوی‌ها به هم دردی می‌پرداخت و این‌ها دلایل نقد وی توسط ابوریحان بیرونی بود.[نیازمند منبع] ناصرخسرو در کتاب زادالمسافرین، ابوالعباس ایرانشهری را استاد رازی می‌داند و رازی را نکوهش می‌کند که از دیدگاه‌های استادش به نظرات ملحدانه‌ای مانند نفی ابداع و قول به مبادی پنجگانه ازلی رسیده است.[۵۴][۵۵] ابن سینا هم که خود پزشک و فیلسوف بود رازی را برای دخالت‌هایش در متافیزیک مورد نقد قرار می‌دهد. وی در بحثی دربارهٔ رازی به ابوریحان بیرونی می‌گوید:

«یا از محمد بن زکریای رازی که در متافیزیک دخالت می‌کند و بیش از شایستگی خود رفتار می‌کند. او باید به جراحی و آزمایش ادرار و مدفوع محدود شود - در واقع او خود را در معرض دید قرار داده و جهل خود را در این موارد نشان داده است.»[۵۶]

کتاب‌شناسی

عبدالحی شماسی نمایشنامه‌ای را با نام زکریای رازی، به سال ۱۳۸۵ ه‍.ش در نشر قطره منتشر کرد.[نیازمند منبع] دیگر آثار فارسی با موضوع زکریا رازی عبارتند از:

  • الفهرست، ابن‌الندیم، تهران، ۱۳۵۰.
  • ایران بعد از اسلام، عباس خلیلی، جلد۱و۲، تهران، ۱۳۳۵.
  • تاریخ علوم عقلی در تمدن اسلامی، تا اواسط قرن پنجم هجری، دکتر ذبیح‌الله صفا، انتشارات دانشگاه تهران، ۱۳۳۶.
  • فرهنگ نفیسی، دکتر ناظم‌الاطباء، پنج جلد، تهران، ۱۳۴۳.
  • فیلسوف ری، مهدی محقق، تهران، ۱۳۵۰.
  • یک نابغه بزرگ ایرانی (رازی طبیب ایرانی)، دکتر محمود نجم‌آبادی، ۱۳۴۱.
  • اساطیر ایرانی، مهرداد بهار، تهران، بنیاد فرهنگ، ۱۳۵۲.
  • ری باستان، حسین کریمان، دو جلد، انجمن آثار ملی، ۱۳۴۶
  • مولفات و مصنفات رازی، محمود نجم‌آبادی، دانشگاه تهران، ۱۳۳۹.
  • ترجمه تاریخ علم، جرج سارتن، احمد آرام، تهران، ۱۳۳۶.
  • ترجمه میراث ایران، به قلم سیزده تن از خاورشناسان، تهران، ۱۳۶۳.
  • میراث باستانی ایران، ریچارد فرای، ترجمه مسعود رجب‌نیا، تهران، ۱۳۴۴.
  • الانبیه عن حقایق الادویه، موفق‌الدین ابومنصور علی الهروی، ترجمه توسط عبدالخالق آخوندوف بادکوبه‌ای – انتشارات بنیاد فرهنگ ایران.
  • تاریخ ادبیات ایران، انگلیسی، پروفسور ادوارد براون، ترجمه رشید یاسمی، تهران ۱۳۱۶
  • حکیم رازی، پرویز اذکایی، انتشارات طرح نو، تهران، ۱۳۸۲.

از آثاری که به زبان عربی در همین موضوع نگارش یافته می‌توان به موارد ذیل اشاره کرد:

  • فهرست کتب محمد بن زکریای رازی، ابوریحان بیرونی، به کوشش پاول کراس، پاریس، ۱۹۳۶ میلادی.
  • تاریخ آداب اللغة العربیة، جرجی زیدان، پنج جلد، مصر ۱۹۱۲ میلادی.
  • تاریخ تمدن اسلام، جرجی زیدان، ترجمه علی جواهر کلام، تهران، ۱۳۳۶.
  • تاریخ البیمارستانات فی الإسلام، دکتر احمد عیسی بیک، دمشق، ۱۳۳۷.

آثاری که به زبان انگلیسی، آلمانی و فرانسوی در خصوص زکریا رازی منتشر شده است عبارتند از:

  • پزشکان بزرگ، انگلیسی، (به انگلیسی: The great Doctors)، هنری ا. سیجریست (به انگلیسی: Henry E. Sigeristنیویورک، ۱۹۵۸ میلادی
  • تاریخ طب، انگلیسی، (به انگلیسی: History of Medicine)، دکتر راف. ه. میجر (به انگلیسی: Ralph H. Major)، ۱۹۵۴ میلادی.
  • تاریخ طب در ایران، انگلیسی، (به انگلیسی: A Medicine History of Persia)، دکتر سیریل الگود (به انگلیسی: Dr. C. Elgoodکمبریج (انگلستان)، ۱۹۵۱ میلادی.
  • زندگی و کارهای رازی، انگلیسی، (به انگلیسی: Life and work of Rhazes)، س.ا. رنکینکس انگلیسی، (به انگلیسی: S.A. Rankings)لندن، ۱۹۱۳ میلادی.
  • تاریخ طب و داروسازی و دندانپزشکی و دامپزشکی، فرانسوی، (به فرانسوی: Histoire générale de la médicine et de la pharmacie et de I'art dentaire et de I'art vétérinaire))، با شرکت عده‌ای از دانشمندان تاریخ طب به سرپرستی پروفسور لینیل لاواستین (به انگلیسی: Prof. Laignel Lavastine)، سه جلد، پاریس، ۱۹۳۶ میلادی.
  • اطباء مشهور، فرانسوی، رنه دومینان (به فرانسوی: Réné Dumenilژنو، ۱۹۷۴ میلادی.
  • تاریخ ادبیات عرب، آلمانی، (به آلمانی: Geschichte der Arabischen Litteratur)، کارل برکلمان (به آلمانی: Karl Brockelman)، لیدن (هلند)، ۱۹۳۷ میلادی.
  • تاریخ اطباء و علماء علوم طبیعی، آلمانی، (به آلمانی: Geschichtte der Arabischen Ärzte und Naturforscher)، فردینالدو وستنفلد، گوتینگن (آلمان)، ۱۸۹۰ میلادی.

پانویس

ارجاعات

  1. ۱٫۰ ۱٫۱ خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا): راز قبر «رازی»، نوشته‌شده در ۵ شهریور ۱۳۹۶؛ بازدید در ۲۴ شهریور ۱۳۹۶.
  2. https://rch.ac.ir/article/Details?id=13363
  3. Hecht, Jennifer Michael (2003). Doubt: A History: The Great Doubters and Their Legacy of Innovation from Socrates and Jesus to Thomas Jefferson and Emily Dickinson. Harper San Francisco. ISBN 0-06-009795-7.
  4. Mirfetros, Ali (1978), "Zendiqs and Materialistic Thinkers", Hallaj (10th ed.), Alborz Press, pp. 102–126.
  5. Akande, Habeeb (2015). A Taste of Honey: Sexuality and Erotology in Islam (به انگلیسی). Rabaah Publishers. p. 17. ISBN 978-0-9574845-1-1. Zakariyyā' ar-Rāzī (d. 925), a Persian polymath, who, under the name of Rhazes, later became one of the most important authorities for Latin scholasticism.
  6. Kapur, Malavika (2015). Psychological Perspectives on Childcare in Indian Indigenous Health Systems (به انگلیسی). Springer. p. 8. ISBN 9788132224280. Rhazes (or Rasis, or Muhammad ibn Zakariya Razi Persian (854 CE–925/935 CE) was a polymath, physician, alchemist and chemist, philosopher and important figure in the history of medicine.
  7. Robinson, Victor (1944), The story of medicine, New York: New Home Library
  8. Porter, Dorothy (2005), Health, civilization, and the state: a history of public health from ancient to modern times, New York: Routledge (published 1999), p. 25, ISBN 0-415-20036-9
  9. Changizi Ashtiyani, Saeed; Shamsi, Mohsen; Cyrus, Ali; Tabatabayei, Seyed Mohammad (2013). "Rhazes, a Genius Physician in the Diagnosis and Treatment of Nocturnal Enuresis in Medical History". Iranian Red Crescent Medical Journal. pp. 633–638. doi:10.5812/ircmj.5017. By then, he was credited for the discovery of sulfuric acid and ethanol.
  10. "Saudi Aramco World :The Oil Weapons".
  11. ۱۱٫۰ ۱۱٫۱ ۱۱٫۲ ۱۱٫۳ Straface, Antonella (2011). "Abū Bakr al-Rāzī, Muḥammad ibn Zakarīyāʾ (Rhazes)". Encyclopedia of Medieval Philosophy (به انگلیسی). Springer Netherlands. pp. 6–10.
  12. پرویز اذکایی، حکیم رازی، انتشارات طرح نو، تهران، ۱۳۸۴، صص ۱۴ و ۱۲۶.
  13. محمود نجم‌آبادی، ص ۶.
  14. محمود نجم‌آبادی، ص ۶.
  15. محمود نجم‌آبادی، ص۲.
  16. محمود نجم‌آبادی، ص ۶.
  17. محمود نجم‌آبادی، ص۲.
  18. «کشف محل دفن زکریای رازی بعد از ۱۱ قرن». تابناک. ۱۹ بهمن ۱۳۹۹. دریافت‌شده در ۲۰ بهمن ۱۳۹۹.
  19. Bullivant, Stephen; Ruse, Michael (2016-12-20). The Oxford Handbook of Atheism (به انگلیسی). OUP Oxford. Razi produced a number of highly controversial philosophical critiques of prophecy and revelation. None of them is extant except in citations, but their titles alone make his programme clear: Book on the Prophets’ Fraudulent Tricks; Book on the Ploys of the Impostors of Prophecy; and Book on the Refutation of Religions.5 The Qur ’an, according to Razi, is‘full of contradictions and does not contain any useful information or explanation' [...] How come do you deem it necessary that God would single out some for prophecsy and some not, and give them privilege over the people as their guides, and make people dependent on them? And how come do you deem it fitting the wisdom of the All-wise [God] to choose this for them, inciting one against another, enforcing enmities among them, increasing war among them, and thus bringing death upon the people?
  20. Stroumsa, Sarah (1999-01-01). Freethinkers of Medieval Islam: Ibn Al-Rawāndī, Abū Bakr Al-Rāzī and Their Impact on Islamic Thought (به انگلیسی). BRILL. By these worthless stupidities he intended to butteres his claims and to expose the fradulent tricks and senseless myth. [...] You are talking about a work which recounts ancient myths, and which at the same time is full of contradictions.
  21. Starr, S. Frederick (2013-10-06). Lost Enlightenment: Central Asia's Golden Age from the Arab Conquest to Tamerlane (به انگلیسی). Princeton University Press. By God what you say astonishes us! You are talking about a work which recounts ancient myths, and which at the same time is full of contradictions and does not contain any useful information or explanation.
  22. کربن، هانری (۱۳۸۸). ترجمهٔ شهروز خنجری. «نقد آراء محمد زکریا رازی در جامع‌الحکمتین ناصرخسرو». معارف (۶۹): ۱۵۲. پارامتر |تاریخ بازیابی= نیاز به وارد کردن |پیوند= دارد (کمک)
  23. امانی، میثم (بهمن ۱۳۸۶). «نبوت در نگرش محمد بن زکریا رازی». اطلاعات حکمت و معرفت. ااطلاعات (۱۱): ۷۱. پارامتر |تاریخ بازیابی= نیاز به وارد کردن |پیوند= دارد (کمک)
  24. تاریخ فلسفهٔ اسلامی، هنری کوربن، ص۱۶۲
  25. معارف اسلامی در جهان اسلام، سیدحسین نصر، ص۲۳
  26. Jennifer Michael Hecht, "Doubt: A History: The Great Doubters and Their Legacy of Innovation from Socrates and Jesus to Thomas Jefferson and Emily Dickinson", pg. 227-230
  27. احمد بیرشک، ص۴۶۳
  28. مناظره محمد زکریا رازی با ابوحاتم رازی/ ترجمه و تعلیقات محب الاسلام (چاپ اول ed.). [تهران]: نشر منیر. 1998. p. 427. ISBN 964-5601-31-2.
  29. Stroumsa, Sarah. Freethinkers of Medieval Islam: Ibn Al-Rawāndī, Abū Bakr Al-Rāzī and Their Impact on Islamic Thought (به انگلیسی). BRILL. p. 103. ISBN 9004113746.
  30. Bullivant, Stephen; Ruse, Michael. The Oxford Handbook of Atheism (به انگلیسی). OUP Oxford. ISBN 978-0-19-166740-4.
  31. مناظره محمد زکریا رازی با ابوحاتم رازی. ص۶۳
  32. تاریخ علوم عقلی در تمدن اسلامی. ص۱۷۶
  33. فیلسوف ری. ص۱۲۵
  34. تاریخ علوم عقلی در تمدن اسلامی. ص۲۰۳ تا ۲۰۵، فیلسوف ری. ص۲۶۲
  35. «فلسفهٔ رازی؛ اعتدال زهد و لذت». فرهنگ امروز. ۲۰۱۵-۰۸-۳۰. دریافت‌شده در ۲۰۲۰-۰۵-۲۴.
  36. قرآن، iqna ir | خبرگزاری بین‌المللی (۱۳۸۷/۰۵/۱۸–۱۱:۱۱). «استاد مطهری نسبت کفر و الحاد به «محمد بن زکریا رازی» را مردود می‌داند». fa. دریافت‌شده در 2020-05-24. تاریخ وارد شده در |تاریخ= را بررسی کنید (کمک)
  37. ریحانةالادب، محمدعلی مدرس، ج۷، ص۲۸
  38. راز بزرگ رسالت ص ۸۸–۸۹
  39. عیون‌الانباء، ج2، ص352
  40. نجم‌آبادی، قصص و حکایات المرضی، ۱۶مقدمه.
  41. نجم‌آبادی، قصص و حکایات المرضی، ۱۶مقدمه.
  42. کامپل، طب عرب و نفوذش در قرون وسطی.
  43. محمود نجم‌آبادی، ۱۶۲
  44. Elgood, Cyril (2010). A Medical History of Persia and The Eastern Caliphate (1st ed.). London: Cambridge. p. 202-203. ISBN 978-1-108-01588-2. By writing a monograph on 'Diseases in Children' he may also be looked upon as the father of paediatrics.
  45. محمدرضا فشاهی، ارسطوی بغداد، از عقل یونانی به وحی قرآنی، انتشارات کاروان، ۱۳۸۰، ص ۴۱.
  46. محمدرضا فشاهی، ارسطوی بغداد، از عقل یونانی به وحی قرآنی، انتشارات کاروان، ۱۳۸۰، ص ۴۱
  47. ابن‌الندیم، ص۵۳۱
  48. محمود نجم‌آبادی، ص۳۵.
  49. *نقل قول: «فی العلّة الّتی لَها ینجحُ جُهّالُ الاطبّاءِ و العوامّ و النّساءِ اکثرُ مِنَ العلماء»
  50. «نسخه آرشیو شده». بایگانی‌شده از اصلی در ۴ ژوئن ۲۰۲۱. دریافت‌شده در ۱۴ مه ۲۰۱۶.
  51. http://www.unis.unvienna.org/unis/pressrels/2009/unisvic167.html
  52. "فرارسیدن روز داروساز و زادروز «محمد بن زکریا رازی» گرامی باد". روابط عمومی دانشگاه علوم پزشکی و خدمات درمانی تهران. Archived from the original on 29 August 2012. Retrieved 3 August 2017. {{cite web}}: |first1= missing |last1= (help); Cite has empty unknown parameter: |2= (help)
  53. Seyyed Hossein Nasr (1993), An Introduction to Islamic Cosmological Doctrines, p. 166. State University of New York Press, شابک ‎۰−۷۹۱۴−۱۵۱۶−۳.
  54. ناصر خسرو، زاد المسافرین، ج۱، ص۷۳، تهران، ۱۳۰۳ش.
  55. Corbin, Henry (1998). The Voyage and the Messenger: Iran and Philosophy. North Atlantic Books. p. 72. ISBN 978-1-55643-269-9. Al-Razi was posthumously accused of having plagiarized his master in Nasr-i-Khosraw polemics, and the latter did not hide his sympathy for Iranshahri.
  56. Rafik Berjak and Muzaffar Iqbal, "Ibn Sina—Al-Biruni correspondence", Islam & Science, December 2003.

منابع

منابع مکتوب
  • آسیموف، آیزاک (۱۲۶۶دائرةالمعارف دانشمندان علم و صنعت، جلد اول، ترجمهٔ محمود مصاحب، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، ص. ۱۲۷
  • ابن الندیم، محمدبن اسحاق (۱۳۸۱الفهرست، ترجمهٔ محمدرضا تجدد، تهران: اساطیر، شابک ۹۶۴-۳۳۱-۱۱۸-X
  • دهخدا، علی‌اکبر (۱۳۳۴لغت‌نامه دهخدا، جلد۴۳ شماره مسلسل ۱۹۵، به کوشش زیر نظر دکتر محمد معین.، تهران: دانشگاه تهران، سازمان لغت‌نامه، ص. ۵۷۷
  • «رازی، ابوبکر محمد بن زکریا»، خلاصهٔ زندگی‌نامهٔ علمی دانشمندان، ترجمهٔ محبوبین، صادق، به کوشش زیر نظر احمد بیرشک. ویراستار فریبرز مجیدی.، تهران: شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، بنیاد دانشنامه بزرگ فارسی، ۱۳۷۴، ص. ۴۶۳، شابک ۹۶۴-۵۵۱۵-۰۱-۷
  • «علوم کاربردی، کیمیا و دیگر علوم خفّیه»، علم در اسلام، به کوشش احمد آرام.، تهران: سروش، ۱۳۶۶، ص. ۲۷۲
  • معین، محمد (۱۳۷۵فرهنگ فارسی، جلد پنجم، تهران: موسسه انتشارات امیرکبیر، ص. ۵۷۰، شابک ۹۶۴-۰۰-۰۱۶۴-۳
  • نجم‌آبادی، محمود (۲۵۳۵ شاهنشاهیمحمد زکریا رازی، تهران: انتشارات دانشگاه رازی تاریخ وارد شده در |سال= را بررسی کنید (کمک)
  • نجم‌آبادی، محمود (۲۵۳۶). قصص و حکایات المرضی. تهران: انتشارات دانشگاه تهران. ص. ۱۶۴. تاریخ وارد شده در |تاریخ بازبینی=،|سال= را بررسی کنید (کمک); پارامتر |تاریخ بازیابی= نیاز به وارد کردن |پیوند= دارد (کمک)
  • کامپل. طب عرب و نفوذش در قرون وسطی.
  • صدری، مصطفی صدرالدین (۱۳۷۳ شمسیشرح حال رجال و مشاهیر ایران، تهران: شقایق تاریخ وارد شده در |سال= را بررسی کنید (کمک)
منابع برخط

برای مطالعهٔ بیشتر

  • GOODMAN, L.E (1995). "AL-RAZI". THE ENCYCLOPAEDIA OF ISLAM (به انگلیسی). Vol. 8 (2nd ed. ed.). p. 474-477. {{cite encyclopedia}}: |edition= has extra text (help)