صفیه بنت حیی بن اخطب
صفیه بنت حیی بن احطب، یکی از همسران محمد است. نسب او به هارون بن عمران میرسد و پیش از پذیرش اسلام، در قلعه خیبر زندگی میکرد. پدرش از بزرگان این قبیله یهودی بود. سال تولد او مشخص نیست اما در سال ۵۰ تا ۵۲ درگذشتهاست. کیفیت همسری او با محمد و ماجرای نزول آیات دهم و یازدهم سوره حجرات، از اتفاقات مهم در زندگانی اوست.
نام و تبار
نام او را «صفیه» گزارش کردهاند، اما زبیر بن بکار در روایتی، نام اصلی او را «حبیبه» گزارش میکند که پس از ازدواج با محمد، تغییر نام دادهاست.[۱]
پدرش حیی بن احطب، رئیس یهودیان بنینضیر بود. ابن قتیبه، ابن عبدالبر و ابن سعد، هرکدام نسبی برای حیی بن احطب گزارش میکند که بر اساس آن، نسب او به هارون بن عمران میرسد. ابن حجر عسقلانی نیز این نسب را به هارون و از طریق او به لاوی بن یعقوب متصل میداند. مادر صفیه، برُة دختر سموأل و خواهر رفاعة بن سموأل، از قبیله بنیقریظه بود. اما در خبری دیگری از ابن سعد، مادرش از قبیله بنیقینقاغ گزارش شدهاست. در منابع اسلامی، آزردن او به خاطر نسب یهودیاش، به عایشه و حفصه نسبت داده شدهاست. محمد به صفیه توصیه میکرد که نسب خود را به عمران و عمویش موسی نسبت بدهد و این را افتخار بداند. بر اساس برخی تفاسیر قرآنی همچون تفسیر ثعلبی و تفسیر زمخشری، آیات دهم و یازدهم سوره حجرات، در حمایت از صفیه در ماجرای زخمزبانها درباره نَسَب او نازل شدهاست.[۲]
سرگذشت
تولد تا پیش از ازدواج با محمد
از ولادت او اطلاعاتی در دست نیست، با این وجود اگر سن او در هنگام ازدواج با محمد درست گزارش شده باشد، وی در سال سه یا چهارم پیش از هجرت به دنیا آمدهاست.[۳]
صفیه در ابتدا با سلام بن مِشکم قُرَظی ازدواج کرد. او پس از متارکه با سلام، به همسری کنانة بن ربیع بن ابیالحقیق نضری درآمد. کنانه که از شاعران عرب بود، بعدها به دستور پیامبر اسلام، به اتهام سوگند دروغ و قتل، به اعدام محکوم شد. پدر و برادر صفیه نیز در جنگ خیبر به دست مسلمانان کشته شدند. بر اساس گزارش منابع اسلامی، صفیه در جنگ خیبر، در دژ قموص به سر میبرد که پس از فتح دژ، او و خواهرش به دست بلال حبشی اسیر شدند. گزارش شدهاست که وقتی بلال، اسیران را از کنار صحنه نبرد و جسد کشتهشدگان خیبر عبور داد، محمد او را بابت این کار شماتت کرد. آوردهاند که محمد، برای دلجویی از صفیه، عبای خود را بر روی او انداختهاست. ابن سعد و ابن عبدالبر روایتی نقل میکنند که طی آن، صفیه در ابتدا به دحیه کلبیه تعلق گرفت و پس از آن به محمد متعلق شد. اما ابن عبدالبر این روایت را با اجماع تاریخنویسان در تعارض میداند.[۴]
ازدواج با محمد
به گزارش ابن سعد، پس از آنکه صفیه به اسارت درآمد، محمد به او پیشنهاد داد تا اسلام بپذیرد و در این صورت آزاد شود و به همسری خود او درآید. صفیه نیز با پیشنهاد محمد موافقت کرد. منابع اسلامی همچون ابن سعد، طبرانی و ابنحجر عسقلانی، از رویایی برای صفیه گزارش کردهاند که بر اساس آن، ماه یا خورشید از جانب مکه به دامانش افتاد که این رویایش به ازدواج با محمد تعبیر شدهاست. آزادی او به عنوان مهریهاش از جانب محمد تعیین شد.[۵]
از زندگی او پس از درگذشت محمد، اطلاعاتی در دست نیست. تنها در یک گزارش از ابن سعد، وی در ماجرای محاصره خانه عثمان بن عفان، برای او آب و غذا بردهاست.[۶]
درگذشت
در تاریخ درگذشت صفیه، بین مورخان اختلاف وجود دارد. ابن سعد و ابن حجر عسقلانی، سال درگذشت او را سال ۵۰ یا ۵۲ میدانند. ابن عبدالبر نیز رمضان سال ۵۰ را تاریخ درگذشت او دانستهاست. پس از درگذشتش، او را در بقیع دفن کردند.[۷]
کتابشناسی
از صفیه، روایتهایی توسط اسحاق بن عبدالله بن حارث، مسلم بن صفوان، پسر برادر مسلم و علی بن الحسین نقل شدهاست. طبرانی برخی از این احادیث را در کتابش جمعآوری کردهاست. از زندگی و تاریخ او در کتابهای صفیه بنت حیی بن احطب رضی الله عنها اثر محمدعلی قطب و تراجم سیدات بیت النبوه رضی الله عنهن اثر عایشه بنت الشاطی یاد شدهاست.[۸]
پانویس
- ↑ خواجهمیرزا، «صفیه بنت حیی»، دانشنامه جهان اسلام.
- ↑ خواجهمیرزا، «صفیه بنت حیی»، دانشنامه جهان اسلام.
- ↑ خواجهمیرزا، «صفیه بنت حیی»، دانشنامه جهان اسلام.
- ↑ خواجهمیرزا، «صفیه بنت حیی»، دانشنامه جهان اسلام.
- ↑ خواجهمیرزا، «صفیه بنت حیی»، دانشنامه جهان اسلام.
- ↑ خواجهمیرزا، «صفیه بنت حیی»، دانشنامه جهان اسلام.
- ↑ خواجهمیرزا، «صفیه بنت حیی»، دانشنامه جهان اسلام.
- ↑ خواجهمیرزا، «صفیه بنت حیی»، دانشنامه جهان اسلام.
منبع
- خواجهمیرزا، محمود (۱۳۷۵). «صفیه بنت حیی». دانشنامه جهان اسلام. به کوشش حداد عادل، غلامعلی، پور جوادی، نصر الله، میرسلیم، مصطفی، و طاهری عراقی، احمد. تهران: بنیاد دایرةالمعارف بزرگ اسلامی.