نامههای محمد به سران کشورها: تفاوت میان نسخهها
(ابرابزار) |
|||
(یک نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
[[رده:زندگی محمد]] | [[رده:زندگی محمد]] | ||
[[رده:محمد]] | [[رده:محمد]] | ||
[[رده:نامهها]] | [[رده:نامهها]] | ||
[[رده:تاریخ اسلام]] | |||
[[رده:روابط دوجانبه عربستان سعودی]] |
نسخهٔ کنونی تا ۲۴ اوت ۲۰۲۴، ساعت ۰۱:۵۶
محمد |
---|
نامههای محمد به سران کشورها به مجموعه نامههایی گفته میشود که مطابق گفتهٔ منابع اسلامی توسط محمد پس از صلح حدیبیه، در سال هفتم هجرت، برای پادشاهان و سران ممالک هم عصر با او ارسال گشتهاند.
بررسی تاریخی
در منابع اسلامی
در منابع اسلامی نامههایی از محمد به هراکلیوس (هرقل)، نجاشی یا آرماه، خسرو پرویز، مقوقس قبطی و منذر بن ساوی التمیمی گزارش شده است. قدیمیترین شاهدی که از چنین نامههایی وجود دارد، نه از منابع اسلامی، بلکه از منابع مسیحی میآید و ابن شهاب زهری—اولین راوی اسلامی نامههای محمد—هم منبعش را «اسقف النصارا» معرفی کرده است. داستان نامهٔ محمد به هراکلیوس، امپراتور روم، در واقع بخشی از داستانی بزرگتر دربارهٔ پیشگویی نابودی روم است که در آن هراکلیوس با تعبیر نشانههای سماوی پیشبینی میکند که «پادشاه/مملکت[الف] مختونان» به زودی ظهور خواهد کرد. هراکلیوس آنان را با یهودیان—که ختنه نزد ایشان هم رایج است—اشتباه میگیرد اما در ادامه داستان مشخص میشود منظور محمد است. داستان نامهٔ محمد احتمالاً توسط آن دسته از مسیحیانی جعل شده که به دلیل باورهای آخرالزمانی خود با هراکلیوس و امپراتوری روم مخالفت میکردند.[۱]
تحلیلهای تاریخی
داستان پیشگویی هراکلیوس و نامهٔ محمد به او، به طرق مختلف در منابع اسلامی روایت شده اما قدیمیترین آنها متعلق به ابن شهاب زهری، محدث دربار بنی امیه، است. اصل روایت زهری از بین رفته اما شاگردش معمر بن راشد و چند منبع دیگر آن را حفظ کردهاند.[۲] داستان بلافاصله پس از پایان جنگ رومیها با ساسانیان آغاز میشود و هراکلیوس در سوریه حضور دارد. آنجا او به ستارگان مینگرد و نشانههای ظهور «الملک الخیتان» (پادشاه/مملکت مختونان) را مییابد. اخترشناسان هراکلیوس خطر را متوجه یهودیان—که ختنه نزدشان رایج است—میدانند اما به زودی یکی از فرمانداران هراکلیوس مردی عرب را نزد او میفرستد که تا از پیامبری که تازه ظهور کرده خبر دهد. رومیان این مرد عرب را بررسی میکنند و میبینند که او هم مانند یهودیان ختنه شده است. سپس هراکلیوس اعلام میکند این پیامبر عرب، همان است که پادشاه مختونان خواهد شد. سپس هراکلیوس ابوسفیان (که از طایفهٔ اموی بود) را نزد خود میآورد تا از محمد برایش بگوید. لحظاتی قبل از اینکه هراکلیوس ابوسفیان را مرخص کند، نامه ای از خود محمد میرسد و او را به اسلام دعوت میکند. هراکلیوس ابتدا تظاهر به اسلام آوردن میکند، اما نهایتاً دعوت را رد میکند.[۳]
داستان ابن شهاب زهری به گونهای تنظیم شده که خوانندگان بتوانند ارتباطش را با وقایع آینده (فتح شام توسط مسلمانان) را تشخیص دهند.[۴] منابع اسلامی زمان ارسال این نامهها را سالهای ۶ و ۷ هجری و چند سال قبل از نبرد یرموک معرفی میکنند. داستان پیشگویی هراکلیوس در خارج از منابع اسلامی، در منابع لاتین، یونانی، گرجی، حبشی و عربیِ مسیحی هم روایت شده است.[۵] قدیمیترین منبع، اثری لاتین از دربار فرانکها به نام رویدادنامه فردگار تألیف حدود ۶۶۰ میلادی—دو دهه بعد از مرگ هراکلیوس—است. روایت فردگار شباهت زیادی به روایت زهری دارد:[۶]
روایت زهری به نقل از معمر بن راشد |
رویدادنامه فردگار به لاتین |
ناامیدی هراکلیوس و حتی باور به نزدیکی پایان جهان در متن این روایت، میتواند گواهی بر ریشهٔ شامی داستان باشد. نویسندگان اهل شام دیدگاهی منفی نسبت به هراکلیوس و پیروزی او بر خسرو پرویز داشتهاند.[۷] در تمام نسخههایی از زهری نقل شده، داستان نامهٔ محمد به هراکلیوس به فردی به نام «ابن ناطور» میرسد. ابن زهری این فرد را «اسقف النصارا» معرفی کرده است. به عقیدهٔ شان آنتونی، «ابن ناطور» معرب منصبی در کلیسای سریانی به نام «ناطر کورسیا» —جانشین اسقف—است.[۸] در واقع، ابن زهری داستانی مسیحی علیه هراکلیوس که با هدف مخالفت با رومیان ساخته شده بوده را تبدیل به داستانی کرده به حکومت مسلمانان/اعراب بر سرزمینهای سابق امپراتوری روم در خاورمیانه و شمال آفریقا مشروعیت ببخشد: بدان معنا که از این پس دمشق—نه روم—مرکز امپراتوری آخرالزمانیِ خداست.[۹]
پانویس
یادداشتها
- ↑ تلفظ نامشخص. میتواند مَلک (پادشاه) و مُلک (مملکت) باشد.
ارجاعات
- ↑ Anthony, Muhammad and the Empires of Faith, 182–193.
- ↑ Anthony, Muhammad and the Empires of Faith, 182.
- ↑ Anthony, Muhammad and the Empires of Faith, 182–184.
- ↑ Anthony, Muhammad and the Empires of Faith, 184.
- ↑ Anthony, Muhammad and the Empires of Faith, 190.
- ↑ Anthony, Muhammad and the Empires of Faith, 192.
- ↑ Anthony, Muhammad and the Empires of Faith, 193.
- ↑ Anthony, Muhammad and the Empires of Faith, 196–199.
- ↑ Anthony, Muhammad and the Empires of Faith, 202–203.
منابع
- Anthony, Sean W (2020). Muhammad and the Empires of Faith (به انگلیسی). Oakland: University of California Press.