غیراستاندارد

فهرست امیران زیاری: تفاوت میان نسخه‌ها

از اسلامیکال
پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۱۵۳: خط ۱۵۳:
{{زیاریان}}
{{زیاریان}}
{{سالشمار تاریخ طبرستان}}
{{سالشمار تاریخ طبرستان}}
{{درجه‌بندی|نیازمند پیوند=خیر|نیازمند رده=خیر|نیازمند جعبه اطلاعات=خیر|نیازمند تصویر=خیر|نیازمند استانداردسازی=بله|نیازمند ویراستاری=خیر|مقابله نشده با دانشنامه‌ها=تاحدودی|تاریخ خوبیدگی=|تاریخ برگزیدگی=|توضیحات=}}


[[رده:زیاریان|*]]
[[رده:زیاریان|*]]
[[رده:شاهان زیاری|*]]
[[رده:شاهان زیاری|*]]
[[رده:فهرست‌های شاهان|زیاریان]]
[[رده:فهرست‌های شاهان|زیاریان]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۳ فوریهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۷:۲۷

امیر زیاری
قلمرو زیاریان
جزئیات
شیوه خطابامارت
نخستین پادشاهمردآویج
واپسین پادشاهگیلانشاه
آغاز پادشاهی۹۳۱ میلادی
پایان پادشاهی۱۰۹۰ میلادی
سکونتگاه رسمیگرگان (گنبد کاووس کنونی)
گمارندهجانشینی موروثی با تأیید خلافت

فهرست امیران زیاری به افرادی از خاندان زیاریان می‌پردازد که در قرن چهارم هجری یک امارت کوچک اسلامی را در سرزمین‌های پیرامون دریای مازندران اداره می‌کردند.[۱][۲]زیاریان امیر گرگان و طبرستان بودند و مناطقی همچون قومس، دیلم و گیلان نیز اغلب در قلمرو آنان بود.[۳] این خاندان از منطقه داخل گیلان برخاسته بودند.[۴] مرداویج، مؤسس سلسله زیاری، مدعی رسیدن اصل و نسبش به خاندان سلطنتی پیش از اسلام گیلان بود. او نخست به علویان طبرستان و سپس به اسفار بن شیرویه، سردار گیلی، خدمت می‌کرد.[۵] هدف زیاریان در ابتدا احیای امپراتوری ساسانیان و خلع قدرت خلافت عباسی بود؛[۶] اما پس از مرگ مرداویج، به صورت حکومتی محلی در گرگان، طبرستان و مناطق پیرامون درآمد و پس از مدتی دست‌نشاندهٔ دیگر حکومت‌های همسایه شد. تدریجاً اقتدار و نفوذ امیران زیاری کم و کمتر شد تا آن که واپسین امیران این خاندان، در دورهٔ سلجوقیان، محدود به قلعه‌های کوهستانی بودند.[۷]

مرداویج، که پیش از تأسیس دودمان زیاری یک فرماندهٔ نظامی بود، با کشتن اسفار بن شیرویه در ۳۱۶ هجری، توانست قدرت بسیاری یافته و مستقلاً به نواحی مرکزی ایران لشکر بکشد.[۸] مرداویج با حمله به جبال و تصرف اصفهان و خوزستان عرض اندام کرده و با گزیدن عنوان شاهنشاه برای خود، رؤیای احیای امپراتوری ساسانیان را در سر می‌پروراند. او در سال ۳۲۳ هجری در اصفهان، به دست غلامان تُرک خود، به قتل رسید.[۹]پس از مرداویج، اطرافیان او با برادرش، وشمگیر، بیعت کردند. وشمگیر در همان ابتدای به امارت رسیدن، با لشکرکشی‌های سامانیان و بوییان مواجه شد و این جنگ‌ها در تمام طول حکومتش ادامه یافتند. وشمگیر در نبرد اسحاق‌آباد شکست سختی خورد و نواحی بسیاری از قلمرو او از دست رفت و من‌بعد حکومت زیاریان محدود به گرگان و طبرستان و نواحی پیرامونی آن می‌شد. از آن پس زیاریان تابع حکومت‌های همسایه شد و وشمگیر که با کمک سامانیان، در حال تدارک هجدهمین نبرد علیه بوییان بود، درگذشت. پس از او بیستون توانست در رقابت با برادر کوچک‌تر خود، قابوس، حکومت زیاریان را به دست آورد و روابط نزدیکی با بوییان و خلیفه ایجاد کرد که موجب استقرار آرامش در قلمروش شده و پس از او نیز الگوی رفتار سیاسی زیاریان شد.[۱۰] قابوس پس از مرگ بیستون، به جای بوییان، با امیران سامانی متحد شد و نبردهای زیادی میان این دو جبهه درگرفت، تا آن که با شکست قابوس از عضدالدوله بویی، او به دربار سامانیان پناه برد و تا هجده سال از حکومت دور بود. سرانجام در سال ۳۸۸ هجری، با درگذشت فخرالدوله بویی، قابوس موفق شد سرزمین‌های پیشین خود را بازپس گیرد. پس از این دوره بود که امیران زیاری تحت‌الحمایه دربار ترک‌تبار غزنویان شدند. قابوس دارای گرایش سیاسی نزدیک به خلیفه و سلطان محمود غزنوی بود و به علم‌دوستی و ادب‌پروری مشهور بود.[۱۱]

پس از مرگ قابوس، پسرش منوچهر رسماً در سال ۴۰۳ هجری بر تخت امارت زیاریان نشست و این دودمان وارد دوران افول خود شده و وابسته به سلاطین ترک‌تباری شد که در خراسان قدرت بیشتری داشتند.[۱۲] بدین ترتیب در این دوره زیاریان از حکومت مستقل تبدیل به قدرتی تحت سلطه، خراج‌گذار و دست‌نشانده شدند.[۱۳][۱۴][۱۵] منوچهر برای اطمینان بیشتر از حمایت غزنویان، با دختر سلطان محمود ازدواج کرد.[۱۶] او در تمام دوران امارتش، هیچگاه به قصد لشکرکشی و جنگ، از پایتختش خارج نشد.[۱۷] پس از مرگ منوچهر و سلطان محمود، انوشیروان امیر زیاریان شد ولی او کودک بود؛ بنابرین باکالیجار کوهی قدرت را به دست گرفت و پس از مدتی به اجازهٔ سلطان مسعود غزنوی، شخصاً امارت گرگان و طبرستان را به دست گرفت. انوشیروان هنگام تضعیف غزنویان به دست سلجوقیان، توانست امارت موروثی را از باکالیجار پس بگیرد. در سال ۴۳۳ هجری، طغرل بیگ به قلمرو او یورش برده و بدون نبرد سرزمینش را غصب کرد.[۱۸] گرچه انوشیروان به امیری زیاریان ابقا شد؛ اما از آن پس حکومت زیاری محدود به قلعه‌ها و املاک موروثی ایشان می‌شد و حکومت در واقع از این خاندان خارج گردید. بعضی مورخان این اتفاق را به مثابه پایان عصر زیاریان می‌شمارند.[۱۹][۲۰]

از دارا به عنوان امیر بعدی زیاریان نام برده شده‌است؛[۲۱] اما این احتمال وجود دارد که دارا نام دیگر انوشیروان،[۲۲] یا نام دیگر اسکندر زیاری باشد.[۲۳]گرچه کیکاووس رسماً وارث امارت زیاریان شد؛ ولی مورخان در مورد حکومت او، پسر و پدرش مشکوک هستند. کیکاووس برای نوشتن کتاب قابوس‌نامه شهرت دارد. او طی نبردی در قفقاز کشته شد و پسرش گیلانشاه جایگزین او شد.[۲۴] احتمالاً اسماعیلیان الموت در نهایت بقایای آل زیار را منقرض کرده‌اند.[۲۵]

فهرست

  •   امیران رسمی (به ترتیب)
  •   غاصبان حکومت (*)
  •   امیرانی که مورخان دربارهٔ وجودشان اختلاف نظر دارند. (#)
امیران سلسلهٔ آل زیار
ردیف نام لقب دوران امارت مدت امارت سکه پایتخت نسبت با سلف وقایع مهم منبع
۱ مرداویج ابوالحجاج ۳۱۹ تا ۳۲۳ هجری ۴ سال اصفهان پسر زیار [۲۶]
۲ وشمگیر ابومنصور ۳۲۳ تا ۳۵۶ هجری ۳۲ سال ری و جرجان برادر مرداویج [۲۷]
۳ بهستون ظهیرالدوله ۳۵۷ تا ۳۶۶ هجری ۹ سال آمل پسر وشمگیر [۲۸]
۴(۱) قابوس شمس‌المعالی ۳۶۶ تا ۳۷۱ هجری ۵ سال جرجان برادر بیستون
  • حمایت از ادبا و علما
  • تصرف قلمرو زیاری توسط بوییان و فترت ۱۵ ساله از حکومت
[۲۹]
۴(۲) قابوس شمس‌المعالی ۳۸۸ تا ۴۰۳ هجری ۵ سال
۵ منوچهر فلک‌المعالی ۴۰۳ تا ۴۲۱ هجری ۲۸ سال جرجان پسر قابوس
  • تحت‌الحمایه غزنویان شد
  • ازدواج با دختر سلطان محمود
[۳۰]
۶(۱) انوشیروان شرف‌المعالی ۴۲۱ تا ۴۲۲ هجری ۱ سال جرجان پسر منوچهر
  • قدرت گرفتن باکالیجار به عنوان نایب‌السلطنه
[۳۱]
* باکالیجار کوهی ۴۲۲ تا ۴۳۳ هجری ۱۱ سال جرجان دایی یا پدرخوانده انوشیروان
  • شورش علیه غزنویان و جنگ با سلطان مسعود در ناتل
[۳۱]
۶(۲) انوشیروان شرف‌المعالی ۴۳۳ تا ۴۳۵ هجری ۲ سال جرجان [۳۱]
# دارا ۴۳۶ تا ۴۴۱ هجری شاید ۵ سال قلعه‌های محلی عموی انوشیروان
  • دوره‌ای ناشناخته در تاریخ
  • شاید نام دیگر او «اسکندر بن قابوس» بوده باشد.
[۳۲]
۷ کیکاووس عنصرالمعالی ۴۴۱ تا ۴۸۳ هجری ۴۲ سال قلعه‌های محلی برادرزاده دارا،
پسر اسکندر
و یا پسرعموی انوشیروان
[۳۲]
۸ گیلانشاه ۴۸۳ تا ۴۸۶ هجری ۳ سال قلعه‌های محلی پسر کیکاووس
  • انقراض دودمان زیاری

تبارنامه

ورداندختر تیرداد
زیار
مرداویج
فرمانروایی ۳۱۹ تا ۳۲۳
وشمگیر
فرمانروایی ۳۲۳ تا ۳۵۷
فرهادلنگر
(سالار)
بیستون
فرمانروایی ۳۵۷ تا ۳۶۶
قابوس
فرمانروایی ۳۶۶ تا ۳۷۱
مجدداً ۳۸۸ تا ۴۰۳
منوچهر
فرمانروایی ۴۰۳ تا ۴۲۱
دارا
فرمانروایی ۴۳۶ تا ۴۴۱
اسکندر
انوشیروان
فرمانروایی ۴۲۱ تا ۴۲۲
و مجدداً ۴۳۳ تا ۴۳۵
کیکاووس
فرمانروایی ۴۴۱ تا ۴۸۳
جستانگیلانشاه
فرمانروایی ۴۸۳ تا ۴۸۶

گاهشمار

گیلانشاه زیاریکیکاووس زیاریدارا زیاریانوشیروان زیاریمنوچهر زیاریقابوس بن وشمگیربیستون زیاریوشمگیرمرداویج زیاری


پانویس

  1. Bosworth، «ZIYARIDS».
  2. Yarshater، «IRAN ii. IRANIAN HISTORY (2) Islamic period».
  3. مفرد، ظهور و سقوط آل‌زیار، ۱۱۶.
  4. Madelung، «The Minor Dynasties of Northern Iran»، ۲۱۲.
  5. Bosworth، «ZIYARIDS».
  6. رحمتی، مرداویج و اندیشه احیای شاهنشاهی ساسانی.
  7. کجباف، بررسی مناسبات حکومت آل زیار و خلفای عباسی، ۹۴–۹۵.
  8. مفرد، ظهور و سقوط آل‌زیار، ۷۵–۷۷.
  9. رحمتی، مرداویج و اندیشه احیای شاهنشاهی ساسانی، ۲۲.
  10. ملک‌زاده بیانی، سکه‌های زیاری (۱)، ۵۷–۶۰.
  11. کجباف، بررسی مناسبات حکومت آل زیار و خلفای عباسی، ۹۴–۹۵.
  12. مفرد، ظهور و سقوط آل‌زیار، ۱۲۷–۱۲۸.
  13. اسلامی، تاریخ دو هزار ساله ساری، ۱۵۳.
  14. مفرد، ظهور و سقوط آل‌زیار، ۲۲۶.
  15. کجباف، بررسی مناسبات حکومت آل زیار و خلفای عباسی، ۹۴–۹۵.
  16. مهرآبادی، ۱۳۴.
  17. مفرد، ظهور و سقوط آل‌زیار، ۱۳۰.
  18. ملک‌زاده بیانی، سکه‌های زیاری (۱)، ۶۲–۶۳.
  19. مهرآبادی، ۲۰۹–۲۱۰.
  20. کجباف، بررسی مناسبات حکومت آل زیار و خلفای عباسی، ۹۵.
  21. مفرد، ظهور و سقوط آل‌زیار، ۱۴۷.
  22. زرین‌کوب، ۲۳۹.
  23. مفرد، ظهور و سقوط آل‌زیار، ۱۴۷.
  24. کجباف، بررسی مناسبات حکومت آل زیار و خلفای عباسی، ۹۶.
  25. Bosworth، The Political and Dynastic History of the Iranian World (A.D. 1000–1217).
  26. مفرد، ظهور و سقوط آل‌زیار، ۷۵–۹۰.
  27. مفرد، ظهور و سقوط آل‌زیار، ۹۰–۱۰۵.
  28. مفرد، ظهور و سقوط آل‌زیار، ۱۰۶.
  29. مفرد، ظهور و سقوط آل‌زیار، ۱۰۷–۱۲۷.
  30. مفرد، ظهور و سقوط آل‌زیار، ۱۲۷–۱۳۳.
  31. ۳۱٫۰ ۳۱٫۱ ۳۱٫۲ مفرد، ظهور و سقوط آل‌زیار، ۱۳۳–۴۳.
  32. ۳۲٫۰ ۳۲٫۱ مفرد، ظهور و سقوط آل‌زیار، ۱۴۴–۱۵۰.

منابع

  • اسلامی، حسین (۱۳۷۲). تاریخ دو هزار ساله ساری. قائمشهر: دانشگاه آزاد اسلامی مازندران.
  • رحمتی، محسن؛ شاهرخی، علاءالدین (۱۳۹۱). «مرداویج و اندیشه احیای شاهنشاهی ساسانی». ۴ (۱). پژوهش‌های تاریخی: ۱۷–۳۸.
  • زرین‌کوب، روزبه. «باکالیجار». دائرةالمعارف بزرگ اسلامی. ج. ۱۱. ص. ۲۳۸–۲۴۱.
  • کجباف، علی‌اکبر (۱۳۸۶). «بررسی مناسبات حکومت آل زیار و خلفای عباسی». فرهنگ اصفهان.
  • ملک‌زاده بیانی، بانو (۱۳۵۳). «سکه‌های زیاری: پژوهشی دربارهٔ زیاریان، وضع اقتصادی، مالی و سکه‌های آنان» (۱۶). معارف اسلامی: ۴۷–۶۷.
  • مفرد، محمدعلی (۱۳۸۶). ظهور و سقوط آل زیار. تهران: انتشارات رسانش. شابک ۹۶۴-۷۱۸۲-۹۴-۵.
  • مهرآبادی، میترا (۱۳۸۱). سرگذشت علویان طبرستان و آل زیار. تهران: اهل قلم. شابک ۹۶۴-۵۵۶۸-۹۲-۷.
  • Bosworth, C. E. (1968). "The Political and Dynastic History of the Iranian World (A.D. 1000–1217)". In Frye, R. N. (ed.). The Cambridge History of Iran, Volume 5: The Saljuq and Mongol periods. Cambridge: Cambridge University Press. pp. 1–202. ISBN 0-521-06936-X.
  • Bosworth, C. Edmund (2010). "ZIYARIDS". Encyclopaedia Iranica, Online Edition.
  • Madelung, W. (1975). "The Minor Dynasties of Northern Iran". In Frye, R.N. (ed.). The Cambridge History of Iran, Volume 4: From the Arab Invasion to the Saljuqs. Cambridge: Cambridge University Press. pp. 198–249. ISBN 978-0-521-20093-6.
  • Yarshater, Ehsan (2004-12-15). IRAN ii. IRANIAN HISTORY (2) Islamic period (به انگلیسی). Encyclopædia Iranica. Retrieved 2020-06-04.{{cite encyclopedia}}: نگهداری یادکرد:تاریخ و سال (link) نگهداری یادکرد:زبان ناشناخته (link)