مشعشعیان
مشعشعیه | |
---|---|
سال تاسیس | قرن نهم ه. ق |
مکان تاسیس | حله |
موسس | محمد مشعشع |
مهمترین عقائد | الوهیت علی بن ابیطالب و مهدویت سید محمد مشعشع |
وضعیت | منقرض شده |
مروجین | مولا علی، محمد مشعشع |
منشعب شده از | شیعه امامیه |
دیگر نامها | مشعشعون، مشعشعیان |
دین اصلی | اسلام |
مشعشعیان، مشعشعون یا مشعشعیه، از فرقههای غالی شیعی بودند که در قرن نهم ه.ق توسط شخصی به نام سید محمد مشعشع ظهور پیدا کرد. این گروه که به مهدویت محمد مشعشع و الوهیت علی بن ابیطالب باور داشتند، بر مناطقی از خوزستان سیطره پیدا کردند. حضور آنان به عنوان یک فرقه تا قرن دهم ه.ق گزارش شده است و تا قرن ۱۲ ه.ق نیز در منطقه به عنوان یک عشیره حاضر بودند.
مشخصات فرقه
مشعشعیه، از فرقههای غلاة منشعب شده از شیعه هستند.[۱] مشعشعون و مشعشعیان از دیگر نامهای به کار رفته برای این فرقه است.[۲]
رهبر فرقه
رهبر فرقه، شخصی به نام سید محمد مشعشع بود.[۳] نام کامل او را محمد مشعشع بن سید فلاح گزارش کردهاند. او در خانوادهای امامی مذهب به دنیا آمد و اهل واسط بود. او در ۱۷ سالگی به حله عزیمت کرد و در مدرسه شیخ احمد بن فهد حلی تحصیلات خود را آغاز کرد. کم بعد، مدعی مهدویت شد و خود را مهدی موعود خواند که ظهور خواهد کرد. او به مدت یکسال در مسجد کوفه معتکف شد و به ادعای خودش، بر کسانی که به دستش کشته میشوند، گریه مینمود. با مخالفتهای ابن فهد حلی، وی از حله به واسط بازگشت و ادعاهای خود را در آنجا پیگرفت. وی، حکومت شهرهای مختلف را به پیروانش وعده میداد و وقتی اقدامات او به گوش ابن فهد رسید، او را تکفیر کرد و در پیامی، از حاکم واسط درخواست کرد که او را اعدام کند. به هنگام اجرای اعدام، محمد مشعشع مدعی شد که شیعیان به جهت باورهای سنی و صوفیانهاش، به دشمنی با او پرداختهاند و با این ادعا، از اعدام رهایی یافت. ادعای مهدویت وی در سال ۸۴۰ ه.ق در محلی به نام کسید آشکار شد.[۴]
او توانست با کارهایی خارقالعاده، پیروان خود را افزایش دهد؛ برای نمونه، ذکری به پیروانش میآموخت که با گفتن آن، حالی پیدا میکردند که آتش بر آنان تأثیر نمیکرد یا شکم خود را بر شمشیری که در زمین نصب شده میانداختند و شمشیر بر آن اثر نداشت. او در این دوره، بیشتر به جنگ و تاراج عشایر منطقه مشغول بود و در این میان، گاه به سختی شکست میخورد. به علت آنکه فرمانروایان منطقه، از میان شیعیان بودند، غالباً با او مسامحه میکردند. مشعشع سرآخر بر مناطق حویزه و خوزستان مسلط شد. فرزندش که مولا علی نام داشت، واسط را محاصره کرد و نجف را تصرف نمود. او حرم علی بن ابیطالب را به این بهانه که وی خدا بوده است و هرگز نمرده است، تخریب کرد و ضریح آن را سوزانید و آن مکان را تبدیل به مطبخ برای پیروان خود کرد. پس از نجف، مولا علی به سمت بغداد لشکرکشی کرد و در میانه راه، بر کاروان حجاج حمله برد و آنان را به قتل رسانید. پس از ۹ روز محاصره بغداد، با شنیدن خبر حرکت لشکر کمکی به سمت بغداد، سریعاً به حویزه بازگشت. مولا علی در سال ۸۶۱، ترور و کشته شد و پس از مرگ او، لشکری از جانب امیر عراق به بغداد و از آنجا قصد حمله به محمد مشعشع کردند و پس از نبردی سخت، شکست خورده و بازگشتند. از آن به بعد تا سال ۸۷۰ که محمد مشعشع درگذشت، جنگی با او صورت نگرفت.[۵] محمدجواد مشکور سال درگذشت او را ۸۶۶ ه.ق دانسته است.[۶]
به گزارش احمد کسروی، پس از مرگ محمد مشعشع، پسر دیگرش محسن مشعشع بر پیروان او رهبری کرد. پس از ۵۰ سال و در سال ۹۰۵ ه. ق، با درگذشت محسن، پسرانش علی و ایوب به رهبری مشعشعیان پرداختند. در این روزگار، صوفیه به قدرت رسیده و به مقابله به این فرقه پرداختند. پس از سرکوب استقلال حکومت آنان، شاه اسماعیل صفوی، فلاح، دیگر پسر محسن مشعشع را به حکومت منطقه گمارد. این حکمرانی در ظل حکومت صفوی به صورت موروثی باقی ماند و پس از فلاح (درگذشت در سال ۹۲۰ ه.ق) پسرش بدران (درگذشته ۹۴۸ ه.ق) و پس از او پسرش سجاد (درگذشته ۹۹۲ ه.ق) و پس از او زنبور (درگذشته ۹۹۸ ه.ق) و پس از وی یکی از پسرعموهایش مبارک، به حکومت منقطه رسیدند. گزارش شده است که مبارک، کیش مشعشعیان را برانداخته است. پس از وی حکمرانی خاندان مشعشع، در اطراف حویزه ادامه داشت و پس از ۱۱۷۶ ه.ق به عنوان یک عشیره در منطقه حضور داشتند. این گروه تا اواسط دوره قاجار در همین منطقه حاضر بودند.[۷]
عقاید
اعتقاد به مهدویت محمد مشعشع و الوهیت علی بن ابیطالب از عقاید این فرقه برشمرده شده است.[۸] محمد مشعشع، بر این باور بود که حجت بن الحسن، از دو وجود برخوردار است؛ یکی وجود اصلی که همان حجت بن الحسن و فرزند حسن عسکری بودنش است. دیگری وجود مقام و حجاب است که تغییرپذیر خواهد بود. او این مقام را با جبرئیل مقایسه میکند که روزی در قالب دحیه کلبی، روز دیگر در کالبد مسکین، یتیم و اسیر و روزی دیگر به شکلی دیگر درمیآمد. او معتقد بود که امروزه، حجت بن الحسن به شکل سید محمد مشعشع درآمده است و از همین جهت مدعی مهدویت خویش بود و منکر مهدویت حجت بن الحسن نیز نبود. عقاید علی الهی این فرقه، از باطنیان و اهل تناسخ ریشه میگرفت و با ادعای حلول روح خدا در علی بن ابیطالب همراه بود.[۹]
عقاید رهبر فرقه در بعضی اوقات، متناقض بود؛ او در عین اینکه مدعی مهدویت خویش بود، منکر مهدویت حجت بن الحسن نبود؛ همینطور در عین اینکه برای علی بن ابیطالب الوهیت قائل میشد، از غلو در حق علی بن ابیطالب نیز انتقاد میکرد و جزای سنگین برای این کار در نظر میگرفت. وی کتابی در بیان عقاید خود نوشته است که به نام کلام المهدی شناخته میشود. او در خصوص بیمبالاتی در مورد نجاسات دهگانه، جزای سنگین ضرب و حتی قتل را در نظر گرفته بود. آنطور که حسن خمینی گزارش میکند، وی برای حفظ ریاست خود، کلماتی مختلف را به کار میبرد و عقیده مشخصی را پی نمیگرفت.[۱۰]
پانویس
ارجاعات
- ↑ مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، ۴۱۲.
- ↑ خمینی، «مشعشعون»، فرهنگ جامع فرق اسلامی.
- ↑ مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، ۴۱۲.
- ↑ خمینی، «مشعشعون»، فرهنگ جامع فرق اسلامی.
- ↑ خمینی، «مشعشعون»، فرهنگ جامع فرق اسلامی.
- ↑ مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، ۴۱۲.
- ↑ خمینی، «مشعشعون»، فرهنگ جامع فرق اسلامی.
- ↑ مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، ۴۱۲.
- ↑ خمینی، «مشعشعون»، فرهنگ جامع فرق اسلامی.
- ↑ خمینی، «مشعشعون»، فرهنگ جامع فرق اسلامی.
منابع
- خمینی، حسن (۱۳۹۶). «مشعشعون». فرهنگ جامع فرق اسلامی. تهران: اطلاعات. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۴۲۳-۹۲۳-۶.
- مشکور، محمدجواد (۱۳۷۲). حسینی، محمدجواد، ویراستار. فرهنگ فرق اسلامی. به کوشش مدیرشانهچی، کاظم. مشهد: بنیاد پژوهشهای اسلامی.