منبع‌شناسی زیاریان

از اسلامیکال
پرش به ناوبری پرش به جستجو

منبع‌شناسی زیاریان به بررسی و دسته‌بندی منابع دسته‌اولی می‌پردازد که تاریخ آل زیار را مورد بررسی قرار داده‌اند. منابع شناخت زیاریان را در چند دسته کلی می‌توان قرار داد:

منابع اولیه

میترا مهرآبادی منابع اولیه زیاریان را در سه بخش منابع عینی، تاریخ‌های محلی و منابع عمومی تقسیم کرده است.[۱]

منابع عینی

  • مروج الذهب به صورتی مختصر اما مفید نحوه روی کار آمدن زیاریان، درگیری‌های مرداویج و اسفار شیرویه، فتوحات مرداویج، خصوصیات اخلاقی او و داستان قتلش را ارائه کرده. نویسنده این کتاب علی بن حسین مسعودی است که در ۳۴۶ هجری درگذشت و حکومت وشمگیر را درک کرده است. او پیوسته در سفر بوده و بنابرین به شکل موفقی توانسته عملکرد مرداویج در شهرها و لشکرکشی‌های مختلفش ثبت نماید. به گفته خانم میترا مهرآبادی، تحلیل او از تغییر خلق و خوی مرداویج بسیار عمیق و نقادانه است.[۲] لیکن آقای پرویز رجبی گزارش مسعودی از فتح جبال را همراه با اغراق می‌داند و آن را نقد می‌کند.[۳]
  • تجارب الامم و تعاقب الهمم کتابی است که ابن مسکویه (درگذشته ۴۲۱) در دربار آل بویه نوشته است. او مطالب مفیدی دربارهٔ روابط و مناسبات دو دودمان دیلمی زیاری و بویی ثبت کرده که از زمان مرداویج تا قابوس را شامل می‌شود. مفیدترین قسمت این کتاب وقایع پس از ۳۴۰ هجری است که شخصاً در متن حوادث حضور داشته. او روابط نزدیکی با ابن عمید (وزیر آل بویه) و ابی محمد المهلبی و دیگر بزرگان آن سامان داشت. این کتاب یکی از منابع اصلی بررسی اوضاع و احوال آل زیار است. گرچه او را نویسنده‌ای بی‌طرف دانستند، ولی رگه‌هایی از تعصبش نسبت به دودمان آل بویه را می‌توان در نوشته‌های یافت. نقد دیگری که بر این کتاب وارد است، رعایت نکردن ترتیب زمانی وقایع و بی‌دقتی در نوشتن سال وقایع است.[۴] ابن مسکویه بر پایه آنچه از ابن عمید شنید، بهترین گزارش را از جزئیات برگزاری جشن سده توسط مرداویج ارائه کرده است.[۵]
  • تاریخ یمینی از جمله این کتب تاریخ یمینی در زمان سلطان محمود غزنوی نوشته شده است. در ابتدا نثر کتاب سنگین و فهم آن مشکل بوده است تا اینکه در قرن ۷ شرحی بر کتاب نوشته شده است. کتاب به سلسله‌های زمان محمود پرداخته است. این کتاب در رابطه با احوالات و شرح‌حال قابوس اطلاعاتی را دارد، بنابراین می‌تواند منبع دقیقی برای شناخت زمانه او باشد.[۶]
  • تاریخ بیهقی تنها منبعی است که دربارهٔ دوران انوشیروان زیاری و باکالیجار کوهی سخن گفته. ابوالفضل بیهقی (درگذشته ۴۷۰ ه‍) که در دیوان رسائل غزنویان حضور داشت، با دسترسی به اسناد دولتی و نقل دقیق برخی از این اسناد و رسائل، حقایق بسیاری را بر مورخان شناسانده. بیهقی همچنین در لشکرکشی سلطان مسعود به طبرستان حضور داشت و اتفاقات این جنگ را به خوبی ثبت کرده است. تواریخ درج شده در این کتاب خیلی قابل اعتماد نیستند و با این که زمان بسیاری از اتفاقات را به روز و ماه نوشته است، یحتمل این تواریخ غلط هستند.[۷]
  • زین الاخبار این کتاب نوشته ابوسعید عبدالحی بن ضحاک بن محمود گردیزی است. کتاب مشتمل بر دو قسمت است. وی قسمت اول را به تاریخ ایران و به مسائل عمومی آن پرداخته و به صورت تواریخ عمومی نوشته است اما قسمت دوم کتاب به صورت محلی نگاشته شده است و در آن اشاراتی به آل‌زیار و آل‌بویه شده است. اکثر مطالب این کتاب در تاریخ بیهقی هست.[۸]
  • کتاب قابوس نامه از جمله منابع مهم دیگر کتب ادبی است که اثری از کیکاووس زیاری است و در سال ۴۷۵ هجری تألیف شده است. قابوس‌نامه از جمله منابع مهم و دقیق برای شناخت زیاریان است که نویسنده خود یکی از امیران زیاری است.[۹]
  • تکلمه التاریخ الطبری پیوستی بر کتاب تاریخ طبری است که توسط محمد بن عبدالملک همدانی نوشته شده و وقایع را تا سال ۴۸۷ آورده است. این کتاب اشتباهات فراوانی در سال وقایع دارد.[۱۰]

تاریخ محلی

کتاب‌هایی هستند که در مورد تاریخ شهر یا منطقه‌ای نگاشته شده‌اند. این کتب حاوی اطلاعات ارزشمندی هستند زیرا فقط به وقایع آن شهر یا منطقه پرداخته‌اند و جزئیات آن را ذکر کرده‌اند و از منابع مهم به‌شمار می‌آیند.

تاریخ‌های عمومی

دسته‌ای از منابع هستند که به شرح وقایع سرزمین‌های اسلامی می‌پردازند. عده‌ای از تاریخ‌نگاران معاصر با زیاریان به خاطر حضورشان در اوضاع سیاسی آن زمانه، به نوشتن این کتب پرداخته‌اند و از جمله منابع مهم برای شناخت زیاریان به‌شمار می‌آیند.

منابع ثانویه

در دورهٔ معاصر، پژوهش‌هایی دربارهٔ زیاریان شده است که خاورشناسان غیرایرانی آغازگر آن بودند. از نخستین آثار در باب زیاریان را کلمان آوار در سال ۱۹۲۲ در پاریس با نام Les Ziyârides منتشر کرد که تا پس از امارت قابوس دارای شرح و تفصیل است. مقاله‌ای از او دربارهٔ زیاریان، در دایرةالمعارف اسلام هم به چاپ رسید. سپس هاسنت لویی رابینو در «تاریخ مازندران و فرمانروایان آن سامان»، در مورد امیران ابتدایی زیاری مطالبی را تکرار کرده است. در مقالهٔ دنیسن راس که در ۱۹۲۵ چاپ شد هم مطلب جدیدی نبود. اما کلیفورد ادموند باسورث به صورت جدی‌تری در چند اثر، به تاریخ زیاریان پرداخت؛ از جمله در بخش‌هایی از تاریخ ایران کمبریج، تاریخ غزنویان و دایرةالمعارف اسلام. ویلفرد مادلونگ هم در جلد چهارم تاریخ ایران کمبریج و کتاب اخبار ائمةالزیدیه فی طبرستان و دیلمان و جیلان و رسالهٔ المنترع من الجزء الاول من الکتاب المروف بالتاجی فی اخبار الدولة الدیلمیة نکات جدیدی را پیرامون زیاریان بیان کرد.[۲۱]

در میان مورخان ایرانی که به تاریخ زیاری پرداختند، نخست بایستی محمدحسن اعتمادالسلطنه را نام برد که در التدوین فی احوال جبال شروین یکی از پیشگامان بررسی تاریخ نواحی شمالی ایران بود. اردشیر برزگر، عباس پرویز و عباس اقبال نیز شرحی کلی و سطحی از امیران نیمهٔ نخست آل زیار ارائه کردند و حسین عماری در جلد دوم دائرةالمعارف بزرگ اسلامی مقاله‌ای برای مدخل زیاریان نوشت. همچنین میترا مهرآبادی و محمدعلی مفرد کتاب‌هایی مختص به دودمان زیاریان نوشته‌اند.[۲۲][۲۳]

سکه‌شناسی

در زمینهٔ سکه‌شناسی دوران زیاری، چند کار عمده وجود دارد. لین پول در جلد سوم کاتالوگ سکه‌های شرقی موزه بریتانیا به بررسی چهار سکه پرداخته که دو سکه از آن متعلق به دوره بیستون زیاری است ولی به اشتباه لین پول آن‌ها را به وشمگیر نسبت داده است. سپس جورج مایلز در مقاله‌ای به نام «سکه‌شناسی دودمان زیاری طبرستان و گرگان» سکه‌های زیادی را جمع‌آوری و معرفی کرده است. باسورث هم در «نکاتی چند در باب وقایع مربوط به آل زیار در گرگان و طبرستان» به سکه‌هایی که در موزه‌های آرمیتاژ، باکو و… هست اشاره می‌کند. اشترن هم مقاله‌ای به نام «سکه‌های آمل» دارد که به سکه‌های زیاری پرداخته است. در میان نویسندگان ایرانی نیز ملکه ملک‌زاده بیانی در دو مقاله تحت عنوان «سکه‌های زیاری» به این مسئله پرداخت و میترا مهرآبادی هم در بخش پایانی تاریخ سلسله زیاری ضمن آوردن مطالب دیگر سکه‌شناسان مذکور، نقدهایی به آن‌ها وارد کرده است.[۲۴]

پانویس

ارجاعات

  1. مهرآبادی، تاریخ سلسله زیاری، ۲.
  2. مهرآبادی، تاریخ سلسله زیاری، ۲.
  3. رجبی، جایگاه مرداویج در تاریخ ایران، ۴۵.
  4. مهرآبادی، تاریخ سلسله زیاری، ۲-۳.
  5. رجبی، جایگاه مرداویج در تاریخ ایران، ۴۸.
  6. مفرد، ظهور و سقوط آل‌زیار، ۱۳_۲۰.
  7. مهرآبادی، تاریخ سلسله زیاری، ۳-۴.
  8. مفرد، ظهور و سقوط آل‌زیار، ۱۳_۲۰.
  9. مفرد، ظهور و سقوط آل‌زیار، ۱۳_۲۰.
  10. مهرآبادی، تاریخ سلسله زیاری، ۴.
  11. کاهن، تاریخ و مورخان اسلامی تا پایان دوران عباسی، ۸۰.
  12. مهرآبادی، سرگذشت علویان طبرستان و آل‌زیار، ۵_۶.
  13. مفرد، ظهور و سقوط آل‌زیار، ۱۳_۲۰.
  14. مهرآبادی، تاریخ سلسله زیاری، ۵.
  15. قدرت دیزچی، اولیاءالله آملی، ۴۵۳.
  16. مفرد، ظهور و سقوط آل‌زیار.
  17. مفرد، ظهور و سقوط آل‌زیار، ۱۳_۲۰.
  18. لنگرودی، ابن اثیر، ۷۰۳.
  19. مهرآبادی، تاریخ سلسله زیاری، ۵.
  20. مفرد، ظهور و سقوط آل‌زیار، ۱۳_۲۰.
  21. مهرآبادی، تاریخ سلسله زیاریان، ۵–۸.
  22. مهرآبادی، تاریخ سلسله زیاریان، ۹–۸.
  23. مفرد، ظهور و سقوط آل زیار، ۲۰–۲۲.
  24. مهرآبادی، تاریخ سلسله زیاریان، ۹–۱۰.

منابع

  • رجبی، پرویز (۱۳۸۴). «جایگاه مرداویج در تاریخ ایران». پیک نور بهار: ۴۵–۵۱.
  • کاهن، کلود (۱۳۷۹). ترجمهٔ شهلا بختیاری. «تاریخ و مورخان اسلامی تا پایان دوران عباسی». مجله تاریخ اسلام.
  • مفرد، محمدعلی (۱۳۸۶). ظهور و سقوط آل‌زیار. تهران: انتشارات رسانش. شابک ۹۶۴-۷۱۸۲-۹۴-۵.
  • مهرآبادی، میترا (۱۳۷۴). تاریخ سلسله زیاری. دنیای کتاب. صص. ۳۴۹.