مختصات: ۳۷°۱۵′۲۸٫۹″ شمالی ۵۵°۱۰′۸٫۴″ شرقی / ۳۷٫۲۵۸۰۲۸°شمالی ۵۵٫۱۶۹۰۰۰°شرقی / 37.258028; 55.169000

برج گنبد قابوس: تفاوت میان نسخه‌ها

از اسلامیکال
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(ابرابزار)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۲ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۱۸: خط ۱۸:
| map_caption  =
| map_caption  =
}}
}}
'''برج گنبد قابوس''' یا '''گنبد کاووس''' بنایی تاریخی از دوران [[زیاریان]] است که در [[شهرستان گنبد کاووس]]، [[استان گلستان]] قرار دارد. [[قابوس بن وشمگیر]]، چهارمین [[فهرست امیران زیاری|امیر زیاری]]، در سال ۳۹۷ هجری قمری (برابر با سال ۳۷۵ خورشیدی) دستور داد این بنا را بسازند تا پس از مرگش در آنجا دفن گردد. برج قابوس یادگار [[گرگان (شهر باستانی)|شهر باستانی جرجان]] است که در دوران زیاریان از مراکز علمی و هنری منطقه بود ولی پس از [[حمله مغول به ایران|حمله مغول]] نابود شد. برج گنبد قابوس را در چند کیلومتری خارج از شهر جرجان احداث کردند. بعدها، در زمان [[رضا شاه پهلوی]]، شهر جدیدی دور این مکان تاریخی شکل گرفت که به نام برج، [[گنبد کاووس]] نامیده شد.
'''برج گنبد قابوس''' یا '''گنبد کاووس''' بنایی تاریخی از دوران [[زیاریان]] است که در [[شهرستان گنبد کاووس]]، [[استان گلستان]] قرار دارد. [[قابوس بن وشمگیر]]، چهارمین [[فهرست امیران زیاری|امیر زیاری]]، در سال ۳۹۷ هجری قمری (برابر با سال ۳۷۵ خورشیدی) دستور داد این بنا را بسازند تا پس از مرگش در آنجا دفن گردد. برج قابوس یادگار [[گرگان (شهر باستانی)|شهر باستانی جرجان]] است که در دوران زیاریان از مراکز علمی و هنری منطقه بود ولی پس از [[حمله مغول به ایران|حمله مغول]] نابود شد. برج گنبد قابوس را در چند کیلومتری خارج از شهر جرجان احداث کردند. بعدها، در زمان [[رضا شاه پهلوی|رضاشاه]]، شهر جدیدی دور این مکان تاریخی شکل گرفت که به نام برج، [[گنبد کاووس]] نامیده شد.


برج قابوس یکی از نخستین آثار معماری به [[شیوه رازی]] است و در کنار دیگر برج‌های آرامگاهی [[طبرستان]]، در یک مجموعه از برج‌هایی قرار می‌گیرد که در دوره حکومت [[فهرست امیران زیاری|زیاریان]] و [[باوندیان]] ساخته شدند و دارای ویژگی‌های مشابهی هستند. درون برج گنبد قابوس هیچ جسدی دفن نشده است؛ با این حال این بنا کاربرد [[گور نمادین|آرامگاهی]] داشته است. برج گنبد بلندترین برج تمام‌آجری جهان به‌شمار می‌آید و ارتفاع ساختمان آن ۵۲ متر از پای برج است و بر روی تپه‌ای به بلندای ۱۵ متر قرار دارد که بخشی از پایه را درون خود جای داده است. برج قابوس به شکل یک استوانهٔ [[ستاره ده‌پر|دَه‌پر]] طراحی شده و طرحی ساده دارد. تنها تزئین آن دو کتیبهٔ یکسان به [[زبان عربی]] و [[خط کوفی]] است که به متنی [[سجع|سجع‌گونه]]، نام بانی اثر و تاریخ شروع به ساخت بنا را روی آن نوشته‌اند.
برج قابوس یکی از نخستین آثار معماری به [[شیوه رازی]] است و در کنار دیگر برج‌های آرامگاهی [[طبرستان]]، در یک مجموعه از برج‌هایی قرار می‌گیرد که در دوره حکومت [[فهرست امیران زیاری|زیاریان]] و [[باوندیان]] ساخته شدند و دارای ویژگی‌های مشابهی هستند. درون برج گنبد قابوس هیچ جسدی دفن نشده است؛ با این حال این بنا کاربرد [[گور نمادین|آرامگاهی]] داشته است. برج گنبد بلندترین برج تمام‌آجری جهان به‌شمار می‌آید و ارتفاع ساختمان آن ۵۲ متر از پای برج است و بر روی تپه‌ای به بلندای ۱۵ متر قرار دارد که بخشی از پایه را درون خود جای داده است. برج قابوس به شکل یک استوانهٔ [[ستاره ده‌پر|دَه‌پر]] طراحی شده و طرحی ساده دارد. تنها تزئین آن دو کتیبهٔ یکسان به [[زبان عربی]] و [[خط کوفی]] است که به متنی [[سجع|سجع‌گونه]]، نام بانی اثر و تاریخ شروع به ساخت بنا را روی آن نوشته‌اند.


برج گنبد قابوس از سال ۱۳۱۰ شمسی با شمارهٔ ۸۶ در [[فهرست آثار ملی استان گلستان|فهرست آثار ملی]] و از سال ۲۰۱۲ میلادی در [[فهرست میراث جهانی در ایران|فهرست میراث جهانی یونسکو]] ثبت شده است.
برج گنبد قابوس از سال ۱۳۱۰ شمسی با شمارهٔ ۸۶ در فهرست آثار ملی و از سال ۲۰۱۲ میلادی در فهرست میراث جهانی یونسکو ثبت شده است.


== زمینه‌ها ==
== زمینه‌ها ==
{{همچنین ببینید|زیاریان|جرجان|قابوس بن وشمگیر}}
{{همچنین ببینید|زیاریان|جرجان|قابوس بن وشمگیر}}
[[رشته‌کوه البرز]] باعث شده که نواحی [[طبرستان]] و [[گیلان]] نسبت به [[فلات ایران]]، هم از نظر آب و هوایی متفاوت باشند و هم مانعی در برابر نفوذ نیروهای نظامی خارجی به نواحی شمال آن به وجود آید. اینچنین بود که نواحی مذکور چند قرن پس از [[حمله اعراب به ایران]]، همچنان مقاومت می‌کردند. برج قابوس در قرن یازدهم میلادی، زمانی که مردم این سرزمین رفته‌رفته از [[آیین مزدیسنا]] به [[اسلام]] می‌گرویدند، ساخته شده است.<ref dir=ltr>{{پک|Michailidis|2009|ف=Empty Graves: The Tomb Towers of Northern Iran|ص=247}}</ref> همان‌طور که از کتیبهٔ برج که به [[سجع|نثر سجع]] نوشته شده پیداست، [[قابوس بن وشمگیر]] (چهارمین [[فهرست امیران زیاری|امیر زیاریان]]) پیش از مرگ خود دستور احداث این بنا را داده است.<ref dir=ltr>{{پک|Blair|2002|ک=GONBAD-E QĀBUS iii. MONUMENT|pages=126–129}}</ref>
رشته‌کوه البرز باعث شده که نواحی [[طبرستان]] و [[گیلان]] نسبت به فلات ایران، هم از نظر آب و هوایی متفاوت باشند و هم مانعی در برابر نفوذ نیروهای نظامی خارجی به نواحی شمال آن به وجود آید. اینچنین بود که نواحی مذکور چند قرن پس از [[حمله اعراب به ایران]]، همچنان مقاومت می‌کردند. برج قابوس در قرن یازدهم میلادی، زمانی که مردم این سرزمین رفته‌رفته از [[آیین مزدیسنا]] به [[اسلام]] می‌گرویدند، ساخته شده است.<ref dir=ltr>{{پک|Michailidis|2009|ف=Empty Graves: The Tomb Towers of Northern Iran|ص=247}}</ref> همان‌طور که از کتیبهٔ برج که به نثر سجع نوشته شده پیداست، [[قابوس بن وشمگیر]] (چهارمین [[فهرست امیران زیاری|امیر زیاریان]]) پیش از مرگ خود دستور احداث این بنا را داده است.<ref dir=ltr>{{پک|Blair|2002|ک=GONBAD-E QĀBUS iii. MONUMENT|pages=126–129}}</ref>


در آموزه‌های اسلامی هیچ تزئین خاصی برای محل دفن مردگان انجام نمی‌شد ولی تحت تأثیر فرهنگ‌های پیش از اسلام، اواخر سدهٔ سوم و چهارم هجری، بر مزار چهره‌های مذهبی شیعه و حاکمان نیمه‌مستقل در حاشیه‌های خلافت اسلامی بناهایی ساخته شد. این سازه‌ها به عنوان مقابر دنیوی رواج یافتند و در سده‌های چهارم و پنجم هجری، ابتدا در [[مصر]] و [[آسیای مرکزی]]، سپس در شمال و شمال‌شرق [[فلات ایران|ایران]] و [[آناتولی]] و سرانجام [[هند]] و [[شمال آفریقا]]، تعدادشان افزوده شد.<ref>{{پک|اتینگهاوزن|۱۳۹۰|ک= هنر در جهان اسلام|ص= ۴۴–۴۵}}</ref>برج‌های آرامگاهی با معماری اسلامی، به خصوص آثار [[امپراتوری سلجوقی]]، در آسیای مرکزی، ایران و آناتولی به خوبی شناخته‌شده هستند ولی در مقام مقایسه، پژوهش‌های کمتری به برج‌های آرامگاهی شمال ایران پرداخته‌اند. از آنجا که [[مرگ و مراسم تدفین در ایران باستان]] به گونه‌ای متفاوت از [[خاک‌سپاری]] در اسلام بوده است، محققان پیش‌تر هرگونه تأثیر آشکار ایران پیش از اسلام بر معماری آرامگاهی دوران اسلامی را منتفی می‌دانستند. ولی پژوهشگر معاصر، ملانی میکالیدیس، با توجه به مقبره‌های خالی از قبر طبرستان، معتقدست مقبره‌های دوره زیاری و باوندی تحت‌تأثیر آیین باستانی این منطقه چنین ساخته شده‌اند.<ref dir=ltr>{{پک|Michailidis|2009|ف=Empty Graves: The Tomb Towers of Northern Iran|ص=247}}</ref> پیش از این، ساخت مقبره‌هایی مربع شکل در [[ایران زمین|جهان ایرانی]] پس از اسلام سابقه داشت و نمونهٔ مشهور آن [[آرامگاه اسماعیل سامانی]] در [[بخارا]] است ولی پیش‌تر آرامگاه‌ها بسیار کوتاه‌تر بود و حالت [[برج (سازه)|برج]] به خود نمی‌گرفت. تفاوت دیگر این است که مقبره‌های طبرستانی دور از شهرها ساخته شده‌اند و خود گنبد قابوس در چند کیلومتری بقایای شهر گرگان کهن قرار داشت و شهر امروزی [[گنبد کاووس]] بعدها در پیرامون برج ایجاد گردید. به همین دلیل برج را بر تپه‌ای ساختند تا از شهر بهتر و باشکوه‌تر دیده شود.<ref dir=ltr>{{پک|Michailidis|2015|ک=Persian Kingship and Architecture: Strategies of Power in Iran from the Achaemenids to the Pahlavis|ص=170-172}}</ref>
در آموزه‌های اسلامی هیچ تزئین خاصی برای محل دفن مردگان انجام نمی‌شد ولی تحت تأثیر فرهنگ‌های پیش از اسلام، اواخر سدهٔ سوم و چهارم هجری، بر مزار چهره‌های مذهبی شیعه و حاکمان نیمه‌مستقل در حاشیه‌های خلافت اسلامی بناهایی ساخته شد. این سازه‌ها به عنوان مقابر دنیوی رواج یافتند و در سده‌های چهارم و پنجم هجری، ابتدا در [[مصر]] و آسیای مرکزی، سپس در شمال و شمال‌شرق [[فلات ایران|ایران]] و [[آناتولی]] و سرانجام [[هند]] و شمال آفریقا، تعدادشان افزوده شد.<ref>{{پک|اتینگهاوزن|۱۳۹۰|ک= هنر در جهان اسلام|ص= ۴۴–۴۵}}</ref> برج‌های آرامگاهی با معماری اسلامی، به خصوص آثار [[امپراتوری سلجوقی]]، در آسیای مرکزی، ایران و آناتولی به خوبی شناخته‌شده هستند ولی در مقام مقایسه، پژوهش‌های کمتری به برج‌های آرامگاهی شمال ایران پرداخته‌اند. از آنجا که مرگ و مراسم تدفین در ایران باستان به گونه‌ای متفاوت از [[خاک‌سپاری]] در اسلام بوده است، محققان پیش‌تر هرگونه تأثیر آشکار ایران پیش از اسلام بر معماری آرامگاهی دوران اسلامی را منتفی می‌دانستند. ولی پژوهشگر معاصر، ملانی میکالیدیس، با توجه به مقبره‌های خالی از قبر طبرستان، معتقدست مقبره‌های دوره زیاری و باوندی تحت‌تأثیر آیین باستانی این منطقه چنین ساخته شده‌اند.<ref dir=ltr>{{پک|Michailidis|2009|ف=Empty Graves: The Tomb Towers of Northern Iran|ص=247}}</ref> پیش از این، ساخت مقبره‌هایی مربع شکل در جهان ایرانی پس از اسلام سابقه داشت و نمونهٔ مشهور آن [[آرامگاه اسماعیل سامانی]] در [[بخارا]] است ولی پیش‌تر آرامگاه‌ها بسیار کوتاه‌تر بود و حالت [[برج (سازه)|برج]] به خود نمی‌گرفت. تفاوت دیگر این است که مقبره‌های طبرستانی دور از شهرها ساخته شده‌اند و خود گنبد قابوس در چند کیلومتری بقایای شهر گرگان کهن قرار داشت و شهر امروزی [[گنبد کاووس]] بعدها در پیرامون برج ایجاد گردید. به همین دلیل برج را بر تپه‌ای ساختند تا از شهر بهتر و باشکوه‌تر دیده شود.<ref dir=ltr>{{پک|Michailidis|2015|ک=Persian Kingship and Architecture: Strategies of Power in Iran from the Achaemenids to the Pahlavis|ص=170-172}}</ref>


[[پرونده:برج گنبد قابوس2.jpg|بندانگشتی|راست|شهر [[گرگان (سرزمین)|گرگان قدیم]] روزگاری پایتخت [[زیاریان]] و از مراکز علمی و هنری بود که به دست مهاجمان مغول نابود شد و تنها برج قابوس از آن باقی ماند.]]
[[پرونده:برج گنبد قابوس2.jpg|بندانگشتی|راست|شهر [[گرگان (سرزمین)|گرگان قدیم]] روزگاری پایتخت [[زیاریان]] و از مراکز علمی و هنری بود که به دست مهاجمان مغول نابود شد و تنها برج قابوس از آن باقی ماند.]]
برج گنبد قابوس را می‌توان همچون [[برج لاجیم|لاجیم]]، [[برج رسکت|رِسکِت]] و [[میل رادکان غربی|رادکان]]، گونه‌ای ساده و معمولی در جرگهٔ برج‌های آرامگاهی استوانه‌ای، که در قرن چهارم هجری در امتداد کرانه‌های [[دریای مازندران]] ساخته شدند، دانست.<ref dir=ltr>{{پک|Blair|2002|ک=GONBAD-E QĀBUS iii. MONUMENT|ص=126–129}}</ref> به دلیل انزوای فرهنگی و جغرافیایی [[باوندیان]]، آثار به‌جای‌مانده از آنان به‌طور سنتی وارد تاریخ معماری اسلامی نشده است و این در حالی است که بناهای این دوره، کلید درک منشأ گونهٔ برج‌های مقبره‌ای در معماری اسلامی هستند؛ زیرا این بناها در عصر گذار از [[تاریخ معماری در ایران|معماری پیش از اسلام]] به [[معماری سلجوقی]] هستند.<ref dir=ltr>{{پک|Michailidis|2015|ک=Persian Kingship and Architecture: Strategies of Power in Iran from the Achaemenids to the Pahlavis|ص=156}}</ref> بناهای این مجموعه قالب مشابهی دارند: بلندترین آن‌ها (گنبد قابوس) ۵۱ متر ارتفاع دارد. به‌طور کلی دایره‌ای شکل هستند. یک اتاق تک و کم‌نور درون آن‌هاست و نمای بیرونی می‌تواند استوانه‌ای، چندوجهی یا ستون‌دار باشد. بسیاری از آن‌ها سقف‌های دو پوسته، گنبدهای مخروطی یا گنبد دو پوسته دارند. در نمای بیرونی آجر نقش تزئین دارد و نمای درونی که تاریک است، فاقد تزئین است. بر این مقبره‌ها کتیبه‌هایی نوشته می‌شد که نشان می‌دهد بیشتر به دو خاندان [[باوندیان]] و [[زیاریان]] تعلق دارند. کتیبه‌ها دارای متون عربی و گاه پهلوی هستند و تاریخ هم به [[گاه‌شماری هجری قمری]] و هم [[گاه‌شماری در ایران|گاه‌شماری سنتی ایران]] ذکر شده است. همچنین بسیاری از این نوع بناها دارای آیات [[قرآن]] هستند که مناسب با کاربرد آرامگاهی آن‌هاست و می‌تواند [[معاد|گذرا بودن زندگی]] را یادآوری کند.
برج گنبد قابوس را می‌توان همچون [[برج لاجیم|لاجیم]]، [[برج رسکت|رِسکِت]] و [[میل رادکان غربی|رادکان]]، گونه‌ای ساده و معمولی در جرگهٔ برج‌های آرامگاهی استوانه‌ای، که در قرن چهارم هجری در امتداد کرانه‌های دریای مازندران ساخته شدند، دانست.<ref dir=ltr>{{پک|Blair|2002|ک=GONBAD-E QĀBUS iii. MONUMENT|ص=126–129}}</ref> به دلیل انزوای فرهنگی و جغرافیایی [[باوندیان]]، آثار به‌جای‌مانده از آنان به‌طور سنتی وارد تاریخ معماری اسلامی نشده است و این در حالی است که بناهای این دوره، کلید درک منشأ گونهٔ برج‌های مقبره‌ای در معماری اسلامی هستند؛ زیرا این بناها در عصر گذار از معماری پیش از اسلام به [[معماری سلجوقی]] هستند.<ref dir=ltr>{{پک|Michailidis|2015|ک=Persian Kingship and Architecture: Strategies of Power in Iran from the Achaemenids to the Pahlavis|ص=156}}</ref> بناهای این مجموعه قالب مشابهی دارند: بلندترین آن‌ها (گنبد قابوس) ۵۱ متر ارتفاع دارد. به‌طور کلی دایره‌ای شکل هستند. یک اتاق تک و کم‌نور درون آن‌هاست و نمای بیرونی می‌تواند استوانه‌ای، چندوجهی یا ستون‌دار باشد. بسیاری از آن‌ها سقف‌های دو پوسته، گنبدهای مخروطی یا گنبد دو پوسته دارند. در نمای بیرونی آجر نقش تزئین دارد و نمای درونی که تاریک است، فاقد تزئین است. بر این مقبره‌ها کتیبه‌هایی نوشته می‌شد که نشان می‌دهد بیشتر به دو خاندان [[باوندیان]] و [[زیاریان]] تعلق دارند. کتیبه‌ها دارای متون عربی و گاه پهلوی هستند و تاریخ هم به [[گاه‌شماری هجری قمری]] و هم [[گاه‌شماری در ایران|گاه‌شماری سنتی ایران]] ذکر شده است. همچنین بسیاری از این نوع بناها دارای آیات [[قرآن]] هستند که مناسب با کاربرد آرامگاهی آن‌هاست و می‌تواند [[معاد|گذرا بودن زندگی]] را یادآوری کند. اگرچه شکی نیست که این برج‌ها کارکرد آرامگاهی داشته‌اند، اما در هیچ‌یک از آن‌ها بقایای جسد کشف نشده است. مقبره‌های دورهٔ [[سلجوقیان]] که متأخرتر هستند، معمولاً دخمه‌هایی دارند که اجساد مومیایی شده در آنجا کشف می‌شود ولی برج‌های طبرستانی فاقد چنین دخمه‌هایی هستند.
اگرچه شکی نیست که این برج‌ها کارکرد آرامگاهی داشته‌اند، اما در هیچ‌یک از آن‌ها بقایای جسد کشف نشده است. مقبره‌های دورهٔ [[سلجوقیان]] که متأخرتر هستند، معمولاً دخمه‌هایی دارند که اجساد مومیایی شده در آنجا کشف می‌شود ولی برج‌های طبرستانی فاقد چنین دخمه‌هایی هستند.
گنبد قابوس را معمولاً کهن‌الگوی برج‌های آرامگاهی می‌دانند و بحث‌برانگیزترین نمونه در میان آرامگاه‌های شمال ایران است.<ref dir=ltr>{{پک|Michailidis|2009|ف=Empty Graves: The Tomb Towers of Northern Iran|ص=248}}</ref>
گنبد قابوس را معمولاً کهن‌الگوی برج‌های آرامگاهی می‌دانند و بحث‌برانگیزترین نمونه در میان آرامگاه‌های شمال ایران است.<ref dir=ltr>{{پک|Michailidis|2009|ف=Empty Graves: The Tomb Towers of Northern Iran|ص=248}}</ref>


خط ۳۹: خط ۳۸:
== معماری ==
== معماری ==
[[پرونده:Gonbad-e Qabus tower2017-1.jpg|290px|بندانگشتی|[[ریچارد اتینگهاوزن]] می‌گوید: «در سراسر جهان اسلام هزاران مقبره برپاست. جالب‌ترین مقبره در میان بناهای قدیم از آن سلطان زیاری، شمس المعالی قابوس بن وشمگیر است.»<ref>{{پک|اتینگهاوزن|۱۳۹۰|ک= هنر در جهان اسلام|ص= 46}}</ref>]]
[[پرونده:Gonbad-e Qabus tower2017-1.jpg|290px|بندانگشتی|[[ریچارد اتینگهاوزن]] می‌گوید: «در سراسر جهان اسلام هزاران مقبره برپاست. جالب‌ترین مقبره در میان بناهای قدیم از آن سلطان زیاری، شمس المعالی قابوس بن وشمگیر است.»<ref>{{پک|اتینگهاوزن|۱۳۹۰|ک= هنر در جهان اسلام|ص= 46}}</ref>]]
برج گنبد قابوس بلندترین برج تمام‌آجری جهان است.<ref>{{پک|ذبیحی|سهرابی|نورتقانی|طالبیان|1401|ف=عوامل زیستی مؤثر بر فرسودگی زیستی سطوح آجری در میراث جهانی یونسکو – برج گنبد قابوس|ص=67}}</ref><ref>{{پک/بن|1397|ف=گنبد قابوس بلندترین برج تمام آجری جهان|رف=رشد آموزش هنر|ص=82}}</ref>[[ریچارد اتینگهاوزن]]، مورخ هنر اسلامی، آن را جالب‌ترین مقبره در میان بناهای قدیم جهان اسلام می‌داند.<ref>{{پک|اتینگهاوزن|۱۳۹۰|ک= هنر در جهان اسلام|ص= 46}}</ref>به گفتهٔ [[اولگ گرابر]]، این مقبره به‌وضوح در ردهٔ معماری سکولار (غیرمذهبی) قرار می‌گیرد.<ref dir=ltr>{{پک|Grabar|1975|ف=The Visual Arts|page=341}}</ref> [[یونسکو]] در مقاله‌ای، آن را نشانگر تبادل فرهنگی در معماری عشایر آسیای مرکزی و تمدن ایران باستان معرفی کرده است و می‌گوید این نمونه‌ای برجسته و نوآورانه از [[معماری اسلامی]] است که بر ساختمان‌های مقدس در ایران، [[آناتولی]] و آسیای مرکزی تأثیر گذاشته است. همچنین برج گنبد قابوس را گواهی بر قدرت و برتری تمدن [[زیاریان|زیاری]] می‌داند که در قرن‌های دهم و یازدهم میلادی بر بخش عمده‌ای از منطقه تسلط داشتند و ساختار بدیع آن را به [[دوران طلایی اسلام|پیشرفت‌های جهان اسلام]] در ریاضیات و علوم در آغاز [[هزاره یکم (میلادی)|هزارهٔ نخست میلادی]]، مرتبط می‌داند.<ref dir=ltr>{{پک/بن|2012|ف=Gonbad-e Qābus|رف=یونسکو}}</ref>
برج گنبد قابوس بلندترین برج تمام‌آجری جهان است.<ref>{{پک|ذبیحی|سهرابی|نورتقانی|طالبیان|1401|ف=عوامل زیستی مؤثر بر فرسودگی زیستی سطوح آجری در میراث جهانی یونسکو – برج گنبد قابوس|ص=67}}</ref><ref>{{پک/بن|1397|ف=گنبد قابوس بلندترین برج تمام آجری جهان|رف=رشد آموزش هنر|ص=82}}</ref> [[ریچارد اتینگهاوزن]]، مورخ [[هنر اسلامی]]، آن را جالب‌ترین مقبره در میان بناهای قدیم جهان اسلام می‌داند.<ref>{{پک|اتینگهاوزن|۱۳۹۰|ک= هنر در جهان اسلام|ص= 46}}</ref> به گفتهٔ [[اولگ گرابر]]، این مقبره به‌وضوح در ردهٔ معماری سکولار (غیرمذهبی) قرار می‌گیرد.<ref dir=ltr>{{پک|Grabar|1975|ف=The Visual Arts|page=341}}</ref> [[یونسکو]] در مقاله‌ای، آن را نشانگر تبادل فرهنگی در معماری عشایر آسیای مرکزی و تمدن ایران باستان معرفی کرده است و می‌گوید این نمونه‌ای برجسته و نوآورانه از [[معماری اسلامی]] است که بر ساختمان‌های مقدس در ایران، [[آناتولی]] و آسیای مرکزی تأثیر گذاشته است. همچنین برج گنبد قابوس را گواهی بر قدرت و برتری تمدن [[زیاریان|زیاری]] می‌داند که در قرن‌های دهم و یازدهم میلادی بر بخش عمده‌ای از منطقه تسلط داشتند و ساختار بدیع آن را به [[دوران طلایی اسلام|پیشرفت‌های جهان اسلام]] در ریاضیات و علوم در آغاز هزارهٔ نخست میلادی، مرتبط می‌داند.<ref dir=ltr>{{پک/بن|2012|ف=Gonbad-e Qābus|رف=یونسکو}}</ref>


برج قابوس یکی از نخستین برج‌های آرامگاهی مسلمانان است؛ خاستگاه این گونه از معماری می‌تواند شکل [[یورت|چادرهای]] صحرانشینان ترک‌تبار آسیای میانه، [[مناره]]‌های مساجد، برج‌های دیده‌بانی در [[چین]] یا برج‌های آرامگاهی [[پالمیرا|پالمیری]] بوده باشد.<ref>{{پک|حسین‌نژاد|۱۳۹۳|ف=پژوهشی در معماری مقبره‌های برجی شکل مازندران|ص=۱}}</ref> مؤلف کتاب ''[[سبک‌شناسی معماری ایرانی]]''، گنبد قابوس را در زمرهٔ «شیوهٔ رازی» قرار می‌دهد. او معتقدست سبک رازی در همین دوران زیاری آغاز شد و در [[شمال ایران]] شکل گرفت و در دوره‌های بعدی توسعه یافت.<ref>{{پک|پیرنیا|1383|ک=سبک‌شناسی معماری ایرانی|ص= ۱۵۷–۱۶۵}}</ref> برج گنبد قابوس یکی از نخستین برج‌های آرامگاهی در [[معماری اسلامی]] است که خود از مقبره‌های مشابه [[باوندیان]] الهام گرفته است؛ اصلاً مادر [[قابوس بن وشمگیر]]، فرمانروایی که برج منسوب به اوست، از خاندان باوندیان بود. پس از گنبد قابوس، معماران در دوره‌های بعدی [[سلجوقیان]]، [[ایلخانان]] و ملوک‌الطوایف [[آناتولی]] از این سبک الهام گرفتند.<ref dir=ltr>{{پک|Michailidis|2015|ک=Persian Kingship and Architecture: Strategies of Power in Iran from the Achaemenids to the Pahlavis|ص=156}}</ref> ''[[دانشنامه بریتانیکا]]'' برج گنبد را نخستین «تربت» از گونه معماری سلجوقی می‌داند.<ref dir=ltr>{{پک|Tikkanen|2014|ف=türbe}}</ref>
برج قابوس یکی از نخستین برج‌های آرامگاهی مسلمانان است؛ خاستگاه این گونه از معماری می‌تواند شکل چادرهای صحرانشینان ترک‌تبار آسیای میانه، [[مناره]]‌های مساجد، برج‌های دیده‌بانی در [[چین]] یا برج‌های آرامگاهی [[پالمیرا|پالمیری]] بوده باشد.<ref>{{پک|حسین‌نژاد|۱۳۹۳|ف=پژوهشی در معماری مقبره‌های برجی شکل مازندران|ص=۱}}</ref> مؤلف کتاب ''سبک‌شناسی معماری ایرانی''، گنبد قابوس را در زمرهٔ «شیوهٔ رازی» قرار می‌دهد. او معتقدست سبک رازی در همین دوران زیاری آغاز شد و در [[شمال ایران]] شکل گرفت و در دوره‌های بعدی توسعه یافت.<ref>{{پک|پیرنیا|1383|ک=سبک‌شناسی معماری ایرانی|ص= ۱۵۷–۱۶۵}}</ref> برج گنبد قابوس یکی از نخستین برج‌های آرامگاهی در [[معماری اسلامی]] است که خود از مقبره‌های مشابه [[باوندیان]] الهام گرفته است؛ اصلاً مادر [[قابوس بن وشمگیر]]، فرمانروایی که برج منسوب به اوست، از خاندان باوندیان بود. پس از گنبد قابوس، معماران در دوره‌های بعدی [[سلجوقیان]]، [[ایلخانان]] و ملوک‌الطوایف [[آناتولی]] از این سبک الهام گرفتند.<ref dir=ltr>{{پک|Michailidis|2015|ک=Persian Kingship and Architecture: Strategies of Power in Iran from the Achaemenids to the Pahlavis|ص=156}}</ref> ''[[دانشنامه بریتانیکا]]'' برج گنبد را نخستین «تربت» از گونه معماری سلجوقی می‌داند.<ref dir=ltr>{{پک|Tikkanen|2014|ف=türbe}}</ref>
اغلب برج‌های آرامگاهی طبرستان در کوهستان و دامنهٔ تپه‌ها بنا شده‌اند و گنبد قابوس که در میانهٔ دشت واقع شده، یک استثناء است.<ref dir=ltr>{{پک|Michailidis|2009|ف=Empty Graves: The Tomb Towers of Northern Iran|ص=247}}</ref> مهم‌ترین نقطهٔ تمایز برج قابوس، ارتفاع فوق‌العادهٔ آن است؛ بلندی آن با احتساب گنبد به ۵۲ متر می‌رسد که تقریباً سه برابر قطر بناست. این ارتفاع با توجه به جایگاه برج که بر بالای تپه‌ای مصنوعی بنا شده، ۱۰ متر افزایش می‌یابد. برج قابوس بر دشت اطراف تسلط دارد و می‌توان آن را از فاصلهٔ ۳۰ کیلومتری دید.<ref dir=ltr>{{پک|Blair|2002|ک=GONBAD-E QĀBUS iii. MONUMENT|pages=126–129}}</ref>
اغلب برج‌های آرامگاهی طبرستان در کوهستان و دامنهٔ تپه‌ها بنا شده‌اند و گنبد قابوس که در میانهٔ دشت واقع شده، یک استثناء است.<ref dir=ltr>{{پک|Michailidis|2009|ف=Empty Graves: The Tomb Towers of Northern Iran|ص=247}}</ref> مهم‌ترین نقطهٔ تمایز برج قابوس، ارتفاع فوق‌العادهٔ آن است؛ بلندی آن با احتساب گنبد به ۵۲ متر می‌رسد که تقریباً سه برابر قطر بناست. این ارتفاع با توجه به جایگاه برج که بر بالای تپه‌ای مصنوعی بنا شده، ۱۰ متر افزایش می‌یابد. برج قابوس بر دشت اطراف تسلط دارد و می‌توان آن را از فاصلهٔ ۳۰ کیلومتری دید.<ref dir=ltr>{{پک|Blair|2002|ک=GONBAD-E QĀBUS iii. MONUMENT|pages=126–129}}</ref>


[[پرونده:Gonbad-e_Qabus_tower2017.jpg|بندانگشتی|راست|۵۲ متر از برج روی تپه و حدود ۱۰ متر آن درون تپهٔ مصنوعی است.]]
[[پرونده:Gonbad-e_Qabus_tower2017.jpg|بندانگشتی|راست|۵۲ متر از برج روی تپه و حدود ۱۰ متر آن درون تپهٔ مصنوعی است.]]
بنای این سازه را می‌توان به سه بخش شالوده یا پی آجری، ساقه یا بدنه و پوشش مخروطی گنبدی تقسیم نمود.<ref>{{پک|محمدی|ملازاده|فرامرزی|1392|ف=مطالعه ساختار، ویژگی‌های تکنیکی و زمینه‌های تاریخی ساخت بنای گنبد قابوس|ص=142}}</ref><ref>{{پک|ذبیحی|سهرابی|نورتقانی|طالبیان|1401|ف=عوامل زیستی مؤثر بر فرسودگی زیستی سطوح آجری در میراث جهانی یونسکو – برج گنبد قابوس|ص=67}}</ref>
بنای این سازه را می‌توان به سه بخش شالوده یا پی آجری، ساقه یا بدنه و پوشش مخروطی گنبدی تقسیم نمود.<ref>{{پک|محمدی|ملازاده|فرامرزی|1392|ف=مطالعه ساختار، ویژگی‌های تکنیکی و زمینه‌های تاریخی ساخت بنای گنبد قابوس|ص=142}}</ref><ref>{{پک|ذبیحی|سهرابی|نورتقانی|طالبیان|1401|ف=عوامل زیستی مؤثر بر فرسودگی زیستی سطوح آجری در میراث جهانی یونسکو – برج گنبد قابوس|ص=67}}</ref> از آنجا که ساخت چنین بنایی بر تپه‌ای مصنوعی مناسب نبود، شالودهٔ بنا را با هزینه و تلاش بسیار، بر زمین سخت قرار دادند. این شالوده یا پی که قطر بالای آن ۱۷٫۰۸ متر است، تماماً با آجر ساخته شده و بر اساس پژوهشی که در مجاورت برج [[ترانشه]] زدند، مشخص شد که تا عمق ۹٫۸ متری زیر زمین نیز ادامه پیدا می‌کند که هر چه پایین‌تر می‌رود، قطر و ضخامت آن بیشتر می‌شود. در عمق ۶٫۸ متری و ۸٫۸ متری زیر زمین، بیرون‌زدگی‌هایی دارد که یحتمل برای کنترل و اصلاح شیب بدنه یا مقابله با نشست بنا طراحی شده است. تنها حدود ۱٫۴۵ متر از شالوده بالاتر از سطح زمین است و با انحنایی مناسب، آن را پره‌ها و ساقه‌های استوانه‌ای میل پیوند زده‌اند.<ref>{{پک|محمدی|ملازاده|فرامرزی|1392|ف=مطالعه ساختار، ویژگی‌های تکنیکی و زمینه‌های تاریخی ساخت بنای گنبد قابوس|ص=142}}</ref> قسمت ساقه که مدور و استوانه‌ای است، دارای دَه پره مثلثی و به ارتفاع ۳۷ متر ساخته شده و از پایه‌ای که بر شالوده استوار است تا [[قرنیز]] زیر گنبد ادامه دارد. قطر داخلی برج در پایین این قسمت ۹٫۶۷ متر و قطر خارجیش ۱۴٫۶۳ متر است. پره‌ها علاوه بر تزئین، موجب استحکام بیشتر بنا هم می‌شوند. قطر ساقه نیز با بیشتر شدن ارتفاع، کاسته می‌شود؛ از ۱۷٫۰۶ در پای کار به ۱۴٫۶۶ در قسمت پاکار گنبد می‌رسد.
از آنجا که ساخت چنین بنایی بر تپه‌ای مصنوعی مناسب نبود، شالودهٔ بنا را با هزینه و تلاش بسیار، بر زمین سخت قرار دادند. این شالوده یا پی که قطر بالای آن ۱۷٫۰۸ متر است، تماماً با آجر ساخته شده و بر اساس پژوهشی که در مجاورت برج [[ترانشه]] زدند، مشخص شد که تا عمق ۹٫۸ متری زیر زمین نیز ادامه پیدا می‌کند که هر چه پایین‌تر می‌رود، قطر و ضخامت آن بیشتر می‌شود. در عمق ۶٫۸ متری و ۸٫۸ متری زیر زمین، بیرون‌زدگی‌هایی دارد که یحتمل برای کنترل و اصلاح شیب بدنه یا مقابله با نشست بنا طراحی شده است. تنها حدود ۱٫۴۵ متر از شالوده بالاتر از سطح زمین است و با انحنایی مناسب، آن را پره‌ها و ساقه‌های استوانه‌ای میل پیوند زده‌اند.<ref>{{پک|محمدی|ملازاده|فرامرزی|1392|ف=مطالعه ساختار، ویژگی‌های تکنیکی و زمینه‌های تاریخی ساخت بنای گنبد قابوس|ص=142}}</ref>
قسمت ساقه که مدور و استوانه‌ای است، دارای دَه پره مثلثی و به ارتفاع ۳۷ متر ساخته شده و از پایه‌ای که بر شالوده استوار است تا [[قرنیز]] زیر گنبد ادامه دارد. قطر داخلی برج در پایین این قسمت ۹٫۶۷ متر و قطر خارجیش ۱۴٫۶۳ متر است. پره‌ها علاوه بر تزئین، موجب استحکام بیشتر بنا هم می‌شوند. قطر ساقه نیز با بیشتر شدن ارتفاع، کاسته می‌شود؛ از ۱۷٫۰۶ در پای کار به ۱۴٫۶۶ در قسمت پاکار گنبد می‌رسد.
گنبد بر روی بالای لایه‌ای از قرنیز پیش‌آمده به صورت [[مخروط]]ی و به ارتفاع ۱۸ متر، بنا شده در یک‌پوسته یا دوپوسته بودن این گنبد اختلاف نظر وجود دارد. به نظر می‌رسد این گنبد به‌صورت یک‌پارچه تراشیده و صیقل داده شده است. گمان می‌رود ماندگاریِ بسیار زیادِ این سازه تا اندازه‌ای به‌علت استفاده از آجر پیش‌بُر و ریشه‌دار باشد.<ref>{{پک|محمدی|ملازاده|فرامرزی|1392|ف=مطالعه ساختار، ویژگی‌های تکنیکی و زمینه‌های تاریخی ساخت بنای گنبد قابوس|ص=143}}</ref>
گنبد بر روی بالای لایه‌ای از قرنیز پیش‌آمده به صورت [[مخروط]]ی و به ارتفاع ۱۸ متر، بنا شده در یک‌پوسته یا دوپوسته بودن این گنبد اختلاف نظر وجود دارد. به نظر می‌رسد این گنبد به‌صورت یک‌پارچه تراشیده و صیقل داده شده است. گمان می‌رود ماندگاریِ بسیار زیادِ این سازه تا اندازه‌ای به‌علت استفاده از آجر پیش‌بُر و ریشه‌دار باشد.<ref>{{پک|محمدی|ملازاده|فرامرزی|1392|ف=مطالعه ساختار، ویژگی‌های تکنیکی و زمینه‌های تاریخی ساخت بنای گنبد قابوس|ص=143}}</ref>


برج از پایین به بالا، به تدریج باریک می‌شود<ref>{{پک|اتینگهاوزن|۱۳۹۰|ک= هنر در جهان اسلام|ص= 46}}</ref> و همچون [[میل (ابنیه)|میل]] استوانه‌ای با برآمدگی‌هایی پَره‌شکل در نمای بیرونی است. دیوار آن سه متر ضخامت دارد و در نمای بیرونی، ۱۰ پَره به شکل [[مثلث قائم‌الزاویه|قائم‌الزاویه]] روی محیط خارجی استوانه قرار گرفته‌اند.<ref dir=ltr>{{پک|Blair|2002|ک=GONBAD-E QĀBUS iii. MONUMENT|pages=126–129}}</ref> به‌گونه‌ای که پلان هندسی به شکل [[ستاره ده‌پر|ستاره‌ای دَه‌پر]] است که از پای بنا تا گنبد مخروطی ادامه دارد.<ref dir=ltr>{{پک/بن|2012|ف=Gonbad-e Qābus|رف=یونسکو}}</ref> اتینگهاوزن، مورخ آلمانی، این‌ها را «دَه جرز توکار و بامی مخروطی» توصیف کرده است.<ref>{{پک|اتینگهاوزن|۱۳۹۰|ک= هنر در جهان اسلام|ص= 46}}</ref>
برج از پایین به بالا، به تدریج باریک می‌شود<ref>{{پک|اتینگهاوزن|۱۳۹۰|ک= هنر در جهان اسلام|ص= 46}}</ref> و همچون میل استوانه‌ای با برآمدگی‌هایی پَره‌شکل در نمای بیرونی است. دیوار آن سه متر ضخامت دارد و در نمای بیرونی، ۱۰ پَره به شکل قائم‌الزاویه روی محیط خارجی استوانه قرار گرفته‌اند.<ref dir=ltr>{{پک|Blair|2002|ک=GONBAD-E QĀBUS iii. MONUMENT|pages=126–129}}</ref> به‌گونه‌ای که پلان هندسی به شکل ستاره‌ای دَه‌پر است که از پای بنا تا گنبد مخروطی ادامه دارد.<ref dir=ltr>{{پک/بن|2012|ف=Gonbad-e Qābus|رف=یونسکو}}</ref> اتینگهاوزن، مورخ آلمانی، این‌ها را «دَه جرز توکار و بامی مخروطی» توصیف کرده است.<ref>{{پک|اتینگهاوزن|۱۳۹۰|ک= هنر در جهان اسلام|ص= 46}}</ref> [[اولگ گرابر]] می‌گوید پره‌های مثلثی که به استوانه افزوده شده‌اند، در واقع آن را همانند [[ستاره]] کرده‌اند که ترکیبی انتزاعی از خطوط و نواحی یک‌دست نور و سایه دارد. او معتقدست تعادل تقریباً کاملی میان هدف (که نشان دادن شکوه امیر فراتر از مرگ اوست)، فُرم (که برجی استوانه‌ای است که به ستاره بدل شده) و مَتِریال (که آجر است) حاصل شده است. گرابر همچنین ارتباط فرم این بنا با مفاهیم کیهانی یا معماری پیش از اسلام را محتمل ولی اثبات‌نشدنی می‌داند.<ref dir=ltr>{{پک|Grabar|1975|ف=The Visual Arts|page=342}}</ref>
[[اولگ گرابر]] می‌گوید پره‌های مثلثی که به استوانه افزوده شده‌اند، در واقع آن را همانند [[ستاره]] کرده‌اند که ترکیبی انتزاعی از خطوط و نواحی یک‌دست نور و سایه دارد. او معتقدست تعادل تقریباً کاملی میان هدف (که نشان دادن شکوه امیر فراتر از مرگ اوست)، فُرم (که برجی استوانه‌ای است که به ستاره بدل شده) و مَتِریال (که آجر است) حاصل شده است. گرابر همچنین ارتباط فرم این بنا با مفاهیم کیهانی یا معماری پیش از اسلام را محتمل ولی اثبات‌نشدنی می‌داند.<ref dir=ltr>{{پک|Grabar|1975|ف=The Visual Arts|page=342}}</ref>


[[پرونده:Build.Gonbad-e-Qabus.Gorgan. 008.FarzadEmami (cropped).jpg|بندانگشتی|طاق درگاه. شالوده تا کمی بالاتر از پله ادامه دارد و پس از آن به ساقه می‌پیوندد.]]
[[پرونده:Build.Gonbad-e-Qabus.Gorgan. 008.FarzadEmami (cropped).jpg|بندانگشتی|طاق درگاه. شالوده تا کمی بالاتر از پله ادامه دارد و پس از آن به ساقه می‌پیوندد.]]
سراپای برج با [[آجر]]های باکیفیت و متراکم مربعی‌شکل به اضلاع ۱۸٫۹ تا ۲۰٫۸ و با ضخامت کمابیش ۴٫۷ سانتی‌متر ساخته شده است. ابعاد متفاوت آجرها حین [[آجرچینی#رگ چینی|رگ‌چین]] اصلاح شد. متوسط بندها در بدنه ۲ سانتی‌متر و در پایه ۲٫۸ سانتی‌متر است. ملات مورد استفاده از [[ساروج]] و ترکیب [[آهک]]، [[ماسه]] و خاکستر [[تون حمام]] است.<ref>{{پک|محمدی|ملازاده|فرامرزی|1392|ف=مطالعه ساختار، ویژگی‌های تکنیکی و زمینه‌های تاریخی ساخت بنای گنبد قابوس|ص=143}}</ref>مقبره تماماً از آجر پختهٔ مرغوب ساخته شده است که رنگ زرد کم‌رنگ آن بر اثر نور خورشید، طلایی شده است. کیفیت فنی ساخت‌وساز به گونه‌ای بود که با وجود گذشت زمان بسیار، اثرات آب و هوا و حتی گلوله‌باران آن توسط نیروهای نظامی [[روسیه]]، همچنان تقریباً سالم مانده است.<ref dir=ltr>{{پک|Blair|2002|ک=GONBAD-E QĀBUS iii. MONUMENT|pages=126–129}}</ref>
سراپای برج با آجرهای باکیفیت و متراکم مربعی‌شکل به اضلاع ۱۸٫۹ تا ۲۰٫۸ و با ضخامت کمابیش ۴٫۷ سانتی‌متر ساخته شده است. ابعاد متفاوت آجرها حین رگ‌چین اصلاح شد. متوسط بندها در بدنه ۲ سانتی‌متر و در پایه ۲٫۸ سانتی‌متر است. ملات مورد استفاده از ساروج و ترکیب آهک، ماسه و خاکستر تون حمام است.<ref>{{پک|محمدی|ملازاده|فرامرزی|1392|ف=مطالعه ساختار، ویژگی‌های تکنیکی و زمینه‌های تاریخی ساخت بنای گنبد قابوس|ص=143}}</ref>مقبره تماماً از آجر پختهٔ مرغوب ساخته شده است که رنگ زرد کم‌رنگ آن بر اثر نور خورشید، طلایی شده است. کیفیت فنی ساخت‌وساز به گونه‌ای بود که با وجود گذشت زمان بسیار، اثرات آب و هوا و حتی گلوله‌باران آن توسط نیروهای نظامی [[روسیه]]، همچنان تقریباً سالم مانده است.<ref dir=ltr>{{پک|Blair|2002|ک=GONBAD-E QĀBUS iii. MONUMENT|pages=126–129}}</ref>


=== درگاه ورودی ===
=== درگاه ورودی ===
یک درگاه ورودی در ضلع جنوب‌شرقی بنا وجود دارد<ref dir=ltr>{{پک|Blair|2002|ک=GONBAD-E QĀBUS iii. MONUMENT|pages=126–129}}</ref> که دارای [[طاق]] است و دارای عرض ۱٫۶۰ از بیرون و ۱٫۳۲ متر از داخل و ارتفاع ۵٫۵۵ متر است. کوچک‌بودن درگاه، شکوه و بزرگی بنا را به ذهن متبادر می‌کند.<ref>{{پک|محمدی|ملازاده|فرامرزی|1392|ف=مطالعه ساختار، ویژگی‌های تکنیکی و زمینه‌های تاریخی ساخت بنای گنبد قابوس|ص=143}}</ref> [[طاق]] سردر هلالی و گلویی [[مقرنس]]ی دارد<ref>{{پک|ذبیحی|سهرابی|نورتقانی|طالبیان|1401|ف=عوامل زیستی مؤثر بر فرسودگی زیستی سطوح آجری در میراث جهانی یونسکو – برج گنبد قابوس|ص=67}}</ref> و دارای [[سکنج]]ی است که از نخستین مراحل شکل‌گیری هنر مقرنس حکایت دارد.<ref dir=ltr>{{پک|Blair|2002|ک=GONBAD-E QĀBUS iii. MONUMENT|pages=126–129}}</ref><ref>{{پک|محمدی|ملازاده|فرامرزی|1392|ف=مطالعه ساختار، ویژگی‌های تکنیکی و زمینه‌های تاریخی ساخت بنای گنبد قابوس|ص=143}}</ref> همانند دیگر بناهای آرامگاهی منطقه، فضای داخلی بنا ساده و فاقد تزئین است و با [[گچ]] به ضخامت ۱ تا ۵ سانتی‌متر اندود شده است.<ref>{{پک|محمدی|ملازاده|فرامرزی|1392|ف=مطالعه ساختار، ویژگی‌های تکنیکی و زمینه‌های تاریخی ساخت بنای گنبد قابوس|ص=143}}</ref>
یک درگاه ورودی در ضلع جنوب‌شرقی بنا وجود دارد<ref dir=ltr>{{پک|Blair|2002|ک=GONBAD-E QĀBUS iii. MONUMENT|pages=126–129}}</ref> که دارای طاق است و دارای عرض ۱٫۶۰ از بیرون و ۱٫۳۲ متر از داخل و ارتفاع ۵٫۵۵ متر است. کوچک‌بودن درگاه، شکوه و بزرگی بنا را به ذهن متبادر می‌کند.<ref>{{پک|محمدی|ملازاده|فرامرزی|1392|ف=مطالعه ساختار، ویژگی‌های تکنیکی و زمینه‌های تاریخی ساخت بنای گنبد قابوس|ص=143}}</ref> طاق سردر هلالی و گلویی مقرنسی دارد<ref>{{پک|ذبیحی|سهرابی|نورتقانی|طالبیان|1401|ف=عوامل زیستی مؤثر بر فرسودگی زیستی سطوح آجری در میراث جهانی یونسکو – برج گنبد قابوس|ص=67}}</ref> و دارای سکنجی است که از نخستین مراحل شکل‌گیری هنر مقرنس حکایت دارد.<ref dir=ltr>{{پک|Blair|2002|ک=GONBAD-E QĀBUS iii. MONUMENT|pages=126–129}}</ref><ref>{{پک|محمدی|ملازاده|فرامرزی|1392|ف=مطالعه ساختار، ویژگی‌های تکنیکی و زمینه‌های تاریخی ساخت بنای گنبد قابوس|ص=143}}</ref> همانند دیگر بناهای آرامگاهی منطقه، فضای داخلی بنا ساده و فاقد تزئین است و با گچ به ضخامت ۱ تا ۵ سانتی‌متر اندود شده است.<ref>{{پک|محمدی|ملازاده|فرامرزی|1392|ف=مطالعه ساختار، ویژگی‌های تکنیکی و زمینه‌های تاریخی ساخت بنای گنبد قابوس|ص=143}}</ref>


=== کتیبه‌ها ===
=== کتیبه‌ها ===
تنها تزیین برج، دو نوار کتیبه‌ای آن است<ref dir=ltr>{{پک|Blair|2002|ک=GONBAD-E QĀBUS iii. MONUMENT|pages=126–129}}</ref><ref>{{پک|اتینگهاوزن|۱۳۹۰|ک= هنر در جهان اسلام|ص= 46}}</ref> که در بالای درگاه و زیر سقف، به دور ساختمان حلقه می‌زند. هر نوار به ده قسمت تقسیم می‌شود که هریک بین جفتی از پره‌های مثلثی قرار گرفته است. در متنی که در دو نوار تکرار شده، آمده است که امیر قابوس بن وشمگیر این ساختمان را در زمان حیات خود در سال ۳۹۷ قمری (برابر با سال ۳۷۵ خورشیدی) سفارش داد؛ لذا می‌توان ساخت آن را میان سپتامبر ۱۰۰۶ تا اواسط مارس ۱۰۰۷ میلادی در نظر گرفت. این کتیبه [[سجع|نثر سجع]]<ref dir=ltr>{{پک|Blair|2002|ک=GONBAD-E QĀBUS iii. MONUMENT|pages=126–129}}</ref> و به [[خط کوفی]] است که ساده و آجری بوده و خوانا هستند. این دو کتیبه، یکی در ۸ متری پای اثر و دیگری در بالا، زیر گنبد مخروطی، قرار دارند و دور تا دورشان را قابی مستطیلی احاطه می‌کند.<ref>{{پک/بن|1397|ف=گنبد قابوس بلندترین برج تمام آجری جهان|رف=رشد آموزش هنر|ص=82}}</ref> دو کتیبه یکسان هستند و به‌صورت قرینه، یکی بالای بدنه و دیگری پایین آن، تکرار شده‌اند.<ref>{{پک|ذبیحی|سهرابی|نورتقانی|طالبیان|1401|ف=عوامل زیستی مؤثر بر فرسودگی زیستی سطوح آجری در میراث جهانی یونسکو – برج گنبد قابوس|ص=67}}</ref>
تنها تزیین برج، دو نوار کتیبه‌ای آن است<ref dir=ltr>{{پک|Blair|2002|ک=GONBAD-E QĀBUS iii. MONUMENT|pages=126–129}}</ref><ref>{{پک|اتینگهاوزن|۱۳۹۰|ک= هنر در جهان اسلام|ص= 46}}</ref> که در بالای درگاه و زیر سقف، به دور ساختمان حلقه می‌زند. هر نوار به ده قسمت تقسیم می‌شود که هریک بین جفتی از پره‌های مثلثی قرار گرفته است. در متنی که در دو نوار تکرار شده، آمده است که امیر قابوس بن وشمگیر این ساختمان را در زمان حیات خود در سال ۳۹۷ قمری (برابر با سال ۳۷۵ خورشیدی) سفارش داد؛ لذا می‌توان ساخت آن را میان سپتامبر ۱۰۰۶ تا اواسط مارس ۱۰۰۷ میلادی در نظر گرفت. این کتیبه نثر سجع<ref dir=ltr>{{پک|Blair|2002|ک=GONBAD-E QĀBUS iii. MONUMENT|pages=126–129}}</ref> و به [[خط کوفی]] است که ساده و آجری بوده و خوانا هستند. این دو کتیبه، یکی در ۸ متری پای اثر و دیگری در بالا، زیر گنبد مخروطی، قرار دارند و دور تا دورشان را قابی مستطیلی احاطه می‌کند.<ref>{{پک/بن|1397|ف=گنبد قابوس بلندترین برج تمام آجری جهان|رف=رشد آموزش هنر|ص=82}}</ref> دو کتیبه یکسان هستند و به‌صورت قرینه، یکی بالای بدنه و دیگری پایین آن، تکرار شده‌اند.<ref>{{پک|ذبیحی|سهرابی|نورتقانی|طالبیان|1401|ف=عوامل زیستی مؤثر بر فرسودگی زیستی سطوح آجری در میراث جهانی یونسکو – برج گنبد قابوس|ص=67}}</ref>


<gallery mode="packed-overlay" widths="150px" heights="150px" caption="تصاویر کتیبه‌های کوفی">
<gallery mode="packed-overlay" widths="150px" heights="150px" caption="تصاویر کتیبه‌های کوفی">
پرونده:GONBAD20.JPG|بسم الله الرحمن الرحیم
پرونده:GONBAD20.jpg|بسم الله الرحمن الرحیم
پرونده:GONBAD21.JPG|هذ القصر العالی
پرونده:GONBAD21.jpg|هذ القصر العالی
پرونده:GONBAD22.JPG|الامیر شمس المعالی
پرونده:GONBAD22.JPG|الامیر شمس المعالی
</gallery>
</gallery>
<gallery mode="packed-overlay" widths="150px" heights="150px">
<gallery mode="packed-overlay" widths="150px" heights="150px">
پرونده:GONBAD25.JPG|الامیر ابن الامیر
پرونده:GONBAD25.JPG|الامیر ابن الامیر
پرونده:GONBAD24.JPG|امر ببنائه فی حیاته
پرونده:GONBAD24.jpg|امر ببنائه فی حیاته
پرونده:GONBAD26.JPG |سنة سبع و تسعین
پرونده:GONBAD26.jpg|سنة سبع و تسعین
</gallery>
</gallery>
<gallery mode="packed-overlay" widths="150px" heights="150px">
<gallery mode="packed-overlay" widths="150px" heights="150px">
پرونده:GONBAD27.JPG|و ثلثمائة قمریة
پرونده:GONBAD27.JPG|و ثلثمائة قمریة
پرونده:GONBAD23.JPG|و سنة خمس و سبعین
پرونده:GONBAD23.JPG|و سنة خمس و سبعین
پرونده:GONBAD6.JPG|و ثلثمائة شمسیة
پرونده:GONBAD6.jpg|و ثلثمائة شمسیة
</gallery>
</gallery>


خط ۸۷: خط ۸۳:


=== تدفین ===
=== تدفین ===
بنا بر افسانه، جسد قابوس درون تابوتی شیشه‌ای قرار داشت که با زنجیر از سقف آویزان بود.<ref dir=ltr>{{پک|Michailidis|2009|ف=Empty Graves: The Tomb Towers of Northern Iran|ص=248-249}}</ref> [[روبن لوی]] می‌گوید این افسانه که [[رابرت بایرون]] در کتاب ''جاده‌ای به اکسیانا'' تعریف کرده، یک روایت تکراری است که در داستان‌های یهودی پیش از این وجود داشت و خاخام [[بنیامین تطیلی]] روایت مشابهی دربارهٔ مقبرهٔ [[دانیال نبی]] در [[شوش]] تعریف کرده است.<ref dir=ltr>{{پک|Levy|1951|ک=Qabus name |}}</ref> ولی ملانی میکالیدیس با اشاره به شیوه‌های تدفین مردگان در ایران پیش از اسلام، روایت قرارگیری قابوس در تابوت معلق را دور از دهن نمی‌داند.<ref dir=ltr>{{پک|Michailidis|2009|ف=Empty Graves: The Tomb Towers of Northern Iran|ص=247}}</ref> او همچنین توضیح می‌دهد که چون اهالی طبرستان در آن زمان تدریجاً تغییر آیین می‌دادند، روش دفع مردگان که به کار بردند، نه با روش سنتی زرتشتیان و نه با [[تدفین در اسلام|روش صحیح اسلامی]] همخوانی نداشت.<ref dir=ltr>{{پک|Michailidis|2009|ف=Empty Graves: The Tomb Towers of Northern Iran|ص=254-256}}</ref> چون در این برج آرامگاهی هیچ مزاری وجود نداشت، برخی منابع قدیمی‌تر حدس زدند که شاید این بنا کارکرد [[نجوم]]ی داشته و به هدف ساخت [[رصدخانه]] احداث شده باشد. مجرد در مقاله‌ای معاشرت قابوس با دانشمندانی همچون [[ابواسحاق صابی]] و [[کوشیار گیلانی]] را از نشانه‌های این امر دانسته بود.<ref>{{پک|مجد|1377|ف=تحقیقی در باب میل گنبد و انگیزه ایجاد آن|ص=28-29}}</ref>
بنا بر افسانه، جسد قابوس درون تابوتی شیشه‌ای قرار داشت که با زنجیر از سقف آویزان بود.<ref dir=ltr>{{پک|Michailidis|2009|ف=Empty Graves: The Tomb Towers of Northern Iran|ص=248-249}}</ref> [[روبن لوی]] می‌گوید این افسانه که [[رابرت بایرون]] در کتاب ''جاده‌ای به اکسیانا'' تعریف کرده، یک روایت تکراری است که در داستان‌های یهودی پیش از این وجود داشت و خاخام [[بنیامین تطیلی]] روایت مشابهی دربارهٔ مقبرهٔ [[دانیال نبی]] در [[شوش]] تعریف کرده است.<ref dir=ltr>{{پک|Levy|1951|ک=Qabus name |}}</ref> ولی ملانی میکالیدیس با اشاره به شیوه‌های تدفین مردگان در ایران پیش از اسلام، روایت قرارگیری قابوس در تابوت معلق را دور از دهن نمی‌داند.<ref dir=ltr>{{پک|Michailidis|2009|ف=Empty Graves: The Tomb Towers of Northern Iran|ص=247}}</ref> او همچنین توضیح می‌دهد که چون اهالی طبرستان در آن زمان تدریجاً تغییر آیین می‌دادند، روش دفع مردگان که به کار بردند، نه با روش سنتی زرتشتیان و نه با [[تدفین در اسلام|روش صحیح اسلامی]] همخوانی نداشت.<ref dir=ltr>{{پک|Michailidis|2009|ف=Empty Graves: The Tomb Towers of Northern Iran|ص=254-256}}</ref> چون در این برج آرامگاهی هیچ مزاری وجود نداشت، برخی منابع قدیمی‌تر حدس زدند که شاید این بنا کارکرد [[نجوم]]ی داشته و به هدف ساخت رصدخانه احداث شده باشد. مجرد در مقاله‌ای معاشرت قابوس با دانشمندانی همچون [[ابواسحاق صابی]] و [[کوشیار گیلانی]] را از نشانه‌های این امر دانسته بود.<ref>{{پک|مجد|1377|ف=تحقیقی در باب میل گنبد و انگیزه ایجاد آن|ص=28-29}}</ref>


== وضعیت کنونی ==
== وضعیت کنونی ==
[[پرونده:برج گنبد قابوس در حال مرمت.jpg|بندانگشتی|برای مرمت گنبد داربستی به دور بنا بسته شده که از زیبایی برج کاسته است.<ref>{{پک/بن|1402|ف= بلندترین برج آجری جهان در خطر نابودی|رف=فارس}}</ref>]]
[[پرونده:برج گنبد قابوس در حال مرمت.jpg|بندانگشتی|برای مرمت گنبد داربستی به دور بنا بسته شده که از زیبایی برج کاسته است.<ref>{{پک/بن|1402|ف= بلندترین برج آجری جهان در خطر نابودی|رف=فارس}}</ref>]]
گنبد قابوس در ۱۵ دی ۱۳۱۰ شمسی (برابر ۶ ژانویهٔ ۱۹۳۲ میلادی) با شمارهٔ ۸۶ در میان [[آثار ملی ایران]] ثبت گردید.<ref>{{پک|ذبیحی|سهرابی|نورتقانی|طالبیان|1401|ف=عوامل زیستی مؤثر بر فرسودگی زیستی سطوح آجری در میراث جهانی یونسکو – برج گنبد قابوس|ص=67}}</ref> بر اساس [[قانون حفظ آثار ملی]] (۱۳۰۹) تحت محافظت است و <!-- در سال ۱۳۵۴ شمسی به شماره ۱۰۹۷ در [[آثار ملی ایران|فهرست آثار ملی ایران]] به ثبت رسیده است. --> هرگونه مداخله از جمله تحقیقات باستان‌شناسی در این ملک ممنوع است. مرمت و نگهداری از آثار محوطه باید مورد تأیید [[سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری|سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری ایران]] قرار گیرد. برج آرامگاه و محوطهٔ اطراف آن بر اساس [[طرح جامع شهرک گنبد قابوس]] (۱۳۶۸) و طرح تفصیلی آن (۱۳۸۸) که با هدف حفظ ویژگی‌های تاریخی و بصری شهر تصویب شد، توسط شهرداری و میراث فرهنگی مشترکاً مدیریت می‌شوند. اقدامات حفاظتی کنترل ارتفاعات در منطقهٔ حائل و منطقهٔ چشم‌انداز نیز توسط طرح جامع پشتیبانی می‌شود.<ref dir=ltr>{{پک/بن|2012|ف=Gonbad-e Qābus|رف=یونسکو}}</ref>
گنبد قابوس در ۱۵ دی ۱۳۱۰ شمسی (برابر ۶ ژانویهٔ ۱۹۳۲ میلادی) با شمارهٔ ۸۶ در میان [[آثار ملی ایران]] ثبت گردید.<ref>{{پک|ذبیحی|سهرابی|نورتقانی|طالبیان|1401|ف=عوامل زیستی مؤثر بر فرسودگی زیستی سطوح آجری در میراث جهانی یونسکو – برج گنبد قابوس|ص=67}}</ref> بر اساس قانون حفظ آثار ملی (۱۳۰۹) تحت محافظت است و <!-- در سال ۱۳۵۴ شمسی به شماره ۱۰۹۷ در [[آثار ملی ایران|فهرست آثار ملی ایران]] به ثبت رسیده است. --> هرگونه مداخله از جمله تحقیقات باستان‌شناسی در این ملک ممنوع است. مرمت و نگهداری از آثار محوطه باید مورد تأیید سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری ایران قرار گیرد. برج آرامگاه و محوطهٔ اطراف آن بر اساس طرح جامع شهرک گنبد قابوس (۱۳۶۸) و طرح تفصیلی آن (۱۳۸۸) که با هدف حفظ ویژگی‌های تاریخی و بصری شهر تصویب شد، توسط شهرداری و میراث فرهنگی مشترکاً مدیریت می‌شوند. اقدامات حفاظتی کنترل ارتفاعات در منطقهٔ حائل و منطقهٔ چشم‌انداز نیز توسط طرح جامع پشتیبانی می‌شود.<ref dir=ltr>{{پک/بن|2012|ف=Gonbad-e Qābus|رف=یونسکو}}</ref>


این بنا همچنین به تاریخ ۱۰ تیر ۱۳۹۱ شمسی (برابر ۳۰ ژوئیه ۲۰۱۲ میلادی)<ref>{{پک|ذبیحی|سهرابی|نورتقانی|طالبیان|1401|ف=عوامل زیستی مؤثر بر فرسودگی زیستی سطوح آجری در میراث جهانی یونسکو – برج گنبد قابوس|ص=67}}</ref>در همایش سی و ششم یونسکو، که در [[سن پترزبورگ]] برگزار می‌شد، در زمرهٔ [[فهرست میراث جهانی یونسکو|فهرست میراث جهانی]] ثبت گردید و [[فهرست میراث جهانی در ایران|پانزدهمین اثر تاریخی ایران]] در این فهرست شد؛<ref>{{یادکرد وب |نشانی=http://www.bbc.co.uk/persian/arts/2012/06/120630_l45_gonbad_ghavous_isfahan_mosque_unesco.shtml |عنوان=بی‌بی‌سی |بازبینی=۳۰ ژوئن ۲۰۱۲ |archive-date=۷ مارس ۲۰۱۳ |archive-url=https://web.archive.org/web/20130307053844/http://www.bbc.co.uk/persian/arts/2012/06/120630_l45_gonbad_ghavous_isfahan_mosque_unesco.shtml |url-status=live}}</ref><ref>{{پک|ذبیحی|سهرابی|نورتقانی|طالبیان|1401|ف=عوامل زیستی مؤثر بر فرسودگی زیستی سطوح آجری در میراث جهانی یونسکو – برج گنبد قابوس|ص=67}}</ref> این سازه [[میراث_جهانی#معیارها|معیارهای فرهنگی]] یکم، دوم، سوم و چهارم میراث جهانی را دارد.<ref dir=ltr>{{پک/بن|2012|ف=Gonbad-e Qābus|رف=یونسکو}}</ref>
این بنا همچنین به تاریخ ۱۰ تیر ۱۳۹۱ شمسی (برابر ۳۰ ژوئیه ۲۰۱۲ میلادی)<ref>{{پک|ذبیحی|سهرابی|نورتقانی|طالبیان|1401|ف=عوامل زیستی مؤثر بر فرسودگی زیستی سطوح آجری در میراث جهانی یونسکو – برج گنبد قابوس|ص=67}}</ref>در همایش سی و ششم یونسکو، که در [[سن پترزبورگ]] برگزار می‌شد، در زمرهٔ فهرست میراث جهانی ثبت گردید و پانزدهمین اثر تاریخی ایران در این فهرست شد؛<ref>{{یادکرد وب |نشانی=http://www.bbc.co.uk/persian/arts/2012/06/120630_l45_gonbad_ghavous_isfahan_mosque_unesco.shtml |عنوان=بی‌بی‌سی |بازبینی=۳۰ ژوئن ۲۰۱۲ |archive-date=۷ مارس ۲۰۱۳ |archive-url=https://web.archive.org/web/20130307053844/http://www.bbc.co.uk/persian/arts/2012/06/120630_l45_gonbad_ghavous_isfahan_mosque_unesco.shtml |url-status=live}}</ref><ref>{{پک|ذبیحی|سهرابی|نورتقانی|طالبیان|1401|ف=عوامل زیستی مؤثر بر فرسودگی زیستی سطوح آجری در میراث جهانی یونسکو – برج گنبد قابوس|ص=67}}</ref> این سازه معیارهای فرهنگی یکم، دوم، سوم و چهارم میراث جهانی را دارد.<ref dir=ltr>{{پک/بن|2012|ف=Gonbad-e Qābus|رف=یونسکو}}</ref>


رطوبت، وجود [[سوسک بال‌آتشین]]، ترک‌خوردگی در اثر عبور وسایل نقلیهٔ سنگین، ساخت‌وساز در حریم برج، [[گلسنگ]]، فضولات کبوترها و گردهٔ گیاهان، [[باران‌های اسیدی]]، پرواز بالگرد بر فراز برج که باعث ارتعاش سازه می‌شود، نشست موضعی و رانش جزئی از معضلات مرمت و نگهداری برج قابوس هستند.<ref>{{پک|متقی|1397|ف= رمز و رازهای برج قابوس و حفاظت از بلندترین برج آجری جهان}}</ref>
رطوبت، وجود سوسک بال‌آتشین، ترک‌خوردگی در اثر عبور وسایل نقلیهٔ سنگین، ساخت‌وساز در حریم برج، گلسنگ، فضولات کبوترها و گردهٔ گیاهان، باران‌های اسیدی، پرواز بالگرد بر فراز برج که باعث ارتعاش سازه می‌شود، نشست موضعی و رانش جزئی از معضلات مرمت و نگهداری برج قابوس هستند.<ref>{{پک|متقی|1397|ف= رمز و رازهای برج قابوس و حفاظت از بلندترین برج آجری جهان}}</ref>


در یک پژوهش دانشگاهی که در سال ۱۴۰۱ شمسی انجام شد، ۹ گروه از ارگانیسم‌ها به‌عنوان عوامل زیستی فرسودگی بنا شناسایی شدند که شامل [[باکتری]]‌ها، [[سیانوباکتر]]ها و [[جلبک]]‌ها، [[قارچ]]‌ها، گلسنگ‌ها، [[خزه]]‌ها، گیاهان و همچنین حشرات و جانوران کوچک اعم از زنبور، سوسک‌ها و پرندگان می‌شدند. مهم‌ترین آسیب‌هایی که این عوامل روی بستر آجری بنا گذاشته‌اند، شامل تغییر رنگ و از بین بردن جنبهٔ زیبایی، نفوذ در بین ترک‌ها و شکاف‌ها و آسیب فیزیکی و تجزیهٔ بیوشیمیایی است.<ref>{{پک|ذبیحی|سهرابی|نورتقانی|طالبیان|1401|ف=عوامل زیستی مؤثر بر فرسودگی زیستی سطوح آجری در میراث جهانی یونسکو – برج گنبد قابوس|ص=70 و 75}}</ref>
در یک پژوهش دانشگاهی که در سال ۱۴۰۱ شمسی انجام شد، ۹ گروه از ارگانیسم‌ها به‌عنوان عوامل زیستی فرسودگی بنا شناسایی شدند که شامل باکتری‌ها، سیانوباکترها و جلبک‌ها، قارچ‌ها، گلسنگ‌ها، خزه‌ها، گیاهان و همچنین حشرات و جانوران کوچک اعم از زنبور، سوسک‌ها و پرندگان می‌شدند. مهم‌ترین آسیب‌هایی که این عوامل روی بستر آجری بنا گذاشته‌اند، شامل تغییر رنگ و از بین بردن جنبهٔ زیبایی، نفوذ در بین ترک‌ها و شکاف‌ها و آسیب فیزیکی و تجزیهٔ بیوشیمیایی است.<ref>{{پک|ذبیحی|سهرابی|نورتقانی|طالبیان|1401|ف=عوامل زیستی مؤثر بر فرسودگی زیستی سطوح آجری در میراث جهانی یونسکو – برج گنبد قابوس|ص=70 و 75}}</ref>


=== رطوبت ===
=== رطوبت ===
[[پرونده:Build.Gonbad-e-Qabus. 004.FarzadEmami.jpg|بندانگشتی|راست|جزئیات گنبد مخروطی که علف هرز روی آن قابل مشاهده است.]]
[[پرونده:Build.Gonbad-e-Qabus. 004.FarzadEmami.jpg|بندانگشتی|راست|جزئیات گنبد مخروطی که علف هرز روی آن قابل مشاهده است.]]
محمدکریم متقی، کارشناس مرمت بناهای تاریخی، می‌گوید «برج قابوس یک اثر [[سرداب]]ی است» و «داخل برج قابوس در بخش میانی کف آجری، دریچه‌ای به قطر ۲۰ سانتیمتر وجود داشت که من ۵۵ سال پیش شانس دیدن آن را داشتم.»
محمدکریم متقی، کارشناس مرمت بناهای تاریخی، می‌گوید «برج قابوس یک اثر [[سرداب]]ی است» و «داخل برج قابوس در بخش میانی کف آجری، دریچه‌ای به قطر ۲۰ سانتیمتر وجود داشت که من ۵۵ سال پیش شانس دیدن آن را داشتم.»
او معتقدست رطوبت درون سرداب حبس شده و طبق [[پدیده انتشار|قوانین فیزیک]] به سمت بالا نیل می‌کند و از دیوارهٔ داخلی سرداب بالا آمده و پس از آن که به ارتفاع ۱۵ متری، یعنی سطح بالای تپه رسید، دور [[ازاره]] را می‌پوشاند. رطوبت مسیر دیگری هم دارد که حاصل بارش است و به شکل نزولی از لبه‌های [[طره]] بالای برج به سمت بدنهٔ آجرچینی‌شدهٔ تزیینات سازه‌ای که در بالای ازاره قرار دارند، روان می‌شود. به همین دلیل این بخش از برج قابوس همیشه بیش از سایر بخش‌ها مرطوب است. پیش‌تر تلاش‌هایی صورت گرفت تا با استفاده از [[کانال ناکش|کانال‌های ناکش]]، رطوبت را کاهش دهند که موفق نبوده است. متقی مدعی است که این رطوبت می‌تواند باعث تخریب برج گردد: «در اثر تغییرات دمای روزانه و رطوبت، ملات‌ها را خشک و مرطوب کرده و چرخش باد موجب فرسایش در ضعیف‌ترین بخش بدنهٔ برج می‌شود که آثار آن به صورت ریزش بین ملات در برج ظاهر می‌شود.»<ref>{{پک|متقی|1397|ف= رمز و رازهای برج قابوس و حفاظت از بلندترین برج آجری جهان}}</ref>
او معتقدست رطوبت درون سرداب حبس شده و طبق قوانین فیزیک به سمت بالا نیل می‌کند و از دیوارهٔ داخلی سرداب بالا آمده و پس از آن که به ارتفاع ۱۵ متری، یعنی سطح بالای تپه رسید، دور [[ازاره]] را می‌پوشاند. رطوبت مسیر دیگری هم دارد که حاصل بارش است و به شکل نزولی از لبه‌های طره بالای برج به سمت بدنهٔ آجرچینی‌شدهٔ تزیینات سازه‌ای که در بالای ازاره قرار دارند، روان می‌شود. به همین دلیل این بخش از برج قابوس همیشه بیش از سایر بخش‌ها مرطوب است. پیش‌تر تلاش‌هایی صورت گرفت تا با استفاده از کانال‌های ناکش، رطوبت را کاهش دهند که موفق نبوده است. متقی مدعی است که این رطوبت می‌تواند باعث تخریب برج گردد: «در اثر تغییرات دمای روزانه و رطوبت، ملات‌ها را خشک و مرطوب کرده و چرخش باد موجب فرسایش در ضعیف‌ترین بخش بدنهٔ برج می‌شود که آثار آن به صورت ریزش بین ملات در برج ظاهر می‌شود.»<ref>{{پک|متقی|1397|ف= رمز و رازهای برج قابوس و حفاظت از بلندترین برج آجری جهان}}</ref>


از سال ۱۳۹۸ شمسی پروژه‌ای برای مرمت برج آغاز شد که همچنان ادامه دارد. [[داربست]] فلزی که به دور بنا کشیده شده، زنگ زده و فرسوده شده است لیکن مرمت بنا انجام نپذیرفت. عبدالمجید نورتقانی، مدیر این پایگاه، در سال ۱۴۰۲ به [[خبرگزاری فارس]] گفت: «قسمت مخروطی گنبد قابوس از مجموع پنج‌هزار آجر ارزشمند و تاریخی تشکیل شده که ۱۵۰۰ آجر این قسمت نیاز به مرمت اساسی دارد و طبق برآورد هزینه‌های امسال به ۱۴ میلیارد تومان اعتبار نیاز است. تعمیر یا ساخت آجرهای مشابه با همان کیفیت اصلی آجرهای تاریخی و جایگزین‌کردن آن و انسجام پایین سازه این بنا حداقل به دو سال زمان نیاز دارد.» او بودجهٔ برج قابوس در سال ۱۴۰۰ را ۳ میلیارد و ۶۰۰ میلیون ریال و در سال ۱۴۰۱ این مبلغ را ۲ میلیارد و ۵۰۰ میلیون ریال اعلام کرد.<ref>{{پک/بن|1402|ف= بلندترین برج آجری جهان در خطر نابودی|رف=فارس}}</ref>
از سال ۱۳۹۸ شمسی پروژه‌ای برای مرمت برج آغاز شد که همچنان ادامه دارد. داربست فلزی که به دور بنا کشیده شده، زنگ زده و فرسوده شده است لیکن مرمت بنا انجام نپذیرفت. عبدالمجید نورتقانی، مدیر این پایگاه، در سال ۱۴۰۲ به [[خبرگزاری فارس]] گفت: «قسمت مخروطی گنبد قابوس از مجموع پنج‌هزار آجر ارزشمند و تاریخی تشکیل شده که ۱۵۰۰ آجر این قسمت نیاز به مرمت اساسی دارد و طبق برآورد هزینه‌های امسال به ۱۴ میلیارد تومان اعتبار نیاز است. تعمیر یا ساخت آجرهای مشابه با همان کیفیت اصلی آجرهای تاریخی و جایگزین‌کردن آن و انسجام پایین سازه این بنا حداقل به دو سال زمان نیاز دارد.» او بودجهٔ برج قابوس در سال ۱۴۰۰ را ۳ میلیارد و ۶۰۰ میلیون ریال و در سال ۱۴۰۱ این مبلغ را ۲ میلیارد و ۵۰۰ میلیون ریال اعلام کرد.<ref>{{پک/بن|1402|ف= بلندترین برج آجری جهان در خطر نابودی|رف=فارس}}</ref>


<!-- == در سفرنامه‌ها ==
<!-- == در سفرنامه‌ها ==
خط ۱۳۶: خط ۱۳۲:
{{پایان}}
{{پایان}}
{{پایان منابع}}
{{پایان منابع}}
== پیوندهای بیرونی ==
* {{Commons category-inline|Gonbad-e Qabus|گنبد قابوس}}


{{زیاریان}}
{{زیاریان}}
{{درجه‌بندی|نیازمند پیوند=خیر|نیازمند رده=خیر|نیازمند جعبه اطلاعات=خیر|نیازمند تصویر=خیر|نیازمند استانداردسازی=خیر|نیازمند ویراستاری=خیر|مقابله نشده با دانشنامه‌ها=خیر|تاریخ خوبیدگی=|تاریخ برگزیدگی=|توضیحات=}}


{{ترتیب‌پیش‌فرض:گنبد قابوس}}
{{ترتیب‌پیش‌فرض:گنبد قابوس}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۳ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۰۳:۵۸

برج گنبد قابوس
میراث جهانی یونسکو
مکانگنبد کاووس، گلستان، ایران
معیار ثبتفرهنگی: (i), (ii), (iii), (iv)
شمارهٔ ثبت۱۳۹۸
تاریخ ثبت۲۰۱۲ (طی نشست سی و ششم)
در خطر؟خیر
مساحت1.4754
منطقه حائل17.8551
مختصات۳۷°۱۵′۲۸٫۹″ شمالی ۵۵°۱۰′۸٫۴″ شرقی / ۳۷٫۲۵۸۰۲۸°شمالی ۵۵٫۱۶۹۰۰۰°شرقی / 37.258028; 55.169000
اطلاعات ثبت ملی
شماره ثبت ملی۸۶
تاریخ ثبت ملی۱۵ دی ۱۳۱۰
خطای لوآ در پودمان:Location_map در خط 425: attempt to index field 'wikibase' (a nil value).

برج گنبد قابوس یا گنبد کاووس بنایی تاریخی از دوران زیاریان است که در شهرستان گنبد کاووس، استان گلستان قرار دارد. قابوس بن وشمگیر، چهارمین امیر زیاری، در سال ۳۹۷ هجری قمری (برابر با سال ۳۷۵ خورشیدی) دستور داد این بنا را بسازند تا پس از مرگش در آنجا دفن گردد. برج قابوس یادگار شهر باستانی جرجان است که در دوران زیاریان از مراکز علمی و هنری منطقه بود ولی پس از حمله مغول نابود شد. برج گنبد قابوس را در چند کیلومتری خارج از شهر جرجان احداث کردند. بعدها، در زمان رضاشاه، شهر جدیدی دور این مکان تاریخی شکل گرفت که به نام برج، گنبد کاووس نامیده شد.

برج قابوس یکی از نخستین آثار معماری به شیوه رازی است و در کنار دیگر برج‌های آرامگاهی طبرستان، در یک مجموعه از برج‌هایی قرار می‌گیرد که در دوره حکومت زیاریان و باوندیان ساخته شدند و دارای ویژگی‌های مشابهی هستند. درون برج گنبد قابوس هیچ جسدی دفن نشده است؛ با این حال این بنا کاربرد آرامگاهی داشته است. برج گنبد بلندترین برج تمام‌آجری جهان به‌شمار می‌آید و ارتفاع ساختمان آن ۵۲ متر از پای برج است و بر روی تپه‌ای به بلندای ۱۵ متر قرار دارد که بخشی از پایه را درون خود جای داده است. برج قابوس به شکل یک استوانهٔ دَه‌پر طراحی شده و طرحی ساده دارد. تنها تزئین آن دو کتیبهٔ یکسان به زبان عربی و خط کوفی است که به متنی سجع‌گونه، نام بانی اثر و تاریخ شروع به ساخت بنا را روی آن نوشته‌اند.

برج گنبد قابوس از سال ۱۳۱۰ شمسی با شمارهٔ ۸۶ در فهرست آثار ملی و از سال ۲۰۱۲ میلادی در فهرست میراث جهانی یونسکو ثبت شده است.

زمینه‌ها

رشته‌کوه البرز باعث شده که نواحی طبرستان و گیلان نسبت به فلات ایران، هم از نظر آب و هوایی متفاوت باشند و هم مانعی در برابر نفوذ نیروهای نظامی خارجی به نواحی شمال آن به وجود آید. اینچنین بود که نواحی مذکور چند قرن پس از حمله اعراب به ایران، همچنان مقاومت می‌کردند. برج قابوس در قرن یازدهم میلادی، زمانی که مردم این سرزمین رفته‌رفته از آیین مزدیسنا به اسلام می‌گرویدند، ساخته شده است.[۱] همان‌طور که از کتیبهٔ برج که به نثر سجع نوشته شده پیداست، قابوس بن وشمگیر (چهارمین امیر زیاریان) پیش از مرگ خود دستور احداث این بنا را داده است.[۲]

در آموزه‌های اسلامی هیچ تزئین خاصی برای محل دفن مردگان انجام نمی‌شد ولی تحت تأثیر فرهنگ‌های پیش از اسلام، اواخر سدهٔ سوم و چهارم هجری، بر مزار چهره‌های مذهبی شیعه و حاکمان نیمه‌مستقل در حاشیه‌های خلافت اسلامی بناهایی ساخته شد. این سازه‌ها به عنوان مقابر دنیوی رواج یافتند و در سده‌های چهارم و پنجم هجری، ابتدا در مصر و آسیای مرکزی، سپس در شمال و شمال‌شرق ایران و آناتولی و سرانجام هند و شمال آفریقا، تعدادشان افزوده شد.[۳] برج‌های آرامگاهی با معماری اسلامی، به خصوص آثار امپراتوری سلجوقی، در آسیای مرکزی، ایران و آناتولی به خوبی شناخته‌شده هستند ولی در مقام مقایسه، پژوهش‌های کمتری به برج‌های آرامگاهی شمال ایران پرداخته‌اند. از آنجا که مرگ و مراسم تدفین در ایران باستان به گونه‌ای متفاوت از خاک‌سپاری در اسلام بوده است، محققان پیش‌تر هرگونه تأثیر آشکار ایران پیش از اسلام بر معماری آرامگاهی دوران اسلامی را منتفی می‌دانستند. ولی پژوهشگر معاصر، ملانی میکالیدیس، با توجه به مقبره‌های خالی از قبر طبرستان، معتقدست مقبره‌های دوره زیاری و باوندی تحت‌تأثیر آیین باستانی این منطقه چنین ساخته شده‌اند.[۴] پیش از این، ساخت مقبره‌هایی مربع شکل در جهان ایرانی پس از اسلام سابقه داشت و نمونهٔ مشهور آن آرامگاه اسماعیل سامانی در بخارا است ولی پیش‌تر آرامگاه‌ها بسیار کوتاه‌تر بود و حالت برج به خود نمی‌گرفت. تفاوت دیگر این است که مقبره‌های طبرستانی دور از شهرها ساخته شده‌اند و خود گنبد قابوس در چند کیلومتری بقایای شهر گرگان کهن قرار داشت و شهر امروزی گنبد کاووس بعدها در پیرامون برج ایجاد گردید. به همین دلیل برج را بر تپه‌ای ساختند تا از شهر بهتر و باشکوه‌تر دیده شود.[۵]

شهر گرگان قدیم روزگاری پایتخت زیاریان و از مراکز علمی و هنری بود که به دست مهاجمان مغول نابود شد و تنها برج قابوس از آن باقی ماند.

برج گنبد قابوس را می‌توان همچون لاجیم، رِسکِت و رادکان، گونه‌ای ساده و معمولی در جرگهٔ برج‌های آرامگاهی استوانه‌ای، که در قرن چهارم هجری در امتداد کرانه‌های دریای مازندران ساخته شدند، دانست.[۶] به دلیل انزوای فرهنگی و جغرافیایی باوندیان، آثار به‌جای‌مانده از آنان به‌طور سنتی وارد تاریخ معماری اسلامی نشده است و این در حالی است که بناهای این دوره، کلید درک منشأ گونهٔ برج‌های مقبره‌ای در معماری اسلامی هستند؛ زیرا این بناها در عصر گذار از معماری پیش از اسلام به معماری سلجوقی هستند.[۷] بناهای این مجموعه قالب مشابهی دارند: بلندترین آن‌ها (گنبد قابوس) ۵۱ متر ارتفاع دارد. به‌طور کلی دایره‌ای شکل هستند. یک اتاق تک و کم‌نور درون آن‌هاست و نمای بیرونی می‌تواند استوانه‌ای، چندوجهی یا ستون‌دار باشد. بسیاری از آن‌ها سقف‌های دو پوسته، گنبدهای مخروطی یا گنبد دو پوسته دارند. در نمای بیرونی آجر نقش تزئین دارد و نمای درونی که تاریک است، فاقد تزئین است. بر این مقبره‌ها کتیبه‌هایی نوشته می‌شد که نشان می‌دهد بیشتر به دو خاندان باوندیان و زیاریان تعلق دارند. کتیبه‌ها دارای متون عربی و گاه پهلوی هستند و تاریخ هم به گاه‌شماری هجری قمری و هم گاه‌شماری سنتی ایران ذکر شده است. همچنین بسیاری از این نوع بناها دارای آیات قرآن هستند که مناسب با کاربرد آرامگاهی آن‌هاست و می‌تواند گذرا بودن زندگی را یادآوری کند. اگرچه شکی نیست که این برج‌ها کارکرد آرامگاهی داشته‌اند، اما در هیچ‌یک از آن‌ها بقایای جسد کشف نشده است. مقبره‌های دورهٔ سلجوقیان که متأخرتر هستند، معمولاً دخمه‌هایی دارند که اجساد مومیایی شده در آنجا کشف می‌شود ولی برج‌های طبرستانی فاقد چنین دخمه‌هایی هستند. گنبد قابوس را معمولاً کهن‌الگوی برج‌های آرامگاهی می‌دانند و بحث‌برانگیزترین نمونه در میان آرامگاه‌های شمال ایران است.[۸]

برج قابوس از تنها شواهد باقی‌مانده از شهر باستانی گرگان (یا جرجان) است که زمانی از مراکز هنر و علم در منطقه بود و طی حمله مغول به ایران در سده‌های ۱۴ و ۱۵ میلادی، تخریب شد.[۹] بقایای شهر کهن گرگان در فاصلهٔ حدوداً سه کیلومتری بنای برج قابوس واقع است.[۱۰] شهر گنبد کاووس امروزی بعدها در پیرامون برج ساخته شده است و نام خود را از این بنا گرفت.[۱۱][۱۲]

معماری

ریچارد اتینگهاوزن می‌گوید: «در سراسر جهان اسلام هزاران مقبره برپاست. جالب‌ترین مقبره در میان بناهای قدیم از آن سلطان زیاری، شمس المعالی قابوس بن وشمگیر است.»[۱۳]

برج گنبد قابوس بلندترین برج تمام‌آجری جهان است.[۱۴][۱۵] ریچارد اتینگهاوزن، مورخ هنر اسلامی، آن را جالب‌ترین مقبره در میان بناهای قدیم جهان اسلام می‌داند.[۱۶] به گفتهٔ اولگ گرابر، این مقبره به‌وضوح در ردهٔ معماری سکولار (غیرمذهبی) قرار می‌گیرد.[۱۷] یونسکو در مقاله‌ای، آن را نشانگر تبادل فرهنگی در معماری عشایر آسیای مرکزی و تمدن ایران باستان معرفی کرده است و می‌گوید این نمونه‌ای برجسته و نوآورانه از معماری اسلامی است که بر ساختمان‌های مقدس در ایران، آناتولی و آسیای مرکزی تأثیر گذاشته است. همچنین برج گنبد قابوس را گواهی بر قدرت و برتری تمدن زیاری می‌داند که در قرن‌های دهم و یازدهم میلادی بر بخش عمده‌ای از منطقه تسلط داشتند و ساختار بدیع آن را به پیشرفت‌های جهان اسلام در ریاضیات و علوم در آغاز هزارهٔ نخست میلادی، مرتبط می‌داند.[۱۸]

برج قابوس یکی از نخستین برج‌های آرامگاهی مسلمانان است؛ خاستگاه این گونه از معماری می‌تواند شکل چادرهای صحرانشینان ترک‌تبار آسیای میانه، مناره‌های مساجد، برج‌های دیده‌بانی در چین یا برج‌های آرامگاهی پالمیری بوده باشد.[۱۹] مؤلف کتاب سبک‌شناسی معماری ایرانی، گنبد قابوس را در زمرهٔ «شیوهٔ رازی» قرار می‌دهد. او معتقدست سبک رازی در همین دوران زیاری آغاز شد و در شمال ایران شکل گرفت و در دوره‌های بعدی توسعه یافت.[۲۰] برج گنبد قابوس یکی از نخستین برج‌های آرامگاهی در معماری اسلامی است که خود از مقبره‌های مشابه باوندیان الهام گرفته است؛ اصلاً مادر قابوس بن وشمگیر، فرمانروایی که برج منسوب به اوست، از خاندان باوندیان بود. پس از گنبد قابوس، معماران در دوره‌های بعدی سلجوقیان، ایلخانان و ملوک‌الطوایف آناتولی از این سبک الهام گرفتند.[۲۱] دانشنامه بریتانیکا برج گنبد را نخستین «تربت» از گونه معماری سلجوقی می‌داند.[۲۲] اغلب برج‌های آرامگاهی طبرستان در کوهستان و دامنهٔ تپه‌ها بنا شده‌اند و گنبد قابوس که در میانهٔ دشت واقع شده، یک استثناء است.[۲۳] مهم‌ترین نقطهٔ تمایز برج قابوس، ارتفاع فوق‌العادهٔ آن است؛ بلندی آن با احتساب گنبد به ۵۲ متر می‌رسد که تقریباً سه برابر قطر بناست. این ارتفاع با توجه به جایگاه برج که بر بالای تپه‌ای مصنوعی بنا شده، ۱۰ متر افزایش می‌یابد. برج قابوس بر دشت اطراف تسلط دارد و می‌توان آن را از فاصلهٔ ۳۰ کیلومتری دید.[۲۴]

۵۲ متر از برج روی تپه و حدود ۱۰ متر آن درون تپهٔ مصنوعی است.

بنای این سازه را می‌توان به سه بخش شالوده یا پی آجری، ساقه یا بدنه و پوشش مخروطی گنبدی تقسیم نمود.[۲۵][۲۶] از آنجا که ساخت چنین بنایی بر تپه‌ای مصنوعی مناسب نبود، شالودهٔ بنا را با هزینه و تلاش بسیار، بر زمین سخت قرار دادند. این شالوده یا پی که قطر بالای آن ۱۷٫۰۸ متر است، تماماً با آجر ساخته شده و بر اساس پژوهشی که در مجاورت برج ترانشه زدند، مشخص شد که تا عمق ۹٫۸ متری زیر زمین نیز ادامه پیدا می‌کند که هر چه پایین‌تر می‌رود، قطر و ضخامت آن بیشتر می‌شود. در عمق ۶٫۸ متری و ۸٫۸ متری زیر زمین، بیرون‌زدگی‌هایی دارد که یحتمل برای کنترل و اصلاح شیب بدنه یا مقابله با نشست بنا طراحی شده است. تنها حدود ۱٫۴۵ متر از شالوده بالاتر از سطح زمین است و با انحنایی مناسب، آن را پره‌ها و ساقه‌های استوانه‌ای میل پیوند زده‌اند.[۲۷] قسمت ساقه که مدور و استوانه‌ای است، دارای دَه پره مثلثی و به ارتفاع ۳۷ متر ساخته شده و از پایه‌ای که بر شالوده استوار است تا قرنیز زیر گنبد ادامه دارد. قطر داخلی برج در پایین این قسمت ۹٫۶۷ متر و قطر خارجیش ۱۴٫۶۳ متر است. پره‌ها علاوه بر تزئین، موجب استحکام بیشتر بنا هم می‌شوند. قطر ساقه نیز با بیشتر شدن ارتفاع، کاسته می‌شود؛ از ۱۷٫۰۶ در پای کار به ۱۴٫۶۶ در قسمت پاکار گنبد می‌رسد. گنبد بر روی بالای لایه‌ای از قرنیز پیش‌آمده به صورت مخروطی و به ارتفاع ۱۸ متر، بنا شده در یک‌پوسته یا دوپوسته بودن این گنبد اختلاف نظر وجود دارد. به نظر می‌رسد این گنبد به‌صورت یک‌پارچه تراشیده و صیقل داده شده است. گمان می‌رود ماندگاریِ بسیار زیادِ این سازه تا اندازه‌ای به‌علت استفاده از آجر پیش‌بُر و ریشه‌دار باشد.[۲۸]

برج از پایین به بالا، به تدریج باریک می‌شود[۲۹] و همچون میل استوانه‌ای با برآمدگی‌هایی پَره‌شکل در نمای بیرونی است. دیوار آن سه متر ضخامت دارد و در نمای بیرونی، ۱۰ پَره به شکل قائم‌الزاویه روی محیط خارجی استوانه قرار گرفته‌اند.[۳۰] به‌گونه‌ای که پلان هندسی به شکل ستاره‌ای دَه‌پر است که از پای بنا تا گنبد مخروطی ادامه دارد.[۳۱] اتینگهاوزن، مورخ آلمانی، این‌ها را «دَه جرز توکار و بامی مخروطی» توصیف کرده است.[۳۲] اولگ گرابر می‌گوید پره‌های مثلثی که به استوانه افزوده شده‌اند، در واقع آن را همانند ستاره کرده‌اند که ترکیبی انتزاعی از خطوط و نواحی یک‌دست نور و سایه دارد. او معتقدست تعادل تقریباً کاملی میان هدف (که نشان دادن شکوه امیر فراتر از مرگ اوست)، فُرم (که برجی استوانه‌ای است که به ستاره بدل شده) و مَتِریال (که آجر است) حاصل شده است. گرابر همچنین ارتباط فرم این بنا با مفاهیم کیهانی یا معماری پیش از اسلام را محتمل ولی اثبات‌نشدنی می‌داند.[۳۳]

طاق درگاه. شالوده تا کمی بالاتر از پله ادامه دارد و پس از آن به ساقه می‌پیوندد.

سراپای برج با آجرهای باکیفیت و متراکم مربعی‌شکل به اضلاع ۱۸٫۹ تا ۲۰٫۸ و با ضخامت کمابیش ۴٫۷ سانتی‌متر ساخته شده است. ابعاد متفاوت آجرها حین رگ‌چین اصلاح شد. متوسط بندها در بدنه ۲ سانتی‌متر و در پایه ۲٫۸ سانتی‌متر است. ملات مورد استفاده از ساروج و ترکیب آهک، ماسه و خاکستر تون حمام است.[۳۴]مقبره تماماً از آجر پختهٔ مرغوب ساخته شده است که رنگ زرد کم‌رنگ آن بر اثر نور خورشید، طلایی شده است. کیفیت فنی ساخت‌وساز به گونه‌ای بود که با وجود گذشت زمان بسیار، اثرات آب و هوا و حتی گلوله‌باران آن توسط نیروهای نظامی روسیه، همچنان تقریباً سالم مانده است.[۳۵]

درگاه ورودی

یک درگاه ورودی در ضلع جنوب‌شرقی بنا وجود دارد[۳۶] که دارای طاق است و دارای عرض ۱٫۶۰ از بیرون و ۱٫۳۲ متر از داخل و ارتفاع ۵٫۵۵ متر است. کوچک‌بودن درگاه، شکوه و بزرگی بنا را به ذهن متبادر می‌کند.[۳۷] طاق سردر هلالی و گلویی مقرنسی دارد[۳۸] و دارای سکنجی است که از نخستین مراحل شکل‌گیری هنر مقرنس حکایت دارد.[۳۹][۴۰] همانند دیگر بناهای آرامگاهی منطقه، فضای داخلی بنا ساده و فاقد تزئین است و با گچ به ضخامت ۱ تا ۵ سانتی‌متر اندود شده است.[۴۱]

کتیبه‌ها

تنها تزیین برج، دو نوار کتیبه‌ای آن است[۴۲][۴۳] که در بالای درگاه و زیر سقف، به دور ساختمان حلقه می‌زند. هر نوار به ده قسمت تقسیم می‌شود که هریک بین جفتی از پره‌های مثلثی قرار گرفته است. در متنی که در دو نوار تکرار شده، آمده است که امیر قابوس بن وشمگیر این ساختمان را در زمان حیات خود در سال ۳۹۷ قمری (برابر با سال ۳۷۵ خورشیدی) سفارش داد؛ لذا می‌توان ساخت آن را میان سپتامبر ۱۰۰۶ تا اواسط مارس ۱۰۰۷ میلادی در نظر گرفت. این کتیبه نثر سجع[۴۴] و به خط کوفی است که ساده و آجری بوده و خوانا هستند. این دو کتیبه، یکی در ۸ متری پای اثر و دیگری در بالا، زیر گنبد مخروطی، قرار دارند و دور تا دورشان را قابی مستطیلی احاطه می‌کند.[۴۵] دو کتیبه یکسان هستند و به‌صورت قرینه، یکی بالای بدنه و دیگری پایین آن، تکرار شده‌اند.[۴۶]

متن کتیبه: بسم الله الرحمن الرحیم * هذا القصر العالی * الامیر شمس‌المعالی * الامیر ابن الامیر * امر ببنائه فی حیاته * سنة سبع و تسعین * و ثلثمائة قمریة * و سنة خمس و سبعین * و ثلثمائة شمسیة

ترجمه: به نام خداوند بخشندهٔ مهربان * این است کاخ باشکوه * امیر شمس معالی * امیر پسر امیر * فرمان داد به ساخت آن در دوران زندگی‌اش * سال سیصد و نود * و هفت هجری قمری * و سال سیصد و هفتاد * و پنج خورشیدی

تدفین

بنا بر افسانه، جسد قابوس درون تابوتی شیشه‌ای قرار داشت که با زنجیر از سقف آویزان بود.[۴۷] روبن لوی می‌گوید این افسانه که رابرت بایرون در کتاب جاده‌ای به اکسیانا تعریف کرده، یک روایت تکراری است که در داستان‌های یهودی پیش از این وجود داشت و خاخام بنیامین تطیلی روایت مشابهی دربارهٔ مقبرهٔ دانیال نبی در شوش تعریف کرده است.[۴۸] ولی ملانی میکالیدیس با اشاره به شیوه‌های تدفین مردگان در ایران پیش از اسلام، روایت قرارگیری قابوس در تابوت معلق را دور از دهن نمی‌داند.[۴۹] او همچنین توضیح می‌دهد که چون اهالی طبرستان در آن زمان تدریجاً تغییر آیین می‌دادند، روش دفع مردگان که به کار بردند، نه با روش سنتی زرتشتیان و نه با روش صحیح اسلامی همخوانی نداشت.[۵۰] چون در این برج آرامگاهی هیچ مزاری وجود نداشت، برخی منابع قدیمی‌تر حدس زدند که شاید این بنا کارکرد نجومی داشته و به هدف ساخت رصدخانه احداث شده باشد. مجرد در مقاله‌ای معاشرت قابوس با دانشمندانی همچون ابواسحاق صابی و کوشیار گیلانی را از نشانه‌های این امر دانسته بود.[۵۱]

وضعیت کنونی

برای مرمت گنبد داربستی به دور بنا بسته شده که از زیبایی برج کاسته است.[۵۲]

گنبد قابوس در ۱۵ دی ۱۳۱۰ شمسی (برابر ۶ ژانویهٔ ۱۹۳۲ میلادی) با شمارهٔ ۸۶ در میان آثار ملی ایران ثبت گردید.[۵۳] بر اساس قانون حفظ آثار ملی (۱۳۰۹) تحت محافظت است و هرگونه مداخله از جمله تحقیقات باستان‌شناسی در این ملک ممنوع است. مرمت و نگهداری از آثار محوطه باید مورد تأیید سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری ایران قرار گیرد. برج آرامگاه و محوطهٔ اطراف آن بر اساس طرح جامع شهرک گنبد قابوس (۱۳۶۸) و طرح تفصیلی آن (۱۳۸۸) که با هدف حفظ ویژگی‌های تاریخی و بصری شهر تصویب شد، توسط شهرداری و میراث فرهنگی مشترکاً مدیریت می‌شوند. اقدامات حفاظتی کنترل ارتفاعات در منطقهٔ حائل و منطقهٔ چشم‌انداز نیز توسط طرح جامع پشتیبانی می‌شود.[۵۴]

این بنا همچنین به تاریخ ۱۰ تیر ۱۳۹۱ شمسی (برابر ۳۰ ژوئیه ۲۰۱۲ میلادی)[۵۵]در همایش سی و ششم یونسکو، که در سن پترزبورگ برگزار می‌شد، در زمرهٔ فهرست میراث جهانی ثبت گردید و پانزدهمین اثر تاریخی ایران در این فهرست شد؛[۵۶][۵۷] این سازه معیارهای فرهنگی یکم، دوم، سوم و چهارم میراث جهانی را دارد.[۵۸]

رطوبت، وجود سوسک بال‌آتشین، ترک‌خوردگی در اثر عبور وسایل نقلیهٔ سنگین، ساخت‌وساز در حریم برج، گلسنگ، فضولات کبوترها و گردهٔ گیاهان، باران‌های اسیدی، پرواز بالگرد بر فراز برج که باعث ارتعاش سازه می‌شود، نشست موضعی و رانش جزئی از معضلات مرمت و نگهداری برج قابوس هستند.[۵۹]

در یک پژوهش دانشگاهی که در سال ۱۴۰۱ شمسی انجام شد، ۹ گروه از ارگانیسم‌ها به‌عنوان عوامل زیستی فرسودگی بنا شناسایی شدند که شامل باکتری‌ها، سیانوباکترها و جلبک‌ها، قارچ‌ها، گلسنگ‌ها، خزه‌ها، گیاهان و همچنین حشرات و جانوران کوچک اعم از زنبور، سوسک‌ها و پرندگان می‌شدند. مهم‌ترین آسیب‌هایی که این عوامل روی بستر آجری بنا گذاشته‌اند، شامل تغییر رنگ و از بین بردن جنبهٔ زیبایی، نفوذ در بین ترک‌ها و شکاف‌ها و آسیب فیزیکی و تجزیهٔ بیوشیمیایی است.[۶۰]

رطوبت

جزئیات گنبد مخروطی که علف هرز روی آن قابل مشاهده است.

محمدکریم متقی، کارشناس مرمت بناهای تاریخی، می‌گوید «برج قابوس یک اثر سردابی است» و «داخل برج قابوس در بخش میانی کف آجری، دریچه‌ای به قطر ۲۰ سانتیمتر وجود داشت که من ۵۵ سال پیش شانس دیدن آن را داشتم.» او معتقدست رطوبت درون سرداب حبس شده و طبق قوانین فیزیک به سمت بالا نیل می‌کند و از دیوارهٔ داخلی سرداب بالا آمده و پس از آن که به ارتفاع ۱۵ متری، یعنی سطح بالای تپه رسید، دور ازاره را می‌پوشاند. رطوبت مسیر دیگری هم دارد که حاصل بارش است و به شکل نزولی از لبه‌های طره بالای برج به سمت بدنهٔ آجرچینی‌شدهٔ تزیینات سازه‌ای که در بالای ازاره قرار دارند، روان می‌شود. به همین دلیل این بخش از برج قابوس همیشه بیش از سایر بخش‌ها مرطوب است. پیش‌تر تلاش‌هایی صورت گرفت تا با استفاده از کانال‌های ناکش، رطوبت را کاهش دهند که موفق نبوده است. متقی مدعی است که این رطوبت می‌تواند باعث تخریب برج گردد: «در اثر تغییرات دمای روزانه و رطوبت، ملات‌ها را خشک و مرطوب کرده و چرخش باد موجب فرسایش در ضعیف‌ترین بخش بدنهٔ برج می‌شود که آثار آن به صورت ریزش بین ملات در برج ظاهر می‌شود.»[۶۱]

از سال ۱۳۹۸ شمسی پروژه‌ای برای مرمت برج آغاز شد که همچنان ادامه دارد. داربست فلزی که به دور بنا کشیده شده، زنگ زده و فرسوده شده است لیکن مرمت بنا انجام نپذیرفت. عبدالمجید نورتقانی، مدیر این پایگاه، در سال ۱۴۰۲ به خبرگزاری فارس گفت: «قسمت مخروطی گنبد قابوس از مجموع پنج‌هزار آجر ارزشمند و تاریخی تشکیل شده که ۱۵۰۰ آجر این قسمت نیاز به مرمت اساسی دارد و طبق برآورد هزینه‌های امسال به ۱۴ میلیارد تومان اعتبار نیاز است. تعمیر یا ساخت آجرهای مشابه با همان کیفیت اصلی آجرهای تاریخی و جایگزین‌کردن آن و انسجام پایین سازه این بنا حداقل به دو سال زمان نیاز دارد.» او بودجهٔ برج قابوس در سال ۱۴۰۰ را ۳ میلیارد و ۶۰۰ میلیون ریال و در سال ۱۴۰۱ این مبلغ را ۲ میلیارد و ۵۰۰ میلیون ریال اعلام کرد.[۶۲]


پانویس

  1. Michailidis، «Empty Graves: The Tomb Towers of Northern Iran»، ۲۴۷.
  2. Blair، GONBAD-E QĀBUS iii. MONUMENT.
  3. اتینگهاوزن، هنر در جهان اسلام، ۴۴–۴۵.
  4. Michailidis، «Empty Graves: The Tomb Towers of Northern Iran»، ۲۴۷.
  5. Michailidis، Persian Kingship and Architecture: Strategies of Power in Iran from the Achaemenids to the Pahlavis، ۱۷۰-۱۷۲.
  6. Blair، GONBAD-E QĀBUS iii. MONUMENT، ۱۲۶–۱۲۹.
  7. Michailidis، Persian Kingship and Architecture: Strategies of Power in Iran from the Achaemenids to the Pahlavis، ۱۵۶.
  8. Michailidis، «Empty Graves: The Tomb Towers of Northern Iran»، ۲۴۸.
  9. «Gonbad-e Qābus».
  10. محمدی، ملازاده و فرامرزی، «مطالعه ساختار، ویژگی‌های تکنیکی و زمینه‌های تاریخی ساخت بنای گنبد قابوس»، ۱۴۲.
  11. Michailidis، Persian Kingship and Architecture: Strategies of Power in Iran from the Achaemenids to the Pahlavis، ۱۵۶.
  12. Blair، GONBAD-E QĀBUS iii. MONUMENT.
  13. اتینگهاوزن، هنر در جهان اسلام، ۴۶.
  14. ذبیحی و دیگران، «عوامل زیستی مؤثر بر فرسودگی زیستی سطوح آجری در میراث جهانی یونسکو – برج گنبد قابوس»، ۶۷.
  15. «گنبد قابوس بلندترین برج تمام آجری جهان»، 82.
  16. اتینگهاوزن، هنر در جهان اسلام، ۴۶.
  17. Grabar، «The Visual Arts».
  18. «Gonbad-e Qābus».
  19. حسین‌نژاد، «پژوهشی در معماری مقبره‌های برجی شکل مازندران»، ۱.
  20. پیرنیا، سبک‌شناسی معماری ایرانی، ۱۵۷–۱۶۵.
  21. Michailidis، Persian Kingship and Architecture: Strategies of Power in Iran from the Achaemenids to the Pahlavis، ۱۵۶.
  22. Tikkanen، «türbe».
  23. Michailidis، «Empty Graves: The Tomb Towers of Northern Iran»، ۲۴۷.
  24. Blair، GONBAD-E QĀBUS iii. MONUMENT.
  25. محمدی، ملازاده و فرامرزی، «مطالعه ساختار، ویژگی‌های تکنیکی و زمینه‌های تاریخی ساخت بنای گنبد قابوس»، ۱۴۲.
  26. ذبیحی و دیگران، «عوامل زیستی مؤثر بر فرسودگی زیستی سطوح آجری در میراث جهانی یونسکو – برج گنبد قابوس»، ۶۷.
  27. محمدی، ملازاده و فرامرزی، «مطالعه ساختار، ویژگی‌های تکنیکی و زمینه‌های تاریخی ساخت بنای گنبد قابوس»، ۱۴۲.
  28. محمدی، ملازاده و فرامرزی، «مطالعه ساختار، ویژگی‌های تکنیکی و زمینه‌های تاریخی ساخت بنای گنبد قابوس»، ۱۴۳.
  29. اتینگهاوزن، هنر در جهان اسلام، ۴۶.
  30. Blair، GONBAD-E QĀBUS iii. MONUMENT.
  31. «Gonbad-e Qābus».
  32. اتینگهاوزن، هنر در جهان اسلام، ۴۶.
  33. Grabar، «The Visual Arts».
  34. محمدی، ملازاده و فرامرزی، «مطالعه ساختار، ویژگی‌های تکنیکی و زمینه‌های تاریخی ساخت بنای گنبد قابوس»، ۱۴۳.
  35. Blair، GONBAD-E QĀBUS iii. MONUMENT.
  36. Blair، GONBAD-E QĀBUS iii. MONUMENT.
  37. محمدی، ملازاده و فرامرزی، «مطالعه ساختار، ویژگی‌های تکنیکی و زمینه‌های تاریخی ساخت بنای گنبد قابوس»، ۱۴۳.
  38. ذبیحی و دیگران، «عوامل زیستی مؤثر بر فرسودگی زیستی سطوح آجری در میراث جهانی یونسکو – برج گنبد قابوس»، ۶۷.
  39. Blair، GONBAD-E QĀBUS iii. MONUMENT.
  40. محمدی، ملازاده و فرامرزی، «مطالعه ساختار، ویژگی‌های تکنیکی و زمینه‌های تاریخی ساخت بنای گنبد قابوس»، ۱۴۳.
  41. محمدی، ملازاده و فرامرزی، «مطالعه ساختار، ویژگی‌های تکنیکی و زمینه‌های تاریخی ساخت بنای گنبد قابوس»، ۱۴۳.
  42. Blair، GONBAD-E QĀBUS iii. MONUMENT.
  43. اتینگهاوزن، هنر در جهان اسلام، ۴۶.
  44. Blair، GONBAD-E QĀBUS iii. MONUMENT.
  45. «گنبد قابوس بلندترین برج تمام آجری جهان»، 82.
  46. ذبیحی و دیگران، «عوامل زیستی مؤثر بر فرسودگی زیستی سطوح آجری در میراث جهانی یونسکو – برج گنبد قابوس»، ۶۷.
  47. Michailidis، «Empty Graves: The Tomb Towers of Northern Iran»، ۲۴۸-۲۴۹.
  48. Levy، Qabus name.
  49. Michailidis، «Empty Graves: The Tomb Towers of Northern Iran»، ۲۴۷.
  50. Michailidis، «Empty Graves: The Tomb Towers of Northern Iran»، ۲۵۴-۲۵۶.
  51. مجد، «تحقیقی در باب میل گنبد و انگیزه ایجاد آن»، ۲۸-۲۹.
  52. «بلندترین برج آجری جهان در خطر نابودی».
  53. ذبیحی و دیگران، «عوامل زیستی مؤثر بر فرسودگی زیستی سطوح آجری در میراث جهانی یونسکو – برج گنبد قابوس»، ۶۷.
  54. «Gonbad-e Qābus».
  55. ذبیحی و دیگران، «عوامل زیستی مؤثر بر فرسودگی زیستی سطوح آجری در میراث جهانی یونسکو – برج گنبد قابوس»، ۶۷.
  56. «بی‌بی‌سی». بایگانی‌شده از اصلی در ۷ مارس ۲۰۱۳. دریافت‌شده در ۳۰ ژوئن ۲۰۱۲.
  57. ذبیحی و دیگران، «عوامل زیستی مؤثر بر فرسودگی زیستی سطوح آجری در میراث جهانی یونسکو – برج گنبد قابوس»، ۶۷.
  58. «Gonbad-e Qābus».
  59. متقی، «رمز و رازهای برج قابوس و حفاظت از بلندترین برج آجری جهان».
  60. ذبیحی و دیگران، «عوامل زیستی مؤثر بر فرسودگی زیستی سطوح آجری در میراث جهانی یونسکو – برج گنبد قابوس»، ۷۰ و ۷۵.
  61. متقی، «رمز و رازهای برج قابوس و حفاظت از بلندترین برج آجری جهان».
  62. «بلندترین برج آجری جهان در خطر نابودی».

منابع

  • Blair, Sheila S. (2002). "GONBAD-E QĀBUS iii. MONUMENT". In Yarshater, Ehsan (ed.). Encyclopædia Iranica, Volume XI/2: Golšani–Great Britain IV. New York, NY: Encyclopædia Iranica Foundation. pp. 126–129. ISBN 978-0-933273-62-7.
  • Grabar, Oleg (1975). "The Visual Arts". In Frye, R. N. (ed.). The Cambridge History of Iran, Vol. 4: From the Arab Invasion to the Saljuqs. Cambridge University Press. ISBN 978-0-521-20093-6.
  • Levy, Ruben (1951). Qabus name (به انگلیسی). Retrieved 7 September 2023.
  • Michailidis, Melanie (2009). "Empty Graves: The Tomb Towers of Northern Iran". In Gacek, Tomasz; Pstrusińska, Jadwiga (eds.). Proceedings of the Ninth Conference of the European Society for Central Asian Studies. Cambridge Scholars Publishing. ISBN 978-1-4438-1502-4.
  • Michailidis, Melanie (2015). Babaie, Sussan; Grigor, Talinn (eds.). Persian Kingship and Architecture: Strategies of Power in Iran from the Achaemenids to the Pahlavis. I.B.Tauris. ISBN 978-0-85773-477-8.
  • "Gonbad-e Qābus". unesco (به انگلیسی). Retrieved 22 September 2023.
  • Tikkanen, Amy (2014). türbe (به انگلیسی). Encyclopedia Britannica. Retrieved 23 October 2023.