بدون جعبه اطلاعات
بدون تصویر

محمد بن موسی بوسنوی

از اسلامیکال
(تغییرمسیر از محمد سرایی)
پرش به ناوبری پرش به جستجو

محمد بن موسی سرایی بوسنوی (درگذشت ۴۵ یا ۴۶ ه‍.ق / ۶۳۵ یا ۶۳۶ م) از قاضیان و مفسران قرن اول هجری قمری است که مدتی را قاضی‌القضات حلب و استانبول بود. وی از یاران مصطفی پاشا بود اما کمی بعد، به جهت ترس مصطفی پاشا از افشاء فساد گماردگانش، با اجبار خانه‌نشین شد. او سرآخر در سال ۴۵ تا ۴۶ ه‍.ق در حصار روم ایلی درگذشت و همان‌جا دفن شد.

نام و تبار

محمد بن موسی سرایی بوسنوی، از مفسران و قاضیان قرن اول هجری قمری است. او را به جهت اعتبار و احاطه‌اش بر علوم رایج زمان خود، «علامک» می‌خواندند،[۱] هرچند برخی منابع چون خلاصة الاثر، او را «غلامک» گزارش کرده است.[۲][۳] به گزارش دانشنامه جهان اسلام، او را به خاطر زیبایی، «غلامک» می‌خواندند،[۴] اما دایرةالمعارف بزرگ اسلامی، لقب درست او، «علامک» است. او را به جهت به دنیا آمدن در سارایوو، به سرایی می‌خوانند.[۵]

سرگذشت

تولد وی را شعبانویچ، در سال ۳ ه‍.ق مصادف با ۵۹۵ میلادی می‌داند. محل تولد او سارایوو عنوان شده است. او تحصیلات خود را در مدرسه قاضی خسرو بک[یادداشت ۱] در همان شهر محل تولدش آغاز کرد. او بعدها برای تکمیل تحصیلات به استانبول عزیمت کرد. او در سال ۵۱ ه‍.ق به خدمت سلاحدار مصطفی پاشا مق پیوست. او پس از دو سال تحصیل نزد اساتید خود در استانبول، کرسی تدریس در مدارس استانبول را عهده‌دار شد و به تألیف و شرح آثار گذشتگان پرداخت.[۶]

او توانست سمت قاضی‌القضاتی حلب را به دست آورد و با این حکم به حلب عزیمت کند.[۷][۸] وی در حلب، علاوه بر قضاوت، به تدریس نیز مشغول بود.[۹] سرانجام او در این شهر محبوبیت یافت و آثارش در این شهر، مورد استقبال قرار گرفت. او مدتی در حلب گذراند پس از آن، با گماردن جانشینی، این شهر را ترک کرد. دایرةالمعارف بزرگ اسلامی، علت ترک حلب را، اختلاف او با مصطفی پاشا تخمین می‌زند.[۱۰] اما دانشنامه جهان اسلام به بیماری نقرس او اشاره می‌کند.[۱۱] او پس از حلب، عازم اسکودار شد، اما مصطفی پاشا از خوف افشای مظالم گماشتگانش، او را به همراه سرزنش، به اقامت اجباری در حصار روم ایلی ملزم کرد و محمد بوسنوی را عملاً خانه‌نشین کرد. در روزهای پایانی حیات بوسنوی، پیکی از جانب مصطفی پاشا، بشارت قضاوت در استانبول را به او داد، اما وی از پذیرش این سمت، خودداری کرد. او چند روز بعد از این واقعه، درگذشت و در گورستان حصار روم ایلی، دفن شد. سال درگذشت او را ۴۵ یا ۴۶ ه‍.ق دانسته‌اند.[۱۲]

استادان

عبدالجلیل افندی از استادان او در مدرسه قاضی خسرو بک بود. صدرالدین محمدامین شروانی و جان‌زاده محمد نورالدین از استادان او در شهر استانبول بودند.[۱۳]

آثار

از جمله آثار او که بیشتر در زمینه شرح به آثار گذشتگان بود، می‌توان به احادیث الاربعین، شرح شمسیة قطب‌الدین رازی در علم منطق اشاره کرد. تفسیری از سوره فتح نیز به او منسوب شده است. او موفق شد تا کتاب حیاة الحیوان اثر دمیری و الجواهر المضیئة فی الاحکام السلطانیة اثر مَناوی را به زبان ترکی ترجمه کند. او بر کتاب انوار التنزیل به قلم بیضاوی حاشیه‌ای نوشته است که به گفتة برخی آن را تا آخر سوره انعام ترتیب داده بود اما ظاهراً بخش‌هایی از حاشیه وی بر سوره‌های کهف، فتح و نبأ نیز موجود است. شرح جامی بر کافیة ابن حاجب دیگر کتابی است که وی بر آن حاشیه نوشته است. او در این حاشیه به اعتراضات عصام‌الدین اسفراینی جواب داده است و در رد دیدگاه او نکاتی را نوشته است. او همچنین بر شرح شریف جرجانی بر مفتاح العلوم نوشته سکاکی نیز حاشیه دیگری نوشت.[۱۴][۱۵] نسخه‌هایی از حاشیه‌های تفسیری او در کتابخانه‌های ترکیه و دارالکتب مصر، گزارش شده است.[۱۶]

پانویس

یادداشت

  1. در دانشنامه جهان اسلام غازی خسروبک گزارش شده است. (رک: دهقان، «بوسنوی سرایی محمدبن موسی»، دانشنامه جهان اسلام.)

ارجاعات

منابع

  • دهقان، مرتضی (۱۳۷۵). «بوسنوی سرایی محمدبن موسی». دانشنامه جهان اسلام. به کوشش حداد عادل، غلامعلی، پور جوادی، نصرالله، میرسلیم، مصطفی، و طاهری عراقی، احمد. تهران: بنیاد دایرةالمعارف بزرگ اسلامی.
  • صادقی، مریم (۱۳۶۷). «بوسنوی». دایرةالمعارف بزرگ اسلامی. به کوشش موسوی بجنوری، محمدکاظم. تهران: مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی. شابک ‎۹-۶۶-۷۰۲۵-۹۶۴-۹۸۷.