بدون تصویر

معاویه (فرقه): تفاوت میان نسخه‌ها

از اسلامیکال
پرش به ناوبری پرش به جستجو
خط ۲۰: خط ۲۰:
=== ارجاعات ===
=== ارجاعات ===
{{پانویس|۳|اندازه=ریز}}
{{پانویس|۳|اندازه=ریز}}
و
 
=== منابع ===
=== منابع ===
* {{یادکرد دانشنامه|نام خانوادگی=حبیبی مظاهری|نام=مسعود|پیوند نویسنده=|مقاله=جناحیه|دانشنامه=[[دایرةالمعارف بزرگ اسلامی]]|عنوان جلد=دایرةالمعارف بزرگ اسلامی|سال=۱۳۶۷|ناشر=[[مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی]]|مکان=تهران|پیوند مدخل=http://lib.eshia.ir/12293/11/48|کوشش=موسوی بجنوری، محمدکاظم|شابک=‎۹-۶۶-۷۰۲۵-۹۶۴-۹۸۷|شابک نادرست=بله}}
* {{یادکرد دانشنامه|نام خانوادگی=حبیبی مظاهری|نام=مسعود|پیوند نویسنده=|مقاله=جناحیه|دانشنامه=[[دایرةالمعارف بزرگ اسلامی]]|عنوان جلد=دایرةالمعارف بزرگ اسلامی|سال=۱۳۶۷|ناشر=[[مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی]]|مکان=تهران|پیوند مدخل=http://lib.eshia.ir/12293/11/48|کوشش=موسوی بجنوری، محمدکاظم|شابک=‎۹-۶۶-۷۰۲۵-۹۶۴-۹۸۷|شابک نادرست=بله}}

نسخهٔ ‏۵ مارس ۲۰۲۳، ساعت ۲۲:۱۳

معاویه
سال تاسیسقرن دوم ه‍. ق
موسسعبدالله بن معاویه
مهم‌ترین عقائدتناسخ و حلول روح
وضعیتمنقرض شده
منشعب شده ازکیسانیه
فرقه‌های زیرشاخهاسحاقیه، حربیه، مغیریه، حارثیه و ریاحیه
دیگر نام‌هاحارثیه، جناحیه و طیاریه
دین اصلیاسلام


معاویه، از فرقه‌های انشعابی از شیعیان کیسانیه بودند که به امامت عبدالله بن معاویه باور داشتند. از عقاید خاص این فرقه، باور به تناسخ و حلول روح است. باور به الوهیت، حلیت زنا و لواط، مهدویت معاویه از جمله عقاید این فرقه برشمرده شده است.

مشخصات فرقه

معاویه، از فرقه منتسب به کیسانیه هستند.[۱] به عقیده حسن خمینی، حارثیه و جناحیه و طیاریه همان فرقه معاویه هستند.[۲][۳][۴] علت نام‌گذاری این فرقه به جناحیه و طیاریه، انتساب این فرقه به عبدالله بن معاویه، یکی از نوادگان جعفر بن ابی‌طالب است. جعفر بن ابی‌طالب به ذوالجناحین و جعفر طیار شهره بود و این نام‌ها اقتباسی از القاب اوست.[۵][۶][۷] برخی دیگر از منابع، دلیل مشهور شدن این طایفه به جناحیه را استناد آنان به آیه ۹۳ از سوره مائده می‌دانند که کلمه «جناح» در آن به کار رفته است.[۸] تنها محمد بن احمد خوارزمی در مفاتیح العلوم از وجود فرقه‌ای به نام طیاریه سخن به میان آورده است.[۹] فرقه‌های حربیه، مغیریه، حارثیه و ریاحیه، از زیرشاخه‌های انشعابی این فرقه به‌شمار رفته‌اند.[۱۰][۱۱]

رهبر فرقه

رهبر فرقه، شخصی به نام عبدالله طالبی است. نام کامل او را عبدالله بن معاویه بن عبدالله بن جعفر بن ابی‌طالب گزارش کرده‌اند.[۱۲][۱۳] نسب او هاشمی بود از بزرگان بنی‌هاشم در قرن دوم به‌شمار رفته است.[۱۴] او را از دلیران و شعرای عرب برشمرده‌اند. او از جنگجویان خونریز قلمداد شده است.[۱۵] عبدالله در اواخر حکومت امویان، دست به شورش زد و توانست در سال ۱۲۷ ه‍.ق به کوفه وارد شود. گروهی از مردم کوفه با او بیعت کردند، اما سرآخر، عبدالله بن عمر بن عبدالعزیز — والی وقت کوفه — بر او که مدعی خلافت بود، شورید و وی مجبور شد به سمت مدائن در حرکت شود. عبدالله بن معاویه توانست با کمک منصور عباسی که بعدها خلیفه عباسی شد، مدائن را تسخیر کند. او به نام خود سکه زد و شهرهای اصفهان، قم، نهاوند،[۱۶] حلوان، ری و ولایت جبال نیز به تصرف خود درآورد.[۱۷] در نهایت هبیره، امیر کوفه به مصاف او رفت. عبدالله در نبرد با هبیره شکست خورد و به شیراز گریخت و از آنجا نیز عازم هرات شد.[۱۸] در پایان او در سال ۱۳۱ ه‍.ق در زندان ابومسلم خراسانی کشته شد.[۱۹] سال مرگ او ۱۲۹ ه‍.ق نیز گزارش شده است.[۲۰]

عقاید

اعتقاد به تناسخ ارواح، از جمله عقاید این فرقه عنوان شده است. این فرقه بر این عقیده‌اند که روح خداوند در جسم آدم حلول کرده است و پس از آن، به پیامبران بعدی منتقل شده است تا آنکه به جسم محمد درآمده است. پس از آن، روح به جسم علی بن ابی‌طالب و محمد حنفیه حلول کرده است. سرآخر روح به جسم عبدالله بن معاویه، رهبر فرقه درآمد. اینکه دنیا هیچگاه به پایان نرسد و حلیت زنا و لواط، از عقاید این فرقه است.[۲۱] اینکه «انبیاء دارای مقام الوهیت هستند، به رهبر این فرقه نسبت داده شده است.[۲۲]

انشعاب‌ها

پس از درگذشت ابوهاشم بن محمد بن حنفیه، میان حارثیه و روندیه، بر سر جانشینی ابوهاشم، اختلاف پیش‌آمد. روندیه امامت را متعلق به محمد بن علی می‌دانستند و حارثیه، امامت را از آن عبدالله بن معاویه. سرانجام هر دو طرف پذیرفتند تا به حکمیت شخصی به نام ابوریحان (یا ابوریاح)[۲۳] — از علمای بزرگ کیسانیه — پایبند باشند. ابوریاح رای به امامت محمد بن علی داد و همین امر سبب شد تا گروه بسیاری از حارثیه، به روندیه گرایش پیدا کنند که بعدها به ریاحیه شناخته شدند.[۲۴] همچنین گروهی از پیروان کیسانیه، پس از درگذشت ابوهاشم، با توجه به ادعای عبدالله بن عمرو بن حرب، به امامت او باور پیدا کردند؛ که در نهایت به حربیه شهرت یافتند. کمی بعد، پیروان حربیه، به کذب ادعای عبدالله بن عمرو بن حرب مبنی بر وصیت ابوهاشم به امامت او، علم پیدا کرده و در نتیجه به حارثیه (همان معاویه) پیوستند.[۲۵] منابع فرقه‌شناسی گزارش می‌کنند که گروهی از مغیریه، از رهبر خود، مغیرة بن سعید اعلام برائت کردند و از این رو به دنبال امامی برای خود بودند که پس از آشنایی با عبدالله بن معاویه، به فرقه او یعنی حارثیه گرویدند. این گروه به جناحیه شناخته می‌شوند.[۲۶]

پس از مرگ رهبر فرقه، پیروان او دچار اختلاف در جانشین شدند. گروهی به مهدویت او قائل شدند و معتقد بودند که در کوهی از کوه‌های اصفهان پنهان خواهد بود و بعد از خروجش، مردم را به مردی از بنی‌هاشم خواهد خواند و تا آن روز، زنده خواهد بود. این طایفه، معاویه را همان مهدی موعود می‌دانند. طایفه دیگر، کسانی بودند که به جانشینی ابن حرب معتقد شدند.[۲۷][۲۸] پس از مرگ عبدالله، گروهی دیگر به امامت عبدالله بن حارث باور پیدا کردند که به حارثیه مشهور شدند. آنطور که از گزارش ابن حجر عسقلانی در خصوص حارثیه برداشت می‌شود، پس از چندی، پیروان این فرقه مجدد به فرقه معاویه عدول کردند. رهبر این فرقه سخنانی را به جابر بن عبدالله انصاری و جابر بن یزید جعفی نسبت می‌داد. او ادعای بزرگی را برای عبدالله بن معاویه مدعی می‌شد.[۲۹][۳۰] فرقه دیگری که پس از درگذشت عبدالله بن معاویه شکل گرفت، فرقه اسحاقیه بود. پیروان این فرقه جانشین عبدالله را شخصی به نام اسحاق بن زید بن حارث — یکی از اصحاب عبدالله — می‌دانند.[۳۱] برخی این فرقه را منشعب شده از طایفه جناحیه می‌دانند.[۳۲] با این وجود، بنابر گزارش دایرةالمعارف بزرگ اسلامی، اسحاقیه، همان حارثیه و اسحاق بن زید بن حارث را همان عبدالله بن عمرو بن حارث است که به اشتباه چنین گزارش شده است. جمعی از پیروان عبدالله بن معاویه، پس از مرگ او و عدم وصیتش به امامت شخصی دیگر، در میان فرقه‌های دیگر مردد و سرگردان ماندند.[۳۳]

پانویس

ارجاعات

  1. خمینی، «معاویه»، فرهنگ جامع فرق اسلامی.
  2. خمینی، «ریاحیه»، فرهنگ جامع فرق اسلامی.
  3. خمینی، «معاویه»، فرهنگ جامع فرق اسلامی.
  4. خمینی، «طیاریه»، فرهنگ جامع فرق اسلامی.
  5. حبیبی مظاهری، «جناحیه»، دایرةالمعارف بزرگ اسلامی.
  6. خمینی، «طیاریه»، فرهنگ جامع فرق اسلامی.
  7. خمینی، «جناحیه»، فرهنگ جامع فرق اسلامی.
  8. حبیبی مظاهری، «جناحیه»، دایرةالمعارف بزرگ اسلامی.
  9. خمینی، «طیاریه»، فرهنگ جامع فرق اسلامی.
  10. مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، ۴۱۴.
  11. خمینی، «معاویه»، فرهنگ جامع فرق اسلامی.
  12. خمینی، «معاویه»، فرهنگ جامع فرق اسلامی.
  13. مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، ۴۱۴.
  14. خمینی، «عبدالله بن معاویه»، فرهنگ جامع فرق اسلامی.
  15. مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، ۴۱۴.
  16. خمینی، «اسحاقیه»، فرهنگ جامع فرق اسلامی.
  17. مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، ۴۱۴.
  18. خمینی، «اسحاقیه»، فرهنگ جامع فرق اسلامی.
  19. مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، ۴۱۴.
  20. خمینی، «اسحاقیه»، فرهنگ جامع فرق اسلامی.
  21. مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، ۴۱۴.
  22. خمینی، «معاویه»، فرهنگ جامع فرق اسلامی.
  23. حبیبی مظاهری، «جناحیه»، دایرةالمعارف بزرگ اسلامی.
  24. خمینی، «ریاحیه»، فرهنگ جامع فرق اسلامی.
  25. خمینی، «حربیه»، فرهنگ جامع فرق اسلامی.
  26. خمینی، «جناحیه»، فرهنگ جامع فرق اسلامی.
  27. حبیبی مظاهری، «جناحیه»، دایرةالمعارف بزرگ اسلامی.
  28. مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، ۴۱۴.
  29. خمینی، «حارثیه»، فرهنگ جامع فرق اسلامی.
  30. حبیبی مظاهری، «جناحیه»، دایرةالمعارف بزرگ اسلامی.
  31. خمینی، «اسحاقیه»، فرهنگ جامع فرق اسلامی.
  32. خمینی، «جناحیه»، فرهنگ جامع فرق اسلامی.
  33. حبیبی مظاهری، «جناحیه»، دایرةالمعارف بزرگ اسلامی.

منابع

  • حبیبی مظاهری، مسعود (۱۳۶۷). «جناحیه». دایرةالمعارف بزرگ اسلامی. به کوشش موسوی بجنوری، محمدکاظم. تهران: مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی. شابک ‎۹-۶۶-۷۰۲۵-۹۶۴-۹۸۷.
  • خمینی، حسن (۱۳۹۶). «معاویه». فرهنگ جامع فرق اسلامی. تهران: اطلاعات. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۴۲۳-۹۲۳-۶.
  • خمینی، حسن (۱۳۹۶). «ریاحیه (راوندیه)». فرهنگ جامع فرق اسلامی. تهران: اطلاعات. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۴۲۳-۹۲۳-۶.
  • خمینی، حسن (۱۳۹۶). «حارثیه (حربیه)». فرهنگ جامع فرق اسلامی. تهران: اطلاعات. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۴۲۳-۹۲۳-۶.
  • خمینی، حسن (۱۳۹۶). «حربیه». فرهنگ جامع فرق اسلامی. تهران: اطلاعات. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۴۲۳-۹۲۳-۶.
  • خمینی، حسن (۱۳۹۶). «طیاریه». فرهنگ جامع فرق اسلامی. تهران: اطلاعات. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۴۲۳-۹۲۳-۶.
  • خمینی، حسن (۱۳۹۶). «اسحاقیه (غلاة شیعه)». فرهنگ جامع فرق اسلامی. تهران: اطلاعات. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۴۲۳-۹۲۳-۶.
  • مشکور، محمدجواد (۱۳۷۲). حسینی، محمدجواد، ویراستار. فرهنگ فرق اسلامی. به کوشش مدیرشانه‌چی، کاظم. مشهد: بنیاد پژوهش‌های اسلامی.