عبدالله بن عمیر کلبی
عبدالله بن عمیر بن حباب الکلبی | |
---|---|
وفات | ۱۰ محرم ۶۱ ه.ق کربلا، عراق |
آرامگاه | حرم امام حسین |
دیگر نامها | ابووهب، وهب بن عبدالله یا وهب بن وهب |
دین | اسلام |
مذهب | شیعه |
والدین |
|
ابووهب، عبدالله بن عمیر بن عباس الکلبی و در برخی منابع عبدالله بن عمرو از یاران علی بن ابیطالب و حسین بن علی برشمرده شده است که در کوفه زندگانی میکرد. او پس از شنیدن تدارک حمله کوفیان به حسین بن علی، خود را به سپاه او رسانید و در روز عاشورا در نبرد کربلا، کشته شد. برخی او را همان وهب بن عبدالله یا وهب بن وهب میدانند.
نام و تبار
نام او در کتاب تسمیه من قتل الحسین و حدائق الوردیه را عبدالله بن عمیر گزارش کردهاند. در برخی منابع نام او، عبدالله بن عمرو آمده است.[۱] برخی او را همان وهب بن عبدالله دانستهاند. و برخی او را همان وهب بن وهب میدانند.[۲] کنیه او ابووهب بود. نام کاملش را عبدالله بن عمیر بن عباس بن عبدقیس بن علیم بن جناب کلبی عُلیمی آوردهاند. او را از تیره نمر بن قاسط گزارش کردهاند که در محله بنیهمدان کوفه زندگانی میکردند.[۳][۴] همسر او، اموهب هانیه بنت عبد، از همان تیره خودش بود.[۵]
سرگذشت
او را از اصحاب علی بن ابیطالب و حسین بن علی گزارش کردهاند.[۶] آنان که او را همان وهب بن وهب دانستهاند، وی را مسیحی تازه مسلمان میدانند.[۷] در تاریخ طبری آمده است که پس از آمادهسازی سپاهی در اردوی نخیله توسط ابنزیاد برای مقابله با حسین بن علی، قصد کمک به حسین کرد و همسرش را از نیتش با خبر نمود و خود را در شب هشتم محرم به سپاه حسین بن علی رسانید.[۸] او همسر و به نقلی مادرش را نیز با خود همراه کرده بود.[۹]
ابن شهرآشوب او را از کشتگان نبرد نخست گزارش میکند، اما طبری او را از کشتگان نبرد تن به تن دانسته است. طبری گزارش میکند که او برای مقابله با دو تن از سپاهیان عمر بن سعد به نامهای یسار غلام زیاد بن ابوسفیان و سالم غلام عبدالله بن زیاد به میدان رفت و آنان را از پای دراورد و انگشتان دست چپش قطع شد. گزارش شده است که همسرش اموهب که همراه او در نبرد کربلا بود، عمود خیمه را به دست گرفت و به کمک همسرش رفت که با درخواست حسین بن علی به نزد زنان بازگشت. او در جناح چپ سپاه حسین جنگاوری میکرد که در نهایت به دست هانی بن ثبیت حضرمی و بکیر بن حی تمیمی کشته شد. در تاریخ طبری آمده است که پس از زمینگیر شدنش، همسرش به بالین او رفت و غلام شمر، او را به قتل رسانید.[۱۰] سن او به هنگام کشته شدن را ۳۰ سال تخمین زدهاند.[۱۱]
گفتهاند که پس از کشته شدن، سر از تنش جدا کردند و به سمت سپاه حسین پرتاب کردند، مادرش سر او را بوسید و به سمت سپاه عمر بن سعد پرتاب کرد و گفت: «ما چیزی که در راه خدا دادهایم، پس نمیگیریم».[۱۲] از برای او رجزی گزارش کردهاند که به هنگام کشتن دو تن از سپاهیان عمر بن سعد خوانده است:[۱۳]
إن تَنکُرونِی فَاَنَا اِبنُ کَلبٍ | حَسبَی بَبیتی فِی عُلَیمٍ حَسبِی | |
إنّی امُروءُ ذو مِرّةٍ وَ عصَبِ | وَلَستُ بِالخَوّارِ عِندَ النَّکبِ | |
إنّی زَعِیمُ لَکِ اُمَّ وَهَبِ | بالطَّفنِ فِیهم مُقدِماً و الضَّربِ | |
ضَربِ غُلامٍ مُؤمِنٍ بِالرَّبِّ |
این رجز با کمی تفاوت در منابع دیگر نیز آمده است.[۱۴]
پانویس
ارجاعات
- ↑ بینش و دیگران، پژوهشی پیرامون شهدای کربلا، ۲۴۴.
- ↑ سنگری، آینهداران آفتاب، ۱: ۶۱۵–۶۱۶.
- ↑ سنگری، آینهداران آفتاب، ۱: ۶۱۵–۶۱۶.
- ↑ بینش و دیگران، پژوهشی پیرامون شهدای کربلا، ۲۴۴.
- ↑ سنگری، آینهداران آفتاب، ۱: ۶۱۵–۶۱۶.
- ↑ بینش و دیگران، پژوهشی پیرامون شهدای کربلا، ۲۴۴.
- ↑ سنگری، آینهداران آفتاب، ۱: ۶۱۵–۶۱۶.
- ↑ بینش و دیگران، پژوهشی پیرامون شهدای کربلا، ۲۴۴.
- ↑ سنگری، آینهداران آفتاب، ۱: ۶۱۵–۶۱۶.
- ↑ بینش و دیگران، پژوهشی پیرامون شهدای کربلا، ۲۴۶–۲۴۷.
- ↑ سنگری، آینهداران آفتاب، ۱: ۶۱۵–۶۱۶.
- ↑ سنگری، آینهداران آفتاب، ۱: ۶۱۵–۶۱۶.
- ↑ بینش و دیگران، پژوهشی پیرامون شهدای کربلا، ۲۴۶.
- ↑ سنگری، آینهداران آفتاب، ۱: ۶۱۵–۶۱۶.
منابع
- بینش، عبدالحسین؛ مقیمی فرد، سیدعلی؛ رحمتی، رضا؛ جمشیدی، سعید؛ شاکر، ابوالقاسم (۱۳۸۵). پژوهشی پیرامون شهدای کربلا. قم: زمزم هدایت.
- سنگری، محمدرضا (۱۳۸۶). آیینهداران آفتاب، پژوهش و نگارش نو از زندگانی و شهادت یاران اباعبدالله الحسین علیه السلام. تهران: سازمان تبلیغات اسلامی. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۳۰۴-۲۵۱-۶.