نام و عناوین علی بن موسی الرضا

از اسلامیکال
پرش به ناوبری پرش به جستجو
فهرست
نام، کنیه و القاب علی بن موسی الرضا
لقب «رضا» در سکه‌های ضرب شده در دوران ولایتعهدی علی بن موسی الرضا
نوعفهرست متنی
نام اصلیعلی
کنیه اصلیابوالحسن
لقب اصلیرضا
تعداد کنیه‌ها۴
تعداد القاب۱۲۶
منابع و پانوشت

مقاله نام و عناوین علی بن موسی الرضا، فهرستی شامل نام‌ها، القاب و کنیه‌هایی است که در منابع اسلامی، برای اشاره به علی بن موسی الرضا به کار رفته‌است. برای علی بن موسی الرضا، تنها یک نام رسمی با عنوان «علی» گزارش شده‌است. غیر از نام، کنیه اصلی او، ابوالحسن و برای اشتباه نشدن با موسی کاظم و علی النقی در این کنیه، ابوالحسن ثانی لقب گرفته‌است. ابومحمد، ابوبکر و ابوعلی نیز دیگر کنیه‌های او هستند.

غیر از کنیه‌ها، القاب بسیاری برای علی بن موسی الرضا استفاده شده‌است که برخی از آنها تاریخی و بسیاری از آنها، برای تمجید و تجلیل از او از جانب نویسندگان به کار رفته است. مشهورترین لقب او رضا و بعد از آن القاب صابِر، فاضِل، رَضیّ، زَکیّ، وَلیّ، وَفیّ، صِدّیق، سِراجُ‌الله، قُرَّةُ عَیْنُ الْمُؤْمِنین، مَکیدَةُالْمُلْحِدین هستند که به او نسبت داده شده‌اند. «ثامنُ الْاَئِمه»، «امام غریب»، «سلطان» و «ضامن آهو» نیز از دیگر القاب مشهور او در زبان فارسی است.

در خصوص منشأ و معنای لقب رضا، اختلافی تاریخی وجود دارد. برخی منابع این لقب را از زمان پدرش به او نسبت داده‌اند و معنای آن را رضایت او به رضای الهی و رضایت مردم به رضای او می‌دانند. اما در مقابل گروهی دیگر، این لقب را مربوط به ماجرای ولایتعهدی‌اش می‌دانند که پس از رضایت به قبول آن، از جانب مأمون به این لقب خوانده شد. از این لقب در ضرب سکه‌ها نیز استفاده شده‌است. همینطور در خصوص منشأ لقب ضامن آهو نیز اختلافاتی گزارش شده‌است. برای علی بن موسی الرضا، القاب غیر مشهور بی‌شماری استعمال شده‌است.

‌نام و کنیه‌های علی بن موسی الرضا

نامِ وی «علی» بوده‌است. پدرش کنیهٔ او را «اَبُوالْحَسَن» قرار داد.[۱][۲] به‌خاطر هم‌کنیه بودنِ علی بن موسی با پدرش و نوه‌اش، موسی کاظم و عَلیَّ النَّقی، در منابع حدیث شیعی، وی را «ابوالحسنِ ثانی» می‌خوانند. از کنیه‌های خاصش، «اَبوعَلی» و «ابومُحَمَّد» بوده‌است.[۳] یکی از کنیه‌های نادر او، «ابوبکر» عنوان شده‌است که در یک روایت از اباصلت هروی به آن اشاره شده‌است۔[۴] برای علی بن موسی الرضا، القاب و نام‌های بسیاری گزارش شده‌است که هر کدام، به جهت بیان مراتب علمی، توصف معنوی و ویژگی‌های اخلاقی و رفتاری او به کار بسته شده‌اند.[۵]

القاب علی بن موسی الرضا

مشهورترین القاب ذکرشده برای او عبارتند از: صابِر، فاضِل، رَضیّ، زَکیّ، وَلیّ، وَفیّ، صِدّیق، سِراجُ‌الله، قُرَّةُ عَیْنُ الْمُؤْمِنین، مَکیدَةُالْمُلْحِدین.[یادداشت ۱][۶][۷] علی‌اکبر دهخدا چهار لقب «ثامنُ الْاَئِمه»، «امام غریب»، «سلطان» و «ضامن آهو» را از مشهورترین القاب علی بن موسی الرّضا می‌داند.[۸]

لقب «رضا»

مشهورترین لقب علی بن موسی، «رِضا» است.[۹][۱۰] در معنا و چراییِ لقب «رضا» برای علی بن موسی، شیعیان بر این باورند که خداوند وی را به رضا ملقب ساخته‌است؛ زیرا خدا و پیامبر و امامان شیعه از او راضی بودند و نیز دوستان و دشمنان از او رضایت دارند. در توضیح معنای این لقب، محمد تقی به پرسشِ بَزَنْطی که پرسید: «مگر سایر پدران شما برای خدا، رسولش و ائمه راضی نبودند؟ پس چرا تنها پدر شما به رضا ملقب شد؟» چنین پاسخ می‌دهد: «چون همان‌طور که دوستان و طرفدارانش به وی رضایت داشتند، دشمنان و مخالفانش نیز به او راضی شدند.»[۱۱][۱۲] وجود القابی چون «الرضی»، «الراضی بالله» و «الراضی بالقدر و القضاء» در میان القاب او که توسط اربلی گزارش شده‌اند، چنین می‌نماید که او را به جهت رضایت به تدبیر و تقدیر الهی، به رضا نامیده‌اند.[۱۳] به‌گفتهٔ عبدالله جوادی آملی، علی بن موسی نه چون به مقامِ رضا رسیده، به این لقب ملقّب شده‌است؛ بلکه چون دیگران را به این مقام می‌رسانَد، ملقّب به رضا شد.[۱۴]

به‌گفتهٔ ویلْفِرِد مادِلونْگ، پس از آنکه علی بن موسی ولایتعهدی را پذیرفت، از سوی مأمون به «رضا» ملقب شد. پیش از این، لقبِ رضا توسط شیعیان برای کسانی کاربرد داشت که خلافتِ آنان از جانب عموم مسلمانان مورد پذیرش بود. شیعیان می‌گویند که این نام از سوی پدرش، موسی کاظم، به وی داده شده‌است. مادلونگ بر این عقیده است که این نظر مبنایی ندارد.[۱۵] در منابع تاریخ‌نگاری اسلامی، تاریخ طبری (نگاشته در نیمهٔ دوم سدهٔ سوم هجری قمری) خبر اعطای لقب رضا به علی بن موسی توسط مأمون را آورده‌است[۱۶][۱۷] و شیخ صدوق، ابوالفرج اصفهانی، ابن خلدون، اربلی،[۱۸] ابن‌کَثیر و ابن‌اَثیر جَزَری نیز به این مطلب اشاره داشته‌اند.[۱۹][۲۰] بِیْهُم دائو در دانشنامهٔ اسلام دربارهٔ لقب «رضا» می‌گوید مأمون چند ماه پس از فراخواندنِ علی بن موسی به مرو، گام مهمی در انتصابِ علی بن موسی به‌عنوان ولایتعهدیِ خلافت برداشت و عنوان «اَلرِّضا» را به او داد. عنوانِ «اَلرِّضا مِنْ آلِ مُحَمَّد» یا «عضوِ مقبول از خانوادهٔ محمد»، توسط انقلابیان ضدِاموی شیعه، از جمله انقلابیان هاشمی از ۱۲۸–۱۳۲ ه‍.ق/۷۴۵–۷۵۰ م به‌کار رفته بود، و سپس از سوی علویان شیعه، علیهِ عباسیان برای ارجاع به اعضای خاندانِ هاشمی — یا به‌طور ویژه به «علویان» — بود که انتخاب ایشان به‌عنوانِ خلیفه، رضایتِ جامعه — یا رضایتِ کسانی که ادعای مشروعیتِ خلیفه را پشتیبانی می‌کردند — را در پی داشت. در سندِ محفوظِ ولایتعهدی که عموماً معتبر دانسته می‌شود، مأمون تأکید کرد که علی بن موسی به‌عنوان شایسته‌ترین نامزد در میان علویان و عباسیان انتخاب شده‌است. بیهم دائو نتیجه می‌گیرد که مأمون با نامیدن جانشین علوی‌اش به «اَلرّضا»، هدفش این بود که تصمیمِ خود را به‌عنوان حمایت از اصول اولیهٔ جنبش هاشمیان بیان کند؛ و به‌طور ضمنی این اذعان را داشته باشد که عباسیان در اختصاصِ خلافت به خود و محروم کردنِ علویان از آن، در اشتباه بودند؛ اما همزمان مأمون ادعای شیعه را نیز رد کرد که علویان تنها «خانوادهٔ حقیقی پیامبر» بودند.[۲۱] دعبل خزاعی از شاعران هم عصر علی بن موسی الرضا، در شعری به استفاده ابزاری از عنوان «الرضا» توسط مأمون اشاره می‌کند و چنین سروده است: «ایا عجبا منهم یسمونک الرضا / و تلقاک منهم کلحة و عضون» ترجمه: «شگفتا از اینان که شما را رضا می‌نامند، ولی از جانب ایشان رنج‌ها و سختی‌ها به شما می‌رسد.»[۲۲]

بزنطی گزارش کرده که محمد بن علی، فرزند علی بن موسی، در پاسخ پرسشِ او دربارهٔ اعطای این لقب گفته‌است: «دروغ می‌گویند و خیانت می‌کنند، بلکه خدا او را مُلَقَّب به رضا نموده‌است.»[۲۳][۲۴] در روایتی دیگر که از سلیمان بن حفص مروزی در منابع شیعه گزارش شده‌است، موسی کاظم این لقب را به وی داده‌است.[۲۵] سید جعفر مرتضی عاملی، مورخ شیعه، بر این عقیده است که لقب «رضا» از سوی مأمون برای علی بن موسی به‌کار رفته‌است، اما در عین حال می‌گوید که مأمون این لقب را از نامهٔ فَضْل بن سَهْل به علی بن موسی برای دعوت به مرو الهام گرفت که در آن نامه، علی بن موسی از سوی فضل بن سهل به‌طور مطلق «رضا» نامیده شده بود.[۲۶] با این همه، بیهم دائو بر این ادعاست که هیچ مدرک مناسبی برای پشتیبانی از ادعای امامیه مبنی بر اینکه این عنوان از سوی پدر علی بن موسی، به وی داده شده وجود ندارد.[۲۷]

لقب «عالم آل محمد»

بر اساس روایاتی که از موسی کاظم نقل شده‌است، وی فرزندانش را در مسائل علمی و فقهی به علی بن موسی رهنمود می‌کرد و می‌گفت: «این برادر شما علی بن موسی، عالم آل محمّد است؛ از وی پرسش‌ها و مجهولات خویش را بپرسید… از پدرم [جعفر صادق] چندین بار شنیدم که فرمود: عالم آل محمّد در صُلبِ توست و ای کاش او را درک می‌کردم.»[یادداشت ۲] ازهمین‌رو یکی از القاب علی بن موسی، «عالِمِ آلِ محمّد» است.[۲۸][۲۹] این لقب به صورت مشترک برای جعفر صادق و موسی کاظم نیز به کار رفته‌است. به عقیده برخی از پژوهشگران شیعی، برگزاری مناظره‌هایی بین علی بن موسی الرضا و سران ادیان دیگر، سبب اشتهار او به این لقب بوده‌است.[۳۰]

لقب «ضامن آهو»

لقب ضامن آهو، اشاره به ماجرایی مشهور نزد عامه شیعه دارد که بر اساس آن علی بن موسی الرضا در مسیر سفر به مرو، برگشت آهویی را نزد صیاد ضمانت می‌کند.[۳۱] هرچند منابع مختلفی به علت لقب گرفتن علی بن موسی الرضا به «ضامن آهو» گزارش شده‌است، اما هیچ منبع روایی و تاریخی، علی بن موسی الرضا را با لقب «ضامن آهو» گزارش نکرده‌است. تنها در شعری منسوب به دعبل خزایی، از عنوان «ضمین» برای علی بن موسی الرضا استفاده شده‌است. ابن رستم طبری از عنوان «ضامن» و سپهر از عنوان «ضامن الائمه» نیز برای خطاب قرار دادن علی بن موسی الرضا، استفاده کرده‌اند. عبارت ضامن آهو، بیشتر در ایران کاربرد دارد و در پاکستان، علی بن موسی الرضا با عنوان «امام ضامن» شناخته‌تر است. در شهر شوشتر نیز بقعه‌ای با نام امام ضامن قرار دارد.[۳۲]

روایات مختلف این ماجرا در کتاب‌های عیون اخبار الرضا، مناقب ابن شهرآشوب و فِردُوسُ التَّواریخ به‌نقل از وَسیلَةُ الرِّضوان گزارش شده‌است.[۳۳] در گزارش شیخ صدوق، آهویی که قصد یک شکارچی قرار گرفته‌بود با پناه بردن به علی بن موسی الرضا، از صید خود منصرف شد. ابن شهرآشوب نیز از پناه بردن آهویی به علی موسی الرضا در نزدیکی حمامی که به دستور خود او در نیشابور ساخته بودند خبر می‌دهد. فاضل بسطامی در فردوس التواریخ ماجرای ناخوشی فرزند سلطان سنجر را گزارش می‌دهد که پس از قصد صید کردن آهویی و ورود آهو به حرم علی بن موسی الرضا، موجب شفای بیماری او شده و از این رو لقب «ضامن آهو» شهرت یافت.[۳۴]

دیگر القاب

لقب «غریب» و عبارت ترکیبی «غریب الغربا» که بیشتر در کنار «معین» و «معین الضعفا» به کار بسته می‌شود، از القابی است که شیخ صدوق و دعبل برای علی بن موسی الرضا به کار برده‌اند. این لقب بیشتر به جنبه دوری و تنهایی علی بن موسی الرضا از خانواده خویش در مدینه و تتمه آن به کمک حال بودن وی به افراد ناتوان و فقیر بوده‌است. در روایتی از جعفر صادق در کتاب من لایحضره الفقیه، یکی از فرزندان خود که در آینده امام خواهد شد را امامی واجب الطاعة، «غریب» و «شهید» توصیف می‌کند. «قبله هفتم» و «سلطان» دو لقب دیگر علی بن موسی الرضاست که همچون دیگر القاب او، مشهور نیستند. حاکم نیشابوری در تاریخ نیشابور، از علی بن موسی الرضا با عبارت «سلطان اولیا»، «سلطان المقربین» و «حضرت سلطان» یاد کرده‌است. ابن یمین فرومدی و امیرشاهی سبزواری در اشعار خود از لقب «سلطان خراسان» استفاده کرده‌اند. سپهر نیز لقب‌های «سلطان» و «سلطان الانس و الجان» را برای او گزارش کرده‌است. در اشعار دوره تیموری از عنوان «سلطان دین» و «سلطان هشتمین» استفاده زیادی شده‌است.[۳۵]

«رئوف» دیگر لقب علی بن موسی الرضاست که از زیارت‌نامه او که منسوب به محمد تقی است، اقتباس شده‌است. «ثامن الائمه» یا «ثامن الحجج» نیز از القاب مشهور او به شمار می‌رود. «غوث هذه الامه» و «غوث الامه و کشف الغمه» نیز بر اساس روایتی از جعفر صادق به عنوان لقب علی بن موسی الرضا به شمار رفته‌است. عبارت‌های «سراج‌الله»، «قرة عین المومنین»، «کفوالملک»، «کافی الخلق»، «رب السریر»، «شمس‌الشموس»، «انیس النفوس»، «زین المومنین»، «خلیفة الرحمن»، «امام اهل القرآن»، «الحاکم العادل»، «القائل الفاعل»، «صاحب التأویل»، «معدن الفرقان»، «سراج وهاج»، «مفتخر الابرار»، «قمر الاقمار»، «فرحةالقلوب و فرج الکروب»، «علم الاعلام»، «البحر العجاج»، «العلم الهادی»، «وعاء حکم‌الله»، «عیبة سرالله»، «غوث‌اللهفان»، «منتهی العلیاء»، «اس الایمان»، «معدن الامان»، «امام الابرار»، «مظهر الاسرار»، «موضح البینات»، «مصباح الهدی»، «مأوی التقی»، «الدین القویم»، «محل الحجی»، «طود النهی»، «دلیل الرشاد»، «المطیع‌الله»، «القائم مقام الانبیاء»، «وارث علوم الاوصیاء»، «البدر المنیر»، «السراج الزاهر»، «النجم الهادی» و «زمام الدین» از جمله القابی است که علی بن موسی الرضا توسط آنها در منابع مختلف، مورد اشاره یا خطاب قرار گرفته‌است.[۳۶]

در منابع شیعی؛ علی بن موسی الرضا در القاب دیگری نیز با پیامبر اسلام و پدرانش، اشتراک داشته‌است که عبارتند از: «صابر»، «وفی»، «نوالهدی»، «مرتضی»، «ولی‌الله»، «حجةالله»، «نورالله»، «عمودالدین»، «سعید»، «مظلوم»، «صادق»، «مصدق»، «صدیق»، «وصی»، «بار»، «تقی»، «شهید»، «صفوةالله»، «صفی‌الله»، «وارث»، «حبیب‌الله»، «خاصةالله»، «خالصةاللهعیبة علم‌الله»، «مشکوةالضیاء»، «مصباح‌الظلم»، «ینبوع‌الحکم»، «خلیفة‌الله»، «النور الساطع»، «نظام‌المسلمین»، «الصراط المستقیم»، «امین‌الله»، «القائم بامرالله»، «الصراط السوی»، «زکی»، «الامام الهادی»، «امام الهدی»، «خیرة‌الله»، «امام المسلمین»، «امام المتقین»، «ولی» و «الرضی». از این میان تنها القاب «صفی‌الله»، «وارث علوم المرسلین»، «قرة عین المومنین»، «سراج‌الله»، «غوث الامه و کشف الغمه» در منابع سنی نیز برای او گزارش شده‌اند.[۳۷]

پانویس

یادداشت‌ها

  1. قُرَّةُ عَیْنُ الْمُؤْمِنین: روشنیِ چشمِ مؤمنان
    مَکیدَةُالْمُلْحِدین: باطل‌کنندهٔ خطاها و اشتباه‌های ملحدان
  2. «أَنَّ مُوسَی بْنُ جَعْفَرٍ علیهما السلام کَانَ یَقُولُ لِبَنِیهِ هَذَا أَخُوکُمْ عَلِیُّ بْنُ مُوسَی عَالِمُ آلِ مُحَمَّدٍ فَاسْأَلُوهُ عَنْ أَدْیَانِکُمْ وَ احْفَظُوا مَا یَقُولُ لَکُمْ فَإِنِّی سَمِعْتُ أَبِی جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ علیهما السلام غَیْرَ مَرَّهٍ یَقُولُ لِی إِنَّ عَالِمَ آلِ مُحَمَّدٍ لَفِی صُلْبِکَ وَ لَیْتَنِی أَدْرَکْتُهُ فَإِنَّهُ سَمِیُّ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ عَلِیٍّ» ببینید: الحسنی، سیرة الائمة الاثنی عشر، ۲:‎ ۳۴۶.

ارجاعات

  1. ناجی و باغستانی، «الرضا، امام»، دانشنامهٔ جهان اسلام.
  2. قرشی، حیاة الامام الرضا، ۱:‎ ۲۴–۲۵.
  3. ناجی و باغستانی، «الرضا، امام»، دانشنامهٔ جهان اسلام.
  4. قرشی، حیاة الامام الرضا، ۱:‎ ۲۴–۲۵.
  5. رجبی قدسی، «القاب امام رضا»، دایرةالمعارف آستان قدس.
  6. قرشی، حیاة الامام الرضا، ۱:‎ ۲۴–۲۵.
  7. ناجی و باغستانی، «الرضا، امام»، دانشنامهٔ جهان اسلام.
  8. دهخدا، لغتنامه دهخدا، ذیل عناوین «ثامن الائمه»، «ضامن»، «سلطان» و «غریب».
  9. قرشی، حیاة الامام الرضا، ۱:‎ ۲۳.
  10. رجبی قدسی، «القاب امام رضا»، دایرةالمعارف آستان قدس.
  11. رجبی قدسی، «القاب امام رضا»، دایرةالمعارف آستان قدس.
  12. قرشی، حیاة الامام الرضا، ۱:‎ ۲۳.
  13. رجبی قدسی، «القاب امام رضا»، دایرةالمعارف آستان قدس.
  14. علی عقیلی، «مصداق أتم و اکمل مقام راضی و مَرضی».
  15. Madelung, “ʿAlī Al-Reżā”, Iranica.
  16. رجبی قدسی، «القاب امام رضا»، دایرةالمعارف آستان قدس.
  17. ناجی و باغستانی، «الرضا، امام»، دانشنامهٔ جهان اسلام.
  18. رجبی قدسی، «القاب امام رضا»، دایرةالمعارف آستان قدس.
  19. ابن کثیر قرشی، البدایة و النهایة، ۱۰:‎ ۲۶۹.
  20. ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ۶:‎ ۳۲۶.
  21. Bayhom-Daou, “ʿAlī Al-Riḍā”, Encyclopaedia of Islam.
  22. رجبی قدسی، «القاب امام رضا»، دایرةالمعارف آستان قدس.
  23. رجبی قدسی، «القاب امام رضا»، دایرةالمعارف آستان قدس.
  24. مرتضوی، ولایت عهدی امام رضا علیه السلام، ۵۸.
  25. رجبی قدسی، «القاب امام رضا»، دایرةالمعارف آستان قدس.
  26. مرتضی عاملی، زندگی سیاسی هشتمین امام، ۱۰۷–۱۰۸.
  27. Bayhom-Daou, “ʿAlī Al-Riḍā”, Encyclopaedia of Islam.
  28. پاک‌نیا، ویژگی‌های امام رضا، ۶۲–۶۳.
  29. رجبی قدسی، «القاب امام رضا»، دایرةالمعارف آستان قدس.
  30. رجبی قدسی، «القاب امام رضا»، دایرةالمعارف آستان قدس.
  31. میرآقایی، ضامن آهو و تجلی آن در شعر فارسی، ۱۱–۱۴.
  32. رجبی قدسی، «القاب امام رضا»، دایرةالمعارف آستان قدس.
  33. میرآقایی، ضامن آهو و تجلی آن در شعر فارسی، ۱۱–۱۴.
  34. رجبی قدسی، «القاب امام رضا»، دایرةالمعارف آستان قدس.
  35. رجبی قدسی، «القاب امام رضا»، دایرةالمعارف آستان قدس.
  36. رجبی قدسی، «القاب امام رضا»، دایرةالمعارف آستان قدس.
  37. رجبی قدسی، «القاب امام رضا»، دایرةالمعارف آستان قدس.

منابع

  • Bayhom-Daou, Tamima (2009). "ʿAlī al-Riḍā". In Fleet, Kate; Krämer, Gudrun; Matringe, Denis; Nawas, John; Rowson, Everett (eds.). Encyclopaedia of Islam (به انگلیسی) (3rd ed.). Brill.
  • Madelung, Wilfred (1985). "ʿAlī Al-Reżā". In Yarshater, Ehsan (ed.). Encyclopædia Iranica (به انگلیسی). New York: Bibliotheca Persica Press.